پلان یک
سال 1350، آغاز دهه ای تاریخ ساز بود که سرنوشت یک ملت را تا ابد
الگوی ملت های آزاده جهان قرار می داد. علی اکبر محمدزاده در آغاز دهه ای پا به
عرصه زندگی گذاشت که در صفحات کتاب تاریخ ایران سربلند، درخشان و پر نور خواهد
ماند.
او مشق مبارزه با ظلم و ستم و زیاده خواهی را در مکتب ایمان و حماسه
خانواده ای آموخت که تار و پود وجودشان در اسلام برآمده از نهضت عاشورا ریشه داشت.
علی اکبر در بستر اندیشه و زبان و دست پدر و مادری رشد و تربیت یافت
که حلال و حرام خدا را تا قیامت، حلال و حرام دانسته و مردم داری و خدمت به خلق را
سرلوحه حیات خویش می دانستند.
علی اکبر سال های شیرین کودکی را در مهد محبت به اهل بیت علیهم السلام
و اجرای فرامین اسلام در گستره زندگی، پرورش یافت و آماده ورود به عرصه جهاد فی
سبیل الله در احقاق حق مظلومان گردید.
پلان دو
ایران پهناور در طول تاریخ، هیچ گاه از چشم طمع چپاولگران عالم مصون
نبوده است. هر جا که پای اراده مردم ایران به میان آمد آنانی که این آب و خاک را
فقط برای استثمار خویش می پسندیدند هر بار خدعه و فتنه ای را رقم زده اند.
جنگ تحمیلی عراق با پشتیبانی ابرقدرت های شرق و غرب و ورود به حریم
مقدس ایران اسلامی، یکی از نمونه های خسارت بار از اقدامات ناجوانمردانه دشمنان بر
ضد مردم این کشور بود.
مردم می خواستند روی پای خودشان بایستند و سرنوشت خود را با دستان خود
و بی دخالت جهانخواران رقم بزنند. این مطالبه بر حق، به مذاق غارتگران بین المللی
خوش نیامد. خانواده محمدزاده از پشت جبهه و جمع آوری کمک های مردمی تا حضور مستقیم
در خطوط مقدم نبرد با متجاوزین، در صف نخست دفاع از جبهه حق قرار گرفته و زندگی
خود را وقف این آب و خاک نمودند.
علی اکبر، شهادت برادرانش را با چشمانی غمزده نظاره می کرد. ابولحسن،
ابوالقاسم و هادی محمدزاده، سه برادر شهید او، گران بهاترین داشته خویش را در طبق
اخلاص نهاده و تقدیم محضر اباعبدالله علیه السلام نمودند.
مادر هر بار که پیکر یکی از فرزندانش را می آوردند درست بعد از تشییع
جنازه، پسران دیگرش را به حضور در جبهه تشویق می کرد.
علی اکبر، بیش از بیست ماه در جبهه ماند و بارها طعم جراحت و جانبازی
را به جان خرید. او امروز بالاترین افتخار زندگی خود را همنشینی و همنفسی با شهدا
در سال های درخشان ایمان و شهادت می داند.
پلان سه
اتمام جنگ مسلحانه با ایران، اتمام دشمنی بدخواهان ایران نبود. تغییر
در صحنه جنگ و آغاز تهاجم گسترده فرهنگی و شبیخون ناجوانمردانه اعتقادی که دین و
باورهای مذهبی مردم به خصوص نسل جوان را نشانه گرفته بود در واقع هجمه ای خانمان
سوز تر از تهاجم نظامی دشمن محسوب می شود. این معرکه نیز به حضور مردان با شهامت و
پرانگیزه ای نیاز داشت که از خواب و خوراک و راحت خویش گذشته و شب و روز خود را
وقف ترویج مبانی اسلام و دفع ناتوی فرهنگی اجانب قرار دهند.
علی اکبر محمدزاده، پای بند به عهدی فراموش ناشدنی و استوار که با
شهیدان بسته بود پای در این جبهه دشوار نهاد و از هر فرصتی برای دفاع از فرهنگ غنی
اسلام و ایران اسلامی بهره گرفت.
پلان چهار
آنهایی که در سال های پرخطر، به لاک انزوا فرو رفته و دنبال عافیت
طلبی و مال اندوزی خود بودند در زمان آرامش و ثبات کشور از مخفیگاه خود بیرون زده
و سهام خویش را از سفره انقلاب! طلب می کردند. این افراد به دنبال آن بودند تا
فضای فکری جامعه را به سمت و سویی سوق دهند که معنویت گریزی، یک ارزش تلقی شده و
همگان مانند خود این افراد به دنبال زراندوزی و دست درازی به منافع عمومی باشند.
این عرصه نیاز به حضور مدیران سالم و با ایمان و پرصلابتی نیاز داشت
که همچنان معتقد به فرهنگ خدمت رسانی بوده و امانت مردم در مدیریت جامعه را به
خوبی پاس دارند.
علی اکبر محمدزاده از مسئولیت های فرهنگی و نظارتی در اداره کل فرهنگ
و ارشاد اسلامی تا معاونت حوزه ریاست سازمان تعزیزات کشوری، همواره در تکاپوی
حفاظت از آرمان ها و منافع مردمی و در تقابل با زیاده خواهانی بود که بیت المال را
ملک طلق خویش می پنداشتند.
پلان پنج
نظام اسلامی در این چهار دهه ای که از عمر خود گذرانده، جفاهای
فراوانی به خود دیده است. بدترین ظلمی که در حق این نظام صورت گرفت، نفوذ عناصر پر
ادعا و ظاهرالصلاحی بود که تنها شعارهای انقلاب را لقلقه زبان خویش دانسته و در
اعماق باورهایشان اعتقادی به مردم و آموزه های اسلام در امر خدمت رسانی به جامعه
نداشتند. این طیف خائن بدترین آسیب را در بی اعتماد سازی مردم نسبت به نظام مظلوم
اسلامی که حاصل خون هزاران شهید بی نام و نشان است روا داشته اند.
علی اکبر محمدزاده بالاترین فلسفه حضور خود در انتخابات شورای شهر
تهران را ارائه صفحاتی روشن از مدیریت ایمانی نیروهای شهادت طلب انقلاب اسلامی می
داند تا مردم طعم خدمت را زیر زبان خود چشیده و جوانان این مرز و بوم باور کنند که
تفکر صحیح دلسوزان انقلاب، چیزی جز خدمت به مردم و گسترش رفاه عمومی را سرلوحه خود
نمی داند.
جانباز جامانده نسل کربلائیان، بر این باور است که شورای اسلامی شهر
تهران، شورای همه مناطق و محله ها و کوچه پس کوچه های شهر بزرگ تهران است. پایتخت،
فقط هسته مرکزی شهر نیست و فاصله رفاهی بالای شهر و پایین شهر که ارمغان تلخ
حاکمیت طاغوت است در فرهنگ ایرانی و اسلامی جایگاهی ندارد.
مردم تهران در هر نقطه ای که زندگی می کنند از نظر شرافت انسانی و
شخصیت حقیقی با یکدیگر مساوی بوده و مستحق نگاه عادلانه مسئولان در ارائه خدمات
هستند.
علی اکبر محمدزاده سال های سال تجربه مقابله با دست درازی به اموال
عمومی را در کارنامه خود دارد. او می داند که جلوگیری از ریخت و پاش ها و حیف و
میل اموال عمومی و پیشگیری از خرج های غیر ضروری، گامی لازم و جدی در بسترسازی
برای ارائه خدمات بیشتر به مردم محسوب می شود.
بهیینه سازی اتوماسیون شهری و شفاف سازی و ایجاد سهولت در پیگیری
مشکلات و خواسته های مردمی و تکریم ارباب رجوع را از دیگر وظایف تخطی ناپذیر خود می
داند.
تشکیل مجمع متخصصین و بهره گیری از دیدگاه ها و نقدها و نظرات همه
کارشناسان و صاحب نظران یکی از ضروری ترین نیازهای شورای اسلامی شهر می باشد. پر
واضح است که میزان تجربه و تخصص اعضای شورای شهر در حوزه های علمی و مهندسی، بسیار
محدود بوده و چه بسیار موارد فنی و تخصصی که در رشته های مطالعاتی اعضای شورا
جایگاهی نداشته است.
از سوی دیگر تجربه ثابت کرده که جوانان مبتکر، ایده پرداز و خلاقی در
شهر وجود دارند که کسی به نبوغ فکری آنها احترام نگذاشته است. تشکیل مجمع متخصصین
در ذیل فعالیت های شورای شهر می تواند بهترین و اثرگذارترین شیوه های خدمت رسانی
به شهروندان را همواره پیش روی تصمیم سازان امور شهری قرار دهد.
جامع ترین نگاه تربیتی در حل معضلات فرهنگی شهر مبتنی بر اعتلای سه
عنصر منزل، مدرسه و مسجد است. هم عرض قرار دادن این سه مولفه فرهنگ ساز و برنامه
ریزی برای بهره گیری بهتر از این سه ظرفیت انسان ساز، گامی مهم در تحکیم فرهنگ
اسلامی و ایرانی و تقویت هویت ملی و روح خودباوری جوانان محسوب خواهد شد.
پلان آخر:
به علی اکبر محمدزاده رأی ندهید! آنهایی که این چهره خدمت گذار مردم
را از نزدیک می شناسند نیک می دانند که یک جا نشینی و مسئولیت گریزی و منفعت گرایی
با اخلاق و منش و اعتقاد او هیچ گاه سازگار نبوده است. حضور علی اکبر محمدزاده در
شورای اسلامی شهر تهران، موتور محرکه فعالیت های خدماتی و عمرانی شورا و شهرداری
خواهد بود و درآمد زایی و سلامت مالی در اولویت رویکردها و برنامه های او قرار
خواهد داشت. اگر به پیشرفت شهر تهران دل نبسته اید، اگر در زد و بندهای پشت پرده
منفعت طلبان سهمی دارید، اگر شورای شهر را تنها برای حفظ ظاهر و ارائه گزارش های
صوری و نمایشی می پسندید، مطمئن باشید علی اکبر محمدزاده نمی تواند نماینده ایده
آل شما باشد!
خصلت مدیریتی او همواره در همه عرصه ها به گونه ای بوده که هر گاه طرح
و برنامه ای را برای حفظ منافع مردم و خدمت به جامعه، ضروی دید در راه اجرا و تحقق
آن سستی نشان نداده است. از این رو برنامه ها و رویکردهایی که درباره این نامزد مردمی
انتخابات شورای اسلامی شهر تهران می خوانید را نه یک شعار فریبنده که عزمی جدی و
خلل ناپذیر در ادای امانت مردم و پاسخی عملی به اعتماد عمومی شهروندان دانسته و
برای تحقق آن لحظه شماری کنید.
در اندیشه خدمت رسانی او، شهروند درجه یک و دو، معنایی نداشته و همه شهرنشینان
استحقاق برخورداری عادلانه از مواهب خدماتی شهرداری را دارا خواهند بود. توجه ویژه
به مردم ساکن در محله های غیرمرکزی شهر و محرومیت زدایی از محله های کمتر دیده
شده! از دیگر اولویت های خدماتی او محسوب می شود. توسعه پارک ها و زیباسازی چهره
شهر به خصوص در مبادی ورودی، تقویت فرهنگ بومی و ترویج سبک معماری ایرانی –
اسلامی، مرمت و معرفی ابنیه تاریخی شهر، بهسازی اتوماسیون شهری و روانسازی گردش
کار ارباب رجوع، تکریم مراجعان و راه اندازی سامانه پیگیری نقدها و نظرات
شهروندان، مقابله جدی با مفاسد اداری، برخورد با رانت خواری ها و ویژه خواری ها و
صیانت کامل از اموال عمومی، جلوگیری از ریخت و پاش های احتمالی، استفاده از نظرات
کارشناسان و متخصصین امور شهری، توجه به مشکلات مبنایی شهر از جمله، معضل ترافیک،
آلودگی های محیطی و توسعه معابر و خیابان ها، استفاده بهینه از ظرفیت های گردشگری
شهری به منظور اشتغال زایی و تقویت اقتصاد مردم و ... بخشی از برنامه های حساب شده
و عملیاتی علی اکبر محمدزاده در راستای ارتقای جایگاه پایتخت ایران عزیز خواهد
بود. حضور این چهره با تجربه، قاطع و شهرآشنا در شورای اسلامی شهر تهران، مبدأ
تحول در ارائه خدمات به شهروندان به شمار خواهد آمد.