اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

این z که آن ضد نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۳۴ ب.ظ

نسل زد z چیست و چه ویژگی هایی دارد؟

 

کسی که خودش را نخبه سیاسی و اجتماعی دانسته و به میدان رقابتهای انتخاباتی پا میگذارد باید اینقدری اشراف داشته و مطلع باشد که نسل z به معنی ضدیت و مخالفت با حاکمیت و نظام سیاسی نیست بلکه یک طبقه بندی متعارف جهانی بین نسلهای مختلف تاریخ است که دوره های آن بر اساس حروف انگلیسی نامگذاری شده است.

نسل زد، جمعیتی است که جانشین نسل وای و قبل از نسل آلفاست. یک جستجوی ساده مجازی هم این تعریف را در اختیارتان قرار می دهد: "نسل زد در سال‌های اواخر دهه ۹۰ (حدود ۱۹۹۵) یا اواخر دهه ۲۰۰۰ (حدود ۲۰۱۰) به دنیا آمده‌اند و از همان ابتدا با ابزارهای دیجیتال آشنا شده‌اند و درحال‌حاضر خیلی از کارهای خود را با دستگاه‌ها و ابزارهای هوشمند انجام می‌دهند."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این موکب عدس پلو با نازخاتون میدهد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ

photo_2024-03-19_09-42-15_ej82.jpg

 

دوست عزیز!
اینجا که ایستاده ای سالهای سال حسین می ایستاد و با ذوق و لبخند، عَلَم عشق به ایران و اسلام و انقلاب و ولایت و شهدا را برافراشته نگاه میداشت.
سال پیش همینجا از موکب غدیر تا بزم نورانی یاران شهیدش پر گشود.
به یاد آزاده خط شکن عرصه های رزم و فرهنگ و قلم و عدالت، محمدحسین منصف، دست در دست شهدا پرچم سربلند کشورت را همیشه برافراشته نگه دار.

 

 

خانم حسین زنگ زد. گفت امسال هم مثل هر سال موکب غدیر را البته این بار در غیاب حسین در کنار مخابرات برقرار خواهند کرد. متنی خواست برای بنر، چند خط بالا را نوشتم. روح حسین شاد. پارسال شب عید غدیر موکب را که بر پا کرد نماز جماعت را آورد سر خیابان. مغرب و عشایش را خواند و رفت.

خانم حسین یک عمر پای این مرد ایستاد. می گویم مرد حواستان باشد حسین یک مرد معمولی نبود. زندگی با او صبر عظیمی می خواست. همان روزهای اول زندگی پیش از آنکه راهی خانه مشترک شوند حسین رفت به جبهه و حدود هفت سال بعد برگشت. نامه نوشت به خانمش برای جدایی وکالت و اختیار دارد. این زن بانوی روزهای سخت و تربیت شده مکتب زینب کبری بود. جوانی اش را در انتظاری که پایانش نامعلوم بود پای عشقش قربانی کرد.

بعد از اسارت هم آدمی نبود یکجا بنشیند. انواع کارهای فرهنگی بزرگ و پر دردسر مثل راه اندازی کاروان پیاده حرم امام و راهیان نور کشوری و استانی و برپایی نمایشگاه شهدا و ... را دست گرفت. حالا این کارهایش یکطرف، عدالتخواهی و آزادی بیان و رک گویی هایش نسبت به مسئولین باعث کینه بعضی از آنها می شد. انواع تهمتها را نثارش می کردند. بی دلیل می انداختندش زندان. کتکش هم زدند. شلاق هم زدند. رد صلاحیتش کردند، خانه اش را تفتیش می کردند و... حسین کم نیاورد خانمش هم پا به پای او ایستاد. 

سر فتنه فحشا چقدر تهدیدش کردند. نه حسین میدان را خالی کرد نه خانمش ترسید.

شبها با بلندگویی که سرودهای حماسی و ملی از آن شنیده میشد می رفت وسط تجمع اغتشاشگران چای و نبات و آب معدنی پخش می کرد. بعد می نشست با صبوری و لبخند بحث می کرد. خیلی ها میدیدند آزاده زخم خورده ای که به خیلی از مسائل جاری نقد جدی دارد اما پای انقلاب ایستاده، از دوست و دشمن صدمه دیده اما اسلام و نظام را تنها نمیگذارد تحت تأثیر قرار گرفته و میدان را ترک می کردند. ایران که ولز را برد کلی پرچم کوچک سه رنگ تهیه کرد آورد بین ماشینها و مردمی که شادی می کردند پخش کرد. تمام آن مدت فقط یک بار از کوره در رفت و خونش به جوش آمد. جلوی آنهایی که بعد از باخت ایران پرچم آمریکا را دست گرفته و هلهله می کردند می گرفت و با بغض می پرسید یعنی حاضری بخاطر هر مخالفتی که داری پرچم دشمن کشور خودت را دست بگیری، خوار و خفیف شوی و ملتت را بفروشی؟

حسین عشق عجیبی به پرچم ایران داشت. هر جا موقعیتی دست میداد پرچم را برافراشته نگه می داشت و بین دیگران هم پخش می کرد. توصیه کرده بود اگر عمرش باقی نبود در تشییع جنازه اش هم پرچم ایران را سر دست بگیرند. در تشییع حسین خانمش و خیلی های دیگر پرچم ایران و تصاویر شهدا را سر دست گرفتند. امروز که تماس گرفت گفت به یاد حسین می خواهم در موکب غدیر به مردم شام بدهم. حسین عدس پلو با نازخاتون را خیلی را دوست داشت. همین را پخش می کنم خودش و مردم خوشحال شوند. رحمت الله علیه.

پارسال کارها داشت به تأخیر می افتاد. عجله ای و هول هولی شده بود. حسین ایستاد و با کمک چند نفر خیلی زودتر از آنچه تصور می شد ستون خیمه موکب را برافراشت و کارها را راه انداخت. یکی پرسید چقدر زود کار را تمام کردی؟! با دست تصاویر شهدا را نشان داد. گفت مگر نمی بینی اینهمه شهدا آمدند به کمک؟ ساعاتی نگذشت که شهدا او را با خود بردند. مردی که عمرش را پای عدالت گذاشت در شب بیعت با امام عدالت به موکب وصال با ساقی کوثر فراخوانده شد. دوست جانبازی می گفت حسین را بعد از خاکسپاری در خواب دیده است. برایش تعریف کرد مرا از تابوت که درآوردند و در خاک گذاشتند دستم در دستان حضرت زینب بود. حسین خیلی صبور بود. بلاهایی که سرش آوردند هر که بود چپ میکرد. حسین خیلی زحمت کشید. تا لحظه آخر عمرش پای امام و انقلاب و شهدا ایستاد و به فکر برافراشته نگه داشتن یاد و راه خدا بود. شادی روحش صلوات.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

واقعیت و بلوغ

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۰۷ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب خاطرات آیت‌ الله خاتم یزدی عباس خاتم یزدی

 

خاطرات مرحوم آیت الله سید عباس خاتم یزدی را خواندم. مطالعه چنین آثاری را به همه به خصوص جوانهای انقلابی توصیه میکنم. یکی از این بابت که خواندن و غور در احوال و خاطرات دیگران کسب تجربیاتی گرانبها را به دنبال دارد. آشنایی با تاریخ هم شیرین و لازمه تقویت علمی و فکری در مواجهه با شبهات زمانه است؛ اما عامل دیگری که باعث می شود همین کتاب و آثاری مثل آن را مهم بدانم ضرورت شناخت تعاملات و معادلات درونی حوزه برای جوانانی است که می خواهند یک عمر در مسیر اعتلای اسلام و انقلاب حضور فعال داشته باشند.

نگاه صفر و صدی به حوزه ها اشتباه است. نه باید حوزه ها و مجموعه های دینی را منزه از خطا دانست و نه باید در نقد و تضارب آراء به گونه ای افراط کرد که شائبه جدایی از روحانیت را دامن زد.

بیوت و دفاتر علما مثل هر مجموعه و تشکل دیگری دارای نقاط برجسته و یا ضعفهایی است که آشنایی با آن در قوّت محاسبه ذهن و تحلیل شرایط و اتخاذ موضع جامع تر مدد می رساند. همه علما و مراجع قابل احترام و دوست داشتنی هستند و ما حق نداریم کمترین تعرض و بی احترامی نسبت به آنها داشته باشیم؛ اما از توجه به بعضی حوادث تاریخی هم نمی توان غافل ماند. سکوت نا به جا و یا اتخاذ موضع غلط بعضی بزرگان که گاه در ظلّ القای اطرافیان ناباب و بازی خورده به وقوع می پیوندد حرکتی بزرگ و تاریخ ساز را به کنج عزلت و شکست سوق داده و ناخواسته و بدون علم و عمد سبب استیلای نظام طاغوت و تقویت حاکمیت شرک بر مناسبات اجتماع مومنین خواهد شد.

روی بعضی ها در حوزه اصلا نباید حساب باز کرد. بعضی ها را باید هول داد تا برای اسلام قدمی بردارند. دست آنهایی که سرباز عالم و عامل دین هستند را باید بوسید.

خمینی الحق و الانصاف دردانه بود. تا میتوانید از خاطرات امام و ابعاد شخصیتی این ابر مرد بخونید و حظ ببرید.

یک نکته را هم دوستان ناشر توجه داشته باشند حتما بعد از ویرایش و اعمال نظرات کارشناس ها یکبار دیگر کتاب را قبل از چاپ بخوانند. بی ارتباطی بعضی متون و قطع و ناتمامی جملات و عبارات نشانه بی حوصلگی و کم دقتی نمونه خوان و یا ناشر محترم در تکمیل اصلاحات مورد نظر است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همین یک مورد، صداقت!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۶:۳۸ ق.ظ

ثبت نام طرح کالابرگ الکترونیکی – آسان پرداخت | آپ

 

همه مسئولان در دولت و مجلس تأکید دارند که راه شهید رئیسی را ادامه خواهند داد.

از سال گذشته اعتبار حمایتی در قالب کالا برگ الکترونیک و سپس طرح فجرانه در اختیار دهک های پایین و متوسط جامعه قرار گرفت. در این طرح کسانی که بخشی از یارانه خود را به خرید یازده قلم کالای مورد نظر دولت اختصاص می دادند با یارانه ای افزایشی مورد تشویق قرار می گرفتند.

شهید رئیسی صراحتاً تأکید نمود که این طرح حمایتی باید ادامه پیدا کند.

الان دو ماه است که دولت این طرح را نادیده گرفته و مجلس هم مطالبه ای نمی کند.

در همین یک فقره صداقت و وفاداری خود به رئیس جمهور فقید را ثابت کنید ممنون می شویم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تا این جای کار

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ

کاریکاتور روز: کلوزه و رسیدن به رکورد رونالدو | طرفداری

 

اصلاح طلبها بدنه اجتماعی ندارند. اصولگراها توانستند بچه های مسجدی و هیاتی را دور خود جمع کرده و به عنوان سیاهی لشکر در انتخابات به کار بگیرند اما اصلاح طلبها پایگاه اجتماعی قابل توجهی نداشته اند.

آنهایی که در سال 76 و 88 به نفع اصلاحات به میدان آمدند طیف برانداز بودند که چون سرپرست و متولی نداشتند زیر چتر خاتمی و موسوی جمع شدند. بعد از قضیه مهسا طیف برانداز راه خود را از اصلاح طلبها جدا کرد. رسانه های بیگانه به واسطه اسب تراوای مجازی توانستند رهبری جماعت برانداز و مخالفین دین و انقلاب را به دست بگیرند.

برای همین است که در تمام شعارها و مطالبات ریز و درشتی که در اغتشاشات سال 1401 مطرح شد ابدا حرفی از رفع حصر و آزادی میرحسین و کروبی به میان نیامد. نسل جدید فتنه مطالبه ای جز در حیطه شکم و زیر شکم ندارد.

با این وصف چنان که می بینید تجمعات میدانی حامیان پزشکیان رونق چندانی ندارد و اگر اوضاع با همین روال جلو برود وی شانسی برای پیروزی در انتخابات نخواهد داشت مگر آنکه بخواهد به سیاق اسلاف سیاسی خویش با بیان شعارها و سخنان تابو شکنانه تلاش کند طیف برانداز را دور خود جمع کند.

البته در صورتی که انتخابات به دور دوم کشیده شده و یک گزینه پزشکیان باشد این احتمال هست که هر چه آدم صاحب غرض و مرض که هست زیر بلیت او رفته و به وی رأی بدهند.

در مجموع اما پزشکیان را عنصری خطرناک در وزن هاشمی و روحانی و خاتمی و موسوی نمی دانم. او در مقابل رهبری کرنش دارد حتی اگر رأی بیاورد و یکی مثل ظریف وزیر خارجه اش شود نهایتا ظرف یکسال با مشاهده وقایعی مانند دیدار اسد با رهبر انقلاب و نجابتی که پزشکیان بر خلاف روحانی در قبال رهبری دارد، بی تردید استعفا خواهد داد.

از همه این حرفها بگذریم در حال حاضر جامعه درگیر مساله انتخابات نیست و جز بدنه جوان اصولگرایان و ارزشی ها و بدنه سنتی اصلاحات کسی پیرامون انتخابات جنب و جوش ندارد. بی تردید پایین بودن مشارکت به معنی شکست همه نامزدهاست.

باید دید در مناظرات پیش رو چه اتفاقی رخ خواهد داد. آیا مردم به این نتیجه خواهند رسید که در بین گزینه های صدارت پاستور نماینده ای دارند یا نه؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آب از سرچشمه، گل آلود است

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۰۳ ق.ظ

مهم است آبشخور فکری شما از کجا سرچشمه می گیرد. روان و شخصیت شما بر همان اساس شکل خواهد گرفت.

غرب بیشترین داعیه دفاع از حقوق بشر را دارد. بیشترین جنگهای تاریخ را همین غربی ها راه انداخته اند و انسانهای بسیاری را در جای جای جهان به خاک و خون کشیده اند. 

غربزده ها نیز همین گونه اند. هنرمند یا ورزشکاری خلاف نظرشان حرفی بزند او را مورد شدیدترین هجمه تخریب رسانه ای قرار می دهند اما همزمان آروغ روشنفکری زده، ژست آزادی بیان و تضارب آراء و ... می گیرند. بیشترین داعیه تحمل مخالف و احترام به حقوق انسان و جامعه آزاد و... را دارند؛ اما بسیجی تنهایی را گوشه خیابان گیر بیاورند با بدترین و وحشیانه ترین شکنجه ها بدنش را ارباً اربا می کنند. 

غربزده ها سر تا پای نظام را فاسد می دانند و انتظار دارند کسی نگوید بالای چشمتان ابرو است؛ اما وقتی ماهیت خودشان افشا می شود تحمل شنیدنش را نداشته و بازی را به هم می زنند.

 

photo_2024-06-19_05-02-02_u7fz.jpg

‏‎نظر دکتر نصیری قیداری اصلاح‌طلب، رییس دانشگاه شهید بهشتی در دوران دولت حسن روحانی درباره عدم تبدیل وضعیت دکتر فاضلی.

روزنامه اعتماد ۱۷ بهمن ۱۴۰۰
 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آرام تر برادر!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۳، ۰۴:۴۶ ب.ظ

وحید یامین‌پور - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

آقا وحید یامین پور که جوانی دوست داشتنی و موفق است یادداشتی منتشر کرده و مطالبه گری از دولت رییسی را زیر سوال برده و معتقد است وقتی آقا بحث جهاد تبیین را مطرح کرده پس باید بر تبلیغ و بیان محاسنی که دولت رییسی نسبت به دولت روحانی داشت تمرکز نمود و از مطالبه گری هم که جزو توصیه های آقا بوده دست برداشت!

یعنی فردی که در سطح معاون وزیر و از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق علیه السلام است نمی فهمد که توصیه جدید آقا لزوما به معنای الغا و کنار زدن توصیه های قبلی ایشان نیست؟ آقا اگر فرمود جهاد تبیین واجب است به معنای آن است که دیگر نباید به جنبش نرم افزاری و مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و نهضت تولید علم و ... پرداخت؟

اساسا مطالبه گری بخشی از جهاد تبیین و جهاد تبیین جلوه ای از جنبش مطالبه گری است.

جهاد تبیین و نهضت روشنگری لزوما مرتبط با دعواهای جناحی و رقابتهای انتخاباتی نیست و در خصوص اصل مبانی انقلاب جهانی اسلام و حرکت تمدن ساز دین در گستره جهانی کارایی ضروری دارد.

اینکه به یقین عده ای از رویکرد مطالبه گری که باید مصداق فریضه امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان باشد سوءاستفاده می کنند بحثی نیست اما آیا اگر سوءاستفاده ای از سوی مدعیان اسلام در ارائه برداشتهای دینی صورت گرفت مثل عرضه اسلام طالبانی و داعشی یا اسلام رحمانی و بازرگانی و .... سبب خواهد شد اصل اسلام گرایی را نفی و مردود به شمار آورد؟

وحید یامین پور آدم کم اطلاعی نیست اما متن پریشان و قلم مضطرب وی نشان از تشویش مهلک درونی است که یا دستاورد هراس از اتمام دوره پشت میزنشینی در سطوح کلان مدیریتی است و یا دلهره از شکست انتخاباتی اضلاع اصولگرایی در مقابل رقیب فرتوتی چون پزشکیان و یاران اوست.

دولت آقای رییسی مثل هر دولت دیگری خالی از ایراد و نقد نبوده و نیست و البته رجحان عملکرد آن نسبت به دولت حسن روحانی غیرقابل کتمان است. آقا وحید یامین پور بهتر است در شرایط روانی بهتر و با آرامش خاطر بالاتری اقدام به نگارش متن نموده و از پریشان گویی اتهام آلود و توهین آمیز نسبت به منتقدان دلسوز پرهیز نماید. مطالبه گری یا همان فریضه امر به معروف و نهی از منکر یک واجب خطی و جناحی نیست که در دوره ای لازم و در دوره ای باطل شمرده شود. مخاطب حق دارد دچار این سوءبرداشت شود جوانی که خود بر مبنای عمل به اصل مطالبه گری در سپهر سیاسی کشور مطرح شده و رشد نموده اکنون که چرب و شیرین کرسی صدارت به مذاقش خوش آمده رویکرد دیگری را انتخاب نموده و معلوم نیست در صورت تغییر دولت و عزل احتمالی دوباره بر پاشنه دروازه سابق به چرخش در نیاید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انرژی سر صبح

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۴۶ ق.ظ

گفتم زیاد لا به لای صفحات سیاسی و اخبار انتخابات چرخیدید خسته شدید، دلتون جلا بگیره سر صبحی این عکسو ببینین حال بیاین.

 

عکس/ حضور علیرضا بیرانوند بر سر مزار شهدای گمنام

 

تصویر مربوط است به حضور علیرضا بیرانوند بر مزار شهدای گمنام دانشگاه آزاد خرم آباد

یاد شهدا صفای دل و جان ماست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سیدِ بغداد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۲۸ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب سید بغداد محمد طعان ترجمه محمد رضا شیخی محمدی

 

کتاب سید بغداد را خواندم و لذت بردم اما؛ ضعفی نگران کننده هم داشت که نمی شود کتمان کرد.

تبدیل اندیشه های دینی به اثر هنری از ایده تعزیه خوانی آغاز شد که تا کنون ادامه یافته.

کتاب دکتر و پیر اثر شهید هاشمی نژاد یک گام تاریخی در راستای تبدیل مباحث عمقی ایدئولوژیک به محصول نسبتا هنری جذاب بود. کتابی با موضوع حجاب را در همین وبلاگ معرفی کردم که استدلالهای موافقین و مخالفین آن را در قالب داستان بلند طراحی کرده بود که در نوع خود جالب بود. این کتاب، دختران آفتاب نام داشت که به پیشنهاد یکی از دوستان خواندم و انصافا لذت بردم، هر چند کمی طولانی و گاه ملال آور بود.

کتاب سید بغداد اثر یک پزشک لبنانی ساکن فرانسه به نام دکتر محمد طعان است که پیش تر سناریست بوده و بعدها به عرصه نگارش رمان رو آورده است. این کتاب به زبان فرانسه نوشته و سپش به فارسی برگردانده شده است. یک جورهایی خلق داستان شباهت داشت به سریال شب دهم جناب حسن فتحی که نمیدانم دکتر طعان آن را دیده و ایده اش را از آن برداشت کرده یا نه.

کتاب سید بغداد، تلاش مخلصانه یک پزشک لبنانی برای ادای دین به مکتب شیعه و بیان توحش صدام و حزب بعث و ناجوانمردی و ادعاهای پوچ آمریکاست که از این منظر بسیار با ارزش است. خیلی از اهالی هنر انگار کورند و فراتر از رویاها و خلسه جنسی دغدغه ای نداشته و واقعیتهای اطراف را نمی بینند. محمد طعان تلاش کرد آموزه هایی از مکتب شیعه را در جوامع غربی معرفی کند. به هر حال هر اثری که در فرانسه منتشر یا ارائه شود به طور معمول در دنیای غرب دیده خواهد شد. از این بابت باز هم از این نویسنده توانا باید تشکر کرد؛ اما

برادر بزرگوار ما جایی از کتاب، خرافه ای را هم جزو مذهب جا زده که درست نیست. علمای شیعه معتقد به شناخت میزان نفوذ شیطان در وجود انسان از طریق ریختن سرب مذاب در آب سرد و قضاوت پیرامون شکل حاصل شده نیستند. نویسنده ارجمند اطلاعات خوبی پیرامون تاریخ سیاسی عراق، وضعیت جغرافیایی و تفاوت نگاه قبایل  مختلف عرب و کرد و ... داشت. دو جای داستان هم تأکید کرد صدام آغازگر جنگ بر ضد ایران بوده است. ای کاش زحمت می کشید پیرامون مبانی شیعه در عصر غیبت هم تحقیقی صورت می داد. متأسفانه دو بار در کتاب تأکید می کند وظیفه شیعه در عصر غیبت صرفا عزاداری و گریه و انابه و استغفار است و باید دست روی دست بگذارد، بنشیند تا گناه در عالم فراگیر شده و روزی امام عصر ظهور نماید!

واقعاً این همه احکام دین پیرامون امر به معروف و نهی از منکر، ظلم ستیزی، ضرورت یاری رساندن به مظلوم، حمایت از مستضعفین، اهتزاز شعائر الهی، احکام قضا و دیات و ارث، جهاد و نفی سبیل و... ارزش مطالعه و تدقیق نداشت و نویسنده را با ابعاد اجتماعی دین آشنا نمی ساخت؟ اسلام آیین فردی و مناسکی و اخته شده نیست و برای اداره زندگی بشر از گهواره تا گور برنامه دارد. اسلام اجازه سکوت در قبال ظلم و اعانه بر اثم را نمی دهد. منتظر واقعی حضرت برای یاری رساندن دین و اجرای احکام الهی تلاش می کند و می داند که حضرت در زمان ظهور نیازمند پایگاه اجتماعی و یاورانی آماده و پا به رکاب است. انتظار حقیقی عین شهادت طلبی است. هر که خواهان ظهور حضرت حجت و اشاعه فرهنگ ولایت و امامت است ندای هل من ناصر سالار شهیدان را در هر نقطه ای از تاریخ که ایستاده باشد لبیک می گوید و زمینه ظهور را با ترویج فرهنگ مقاومت و حق باوری و ظلم ستیزی مهیا می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شفاف و پاسخ گو

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۲۷ ق.ظ

مناظره امشب را دیدم. این جمع را لزوما نماینده جامعه نخبگانی ایران نمی دانم. به نحوه بررسی و تأیید صلاحیتهای شورای نگهبان در انتخابات مجلس و خبرگان و ریاست جمهوری نقد جدی دارم که قبلا بیان کرده ام.

نامزدها بحث تخصصی قابل توجهی نداشتند و تقریبا همه یک حرف را می زدند؛ اما از نظر من سعید جلیلی اشراف و تسلط بیشتری نسبت به امور جاری کشور در عرصه اقتصاد داشت.

خوبی مناظره ها و برنامه های پرسش و پاسخ به خصوص در حضور نخبگان یا دانشجویان و طلاب همین است که روشن می شود چه کسی چه چیزی در چنته دارد. مقام معظم رهبری هم از مسئولان خواسته بودند به میان مردم و جوانان رفته و با آنها دیدار و گفتگو داشته باشند. اغلب مسئولان از این کار سر باز می زنند. عده ای هم صرفا در محیط هایی کنترل شده حضور نمایشی دارند و بعضا به سوالها جواب مشخصی نداده، کلی گویی کرده و زود از جمع خارج می شوند.

از مصطفی پورمحمدی خوشم نمی آید. ایشان دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تهران است که اساسا به این جریان حسن ظن ندارم. جمعیتی که حسن روحانی و ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی از بزرگان آن بوده اند. جماعتی که در ماههای نخست انقلاب مقابل شهید بهشتی ایستاده و ابوالحسن بنی صدر را که یک آقازاده بود مورد حمایت قرار دادند.

نکته دیگر اما درباره رویکرد تبلیغاتی کاندیداهاست. همه کاندیداها متفق القول بودند که در کشور فسادهایی وجود دارد، اختصاصی سازی صورت گرفته، انحصار خودروسازی و اداره غلط نظام بانکی به کشور لطمه زده، تورم پدر مردم را درآورده، از توانایی نخبگان و بضاعت و استعداد کشور استفاده نگردیده، رانتخواری و بی عدالتی هست و... خب یکی نیست بگوید پدر آمرزیده ها! شما همه تان یا نماینده یا رییس مجلس یا وزیر و عضو هیات دولت بوده اید. باید جوابگو باشید در منصبی که قرار داشتید چقدر از اختیارات و ظرفیتهای خود برای اصلاح امور بهره گرفته اید؟ جوری ژست نگیرید که انگار تا به حال مدیریت کشور در اختیار عناصری از کره دیگر بوده و خودتان در وضعیت موجود هیچ نقشی نداشته اید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آموزش و غبار جامعه طبقاتی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۳۰ ب.ظ

photo_2024-06-16_11-50-04_nlo9.jpg

 

دیروز رفتم مدرسه صدرا برای گرفتن کارنامه. شکر خدا مثل سالهای قبل، خوش درخشید. معلم پرورشی مدرسه جناب آقای سعادتی هم شروع کرد به تعریف و تمجید از صدرا و هدیه ای به او داد. گفتم خوبی هایش به پدرش رفته.

خواستم برای پایه بالاتر یعنی کلاس ششم ثبت نامش کنم که مدیر محترم فرمود کارت بکشی کفایت می کند! مدیر مدرسه دولتی شهید آوینی البته روحانی با وقار و دوست داشتنی و بسیار دلسوز است. او نیز به فعالیتهای تربیتی علاقمند است و شخصا در این خصوص زحمت می کشد. بسیاری از مدارس قم از معلمان و مدیران فرهیخته و مومنی برخوردار هستند. وزارت آموزش و پرورش میتواند از مدارسی مثل شهید آوینی قم برای سر و سامان دهی علمی و تربیتی به سایر مدارس کشور الگو بردارد.

 سال قبل را پیچانده بودم و پولی حتی بابت بیمه به مدرسه ندادم مگر برای فعالیت های فوق برنامه و فرهنگی که هر چه توانم بود کمک می کردم. امسال قصدم بود بابت چندبار تشویق و جایزه ای که نصیب صدرا شد حتما موقع ثبت نام مبلغی به حساب مدرسه واریز کنم. پرسیدم: مثل سال قبل سی هزار تومان بابت بیمه کفایت می کند؟ مدیر و ناظم مدرسه را برق سه فاز گرفت. نگاهی به هم انداختند و لبخند زدند. گفتند: پانصدهزار تومان بکشی خوب است. در این اثنا جناب مدیر سوابق پرداخت مالی را مرور کرد. سرش را آورد بالا با تردید پرسید: شما قبلا به مدرسه کمک کرده بودید؟ با اعتماد به نفس جواب دادم: بله هر چه لازم بود انجام دادم. مدیر با تعجب گفت: ولی این جا جلوی اسم دانش آموز شما سفید سفید است! بلافاصله پاسخ دادم: برای اینکه ریا نشود نخواستم ثبت کنم! صدای قهقهه مدیر و ناظم به هوا بلند شد. فهمیدند گیر یکی مثل خودشان افتاده اند. رفتم کارت بکشم. الطاف جلیّه الهی شامل حالم شد و برق رفت. ناظم گفت: اشکالی ندارد حالا که کارت خوان از کار افتاد شماره کارت را بگیرید پانصد تومان را بعدا واریز کنید فیشش را برای ما بفرستید. گفتم: نه امکان ندارد همین الان باید واریز کنم، خیالم راحت شود. گوشی را در آوردم از طریق برنامه آپ کارت به کارت کنم. آنها هم خوشحال شدند؛ اما شماره مقصد را که وارد کردم گفتم با عرض پوزش چون رمز پویا ندارم فقط میتوانم صد هزار تومان واریز کنم. بندگان خدا از دست من خسته شده بودند گفتند: عیبی ندارد همین را می پذیریم، کفایت میکند. گفتم: لیست را ببینم. خیالم راحت شد که ثبت نام کردند، با لبخند تشکر و خداحافظی کردم. البته به زودی بابت تهیه لباس فرم تحمیلی مدرسه دوباره باید خدمتشان برسم.

از شوخی که بگذریم وظیفه خود میدانم در تأمین مالی امور فرهنگی هر چقدر در بضاعتم است مسئولین مدرسه را یاری برسانم. دیروز طوفان تندی راه افتاده بود و سر و صورتمان را حسابی گرد و خاکی کرد. اسم این نوع خاک آلود شدن در غبار و طوفانهای غافلگیر کننده قم را گذاشته ام "تیمم ارتماسی!" به راستی اگر آب هست تیمم چرا؟ اگر می شود به آینده دانش آموز توجه نشان داد چرا باید تبعیض قائل شد؟ اگر بلدید دانش آموزان را درست تربیت کنید چرا برنامه تان را سراسری اجرا نکرده و با راه اندازی مدارسی ویژه مثل مدرسه فرهنگ و... دنبال کاسبی هستید؟ من طرفدار مدرسه دولتی هستم و حتی اگر پولش را هم داشته باشم موافق تحصیل فرزندانم در مدارس غیر دولتی نیستم. هر چند میزان ورود از مدارس غیر دولتی به دانشگاه نشانگر وجود بی عدالتی در نظام آموزشی کشور است که مورد اعتراض رهبر انقلاب هم واقع شد. ولی در کل تعجب میکنم از بعضی دوستان که در اوج فشار مالی و درآمد اندک و نداری اصرار دارند گاه از باب چشم و هم چشمی با قرض و بدهی هم که شده فرزندشان را در مدارس غیرانتفاعی ثبت نام کنند. خدا کند روزی شاهد رفع این نگاه طبقاتی باشیم که به یقین منافی اهداف تربیتی جامعه دینی است و میتواند به ایجاد عقده های اجتماعی منجر شود. آموزش و پرورش در تمام شئون باید آموزش و پرورش کشور اسلامی باشد. اگر معلمی با اهداف اسلام آشنا یا همراستا نیست و یا همواره خودش را طلبکار دانسته و در تعلیم و تربیت کم می گذارد باید در جای دیگری به کار گرفته شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سخت ترین نبرد دریایی پس از جنگ جهانی دوم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ

سخت‌ترین نبرد دریایی پس از جنگ جهانی دوم ضد نیروهای یمنی

 

آسوشیتد پرس: "فرماندهان نیروی دریایی آمریکا اذعان کردند که عملیات ضد نیروهای یمنی در دریای سرخ شدیدترین نبرد دریایی پس از جنگ جهانی دوم است. اذعان فرماندهان نیروی دریایی آمریکا به سخت بودن نبرد با رزمندگان یمنی در حالی است که آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا هم با ارائه گزارشی از ناتوانی واشنگتن در تقابل نظامی با جنبش انصارالله یمن خبر داد.

بر این اساس، این آژانس وابسته به وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کرد: ائتلاف دریایی بین المللی به رهبری آمریکا که با هدف مقابله با حملات جنبش انصارالله یمن به کشتی‌های بین المللی (صهیونیستی) تشکیل شد موفق به رسیدن به اهداف خود نشد."

مستحضرید که مجاهدان یمن بعد از سالها مقاومت و درگیری با ارتش های عربی به سرکردگی آل سعود و تحمل محاصره شدید اقتصادی و نطامی با اتکال بر خداوند متعال، مردانه پا به میدان جهاد در راه آزادی قدس گذاشته و برگ زرین افتخار و رشادت را در تاریخ نهضت های آزادی بخش دنیا به نام خود ثبت نموده اند. درود به غیرت این مردان بزرگ و حماسه آفرین و تاریخ ساز که با تکیه بر ایمان و عشق و معنویت و ایثار، نفس رژیم غاصب صهیونیسیم و حامیان وحشی و به ظاهر قدرتمندش را به تنگ آورده اند.

روح حاج قاسم سلیمانی، روح حسن ایرلو، روح امام و شهدا شاد. دم رهبر مقتدر و تمدن ساز ما سید علی خامنه ای گرم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک حرف حساب فرهنگی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۰۲ ب.ظ

رابطه قبل از ازدواج چه مزایا و معایبی دارد؟

 

قاضی‌زاده هاشمی: "دوره تحصیل را باید کوتاه کنیم/ نزدیک ۲۵ سال درس خواندم که جراح مغز و اعصاب شوم، نصف این دوره اضافه‌ است."

راستش یکی از درست و حسابی ترین حرفهایی که در انتخابات اخیر شنیدم همین جمله قاضی زاده هاشمی است. مقام معظم رهبری هم تأکید فرمود دروس زائد را حذف کنید. مرحوم هاشمی شاهرودی یکبار در برنامه خانواده سیما که به مناسبت روز قوه قضاییه شرکت کرده بود از مسئولان خواست دروس زائد مدارس و دانشگاه را حذف و نیز دوره خدمت سربازی را کاهش دهند. زیرا فاصله سن بلوغ تا مرحله ازدواج که گاه به حدود پانزده سال می رسد بر خلاف طبع انسان و اهداف عالم خلقت بوده و با آموزه های دین و رویکرد تمدن ساز مکتب وحی منافات دارد.

در این باره بارها در وبلاگ و نیز شبکه های مجازی مطالبی را منتشر کرده ام. سهولت در ایجاد بستر ازدواج یکی از مبنایی ترین برنامه های فرهنگی اسلام است که جامعه را از بسیاری از ناملایمات اجتماعی رهایی می بخشد. از سوی دیگر حس بلوغ و حفظ حریم شخصیت جوان باعث خروج او از مرحله کودکی و خامی و لودگی و ورود به عرصه مسئولیت پذیری است که علاوه بر تأمین هویت و ارتقای شخصیت انسانها در رشد و تعالی اقتصادی و معنوی جامعه نیز تأثیرگذار است. نمی دانم این حرفها تا کی قرار است در پشت تریبون و حصار کاغذ و کلمات باقی بماند. آن قدر باید گفت و تکرار کرد تا به مطالبه و دغدغه عمومی بدل شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حمید نوری، عرفه و عاشورای قربان!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۴۰ ق.ظ

مقاله ای در مورد منطق الطیر عطار نیشابوری | مرکز پژوهشی موسسه آوای توحید

 

حمید نوری در مصاحبه اش گفت دیروز در هواخوری زندان سوئد بودم امروز در تهران و ان شاءالله عید قربان را کنار خانواده ام هستم، در حالی که منافقین می گفتند حتی خدا هم نمی تواند تو را آزاد کند. این کار خداست...

در این ماجرا و ماجراهای مشابه برای ما عبرت و درسی وجود دارد. همه در مقابل خدا هیچیم. اناالرجل و منیت و تکبر در مقابل خدا مسخره و پوچ است. معروف است سازنده کشتی تایتانیک گفت این کشتی را خدا هم نمی تواند در آب غرق کند. در همان سفر اول غرق شد! یا ماجرای نمرود و مرگ دردناک به واسطه یک پشه ... در مقابل خدا غرّه نشویم. ضعف خودمان را بشناسیم و در همه امور به او متصل شویم.

خدا خدای ناممکن هاست. آنقدر اعجاز از خودش نشان داده که ناامیدی از او برای اهل خرد ناممکن است. آنکه خدا را دارد غنی است و بی خدا هر که هست و هر چه که دارد فقیر و محتاج و ذلیل خواهد بود.

امروز روز عرفه است. عرفه یعنی شناخت. فردا عید قربان است، عید قرب و نزدیکی و بندگی خدا. شناخت مقدمه انس و قرب الهی است. کسی می تواند نفس و هر آنچه که بدان تعلق دارد را در پیشگاه الهی ذبح کند که خدا را بشناسد و بداند بدون او هیچ است و با او همه چیز. صبغةالله و من احسن من الله صبغه. هر که به رنگ خدا در امد خدایی شد. آب حیات و رمز جاودانگی ما در اتصال به معبود است. دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است. حسین علیه السلام نمونه جهانی و تمدن ساز جاودانگی در محضر خداست. هند و غزه و سومالی و یمن و نیکاراگوئه و بوسنی و... هر جا مقاومتی جانانه و تاریخ ساز در برابر ظلم صورت گرفت نام و یادی از اباعبدالله نیز در میان بود. حسین ماند و هر انکه به شهدای کربلای ناتمام تاریخ پیوست به حکم قاطع "التی حلّت بفنائک"، جاودانه گردید.

به قول عطار:

جان چه خواهی کرد، بر جانان فشان     در ره جانان چو مردان جان فشان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولان خر اسلامند!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۰۷ ق.ظ

اصلاً برای من قابل هضم نیست عده ای آدم احساسی و جو گیر برای به قدرت و مکنت رسیدن دیگران، خودشان را به آب و آتش زده، بذر کدورت و نفرت پراکنده و خودشان و دیگران را عصبی و خسته می سازند. البته عده ای در این راه پول یا سهمی از قدرت دریافت می کنند که کارشان قابل شاید قابل توجیه باشد اما جماعت ساده لوح بی نصیب عقب مانده بعد از مدتی وقتی می بینند دولت یا شخصیت آرمانی شان هم در معادلات پیچیده عالم سیاست پا پس نهاده و ریب می زند و مجبور به معامله بر سر شعائرش می شود، سرخورده و منزوی می گردند. کدام دولتی را سراغ دارید کم و بیش به مفسدان و متهمان اقتصادی و اخلاقی در اداره امور سهمی نداده باشد؟

این مساله متفاوت است با وظیفه ای که در قبال روشنگری برای جامعه داریم. عصبیت با اندیشه فرق می کند. مسئولین از هر طیف و قماشی که باشند به مقداری پیش ما اعتبار دارند که خر اسلام بوده و باری از انبان طلایی دین و انقلاب را به سر منزل مقصود برسانند. جمهوری اسلامی نیز هر جا که احکام دین را پیاده کرد اعتبارش افزوده شد هر جا هم برای حفظ قدرت از دین و ارزشها دست کشید هم خودش آسیب دید و سست شد هم اعتبارش نزد مردم لطمه دید. مقام معظم رهبری نیز فرمود اعتبار و مشروعیت من و شما به اجرای عدالت است. 

ما سرباز دین و انقلابیم و وظیفه ای جز پیش برد اهداف دین نداریم. انتخابات یا هر حادثه دیگری، فضای مجازی یا هر رسانه دیگر برای ما صرفا حکم یک فرصت و ظرفیت را دارد که از قِبَل آن باید برای تبیین اهداف و احکام شریعت بهره برده و گامی به سوی تحقق مدنیت جهانی اسلام بر پایه مردمسالاری دینی و ظلم ستیزی برداریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به بهانه خاطرات ناب

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۱۷ ب.ظ

کتابیوم - کتاب خاطرات ناب چاپ 1

 

کتاب خاطرت ناب کاری از آقای محمد محمدی منتشر شده از سازمان حفط آثار قم را خواندم. دستش درد نکند.

چند نکته عرض کنم:

یک. طرفدار کارهای کوچک و کم حجم هستم به خصوص در اتوبوسهای راهیان نور برای زائرانی که به اقتضای جو، هوس خواندن کتابی پیرامون خاطرات شهدا را دارند این نوع کارها مناسب تر است.

دو. با توجه به محدودیت امکانات نشر اولویت باید با چاپ آثار و خاطراتی باشد که تا کنون ثبت و منتشر نشده اند. اگر هم قرار است کتابهایی به صورت گرته برداری و تألیف منتشر شود بهتر است سمت و سو و مبنای گردآوری و چینش خاطرات مشخص بوده و نیز اثرگذاری و نتیجه بخش بودن محتوای آن بیشتر مورد دقت قرار بگیرد.

سه. به دوستان یکی از موسسات انتشاراتی که سبک گرداوری و تالیف داشتند همواره تأکید می کردم سعی تان این باشد کتابی منتشر کنید دیگران به عنوان ماخذ و منبع به آن رجوع کنند نه اینکه همه اش خودتان به کارهای دیگران به عنوان منبع استناد کنید. به عنوان یک نیمچه نویسنده عرصه پایداری گاهی از اینکه می بینیم در فضای مجازی یا بعضی نشریات خاطراتی از قلم این حقیر بازنشر گردیده یا در کتابی مثل همین خاطرات ناب که از کتاب دل و دریای من (انتشار یافته در مازندران) هم مطالبی بیان گردیده خوشحال شده و سر شوق می آیم. از این بابت از مولف اثر هم سپاسگزارم. متاسفانه بارها نیز دیده ام بعضی افراد خاطرات شهدا یا حتی مطالب متفرقه ای که در وبلاگ منتشر کرده ام را به نام خود یا بدون ذکر منبع منتشر میکنند که از دستشان دلگیر شده ام.

چهار. یکی از مشکلات مرتبط با حوزه نشر آثار دفاع مقدش ضعف در گستره توزیع و محدودیتهای ناموجه جغرافیایی است. گاهی یک کتاب خوب و پربار به همین دلیل در همان استانی که چاپ شد دفن می شود و به نقاط دیگر نرسیده و در اختیار سایر پژوهشگران این حوزه قرار نمی گیرد. تجربه کرده ام گاه کتابی را به کتابخانه ای در شهری دور دست فرستاده و بعدها دیده ام که کسی در جایی از مطلب آن استفاده کرده که بسیار برایم موجب شعف بود. خوب است خیرین عرصه فرهنگ تلاش کنند کتابهایی که تیراژ پایین و یا ناشر محلی دارند را به کتابخانه های مختلف کشور ارسال و اهدا نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کار و گرانی یا بیکاری و گرانی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۰۳:۴۲ ب.ظ

تورم» و «گرانی» خفاش‌های شب دوران ما

 

اول اصل خبر را بخوانید:

رکورد تورم ایران را کدام دولت شکست؟

سید مصطفی موسوی‌نژاد، مسئول تیم اقتصادی شورای اطلاع‌رسانی دولت:
🔹اینکه دولت سیزدهم رکوردار تورم است، صرفا یک اشتباه است، زیرا به قصد تخریب سال پایه را تغییر دادند و اگر سال پایه سال ۹۵ باشد، این گزاره و تورم ۵۳ درصدی غلط از آب در می‌آید.

🔹رکوردار تورم از منظر بانک‌ مرکزی دولت روحانی است، در شهریور ۱۴۰۰ تورم به ۵۹.۳ رسید که بیشترین تورم در ۸۰ سال اخیر است.

 

دقت فرمودید؟ در طول خدمت محمود احمدی نژاذ مخالفینش برای تخریب او مدعی می شدند ساخت انبوه مسکن و اعطای وام خرید خودرو و انجام طرحهای گسترده عمرانی و توزیع سهام عدالت و اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و بیمه نمودن زنان خانه دار و طرح پزشک خانواده و... به منزله پول پاشی در میان مردم و منجر به تورم و گرانی و نابودی اقتصاد است. در دولت رییسی هم که بخشی از این برنامه ها ادامه یافت دوباره همین بلبشو را بلند کردند. اما آمارها می گوید اتفاقا در دولت روحانی که حتی یک کلنگ هم روی زمین نخورد به دلیل اداره غلط اوضاع اقتصاد شاهد بیشترین رشد تورم بوده ایم.

هر دولتی آمد گرانی هم بود اما در این بین لااقل بعضی ها خیری هم به ملت رساندند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هیهات منّا الذله

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۰۳:۳۳ ب.ظ

photo_2024-06-15_08-33-00_lu0.jpg

 

آنچه در فلسطین می گذرد ترجمان دیگری از رشادت و غیرت و مردانگی است. مردان و زنانی که آزادی و استقلال را به بهای جان خویش تحصیل می کنند. حماسه زن و کودک و پیر و جوان غزه در زیر شدیدترین جنایات تاریخ بشریت، تمام قهرمانان پوشالی رسانه های غرب را به سخره گرفت. در این تصویر مردی را می بینید که با دو پای قطع شده همچنان در حال مبارزه بر سر شرافت و آزادگی است.

بیخود نبود رهبران حماس بارها اظهار نمودند روح عاشورا در میدان مبارزه جریان دارد. سنی باشی یا شیعه، مسلمان باشی یا مسیحی و حتی بودا، اگر حسین علیه السلام را بشناسی عاشورا زاده ای و تن به ذلت نخواهی داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک بازدید معمولی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۰۳:۲۶ ب.ظ

photo_2024-06-15_15-20-09_y35o.jpg

 

اول اصل این خبر را که روز گذشته در بعضی کانالهای مجازی شهرستان بابل منتشر شد بخوانید:

با دستور دادستان بابل صورت گرفت:
بازدید از کافه‌ها و قهوه‌ خانه‌های سطح شهر

🔹حجت‌الاسلام مرتضوی «نماینده دادستان» به همراه رئیس اداره اماکن، ضابطین دادگستری، گشت رضویون بسیج  و عملیات سپاه از کافه‌ها و قهوه خانه‌های سطح شهر بازدید نمودند.
🔹در این بازدید ۹ واحد صنفی اخطار پلمب و مقادیری مشروبات الکلی کشف گردید.

جمعه، ٢۵ خرداد ۱۴۰۳

 

ضمن تشکر از عزیزان قضایی و ضابطین محترم دو نکته برای حقیر سوال شد.

یک اینکه در خبر آمده تعدادی واحد صنفی اخطار پلمپ دریافت کردند در حالیکه مقداری مشروبات الکلی کشف شد. یعنی کشف مشروبات الکلی در کافه ها نمیتواند منجر به پلمپ آنها شده و صرفاً اخطار دریافت می کنند؟ 

دوم اینکه چنانکه در خبر ذکر شده این کشفیات در جریان بازدید از کافه ها و قهوه خانه ها به دست آمده، اگر قرار باشد کار پلیسی و اطلاعاتی در این خصوص صورت بگیرد چقدر مشروبات الکلی یا افلام ممنوعه دیگر کشف خواهد شد؟ به راستی در بعضی کافه ها و قهوه خانه ها چه میگذرد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این همه فراز و نشیب

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۰۴ ب.ظ

انتشارات سوره مهر - خاطرات سیدمرتضی نبوی

 

کتاب خاطرات مهندس سید مرتضی نبوی را خواندم. اگر چه از روزنامه رسالت و اساسا طیف منسوب به راست یا چپ خوشم نمی آید، باید بگویم ویژگی اصلی این کتاب روایت صادقانه است. حکم صدق آن را از این باب تأیید میکنم که راوی به جای قهرمان پردازی از خود اگر اشتباه و ایرادی مرتکب شده بود را هم بیان می کرد.

درباره وضعیت زندانها و شکنجه های مأموران امنیتی طاغوت نیز مطالب نسبتا جامعی بیان شد. هر حکومتی که برای مجازات و یا گرفتن اعتراف از متهمان و منتقدان و مخالفان به سمت شکنجه و کتک برود باید بداند که آه مظلوم اثر کرده و بساطش دیر یا زود جمع خواهد شد.

فوت همسر ایشان بانوی صبور و مبارز و قانع مرحومه عصمت السادات نصری تأثر برانگیز بود. اقدام بزرگوارانه همسر دوم ایشان بانو مریم غروی در پذیرش سه کودک به جا مانده از آن مرحومه و دلسوزی مادرانه برای آنها هم از نکات آموزنده ای است که کمتر در جامعه به چشم می آید.

درباره شهید دکتر سید محمدباقر لواسانی هم حرفهای خوبی در این کتاب زده شد. حسرت خوردم تا کنون اثری در معرفی این شهید و انعکاس افکار و آرایش ندیده ام. در اینترنت هم چیزی پیدا نکردم. اگر دوستان در این رابطه کتاب و مقاله ای سراغ دارند خبر بدهند ممنون می شوم. انقلاب اسلامی شخصیتهای بزرگی را تحویل تاریخ ایران و جهان داد که تعدد آنها باعث شد بسیاری کمتر مورد توجه و شناخت جامعه قرار بگیرند.

این کتاب توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات منتشر شد. کسی که اندک اطلاعی از مسائل تاریخی داشته باشد متوجه امانت داری و زحمت تدوین گران در بیان مستندات و عدم جهت گیری های خطی خواهد شد. مشکلی که متأسفانه در بعضی آثار مرکز اسناد انقلاب به چشم میخورد و اعتبار آن را به مرور دچار خدشه می سازد. چون پیش تر با ذکر مثال به این موضوع پرداخته ام از بیان توضیح بیشتر اجتناب میکنم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا