اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

جبر، داستانی زیبا به قلم نویسنده برجسته مازندرانی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۵۲ ق.ظ


مرد رو کرد به علی و در حالی که دندان‌هایش را روی هم می‌فشرد، گفت:

ـ پسر جواد، جوابی به من بده که قانع شوم؛ سوال مرا با سوال مقابله نکن. اگر استنباط تو بر نظر من غالب شود، من به تو ایمان می‌آورم و تا نفس دارم مرید و پیرو تو خواهم شد.

متوکل همین که جملات آخر مرد را شنید، روی تخت خود جا‌به‌جا شد و نگاه تندی به او کرد.

مرد سر چرخاند و وقتی نگاه او به نگاه متوکل گره خورد، یخ کرد؛ گویی که در کوران گرما آب سردی روی تنش ریخته باشند، سر تا پای بدنش خیس عرق شد.

علی نگاهی به او انداخت و برای ثانیه‌هایی متوکل را هم از زیر نگاهش گذراند. سپس نفسی تازه کرد و به مرد گفت:

ـ بگو، سوالت را بگو.

مرد که نفسش در سینه حبس شده بود، مثل آدم‌های کور که وقتی با کسی حرف می‌زنند جای دیگری را نگاه می‌کنند و شبیه کسانی که از هول و هراس دست و پای خود را گُم می‌کنند؛ هی به متوکل نگاه کرد، به در و دیوار نگاه کرد و مِن‌مِن کنان اما به ظاهر مسلط، خواست حرف بزند که علی از جایش برخاست و رفت کنار او، دستش را گرفت و شمرده‌شمرده به او گفت:

ـ مگر تو معتقد نیستی که همه چیز جهان حتی فعل ما از دست ما خارج است و ما هیچ اختیاری در هیچ موردی نداریم و همه چیز به اراده خداست؟ مرد جبری! با آرامش خاطر و محکم به من پاسخ بده، مگر نه این است که تو و آقایت، متوکل، جهان را این‌گونه تحلیل و تصوّر می‌کنید و به آن پای‌بندید؟!

مرد سری چرخاند و نگاهی به متوکل کرد که صورتش از خشم سرخ شده بود و لب‌هایش روی هم بند نمی‌شد، اگرچه در ظاهر به روی خود نمی‌آورد و سعی می‌کرد بر خود مسلط باشد. نگاهش را از متوکل برداشت. سرش را بالا گرفت و صورت علی در قاب چشم‌هایش نقش بست. چند ثانیه‌ای که نگاه او در نگاه علی گره خورد، احساس آرامش کرد. سرفه‌ای گلو صاف کن کرد و با صلابت گفت:

ـ ابن‌الرضا! همین است که می‌گویی؛ با تمام وجود می‌گویم که جبر بر جهان مسلط است و اختیار با وجود اراده‌ حق‌تعالی و فاعل مطلق بودن او، هیچ معنایی ندارد و هر فعلی که ما انجام می‌دهیم، به جبر است و بی‌واسطه از اراده خدا ناشی می‌شود و ما در انجام آن و به فعلیت رسیدنش دخالتی نداریم؛ همین.

سپس روی مبل خود جا‌به‌جا شد و با اطمینان خودش را به عقب کشید و به پشتی آن تکیه داد.

علی دستش را روی شانه مرد گذاشت و به گرمی شانه‌اش را فشرد و گفت:

ـ پس به خاطر حرفی که زدی و گفتی اگر قانع شدی مرید و پیرو من خواهی شد؛ از حضرت خلیفه بیم نداشته باش و دست و پایت را گم نکن و خوف به دل راه نده، چراکه حرف تو به جبر بود و خشم خلیفه هم به اختیار او نبود. برای حرفی که به اختیار نبود، چرا خشم و برای خشمی که به اختیار نیست چرا ترس؟!

علی وقتی حرف‌هایش را تمام کرد، یک‌بار دیگر شانه مرد را به گرمی فشرد و به قصد بیرون رفتن از سرسرا قدم برداشت.

مرد در خودش فرو رفت و برای ثانیه‌هایی روی آخرین جملات علی دقیق شد. هنوز علی از درِ سرسرا بیرون نرفته بود که مرد به تندی از جایش برخاست و صدا زد:

ـ ابن‌الرضا!

علی دست بر دستگیره در، ایستاد؛ برگشت و به مرد نگاه کرد و منتظر ادامه حرفش شد.

خلیفه [متوکل]، غرشی بی‌صدا کرد و در تختش جابه‌جا شد. مرد وقتی متوجه خلیفه شد، در تردید افتاد. نگاهی به علی کرد، نگاهی هم به خلیفه. یک آن تصمیم گرفت به طرف علی قدم بردارد ولی انگار پایش را به کف سرسرا میخ کرده بودند. لحظاتی به سکوت و نگاه کردن گذشت. گویی مرد در درون خودش دست و پا می‌زد تا خودش را از کف سرسرا و نگاه متوکل برهاند؛ اما نشد. نفسی از سر حسرت بیرون داد و با اکراه خودش را روی مبل رها کرد و سر به زیر انداخت.

ابراهیم باقری حمیدآبادی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضرورت نظارت بیشتر بر عملکرد شهرداری

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۴۴ ق.ظ

عضو انقلابی شورای اسلامی شهر بابل طی نامه ای رسمی خطاب به رئیس و اعضای شورای این شهر خواستار تصویب قوانینی برای برخورد با تخلفات احتمالی شهرداری و نظارت بیشتر در خدمت رسانی به مردم گردید. پیشنهادات این عضو شورای شهر می تواند راهکاری برای اصلاح فعالیت های مجموعه شهرداری ها در سراسر نقاط کشور باشد. واکنش مثبت یا منفی اعضای محترم شورای شهر بابل نسبت به این تقاضای قانونی، معیاری برای قضاوت شهروندان در خصوص میزان سلامت و رویکرد اصلاحی این شورا تلقی خواهد شد:



  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا عضو منتقد شورا با شهردار آشتی کرد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۲۸ ب.ظ


عدم حضور نمایندگان شهرداری بابل در مناظره با محمدحسین منصف، عضو منتقد شورای اسلامی که به رغم وعده های قبلی رخ داد چندان با موازین اخلاقی سازگار نبود و لااقل از باب احترام به شعور و شخصیت مخاطب، لازم بود شهرداری بابت لغو یک جانبه این مناظره از مردم شهر بابل عذرخواهی کند.

ساعتی قبل، تیتر دو پهلویی هم در بعضی رسانه ها منتشر شد که حکایت از آشتی حسین منصف با شهردار بابل داشت.

سخنگوی شورای اسلامی شهر بابل در گفتگو با اشک آتش ضمن تأیید اصل خبر مربوط به نشست دوستانه با شهردار برای بررسی اختلافات موجود، تأکید کرد که از موضع خود برای برخورد با تخلفات شهرداری کوتاه نیامده است.

محمد حسین منصف در توصیح بیشتر سخنان خود افزود: از اساس قهری بین من و شهردار اتفاق نیفتاده بود که حالا لازم باشد بین ما آشتی برقرار شود. اگر قرار بود انتقادات مستند من به شهرداری با یک روبوسی حل شود که نیازی به تحمل هزینه هایی چون مواجهه با فشارهای روانی و تخریبی و تهدید از سوی برخی اصحاب قدرت و حضور در دادگاه و ... نبود!

عضو ارزشی شورای شهر، حاصل نشست خصوصی و صمیمانه خود با شهردار را اثبات عدم دخالت کدورت ها و حب و بغض های شخصی در میدان حق طلبی و عدالت خواهی دانست و تأکید کرد به دعوت از مسئولان شهرداری برای شرکت در مناظره یکشنبه آتی در محل شورای شهر همچنان ملتزم بوده و از شهردار محترم می خواهد تا با تأسی از آموزه های مکتب علوی نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد.

محمد حسین منصف، اجرای سه شرط را برای احقاق حقوق شهروندان لازم شمرد:

1- تشکیل کمیته ای دائمی برای تحقیق و تفحص از شهرداری و واحدهای تابعه.

2- ضابطه مند شدن استخدام در شهرداری و ممنوعیت استخدام بر مبنای نسبت های قوم و خویشی.

3- بازدید هفتگی شهردار، معاونان خدماتی و عمرانی و اعضای شورای شهر با خودروی دارای آرم شهرداری و در انظار عموم از فعالیت های مرتبط با شهرداری.

منصف تلاش دارد تا این سه پیشنهاد را در قالب مصوبه رسمی شورای شهر بگنجاند. تا ساعاتی بعد محمد حسین منصف شروط پیشنهادی خود را طی نامه ای رسمی به اطلاع مسئولان و مردم شهرستان بابل خواهد رساند.

این توضیح نیز ضروری است که محمد حسین منصف با تشکر از امام جمعه شهرستان بابل، نصیحت های مشفقانه ایشان را عاملی برای انصراف از تکرار مجدد اعتراض میدانی در پیگیری مطالبات عدالتخواهانه خود و اتخاذ روش هایی مانند دعوت به مناظره، سخنرانی و مکاتبه با مسئولان شهرداری دانست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تکذیب خبر بازداشت طلبه سیرجانی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ


در روزهای اخیر بعضی از رسانه های وابسته به جریانی خاص مدعی شدند که حجت الاسلام علی رضا جهانشاهی در حالی که قصد داشت با پای پیاده از مشهد مقدس به کربلای معلا برود در شهرستان دامغان بازداشت شد و از ادامه حرکت همراهان او جلوگیری به عمل آمد.

این خبر از اساس کذب است. کاروان از خراسان تا فلسطین هم اکنون به تهران رسیده و آماده حرکت به سمت مرزهای غربی کشور است.

البته ظاهراً در شهر سمنان مشکلی از سوی یک مأمور امنیتی برای یکی از اعضای کاروان به وجود آمده بود که به سرعت با عذرخواهی مسئولان این شهر حل شد.

طلاب و روحانیون عدالتخواه قصد دارند تا با حضور در اجتماع عظیم اربعین حسینی، خیل شیعیان و عاشقان اباعبدالله را که از سراسر جهان گرد هم آمده اند با ماهیت استکبار جهانی و صهیونیسیم خون آشام آشنا کنند.

تعدادی از مسئولان و نمایندگان مجلس نیز در زمره حامیان ستاد مردمی آزادی قدس شریف هستند. مجوز این راهپیمایی از سوی وزارت کشور صادر شده است.

توضیحات بیشتر را در پایگاه اطلاع رسانی نهضت عدالتخواهان ولایت مدار بخوانید:

http://yaran57.com/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهر در انتظار شهردار!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۱۵ ق.ظ

جلسه شب گذشته مناظره بین محمد حسین منصف، عضو منتقد شورای اسلامی شهر بابل با جمعی از مدیران شهرداری که قرار بود به همت انصار حزب الله این شهرستان برگزار شود بدون حضور نمایندگان شهرداری و تنها با سخنرانی و پرسش و پاسخ حسین منصف برگزار شد.

هنوز توضیح رسمی در خصوص علت لغو یک جانبه این مناظره از سوی مسئولان شهرداری منتشر نشده؛ اما یکی از مدیران نهاد مذکور در پاسخ پیامکی به این جانب نوشت: به ما گفتند در این مراسم شرکت نکنید.

گفتنی است خبرهای محرمانه از داخل مجموعه شهرداری در روز گذشته حکایت از انصراف مسئولان این نهاد شهری از حضور در مناظره داشت.

اگر چه ممکن است بتوان پشت پرده این انصراف را اتخاذ یک تاکتیک امنیتی دانست؛ اما قطعاً تصمیم گیران این اقدام یک جانبه، متوجه فضای عمومی جامعه نبوده و از تاکتیک های روانی و تبلیغی غفلت ورزیدند.

پیش بینی می شود به زودی شهرداری بابل به جای یک عضو منتقد شورا با مجموعه ای از فعالان ارزشی شهرستان بابل مواجه شود که در فضای رسانه ای و یا در محافل اجتماعی، عملکرد این نهاد خدماتی غیر حکومتی را به چالش بکشانند.

تصاویر جلسه شب گذشته انصار حزب الله به محض دریافت منتشر خواهد شد.




  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسافر ملکوت، همین روزها در کنار شماست!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۵۵ ب.ظ


" دنیا مزرعه آخرت است " را آن قدر شنیده و تکرار کرده ایم که شاید برایمان عادی و یکنواخت شده باشد و به راحتی از کنار آن عبور کنیم؛ اما بعضی ها هم هستند که با گوشت و پوست و استخوانشان به عمق مفهوم این عبارت پی برده و کشتزار زمین را مزرعه سعادت دو دنیای خویش ساخته اند.

محمد زمان ولی پور از این دست آدم هاست که دنیا را یک گذرگاه می دانست و خودش را " مسافر ملکوت ".

آنهایی که می گویند دین برای هزار و چهارصد سال گذشته است و امروز حرفی برای گفتن ندارد، مسافر ملکوت را تورّقی کنند و از دریچه خاطرات کوتاه این کتاب، پنجره ای رو به حیات طیّبه طلبه ای جوان بگشایند که جزء به جزء زندگی نورانی اش را با معارف آسمان پیوند زده بود.

روایت هایی کوتاه از خاطرات زندگی شهید شیخ محمد زمان ولی پور که خودش را شیخ ملکوتی می نامید در کتاب مسافر ملکوت با همت گروه جهادی تبلیغی مستشهدین و موسسه فرهنگی شهید کاظمی آماده انتشار است که در هفته بسیج به علاقمندان فرهنگ ایثار و شهادت تقدیم خواهد شد.

تهیه کتاب: قم مجتمع ناشران، نشر شهید کاظمی 09121501732

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روحانیت نیاز به دژبان دارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۰۴ ب.ظ


شاید روحانیت را بتوان تنها تشکلی دانست که به رغم برخورداری از لباس فرم رسمی و ثابت، دژبان ندارد!

این خلأ نظارتی می تواند بستری باشد برای سوءاستفاده فرصت طلبان و گاه البته مشابه آن چه که درباره روحانی نمایی موسوم به کاظمینی دیده شد، مجالی را برای رخنه دشمن در بدنه روحانیت و ایجاد انحراف در مسیر اصیل دین ایجاد نماید.

جالب آن که جایگاه و رسالت روحانیت بسیار خطیرتر و حساس تر از نهادهای نظامی و انتظامی است؛ اما ظاهراً دژبانی تنها محدود به همان نهادها مانده است. منظور راقم این سطور قطعاً این نیست که عده ای باید سر میادین اصلی شهرها بایستند و از هر کس که لباس روحانیت به تن داشت معرفی نامه و کارت شناسایی بخواهند؛ اما به هر حال باید مشخص شود که چه نهادی به شکل متمرکز و هشیار در سراسر کشور بر جواز پوشش لباسی که نماد ترویج دین است نظارت می کند.

گاه در بین مردم بر اساس برخی قرائن در خصوص معدودی از روحانیون این شبهه به وجود می آید که آیا از اساس سابقه تحصیل در حوزه داشته اند یا خیر؟ این فضای بدبینی اگر در اولین فرصت برطرف نشود نه تنها از امکان توفیق آن عده از افراد ملبس به لباس روحانیت در سطح جامعه می کاهد بلکه ممکن است نسبت به وجود انضباط و هدفمندی در نهاد روحانیت نیز ایجاد تشکیک نماید.

مدتی است که خبر مربوط به انتصاب فردی به نام دکتر احمد مجیدی نسب به عنوان مشاور فرهنگی مدیر عامل شرکت ملی نفت در برخی سایت ها درج شده است. در قسمت کامنت های این مطالب گاه نظراتی در رد سابقه حوزوی این دکتر دامپزشک دیده می شود که متأسفانه تا کنون فرد یا نهادی نسبت به آن واکنش مناسب نشان نداده است.

طبیعی است اگر چنین فردی – که بنده آشنایی خاصی با نامبرده ندارم – دارای پرونده تحصیلی در حوزه نیست نخستین مرجع تشخیص و بررسی این امر، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم است که باید به سرعت و قاطعیت برای دفاع از کیان روحانیت وارد عمل شود و اگر این شایعات که کم و بیش به سطح جامعه و برخی کارمندان آن مجموعه رسوخ کرده، صحت ندارد وزارت نفت باید برگه استعلام از مدیریت حوزه و یا اسناد مربوط به تحصیلات حوزوی فرد مذکور را به منظور صیانت از حیثیت یک بنده مؤمن خدا و البته دفاع از مدیران آن مجموعه در سایت خود منتشر کند. سکوت و بی تفاوتی، به یقین بدترین گزینه در مواجهه با چنین شایعاتی است.

اشک آتش در آینده ای نزدیک نتیجه بررسی های مستقل خود در این خصوص را منتشر خواهد کرد.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

یکشنبه طلایی در بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۳، ۰۸:۰۷ ق.ظ


به ابتکار انصار حزب الله شهرستان بابل، جلسه این هفته از سلسله نشست های بصیرت که یکشنبه ها بعد از نماز مغرب در مسجد ولایت برگزار می شود به مناظره بین محمدحسین منصف، از اعضای شورای شهر با جمعی از مسئولان شهرداری اختصاص داده شده است.

شب گذشته این حقیر به نمایندگی از دوستان انصار با مهندس عسکری شهردار محترم بابل تماس گرفته و از شخص ایشان برای مناظره دعوت نمودم. آقای عسکری بعد از حدود یک ربع صحبت و درد دل، با ذکر دلایلی – که البته برای من قابل قبول نبود – مناظره با منصف را در هیچ سطحی نپذیرفت. ناامیدانه از او خواستم تا با دوست مشترک ما جناب علی آقای قائمی مسئول حراست شهرداری – که دو روز قبل نیم ساعتی را در خصوص مسائل اخیر به بحث و گفتگوی با هم پرداختیم – هم مشورتی داشته باشد. حدود نیم ساعت بعد آقای شهردار تماس گرفت و بر اساس مشورتی که با مسئول حراست داشت پذیرفت که سه مسئول از شهرداری بابل، آقایان قائمی، خداداد و رئیسیان در مناظره یکشنبه شب شرکت کنند.

من و سایر دوستان همچنان امیدورایم که شخص شهردار نیز برای روشنگری در خصوص نقدهای مطرح شده در این محفل حضور پیدا کند.

یکشنبه این هفته بابل از این منظر روزی طلایی و به یادماندنی است که تحقق یکی از توصیه های اکید رهبر معظم انقلاب را در پی دارد. حسین منصف و مسئولان شهرداری بدانند که حضورشان در این مناظره، لبیک به ندای رهبری در راستای پاسخگویی مسئولان در قبال عملکردشان محسوب شده و البته حرکت در راستای فرمایشات ولی فقیه، اقدامی عبادی و مأجور خواهد بود انشاءالله.

یکشنبه این هفته بابل از این منظر روزی طلایی و به یادماندنی است که با توکل برخدا فتح بابی خواهد شد برای تشکیل نشست های تخصصی دیگر در نقد و بررسی عملکرد همه مسئولان شهری، استانی و کشوری در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، انتظامی، امنیتی، قضایی و ...

کمترین دستاورد برگزاری این نوع جلسات، رفع سوءتفاهمات موجود، اصلاح امور مردم و از همه مهمتر جلب اعتماد جامعه نسبت به نظام مردمسالاری دینی خواهد بود.

امید است همه حاضران در این نوع مناظرات بر مدار اخلاق و رفتار مبتنی بر دین و تنها با هدف خدمت به مردم و جلب رضایت حق به بحث و گفتگو در فضایی دوستانه اما صریح و مستند بپردازند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پرواز در آسمان گمنامی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۱۰ ب.ظ

امروز نایب الزیاره همه دوستان در پیشگاه 23 شهید مدافع حرم در بهشت معصومه سلام الله علیها بودیم.





  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا این بار مسئولان، پاسخگو خواهند بود؟

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۵۷ ب.ظ

محمد حسین منصف، عضو شورای اسلامی شهر بابل، طی اطلاعیه ای رسمی، تعدادی از مسئولان شهری را به "چالش مناظره"! فراخواند:


  • سیدحمید مشتاقی نیا

غائله شهرداری بابل از نگاهی دیگر

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۱۹ ب.ظ


در این نوشتار قصد دارم تا عبرت ها و آموزه های اتفاق اخیر در شهرستان بابل پیرامون اعتراض میدانی یک عضو عدالتخواه شورای شهر نسبت به عملکرد شهرداری بابل را از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار دهم:

1- فرض را بر این بگذاریم حسین منصف یک عامل مزدور دشمن، دارای کینه شخصی، باج خواه و ... است. گذشته از هر پشت پرده و نیّتی که در اقدام او نهفته باشد به هر حال باید بپذیریم که شبهات طرح شده درباره برخی اقدامات شهرداری نیازمند تبیین و روشنگری است. به عبارت دیگر باید وظیفه  ذاتی روابط عمومی دستگاه ها را در چنین مواردی به آنها گوشزد کرد. هر شهروند بی طرفی وقتی می بیند یک عضو شواری شهر که به تناسب جایگاهش نمی تواند آدم بی اطلاعی باشد ابهاماتی را درباره عملکرد شهردار و معاونانش مطرح می کند و آقایان هم بی خیال عالم، هیچ تحرکی برای پاسخگویی رسمی از خود نشان نمی دهند به طور طبیعی این ذهنیت برایش پدید می آید که لابد حضرات حرفی برای گفتن ندارند.

امیدوارم شهردار محترم بابل و یا لااقل واحد روابط عمومی شهرداری از این طرز فکر که در صورت سکوت می توانند حرف منتقد خود را – فارغ از هر انگیزه ای که در آن نهفته باشد – با شکست مواجه کنند دست برداشته و برای افکار عمومی، ارزش بیشتری قائل شوند. ما در سیستم حوزه نیز چنین رویه ای داریم. وقتی کسی شبهه ای را بر ضد دین مطرح می کند حتی اگر یقین داشته باشیم که عامل و جیره خوار موساد یا آل سعود است نخستین وظیفه مان حل شبهه و پاسخ گویی به ادعای طرح شده است. حق آن است که معنای لغوی واژه "مسئول" را از یاد نبریم.

2- شورای شهر یک نهاد تصمیم گیر و مؤثر اما به شکل جمعی است. هیچ فردی چه برای هدف خیر و یا برای غرض شرّ خود نمی تواند به تنهایی سمت و سوی کامل و موفقی را در حوزه اختیارات شورا رقم بزند. حسین منصف امروز به نقطه ای رسید که سال ها پیش حجت الاسلام یزدانی عضو انقلابی دیگر شورا به آن رسیده بود. این مشکل در مجلس نیز نمایان است. به طور مثال برخی نمایندگان حزب اللهی تلاش دارند تا وزیر امور خارجه را در قبال مذاکرات محرمانه هسته ای نسبت به مجلس، پاسخگو نمایند. وزیر خارجه هم با اعتماد به نفس اعلام می کند که حتی اگر استیضاح شود – که نمی شود – هم حاضر به پاسخگویی به مجلس نیست. با این وصف اقلیت انقلابی نمی تواند حتی شفاف ترین اختیارات قانونی خود را نیز اعمال نماید. جریان های عدالت خواه و بدنه نیروهای ارزشی شهرستان بابل باید تلاش کنند به جای فرستادن یک یا دو عضو به شورا اکثریت این مجموعه را به دست آورند.

3- الحمدلله مشکلی که می خواهم به آن اشاره کنم در شهرستان بابل مصداقی ندارد. متأسفانه برخی مدیران با کیاست در برخی مناطق برای آن که حاشیه امنی را برای خود ایجاد کنند یکی از بستگان درجه یک مقامات طراز اول آن منطقه را به سمتی در سطح معاونت یا مشاورت خود منصوب می کنند.

برخی مسئولان نیز در جمع های محدودی از نیروهای ارزشی نفوذ کرده و با تقبّل برخی هزینه های فرهنگی مثل اطعام یا تأمین امورات سایت و ... به نوعی تلاش می کنند آن جمع را نسبت به خود نمک گیر سازند. متأسفانه بعضی نیروهای ارزشی در بزنگاه تقابل حق و باطل به دلیل همان نمکی که خورده اند، دچار پیش داوری شده و یا به ورطه تردید و سکوت می غلطند. بالاخره این همه شعار درباره بصیرت کجا قرار است نتیجه بدهد؟ یک دست مریزاد گرم و تاریخی به برادران عزیزم در انصار حزب الله بابل بدهکارم که به رغم وجود برخی کدورت ها در جریان جشنواره موسوم به نواها و آوا که در هفته دفاع مقدس در بابل صورت گرفت و رنجش هایی را نسبت به برادرمان محمد حسین منصف ایجاد کرد بی هیچ کینه شخصی، این بار با قدرت پشت سر او ایستاده و او را در این ایام سخت تنها نگذاشته و تمام قد، خواهان پاسخگویی مسئولانه شهرداری نسبت به اتهامات وارده گردیدند.

4- آنهایی که اقدام حسین منصف را مصداق اخلال در نظم عمومی دانستند یا معنای اخلاگری را خوب متوجه نشدند و یا معنای نظم عمومی را. در این باره انشاءالله به زودی مباحثه ای طلبگی و حقوقی را رو در رو با مسئولان ذی ربط خواهم داشت. به راستی چه کسی می تواند تصور کند که شهرداری؟! هم ممکن است مساوی با نظام باشد و به تبع آن مخالف شهردار، تضعیف کننده نظام تلقی شود؟! به هر حال امیدوارم گره ای که با دست باز می شود را کسی به دندان نکشیده و نخواهد هزینه ای جدید را به نظام تحمیل کند.

5- جسته و گریخته از اخبار مربوط به وساطت و ریش سفیدی امام جمعه شهرستان بابل جناب حجت الاسلام روحانی در این ماجرا مطلع هستم. حسن درایت این بزرگوار در این قصه بسیار ستودنی است. می دانم که حسین آقای منصف ارادت ویژه ای نسبت به شخص امام جمعه دارد. انشاءالله به زودی با تدبیر و مدیریت پدرانه ایشان شاهد ختم به خیر شدن ماجرای اخیر خواهیم بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در اورژانس بابل چه می گذرد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۰۱ ق.ظ


در روزهای اخیر شب نامه ای برای این جانب و ظاهراً برخی فعالان رسانه های دیگر ارسال شد که حاوی مطالب مشمئز کننده ای تحت عنوان افشاگری درباره اورژانس بابل است. با توجه به اهمیت موضوع و البته احتمال قریب به یقین کذب بودن اتهامات مطرح شده، ضمن پرداختن به اصل شب نامه مذکور از اشاره به موضوع مورد نظر نویسنده یا نویسندگان آن پرهیز می کنم:

1- حدود یک ماه است که عملیات روانی گسترده و بی سابقه ای برای سیاه نمایی درباره امنیت عمومی کشور توسط مجموعه رسانه های ضدانقلاب با همراهی برخی رسانه های وابسته به دولت آغاز شده است. ماجرای استخراج لامپ در اتاق عمل، امنیت زنان ایرانی در بیمارستان ها را نشانه رفته بود. اندکی بعد قصه اسیدپاشی باز هم امنیت اجتماعی بانوان را هدف قرار داد. شب نامه منتشر شده در بابل نیز که اشتراک زمانی عجیبی با موارد مذکور دارد درصدد ایجاد بی اعتمادی در بین مردم نسبت به مراکزی است که باید امین مشکلات و بیماری ها و دردهای مردم و رازدار آبرو و حیثیت آنان باشند.

پیشینیه جنجال آفرینی و توطئه در دانشگاه علوم پزشکی بابل را باید در ماه های پس از فتنه کور 88 جستجو کرد. آن زمان نیز وقتی عوامل پشت پرده فتنه از همراهی خیل گسترده دانشجویان این دانشگاه با پیاده نظام نفاق، دچار ناامیدی شدند به منظور خبر سازی و موج آفرینی درصدد ایجاد یک سانحه تروریستی با بهره گیری از مواد شیمیایی در دفتر جلسات هفتگی معاونت های دانشگاه بودند که این اقدام شوم با هوشیاری وزارت اطلاعات وقت در نطفه خفه شد.

2- نکته عجیب در ماجرای انتشار این شب نامه، عدم اقدام جدی از سوی مسئولان دانشگاه پزشکی بابل برای کشف و تنبیه عامل انتشار این هرزنامه است. نگاهی گذرا به محتوای منتشر شده در لجن پراکنی مذکور با توجه به برخی اطلاعات دقیق بیان شده در آن در خصوص دیگر کارکنان دانشگاه، نشان می دهد نویسنده یا نویسندگان نامه باید جزو عناصر باج خواه، مطرود، عقده ای و انتقامجوی یکی از مجموعه های نظارتی دانشگاه پزشکی ( احتمالاً حراست) یا واحدهای تابعه باشند. به نظر، گذشت بیش از یک ماه از انتشار این شب نامه، فرصت کافی را برای ریشه یابی این واقعه تلخ در اختیار مسئولان ذی ربط قرار داده بود. در مجموع، اخبار ناگوار منتشر شده در شب نامه مذکور چه مطابق واقع باشد و چه نباشد ( که حتماً نیست ) شخص رئیس اصلاح طلب دانشگاه علوم پزشکی بابل را باید به عنوان مسئول مستقیم برخورد با چنین فجایعی دانست و مورد بازخواست قرار داد.

3- هجویات منتشر شده در این شب نامه مصداق کامل تشویش اذهان عموم بوده و کمترین نتیجه آن بر هم زدن امنیت روانی جامعه، ایجاد التهاب کاذب و بی اعتمادی نسبت به نهادهای رسمی کشور می باشد. در خصوص چنین مسائلی انتظار می رود مدعی العموم برای صیانت از حریم خصوصی افراد و مقابله با تهدیدکنندگان امنیت اخلاقی جامعه، مستقلاً وارد میدان شود. با شناختی که از دادستان محترم شهرستان بابل وجود دارد شکی نیست که به زودی با همکاری نهادهای نظارتی، شاهد برخورد قاطع با عوامل این توطئه امنیتی و پیشگیری از شکل گیری یک فتنه جدید تبلیغاتی بر ضد نظام مظلوم اسلامی خواهیم بود. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دو کلمه حرف حساب درباره برخورد "منصفانه" با شهردار!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ب.ظ

شلمچه نیوز


اقدام محمدحسین منصف عضو و سخنگوی شورای اسلامی شهر بابل که اعتراضش نسبت به عملکرد شهرداری، با در دست گرفتن پلاکارد و توقف چند ساعته در محوطه شهرداری این شهر همراه بوداظهار نظرهای متفاوتی را به دنبال داشته است.

در این خصوص هر چه به لایه های مردمی شهر نزدیک تر می شویم صدایی جز قدردانی و تشکر از احساس مسئولیت این عضو بسیجی شورا نمی شنویم و البته هر چه به حلقه برخی مسئولان و مدیران نزدیک می شویم صدایی جز مخالفت و گاه رجزخوانی برای منصف به گوش نمی رسد.

منصف مدعی است که در برخورد با عملکرد شهردار و شهرداری از همه طرق قانونی وارد شده اما از آن جا که تا کنون نتیجه ای را به دست نیاورده طبق اصل نهی از منکر که تکلیفی الهی و خدشه ناپذیر است قصد دارد افکار عمومی را برای مقابله با منکرات موجود در نهاد مذکور به کار بگیرد.

اگر آن چه که حسین منصف می گوید صحت داشته باشد – که ظاهراً دارد – رفتار او نه تنها خلاف هیچ قانونی نیست بلکه لبیک به ندای رهبری انقلاب در ضرورت امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسئولان می باشد.

فارغ از مباحث طرح شده، مسئولان سیاسی، امنیتی و قضایی شهرستان بابل در محک امتحانی دشوار قرار گرفته اند. آنها به خوبی می دانند که تنها با صدور حکم اعدام است که شاید بتوانند صدای اعتراض منصف را خاموش کنند. هر گونه رفتار عجولانه ای از سوی دستگاه های ذی ربط در برخورد با حسین منصف باعث کدورت افکار عمومی نسبت به سلامت برخی دستگاه ها گردیده و جبهه مؤمنان را دچار سرخوردگی خواهد کرد. مسئولان نهادهای ذی ربط اگر می خواهند مسئله ای کوچک و درون شهری را به یک معضل و بحران برای نظام تبدیل نموده و بابل و حواشی مربوط به برخی ادارات این شهر را مانند یک بمب خبری در رسانه های داخلی و خارجی منفجر کنند بهترین روش امنیتی ساختن این ماجراست.

راقم این سطور در مقامی نیست که بخواهد کسی یا مقامی را مورد تهدید قرار دهد. آن چه که بیان شده تجربه آزموده شده در موارد مشابه است که نشان می دهد حل چنین گره هایی تنها در چارچوب عقلانیت درون گفتمانی انقلاب اسلامی و با تدبیر به سرانجام خواهد رسید.

اکنون که این مسائل به سطح جامعه کشیده شده مردم شهرستان بابل حق دارند که بدانند مسئولان نهادهای ذی ربط برای پیگیری تخلفات طرح شده درباره شهرداری چه برنامه و اراده ای از خود نشان خواهند داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی دکتر سفیدچیان را آب برد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۳۲ ب.ظ


اشاره: این خاطره جالب مربوط به اواسط دهه شصت، یعنی زمانی است که دکتر علی رضا سفیدچیان، از پزشکان متخصص و متعهد شهرستان بابل، در سنین نوجوانی، دوره آموزشی پیش از اعزام به جبهه را در پادگان گهرباران ساری می گذراند. خاطره زیر، بریده ای از مجموعه خاطرات دوران جنگ حجت الاسلام سید سجاد ایزدهی است که به زودی در قالب کتابی مستقل روانه بازار خواهد شد:

... دوباره به گهرباران بازگشتیم تا پس از یک هفته اردوی فیروزکوه که آخرین مرحله دوره آموزشی ما محسوب می شد به خانه برگردیم. سر و وضعمان به خاطر زندگی یک هفته ای در خاک و خل و چادر و تمرین های طاقت فرسا در دل کوه و صحرا، حسابی کثیف و آلوده بود. از طرفی در مدت حضور در پادگان ساری، با این که چند متر بیشتر با دریا فاصله نداشتیم اجازه شنا به ما نداده بودند. بهانه خوبی بود تا مسئولان را راضی کنیم اجازه بدهند با استفاده از این فرصت در آب دریا شنا کنیم.

آن روز دریا وضعیت بدی داشت. موج ها به گونه ای بود که آدم را به دل دریا می کشاند. داشتم در آب شنا می کردم که احساس کردم دریا دارد مرا به داخل می کشد. شنا بلد بودم، اما هر چه دست و پا می زدم حریف آب نمی شدم. یک نفر دیگر هم جلوی من در همین وضعیّت بود که پایش دائم به سرم می خورد و تعادلم را بر هم می زد. توانم را از دست داده بودم. هر جوری بود خودم را جلو کشیدم و توانستم روی پایم بایستم. همین وقت متوجه شدم عده ای دارند داد می زنند: غرق شد، غرق شد، بگیرش ...

سرم را برگرداندم. دیدم یک نفر دارد دست و پا می زند و آب او را به دل دریا می کشاند. چند نفر هم برای کمک به طرفش رفتند. همان جا ایستادم تا اگر کاری از دستم ساخته است کمک کنم. خوب که دقت کردم دیدم علی رضا سفیدچیان بود که داشت غرق می شد. او را از دریا بیرون کشیدند. نگران شدم. همراه بقیه به ساحل رفتم. علی رضا از حال رفته بود. طبق آموزش هایی که دیده بودیم شروع کردیم به فشار دادن شکمش. هر چه فشار می دادیم باز هم آب از دهانش بیرون می ریخت. بلندش کردیم و بردیمش به طرف درمانگاه. دست و پاهایش را طوری گرفته بودیم که صورت و شکمش به سمت زمین باشد. همان طور که می رفتیم باز هم از دهانش آب خارج می شد. قدری هوش بود و گاهی هم حرفی می زد. توی درمانگاه هم  باز آب بود که همراه برنج از شکمش خارج می شد. از آن جا او را با آمبولانس به بیمارستان بردند. یکی دو روز بعد، حالش خوب شد و به بابل بازگشت.

برایم تعریف کرد وقتی که داشت غرق می شد، هر چه فریاد می زد و کمک می خواست کسی متوجه نمی شد. هیچ کس نه او را می دید و نه صدایش را می شنید. از همه جا قطع امید کرده بود. احساس کرد دیگر کارش تمام است. یک لحظه از امام زمان (عج) خواست تا در این شرایط که کاری از دست کسی ساخته نیست کمکش کند. می گفت: تا به امام زمان توسل کردم، متوجه شدم عده ای فریاد می زنند و مرا با دست نشان می دهند...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آسمان بار امانت نتوانست کشید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۴۹ ب.ظ


زیارت قبور مطهر شهدای مدافع حرم در بهشت معصومه سلام الله علیها (ویژه طلاب روحیه)

همراه با زیارت عاشورا و صرف صبحانه

با حضور حجت الاسلام ایزدهی

جمعه هشت صبح، قم میدان هفتاد و دو تن

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امروز در مقابل شهرداری بابل چه گذشت؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۵۹ ب.ظ

امروز صبح ( سه شنبه 20 آبان ) یکی از اعضای شورای اسلامی شهر بابل با در دست گرفتن پلاکارد حاوی اعتراض به عملکرد شهرداری، ساعاتی را در محوطه ساختمان این اداره ایستاده و از شهردار بابل دعوت کرد تا برای یک بار هم که شده پاسخگوی عملکرد خود باشد.

محمدحسین منصف، آزاده دلاور هشت سال دفاع مقدس، انگیزه خود از این اقدام انقلابی را عمل به تکلیف الهی نهی از منکر و دفاع از حیثیت نظام مقدس اسلامی در مقابل عملکرد ضعیف و سؤال برانگیز برخی مدیران شهرداری دانسته و اعلام کرد از آن جا که شهردار بابل از پاسخگویی در قبال سیاست های مدیریتی خود و اهمال در انجام خدمات عمومی و بی توجهی نسبت به تذکرات قانونی برخی از اعضای شورای شهر اجتناب ورزیده است تنها راه باقی مانده برای اعتراض به عملکرد نهاد زیر مجموعه او، اعتراض میدانی و طرح سؤال در افکار عمومی است که امیدوار است لااقل این بار او را برای روشنگری در خصوص عملکرد ضعیفش مجاب نماید.

مسئول کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر بابل از شهردار این شهر خواست تا چنان چه رفتار و برنامه های خود را قابل دفاع و مطابق قانون می داند دعوت او برای مناظره علنی را بپذیرد.

شایان ذکر است بسیاری از حاضران در محوطه شهرداری که از عملکرد شهردار بابل ناراضی بودند با تحسین این اقدام انقلابی نماینده بسیجی خود در شورا، حمایت قاطع خویش از محمدحسین منصف را ابراز نموده و اعلام کردند که بی صبرانه منتظر پذیرش درخواست مناظره توسط شهردار هستند.

تصاویر این رویداد به محض دریافت، منتشر خواهد شد.


شلمچه نیوز


شلمچه نیوز


شلمچه نیوز

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هشدار آیت الله توکل درباره خطر تحریف در عزاداری ها

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ

1-(5).jpg


آیت الله سید رحیم توکل، استاد اخلاق و خارج فقه حوزه علمیه قم، یک شنبه گذشته در ابتدای جلسه تدریس خود ضمن تجلیل از برنامه ها و مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که سراسر کشور را رنگ و بوی عاشورایی بخشیده بود از خطر تحقق نقشه های شوم دشمنان اهل بیت در ایجاد انحراف در عزاداری ها اظهار نگرانی کرد.

این استاد برجسته حوزه علمیه با برشمردن برنامه ها و توطئه های پیچیده دشمنان در به فراموشی سپردن و تحریف اهداف قیام امام حسین علیه السلام فرمود:

دشمن درصدد است تا با سه رویکرد، فرهنگ عاشورا را تحت تأثیر قرار دهد. رویکرد نخست دشمن، کمرنگ سازی عزاداری هاست و رویکرد دوم او تحت الشعاع قرار دادن اهداف نهضت جهانی و تاریخی امام حسین علیه السلام است. دستیابی به این دو هدف شاید برای دشمن چندان ممکن و موفقیت آمیز نباشد. برای همین رویکرد سومی را در پیش گرفت که احتمال توفیق در آن ممکن به نظر می رسد. دشمن در تلاش است تا با ایجاد انحراف در مسیر عزاداری ها، اهداف سالار شهیدان را دستخوش تحریف و فراموشی سازد.

ظاهر امر نشان می دهد عده ای هنوز نفهمیده اند کار دشمن چیست!

اکنون وقتی می بینیم بعضی هیئت ها از ساعت و میزان سخنرانی و وعظ در مجالس کاسته، اما سینه زنی را تا ساعت ها ادامه می دهند باید بپذیریم که به بصیرت جامعه لطمه وارد می شود. دشمن همین را می خواهد که شیعه ما تا صبح، هر چقدر که دلش خواست و در توان داشت سینه بزند؛ اما چیزی بر بصیرتش افزوده نشود.

کارهای نوظهور در سینه زنی هم نشانه دیگری است که زنگ خطر تحریف در مسیر عزاداری ها را به صدا در می آورد. سینه زنی سنتی به مرور از میان هیئت ها رخت بر بست و اکنون کار به جایی رسید که از حسین حسین گفتن عزاداران فقط سین آن را می شنویم! عده ای موقع سینه زنی از جای خود می پرند و حرکات دیگری انجام می دهند و ...! اگر ساعت ها بگذرد با این کارها چیزی دستشان نمی آید.

آن چه بیان شد با قمه زنی و توهین به مقدسات سایر مذاهب و ... همه از یک محور نشأت می گیرد؛ محوری که بنای آن بر جدایی از مرام حسین علیه السلام استوار شده است. مطمئن باشید همین اندازه از انحراف هم در این شرایط برای دشمن غنیمت است.

عزاداری و سینه زنی باید با حالت متعارف خود صورت گرفته و توأم با بصیرت افزایی باشد. این گونه است که می توان اهداف قیام کربلا را سرلوحه امور جامعه قرار داد، تربیت حسینی را در سطح مردم رواج داد و دشمن را در اجرای نقشه های رذیلانه اش ناکام گذاشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرمانده نیروی انتظامی بابل بخواند:

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۳۳ ب.ظ

فرماندهی محترم انتظامی شهرستان بابل با سلام

ماجرای تلخی که برای برادر بسیجی متعهدمان جناب مهدی تقوی در روزهای اخیر اتفاق افتاد حادثه ای ناگوار و تکان دهنده بود که انشاءالله از سوی آن جناب مورد پیگرد و رسیدگی کامل قرار خواهد گرفت.

بسیاری از طلاب و فضلای بابلی حوزه علمیه قم پس از اطلاع از این واقعه، منتظر برخورد انقلابی و تنبیه قاطع افراد خاطی و اعلام نتیجه آن هستند.

ما و شما به خوبی می دانیم که در هر لباس و دستگاهی ممکن است افرادی حضور داشته باشند که شأن و جایگاه خود را فدای ماجراجویی و فرصت طلبی خویش نموده و با حیثیت مجموعه مربوطه بازی نمایند. طبیعی است که هیچ کس اشتباه تعدادی از عناصر نالایق یک دستگاه را به حساب همه نیروهای خدوم آن مجموعه نخواهد گذشت؛ اما شما نیز به مسلک حق طلبان و مرام عدالتخواهان، این حق را بدهید که ضمن خویشتن داری و پرهیز از ایجاد جنجال رسانه ای تا حصول نتیجه قانع کننده در تنبیه خاطیان، مجدّانه و در تمامی سطوح انتظامی، امنیتی و قضایی کشور پیگیر این نوع حوادث دردناک باشند.

انشاءالله خداوند همه ما را در مسیر ارزش های انسانی و الهی و اجتناب از غلتیدن به دامان امیال و هواهای نفسانی، محفوظ نگاه دارد. والسلام علی عبادالله الصالحین

جمعی از طلاب بابلی حوزه علیمه قم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاشیه های محرم نود و سه بابل (5)

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۲۰ ب.ظ

http://axgig.com/images/42200932710533301479.jpg


این که الان می خواهم بگویم نظر شخصی خودم است و چه بسا دوستان دیگر دیدگاه متفاوتی داشته باشند. برآورد من از سبک و سیاق هیئت های بابل در محرم امسال نشان می دهد که کیفیت آنها نسبت به سال های گذشته رشد چشمگیری داشته است.

آن قدری که توفیق داشتم در چند هیئت شرکت کنم و یا در فرصتی مغتنم، از نوحه های مداحان برجسته شهر بهره بگیرم به نظر محتوای اشعار از عمق بیشتری برخوردار شده است. البته تا دستیابی به نقطه مطلوب قطعاً فاصله داریم اما این رشد نشان می دهد که برادران عزیز مداح و شاعران آنها اهمیت و حساسیت جایگاه خود را به درستی درک کرده اند.

ایجاد رقابت مثبت میان شاعرانی که محتواسازی نوحه ها را برعهده دارند نوید بخش تحولی زودرس در عرصه ادبیات و شعر پارسی با رویکرد اهل بیتی است. حق آن است که اگر به وضعیت امیدوار کننده اشعار مرتبط با نوحه ها و روضه ها در سطح هیئات بابل اشاره می شود از نقش ارزنده شاعر بسیجی دیارمان آقا میثم رنجبر هم یادی شده و دست مریزادی به رسم ادب تقدیمش شود.

وضعیت منبرهای هیئات هم از نظر من نسبت به گذشته به رشد و پیشرفت نزدیک شده بود. در وهله نخست، اصل وجود سخنران در قریب به اتفاق هیئت ها را باید به فال نیک گرفت. فراموش نکنیم که چندی پیش بر اساس برخی قرائن موجود، خطر حذف سخنران از هیئت ها یک دغدغه جدی برای فعالان فرهنگی محسوب می شد.

بهره گیری از سخنرانان جامع نگری که به صرف روضه و مقتل خوانی (حیطه تخصصی مداحان ) بسنده نکرده و در بسته های محتوایی منبرشان، حرف هایی نو و آموزه هایی راهگشا از سبک زندگی منطبق با شریعت را گنجانده بودند از دیگر وجوه ممتاز اغلب هیئت های مرکزی شهر بود.

شکر خدا تا آن جا که من می دانم عطر سخنان ارزنده فرهیختگانی چون حضرات حجج اسلام بهشتی، نیکزاد، گرجیان، ایزدهی و... دل و جان جوانان شیدایی اهل بیت را به رائحه معارف وحی زینت داده و رضایت خاطرشان را جلب نموده است.

باز هم تأکید می کنم که در بین ده ها چهره موفق و پرافتخاز حوزه های بابل چه در این شهر و چه در قم، می توان بزرگوارانی را یافت که تعالیم خطابه شان برای نسل نوین اسلام و انقلاب، سازنده و راهگشا باشد.

بعضی هیئت ها هم شاید هنوز گمان می کنند که اگر روی بنرشان بنویسند سخنران را از قم آورده اند یک جاذبه و امتیاز مثبت برای خود کسب کرده اند. هر چند خیلی از بزرگواران مبلّغ بابلی هم که در این ایام منبر رفته اند به هر حال از قم آمده بودند؛ اما این طرز فکر نیاز به اصلاح دارد که محل اقامت یک سخنران (قم یا بابل) ربطی به میزان معلومات و قدرت او در انتقال مفاهیم ندارد مگر آن که بخواهیم مرغ همسایه را چیز دیگری بدانیم!

یکی از هیئت های نه چندان شناخته شده در یکی از محلات شمالی شهر روی بنرهای تبلیغاتی خود نام یک "استاد حاج آقا" را به عنوان سخنران نوشته بود که کمی برایم عجیب بود. این استاد حاج آقا که سال های نخست انقلاب خلع لباس شده بود همچنان نسبت به اساس انقلاب و نظام دارای نگرش های منفی توأم با عقده و نفرت است. البته یقین دارم که نهادهای ذی ربط نسبت به این حقیر اشراف بیشتری در اینگونه مسائل دارند.

کیفیت طعام هیئت ها البته بعضاً با تأثیر از فرمول دولتی "شیب ملایم"! کمی دچار افول شده بود. بعضی رفقا که از دیرباز تخصصی در ارزیابی کیفیت غذای هیئت های شهر دارند نمره چرب و نرم ترین اطعام ها را به مسجد و تکیه پیرعلم دادند!

توفیق شرفیابی در هر هیئتی که نصیبم شد فرصتی مغتنم برای این حقیر بود. در این بین حضور در دسته سینه زنی هیئت آقا مجید رضانژاد در عصر عاشورا لذتی فراموش ناشدنی را به عمق جانم نشاند.

من شاید حدود پانزده سال در منطقه حمزه کلای بابل زندگی کرده ام. آن سال ها مجموعه رفقایی که می خواستند در آن محل کار فرهنگی و مذهبی انجام بدهند شاید به تعداد انگشتان دو دست نمی رسیدند. البته به مرور گروه فرهنگی بقیة الله با محوریت حضرات حجج اسلام مهدی پور و یزدانی و اندکی بعد هیئت محبان المعصومین توانستند گام هایی بزرگ و ارزنده را در این منطقه و حتی در سطح شهر بردارند. از دل همان جمع، عزیزان طلبه و روحانیون گرانقدری چون آقا ابراهیم برارپور، حمید منیری، حسن حبیبی، سید عباس بزرگی، احمد بابایی، سید امیر سخاوتیان، محمد زنگی، مهدی پورحسن و ... برخواستند که نفس قدسی هر کدامشان دَم حیات اجزایی از پیکره تنومند جامعه اسلامی محسوب می شود.

وقتی از آقا محمدعلی کرامتی شنیدم که قرار است عصر عاشورا هیئتی از منطقه حمزه کلا به دسته روی بپردازد باور نمی کردم با لشکری عظیم و پرشور از جوانان سینه زن و فدایی راه حسین علیه السلام مواجه شوم که هیبت چشمگیر حضورشان یادآور شکوه سپاه محمد (ص) در جبهه های نبرد حق و باطل بود.

تجربه دسته روی عصر عاشورا بسیار دلنشین و البته جانسوز است. در آن ساعات، هر قدمی که بر می داری و هر نوحه ای که می شنوی لحظه لحظه مصایب نینوا مقابل چشمت به تصویر کشیده می شود. هر نفسی که می کشی و هر ناله ای که سر می دهی می دانی که درست در همین دقایق، نسیم غربت و مظلومیت بر پهنه دشت کربلا وزیدن گرفته و هیمنه شوم یزیدیان، خار و خس بیابان را ارمغان پای خسته طفلان عطش ساخته است.

من در آن لحظات می دانستم به قم که بروم باز باید همپای مریدان بی ادعای حریم امامت، تابوت هایی را به دوش بکشم که  تبلور عشق حقیقی رهپویان ثارلله را در قالب ابدانی بی سر و پیکرهایی که به رسم صدق و وفا، ارباً اربا شده اند در خود جای داده اند.

سلام خدا بر سلاله رسول الله، سید مقبول حسین فاخری که در همان لحظات میهمان آستان اباعبدالله شد. سلام خدا بر ذریّه فاطمه زهرا، سید نقی کاظمی که عاشواری امسال در جوار حرم عقیله بنی هاشم به معراج عشق و دلدادگی پیوند خورد. شهد شهادت در نبرد با یزیدیان دوران، گوارای وجودشان. اللهم تقبّل منّا هذاالقربان.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاشیه های محرم نود و سه بابل (4)

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۲۷ ب.ظ

خبرگزاری فارس: مردم و مسئولان بابل خواستار آزادی شیخ نمر از زندان شدند


یکی از مطالبات نظام و رهبری از هیئت های مذهبی، ایجاد بصیرت در مخاطبان و حضور در صحنه دفاع از ارزش هاست. خیلی از هیئت های مذهبی بابل از فرصت دهه نخست محرم برای این منظور بهره گرفتند.

از جمله رویکردهای انقلابی و ارزشی هیئت های بابل می توان به عملکرد هیئت یافاطمه الزهرای این شهرستان که بی اغراق بزرگترین و پرمخاطب ترین هیئت مذهبی این شهرستان و چه بسا در استان مازندارن است، اشاره نمود. دکور هنرمندانه فضای هیئت که منطبق با نمادهای عاشورایی و انقلابی بود و استفاده از تصاویر و نوشته های متعدد در ارتباط با افشای ماهیت استکبار جهانی و لزوم قطع خرید ( بخوانید حمایت ) از کالاهای وابسته به امپریالیسم و ... نشانگر ذوق و نگاه دقیق متولیان این هیئت به مسائل روز جهان اسلام دارد.

از دیگر ابتکارات سیاسی این هیئت انقلابی، تهیه طومار و جمع آوری بیش از چهارهزار امضا در محکومیت حکم غیرانسانی اعدام روحانی آزاده و مبارز عربستان، شیخ باقر النمر بود. این طومار که در رسانه های مختلف کشور بازتاب داشت تا چند روز آینده تحویل نمایندگی سازمان ملل در تهران خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری فارس از بابل، در متن طومار مردم و مسئولان بابل که نسخه‌ای از آن با امضای بیش از 4 هزار نفر که ظهر امروز به دفتر خبرگزاری فارس در بابل ارسال شده است، آمده است:

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم نبی مکرّم اسلام حضرت محمّد (صلّی اللّه علیه و آله وسلّم): المُلکُ یَبقى مَعَ الکُفر وَ لا یَبقى مَعَ الظلم...

مدت 28 ماه از دستگیری این روحانی عدالتخواه عربستانی می‌گذرد که اخیراً یکی از دادگاه‌های عربستان برای ایشان که مدت‌ها دربند است، حکم اعدام صادر کرده است.

این بار نیز سکوت مجامع بین‌المللی و دولت‌های مدعی حقوق بشر، بار دیگر بر این مدعا صحه گذاشته است که این ریاکاران و استعمارگران از قوانین تنها به عنوان ابزاری جهت سرکوب و کشتار آزادی خواهان، سوء استفاده می‌کنند و با ادعای آزادی بیان و استقرار قانون، تنها برخوردی سلیقه‌ای و گزینشی دارند.

امضاء کنندگان این طومار همگام با دیگر عدالت خواهان جهان اسلام، به دولت عربستان خواستار لغو حکم اعدام شیخ نمر باقر النّمر و آزادی عاجل این روحانی مجاهد که به مدت دو سال در زندان‌های این کشور به سر می‌برد، شدند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا