اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

فجر صادق!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۱۹ ب.ظ

باسمه‌تعالی

بیانیه‌‌ی شماره‌ی یک

فصل‌الخطاب قانون است!

ضمن تشکر و تقدیر از نگاه آرمان‌خواهانه و عدالت‌طلبانه‌ی همه‌ی عزیزان انقلابی و دوستان عدالتخواه، لازم می‌بینم نکاتی پیرامون پرونده‌ی شکایت ستاد نماز جمعه‌ی امیرکلا از اینجانب را متذکر شوم:

1. توجه به این نکته از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که فصل‌الخطاب ما قانون است و همیشه آن را سرلوحه‌ی کارها و فعالیت خویش قرار می‌دهیم. چرا که بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خویش بر عمل مطابق قانون تصریح فرموده‌اند. ایشان در بیانات خویش در دیدار با جوانان در تاریخ 1/2/79 فرمودند: «من به شما عرض کنم که یکى از هدف‌هاى دشمن این است که با تحریک احساسات، در کشور ایجاد ناامنى کند. من قویاًّ توصیه مى‌کنم که به‌خاطر احساسات و به‌خاطر طرف‌دارى از فلان‌کس، مبادا بر خلاف قانون اقدامى شود....»

2. مسئله‌ی پیش‌آمده و پرونده‌ی پیش روی ما، مسئله‌ای درون‌گفتمانی است. این نگاهِ غلطی است که پرونده‌ی مذکور را بین دوست و دشمن ببینیم و بر این مبنا بخواهیم اظهار نظری داشته باشیم. هرچند جای این گلایه وجود دارد که اگر قرار باشد این شیوه در درون جبهه‌ی خودی باب شود و هر منتقدِ دوست‌دارِ انقلاب را به دادگاه بکشانند و با او برخورد قضایی بکنند، درهای نقدپذیری و انتقاد سازنده و خیرخواهانه بسته خواهد شد و همگان ضرر خواهند کرد. همچنین لازم به ذکر است نقد و انتقاد سالم نیز چهارچوب و قواعدی دارد که حقیر نیز در همین راستا و به صورت محترمانه و با رعایت جایگاه امام جمعه محترم امیرکلا، نظرات خود را بیان نمودم.

3. قاضیِ پرونده، دستگاه قضاست. ضمن احترام ویژه به آن دستگاه، نگاه عدالت‌خواهانه و منصفانه، طلب می‌کند که رسیدگی به این  پرونده نیز بدون نگاه به جایگاه طرفین پرونده، به صورت قانونی انجام شود و قانون فصل‌الخطاب قرار گیرد.

4. ضمن قدردانی از عواطف انقلابی دوستان و تشکر از عزیزانی چون حجت‌الاسلام علیرضا جهانشاهی(طلبه عدالتخواه سیرجانی)، دوستان نشریه‌ی بنیان، عزیزان انصار حزب‌الله شهرستان بابل، بزرگواران جبهه‌اسلامی عدالتخواه شهرستان بابل، مدیریت محترم وبلاگ اشک آتش2 و عزیزان گمنامی که بدون اسم به حمایت از اهداف اینجانب پرداخته‌‌اند، به نظر می‌رسد شاید استمرارِ پرداختن به حواشی پرونده در رسانه‌ها و فضای مجازی به صلاح نباشد. هرچند حقیر هرگاه تخلفی در مسیر رسیدگی به پرونده و اعمال نفوذ از سوی شاکیان پرونده مشاهده کنم، از سوی مراجع ذی‌صلاح و قانونی پیگیری‌هایم را انجام خواهم داد و گزارش آن، با رعایت موازین قانونی به اطلاع دوستان خواهد رسید.

5. همه باید بر خود واجب بدانیم که جبهه‌ی عظیم انقلاب اسلامی را حفظ و صیانت نموده و دست به دست هم و جانانه در مسیر نورانی ولایت مطلقه‌ی فقیه به پرچمداری علمدار عاشورائیان، حضرت آیت‌الله العظمی الامام خامنه‌ای عزیز مدظله‌العالی حرکت کنیم و مراقبت نماییم تا ذره‌ای خدشه و خلل در این جبهه ‌ایجاد نشود.

عزت مقام معظم رهبری مستدام باد

صادق کیان‌نژاد امیری

18/9/92

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مظلومیت عجیب یک بسیجی در زنجان!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ۰۶:۳۰ ب.ظ

به گزارش سایت خبری تحلیلی “یاران خراسانی” ؛ جمعی از عدالتخواهان ولایتمدار اولین اطلاعیه خود را در خصوص پرونده آقای مصطفی ارفعی مدیر مسئول روزنامه حدیث زنگان استان زنجان به شرح ذیل صادر کردند:

 

بسم رب المظلومین

 

نگذارید حرف امام خامنه ای زمین بماند، آنجا که می فرمایند:

 

ما می خواهیم ظلم در جامعه نباشد.

 

« مردم باید رفتار مسئولان ، دولتمردان، برگزیدگان و کسانى را که در جامعه اثرگذار هستند، زیر نظر داشته باشند. خطاست اگر خیال کنیم که ما مسئولیت را به دست کسانى سپرده‌ایم و آنها مسئولند؛ پس برویم مشغول کار و زندگى خودمان باشیم و به کار آنها کارى نداشته باشیم؛ نخیر، اگر این‌طور شد، ملت ضرر خواهد کرد؛ اگر غفلت واقع شد، حوادث غلبه خواهد کرد.»   ۱۹/۱۰/۷۹

 

«امر به معروف و نهى از منکر حوزه‌ هاى گوناگونى دارد که بازمهم ترینش حوزه مسئولان است؛ یعنى شما(مردم) باید ما (مسئولین) را به معروف امر و از منکر نهى کنید. مردم باید از مسئولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا، بلکه باید از آنها بخواهند. این مهم ترین حوزه است.   ۲۵/۹/۷۹

 

بیش از یک ماه است که طلبه عدالتخواه سیرجانی به همراه طلبه عدالتخواه تبریزی و طلبه عدالتخواه کلیبری و جمعی دیگر از طلاب و دانشجویان عدالتخواه  وانقلابی در حال پیمودن راه های عادی برای نجات یک زندانی بی گناه و مظلوم از بند کسانی هستند که بخاطر برخی کینه ها و تسویه حساب های شخصی برای او پرونده سازی کرده اند.

 

دیدار با دادستان کل کشور – آقای محسنی اژه ای- ، پیگیری از طریق آقای رئیسی- معاون اول قوه قضائیه-، رایزنی و گفت و گو با بسیاری از مسئولین  زنجان از جمله: استاندار ،دادستان، رئیس کل دادگستری، معاون امام جمعه، فرمانده سپاه و نماینده ولی فقیه در سپاه زنجان، بخشی از این راه های پیموده شده است. علاوه بر آن از طریق اطلاعات سپاه و حفاظت اطلاعات قوه قضائیه و دیوان عالی کشور نیز این موضوع پیگیری شده است.

 

اما تاکنون هیچ کدام از این راه ها جواب نداده است.

 

برخی از این آقایان اعلام ناتوانی کرده ، بعضی ابتدا قول همکاری داده ولی در نهایت خود را کنار کشیدند، برخی دیگر حل مسئله و باز کردن این گره را به دیگران حواله کرده اند و عده ای قلیل نیز گفته اند: به شما چه مربوط؟!!

 

به هر دلیل هیچ کدام از این راه ها تاکنون هیچ نتیجه ای نداده  و برای چندمین بار تجربه و ثابت شد که اینگونه موارد جز از راه های غیر عادی اما کاملا قانونی و شرعی همچون تحصن و پیاده روی و… حل نخواهد شد.

 

و اما اصل ماجرا چیست؟

 

آقای مصطفی ارفعی از  نویسندگان و روزنامه نگاران انقلابی و عدالتخواه کشور و مسئول تنها روزنامه ارزشی استان زنجان است و “حدیث زنگان” نام روزنامه ای است که از سال ۸۲ تا ۸۹ بصورت هفته نامه و از سال ۸۹ تاکنون بصورت روزنامه منتشر شده است و در طی ده سال انتشار منظم خود ، همواره در مسیر تقویت نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه گام برداشته است. (۲)

 

 

اما متاسفانه این روزها شاهدیم که برخی از مسئولان و اصحاب قدرت و ثروت استان زنجان به منظور انتقام گیری و ساکت کردن و حذف آقای ارفعی با ساختن بهانه ای واهی و فوق العاده مضحک ایشان را مورد ظلم خویش قرار داده اند.

 

رویه مستقل و البته عدالت خواه روزنامه زنگان و چاپ انتقاداتی ازمسئولین استانی سبب شد تا برخی از آنها به دنبال حذف این روزنامه برای همیشه و پرونده سازی برای آقای ارفعی باشند.

 

هنگامی که نتوانستند در نشریه ای که تاکنون بیش از ۹۰۰ شماره از آن منتشر شده است،  حتی یک مطلب خلاف شرع یا خلاف قانون پیدا کنند به دنبال بهانه ای دیگر جهت پرونده سازی و برخورد با ایشان گشتند.

 

وقتی که در زندگی و عملکرد درست آقای ارفعی هیچ بهانه ای پیدا نکردند به فکر درست کردن یک بهانه افتادند:

 

حضور آقای ارفعی در شبکه اجتماعی فیس بوک وسیله ای شد برای کسانی که هیچ نقطه ضعفی از ایشان در فضای حقیقی پیدا نکرده بودند تا بتوانند با پرونده سازی و اتهامات واهی مقدمات دستگیری و اقدامات بعدی را فراهم نمایند.

 

به راستی ذکر این ماجرا از جهتی خنده دار و از جهاتی دیگر بسیار ناراحت کننده و تعجب برانگیز است:

 

مدتها قبل آقای مصطفی ارفعی به پیشنهاد و تشویق یکی از دوستانش در شبکه اجتماعی فیس بوک عضو گروهی می شود که او در فضای مجازی تشکیل داده بود موضوعی که در میان بسیاری از اهالی رسانه امری طبیعی و معمول است، آقای ارفعی مدتی در این گروه مجازی فعالیت می کند اما به خاطر مشغله زیاد در خصوص تهیه و توزیع و مدیریت روزنامه و …. ، فرصت لازم برای وقت گذاشتن در شبکه اجتماعی فیس بوک را نداشت.

 

به همین جهت مدتها هیچگونه فعالیتی در آن صفحه نداشته و هیچ توجهی به آن گروه نکرده است.

 

پس از مدتی فردی معلوم الهویت از طریق قابلیت “تگ کردن” در فیس بوک،  مطلبی توهین آمیز نسبت به حضرت امام (اعلی الله مقامه الشریف) در آن صفحه قرار می دهد. همین امر، بهانه ای می شود برای کسانی که درصدد انتقام گیری و تسویه حساب با آقای ارفعی بودند.

 

اتهامی که به گفته کارشناسان این امور و متخصصین جرائم رایانه ای هیچ ربطی به آقای ارفعی نداشته و با وجود سابقه درخشان و چهره انقلابی و ولایی ایشان در چندین سال فعالیت مطبوعاتی، به هیچ وجهی به ایشان نمی چسبد و حتی احتمال تبانی و توطئه و جرم سازی را به ذهن آنان که چنین پرونده هایی را قبلا تجربه کرده اند، می آورد.

 

جالب آنکه نه مباشران این اقدام، نه مدیر گروه و نه دیگر اعضاء این کلوپ ، هیچ کدام احضار و محاکمه نشده اند و با وجود اینکه هویت فردی که آن مطلب توهین آمیز را به این کلوپ فرستاده، مشخص  و معلوم است اما با او هیچ برخوردی نشده است چراکه دغدغه آقایان، توهین به مقدسات و اینگونه مسائل نیست بلکه آنها به دنبال اغراض و اهداف خاص خود هستند.

 

http://s5.picofile.com/file/8103773468/%D8%B9%DA%A9%D8%B3_%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C_%D8%A7%D8%B1%D9%81%D8%B9%DB%8C_%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1_%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84_%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D8%B2%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%86.jpg

 

باید از مسئولین برخورد کننده با آقای ارفعی پرسید چه اتفاقی افتاده که به فکر کنترل یک کلوپ کوچک در بین هزاران هزار کلوپ دیگر در یک شبکه مجازی افتاده اید؟ ای کاش این کنترل ها و نظارت ها بطور واقعی و برای همه وجود داشته باشد نه اینکه به عنوان ابزار و بهانه ای برای پرونده سازی و حذف نیروهای انقلابی و ولایی و عدالتخواه که هیچ نقطه ضعفی در کارنامه فعالیت خود نداشته اند به کارگیری شود.

 

آیا توهین های هر روزه افراد حقیقی و حقوقی مختلف در نشریات زنجیره ای سراسر کشور را نمی بینند؟ آیا توهین به حضرت امام و سایر مقدسات در صفحه های شخصی افراد خاص و معلوم الحال را نمی بینند؟

 

جای بسی تعجب و تاسف است که در حالی که در زنجان نشریاتی وجود دارد که درباره نظام و ولایت و سایر مقدسات هرچه می خواهند می نویسند و بدون هیچ منعی به فعالیت خود ادامه می دهند!! اما فردی مثل آقای ارفعی باید متهم به توهین به حضرت امام(رحمت الله علیه) شود!!

 

جالب اینکه دادسرای عمومی زنجان در تاریخ ۳۰ بهمن سال گذشته، نسبت به اتهامات آقای ارفعی قرار منع تعقیب صادر کرده و ایشان را تبرئه می کند و این حکم در سایت رسمی قوه قضائیه قابل مشاهده است. (۱)

 

اما با کمال تعجب پرونده ای که مختومه اعلام شده بود ، چند ماه بعد با اصرار و فشار برخی مسئولین زنجان بدون این که این پرونده در دادسرا رسیدگی شود بر خلاف روال قانونی مستقیما به دادگاه فرستاده می شود.

 

در نهایت دادگاه انقلاب زنجان آقای مصطفی ارفعی را به اتهام “توهین به مقدسات” به دو سال زندان محکوم می کند. این در حالی است که فرد توهین کننده و سایر اعضاء این کلوپ، کاملا آزاد بوده و اصلا شکایتی از آنها نشده است.

 

متاسفانه دادگاه تجدید نظر نیز به صورت غیابی تشکیل شده و آقای ارفعی را به تحمل ۱۰ ماه زندان محکوم می کند.

 

تاسف بارتر اینکه تاکنون چندین مرحله ، عده ای خاص به منزل و محل کار ایشان رفته و با ایجاد رعب و وحشت و گاهی تهدید خانواده، موجبات ترس و وحشت همسر و فرزند و نگرانی پدر و مادر سالخورده وی را فراهم کرده و در نزد همسایگان و سایر شهروندان موجبات سوء ظن و بدبینی نسبت به خانواده ای آبرومند را که چندین شهید به اسلام و انقلاب تقدیم کرده است، به وجود آورده اند.

 

قابل توجه اینکه در تمام این بازرسیها از منزل و محل کار آقای ارفعی حتی یک مورد مشکوک پیدا نکرده اند که بتوانند ضمیمه این پرونده ساختگی کنند.

 

و جالب تر اینکه هفته نامه و  روزنامه حدیث زنگان در طول ده سال انتشار خود هیچ تذکری از جانب هیچ نهادی دریافت نکرده است. و این روزها در حالی که آقای ارفعی در زندان به سر می برد همچنان به وسیله همسر و همکاران ایشان در حال انتشار است. اما نکته ای که باعث شده عده ای خاص از مدیر مسئول عدالتخواه این روزنامه چنین عصبانی باشند این است که ایشان بارها با  استناد به مستندات و مدارک متقن به نقد و بررسی برخی اقدامات نابجا و مفاسد بعضی از مسئولین استانی پرداخته و از سوی دیگر حاضر نشده مطالب سفارشی و خلاف واقع بعضی مسئولین زنجان را در روزنامه خود درج کند. در واقع می توان گفت این مطلب راز اصلی و علت واقعی آن خصومت ها و پرونده سازی ها ست. (۳)

 

ما جمعی از عدالتخواهان ولایتمدار وظیفه شرعی و انقلابی خود می دانیم این گونه مسائل را پیگیری کرده و اعلام می کنیم اگر قرار باشد عده ای خاص هرازگاهی با تمسک به بهانه های واهی و ساختگی و مضحک برای عدالتخواهان و نیروهای ارزشی و متعهد به انقلاب و ولایت، پرونده سازی کرده و به دنبال حذف آنان باشند ، وارد میدان شده و تا رسیدن به نتیجه مطلوب دست از پیگیری های عملی خود بر نخواهیم داشت.

 

ما قسم خورده ایم نگذاریم هیچ بی گناهی در زندان بماند مگر اینکه خود نیز در زندان باشیم و از خدای بزرگ عاجزانه توفیق عمل به این عهد و پیمان را خواستاریم…

 

والسلام علی من اتبع الهدی

 

جمعی از عدالتخواهان ولایتمدار  ۲۰/۹/۹۲

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پاسخ انصار حزب الله بابل به تکذیبیه فرماندار احتمالی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۲ ب.ظ

محمد علی کرامتی انصار حزب الله


به دنبال تکذیب بیانیه انصار توسط مهندس ملایی، گزینه فرمانداری این شهر، محمدعلی کرامتی عضو شاخص انصار حزب الله شهرستان بابل پاسخی کوتاه را برای خوانندگان اشک آتش ارسال کرد که متن آن بدین شرح است:

بسمه تعالی

جناب آقای ملایی: به نظر بنده دفاع از خودتان را به صحرای محشر موکول نکنید چون آنجا غیر از اشتباهات قبلیتان باید جوابگوی این دروغتان هم باشید که حقایق را انکار کردید و اینکار بار گناهانتان را سنگین تر می کند. حداقل از بعضی از هم قطارانتان یاد بگیرید که با همه انحرافات فکری و سیاسی، جرات اعتراف به خط و ربط انحرافی خود داشته و علم آن را مردانه برافراشته هر چنددر منجلاب آن فرو رفتند.

ما برای اثبات ادعایمان مستندات و شواهد فراوان داریم و تکذیب های شما را تکذیب نموده و آنرا در صفحه طنزنگاره هایمان می نگاریم! ارتباط شما با یاران فتنه همچون آقایان س.ش.ت.م و... جریانهای برانداز و... براکثر یاران انقلاب نهان نیست. نکته بعدی که متذکر میشوم اینکه ملاک حال افراد است و سوابق جبهه و جنگ دلیلی بر سلامت فعلی افراد نیست که شما و اعوانتان همیشه در هنگام ضعف منت آنرا سر مردم و نظام می گذارید. به هر حال توصیه جدی مابه شما توبه جدی به درگاه الهی است و ما برای جواب به اکاذیب شما قبل از محشر آماده ایم. عرض آخر خطاب به وزارت کشور که روش شما در احیای شعار تدبیر و امیدخروجی جز ناامیدی نداشت!

محمدعلی کرامتی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

صلح تحمیلی در منطق یک بسیجی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۴۷ ب.ظ


وضع غذایی در منطقه، تعریفی نداشت و حسابی لاغر شده بودم. یک بار در بانه به یک ساندویچ فروشی رفتم. آن ایام، مصادف شده بود با تبلیغات صدام مبنی بر پذیرش آتش بس. صدام این گونه وانمود می کرد که ایران حاضر به صلح نیست. جوانی آمد و شروع کرد به بحث کردن. نسبت به جنگ بی تفاوت بود. ناراحت شدم. گفتم: ما این همه راه از آن سر کشور آمده ایم اینجا. در شهر ما خبری از تیر و ترکش نبود. آن وقت تو از دفاع از شهرت طفره می روی و می گویی جنگ خوب نیست؟ خودت چرا برای دفاع از شهر و دیارت لااقل به سربازی نمی روی؟ می گفت: می خواهم انگشتم را قطع کنم تا از خدمت، معاف شوم!

مشابه این اتفاق برای بچه های دیگر هم می افتاد. مهدی کریمی، بسیجی زبل و ریزنقش گرگانی بود که یک روز به همراه دوستش فرزاد، از بچه های قائمشهر، برای استحمام به بانه رفت. به مغازه ای رفتند تا صابون و شامپو بخرند. مغازه دار داشت با عده ای بحث می کرد که چرا ایران آتش بس را قبول نمی کند، چرا جمهوری اسلامی کوتاه نمی آید و... مهدی می خواست حرفی بزند. ولی چیزی به ذهنش نرسید و سکوت کرد. توی حمام، خون خونش را می خورد. نمی خواست ساده از کنار این ماجرا بگذرد. حرف های مرد توی گوشش می پیچید و آزارش می داد. مانده بود چه بگوید که مرد را مجاب کند. ناگهان فکری به خاطرش رسید. از حمام که درآمد یکسره رفت به همان مغازه و شروع کرد به پرسیدن قیمت لیوان ها. سپس لیوان ارزان قیمتی را بالا گرفت و شروع کرد به ورانداز کردن آن. بعد رو کرد به فروشنده و گفت: این لیوان ارزان قیمت است، چیز به درد بخوری نیست. ناگهان محکم آن را به زمین کوبید و خرد کرد. فروشنده ناراحت شد و گفت: مگر مرض داری؟! مهدی شروع کرد به توجیه کارش که این لیوان ارزشی نداشت و بعد هم از مرد عذرخواهی کرد. مرد، ول کن نبود و می گفت: مگر با یک عذرخواهی، قضیه تمام می شود؟ باید خسارت بدهی. مردم جمع شده بودند و به این خیال که مهدی موجی است، داشتند وساطت می کردند. مرد زیربار نمی رفت. مهدی رو کرد به مغازه دار و درمقابل مردم گفت: شما به خاطر شکسته شدن یک لیوان ارزان قیمت، مرا رها نمی کنی و عذرخواهی مرا نمی پذیری، آن وقت توقّع داری ارتش عراق که آمده و این همه خسارت به جان و مال مردم زده با یک عذرخواهی بخشیده شود و ایران دیگر کاری به کارش نداشته باشد؟ مغازه دار، که تازه دوزاریش افتاده بود که چه خبر است سبیل هایش را تابی داد و شرمنده شد. استدلال مهدی، آنهایی را هم که جمع شده بودند قانع کرد.

سید سجاد ایزدهی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بازتاب چندساعته بیانیه انصار حزب الله بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۲۹ ق.ظ

به دنبال درج بیانیه انصار حزب الله بابل در وبلاگ اشک آتش2 که در اعتراض به انتصاب احتمالی مهندس ملایی به فرمانداری این شهرستان منتشر شد، از ساعاتی پیش تماس هایی از سوی موافقان و مخالفان این بیانیه با اینجانب برقرار گردید که در نوع خود بی سابقه بوده است! یکی از مسئولان شهری در تماس خود ضمن حمایت از محتوای بیانیه انصار حزب الله تأکید داشت به این موضوع نیز اشاره شود که صلاحیت مهندس ملایی حتی برای تصدی شهرداری بابل در این دوره مورد تأیید قرار نگرفته است. از سوی دیگر مهندس ملایی در تماس با اینجانب کلیه مطالب مندرج در بیانیه انصار را مورد تکذیب قرار داد. مهندس ملایی تأکید داشت که عضویت در تشکل های سیاسی را یک بازی سیاسی می داند برای همین در طول عمر سیاسی خود ترجیح داده همواره در خدمت به مردم بوده و دخالتی در جریان های سیاسی نداشته باشد. وی که سابقه حضور خود در جبهه را حدود سی ماه اعلام کرده و تجربه نزدیک به سه دهه خدمت صادقانه در وزارت کشور را نیز افتخار خویش می داند دغدغه خود را پرهیز از مداخله در دعواهای سیاسی و خدمت بی منّت برای جامعه عنوان کرده است. مهندس ملایی ضمن ابراز تعجب از اتهام عضویت در جبهه مشارکت و تکذیب آن به صراحت اعلام کرد با توجه به تجربه خود در امر انتخابات، تقلب در رأی گیری ناممکن و یک دروغ بزرگ است بنابراین فتنه 88 را یک خیانت از سوی عناصر واداده انقلاب و بازی در زمین دشمن دانسته و به شدت از عوامل آن اعلام برائت می کند. ایشان همچنین تأکید داشت به هیچ وجه دل به صندلی فرمانداری بابل نبسته است. وی دفاع از خود در برابر تهمت زنندگان را به صحرای محشر موکول کرد.

وبلاگ اشک آتش2 ضمن تشکر از اعلام موضع صریح آقای ملایی در خصوص فتنه88 و حفظ حق پاسخگویی برای ایشان و هر بزرگواری که در این وبلاگ نامی از او برده می شود با توجه به حساسیت جایگاه فرماندار در شهرستان انقلابی بابل از تصمیم گیران و مسئولان ذی ربط تقاضا دارد مجموعه نظرات و ادله مطرح در خصوص چهره های توانمند برای تصدی پست فرمانداری را در انتخاب گزینه نهایی مورد توجه جدی قرار دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هشدار شدید انصار حزب الله بابل به وزارت کشور!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۷ ق.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم

نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.

حضرت امام خمینی (ره)

روی کار آمدن دولت یازدهم با شعارهایی مانند تدبیر و امید و اعتدال، این تصور را در بدنه اجتماع ایجاد کرد که سیاست ها و منش مسئولان دولتی بر مبنای درایت بوده و قرار است شاهد سپردن مسئولیت به دست کسانی باشیم که با پرهیز از افراط و تفریط، تنها درصدد ایجاد امید به آینده انقلاب اسلامی و تحقق آرمان های اسلام ناب محمدی (ص) هستند.

با کمال تأسف آن چه که در نصب برخی وزرا و مدیران دولتی تا کنون مشاهده گردیده حاکی از عدم پایبندی دولت به شعارهای محوری خود بوده است.

بر اساس اخبار موثق، از میان گزینه های مطرح برای جلوس بر صندلی فرمانداری ویژه شهرستان دارالمومنین بابل، چهره ای از سوی مسئولان سیاسی استان و وزارت کشور مورد توجه بیشتری قرار گرفته که عملکرد روشنی در گذشته سیاسی خود نداشته و از عناصر فعال حزب منحله و منحرف جبهه مشارکت شمرده می شود.

به راستی داعیه داران تدبیر، چه زود تعهد خود نسبت به شعار اعتدال گرایی را به ورطه فراموشی سپرده و درصدد به میدان آوردن عناصری هستند که نیم نگاهی به پرونده دوران مدیریتشان جز تصویری سیاه از افراط گرایی و درایت ستیزی را مقابل چشم انسان ترسیم نمی کند؟!

اندک تأملی در سابقه مدیریتی ملایی، شهردار اسبق بابل و گزینه فعلی فرمانداری این شهر، یادآور خاطراتی کدر از سوءمدیریت اجرایی و دخالت مفرط گرایش های ناهنجار سیاسی و طیف های ورشکسته و فتنه گر است که این مسئله در مقابلِ تصمیم مدعیان اعتدال برای انتصاب وی به فرمانداری شهرستانی که با مفاهیم سترگی چون "ولایت"، "انقلاب اسلامی"، "نهضت جهانی اسلام" و... پیوندی ناگسستنی دارد، چیزی جز علامت سوال باقی نمی گذارد.

آیا دوران پرتلاطم و دور از انضباط مدیریت ملایی بر اریکه شهرداری بابل که همواره توأم با موج اعتراضات و انتقادات پی در پی دلسوزان و مومنان بوده است از حافظه تصمیم گیران قوه مجریه محو شده یا این که عده ای از سر عمد و لجاجت در پی ماجراجویی بوده و مقصودشان از این انتصاب، ایجاد بحران در فضای سیاسی شهر است؟! آیا قرار است نهاد فرمانداری به عنوان کانون حفظ امنیت شهر، تبدیل به مرکزی برای ناامنی و بحران آفرینی شود؟

آنهایی که متدینین و امت حزب الله شهرستان بابل را می شناسند به خوبی می دانند که این جماعت دلداده ولایت، سر تسلیم در مقابل عناصر نامتعادلی که تعلق خاطرشان به فتنه گران سرسپرده اجانب بیش از دغدغه خدمت به پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب است فرود نخواهند آورد و مجالی برای مانور قدرت و جولان سوداگران نفاق و تزویر باقی نخواهند گذاشت؛ آنچنان که پیش از این نیز حسرت تصدی کلیدی ترین مسند سیاسی استان را بر دل باندهای مافیایی قدرت و ثروت - که سوابق مدیریت امنیتی خویش را نردبان صعود غیراصولی قبیله پرحاشیه خود ساخته بودند- نشانده اند و دست بسیاری از غارتگران بیت المال را از عرصه های مدیریتی شهر و استان کوتاه نموده اند.

امت حزب الله شهرستان دارالمومنین نه با کاسه لیس های متظاهر به اصولگرایی که در پس نقاب چهره شان، گرگ درّنده نفاق و حیله گری نهفته بود و رویارویی آشکار و نهان با تشکل های مذهبی را ضامن بقای خویش برای چنگ اندازی بیشتر به چرب و نرم دنیا می دانستند بنای سازش گذاشت و نه با آنانی که در خدعه پر رنگ و لعاب اعتدال، رؤیای ضربه زدن به پایه های ایمانی جامعه و ایجاد تزلزل در باورهای وحیانی ملت را دارند کُرنشی نشان خواهد داد.

توصیه خیرخواهانه حزب الله شهرستان بابل به مسئولان سیاسی استان و کشور این است که تا پیش از اعلام رسمی نام فرماندار ویژه شهرستان بابل، با پرهیز از رویکردهای افراط گرایانه عناصر فتنه گر و نفوذی در وزارت کشور و با اتخاذ  شیوه ای اعتدالی و مدبّرانه، انتخاب چهره ای خوش نام و متعهد که خدمت به مردم و تقیّد به مبانی انقلاب را سرلوحه خویش دانسته و در شأن و وزانت شهرستانی با جایگاه انقلابی و دینی بابل باشد را تکلیف غفلت ناپذیر خود دانسته و به عواقب جبران نشدنی انتصاب مدیران نالایق، ناکارآمد و فاقد وجاهت توجهی جدی نشان بدهند.

والسلام علی من اتبع الهدی

انصار حزب الله شهرستان بابل  

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آی شهدا! ما را جدی نگیرید!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۳۹ ق.ظ

مینی بوس فیات مدل 63


سوار مینی بوس بودیم و از شمال به سمت مناطق عملیاتی جنوب حرکت می کردیم. جمع طلبگی بود. طولانی بودن مسیر و جمعیتی که بیش از ظرفیت صندلی ها داخل مینی بوس نشسته بود بچه ها را برآن داشت تا با اجرای برنامه های شاد و غمگین، تنوعی را ایجاد کرده و با این روش از سختی راه بکاهند.

آن موقع هنوز جاده جدید معروف به اتوبان خرّم-زال ساخته نشده بود و باید از لا به لای کوه ها و دره های مسیر پلدختر به سمت اندیمشک حرکت می کردیم.

پیش از حرکت، یکی از رفقای طلبه مرا کناری کشید و گفت: لاستیک های ماشین صافند و به درد جاده نمی خورند. این مینی بوس ما را به جنوب نمی رساند...

سر صحبت را با راننده باز کردم و درباره لاستیک ها به او تذکر دادم. راننده خیلی خونسرد جواب داد: چرا اطلاع دارم! باشد بعد از سفر می خواهم اردوی دیگری را به مشهد ببرم، همان وقت عوضشان می کنم!!

سرتان را درد نیاورم.از پلدختر گذشته بودیم و داشتیم به اندیمشک نزدیک می شدیم. داخل مینی بوس بلندگویی روشن بود و یکی از رفقا مشغول خواندن بود. کجایید ای شهیدان خدایی ...

بچه ها هم همراه او زمزمه می کردند. حال خوشی داشتیم. درست موقعی که رسیدیم به این بیت: رفیقان رفته اند نوبت به نوبت، خوش آن روزی که نوبت بر من آید؛ ناگهان لاستیک مینی بوس ترکید.

سرعت ماشین زیاد بود. سر یک پیچ خطرناک بودیم. شکر خدا باند روبروی ما خالی بود و راننده توانست با مهارتی که داشت ماشین را پس از چند بار تغییر مسیر در دو طرف جاده، کنترل کند. صدای ترکیدن لاستیک و چپ و راست رفتن مینی بوس و تلوتلو خوردن سرنشینان، یک آن همه را به وحشت انداخت و صدای یااباالفضل، یا فاطمه زهرا و... بلند شد.

مینی بوس که ایستاد سراسیمه پیاده شدیم. خیلی ترسیده بودیم. درّه ای که در سمت راست ما قرار داشت زیاد عمیق نبود ولی با سرعتی که ماشین ما داشت افتادن در آن کارمان را یکسره می ساخت. نفس راحتی کشیدیم و خدا را از ته دل شکر کردیم.

یاد بیت آخری افتادیم که داشتیم می خواندیم. خوش آن روزی که نوبت بر من آید...

 خنده مان گرفت. گفتیم: شهدا! حالا ما یک چیزی گفتیم، شما چرا باور کردید؟!

اگر چه به این حرف خندیدم ولی شما که غریبه نیستید؛ واقع امر همین است. بین شعار تا شهامت عمل، فرسنگ‌ها فاصله است. خودمان که خودمان را می شناسیم. ما برای رفتن آماده نیستیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زیباترین پیام 16 آذر امسال

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ۰۵:۵۳ ب.ظ

13920916132332814_photol-600x330.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اتمام نخستین جلسه دادگاه یک عدالتخواه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۳۴ ب.ظ


دقایقی پیش جلسه رسیدگی به پرونده شکایت امام جمعه و ستاد نمازجمعه امیرکلا از صادق کیان نژاد امیری – نویسنده دفاع مقدس و از فعالان عدالتخواه شهرستان بابل – به اتمام رسید.

قاضی شعبه 105 به منظور تکمیل پرونده دستور تحقیق بیشتر از شهود را صادر کرد. بنابراین ادامه بررسی این پرونده به جلسه دیگری موکول گردید. طلبه سید و جوانی – احتمالا به نام یگانه – به نمایندگی از امام جمعه در جلسه دادگاه حضور داشت.

برخورد منطقی و با حوصله قاضی پورسلیم از قضات مجرب دادگستری بابل با طرفین پرونده و استماع کامل ادله طرفین فارغ از منصب و جایگاه حقوقی انان از نکات برجسته جلسه امروز بود که بسیار جای تقدیر دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هشدار در خصوص گزینه فرمانداری بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۶ ق.ظ


شنیده ها حاکی از آن است که از میان چهار گزینه مطرح برای تصدی فرمانداری شهرستان بابل، ملایی عضو فعال حزب منحله مشارکت و از عناصر افراطی حامی فتنه 88 شانس بیشتری برای تصاحب مسند فرمانداری دارد.

جمعی از امت حزب الله بابل با هشدار به مسئولان سیاسی استان واگذاری مناصب دولتی به چهره هایی همچون ملایی را برخلاف مصالح عموم دانسته و نسبت به تبعات آن ابراز نگرانی کرده اند.

با توجه به فضای انقلابی و مذهبی شهرستان بابل به نظر می رسد تصمیم گیران دولتی باید از انتصاب افراد حاشیه دار و ماجراجو در مشاغل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این شهر اجتناب کنند.

متأسفانه به رغم انتخاب وزیر کشور از میان جناح مدعی اصولگرایی با توجه به نوع انتصابات در این وزراتخانه، شائبه تشریفاتی بودن جایگاه وزیر مذکور جدی به نظر می رسد. عملکرد وزارتخانه های علوم، ارشاد و... نیز نشان از روی کارامدن عناصر افراطی به اصطلاح اصلاح طلب تحت لوای فریبنده اعتدال داشته است.

شکی نیست مردم ولایتمدار شهرستان بابل در قبال انتصاب چهره های فتنه گر در مناصب دولتی این شهر سکوت نخواهند کرد.

اخبار واصله حاکی از آن است که جوانان حزب الله شهرستان بابل خود را برای افشاگری در خصوص سوابق گزینه احتمالی فرمانداری این شهر آماده می کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حمایت طلبه سیرجانی از عدالتخواه شمالی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۵۹ ب.ظ


حجت الاسلام والمسلمین علی رضا جهانشاهی معروف به طلبه عدالتخواه سیرجانی حمایت قاطع خود را از صادق کیان نژاد امیری که به دلیل انتقاد از امام جمعه شهر خود – امیرکلا – به دادگاه فراخوانده شده بود اعلام کرد.

حجت الاسلام جهانشاهی در اعتراض به زمین خواری های سیرجان و نیز عدم برخورد دستگاه قضا با دانه درشت های مفاسد اقتصادی دست به تحصن زده و بارها راهی زندان گردید که جریان آزادی وی به دستور صریح مقام معظم رهبری و تشکر معظم له (شکرالله مساعیک) همچنان ورد زبان عدالتخواهان و مایه دلگرمی نیروهای خط مقدمی انقلاب است.

ساعتی پیش حجت الاسلام جهانشاهی در تماس تلفنی با صادق کیان نژاد امیری ضمن حمایت از اقدام شجاعانه این بسیجی شمالی، آمادگی خود را برای همراهی با وی اعلام نمود.

سایت یاران خراسانی که توسط جمعی از طلاب و دانشجویان عدالتخواه و دوستان طلبه سیرجانی مدیریت می شود نیز آماده انعکاس اخبار مربوط به دادگاه صادق کیان نژاد است.

به نظر می رسد با به میدان آمدن حجت الاسلام جهانشاهی، طلاب عدالتخواه آذربایجان، لرستان و...  که از دوستان و همراهان ایشان هستند نیز در مقابل مظلومیت برادر بسیجی عدالتخواه خود در شهرستان بابل سکوت نکنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جلسات انصار حزب الله بابل را از دست ندهید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۱:۵۱ ب.ظ

تجمع بابل


سخنران امشب جلسه هفتگی انصار حزب الله بابل در مسجد ولایت، حسین آقای منصف است که در نقد و بررسی رویکرد وزارت فرهنگ و ارشاد سخن خواهد گفت. دوستان انصار حزب الله در پیامک تبلیغاتی خود برای این مراسم از حسین منصف با عناوینی چون انقلابی، مبارز و... یاد کرده اند. در حالی که بسیاری از منافقان داخلی از ایجاد اختلاف تئوریک بین نیروهای حزب الله بابل در ماه اخیر به وجد آمده بودند اقدام دشمن شکن انصار حزب الله بابل در دعوت از این عضو با غیرت شورای اسلامی شهر بابل نشان از فرهیختگی و بصیرت دوستان ما دارد.

پیش از این نیز در مطلبی به جمله ای از مقام معظم رهبری اشاره کرده بودم که روشنفکر واقعی را جماعت حزب الله دانسته بودند. جلسات هفتگی انصار حزب الله که هر یکشنبه شب در مسجد ولایت بابل واقع در خیابان چهارسوق برگزار می شود نمادی از حرکت هوشمندانه جریان حزب الله در راستای تبعیت از منویات رهبری معظم برای ایجاد کرسی های آزاداندیشی و بصیرت افزایی است. حرکتی بلندمدت که به جرأت می توان ادعا کرد در هیچ یک از محافل دانشگاهی کشور سابقه نداشته است.

چندی پیش این حقیر نیز توفیق صحبت در یکی از جلسات این مسجد را داشتم. انصافاً مستمعان دقیق و سراپا گوش جلسات انصار، هر صاحب سخنی را به وجد می آورند.

به جاست به منظور پربارتر شدن مباحث این جلسات، ترتیبی اتخاذ شود تا بتوان از همه فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی بابل به عنوان سخنران بهره برد. به طور مثال دوستانی از شهر بابل در حوزه علمیه قم هستند که سالهاست به طور تخصصی در مباحث و گفتارهایی دینی و کاربردی تمرکز داشته اند که می شود دستاوردهای پژوهشی این عزیزان را به واسطه جلسات پویای انصار به جوانان اهل مطالعه و دغدغه مند شهر انتقال داد. آقا سید سجاد ایزدهی در بحث ولایت فقیه و فقه سیاسی آثار ارزنده ای را ارائه داده و معتبرترین جوایز جشنواره های علمی کشور را بارها به خود اختصاص داده است. حجت الاسلام مقیمی در زمینه اسلامی شدن علوم مباحث ارزنده ای دارد. آ سید امیر سخاوتیان در مقوله شیطان پرستی و فراماسونری کارهای خوبی انجام داده. سعیدالعلماء بابایی که دوسالی را در لبنان گذرانده درباره تأثیر مردم لبنان از انقلاب اسلامی حرف هایی شنیدنی دارد. آقا حجت حبیبیان در پاسخگویی به شبهات دینی و اعتقادی ید طولایی دارد. برادرش آقا ابوذر حبیبیان که مسئولیتی در دانشگاه امام صادق علیه السلام داراست یک نخبه و صاحب نظر در عرصه فرهنگ و هنر است. برادرم هادی نادری مستندساز برتر کشور است که در رابطه با عشق و اردات توده های ملت به اهل بیت علیهم السلام تجربیاتی عملی دارد. حوزه تخصصی مطالعات محمدحسن جعفرزاده که هم اکنون در تهران ساکن است، مطالبات مقام معظم رهبری به خصوص در زمینه تمدن سازی است. جلال اکبرین که نام خانوادگی اش را به صدرایی تغییر داده در خصوص سبک زندگی دینی در سیرت شهدا تحقیقاتی جالب و سازنده داشته است. حجت الاسلام حسین زاده مسئول مجمع طلاب بابل یا شیخ جواد شفیعیان نیز پیرامون ضعف ها و ضروریات فرهنگی در آموزش و پرورش، صاحب سخن هستند. آقا مهدی شریف تبار درباره روانشناسی خانواده مطالعاتی عمیق داشته است. حسین محمدیان که فعلاً مقیم بابل است بحثی بسیار جذاب در نقد سینمای هالیوود دارد.... بیش از هزار طلبه بابلی دیگر نیز در حوزه علمیه قم حضور دارند که در زمینه هایی مانند آسیب شناسی مهدویت، نقد فرق انحرافی، شبهات وهابیت و... حرف های گفتنی فراوانی دارند.

البته با توجه به مشکلات مالی انصار می دانم که هماهنگی برای ایاب و ذهاب این چهره ها کمی دشوار است. همه این دوستان گاهی به دلایل تبلیغی یا تفریحی به بابل سفر می کنند که می توانند در صورت تمایل فرصتی را نیز برای حضور در جلسات جوانان انقلابی شهر خود اختصاص دهند.

یکی از آرزوهای متولیان فرهنگی شهر همواره این بوده است که بتوانند پیوندی بین نخبگان با جوانان شهر ایجاد کنند. یکبار نیز با حمایت امام جمعه شهرستان بابل تیمی در قم عهده دار این مسئولیت شد. متأسفانه حلقه مذکور به یک همایش نمایشی بسنده کردند و رسالت سنگین شان را ناتمام گذرادند. به گمانم انصار حزب الله بابل – البته در صورت حمایت سایر گروها و نهادها – استعداد ایجاد یک شبکه منسجم و کارآمد برای اتصال بین نخبگان و مردم را در سطح شهرستان بابل دارا خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اشک آتش پنج ساله شد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۲۶ ق.ظ


شکر خدا پنج سال است که در خدمت دوستان عزیز در فضای مجازی هستم و سعی کرده ام در این مسیر، گامی کوچک برای دفاع از آرمان های انقلاب و شهدا بردارم.

اگر چه وبلاگ اشک آتش دردسرهایی نیز برایم داشته از جمله اینکه کمتر موسسه و نهادی پیدا شده که از ترس تبعات مربوط به مطالب وبلاگ، حاضر به همکاری بلندمدت با من در زمینه های فرهنگی باشد ولی تا کنون لحظه ای از این که وقت و توان خود را صرف وبلاگ نویسی کرده ام پشیمان نیستم.

وبلاگ تا الان یکبار فیلتر شد و دوبار هم مرا به دادگاه ویژه روحانیت کشاند که انشاءالله در سالگرد فیلتر شدن آن مطالبی را در خصوص عملکرد دادگاه ویژه روحانیت خواهم نوشت. البته فیلتر وبلاگ باعث شد تا تدبیری فنی بیندشم که به حول و قوه الهی فیلتر وبلاگ را برای دفعات احتمالی بعد تقریباً غیرممکن می سازد.

به لطف خدا دایره خوانندگان اشک آتش از نظر جایگاه و مسئولیت وسیع است. این مسئله یک حسن دارد و یک عیب. حسنش این است که می دانم مطلبی که نوشتم به سرعت دست مسئولان ذی ربط می رسد و اگر آنها اهل مراعات باشند قطعاً گامی برای اصلاح رفتار خود بر می دارند. عیبش هم این است که گاهی قلم انسان می لرزد که مبادا این نوشته باعث لجبازی مسئول مربوطه گردیده و تبعاتش قابل جبران نباشد.

بعضی رفقا لطف دارند و اشک آتش را جزو وبلاگ های موفق جبهه انقلاب اسلامی برمی شمارند. لازم به توضیح می دانم که اگر هم این مسئله صحیح باشد باید نقش رفقا و دوستانی که با تماس های خود نکاتی را برای پخته شدن و عمق بخشیدن به محتوای مطالب و مسائل روز در اختیار حقیر می گذارند هم مورد توجه قرار داد.

از لطف و بزرگواری تمامی دوستان و خوانندگان اشک آتش بسیار بسیار سپاسگذارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاج حسن روحانی اصل!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۲، ۰۴:۲۱ ب.ظ


دم حاج حسن روحانی گرم. منظورم از حاج حسن روحانی، امام جمعه شهر خودمان است نه آن حسن فریدون که چند ماهی است نامش مطرح شده!

خدایی یک تشکر ویژه به امام جمعه بابل بدهکارم. کسی نیست که نداند من خود را دوست و منتقد این بزرگوار می دانم و بارها در منظر عموم و یا در خفا نقدهایی را نسبت به برخی گفتارهای ایشان داشته ام. در اشک آتش بارها نقد و نظراتی در خصوص ایشان منتشر گردید. حالا شما قضاوت کنید اگر قرار بود ظرفیت نقدپذیری حاج حسن آقای روحانی ما  در حد امام جمعه محترم امیرکلا باشد من تا الان باید اعدام می شدم!! این طور نیست؟

به جاست تا قدر این روحانی بزرگوار که اهل صدر و سعه صدر است را بیشتر دانسته و از خداوند متعال آرزوی استمرار این روحیه متواضعانه را داشته باشیم.

از دوستان بسیجی و خط مقدمی شهرستان بابل هم بابت حساسیتی که نسبت به دفاع از مظلومیت همرزم بسیجی خود آقا صادق کیان نژاد نشان داده اند بسیار تشکر می کنم. نکته جالبی که می تواند چشم بدخواهان حزب الله را کور کند این است که خیلی از همین بچه های بسیجی حامی آقاصادق در مسائلی مانند آن چه که در عاشورای امسال بابل گذشت با ایشان اختلاف نظر داشته اند اما در هنگامه ضرورت و خطر با بینشی بالا و بصیرتی مثال زدنی و با التزام به اصول آزاداندیشی و به دور از تعصب و احساس، متحدانه به وسط میدان آمده و مانور زیبا و تأثیرگذار "برادری" و "یکپارچگی" امت واحده رسول الله (ص) را در پرتو ولایت، یکبار دیگر به تصویر کشاندند.

در خصوص اعلام آمادگی برخی از رفقای بسیجی برای حضور در دادگستری در زمان دادگاه آقاصادق هم تذکر این نکته را لازم می دانم که در حال حاضر این اقدام به نفع برادرمان نیست. آنهایی که باید می دانستند صادق ما تنها و بی کس و کار نیست این پیام را دریافت کرده اند. انشاءالله با حفظ همین روحیه پرشور و حرارت در دیگر عرصه های دفاع از ارزشها به تقابل با جبهه تزویر خواهیم پرداخت.

آخرین اخبار پرونده صادق کیان نژاد امیری را در روزهای بعد نیز از طریق همین وبلاگ پیگیر باشید. یاعلی. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای یک آزاد مرد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۰۹ ب.ظ


ماندلا رگی از خمینی در وجودش داشت. برای همین است که با استبداد و زور و ستم کنار نیامد. از این رو او هم شیعه عملی علی علیه السلام بود مانند چاوز. مثل گاندی که پیرو حسین علیه السلام بود.

این که می گویند اسلام دین فطرت هاست یعنی همین که اگر زلالی درون خویش را حفظ کنی، حتی اگر شناسنامه ات به مهر نام تشیع، زینت نشده باشد، لااقل بخشی از اسلام را در عملت پیاده خواهی کرد.

ماندلا سال های جانکاه زندان را به جان خرید اما با آپارتاید کنار نیامد. حرفش حرف دین بود: بین فقیر و غنی، زرد و سیاه و سرخ و سفید، آقازاده و خانم زاده و .... هیچ تبعیضی وجود ندارد. ملاک برتری انسان ها پاکی و صداقتشان است. ان اکرمکم عندالله اتقیکم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آخرین اخبار پرونده صادق کیان نژاد امیری

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۴۱ ب.ظ


با توجه به عدم اعتنای امام جمعه محترم امیرکلا - که تجربه گرانسنگ سالها فعالیت در ارتش جمهوری اسلامی را داشته است – نسبت به توصیه های دلسوزانه چهره های مختلف امت حزب الله مبنی بر ضرورت حل مناقشات درونی خانواده انقلاب از طریق مجاری غیرقضایی و پیشگیری از ایجاد تنش و شکاف در بدنه جامعه دینی، جمعی از بسیجیان استان مازندران فعالیت رسمی خود را برای حمایت از صادق کیان نژاد امیری، جوان عدالتخواه و آزاداندیش شهرستان بابل که به اتهام نقد امام جمعه امیرکلا دادگاهی شده است آغاز کرده اند. وبلاگ اشک آتش2 درصدد است آخرین خبرهای پیرامون این موضوع را به اطلاع خوانندگان عزیز برساند:

1- نشریه بنیان که توسط جمعی از نویسندگان بسیجی استان مازندران در تیراژی گسترده منتشر می شود در شماره اخیر خود مطلبی را به حمایت از صادق کیان نژاد اختصاص داده است. بنیان علاوه بر نمازجمعه های بابل، قائمشهر، ساری و.. در نمازجمعه این هفته تهران نیز توزیع گردیده تا گامی در جهت ملی شدن ماجرای شکایت از یک جوان عدالتخواه برداشته شود.

2- شنیده شده سی دی حاوی فایل صوتی سخنان صادق کیان نژاد و پرسش او از امام جمعه امیرکلا که اثباتی بر عدم توهین وی نسبت به نامبرده است آماده توزیع در بین طلاب و روحانیون شهرستان بابل مقیم در حوزه علمیه قم گردیده است.

3- بر اساس اخبار موثق، طوماری محرمانه از سوی عده ای از چهره های سرشناس بسیجی شهرستان بابل به حفاظت اطلاعات قوه قضائیه ارسال گردیده که از محتوای آن اطلاع دقیقی در دست نیست.

4- یکی از فضلای امیرکلایی مقیم قم در نامه ای خطاب به صادق کیان نژاد امیری به وی توصیه کرده سلام نظامی را یاد بگیرد!!

5- یکی از نویسندگان خوش ذوق امیرکلا در اقدامی ابتکاری مشغول جمع آوری حواشی نمازجمعه امیرکلا از بدو تأسیس تا کنون است. این نویسنده تلاش دارد با انتشار کتابی، نقش وحدت آفرین نمازجمعه را به عنوان یک هدف اخلاقی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده و مضرات اجتناب از آن را با بهره گیری از وقایع نمازجمعه امیرکلا در اختیار ائمه جمعه سراسر کشور قرار دهد. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تنهای تنهای تنها ...

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۱ ب.ظ

وبلاگ بنیان: برای صادق کیانژاد

نمی‌دانم کی برخورد قضای با عدالت‌خواهی می‌خواهد پایان بپذیرد. تا کی باید شاهد باشیم در روز روشن حق بچه‌حزب‌اللهی‌ها را ناحق کنند و یک آب هم رویش؟

 هر بار باید از گوشه و کنار بشنویم که یک نفر بسیجی انقلابی را به جرم‌های واهی پرونده‌دار کرده‌اند و چنان بر سرش کوبیده‌اند که دیگر جرأت نکند جلوی فسادی بأیستد و یا حتی یک سؤال محترمانه از مسؤولی بپرسد

باور ندارید؟

 بگذارید ماجرایی برای‌تان بگویم تا باور کنید:

همین آقاصادق کیان‌نژاد خودمان، همانی که عضو فعال پایگاه هست، همانی که عضو شورای پایگاه انصارالحسین(ع) هست، همانی که برای دفاع مقدس کتاب نوشته، همانی  که  کتاب  بعدی اش مراحل چاپ را می‌گذراند، همانی که جز در مسجد و محفل و بسیج و هیئت و عرصه‌های انقلابی رویت نمی شود، همین آقاصادق، ماه رمضان گذشته توی مسجد مقبره‌پیش امیرکلا وقتی می‌بیند یک نفر ردصلاحیت‌شده‌ی شورای شهر و کسی که ده‌ها پرونده‌ی محکومیت به اتهامات مختلف در دستگاه قضا دارد، همراه امام‌جمعه‌ی امیرکلاست با اجازه‌ی امام‌جمعه از ایشان چرایی همراهی این شخص را می‌پرسد و امام‌جمعه هم جواب می‌دهد و قضیه تمام می‌شود

4 روز بعد برایش احضاریه می‌فرستند که بیا دادگاه. چرا؟ چون امام‌جمعه‌ی امیرکلا و اعضای دفترش ازت شکایت کردند! به چه اتهامی؟ توهین به امام‌جمعه؟!!!!!

اصلاً می‌گویم صادق کیان‌نژاد گنهکار!!!

آیا آقایان کلام مقام معظم رهبری را نشنیده اند که بارها و بارها به مسؤولین دستور دادند با احساسات جوانان انقلابی برخورد قضایی نکنید! حالا باور پذیر نیست که پای این و آن را به دادگاه بکشانند آن هم به جرم عدالت خواهی!

 فکر نمی‌کنم این رویه با رویکرد حضرت آقا همخوانی داشته باشد؟

وجه دیگر این اتفاق ناخوشایند سکوت متولیان و ریش سفیدان شهر است.

 اینکه چرا حمایتی نمی‌کنند؟ 

چرا کسی به شاکیان تذکر نمی دهد که جای حل مشکلات،سوتفاهمات و اختلاف نظرها در جوامع حزب الهی دادگاه نیست بلکه مسجد و مجامع مذهبی است.

چرا کسی به آقایان متذکر نمی شود که سرکوب و بداخلاقی با جوانان متدین و ارزشمدارو عدالت خواه حاصلی جز منزوی شدن کلیت تشکل های دینی(صدر تا ذیل آن) ندارد و صدها چرای دیگر که در گلو گیر کرده و اگر بگوییم باید وقت‌مان را در دادگاه و پاسگاه بگذرانیم...

جالب این‌جاست که در شکایت‌نامه‌ی ستاد نمازجمعه از صادق کیانژاد، انواع و اقسام توهین‌ها ذکر شده و وقتی ایشان به خاطر توهین از امضاکنندگان پای شکایت‌نامه شاکی می شود، دستگاه محترم قضا کمترین اقدامی راجع به شکایت آقای کیان‌نژاد نکرده است!

-----------

پی نوشت:

-فتنه از عمامه خیزد نی ز خم...

-تصور کنید که تا چند روز آینده بابل هم مانند سیرجان و تبریز فردی با پیشوند "عدالتخواه" دارد.

نویسنده عدالتخواه بابلی!

-چه میکنه این امام جمعه امیرکلا؟!!!

 

http://bonyan-mag.blogfa.com/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نامه سرگشاده آزاده عدالتخواه به صادق کیان نژاد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۳۱ ب.ظ


تنها نخواهی ماند!


بسم الله الرحمن الرحیم

 سلام بر صادق کیان نژاد دوست داشتنی.

 مطمئن باش که از حق تو دفاع خواهیم کرد و آبرو خواهیم گذاشت.

آقا صادق ما، با شناختی که من دارم نه هتاک است، نه شرور. شرور و هتاک همه کسانی هستند که جوانان انقلابی این مرز و بوم که درد دین دارند را میخواهند از میدان بدر کنند.

حاشا و کلا که بتوانند ما را از صحنه نقادی و امر به معروف با تهمت و تهدید و ادعای تشویش اذهان عمومی و این قبیل ترفند ها از میدان به در کنند. این گفته مقام معظم رهبری است که می فرمایند :" امام علی ع مُرّ حقیقت را بیان میکرد حتی اگر به مذاق جناح های سیاسی خوش نیاید".

 آقا صادق و ما این گونه ایم و ما با استعانت از خداوند متعال و پشتیبانی قانونی و با عمل انقلابی از حق نقادی در جامعه دفاع میکنیم و نمیگذاریم ریشه نقادی سالم را در جامعه بخشکانند.

محمدحسین منصف

13/9/1392

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مثل مدرس

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۵۰ ب.ظ


تذکر بنده خطاب به دستگاه قضایی و هیأت رئیسه محترم مجلس است. همکاران محترم و ملت شریف ایران، اصول 19 و 20 قانون اساسی به صراحت می گوید که مردم از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و نژاد هیچ کس سبب امتیاز او نمی شود.

 

یک سال قبل در همین ایام بنده در دو نطق، به برخورد تبعیض آمیز با پرونده یک آقا زاده اعتراض کردم. این شخص که سه سال به انگلیس پناه برده بود 12 مورد اتهامی دارد از جمله اخلال در نظم اقتصادی و پولشویی، اختلاس، جاسوسی، اقدام علیه امنیت ملی، پرونده های مالی سنگین در وزارت نفت، استفاده از اموال دولتی در انتخابات سال 84 به نفع پدرش، نقش محوری در فتنه و کودتای سال 88 و اختفای اسناد محرمانه، خیلی محرمانه، سرّی و به کلی سرّی دستگاه های عالی نظام که بر اساس اعلام مقامات قضایی، کیفر خواست این آقازاده 125 صفحه است.

 

سخنگوی دستگاه قضایی اعلام کرده که این فرد متهم و مجرم است و اتهام و جرم وی از نظر بازپرس محرز و قرار مجرمیت برای او صادر شده ولی الان حدود 436 روز است که با ادعای نقصان پرونده، موضوع راکد گذاشته شده. متهم و مجرمی در این سطح فقط با وثیقه 10 میلیاردی آزاد است و با تدبیر برخی از کارگزارن و دوستان دولت یازدهم، امید این فرد برای چنگ انداختن به قراردادهای نفتی مجددا زنده شده.

 

بنده بابت نطقم که بر اساس وظیفه نمایندگی ام بود، احضار شدم اما چرا علیرغم گذشت 436 روز، هنوز پرونده این نیمه دانه درشت قفل و کانّه کلید بازگشای اش گم شده. آیا غیر این است که به تعبیر امام جمعه محترم تهران، آیت الله جنتی برخی گردن کلفت شده اند؟!

 

گذشت 436 روز و قفل بودن پرونده این آقازاده، حکایت از حقانیت نطق یک سال قبل بنده و اعتراض های مکرر دیگر نمایندگان و  رسانه های مطالبه گر و مردم کوچه و بازار دارد. بنده در نطق گفتم که یک فشار اختاپوسی به دستگاه قضایی وارد می شود اینهم دلیلش، 436 روز گذشت و هنوز اعلام می شود پرونده ناقص است.

 

و تازه این در حالی است که هنوز دستگاه قضایی به اظهارات مهدی هاشمی که در گفتگو با نیک آهنگ کوثر علنی شد، رسیدگی ای نداشته است. مهدی هاشمی در این فایل صوتی می گوید:

 

"هنوز هم معتقدیم باید به رهبری فشار آورد. این هزینه اش از همه چیز کمتر است ... باید به آنهایی که در داخل کشور در حال جنگ (فتنه) هستند کمک کرد، الان بار بر دوش آنهاست ... حرف هایی که ماها می زنیم، حرف هایی که بابای من زد، از همه حرف های اقایون (اصلاح طلب) تندتر بود. ما تقسیم کار کرده ایم هر کسی کار خودش رو می کند. بابا کار خودش رو می کند... من وظیفه ای برایم تعریف شده که آن را انجام می دهم. دعوای من با بابا اینست که ما باید تهاجمی تر بشویم با اینها ... کارهایی که من کرده ام صد برابر بدتر از سخنرانی های شماهاست و نظام هم می داند که من دارم چه کار می کنم. و اینها هم می دانند اخلال هایی که در زمان رفتن رییس جمهور ایران (احمدی نژاد) به سازمان ملل ایجاد شد، توسط من بوده است و این مساله حتی به تاج زاده و بهزاد نبوی و رضا خاتمی و اینها هم بر خورده است! طرف های من می فهمند که من کی ام و می فهمند من دارم چه کاری علیه نظام می کنم و با من بد هستند ... اینکه من الان بخواهم رو بازی کنم خیلی زود است. البته من حرف های شما را قبول دارم که اقای هاشمی باید فتیله را بکشد بالا. ماها هیچ امتیاز عملی الان نمی توانیم از رهبری بگیریم و خیالت راحت باشد نظام هیچ امتیازی الان به ما نمی دهد."

 

همه حرف بنده، رسانه های پیگیر، دیگر نمایندگان و مردم مطالبه گر این است که آیا اگر فرزند یک نانوا، فرزند یک گارگر، فرزند یک کارمند، فرزند یک استاد دانشگاه، فرزند یک روزنامه نگار حتی فرزند یک نماینده مجلس با این موارد سنگین اتهامی بود با او اینطور برخورد می شد؟‌ برخی ها یک سال قبل نطق بنده را تند خواندند کجایند که امروز لام تا کام در باره این تبعیض 436 روزه یک کلمه نمی گویند؟

 

چرا پرونده های متعدد دختران و پسران مربوط به یک نژاد خاص وقتی به دستگاه قضایی می رسد قفل می شود؟ مگر بر اساس اصل 19 قانون اساسی همه نژادها در برابر قانون برابر نیستند؟ دیروز سخنگوی دستگاه قضایی اعلام کرده که ما قبول داریم پرونده این آقازاده حساسیت بالایی دارد و مردم برایشان مهم است که سرانجام رسیدگی به آن چه شده است. باید تدابیری اندیشیده می‌شد تا رسیدگی آن به این میزان کُند و با وقفه زمانی روبرو نمی‌شد

 

خب برادر بسم الله، مردم که نباید تدبیر می کردند شما باید این کار را انجام دهید،‌ هنوز دیر نشده چرا اقدام نمی کنید؟ اقدام کنید والله پیش مردم آبرومند می شوید.

 

از آن طرف می بینیم که فردی هنوز رییس جمهور کشور است ولی برایش احضاریه می رود و تاریخ دادگاهش مشخص می شود. آفرین بر دستگاه قضا این درست است. رییس جمهور هم در برابر عدالت قضایی مستثنی نیست شما با این کار مردم را امیدوار می کنید ولی وقتی مردم می بینند که پرونده سنگین شفاف آقازاده های یک خانواده خاص در دستگاه قضایی قفل می شود و سخنگوی دستگاه قضا یک سال است که در مصاحبه های مطبوعاتی خود هیچ جواب قانع کننده ای برای آن ندارد، باور نمی کنند که احضار و دادگاه احمدی نژاد از روی عدالت است و این نه تنها برای دستگاه قضا بلکه برای نظام اسلامی سمّ است.

 

در حالی که درست این است، همه باید در برابر قانون مساوی باشند حتی اگر رییس جمهور باشند. والله من خودم در عین حمایت از شاخصه های برجسته رئیس دولت قبل که بارها از زبان رهبری تصریح شد، منتقد و معترض برخی رفتارهای احمدی نژاد بودم و هستم ولی این برخورد دوگانه درست نیست و برای اعتماد عمومی جامعه سمّ است.

 

گفته می شود که شاکی پرونده احمدی نژاد کمیسیون اصل 90 و چند شاکی خصوص است. از موارد شکایت خصوصی مثل این که "بالا بودن تصادفات در جاده ها در دولت احمدی نژاد سبب تلافات بسیار شده یا این که چرا رئیس جمهور شرط ارتقای شهر به شهرستان ما را افزایش جمعیت دانسته و من از همسرم خجالت کشیدم" می گذرم که واقعا بیانش هم مضحک است.

 

بنده خودم عضو کمیسیون اصل نودم. یکی از مشکلات ما این است که پرونده های بسیاری از این کمیسیون به دستگاه قضایی ارجاع شده ولی هنوز اقدامی نشده، برخی دستگاه ها به مکاتبات کمیسیون جواب نمی دهند! با این که صراحتا در قانون اعلام شده این کار جرم است. چطور این پرونده اینقدر زود مسیرش معلوم می شود و قاضی آن اهل مصاحبه با رسانه ها می شود؟

 

من از مسئولین محترم کمیسیون اصل نود هم سئوال می کنم آیا روسای جمهور قبل به همه موارد قانونی مو به مو عمل کردند؟ روسای جمهور قبل نباید اساسنامه شرکت نفت را ارائه می دادند؟ در اجرای قانون تاخیر نداشتند؟ قانون هدفمندی یارانه ها مگر در برنامه های قبلی نبود، آیا عمل کردند؟ اگر کمیسیون اصل نود در مجلس نهم می تواند به تخلفات دوره قبل رسیدگی کند چرا به تخلفات روسای جمهور اسبق رسیدگی نکند؟ چرا هیأت رئیسه پیگیری آن موارد را به کمیسیون ارجاع نمی دهد؟

 

ده رییس جمهور آمدند و رفتند،‌ هشت دوره مجلس تشکیل شد و رفت، آیا اصل 8 قانون اساسی در باره امر به معروف و نهی از منکر اجرایی شده؟ آقایی فقط به خاطر سیاست های غلط اقتصادی و فرهنگی دوره ریاست جمهوری اش که تورم 50 درصدی و فاصله طبقاتی و قهر مردم با صندوق های رأی را به دنبال داشت و ضرباتی که در فتنه 88 به نظام زده، چند هزار شاکی خصوصی دارد آن هم از خانواده شهدا ، احضار شده؟ آقای دیگری به دلیل رفتارهای دشمن شاد کنش در دوره اصلاحات آمریکایی و حرمت شکنی های فرهنگی و عملکردش در کودتای سال 88 ، شکایت های عمومی و خصوصی متعددی دارد، وی ممنوع الخروج شده اما آیا دادگاهش تشکیل شده؟

 

خبرگزاری خانه ملت هر چند روز با یک کارمند مجلس در باره دادگاه احمدی نژاد مصاحبه می کند، بعد همان مصاحبه می شود تیتر تعریف و تمجید از مجلس و دستگاه قضایی، آن هم در رسانه هایی که به خاطر بیانیه های ضد فتنه و انقلابی مجلس و مواضع قاطع رییس دستگاه قضا در برخورد با فتنه گران و کودتاگران سال 88 ، ‌در روزهای دیگر به مجلس و دستگاه قضایی حمله می کنند و فحش می دهند!

 

آقایان هیأت رئیسه آیا این کارمند مجلس و خبرگزاری خانه ملت با هماهنگی شما این خوراک را برای رسانه های پایگاه دشمن آماده می کنند؟ بنده می گویم احمدی نژاد یا هر متهم دیگری را باید محاکمه کرد ولی چرا این کارمند حقوقدان مجلس و این خبرگزاری به اصطلاح خانه ملت، در خصوص قانون شکنان بزرگ دیگر که رهبر انقلاب از تخلفاتشان به خیانت بزرگ یاد کرده، مصاحبه منتشر نمی کنند؟‌ چرا خبرگزاری خانه ملت پیگیر صدای نمایندگان ملت در مطالبه محاکمه کودتاگران سال 88 نیست که امروز زبان درآورده اند و می گویند ما از حقمان در سال 88 گذشتیم ! آقای آملی لاریجانی معنای این ادعای فتنه گرانه و روزنامه هایی که آن را تیتر کرده اند،‌ این است که دستگاه قضایی به ناحق با ما رفتار کرده است !

 

بنده به این آقای فتنه گر و رسانه های همسو با او می گویم که حق شما محاکمه بود که ملت در یوم الله 9 دی سال 88 و سال های بعد و حضور در انتخابات های بعدی نظام نشان داد از آن نگذشته و ان شاء الله دستگاه قضایی هم از آن نمی گذرد. آقای اژه ای دیروز در پاسخ به این موضع طلبکارانه اعلام کرد که ما گاهی فکر می‌کنیم برخورد قاطع و جدی با فتنه گران نداشته‌ایم و شاید در این باره کوتاهی کرده‌ایم. احسنت به دستگاه قضایی به خاطر انصافی که درباره خودش به خرج داده.

 

آقای محسنی همه می دانیم و به آقای روحانی هم اعلام شده که سران فتنه مفسد فی الارضند و نظام اسلامی تاکنون به اینها رافت کرده ولی دیدید که وقتی به اینها و اطرافیانشان رو بدهید طلبکار می شوند. آیت الله آملی لاریجانی به امید عاقل شدن اینها نباشید اینها اگر می توانستند وقتی در مجلس ششم بودند، کشور را می فروختند. ولایت فقیه در دهانشان زد و آنها را سر جایشان نشاند. با اینهایی که بغض یادگاری خمینی کبیر به نام ولایت فقیه را به دل دارند و همچون دوستانشان به بی بی سی و صدای آمریکا پناهنده نشده اند و در پایگاه داخلی دشمن علیه مبانی انقلاب فتنه می کنند، برخورد قانونی کنید، تردید نکنید که مردم پشتیبان شما هستند.

حمید رسایی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به کجا چنین شتابان؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۴ ق.ظ


می گویند خلبان ناجوانمردی که بر سر مردم هیروشیما بمب اتم ریخت فردی خوش برخورد بود و به مردم احترام می گذاشت و به گرمی سلام و علیک می کرد!

ژنرال های خون آشام آمریکا که جنایات بی مثالی را در ویتنام رقم زدند موقع چیدن شاخه های گل تنیده بر نرده های حیاط خانه شان برای عابران دست تکان می دادند و لبخند می زدند و آرزوی موفقیت می کردند.

شما درباره رفتار ژنرال ها و آن خلبان آمریکایی چه قضاوتی می کنید؟

اگر وارد دربار یزید شوید و او به شما احترام کند آیا نظرتان درباره او عوض خواهد شد؟

حالا سعی کنید تعداد جنایات و خباثت های  رئیس جمهور آمریکا را بشمارید: دخالت در قتل عام مردم فلسطین و سوریه، ترور دانشمندان هسته ای ایران، اعمال تحریم های ناجوانمردانه به ملت ایران حتی در زمینه دارو و درمان، فجایع بی شمار و غیرانسانی در کشورهای اسلامی مانند عراق و افغانستان و پاکستان، تحقیر و تهدید مکرر مردم ایران، و... بعد یک تماس تلفنی با او گرفته اید و در کمال تعجب! دیده اید او به شما فحش نداده است!! آن وقت بدون نام بردن سوابق سیاه دولت آمریکا، رئیس جمهور این کشور را در مقابل رسانه های بین اللملی در یک کلمه مورد تمجید قرا می دهید: اوباما انسان مودبی است؟!!

خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند. بعضی وقت ها کت و شلواری ها از روحانیون، ایمان مستحکمتری دارند. این یک نمونه اش.

  • سیدحمید مشتاقی نیا