بعضی ائمه جمعه را باید ریخت دور!
بهتر بود می نوشتم بعضی ائمه جمعه را باید تغییر داد یا برکنار کرد؟ خوب این حرف که تکراری است و دیگر گوش آقایان از این حرفها پر شده و تأثیر چندانی رویشان ندارد.
چند سال پیش با امام جمعه ای در شهری کوچک دچار مشکل شدم. یک طلبه کم سواد اطلاعاتی خواست میانه ما را بگیرد. با هم رفتیم منزل آن بابا. از در دوستی وارد شدیم که دیدم لا به لای حرف هایش گفت: وقتی لباس یک روحانی روی جا رختی آویزان هست هم مردم باید به آن احترام بگذارند و حساب ببرند! با خنده و شوخی جوابش را دادم که نه همین لباس زیباست نشان آدمیت و ... کمی بعد اسم بعضی ها را می برد که چون مرا به فلان مجلس دعوت نکرده اند پس دین ندارند! یک خورده بعد افاضه فرمود: هر چقدر مسئولین یک شهر مثلا شهردار و ... ماشین گران قیمت تری سوار شوند ولو از پول بیت المال نشانه پیشرفت و ترقّی آن شهر است و ...! شرایط طوری شد که همان طلبه جوانی که آمده بود واسطه شود ریخت به هم و با او دهان به دهان شد و ... وقتی آمدیم بیرون گفت: تو را به خدا ببین چه کسانی را برای جایگاه به این مهمی انتخاب می کنند. آن فرد مدتی بعد به شهری بزرگتر منتقل شد و بعدش هم انگار سقوط کرد و محو گردید.
منکر این نیستم که امام جمعه های خوبی در خیلی از نقاط داریم اما منکر هم نمی شوم که بعضی امام جمعه ها را اصلا باید ریخت دور و هیچ منصبی به آنها نداد. مسئول محترم گزینش ائمه جمعه کشور از نزدیک مرا می شناسد و می داند این حرف را الکی نمی زنم.
امام جمعه باید نمایشگر شکوه و فهم و ایمان و درایت و تقوای رهبری در یک شهر باشد. بعضی ها به هیچ وجه این خصلت را ندارند.
رسم است در خطبه های هر هفته باید این جمله مهم و سازنده تکرار شود که اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم.
این جمله برای بعضی گوینده ها در حکم متلک به خودشان است. امام جمعه ای که محور اختلاف بین امت باشد، دغدغه ای جز فامیل بازی و کسب قدرت و مال بیشتر نداشته باشد، امام جمعه ای که ضعف شخصیتی داشته و در مقابل هر طیف مطابق میل همان ها سخن بگوید، امام جمعه ای که دروغ در رفتار و گفتارش تنیده شده باشد نمی تواند نمایشگر شخصیت و چهره ولی امر مسلمین باشد. تقوا که هیچ نظم در امور یعنی هر چیزی سر جای خودش. بعد می بینیم این بابا خودش که سر جای خودش نیست و از اساس با رانت به جایگاهی رسیده کسانی را هم حمایت کرده و بر سر کار می آورد که آنها هم لیاقت جایگاهشان را ندارند و اینگونه می شود که یک شهر به راحتی از روند تمدن اسلامی عقب مانده، مردمانش به واسطه مدیران کوچک و ناکارآمد به نظام بدبین شده و آبرو و حیثیت تاریخی دیارشان نیز دگرگون جلوه می نماید.
نظام اسلامی نظام بیست بیست و پنج سال پیش نیست. مردم هم آن مردم نیستند. فضای جامعه هم فضای دو سه دهه قبل نیست. امام جمعه ای که تئوری انقلاب را نفهمیده و نتواند پا به پای اهداف و اقتضائات انقلاب جلو بیاید باید کنار زده شود بدون هیچ مصلحت سنجی و توجیه گری کسالت بار.
آقای حاج علی اکبری ابتدای کارش را خوب شروع کرد. در خوزستان و آذربایجان و ایلام و ... تغییرات مثبت و سازنده ای صورت گرفت اما انگار ترمزش را کشیدند یا باطری خودش تمام شد؛ نشست سر جایش و به همان نگاه ملال آور کارمندی سابق دلخوش ماند.
پنجم مرداد را به غلط روز برگزاری اولین نماز جمعه کشور نام نهاده اند. پنج مرداد اولین نمازجمعه بعد از انقلاب به امامت آیت الله طالقانی برگزار شد، وگرنه پیش از انقلاب هم در بسیاری از شهرهای کشور نمازجمعه برگزار می شد. شاه هم با نماز جمعه مشکل ندارد اگر تریبون آن تریبون تقوا و نظم و صدای محرومان و ضعفا نباشد.
ما توی شهرمون (ایوان) یه حاجآقا لروند داشتیم که کارش درست بود.
همیشه دفترش پر از مردم عادی و رنج کشیده بود که برای مشکلاتشان آمده بودند.
جدا از بعضی انتقادات، خیلی به درد شهرمون خورد این حاجآقای عزیز. وقتی آخرین خطبهاش رو قبل از خداحافظی داشت میخوند، تمام جمعیت به گریه افتادند.