اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مبانی دین» ثبت شده است

شهوت کلام

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۳، ۰۳:۳۵ ب.ظ

شهوت کلام - سامانه آموزشی شمیم

 

زیاد حرف زدن، آدم را وادار می کند به حرف زیادی زدن. مخاطب را خسته و آزرده می نماید.

کسی که زیاد درد دل می گوید خودش را سبک می سازد.

کسی که حرفهایش را زیاد تکرار می کند خودش را کوچک و خوار می نماید.

کسی که از رازهای درون و صفات بد نهانی خود پرده بر می دارد باعث بی آبرویی خود و بیزاری دوستانش می شود.

دوستان خود را از خود فراری ندهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۳:۴۷ ب.ظ

چه (فیلم) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

به مناسبت سالروز اعدام ارنستو گوارا معروف به چه گوارا فیلم سینمایی "چه" از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که البته ساعت مناسبی نداشت. تقارن آن با سالگرد عملیات چریکی طوفان الاقصی هم در نوع خود جالب است.

چگوارا شخصیت محبوب انقلابیون دنیاست به خصوص در جریان پیروزی انقلاب اسلامی نیز بسیاری از جوانان مبارز اعم از مسلمان یا مارکسیسم سعی در شبیه سازی خود با این اسطوره انقلابی گری و مبارزه با امپریالیسم داشتند. 

خیلی ها هم در کشور ما افرادی را شبیه به چه گوارا توصیف کرده اند، مثلا دباره شهید چمران، یا نادر مهدوی یا محسن چریک (سعید گلاب بخش) یا خسرو گلسرخی و ... چنین تعابیری به کار رفته است.

وارد این قیاسها نمیشوم و چنین قصدی ندارم؛ اما یک صحنه از فیلم ناخوآگاه مرا یاد سید علی اکبر ابوترابی انداخت. در اوایل فیلم فیدل به همراه ارنستو با یارانشان از جاده ای روستایی و خلوت عبور می کردند که کشاورزان به دیدنشان شتافتند و به آنها ابراز ارادت کردند. در کاروان پیاده مرحوم ابوترابی به سمت مرز خسروی صحنه ای مشابه را دیدم. کشاورزها که بعضا از برادران هل سنت بودند با دیدن سید ابوترابی ناگهان دست از کار کشیده به لب جاده می دویدند و او را در آغوش کشیده و می بوسیدند.

فیلم سینمایی "چه" ساختاری معمولی و حتی شبیه فیلمهای ایرانی داشت. البته بازیگر نقش ارنستو توانست در جشنواره کن مقام نخست را به عنوان بهترین بازیگر جهان در آن سال به خود اختصاص دهد.

فیدل بارها از ارنستو میخواهد که در کوبا بماند و به بولیوی یا آرژانتین نرود. او که بعد از دوره سخت انقلاب به ساحل آرامش رسیده اما معتقد است هر جا صدای مظلومی شنیده می شود باید به یاری اش شتافت. ترجیح میدهد دوباره راهی کوه و بیابان و میدان خطر شود. این سخن او ریشه فطری دارد و البته خاستگاه اسلامی.

سعدی شیرازی هم بنی آدم را اعضای یک دیگر می خواند. شعرش بر سردر سازمان ملل نصب شده و ما به آن افتخار می کنیم اما وقتی بخواهیم از مظلومی در فلسطین و لبنان و بوسنی و ... حمایت کنیم عده ای از مدعیان جیغشان بالا می رود که دیگران به ما چه؟ میگویند دین ما انسانیت است. کجای انسانیت اجازه میدهد درباره سبعیت صهیونیسم کودک کش سکوت کرد؟

سیاستمداران بسیاری در دنیا پزشک بوده و هستند. فهرست پزشکان سیاستمدار، فهرست بلندبالایی است. سرچ کردم این اسمها آمد: سون‌یات‌سن رهبر انقلاب چین، ژان پل مارا یکی از فعالان انقلاب فرانسه، پاپ جان بیست و یکم رهبر کاتولیک‌های جهان، جرج حبش بنیانگذار جبهه مردمی برای آزادی فلسطین، فتحی شقاقی و عبدالعزیز الرنتیسی از چهره‌های سرشناس جنبش حماس، پاپاداک دیکتاتور هائی‌تی، کوبی شک رئیس‌جمهور برزیل، ویلیام واکر رئیس‌جمهور نیکاراگوئه، گرو هارلم برونتلند نخست‌وزیر سابق سوئد، بشار اسد رییس جمهور سوریه، ابراهیم جعفری نخست وزیر پیشین عراق، سالوادور آلنده رییس جمهور پیشین شیلی و ...

چه گوارا پزشک بود. ماهاتیر محمد هم پزشک بود و هر دو نقش سازنده و چشمگیری در دوره خود داشتند. رادوان کارادزیچ رهبر شبه‌نظامیان صرب بوسنی و مسؤول نسل‌کشی مسلمانان هم پزشک بود.

پزشکها می توانند انسانها را نجات دهند یا بکشند. مسعود پزشکیان هم پزشک است. امیدوارم بتواند در سعادت و تعالی جامعه اثر محسوس داشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سیدالشهدای استان مازندران

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۸ مهر ۱۴۰۳، ۱۰:۵۹ ق.ظ

آیین بزرگداشت شهید هاشمی نژاد در حرم مطهر رضوی برگزار می‌شود - قدس آنلاین

 

سیدالشهدای استان مازندران، روحانی شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد است.

حجت الاسلام هاشمی نژاد در پنج مرداد 1311 در بهشهر متولد شد. دورهٔ مقدماتی حوزه را نزد آیت‌الله کوهستانی گذراند و سپس برای ادامهٔ تحصیل به قم رفت. هاشمی‌نژاد دوران عالیهٔ دروس حوزه را شاگرد آیت‌الله بروجردی و امام خمینی بود ودر سن ۲۷ سالگی به درجهٔ اجتهاد رسید. او مدت نه چندان زیادی را هم در نجف به تحصیل پرداخت. پس از آن به مشهد مهاجرت نموده و مشغول تدریس و تبلیغ شد. از دوستان نزدیک مقام معظم رهبری بود و به گفته شاهدان اغلب آخر هفته ها را با هم به جلسات فرهنگی و گاه برنامه های تفریحی در اطراف مشهد می رفتند. در نهضت ۱۵ خرداد او جزو اولین دستگیر شدگان بود. او از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، پنج بار بازداشت شد. هاشمی‌نژاد که در مشهد در هیچ مکانی حق منبر رفتن و سخن گفتن را نداشت، در این مدت توانست در شهرستان‌های مختلف ایران سخنرانیهایی ترتیب دهد و هیچگاه دست از فعالیت برنداشت تا این که بار دیگر در سال ۱۳۵۰ پس از ده شب سخنرانی مستمر پیرامون علت عقب‌ماندگی مسلمین در یکی از مساجد شیراز دستگیر و زندانی شد و از آن به بعد برای همیشه در سرتاسر کشور ممنوع‌المنبر شد. هاشمی‌نژاد روز ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، همراه عباس واعظ طبسی و تنی چند از مبارزین دستگیر و روز ۲ دی ماه ۱۳۵۴ به دوسال زندان محکوم شد. هاشمی‌نژاد از رهبران اصلی جنبش انقلاب اسلامی در مشهد شناخته شده‌است.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، او دبیر حزب جمهوری اسلامی در مشهد و نماینده اول مردم مازندران در مجلس خبرگان بود که نقشی مهم در تدوین قانون اساسی و تبیین و تثبیت اصل ولایت فقیه داشت.

 سید عبدالکریم هاشمی نژاد سرانجام در هفتم مهر 1360 در مشهد همزمان با عملیات ثامن الائمه و شکست حصر آبادان که با پیشتازی لشکر77 خراسان همراه بود، به وسیله منافقین به شهادت رسید و در دارالسلام حرم ثامن الحجج علیه السلام (مکانی که بعدها مزار رییس جمهور شهید رییسی نیز در آنجا قرار گرفت) به خاک سپرده شد.

این روحانی مبارز که در جریان تقابل با رژیم طاغوت بارها زندان رفت و شکنجه شد آثار مکتوب و صوتی با ارزشی از خود بر جای گذاشته است.

در اغلب نقاط و شهرهای کشور مکانی به یاد او نامگذاری شده و اسمش بر سر زبانها چرخیده است اما آثار و افکار و تاریخچه زندگی این دانشمند جوان حوزه آنگونه که باید برای مردم به خصوص نسل جوان شناخته شده نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عبرت نگرفتیم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، ۰۶:۰۸ ق.ظ

کاریکاتور/ آمده ام با اشرافی گری مبارزه کنم!!!- گرافیک و کاریکاتور کاریکاتور  تسنیم | Tasnim

 

کشف حجاب و هنجارشکنی به امری عادی بدل شده. موضوع از برداشتن روسری گذشته. بعضی زنها با تی شرت در معابر تردد کرده و جالب آن که به زنان چادری رهگذر توهین و تمسخر حواله می کنند.

بعضی ائمه جمعه در مقابل پول ضعیفند. بی توجه به این که سلام گرگ بی طمع نیست با متهمان اقتصادی عکس یادگاری می گیرند و پشت تریبون برای سلامتی شان صلوات می فرستند. 

متهمان دانه درشت پرونده های اختلاس بانک دی و طبری و کرسنت و... آزادانه در شهرها جولان میدهند.

امور اجرایی مملکت افتاده دست بعضی عناصری که سابقه علنی و کیفری در مخالفت با نظام داشته اند.

بانکها، خودروسازها و هلدینگها به حال خود رها شده و جیب مردم را غارت میکنند.

اسرائیل هر روز دارد وحشی تر از گذشته به قلع و قمع نیروهای مقاومت اعم از ایرانی یا دوستان ایران در کشورهای مختلف دست می زند. عزتمان زیر سوال رفته است.

و....

اندلس را مسخره کردیم سرمان آمد. مصلحت اندیشی های مکرر و کاذب و ملال آور ریشه در رفاه زدگی و راحت طلبی و دنیا دوستی بعضی تصمیم سازان دارد.

یک صحبتی داشت آقا سال 75 و نیز 76 در جمع پاسداران لشکر سرافراز 27 درباره دنیا زدگی خواص. لازم است آن بحثها را دوباره مرور کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما با مسئول دزد مخالفیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۳، ۱۲:۲۴ ب.ظ

photo_2024-08-22_00-18-03_2tyc.jpg

photo_2024-08-22_00-18-17_89ku.jpg

photo_2024-08-22_00-18-23_5mcg.jpg

photo_2024-08-22_00-18-29_gdtn.jpg

photo_2024-08-22_00-18-35_kyiu.jpg

 

جناحها می آیند و می روند. برای ما فرقی نمیکند کدام جناح روی کار است. نظام دیوانسالار خواسته یا ناخواسته دارد به نظام امت و امامت لطمه وارد می کند. ته مایه جمهوریت منوط به حضور سیاسی جوانان انقلاب است که کفتارها می خواهند آن را هم زدوده و کار نظام را یکسره کنند.

در همه دولتها شاهد حضور افراد بدنام و بدسابقه نیز بوده ایم، در بعضی دولتها بیشتر. حضور متهمان اقتصادی در مناصب دولتی باعث بی اعتمادی مومنان به سلامت نظام و بی اعتباری نهادهای قانونی خواهد شد حتی اگر رییس عدلیه به روی مبارکش نیاورد، رییس مقننه چشمک بزند و رییس مجریه اصلا توی باغ نباشد. ما با مسئول دزد مخالفیم چه دزدهای مادی که از طریق رانت و باندبازی و ویژه خواری جیب مردم را خالی می کنند چه سارقان معنوی که با شیطنتهای مدیریتی خود تیشه به ریشه باورهای ملی و مذهبی جامعه می زنند. همچنان در مبارزه با مظاهر زر و زور و تزویر ایستاده ایم. با کسی تعارف نداریم و به حول و قوه الهی خسته و نومید نخواهیم شد. وضعیت لابی گر و شرکت سهامی دولت جدید، خیلیها را به طمع انداخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهید وحدت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۳، ۰۹:۲۵ ق.ظ

ایکس شبهه - حال که طرز نماز خواندن شیعه با سنی متفاوت است، آیا خود پیامبر  (ص) چگونه نماز می‌خوانده است؟ (ادبیات و علوم انسانی / تبریز)

 

اسماعیل هنیه، سنی بود. آیت الله سید علی خامنه ای را مقتدای خود و همه مبارزان جبهه مقاومت می دانست.

پیکر مطهرش امروز در تهران در میان شیعیان با شعار یا حسین و یا حیدر تشییع شد. مردم تکه پارچه هایی را برای تبرک به سمت تابوت او گرفته بودند. شهید که شیعه و سنی ندارد.

اسماعیل هنیه فردا اما در دوحه در میان اهل سنت تشییع و به خاک سپرده خواهد شد. او را باید شهید وحدت شیعه و سنی دانست؛ زیرا قدس مساله اصلی جهان اسلام است و محور اتحاد مسلمین.

مسلمانان با هر گرایش و مسلک اگر بر باورهای مشترک خود جمع شوند به اهداف بزرگی چون آزادی قدس شریف و محو صهیونیستم و امپریالیسم دست پیدا خواهند کرد و برنامه های غارتگرانه دنیای سرمایه داری را ناکام خواهند گذاشت. دشمن این را می داند.

بیخود نیست که رسانه های بیگانه و عناصر مشکوک همواره اصرار بر وحدت زدایی و ایجاد جنگهای مذهبی و قومیتی دارند. دقت کنید! داعش و تشیع لندنی دست در دست هم مخالف محوریت آزادی قدس و مبارزه با آمریکا و اسرائیل هستند.

داعش می گوید شیعه دشمن اصلی است؛ شیعه انگلیسی می گوید سنی!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسین جامع

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۴:۴۳ ب.ظ

photo_2024-07-13_16-31-24_3t8j.jpg

 

برنامه ریزی منافقان و نقشه های شیطانی دشمن برای مبارزه با مناسک دینی سر جای خود. یک نکته ای گاهی باعث نگرانی می شود که جای توضیح دارد.

بعضی مداحها و منبری ها شاید از سر خیز شاید برای آنکه بازارشان شلوغ شود هی این جمله را تکرار می کنند که امام حسین امام همه است و همه را با هر وضع و حالی که باشند خریدار است. 

این مساله از یک جهت درست و از یک جهت باعث سوءبرداشت است. امام امام هدایت است برای همه انسانها. حرّ را هم که راه و آب را به روی طفلان اباعبدالله بست به خیمه راه داد اما حرّی که توبه کرده بود. رسول ترک و شیخ حسین کبیر و ... هم در محفل اباعبدالله صاحب نفس شدند اما بعد از تغییر مسیر و اصلاح. 

هر کس می تواند به حسین ارادت داشته باشد اما دقت کنیم که وسعت کشتی محبت حسین به معنای تأیید عمل مدعیان نیست. راه اهل بیت از مسیر گناه و ظلم و بی حیایی نمی گذرد. حسین چراغ هدایت است برای آن کس که دنبال هدایت باشد. اسلام دین تکثرگرایی نیست. کسی که اصرار دارد راه اشتباه و رفتار گناه خود را به صورت علنی و با پرده دری ادامه دهد در عین حال زیر پرچم اباعبدالله هم باشد باید بداند همان اباعبدالله شهید راه هدایت و مبارزه با منکر بود. طبعاً عاشقان حسین هم حق دارند این فرد را مخاطب فریضه امر به معروف و نهی از منکر خود قرار دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خوارج همان روشنفکری است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ تیر ۱۴۰۳، ۰۷:۳۰ ب.ظ

ناگفته های رضا کیانیان از نقش عبیدالله بن زبیر/ در قدمگاه فقط حرف زدنم شبیه  عزت الله انتظامی شد - تسنیم

 

خوارج با جریان روشنفکری و لیبرالیسم مخرج مشترک دارد. برخلاف آنهایی که تلاش می کنند خوارج را صرفا آدمهای دگم و خشک مقدس تعریف کنند خوارج همپای جریان روشنفکری با خروج از چارچوب موازین شرع و امام عدالت با خودرأیی و اکتفا به برداشت شخصی اقدام به تأویل و تفسیر دین نمودند.

جریان روشنفکری و نیز لیبرالیسم ورای احادیث و روایات و فتاوا و احکام تلاش دارند آنچه برداشت شخصی خود هست را به نام دین و مذهب قالب نمایند. هرج و مرج دینی و مصلحت اندیشی های منفعت طلبانه خروجی همین طرز تفکر است.

یک عده بعد از شکستی که در انتخابات خوردند و وقتی متوجه شدند جایگاهی در میان قشر متدین ندارند شروع کردند به اتهام زنی و تخریب جلیلی و حامیانش که اینها متحجر و خوارج دوران هستند. منبری های معروف هم که دیدند حرفشان فراتر از محدوده جشن و عزا خریداری ندارد و بچه های انقلابی اهل تقلید کورکورانه از آنها نیستند در حال تئوریزه نمودن وقیحانه این بهتان به منظور انزوا و عقب راندن بچه های جوان بسیجی و انقلابی مستقل هستند که با احساس تکلیف به صورت خودجوش پا به میدان تبلیغ برای کاندیدای عدالتخواه جبهه انقلاب نهادند.

از احمدی نژاد هم که شکست خوردند او را حجتیه نامیدند. کجا حجتیه طرفدار مبارزه با فساد و آبادانی کشور و محرومیت زدایی و نبرد با اسرائیل است؟ 

جلیلی متحجر است که حرف حسابش عمل به مجموعه منویات دین و اعمال و احقاق سبک زندگی دینی به عنوان نسخه نجات بخش جهان بشریت است یا جریانی که برای حفظ قدرت و صندلی ریاست و کانون ثروت معتقد به نرمش و انعطاف در مقابل جریان غربگرا و عدول از موازین انقلاب و عدالت است؟

کدام یک خوارج واقعی دوران است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دور دوم انتخابات

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ تیر ۱۴۰۳، ۰۴:۵۵ ق.ظ

انتقاد تند پزشکیان به جلیلی و مخالفان توافق : این‌ها را ول کنید نمی توانند  نان شب‌شان را تامین کنند / حالا از کسب درآمد بدون مذاکره می گویند -  خبرآنلاین

 

اینطور که از قرائن و اخبار غیر رسمی بر می آید انتخابات به دور دوم کشیده شده است.

دو نفری بیشترین رای را کسب کرده اند که بیشتر شبیه مردم بودند.

یک هفته فرصت داریم به مردم بقبولانیم فراتر از مباحث جناحی و رویکردهای سیاسی با درنظر گرفتن برنامه ها و رویکردهای اقتصادی نامزدها دست به انتخاب بزنند.

به یقین بخش اصلی بدنه حامیان قالیباف به جلیلی رأی خواهند داد اما ممکن است بر اثر القائات سوء رسانه های مجازی بعضی نیز با کینه ای که از جلیلی به دل گرفته اند به آرای سفید رو بیاورند.

اصلاحات بدنه مردمی ندارد و قطعا به دنبال تحریک و بسیج طیف برانداز می افتد. بخشی از مردم عادی رأی نداده اند. بخش مهمی از آنهایی که به پزشکیان رای داده اند نگاه جناحی نداشته اند و ممکن است تغییر عقیده بدهند. یک هفته فرصت داریم طرحها و برنامه های اقتصادی جلیلی و شعارها و ایده هایی که او در راستای آسیب شناسی معضلات و ارائه راهکار برون رفت از مشکلات و پیشرفت و آبادانی ایران عزیز به عنوان الگوی مردمسالاری دینی در چنته دارد به گوش لایه های غیر جناحی اجتماع برسانیم. توکل بر خدا.

تجربه میدانی دو مرحله انتخابات سال 84 از ذهنم بیرون نمی رود. نگاه جلیلی به مقوله قدرت، نگاه تمدنی و تکلیفی است. برای همین بیشترین میزان رعایت اخلاق را در کنش سیاسی او شاهد بوده ایم. دوستانی که میخواهند برای جلیلی تبلیغ کنند یادشان باشد نگاه مادی و دنیایی و ابزاری به انتخابات نداشته باشند. با توکل بر خدا و استعانت از او ان شاءالله حرفها بر دل مردم اثر خواهد گذاشت. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سیدِ بغداد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۲۸ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب سید بغداد محمد طعان ترجمه محمد رضا شیخی محمدی

 

کتاب سید بغداد را خواندم و لذت بردم اما؛ ضعفی نگران کننده هم داشت که نمی شود کتمان کرد.

تبدیل اندیشه های دینی به اثر هنری از ایده تعزیه خوانی آغاز شد که تا کنون ادامه یافته.

کتاب دکتر و پیر اثر شهید هاشمی نژاد یک گام تاریخی در راستای تبدیل مباحث عمقی ایدئولوژیک به محصول نسبتا هنری جذاب بود. کتابی با موضوع حجاب را در همین وبلاگ معرفی کردم که استدلالهای موافقین و مخالفین آن را در قالب داستان بلند طراحی کرده بود که در نوع خود جالب بود. این کتاب، دختران آفتاب نام داشت که به پیشنهاد یکی از دوستان خواندم و انصافا لذت بردم، هر چند کمی طولانی و گاه ملال آور بود.

کتاب سید بغداد اثر یک پزشک لبنانی ساکن فرانسه به نام دکتر محمد طعان است که پیش تر سناریست بوده و بعدها به عرصه نگارش رمان رو آورده است. این کتاب به زبان فرانسه نوشته و سپش به فارسی برگردانده شده است. یک جورهایی خلق داستان شباهت داشت به سریال شب دهم جناب حسن فتحی که نمیدانم دکتر طعان آن را دیده و ایده اش را از آن برداشت کرده یا نه.

کتاب سید بغداد، تلاش مخلصانه یک پزشک لبنانی برای ادای دین به مکتب شیعه و بیان توحش صدام و حزب بعث و ناجوانمردی و ادعاهای پوچ آمریکاست که از این منظر بسیار با ارزش است. خیلی از اهالی هنر انگار کورند و فراتر از رویاها و خلسه جنسی دغدغه ای نداشته و واقعیتهای اطراف را نمی بینند. محمد طعان تلاش کرد آموزه هایی از مکتب شیعه را در جوامع غربی معرفی کند. به هر حال هر اثری که در فرانسه منتشر یا ارائه شود به طور معمول در دنیای غرب دیده خواهد شد. از این بابت باز هم از این نویسنده توانا باید تشکر کرد؛ اما

برادر بزرگوار ما جایی از کتاب، خرافه ای را هم جزو مذهب جا زده که درست نیست. علمای شیعه معتقد به شناخت میزان نفوذ شیطان در وجود انسان از طریق ریختن سرب مذاب در آب سرد و قضاوت پیرامون شکل حاصل شده نیستند. نویسنده ارجمند اطلاعات خوبی پیرامون تاریخ سیاسی عراق، وضعیت جغرافیایی و تفاوت نگاه قبایل  مختلف عرب و کرد و ... داشت. دو جای داستان هم تأکید کرد صدام آغازگر جنگ بر ضد ایران بوده است. ای کاش زحمت می کشید پیرامون مبانی شیعه در عصر غیبت هم تحقیقی صورت می داد. متأسفانه دو بار در کتاب تأکید می کند وظیفه شیعه در عصر غیبت صرفا عزاداری و گریه و انابه و استغفار است و باید دست روی دست بگذارد، بنشیند تا گناه در عالم فراگیر شده و روزی امام عصر ظهور نماید!

واقعاً این همه احکام دین پیرامون امر به معروف و نهی از منکر، ظلم ستیزی، ضرورت یاری رساندن به مظلوم، حمایت از مستضعفین، اهتزاز شعائر الهی، احکام قضا و دیات و ارث، جهاد و نفی سبیل و... ارزش مطالعه و تدقیق نداشت و نویسنده را با ابعاد اجتماعی دین آشنا نمی ساخت؟ اسلام آیین فردی و مناسکی و اخته شده نیست و برای اداره زندگی بشر از گهواره تا گور برنامه دارد. اسلام اجازه سکوت در قبال ظلم و اعانه بر اثم را نمی دهد. منتظر واقعی حضرت برای یاری رساندن دین و اجرای احکام الهی تلاش می کند و می داند که حضرت در زمان ظهور نیازمند پایگاه اجتماعی و یاورانی آماده و پا به رکاب است. انتظار حقیقی عین شهادت طلبی است. هر که خواهان ظهور حضرت حجت و اشاعه فرهنگ ولایت و امامت است ندای هل من ناصر سالار شهیدان را در هر نقطه ای از تاریخ که ایستاده باشد لبیک می گوید و زمینه ظهور را با ترویج فرهنگ مقاومت و حق باوری و ظلم ستیزی مهیا می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نیشتر منتشر شد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ

کتاب نیشتر - مطاف عشق

 

نیشتر منتشر شد

رهیافت هایی برای تأمل در سبک زندگی فردی و اجتماعی

تهیه کتاب با تخفیف ویژه از انتشارات مطاف عشق:

https://mataf.ir/product/36959/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1/

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طوفان در چشم باد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۳، ۰۲:۱۶ ب.ظ

حبیب ‌الله عبدالرزاق‌اف حسام خان در چشم باد درگذشت

 

سریال در چشم باد، یک جایی حسام که مبارز تاجیکی و تفنگچی کوچک جنگلی است بعد از آزادی از بند می گوید جایی میروم که عدالت در آن حکمفرما باشد. حاج قاسم سریال به او می گوید گشتیم نبود نگرد نیست. حسام میرود. مدتی بعد نامه ای از او به دست دوست صمیمی اش میرزاحسن می رسد که بوی مرگ می دهد. او در واپسین ساعات عمرش دردمندانه نوشته است که از یافتن عدالت مأیوس شده است.

واقعیت آن است که عدالت هیچ وقت به شکل صد در صدی ایجاد نخواهد شد. همانطور که مسلمان صد در صدی نداریم و جز معصوم، همه ما یک جایی پای دین داری مان میلنگد عادل کامل هم نداریم و یک جاهایی به عمد یعنی از سر هوای نفس و وسوسه شیطان یا غیر عمد یعنی سادگی و برداشت غلط و ... از مدار عدالت خارج میشویم.

حتی اگر معصوم هم حاکم باشد مثل زمان علی علیه السلام باز هم شاهد بعضی بی عدالتی ها و بی دینی ها در مراتبی از جامعه خواهیم بود.

این سخن البته به معنای تأیید منطق منفعلانه و مشکوک حجتیه نیست که باید دست روی دست گذاشت تا ستم و فساد همه جا را فرا بگیرد.

قطعا به حکم مسلمانی و فطرت عدالتخواه خود موظف به اجرای عدل و انصاف و تقابل با ظلم و فساد و کمک به مظلوم و ایجاد بستر رشد برای جامعه هستیم؛ اما با درک واقعیتهای انسانی که معجون فطرت و غریزه است؛ سطح انتظار خود را آنقدر بالا نبریم که اگر در راه عدالت کوشیدیم و نتیجه دلخواه را نیافتیم به ورطه ناامیدی و انزوا سقوط کنیم. "ما مأمور به تکلیفیم" را اینجا باید معنا کرد. همین قدر که پیش خدا و وجدان خود شرمنده نباشیم و ننگ سکوت و همراهی ضمنی با فساد و ظلم را تحمل نکنیم ارزش دارد. مطلوب حاصل شد چه بهتر اگر نه اجر مجاهدان سبیل الله دستاورد اندکی نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

غزه در رمضان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۰۶ ق.ظ

وقتی خدا را داری همه چیز داری. تو قدرتمندترین موجود عالمی. هیچ چیز نمیتواند تو را منفعل و سرخورده و مأیوس سازد. آنها که خدا را دارند پیروز هر میدانند.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تجدید خاطره

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۹ ق.ظ

photo_2023-12-14_10-48-21_rc0e.jpg

photo_2023-12-14_10-47-45_9fuc.jpg

photo_2023-12-14_10-48-34_u2om.jpg

photo_2023-12-14_10-48-28_ljoo.jpg

photo_2023-12-14_10-48-39_uzvf.jpg

photo_2023-12-14_10-48-14_fyo5.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پاسخ قرآن به ظریف

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۴۹ ق.ظ

فرارو | (تصاویر) ظریف با ویلچر در کنفرانس خبری شرکت کرد

 

امروز یکی از اساتید بزرگوار حوزه در کلاس درس خود نسبت به اظهارات مشکوک ظریف واکنش نشان داد که به اختصار خدمتتان عرض می کنم:

1- وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللهِ‌ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً [75]

چرا در راه خدا، و [براى رهایى] مردان و زنان و کودکانى که [به دست ستمگران] تضعیف شده‌اند، پیکار نمى‌کنید؟! همان افراد [ستمدیده‌اى] که مى‌گویند: «پروردگارا! ما را از این شهر [مکّه]، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر [و رهایى ببخش]؛ و از سوى خود، براى ما سرپرستى قرار ده؛ و از جانب خود، یار و یاورى براى ما مقرّر فرما».

بنا بر نص آیه، مسلمان وظیفه دارد در دفاع از مظلوم پیکار کند.

2- اساساً هیچ گاه سیاست جمهوری اسلامی این نبوده است که بخواهد جای دیگران بجنگد. آنچه که ایران در لبنان و آذربایجان و بوسنی و سوریه و عراق و... انجام داد حمایت از مستضعفان بوده که در موضوع فلسطین هم همین روال در جریان است.

3- ظریف خودش می داند ایران قصد ورود مستقیم به نبرد با رژیم غاصب را نداشته و ندارد مگر آنکه مورد حمله قرار بگیرد. ظریف می داند در طول دفاع مقدس، امام رحمت الله در اوج موشکباران به پناهگاه نمیرفت و خودش را با مردم یکسان میدانست، مقام معظم رهبری شخصاً به خطوط مقدم جبهه میرفت و خطر را به جان می خرید بر خلاف خودش که از میهن دور بود و در عافیت به سر میبرد ولی مدعی است اگر جنگ بشود فقط مردم آسیب می بینند. ظریف به طور حساب شده ای در بزنگاه های تاریخی وارد گود شده و ضربه ای به جریان مقاومت می زند و کنار می رود درست مثل آنچه در موضوع سفر اسد و جشن پیروزی جبهه مقاومت انجام داد. برآیند سخنان اخیر ظریف آنگونه که در فضای رسانه ای نیز به ثمر نشست القای این طرز فکر دلخواه استکبار بود که "مسأله فلسطین ربطی به ما ندارد."

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هامون، دیروز و امروز

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۱۴ ق.ظ

فیلم ایرانی - هامون - خسرو شکیبایی - FULLHD

 

دیشب برای پنجمین بار نشستم و هامون را دیدم. اولین بار یازده یا دوازده سالم بود که آن را در سینما دیدم. چون قهرمان داستان، حمید هامون بود خوشم آمد و باز هم برایش تماشایش به سینما رفتم. درست مثل فیلم عروس که آنجا هم قهرمان داستان، حمید بود.

با یم یلد ولم یولد بچگی های حمید میخندیدم. با آشفتگی هایش، نویسنده بودنش، کتابخوانی هایش، دویدن هایش به وجد می آمدم. از این که بیقرار کشف حقیقت بود او را می پسندیدم. دریا را همیشه دوست داشتم. زیباترین موسیقی خلقت، صدای امواج آب است. از اینکه حمید هامون دل به دریا می سپرد آرامش میگرفتم و...

الان البته آن نگاه را ندارم. هامون، تصویر از هم گسیختگی روانی جماعت روشنفکر است که ماندن در راه و سرگشتگی و حیرانی را به ثبات قدم و یافتن مقصد و اقامت در منزل عبودیت ترجیح میدهند. درست مثل آنهایی که زیارت را بهتر از نماز می پندارند. مثل طلبه ای که نعلین زرد و عطر و سورمه چشم را واجب تر از درس بپندارد.

روشنفکرها اهل بازی و خوشگذرانی اند. دنبال تفاوتند و حاشیه را بر متن ترجیح میدهند. عرفان شیعه اما حقیقتی آرامش بخش در بطن نورانی خود دارد که در گرو همرهی و طیّ طریق با خضر ظلمت ستیز، قابل دستیابی و تحقق است.

رگه های نگاه چپ نیز در گفتگوهای فیلم دیده میشود. آنجا که توسعه مدل آمریکایی سنگاپور و فیلیپین و مالزی را دست و پا زدن سوسک وار در لجنزار برای رفاه بیشتر، حول محور شکم تلقی میکند.

اگر مهرجویی، گاو را گاو نامید، هامون را باید خر می نامید که این تعبیر نه البته از سر بغض و وهن که برگرفته از دیالوگهای مکرر قهرمان قصه است آنگاه که اذعان میدارد در پس این حیرانی چهل و خورده ای ساله، هیچ گُهی نشده است.

همه این ماجرا اما به آنجا که عارف مسلکی خداجو به نام علی عابدینی، در دریای گمگشتگی، دست نجات به سوی هامون دراز میکند قابل اغماض است. هامون را صدباره هم پخش کنند می بینم. دیدن یک فیلم لزوماً به معنای تأیید کامل محتوای آن نیست. همین که آدم میفهمد سازنده فیلم و سراینده داستان به فهم خودش احترام گذاشته و اثری جدی را خلق کرده هزاران بار می ارزد به تماشای سینمای غالب این سالها که معجونی از تلفیق تصاویر وارونه و صحنه های مشوّش بی هدف مبتنی بر ارضای شهوات و امیال حیوانی و اغراض بیگانه پسند سازندگانشان است. هامون لااقل ایرانی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اصل این اتفاق مبارک است

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۲۹ ق.ظ

چند راهکار ساده برای زنده کردن معماری ایرانی ــ اسلامی/ آپارتمان هایی با  طراحی حمام و دستشویی در یک جا!- اخبار تهران - اخبار اجتماعی تسنیم | Tasnim

 

ببینید شاید پیشنهاداتی که این دوستان مطرح کرده اند در جزییات قابل مناقشه و بحث و فحص باشد که قطعا همینطور است اما اصل این رویکرد را باید به فال نیک گرفت که عده ای جوان دلسوخته و با سواد در حوزه و دانشگاه دور هم جمع شده و فارغ از هیاهوی رسانه ای و غوغای اغواگر فضای مجازی، فراتر از سطح و پوسته به بررسی عمقی نیازهای تمدنی کشور پرداخته و الگویی را مبتنی بر آسیب های موجود و آرمانهای بر زمین مانده و اصول جهان شمول دین طراحی نموده اند. جالب است بدانید به رغم اهمال و قصور فکری بسیاری از مسئولان که درک کاملی از تئوری جهانی انقلاب اسلامی ندارند، خبر زیر باعث لرزه بر ستونهای رسانه ای دشمن شد. اینترنشال نخستین تریبونی بود که توجه به سبک زندگی ملی و اسلامی گنجانده شده در خبر زیر را برنتافت و بر ضد آن به تکاپو افتاد. اما اصل خبر:

"🔴شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی، بزرگ‌ترین راه‌حل‌هایی فقهی برای ایجاد تغییر در ۱۲ مسئله تمدنی در کشور را پیشنهاد داده است.

🔻تبیین و اجرای این بسته‌های تمدنی، وضع زندگی مردم را بهبود بخشیده و ما را یک گام به تمدن‌سازی نزدیک‌تر خواهد کرد.

📚این اولویت‌‌ها عبارت است از:
۱. الگوی ساخت مسکن ۲. الگوی مدیریت شهری ۳. الگوی سلامت کشور ۴. الگوی آموزش‌و‌پرورش ۵. الگوی محرومیت‌زدائی ۶. الگوی نگهبانی از نظام ۷. الگوی مدیریت راهبردی ۸. الگوی برنامه و بودجه ۹. الگوی تجارت کشور ۱۰. الگوی تنظیم و انتشار خبر ۱۱. الگوی تقنین کشور ۱۲. الگوی امنیت کشور

🔹این بسته حدود ۴۰۰ تصمیم زیرساختی، مشارکتی و ارتباطی را برای اداره جامعه به مجلس، دولت و قوه قضائیه پیشنهاد می‌کند."

 

نباید فراموش کرد که بالاترین هدف تهاجم فرهنگی دشمن یا همان اندلس سازی جامعه دینی، تغییر سبک زندگی به منظور دگرگونی در ذائقه ها و مطالبات و آرمانها و خنثی سازی انگیزه های معنوی و هویتی است. در مقابل آنچه که باید مهمتر از واکنشهای سطحی و شعاری و زودگذر مورد اهتمام نهادهای مقوّم نظام و اتاق فکرهای بالادستی اندیشه ورز انقلاب اسلامی قرار بگیرد اصلاح و احیای سبک زندگی اسلامی و ملی در راستای بسترسازی تربیت معنوی و انسانی و هویت محور است. صدمه تمدنی غرب به جامعه ایرانی صرف تغییر در وضع حجاب و ترویج فساد نیست. تقلید کورکروانه ما از سبک معماری و آموزش و هنر و تغذیه و بهداشت و مدیریت و بانکداری و... اجانب از ریشه ای ترین مصادیق نفوذ فرهنگ بیگانه در بطن امت اسلام است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مباهله و عاشورا

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۵:۲۷ ق.ظ

 

یک تشابهی دارد مباهله با قصه عاشورا. حسین با همه اهل و عیالش به تقابل با جبهه نفاق و الحاد رفت همانطور که جدش رسول الله در روز مباهله با عزیزترین کسانش به مصاف با اهل باطل شتافت.

مومن در میدان حق، با یقین وارد شده و ترسی به دل راه نمی دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اشهد انّ خمینی، روح الله!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۰۹ ب.ظ

امام خمینی - دانشنامه‌ی اسلامی

 

شهید غلامرضا عالی، شب 22 بهمن 57 هم تا مرز شهادت رفته بود. در خیابانهای تهران گلوله ای به سرش خورد و بدنش از کار افتاد. مراقبت از او کار دشواری بود و خودش از این ماجرا رنج می برد. دلش شکست. به امیرالمومنین علی علیه السلام متوسل شد. شمایلی از حضرت را دید که به او فرمود به دیدار خمینی برو. رفت. امام او را حواله داد به جده اش حضرت زهرا و شفا گرفت.

مادر محمدرضا مرادی میگفت خبر شهادت پسرم را که آوردند نوزادی دختر داشتم که ناگاه به شدت بیمار شد و دکترها جوابش کردند. سه روز بعد ما را برای ملاقات با امام بردند. ماجرای نوزادم را برای ایشان تعریف کردم. با آرامش جواب داد ان شاءالله حالش خوب می شود. فردای آن روز خانمی به منزل ما آمد. خودش را معرفی کرد. معلم آموزشگاهی در محله مان بود. می گفت از خدا خواستم توفیق جهاد در راهش را نصیبم کند. شب خواب امام را دیدم که گفت در همسایگی شما نوزادی است که نیاز به مراقبت دارد. زن، کودک را با خودش برد و به او رسیدگی کرد تا حالش خوب شد.

پدر شهید مدافع حرم حسن رجایی فر پیرمرد خوش قلب روستایی است. می گفت افتخار میکنم غیر از این پسر، یک فرزندم را هم سالهای اول انقلاب در راه امام دادم. امام بیماری قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود. از تلویزیون اخبار را دنبال می کردم. مردم جمع شده بودند و دعا می خواندند و اشک می ریختند. از حال و هوای تصاویر احساس کردم کار امام دیگر تمام است. دلم شکست. نیمه های شب وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم. از خدا خواستم یا جان مرا بگیرد یا جان یکی از فرزندانم را در عوض عمر امام طولانی تر شود. خوابم برد. دیدم گردابی سبز به سمتم آمده و یکی از فرزندانم را با خود برده است. نماز صبح، همسرم را به آرامی صدا زدم. وقتی نشست برایش توضیح دادم امروز یا من می میرم یا یکی از بچه ها؛ اما ناراحت نباش در عوض عمر امام طولانی تر می شود. وسط های روز بود که فرزند خردسالم همین جا وسط اتاق دراز کشید و مرد. شب تلویزیون اعلام کرد حال امام خوب است و به زودی مرخص می شود.

شهید احمد کاکا آن اوایل به منافقین گرایش داشت. با اصرار برادرش، او را به تهران و دیدار امام برد. تمایل نداشت اما بالاخره از سر کنجکاوی رفت داخل حسینیه جماران نشست ببیند این پیرمرد حرف حسابش چیست. می گفت دیدم امام انگار فقط دارد مرا نگاه می کند و جمله ای گفت که چهار ستون بدنم را لرزاند: آیا وقت آن نرسیده است جوانان ما از راه اشتباهی که رفته اند برگردند؟

دوستان شهید محمدزمان ولی پور می گفتند وقتی از دیدار امام بر می گشتیم صحبتها به همراهان امام کشیده شد که آن بالا موقع سخنرانی، اطراف ایشان نشسته بودند. محمدزمان با تعجب میگفت: آن بالا که غیر از امام کسی نبود! هر چه اصرار کردیم و نام افراد را بردیم فایده ای نداشت. محو امام شده بود و کسی را ندید.

حاج حسن مهدیزاده، پیرمردی با صفا و خادم الشهداءست. می گفت روزهای آغاز جنگ، شور اعزام به خط را داشتیم. موقع آموزش، دستم به شدت آسیب دید و باید گچ گرفته می شد. با این وصف جبهه را از دست می دادم. حالم گرفته شد. ناگهان خبر دادند فرصت دیدار با امام فراهم شده است. گفتم این سید خدا اگر نگاهی کند هم دستم خوب می شود و از جبهه نمی مانم. امام موقع سخنرانی انگار فقط دست مرا می دید. طاقت نیاوردم و زیر گریه زدم. بعد از این همه سال هنوز هم اگر دردی سراغ دستم می آید سرش داد می زنم برو! این دست شفا گرفته چشمان امام است.

چند فرمانده و بیسیم چی شهید را سراغ دارید دقایق حساسی که کار بیخ پیدا می کرد و کار تمام بود، آخرین تماسشان با مقر این جمله بود: سلام ما را به امام برسانید و بگویید تا آخر ایستادیم. یکی اش عبدالحمید انشایی، دیده بان ارتش بود. دشمن را که در چند قدمی خود دید، گرای موقعیت خودش را به توپخانه داد و خواست که محکم آنجا را بکوبند. آخرین پیامش این بود: به امام و مادرم بگویید شیاکوه لرزید، اما انشایی نلرزید.

حسین اسدی برادر دو شهید بود. یک بار در ملاقات با امام تصویری از خودش را برد تا امام زیرش را چیزی به یادگار بنویسد. امام نوشت: خداوند این شهید سعید را رحمت فرماید. گفتند لابد امام گمان کرد حسین عکس برادر شهیدش را به ایشان نشان داده. جنگ هم تمام شد برای حسین اتفاقی نیفتاد تا سال 88 همراه با نورعلی شوشتری به سیستان رفته بود که در انفجار تروریستی جامه سرخ به تن پوشید و آسمانی شد.

فرماندهان نظامی آمدند پیش امام مشورت که قرار است عملیات بزرگی در غرب شوش انجام دهیم؛ اما گویا دشمن بو برده و احتمال شکست وجود دارد. به آرامی پاسخ داد: بروید با توکل بر خدا شروع کنید، شما پیروزید. اصرار کردند استخاره بگیرد نپذیرفت و جمله اش را تکرار کرد. با توکل بر خدا آغاز کردند. فتح المبین به یکی از بزرگترین عملیاتهای تاریخ جنگ تبدیل شد.

داشت از پاریس بعد از سالها تبعید و مبارزه به وطن باز می گشت. مهمترین رویداد قرن در شرف وقوع بود. همه رسانه های دنیا پرواز انقلاب را لحظه به لحظه پوشش می دادند. رهبران مبارز غرق در اضطراب بودند. ممکن بود هر حادثه ای برای امام رخ بدهد. شاه و حامیانش از هیچ جنایتی ابا نداشتند. خبرنگار آمد کنار امام و پرسید چه حسی دارید؟ خونسرد و آرام پاسخ داد: هیچ!

سال 42 امثال شیخ محمود حلبی او را مسخره می کردند مگر میشود بر حکومتی با این همه تجهیزات و سلاح و زور و قساوت پیروز شد؟ 21 بهمن 57 آیت الله طالقانی به اصرار اطرافیان با امام تماس گرفت و خواهش کرد دستور شکستن حکومت نظامی را لغو کند. عمال شاه قرار است چنین و چنان کنند. پاسخ امام را که شنید فقط گریه کرد: اگر این دستور از طرف صاحب الامر(عج) باشد چه؟

دشمن از پنج استان مرزی وارد شد و 14 هزار کیلومتر از خاک کشور را به اشغال در آورد. شرایط ابتدایی انقلاب بود و نیروهای مسلح از آمادگی لازم بی بهره بودند. همه مسئولان کشور به تلاطم افتادند جز امام که خونسرد بود و فرمود: دیوانه ای آمده است و سنگی انداخته است!

گفت حصر آبادان باید شکسته شود، شد، آزادی پاوه، مهران، جزایر مجنون.... گفت و شد. صدای شکسته شدن استخوانهای کمونیسم را هم او به گوش رهبران بلوک شرق رساند.

حجت الاسلام رحیمیان می گفت در مسجد سلماسی که امام درس میداد به مرور جمعیت طلاب زیاد شد. هر چه از امام خواستیم روی صندلی برود یا بالای منبر بنشیند عقبی ها هم او را ببینند نمی پذیرفت. نهایتا قبول کرد فقط یک پله از منبر بالا برود. رفت و نشست. همان روز اول نگاهی به جمعیت انداخت و یک جمله گفت: انسان هر چقدر که بالاتر می رود زمین خوردنش سخت تر است. کلام امام مقلّب القلوب بود. نیم ساعت صدای گریه جمع قطع نمی شد.

مثل شاهرخ ضرغام، مثل سیدحمید میرافضلی و... چقدر جوانان این مملکت را سراغ دارید گذشته متفاوتی داشتند و دم مسیحایی امام احیایشان کرد؟ بی دلیل نیست که درباره اش گفته اند: روح خدا بود در کالبد زمان.

پیر خمخانه عشق که انتظار لقاءالله و وعده وصالش در نیمه خرداد را نوید داده بود و آروزی حشر با بسیجیانش را داشت مربی فطرتهای خفته ای بود که آخرالزمان مادی زدگی و لذت جویی و غفلت و هرزگی را از شاهراه یومنون بالغیب، با ملکوت کربلای 61 هجری پیوند داد: "  آنچه برای این‌جانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت‌طلبی این عزیزان که سربازان حقیقی ولی‌الله‌الاعظم ارواحنا فداه هستند می‌باشد و این است فتح‌الفتوح."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرشته اجابت دعا و پیرزن پرحاشیه!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۲، ۱۰:۳۵ ق.ظ

photo_2023-04-16_08-33-59_4lf3.jpg

 

پیرزن آهی  از ته دل کشید که چرا عمری از او گذشته و دعاهایش اجابت نشده است؟!

فرشته اجابت دعا فرود آمد و پرسید: مگر چه دعایی کرده بودی؟

گفت: دلم می خواست همسری نصیبم شود مهربان و صبور، تندی ها و بد زبانی های مرا تحمل کند و چیزی نگوید، نجیب و سر به زیر باشد، پولش از پارو بالا بزند، قد بلند و جوان و رشید باشد، سالم و قوی باشد، عضلات بدنش خیره کننده باشد، شهرت داشته باشد، حرف که می زند لهجه نداشته باشد، خوش سخن و با سواد باشد، قیافه جذاب داشته باشد، خوش تیپ و خوش لباس و خوش رفتار باشد، از همه مردهای فامیل سر باشد، از شهری بزرگ و مهم آمده باشد، عاشق من باشد، شغل مهمی داشته باشد، به گذشته من کاری نداشته باشد، برایش مهم نباشد عروس با دست خالی به خانه بخت می رود، خانه ای بزرگ تدارک ببیند، انتظار نداشته باشد کار خاصی در خانه انجام بدهم، همیشه مرا به سفر ببرد، هر چه می خواهم جز چشم نگوید و... آرزو کردم یا چنین شوهر با کمالاتی نصیبم شود یا اصلاً هیچ!

اکنون سالها گذشته است و در غربت و تنهایی کپک زده ام!

فرشته اجابت دعا لبخندی زد و گفت: مادر جان! دعایت همان بار اول اجابت شد! قرار نیست در این دنیا همه به هر آنچه که دلشان خواست برسند. یکی سرمایه عظیم طلب می کند. کوششی به خرج میدهد، خدا به مالش برکت می دهد؛ اما به هر آن چه رسید قانع است. یکی نمره بیست می خواهد، نوزده هم که می گیرد خدا را شکر می کند. اشکالی ندارد که انسان اهداف بزرگی داشته باشد اما اگر به آنچه خواست نرسید با کمترش کنار می آید.

فلسفه تربیتی خدا این است که انسان ها با نقصی در زندگی خود آزمایش می شوند. هیچ کس صد در صد به همه رویاهایش نمی رسد.

کاش برای رسیدن به ایده آل هایت دعا می کردی اما به یک پله پایین تر هم قانع و شاکر بودی و به قسمت و مصلحت خدا ایمان داشتی. دعا کردی یا همه یا هیچ! هیچش اجابت شد چون منطقی تر و به حقیقت نزدیک تر بود.

تغییر در زندگی، مستلزم تغییر در باورها و افکار است.

تکمله:

تفکر همه یا هیچ یک از تفکرات منفی است که در افراد مبتلا به اختلال پانیک، افسردگی یا سایر مشکلات مربوط به اضطراب رایج است. وقتی به صورت همه یا هیچ فکر می کنید، نظرات خود را افراطی بیان می کنید. همه چیز - از نگاه شما به خودتان تا تجربه زندگی - به عبارات سیاه و سفید تقسیم می شود. این باعث می شود که پدیده ها اصطلاحا در نظرتان خاکستری نباشد.

تفکر همه یا هیچ چیز اغلب شامل استفاده از اصطلاحات مطلق است مثلا هرگز یا همیشهاین نوع تفکر غلط همچنین می تواند ناتوانی در دیدن گزینه های جایگزین در یک موقعیت یا راه حل یک مشکل را شامل شودبرای افراد مبتلا به اضطراب یا افسردگی، این اغلب فقط به معنای تصدیق نقص در یک موقعیت خاص است. افرادی که طعمه یک ذهنیت همه یا هیچ می شوند معتقدند که یا کامل باید در زندگی موفق باشند یا کاملاً شکست می خورند.

افراد مبتلا به اختلال پانیک یا وحشتزدگی اغلب مستعد این نوع تفکر هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا