اصحاب افغانستانی حسین علیه السلام
تعداد شهدای تیپ فاطمیون در قم به عدد چهل نزدیک می شود.
دیروز سه شهید افغانی مدافع حرم را بر روی دوش گرفتیم و به محضر بانوی آفتاب هدیه نمودیم.
هفته گذشته نیز چهار شهید دیگر را تا دروازه بهشت بدرقه کردیم. هفته بعد هم شاید ...
این شهدا در شهر و کشور ما غریبند و کسی برای تشییع شان تبلیغ نمی کند. بسیاری از مدعیان عرصه فرهنگ و سیره شهدا هم به روی مبارک خود نمی آورند که هر هفته میهمان دارند.
پدر یکی از این شهدا می گفت بچه های ما از دو منظر غریب هستند. یک بار از هموطنان افغانی خود طعنه می شنوند که ایرانی ها شما را بازی گرفته و به خط خطر فرستاده اند اما خودشان گوشه ای آرام لم داده اند ...
یک بار از ایرانی ها طعنه می شنوند که حضور افغانی ها در سوریه و عراق برای دریافت مجوز اقامت در ایران است! این جفاها دل خانواده های شهدای افغانی را زخم می کند.
سید محمد حسینی می گفت من با افتخار پسرم را برای نبرد با کفار فرستادم. وقتی شهید شد به خودم تبریک می گفتم. پسر دیگرم را نیز به سوریه فرستاده ام؛ خودم را هم اگر بگذارند به جبهه می رسانم. او می گفت ما سال هاست که مجوز اقامت در ایران را اخذ کرده ایم.
سید خدا راست می گفت. من در اغلب تشییع جنازه ها دیده ام که مادر و خواهر شهید روی سر مردم نقل و نبات و شکلات می ریزند.
یکی از روحانیونی که برای تبلیغ در جمع تیپ فاطمیون حضور داشت چنان از حال و هوا و مناجات ها و راز و نیازهای قبل از عملیات این جوان های افغان می گفت که جز شنیده هایمان از خاطرات شب های عملیات دفاع مقدس را در ذهن تداعی نمی کرد.
خانواده و دوستان این شهدا در مراسم تدفین و تشییع، چنان شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه و خونی که در رگ ماست هدیه به هبر ماست و ... را سر می دهند که آدم باور می کند ولایت فقیه، فراتر از مرزهای خودساخته جغرافیایی، بر دل و جان مؤمنان حکومت می کند.
روح همه شان شاد.
- ۹۳/۱۲/۲۲
باید گفت برای شادی روح خودمان صلوات