آگهی برای امریه
- ۰ نظر
- ۱۰ آذر ۹۲ ، ۲۳:۴۴
بهگزارش خبرگزاری فارس، پایگاه اطلاعرسانی «نهضت عدالتخواهان ولایتمدار»، بههمت جمعی از جوانان حزباللهی و با عنوان «یاران خراسانی» آغاز بهکار کرد.
هدف از راهاندازی این سایت، «پیگیری مطالبات و منویات مقام معظم رهبری در عرصه مبارزه با فساد، تبعیض و فاصله طبقاتی» و «گسترش و تعمیق فرهنگ عدالتطلبی در کشور» عنوان شده است.
مسئولان سایت «یاران خراسانی» در خصوص فعالیت خود اعلام کردهاند: "مهمترین مطالبه ولی امر مسلمین در طول 22 سال گذشته که متأسفانه بیش از همه مطالبات ایشان مظلوم واقع شده و تاکنون بر زمین مانده، «تامین عدالت» بوده است".
آنها تصریح کردند: "مطالبه واقعی و عملی عدالت از مسئولان و احیای فریضه مهم و حیاتی امر به معروف و نهی از منکر و تحقق نظارت مردمی بر عملکرد مسئولان که خواسته همیشگی مقام عظمای ولایت بوده و هست، از اصلی ترین اهداف این سایت است".
سایت «یاران خراسانی» که با آدرس اینترنتی www.yaran57.com و www.yaran57.ir در دسترس مخاطبان قرار دارد، منعکس کننده اخبار عدالتخواهان در سراسر کشور خواهد بود.
گردانندگان این سایت، پیش از این اخبار و گزارش های خود را در قالب وبلاگی با عنوان «قیام یاران ولایت» منتشر می کردند.
به گزارش جهان، رسیدگی به پرونده کرسنت در دیوان بین المللی لاهه در حالی متوقف مانده که در دو داوری گذشته، این دادگاه وجود فساد در پرونده کرسنت را تایید کرده و چناچه در داوری سوم نیز، وجود تبانی و فساد در پرونده تایید شود، شرکت کرسنت باید زیانهای وارده به ایران را جبران نماید.
بنابراین گزارش در این پرونده رمز آلود که در صورت بازخوانی هویت مافیای نفتی ایران را پس از سالها مشخص خواهد کرد، اتفاقاتی افتاده است که هر ایرانی آزاده ای را متاثر می کند.
در حال حاضر ادامه رسیدگی به این پرونده در دادگاه لاهه به دلیل تغییر دولت ایران، نیازمند تائید مجدد طرف ایرانی (شرکت ملی نفت) مبنی بر وجود فساد در قرار داد است.
وزارت نفت تا بیستم آذرماه فرصت دارد طی نامه ای این موضوع را به دادگاه لاهه اعلام نماید و در غیر اینصورت ایران باید مبلغ ۸ میلیارد دلار (تقریبا چیزی معادل عایدی دولت از توافقنامه ژنو) به شرکت کرسنت به عنوان جریمه مستقیم بپردازد و البته در این صورت زیان غیر مستقیم ایران، به دلایلی که بعدا به آن خواهیم پرداخت چندین برابر این مبلغ خواهد بود.
یادآور می شود که از مجموع ۳ داوری لازم برای این پرونده، ایران دو داوری گذشته را به نفع خود تمام کرده و وجود فساد و تبانی در آن به اثبات رسیده است.
با این حال گفته می شود نام برده شدن از یک آقازاده معروف و برخی مقامات دولت یازدهم، از جمله یک مقام ارشد اجرایی که مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان در آن زمان را دریافت نموده است، تا کنون مانع از پیگیری موضوع توسط وزارت نفت شده است.
فرد مزبور که کمترین میزان دریافت پول را در این پرونده داشته و در زمان عقد قرارداد عضو کمیسیون اقتصادی مجلس بوده است، اعلام کرده که این پول را برای حزب سیاسی خود خرج نموده و نمی دانسته که این مبلغ نامشروع بوده است.
جهان در روزهای آینده در مورد این پرونده بیشتر خواهد نوشت.
اشاره: آن موقع که عده ای تلاش می کردند معنای روشنفکری را در غربزدگی و پالوده خوردن و پا روی هم انداختن و قهقهه مستانه زدن و پز شاعرانه دادن و اهل دخان و تخدیر بودن و... خلاصه کنند رهبر فرزانه انقلاب جمله ای تاریخی را بیان داشت که نشان از شناخت دقیق ایشان از حامیان گفتمان انقلاب اسلامی می داد: " روشنفکر حقیقی همین جماعت حزب الله است."
من اگر قرار باشد برای این جمله آقا فقط یک مثال را ذکر کنم به جلسات یکشنبه های حزب الله بابل در مسجد ولایت اشاره می کنم که سال های سال است سخنرانان متعدد در آنجا آزادانه به بیان آراء و نظرات خود می پردازند و حضار نیز آزادانه سخنان گوینده را رد یا تأیید می نمایند. به جرأت می توان ادعا کرد هیچ دانشگاهی در کشور از این میزان کرسی آزاد اندیشی بهره مند نبوده است. تفاوت دیدگاه جماعتی از مومنین شهرستان بابل در خصوص وقایع عاشورای این شهر نیز مصداقی دیگر از این سخن است. اکنون بچه های حزب الله، قلم را در خدمت افکار و ادله خود درآورده و با حفظ مودّت و برادری به نقد آرای یکدیگر می پردازند.
متن ذیل، جوابیه ای دیگر از دوستان بسیجی شهر بابل خطاب به نماینده انقلابی خویش در شورای شهر است که باز هم بنا به اصرار خود از درج نام نویسنده آن اجتناب نمودم:
جهت اطلاع دوستان باید عرض کنم که لطمه زدن در عزای امام حسین (ع) به خصوص در روز عاشورا جزو مستحبات است که در روایات ائمه معصومین (ص) آمده و همچنین اکثر قریب به اتفاق علماء بخصوص حضرت آقا آنرا جایز دانسته اند و اولین لطمه زدن در عزا و مرثیه سالار شهیدان حضرت زینب (س) بوده است. پس وهنی ازجانب بچه های حزب اللهی و هیأتی در کار نبوده و اطلاعات این پابرهنگان خالص بیشتر از خیلی از مدعیان علم و آگاهی است و هیچ سلیقه شخصی در مقابل حکم آقا در عمل این بچه ها صورت نگرفته است.
توبه نامه و عذر خواهی رسمی منصف از تشکل های دیوانگان و دارالمجانین
و مداحان آن
با سلام به دوستان عزیزی که می گویند هیاتی هستند.
در آخرین پست وبلاگ اشک و آتش دوست عزیز سید حمید مشتاقی نیا که محلی
برای تضارب آرای دوستان است، از من خواسته بودید که ضمن توبه به طور رسمی عذر
خواهی کنم. من هم اطاعت امر کردم.
دو سه شب پیش، دومین یادواره شهدای مدرسه علمیه روحیه بابل در قم برگزار شد. از آن جا که طبق عادت، از حاشیه نگاری برای دیگران لذت می برم حق این است که یک سوزن هم برای خود کنار بگذارم.
تنها حاشیه ای که از چند روز قبل از مراسم یقه ما را گرفت مربوط به سخنران مراسم یعنی جناب حجت الاسلام نقویان بود. معدودی از اسلاف ما سعی داشتند با هر حربه ای که شده برنامه سخنرانی ایشان را لغو و یا تحت الشعاع قرار دهند. ما هم البته با توجه به روحیه احمدی نژادی خود آدمی نبودیم که به راحتی مقابل فشارها سر خم کنیم. شکر خدا هنوز اهل این نوع "ظریف" نگری ها نیستیم.
حجت الاسلام نقویان اهل شهرستان بابل و تحصیل کرده مدرسه علمیه روحیه و هم نفس بسیاری از شهدای آن مدرسه بوده که شکر خدا سخنان راهبردی ایشان در مراسم مذکور – که فحوای آن در واقع همان مطالبه ای بود که اگر شهدا امروز زنده بودند از ما طلبه ها انتظار داشتند – آبی شد بر آتش انتقاد برخی از دلسوزان!
پیش از این دیدگاه خود را در خصوص حجت الاسلام نقویان در همین وبلاگ به تقریر درآوردم که مورد استقبال اکثر مخاطبان قرار گرفت.
من با استاد بزرگوار جناب آقای نقویان از نظر سیاسی اختلاف نظر دارم. بعضی انتقادهای ایشان به شخصیت ها را موهن و غیرواقعی می دانم. ولی مسئله این است که باید بپذیریم به صرف اختلاف سلیقه – در چهارچوب خطوط قرمز اسلام و انقلاب – نباید دور افراد را خط بکشیم. حجت الاسلام نقویان سرمایه تبلیغی دین اسلام است که بی اغراق فوایدش برای جامعه دینی بسیار بسیار بیشتر از معدود اشتباهاتی است که ممکن است به زعم ما مرتکب شده باشد. من با برخی چهره های مذهبی و سیاسی مطرح دیگر تا کنون مراوداتی داشته ام و از این رو خیالم راحت است که نمی توان انسان بی نقصی را حتی در بین مشاهیر پیدا کرد. البته حجت الاسلام نقویان هم باید مراقبت بیشتری از سرمایه هنری و تبلیغی خود داشته تا به راحتی صرف کانون های قدرت نشود.
می گویند آخر انتقاداتی که از جناب نقویان صورت گرفته مربوط است به کنایه هایی که ایشان نسبت به بیت رهبری زده است. این توضیح را ضروری می دانم که انتقاد از بیت رهبری به معنای انتقاد از رهبری معظم نیست. بیت آقا یک اداره است مثلا مانند سازمان تبلیغات. آقا یا دیگر مراجع بزرگوار لزوما همه اعضای دفتر خود را نمی شناسند. درست است که رئیس سازمان تبلیغات منصوب آقا است ولی آیا اگر یک کارمند این سازمان مرتکب اشتباهی شد باید آن را به پای آقا نوشت؟
نکته جالب این است که دو سه بزرگواری که بیشترین مخالفت را بابت دعوت از آقای نقویان ابراز می کردند مانند خود آقای نقویان در انتخابات قبل به جناب دکتر سردار شهردار خلبان قالیباف رأی داده بودند! این مسئله تأکیدی است بر این برداشت صحیح که قالیباف به رغم تدارک ده ساله دار و دسته و قشون، نتوانسته به عنوان یک جریان فکری، خطی واحد را در بین هواداران خود ایجاد کند و مثال یاران او را باید در این تعبیر شاعرانه خلاصه کرد که هر کسی از ظن خود شد یار من! ما بچه های احمدی نژاد و جلیلی آن قدری به آزاد اندیشی ملتزم هستیم که حتی برای منتقدان خود فضای اظهار نظر ایجاد کنیم ولی گویا رهروان قرائت معجون اسلام رضاخانی هنوز با مراتب خویشتن داری و تحمل مخالف، فرسنگ ها فاصله دارند!!
نخستین یادواره شهدای روحیه در قم چند سال پیش با سخنرانی حجت الاسلام مازندرانی و آقا محمود شیرافکن در منزل سعیدالعلماء بابایی برگزار شد و دومین آن چند روز پیش با سخنرانی حجت السلام نقویان و اجرای بی نظیر حجت الاسلام شریف تبار ( به عنوان مجری – سخنران، معادل مجری – کارشناس سیما!) و روضه جانسوز حجت الاسلام صباغیان در ساختمان یکی از موسسات فرهنگی قم برگزار گردید که به لطف خدا و عنایت شهدا با استقبال خیره کننده طلاب روحیه مواجه شد. اگر توفیقی بود دوستان قصد دارند این برنامه را در سال های بعد هم ادامه دهند و انشاءالله از محضر همه بزرگواران رزمنده این مدرسه بهره مند خواهیم شد.
حضور حجج اسلام قیومی و عیسی زاده انصافا باعث دلگرمی رفقا بود. حمایت های معنوی و مادی حجت الاسلام ایزدهی نیز بسیار قابل تقدیر است.
برگزاری این مراسم که از نظر حضور جمعیت، در تاریخ مدرسه روحیه بی نظیر بود مرهون تلاش گروه و افراد خاصی نیست. خیلی ها بدون هیچ ادعایی در این مسیر قدم برداشتند. من به نوبه خود تنها از بسیجی مخلص آقا مجتبی آقاپور که مدیریت این بزرگداشت را با وجود همه ضعف ها و قوت ها به جان خرید تشکر می کنم.
به گزارش پارسینه، سایت اسلام پرس در خبری مدعی شد پخش زیارت عاشورا چندی است به دلیل جلوگیری از دامن زدن به اختلاف شیعه و سنی، از صداوسیما متوقف شده است.
دو خواننده جوان ناموفق در عرصه هنر که هیچ گاه نتوانستند برای چند اثر زیرزمینی خود از وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی مجوز بگیرند و برای همین به آمریکا مهاجرت کردند در یک درگیری توسط اوباش دیگری به قتل رسیدند. این دو خواننده که گروه هنری موسوم به "سگ های زرد"! را تشکیل داده بودند در آن طرف آب هم نتوانستند اثر قابل اعتنایی را به عرصه هنر ارائه دهند. در خبرها آمد که پیکر دو عضو از اعضای گروه سگ های زرد با هزینه بیت المال مسلمین به ایران منتقل گردیده و در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد. معاون وزیر ارشاد خبر تأمین هزینه صد میلیون تومانی انتقال اجساد به کشور توسط وزارت متبوع خود را تکذیب کرد.
فارغ از منبع تأمین هزینه های مربوط به انتقال اجساد به ایران، فارغ از این که بسیاری از محافل هنری و فرهنگی مرتبط با انقلاب در حداقل بودجه های خود مانده اند، فارغ از این که دو مقتول جوان با چه استانداردی جزو جامعه هنری محسوب شدند در حالی که اجازه دفن پیکر بسیاری از هنرمندان در قطعه مذکور به آسانی صادر نمی شود، فارغ از این که بسیاری از هنرمندان متعهد کشور تأکید کرده اند بعد از مرگ، پیکرشان در قطعه هنرمندان دفن نشود و... این یادداشت به دنبال اثبات نکته دردناک و قابل تأمل دیگری است.
حرف این است وزیری که قرار است فرهنگ کشور را با ارشادی مبتنی بر آموزه های اخلاقی دین به تعالی برساند دغدغه ای جز رفع فیلتر فیس بوک و خوانندگی زنان و مجوز به ناشرین معارض و توجه به خوانندگان در پیت اما ضد ارزش ها را ندارد.
مسئله این است که وزرایی برای اداره وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری انتخاب می شوند که انگار تکلیفی جز به صحنه آوردن فتنه گران و خودفروختگان جبهه باطل ندارند.
نگرانی از وزیری است که گمان می کند همه مشکلات تاریخی ایران در عرصه های اقتصادی و سیاسی در گرو لبخند دیپلماتیک به کدخدای دهکده استبداد است.
دلواپسی ما از وزیری است که عقد قراردادهای ترکمانچای در واگذاری منابع انرژی کشور را یک موفقیت بزرگ برای خود می داند.
سخن از مدیری است که زیر دستان خود را از میان کسانی انتخاب می کند که به دلیل اتهامات اقتصادی هم اکنون با قید وثیقه در آزادی موقت به سر می برند....
دغدغه ما درباره آمارهای غلط و سیاه نمایی از واقعیات موجود به نام اعتدال و پایبندی به حقیقت است.
روز دفاع رئیس محترم جمهور از اولین وزیر پیشنهادی خود برای تصدی وزارت علوم را هیچ گاه از یاد نبرید. ایشان در تمجید از میلی منفرد به رغم همه سوابقی که در فتنه شوم 88 داشت در کمال خونسردی او را "معتدل ترین فرد" لقب داد!
باید پذیرفت داعیه ای همچون اعتدال گرایی و گریز از ورطه افراط و تفریط مانند ادعاهای نخ نما شده ای از قبیل دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، اصلاحات و... ، پوچ، سیاسی و مزورّانه است که مصرف آن تنها در حوزه رسانه و تبلیغات است.
اشاره: من هم اگر قضیه عاشورای بابل را ول کنم قضیه عاشورای بابل مرا رها نمی کند! پس از درج یادداشتی از برادر آزاده ام حسین آقای منصف درخصوص حواشی واقعه عاشورای بابل، تماس های شبانه روزی! بی شماری در اعتراض به فحوای این یادداشت با اینجانب گرفته شد. جمعی از دوستان نیز جوابیه ای برای وبلاگ ارسال کرده اند که در زیر خواهید خواند. چتد کلمه را به جهت تبعات حقوقی آن حذف کرده و جایش از نقطه چین استفاده کردم. از دوستان و برادران عزیز انقلابی ام عاجزانه خواهشمندم که فراموش نکنند این اختلاف نظر یک تفاوت سلیقه درون گفتمانی است و قطعاً هیچ بهانه ای برای عمق بخشیدن به اختلافات سلیقه ای در خانواده انقلاب نزد خدای متعال پذیرفتنی نخواهد بود:
وسط این همه هیاهوی بچه های مذهبی بابل در خصوص واقعه تاریخی! عاشورای این شهر و مباحث پیرامون صحت یا عدم صحت حواشی آن روز، باخبر شدم برای صادق کیان نژاد امیری قرار مجرمیت صادر شده است.
قضیه از این قرار است که چندی پیش صادق کیان نژاد در یکی از مساجد امیرکلا با کسب اجازه از امام چمعه این شهر که خود میهمان و سخنران آن مسجد بود، پشت تریبون رفت و به بیان پرسشی در خصوص علت همراهی برخی افراد هتاک و غیر موجه با ایشان پرداخت. چند روز بعد شکایتی از سوی همراهان و اعضای دفتر امام جمعه تنظیم و صادق کیان نژاد به اتهام توهین و... به دادگاه کشانده شد. به طور متقابل صادق کیان نژاد نیز که از این رفتار تنگ نظرانه اطرافیان امام جمعه تازه وارد شهر متعجب شده بود بنا به مستنداتی به طرح شکایت از شاکیان خود پرداخت.
ظاهراً شکایت آقا صادق از همراهان امام جمعه توسط دادگاه به کنار گذاشته شد و از سوی همان دادگاه بابت شکایت همراهان امام جمعه برای صادق کیان نژاد قرار مجرمیت صادر گردید.
اگر چه اخبار مربوط به دیدار امام جمعه شهرستان بابل با امام جمعه امیرکلا نوید بخش ایجاد آرامش در فضای سیاسی پیرامون تأسیس نمازجمعه امیرکلا بود ولی ظاهراً بی تدبیری برخی ضمایم دفتر امام جمعه امیرکلا و احیاناً انگیزه های ماجراجویانه آنان باعث شعله ور شدن دوباره اختلاف ها و شکاف ها بین متدینین شهر خواهد گردید.
کاش امام جمعه محترم امیرکلا که سابقه فعالیت فرهنگی در فضای نظامی ارتش را داراست به زیر و بم فضای فرهنگی شهرها اشراف بیشتری داشت و می توانست با پیش بینی از بازتاب های اجتناب ناپذیر برخورد قهری با منتقدان، اطرافیان خود را از دامن زدن به تنش های جدید و گسترده باز می داشت.
بهتر بود ریش سفیدان شهرستان بابل در این مدت پا پیش می گذاشتند و در قبال دعواهای درون ساختاری اجتماع مسلمین سکوت نمی کردند.
بچه های پرشور و انقلابی شهرستان بابل هم انشاءالله در قبال مظلومیت دوست عدالتخواه و بسیجی خود سکوت نخواهند کرد.
نمی دانم اصولاً دادگستری ها خود را در قبال مردم پاسخگو می دانند یا نه. به نظر لازم است ریاست محترم دادگستری شهرستان بابل یا از طریق روابط عمومی اداره یا با حضور در جمع بسیجیان شهر در خصوص برخی ابهامات حوزه کاری خود مانند آن چه که در پرونده صادق کیان نژاد رقم خورد و یا موارد دیگری مانند چگونگی و میزان برخورد با شاربان خمر و اوباشی که چندی پیش در روستای علمدار بابل روحانی ناهی از منکر را مورد هتک حرمت قرار دادند در جهت تنویر افکار عمومی و رفع سوءظن ها توضیحی ارائه دهد.
برادر عزیزم محمد حسین منصف نظری کوتاه در خصوص واقعه عاشورای بابل ارسال کرده که اگر چه با بخشی از آن موافق نیستم ولی از باب التزام به اصل تضارب آراء و نیز حقی که حسین آقای عزیز در رشد فکری و فرهنگی امثال من از دوره نوجوانی تاکنون داشته است – و خواهد داشت - مطلب ایشان را منتشر می کنم. بر و بچه های حزب الله بابل، در عین تفاوت سلیقه و نظر، زیر خیمه مستحکم ولایت، برادر و یکپارچه هستند. برای حسین آقای منصف عضو فعال و انقلابی شورای اسلامی شهر بابل و نویسنده و پژوهشگر و راوی عرصه جهاد و شهادت آرزوی توفیق و طول عمر دارم:
ورود پر سرو صدای دوستان با صورت های لطمه زده و خونین با هیچ ادبیاتی قابل دفاع نیست . گرچه دوستان با حضور درنزد امام جمعه محترم و گرفتن عکس یادگاری و گذاشتن آن در سایت ها نمایشی از وحدت را به نمایش گذاشتند که کار خوبی است اما کارشان شبیه کار توابین است که در صحنه کربلا امام حسین ع را یاری نکردند اما مدتی بعد در راه امام حسین ع به شهادت رسیدند. به قول مقام معظم رهبری : کاری که آنها کردند به اندازه یک هزارم کار شهدای کربلا تاثیر نداشت ، چون دیر عمل کردند . وبسیاری از حرف های دیگر که بماند برای بعد.
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران طی بیانیهای اعلام کرد: برگزاری دادگاه احمدینژاد با این سرعت و عجله زیاد را غیرضروری و به دور از درایت و تدبیر میدانیم، چرا که هر عقل حکیم و نفس سلیمی ضرورت رسیدگی به فسادهای اقتصادی، سیاسی و فتنه انگیزاننده را به مراتب مهم تر و دارای اولویت و شتاب بیشتری قلمداد می کند.
متن کامل این بیانیه به شرح ذیل است:
" در جلسه پرسش و پاسخ خبرنگاران با سخنگوی قوه قضائیه بود که به طور رسمی خبربرگزاری دادگاه رئیس جمهور سابق کشورمان آقای دکتر احمدی نژاد منتشر گردید. انتشار این خبر واکنش های گوناگونی در محافل داخلی کشور و واکنش های بعضا همراه با شیطنت و خوشحالی در رسانه های خارجی به همراه داشت.
جدای از هر گونه پیش قضاوتی باید بیان داشت،جنبش اصیل و انقلابی دانشجویی معتقد است نفس برگزاری این چنین دادگاههایی برای مسئولین رده بالای کشور بلامانع است و حتی خود نشان از آن است که مطابق نص صریح قانون اساسی مسئولین کشور نیز همچون سایر ملت در پیشگاه قانون پاسخگو و برابر هستند. اما در کنار تمامی این موارد، نگرانیهایی پیرامون برگزاری دادگاه رئیس جمهور سابق کشورمان وجود دارد که جنبش اصیل دانشجویی بر طبق تاکیدات مکرر رهبری بزرگوار انقلاب، مبنی بر مطالبه گری از سایر قوای سه گانه، موظف به پیگیری و پاسخ خواهی از قوه قضائیه پیرامون این چنین نگرانیهاییست.
متاسفانه در طی سالهای گذشته به خصوص پس از فتنه آمریکایی، اسراییلی 88 در مقاطع گوناگون شاهد بوده ایم،قوه قضائیه آنچنان که باید و شاید نتوانسته است مطالبات انقلابی و به حق متن ملت را پاسخگو باشد و در مواردی بی توجهی و احیانا تاخیرات پیاپی و ملال آور در محاکمه متهمین، کام امت حزب الله و دانشجویان انقلابی را تلخ نموده است.
به راستی لازم است از مسئولین قوه قضائیه سوال گردد که آیا در تمامی شکایات و دادگاههای دیگر این شتاب و سرعت برای برگزاری دادگاه وجود دارد یا آنکه نوع مسئولیت متهمین، گرایشات سیاسی آنان، آقازادگی و بزرگزادگی، وابستگی های خانوادگی و این گونه موارد تبعیضی در تاخیر یا عدم تاخیر برگزاری دادگاه متهمین تاثیرگذار بوده است؟!
هر چند ما همواره به دستگاه قضایی کشورمان دارای حسن ظن بوده ایم و انشالله خواهیم بود،اما به راستی به کدام دلیل میتوان برگزاری دادگاه رئیس جمهور سابق کشورمان را ارجح و مهمتر از برگزاری دادگاه بسیاری از متهمین اقتصادی، سیاسی و فتنه گر دانست؟
به راستی تا کی باید خواسته های به حق و به جای مردم بصیر کشورمان در حماسه نه دی پیرامون برگزاری دادگاه و محاکمه قاطعانه سران خاین فتنه 88 نادیده انگاشته گردد؟
با چه توجیهی می توان اقدامات فتنه انگیزانه و علیه امنیت ملی شخص محمد خاتمی در سال 88را نادیده انگاشت و درخواست و مطالبه ای برای برگزاری دادگاهی به منظور رسیدگی به اتهامات آشکار وی نکرد و در مقابل بدون نگرانی و با ساده انگاری برگزاری دادگاه محمود احمدی نژاد را به نظاره نشست و سکوت نمود؟؟
آیا دادستان کل کشور فراموش نموده اند که در دوران فرار آقازاده فراری مهدی هاشمی رفسنجانی به لندن و قبل از بازگشت او، چه قول و وعده هایی پیرامون دستگیری و محاکمه این متهم گستاخ اقتصادی،امنیتی توسط قوه قضائیه به مردم داده میشد اما پس از بازگشت او متاسفانه شاهد بوده ایم هیچ کدام از آن وعده های دور و دراز در عمل به وقوع نپیوسته است!!!
ما فرزندان امام خمینی (ره) و امام خامنه ای ضمن تشکر از تمامی خدمات ارزشمندی که دستگاه محترم قضایی در طی این سالها اعمال نموده است آشکارا بیان می کنیم که علی رغم استقبال ما از هر گونه تصمیم قضایی که در آن نشانی از عدالت عمومی یافت گردد و برابری ملت و مسئولین در مقابل قوانین کشور را به اثبات رساند، اما با وجود پروند های باز و بسیار مهمی که برخی از آنها اشاره گردید و متاسفانه اقدام جدی در راستای برگزاری دادگاههای آن صورت نپذیرفته است، برگزاری چنین دادگاهی با این سرعت و عجله زیاد را غیرضروری و به دور از درایت و تدبیر می دانیم، چرا که هر عقل حکیم و نفس سلیمی ضرورت رسیدگی به فسادهای اقتصادی، سیاسی و فتنه انگیزاننده را به مراتب مهم تر و دارای اولویت و شتاب بیشتری قلمداد می کند."
اواخر سال نود مطلبی را با عنوان بالاخره احمدی نژاد اعتراف کرد منتشر کردم که با استقبال علاقمندان فرزند ملت مواجه شد. تاریخ آن مطلب طنز را هم نوشتم آذر نود و دو. به طور اتفاقی دادگاه احمدی نژاد در همین تاریخ در حال وقوع است. یاد آن مطلب افتادم و دلم هوای بازنشر آن را کرد. فقط دعا کنید قاضی دادگاه احمدی نژاد، مهدی هاشمی نباشد!
محمود احمدی نژاد، رییس جمهور سابق کشورمان که بلافاصله پس از اتمام دوران تصدی ریاست جمهوری توسط یکی از چند نهاد امنیتی کشور، دستگیر و بازداشت شده بود از پشت صحنه برنامه های تخریبی و خائنانه خود پرده برداشت که بخش هایی از اعترافات تکان دهنده او را به اطلاع امت انحراف ستیز کشورمان می رسانیم:
احمدی نژاد ضمن تأیید پیروی خود از عقاید فراماسونری از وابستگی خود به انجمن حجتیه نیز پرده برداشت. وی اذعان داشت که با تبعیت همزمان از دو تفکر متضاد هم که یکی ضددین(فراماسونری) و دیگری مذهب گرایی متحجرانه( حجتیه)محسوب می شود، قصد داشته فرمول فلسفی محال بودن اجتماع نقیضین را باطل جلوه دهد.
وی در ادامه اعترافات تکان دهنده خود افزود که اعتقاد صد در صدی به ولایت فقیه نداشته و قلباً معتقد بوده در صورت ظهور امام زمان (عج) تبعیت از ولایت فقیه، ضرورتی نخواهد داشت.
احمدی نژاد بر ” انحرافی بودن ” جریان متبوع خود تأکید داشته و با اظهار شرمندگی و عذرخواهی از قاطبه اصولگرایان اذعان داشت که از ابتدای ورود به سیاست از خط اصیل اسلامی که حضرات هاشمی، ناطق و رفیق دوست و. . . مفسّر آن هستند منحرف بوده است.
رییس جمهور سابق کشورمان در جلسات بازجویی در خصوص ارتباط خود با جن گیرها و رمال ها و . . . اظهار داشت: “اجنه با مشارکت بالا در انتخاب من به عنوان رییس جمهور نقش اساسی داشتند. همچنین توفیقات فرابشری اینجانب در کنترل قیمت خرید مسکن و انبوه سازی آن( موسوم به طرح مسکن مهر)، خودکفایی در تولید بنزین و سیمان و . . . و نیز واداشتن اقشار ضعیف جامعه به سکوت و خویشتن داری در قبال آزادسازی قیمت ها(هدفمندی یارانه ها) که موجب حیرت بدخواهان نظام گردید از جمله اقدامات خداپسندانه خواهران و برادران جنّی بوده است.” احمدی نژاد اذعان داشت همواره از سوی یکی از اطرافیان جنجالی خود مسحور واقع می شده است. وی در توضیح این مطلب افزود: ” در ابتدای آشنایی خود با معارف دینی گمان می کردم بر مبنای آیات قرآن، کید و مکر شیطان و یارانش ضعیف است، اما وقتی دیدم برخی مدعیان دین شناسی توفیقات دولت را بر اساس سحر و یاری اجنه تحلیل می نمایند فهمیدم این موجودات، قدرت تصرف در عالم ماده را به طور کامل دارا بوده و هیچ عارف و سالکی، یارای ابطال سحرشان را ندارد.”
احمدی نژاد در تبیین علت اعترافات اخیر خود خبر از ابطال سحر پس از بازداشتش توسط برادران بازجو داد. او در این باره اظهار داشت: “پرونده جریان انحرافی آن قدر سنگین شده که اجنه نیز از ترس آن فرار را برقرار ترجیح داده و حاضر به همراهی من در این شرایط نگران کننده نگردیدند.”
شنیده ها حاکی از آن است بر اساس مستندات موجود، قتل هابیل توسط قابیل نیز با تحریک و وسوسه جریان انحرافی صورت گرفته است.
گفتنی است با توجه به ابعاد هولناک اعترافات این رییس جمهور منحرف، ناظران حقوقی معتقد هستند که نامبرده حتی اگر مانند برخی متهمان فتنه ۸۸در برنامه سراسری سیما حاضر شده و از لزوم ولایت پذیری و ضرورت تغییر بنیادین در علوم انسانی سخن بگوید نیز بعید به نظر می رسد مشمول بخشودگی و رأفت قرار گرفته و از جرایم انکارناپذیر وی چشم پوشی شود.
آذر 1392
به دنبال دست یابی ایران به حق خود برای غنی سازی هسته ای، کری و اشتون که از پیروزی ایران به شدت غمگین بودند اینگونه یکدیگر را در آغوش کشیدند!
تا چند روز دیگر محمود احمدی نژاد به دادگاه می رود و محاکمه می شود. این اقتدار تاریخی را به قوه قضائیه تبریک می گویم. کشورهای جهان باید ببینند که در جمهوری اسلامی ایران هیچ کس در هیچ جایگاهی از پنجه عدالت در امان نیست و همه باید بر اساس آموزه های مکتب وحی در مقابل اتهامات درست یا نادرست خود پاسخگو باشند. آیا در راستای دستیابی به تمدن بزرگ اسلامی از این به بعد ایران می تواند به عنوان الگویی برای تشنگان عدالت در سراسر جهان به حساب آید؟
در مکتب عدل علی، تبعیض در اجرای قانون هرگز به چشم نمی آمد. نمی توان گفت که بر مبنای فرمایشات مقام معظم رهبری چون احمدی نژاد بیش از همه دولت های انقلاب به کشور خدمت کرده و یا چون سیاستش مبتنی بر شعائر انقلاب بوده پس از اجرای عدالت مصون است. اما آیا اقدام قاطع قوه قضائیه در محاکمه رئیس جمهور پیشین ایران جلوه ای از همین عدالت علوی است؟ علی علیه السلام می گفت حتی اگر فرزند من هم خطایی مرتکب شود با او همان می کنم که با مجرمین کرده ام.
اکنون جای این پرسش باقی است در حالی که سران فتنه شوم 88 که دستشان به خون ده ها جوان بی گناه این مرز و بوم آغشته است و نفاقشان زمینه ساز تحمیل تحریمی سخت بر مردم بوده؛ هنوز طعم مجازات را نچشیده اند، عفت مرعشی به خاطر دعوت از مردم برای ریختن به خیابان ها از گل نازک تر نشنیده، فائزه هاشمی هرگز به خاطر نقش خود در فتنه و ایجاد ناامنی محاکمه نشد و دادگاه او تنها به خاطر یک مصاحبه اش با نشریه ای ضد انقلاب بود، مهدی هاشمی به ایران آمد و به ... دستگاه قضا خندید، خاتمی به رغم داشتن شاکی خصوصی همواره از کمند محکمه عدل ما گریخته، هرگز قوه قضائیه وارد پرونده هایی مانند کرسنت و پتروپارس و... نگردید، پرونده های مربوط به جاسبی و زنگنه و غرضی دچار خاک گرفتگی شده، نمایندگان مجلس دخیل در تبهکاری بزرگ بانکی معروف مورد محاکمه قرار نگرفته اند، اتهامات مربوط به فاضل لاریجانی مورد نفی یا اثبات دستگاه قضا واقع نشده و.... آیا محاکمه احمدی نژاد می تواند برآورده شدن آرزوی دیرینه ملت ایران در اجرای عدالت علوی محسوب شود؟ آیا این پرسش ها بارقه ای از اعتماد نسبت به قوه قضائیه را در دل مردم باقی خواهد گذاشت؟
بلافاصله پس از اعلام نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری نود و دو حکم احضار محمود احمدی نژاد بر خلاف روال طبیعی و قانونی خود در رسانه ها منتشر گردید. تأکید موافقان و مخالفان احمدی نژاد بر سیاسی بودن این احضاریه غیرضروری کار را به آن جا کشاند که متولیان امر قضا به صرافت افتادند تا هر یک به نحوی بی اطلاعی خود از صحنه گردانان این بازی کودکانه را به اثبات برسانند. احمدی نژاد به زودی محاکمه می شود تا تاریخ بر میزان انطباق عملکرد قوه قضائیه با موازین فقهی اسلام قضاوت کرده و ریشه برخی عقب افتادگی های آرمانی را درست بشناسد.
معتقدم آشنایی مسئولان دستگاه قضا با جایگاه جمهوری اسلامی و رسالت آن در تحقق تمدن بزرگ و جهانی اسلام می تواند منجر به اتخاذ روش هایی در اجرای عدالت شود که در تصور مردم به یک تسویه حساب سیاسی تعبیر نگردد.
فراموش نکنیم آن چه از حکومت امیرالمومنین به عنوان یک آرزو برای مسلمانان عصرهای بعد مطرح بوده، نه اقتصاد و اجتماع آن دوران بلکه عدالت یعنی قوه قضائیه علی علیه السلام بوده است. بی شک اجرای کاریکاتوری عدالت، دستاوردی جز ناامیدی ملت از حرکت صحیح مبتنی بر مدار شریعت، به دنبال نخواهد داشت.
راقم این سطور بر این باور است خسارات ناشی از شوخی با مقوله مهم عدالت، گناهی سنگین است که روزی دامان مسببان سیاسی کار آن را خواهد گرفت.
به همت جمعی از طلاب بسیجی شهرستان بابل، دومین مراسم بزرگداشت شهدای مدرسه علمیه روحیه این شهر ششم آذر در شهر مقدس قم برگزار خواهد شد، انشاءالله.
سخنران مراسم هم خطیب شهیر کشورمان حجت الاسلام نقویان است که خودش دانش آموخته همین مدرسه علمیه محسوب می شود.
یک نکته دیگر این که این مراسم ویژه طلاب روحیه و خانواده هایشان است!
شهدا بهترین محور برای وحدت و مودت بین جامعه اسلامی هستند. این بار هم طلاب شهید مدرسه علمیه روحیه، بهانه ای برای دورهم نشینی و انس طلاب و فضلای عالی قدر این مدرسه در قم را فراهم کرده اند. خدا کند لیاقت درس آموزی از مکتب شهادت را دارا بوده و لیاقت پیروی از سیره زلال شهدا را کسب نماییم.
گره ای که با دندان های تیز برخی از متولیان امور سیاسی شهر بابل قابل گشودن نبود با سرانگشتان تدبیر امام جمعه این شهر باز شد.
چند روز اخیر که همراه جمعی از دانشجویان علوم پزشکی بابل در سفر زیارتی مشهد مقدس بودم خبر دیدار صمیمانه جمعی از فعالان هیئتی شهر بابل با امام جمعه این شهر مرا به وجد آورد. کسانی که در این تصویر در کنار امام جمعه شهر ایستاده اند همان بزرگوارانی هستند که با دسته روی در روز عاشورای امسال انتقاداتی را از نحوه برخورد با بنرهای هیئت دیوانگان حسین علیه السلام و نیز نوع اجرای همایش عزاداری رسانه ای در آن روز بیان نمودند.
امام جمعه بابل در این جلسه صمیمانه که در فضایی آکنده از مهر و اخوت برگزار گردید به اظهار لطف نسبت به جوانان هیئتی خط مقدمی انقلاب پرداخته و اظهارات بدون وجاهت برخی دایه های دلسوزتر از مادر مبنی بر ایجاد شکاف بین متدینین و توهین حزب الله به امام جمعه و ضرورت برخورد با منتقدان روز عاشورا و... را از اساس فاقد اعتبار دانست. دیگر حضار جلسه نیز بر لزوم همدلی و اتحاد بین چهره های مذهبی جامعه تأکید نمودند.
به رغم تلاش برخی از فرصت طلبان و کژاندیشان برای سیاه نمایی از واقعه آن روز و دامن زدن به شائبه اختلاف بین فعالان انقلابی شهر با امام جمعه، نشست دوستانه این عزیزان نشان داد هر نوع اختلاف نظر بین نیروهای ارزشی در چارچوب اخلاقی رحماء بینهم بوده و عمق برادری و پیوند عاطفی مومنین آن قدری هست که مجالی برای سوءاستفاده جبهه ضدارزشی فتنه و نفاق و حسد باقی نگذارد.
به نوبه خود علاوه بر تشکر از برادران بزرگوارم چون آقا محمدعلی کرامتی، محمد زمان یعقوبی، حجت الاسلام نوربخش، حاج عبدل عزیز و... سپاس ویژه از حسن عنایت و درایت امام جمعه شهرستان بابل جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج حسن روحانی را بر خود واجب می دانم.
از روزی که امام گفت: مملکتی که بیست میلیون جوان دارد باید بیست میلیون تفنگ دار داشته باشد، بیش از سه دهه می گذرد. به رغم افزایش دو برابری جمعیت کشور هنوز ارتش بیست میلیونی مورد نظر حضرت امام شکل نگرفته است.
بیسج، نیروی مردمی و ایثارگر است که سابقه نقش آفرینی تاریخی آن در طول دفاع مقدس و نیز در تقابل با فتنه شوم 88 هیچ گاه از خاطر دلدادگان اسلام و انقلاب اسلامی محو نخواهد شد. الگو گیری از تشکل مقدس بسیج در بوسنی و سوریه ضامن پیروزی ملت های مظلوم گردیده است؛ شکی نیست.
آن چه انگیزه نگارش این سطور شد ضرورت توجه به آسیب هایی است که مانع از گسترش دامنه اعضای بسیج به نسبت وسعت جمعیتی کشور گردیده است. به راستی چرا هنوز نتوانسته ایم قاطبه مردم را جذب پایگاه های بسیج کنیم؟ این که بخشی از جامعه اصلاً دل خوشی از نظام ندارد جای نردید نیست ولی نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که اکثریت بلامنازع جمعیت کشور در کوران حوادث و بزنگاه های تاریخ، یار و پشتیبان صادق جمهوری اسلامی بوده اند. اینجانب به عنوان کسی که سه سال تجربه مسئولیت پایگاه بسیج را داشته به خوبی می دانم که بسیاری از مردم عادی کوچه و بازار با دعوتی دوستانه، ظرفیت الحاق به جمع نورانی بسیج را دارا هستند. با این وصف باید عیب کار را در جای دیگری جست.
یکی از موانع عضویت بخشی از مردم در بسیج، تبلیغات منفی دشمن است. هنوز عده ای گمان می کنند اگر جوانشان عضو بسیج شود در مواقع خطر و بحران مانند سیل و زلزله و... باید بالاجبار جانش را کف دست بگیرد و وارد معرکه شود. در حالی که ویژگی ممتاز بسیج، داوطلبی بودن فعالیت ها و خدمات نیروهای مخلص آن است.
برخورد و وجاهت اجتماعی مسئولان پایگاه ها هم در جذب مخاطب و جلب اعتماد عمومی تأثیرگذار است.
یکی دیگر از ضعف های بسیج، نداشتن برنامه جامع – دقت کنید عرض کردم برنامه جامع! - برای تخلیه شور حماسی و تقویت بنیه فکری جوانان است. این موضوع البته یکی از مطالبات مقام معظم رهبری از این نهاد بزرگ بوده است.
لازم به ذکر است تشکیل حلقه های بصیرت انصافاً یکی از اقدامات به روز و لازم بسیج است که به رغم بعضی ضعف های قابل اغماض، گام بزرگی برای آگاهی بخشی و جهت دهی جامعه به سمت آرمان های انقلاب محسوب می شود. اما نباید فراموش کرد که سرعت متغیّرهای جامعه بیش از سرعتی است که مسئولان فرهنگی ما برای واکنش به آن در نظر گرفته اند. در این راستا ضرورت ورود حرفه ای پایگاه های بسیج به عرصه های هنری، علمی و... انکارناپذیر است.
یکی از پیشنهادهایی که می تواند پایگاه های بسیج را از حالت خمودگی و انفعال خارج کرده و باعث ایجاد نشاط فکری و فرهنگی در بین بسیجیان گردیده و حوزه عضویت بسیج را گسترش دهد تغییر در نگرشی است که منجر به "مکان محوری" در تشکیل مجموعه های بسیج گردیده است. به راستی چه ضرورتی دارد یک پایگاه بسیج به صورت محله ای یا صنفی تشکیل شود؟ نگاهی به صدها مجموعه، حلقه و جلسات جوانانی که از نظر فکری در راستای اهداف سازمانی بسیج شکل یافته اند اما به دلیل نگاه محدود فرماندهان بسیج، جذب این نهاد مقدس نشده اند نشان می دهد که با انعطافی سازنده در نگرش های خشک سازمانی می توان دایره اعضای بسیج را به همه لایه های جامعه گسترش داد.
دردمندانه باید اذعان کرد تعلل در رفع یکنواختی مأموریت های بسیج، عدم ایجاد جاذبه برای جوانان نسل چهارم انقلاب، تعریف محدود و البته فاقد مبنا از پایگاه بسیج و ... عملاً باعث پیشتازی سایر مجموعه های فرهنگی نسبت به این نهاد مقدس در زمینه جذب مخاطب و تأثیرگذاری بر محیط گردیده است. اگر به نگاه ژرف مقام معظم رهبری توجه کرده و فرهنگ و تفکر بسیجی را فراتر از محدوده پرونده های پرسنلی پایگاه ها بدانیم بی تردید به این نتیجه خواهیم رسید که برای توسعه فعالیت های بسیج و جذب فعالان فرهنگی همسو، نوسازی مدرسه عشق و آبیاری شجره طیبه بسیج، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
سایت های اصلاح طلب در اقدامی هماهنگ دست به انتشار خبری مبنی بر ضرب و شتم یک جوان توسط اطرافیان امام جمعه بابل زدند. بر اساس ادعای این سایت ها، جوانی در ظهر عاشورا به امام جمعه بابل تذکر داد که چرا وقتی سایر نمازگزاران زیر باران ایستاده اند او در زیر چتر نماز می خواند؟! سپس اطرافیان امام جمعه او را به شدت مضروب کردند و در نهایت با وساطت فرمانده سپاه شهر، این جوان نجات پیدا کرد!
1- 1- این خبر کذب است. هنگام نماز عصر در روز عاشورا، باران شدیدی آغاز شد که همه نمازگزاران و پیش نماز آنها یعنی شخص امام جمعه زیر بارش رحمت الهی با لباس خیس به نماز خود ادامه دادند. یکی از برادران بسیجی شهر چترش را باز کرد و بالای سر امام جمعه برد. چند ثانیه بعد وقتی احساس کرد کارش فایده ای ندارد و باران از او سبقت گرفته است، چترش را جمع کرد و به کناری رفت. بعد از نماز عصر، جر و بحثی بین چند نفر پیش آمد که حتی اگر موضوع آن مربوط به باز شدن چند ثانیه ای چتر باشد، بلافاصله خاتمه یافت و اصلاً به برخورد فیزیکی نکشید... بنده اگر چه از دوستان و منتقدان امام جمعه بابل هستم ولی می دانم سلوک ایشان همواره بر ساده زیستی و همراهی با مردم استوار بوده است.
2- 2- سایتی که منبع اصلی انتشار این خبر کذب بود صفحات اصلی و داخلی خود را مملو از اخبار و مطالبی با محوریت آزادی سران فتنه از حصر خانگی قرار داده است. جالب آن که عاشورای حسینی مصادف با افتضاح بزرگی است که خائنین به ملت در سال 88 رقم زده و فتنه کور خود را با سرنوشت سپاهیان عمر سعد گره زدند. اکنون در سایه سکوت دستگاه عدلیه، نه تنها عناصر اصلی فتنه از محاکمه جان سالم به در برده اند بلکه عوامل آنها طلبکارانه یقه ملت را گرفته اند و با خبرسازی های کذب خویش دنباله فتنه شوم88 را در سطح رسانه ها پی می گیرند. عزیزانی که در خطبه های خود، تمام قد به دفاع از دولت می پردازند فراموش نکنند همین دولت به اصطلاح اعتدال، بیشترین نقش را در به صحنه آوردن مجدد عناصر افراطی دخیل در فتنه داشته است.
3- 3- یک مراسم نمایشی و شتاب زده در ظهر عاشورا تا کنون چند حاشیه جنجالی به دنبال داشته است. ما طلبه ها این طور مواقع ضرورت خالص سازی نیّت ها را یادآوری می کنیم. نمی خواهم بیشتر از این به موضوع بپردازم. حرف آخرم حدیثی است که دوستان طلبه عدالتخواه سیرجانی تکرار آن را بسیار از زبان وی می شنوند: خدا با تقدیر خود به تدبیر ما می خندد!
پیرامون وقایع عاشورای بابل
1- 1- دسته روی عمومی در روز عاشورا یکی از ویژگی های خوب و تماشایی فضای معنوی شهرستان بابل و یک سنت حسنه در بین اهالی محله های مختلف شهر و روستاست. این آرزو که همه مردم شهر یک جا جمع شوند و عزاداری کنند هم آرزوی زیبایی است که می تواند به یک سنت حسنه تبدیل شود. اما آیا برای به وجود آوردن یک سنت حسنه باید سنت حسنه دیگری را متلاشی کرد؟!
2- 2- پر کردن یک چهارم صفحه اصلی جعبه جادو چقدر ارزش دارد که به خاطر آن دسته روی چند هیئت را تعطیل کرده و آنان را به اجرای کاری نمایشی واداریم؟ بستن راه عبور سایر دستجات عزاداری و خریدن فحش و نفرین آنان که مسیر گذرشان از سمت آستانه امامزاده قاسم به طرف مدرسه صدر و چهارسوق و 17شهریور مسدود گردیده چه میزان از رضایت خدا را ممکن است جلب کرده و چه تأثیر فرهنگی خاصی در فضای شهر خواهد داشت؟ اصلاً کار فرهنگی برای آن است که خلأیی را پر کند. تصمیم برای بستن خیابان و جمع کردن چند هیئت در یکجا کدام خلأ فرهنگی را قرار بود جبران کند؟
3- 3- آنانی که در اقدامی ضربتی و لابد به بهانه مقابله با خرافات، بنرهای یک هیئت مذهبی را از خیابان های شهر برچیدند آن قدر فکر کوتاهی داشتند که فضای فرهنگ را با روش چماقی خود آلودند و چه کسی است که نداند جوابِ های، هوی است؟! اگر اسم و رسم هیئتی را نمی پسندیم باید به دنبال راه فرهنگی برای اصلاح آن باشیم. دوستانی که قرار است منطبق با فلسفه حزب باد، با دولت تدبیر هم همراه باشند لازم است اندکی درس تدبیر بیاموزند تا بافته هایشان در روز عاشورا اینگونه پنبه نشود.
4- 4- محمد زمان یعقوبی را از سال هایی می شناسم که قامتم تا شانه های او بود و حالا قد او تا شانه های من است. نمی دانم این مداح دلسوخته و بسیجی خط مقدمی انقلاب در روز عاشورا چه گفت. فیلم ضبط شده مراسم هنوز به دستم نرسیده است ولی موافقین و مخالفین او شهادت داده اند که در صحبت های اعتراضی اش احترام امام جمعه را حفظ کرده و کلام ایشان را فصل الخطاب دانسته است.
5- 5- اصل حرکت زمان یعقوبی در راستای امر به معروف و نهی از منکر و برآمده از آموزه های نهضت عاشورا بوده و قابل شماتت نیست. طبق فتوای مراجع بزرگوار، امر به معروف و نهی از منکر علنی در صورتی که چاره ای جز این برای اصلاح نباشد واجب شمرده می شود. این فتوا البته می تواند دلیلی فقهی برای جواز افشاگری نیز محسوب شود. امام جمعه بابل آن قدری درایت دارد که خود به خوبی می تواند بهانه اختلاف بین نیروهای ارزشی را از دست بدخواهان ربوده و مجال سوءاستفاده را به کسی ندهد. یک مراسم با حضور امام جمعه عزیزمان و مداحی حاج زمان می تواند سوءتفاهمات را فیصله دهد.
6- 6- در جلسه ای که محمدحسین طبرستانی در حضور امام جمعه به صورت مستدل با اجرای این عزاداری صوری و رسانه ای در روز عاشورا مخالفت کرد از سوی یکی از دورقاب چین ها به ضدیت با امام جمعه متهم شد و زمان یعقوبی نیز با توصیه های خیرخواهانه اش در روز عاشورا اینگونه متهم گردید. اطلاع دارم که نظر امام جمعه محترم چنین نیست و ایشان خود از فرصت طلبی بعضی ها برای تسویه حساب های شخصی و از میدان به در کردن رقیب به خوبی آگاه است. اما اگر بر فرض هم این دو بسیجی ولایی در صدد اهانت به امام جمعه بوده باشند به زودی شاهد هم مسیر شدن آنها و رفع کدورت ها خواهیم بود!! مگر چندی پیش محسن نریمان به امام جمعه شهرمان توهین نکرد که باعث اعتراض شدید متدینین شد؟! نریمان هم اینک معاونت وزارت مسکن را برعهده گرفته و امام جمعه ای که در سال 88 احمدی نژاد را به خاطر انتصاب وزیر بازرگانی به وزارت نفت به باد شدیدترین انتقادها گرفته بود اکنون به شکرانه روی کارآمدن دولت آرمانی خود، زبان بر همه حاشیه ها و نقص های بی سابقه فروبسته که هیچ، توصیه می فرماید چون دولت قانونی است باید از منصوبان آن حمایت کرد و...!
7- 7- برای رضای خدا انشاءالله سال های بعد با عاشورای مردم بازی نکنیم.