برائت نامه
بر شیخ سازشکار لعنت!
لعنت بر تو، لعنت به تو که دین خدا را ملعبه دستت قرار دادی و حقیقت را فدای مصلحت سنجی های منفعت طلبانه ات ساختی. لعنت خدا بر تو که علم دین و فقه نبوی را برای زر و زیور دنیا ذبح کردی.
لعنت بر آخوند درباری، لعنت به ملای باج خور، لعنت به شیخ هرزه و سازشکار؛ لعنت به آیت اللهی که نخست فتوا می دهد و بعد دنبال حجت شرعی اش می گردد.
لعنت به تو عالم ظالم و مجتهد دنیا زده عافیت طلبی که یک خط فتوایت، رأس منوّر قرآن ناطق را به بالای نیزه فرستاد. لعنت به تو که تهجّدت حاصلی جز عطش طفلان حرم رسول الله به دنبال نداشت. خدا نیامرزد تو را.
لعنت بر تو شیخ مجتهد قاضی القضات اموی که امروز روزی در چهارم محرم الحرام شصت و یک هجری، تمام علم و فقاهت بدلی ات را در یک جمله خلاصه کردی و امام حق را به شهادت رساندی: حسین پسر علی، به دلیل خروج بر حاکم اسلامی، مرتد و واجب القتل است! و مغرورانه دندانت را خلال کردی و باد گلویی بیرون انداختی و گفتی: این یعنی عدالت!
لا حول و لا قوه الا بالله. لعنت بر شریح قاضی که ضربآهنگ سکه های اموی، حکمی را بر قلم فتوایش جاری ساخت که تجسم طریقت رستگاری را به زیر سمّ ستوران شرک و قدرت و شهوت فرستاد. چنین شد که گفتند: به نام دین سر دین را بریدند.
اما .. . شریح به ما فهماند که تا "اراده" ای برای طاعت نباشد علم دین، ضمانتی برای نجات بشر نیست.