انتظار عملی
ای تلالو فروغ امامت، ای زمزمه هدایت، ای نور درخشان شمس فضیلت، و ای تاج ولایت بیا که تورا انتظار می کشیم.
ای که تیر عشق را نشانی و در جسم شیعه همچو جانی و بر نور چون آسمان، ای مهدی صاحب زمان بیا که قلب تشنگان شراب وصال تو، از «ثبات» فراقت «متزلزل» گشته است.
آقا... بنگر این اسیران در بند دنیا و گرفتاران آفت سرای تمدن را.
اگر فریاد نیاز ما را لبیک نگویی ترسیم که در گرداب تغافل، بدل به مرداری متعفن گردیم و آن قدر عفن شویم که فرشتگان لطف تو از آسمان دولتت، بر جبینمان ننگ فراق جاودانه ات را انگ زنند.
مهدی جان بیا و از قید تعفن نفس رهایمان ساز.
با تمام وجود به آسمان چشم دوخته ایم و با گوش جان انتظار شنیدن صوتی آشنا و ازلی را داریم؛ ندای ملکوتی«جاء الحق و زهق الباطل» را.
در هجر تابناک تو مهدی جان اشک نیز مرثیه حزن فراق را سر داده است. بی شک اشک گویا ترین بیان را در رثای غم جانسوز جدایی تو نجوا می کند.
ای آفتاب ظلمت سوز، طلوع کن.
ای منتقم خون نسل هابیل، نظاره کن بر جاده ی سرخ تشیع.
ای تعادل عدالت، نزدیک است کز تماشای شط سرخفام عدل، «فلق» نیز «شفق» آلود شود.
ای آئینه جمال قدسی حق. ای فروغ بارگاه کبرایی؛
در معصیت آباد کشور تمدن، «خداگریزی» فخر اهل عصیان گشته و همچون عصرجاهلیت، سوسمارهای رایانه ای خوراک فکری دنیا زدگان شده و با اینهمه هنوز هم آیا زمینه ظهورت فراهم نشده است؟
مهدی جان در انتظار فرج، پشتمان از کوله بار طعنه دشمنانت خمیده گشته است.
مولا جان... ای نور دل مستضعفین و ای فخر زمان و زمین.
ای میوه باغ رسول الله آجرک الله ای وارث انبیا...
ای گل سرسبد آل طاها نظر بنما به ما.
ای ضامن بقای نسل ولایت. ای کشتی نجات بشریت. ای ساقی می عدالت، ای اقیانوس بی کران رحمت، ما را نیز در تلاطم امواج لطف خویش غرق نما.
ای عصاره امامت و ای هادی امت.
ای عشق شهیدان و امید منتظران؛
غمگنانه دم از انتظار تو می زنیم در حالی که منتظران واقعی ات از شوق وصال تو و اجداد گرامی تو در مسلخ عشق بر بالینت سر سجده فرود آوردند. آری شهادت اوج انتظار است.
شهادت رکن اساسی اقامه توست ای صلاه عشق.
مهدیا!... طوفان عشق تو عرشیان را نیز مجنون کرده است، وای بر ما اگر جز با خون خویش طومار انتظارت را امضا نماییم.
انتظار عملی عین شهادت طلبی است.
«اللهم عجل لولیک الفرج»
دی /75