اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غربزدگی» ثبت شده است

با حمایت غرب و سلبریتی ها یک مجرم اقتصادی و اخلاقی نخست وزیر مالزی شد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۲۴ ب.ظ

                                                   انور ابراهیم نخست وزیر مالزی شد

 

انور ابراهیم معاون نخست وزیر مالزی بود. ماهاتیر محمد در قبال گزارشاتی که از سوی پلیس درباره فساد اخلاقی و مالی معاون خود دریافت میکرد بی اعتنا بود. به مرور رسانه ها نیز اخباری در این خصوص منتشر نمودند. بالاخره ماهاتیر محمد طی جلساتی خصوصی به بررسی گزارشات پلیس و حتی مواجهه با شهود پرداخت و یقین حاصل کرد معاونش که به شدت ژست مذهبی گرفته و خود را مقید جلوه میدهد مبتلا به روابط جنسی با مردان و زنان متعدد است. او باز هم از برخورد با وی ابا ورزید و مساله را با سران حزب مطرح نمود. آنها هم بعد از بررسی به صحت ادعا و اسناد پلیس پی بردند و فساد مالی و اخلاقی او را تایید نمودند.

ماهاتیر معاونش را مجبور به استعفا کرد. او در دادگاه نیز محکوم شد و به زندان افتاد؛

اما

انور ابراهیم به حزب مخالف دولت پیوست و به راحتی توانست رهبری منتقدان و معترضان را بر عهده بگیرد و مدعی شود که همه این اتهامات دروغی سیاسی برای کنار زدن او از قدرت بوده است. در حالیکه اساسا این اتهامات و تبعات آن از سوی حزب متبوع خودش صادر شده و در دادگاه به اثبات رسیده بود.

انور با آمریکا و انگلیس و... نیز رابطه خوبی داشت. آنها هم که وجود یک مالزی قوی را متضاد با منافع غرب در منطقه آسیای شرقی میدانستند به حمایت رسانه ای از او پرداختند و سلبریتی ها را بر ضد حزب ماهاتیر محمد تحریک نمودند. مردم در تصمیم گیری دچار سردرگمی شدند و بالاخره حزب او توانست رای قابل توجهی به دست بیاورد. 

امروز پادشاه مالزی برای اتمام مناقشات بین احزاب طی حکمی انور ابراهیم را به نخست وزیری مالزی منصوب کرد.

برای جامعه اسلامی زشت و ننگ است که رسانه های بیگانه افکار و آرای مردم را جهت دهی کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درآمدی بر آینده اغتشاشات در ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۱۴ ب.ظ

فیلم ماجرای نیمروز 1 دانلود و تماشای رایگان | فیلیمو

 

ایران بعد از انقلاب بارها تجربه شورشهای خیابانی و حتی جنگ مسلحانه شهری را داشته که هر یک با مختصاتی ویژه در نهایت به شکست و تغییر وضعیت معارضین انجامید.

اغتشاشات اخیر که از آخر شهریور 1401 آغاز شده متفاوت از همه آشوبهای قبل، با رویکرد شهوانی و جنسی کلید خورد که همچنان جسته و گریخته ادامه دارد.

پیش بینی میشود استمرار وضع موجود، تغییراتی را در آینده کشور رقم خواهد زد که به بعضی از آنها اشاره میگردد:

1- اغتشاشات لااقل تا چهارشنبه آخر سال و نوروز 1402 ادامه خواهد داشت و بعد از آن با توجه به ایام عید و ماه مبارک رمضان موقتا فروکش خواهد کرد. دسیسه دشمن به علاوه سوءتدبیر نهادهای مسئول باعث قبح شکنی از هنجارها و جری شدن تعدادی از جوانهای تربیت یافته فضای مجازی گردیده و آشوبگری را به تفریح آنها بدل ساخته است. با توجه به عدم اقبال عمومی به مطالبات شهوانی این طیف و عدم برخورداری آشوبگران از بدنه اجتماعی، خشونت گرایی و ترور و آسیب زدن به اموال عمومی از طریق حرکتهای موقت چریکی تا مدتها ادامه خواهد داشت و به چیزی شبیه پدیده مانسون تبدیل خواهد شد که صرفا جنبه ویرانگری داشته و دستاورد قابل اعتنایی برای اپوزیسون حاصل نخواهد کرد.

2- نظام در محاسبات خود به اینجا خواهد رسید که بی توجهی به نیازهای غریزی جوانان و الگوبرداری از سیستم آموزشی غرب باعث تربیت جوانان و نوجوانانی شده که هویت خود را در بی هویتی می جویند، میوه کرم خورده فضای فاسد مجازی شده اند و به دلیل فقدان هویت و مسئولیت فردی و اجتماعی و غلیان شهوات جنسی، بالاترین مطالبه آنان در حیطه خشتکشان قرار گرفته و دغدغه ای جز رسیدن به یک تکه گوشت! ندارند. در نهایت با کوتاه تر شدن سالهای آموزش و ایجاد زمینه های ازدواج، درصدی قابل توجه از احتمال بروز آسیبهای اجتماعی و طغیان جنسی دختران و پسران تحریک شده؛ کاسته خواهد شد.

3- شهر قم که در سالهای بعد از انقلاب به رشدی چهاربرابری رسیده باز هم شاهد رشد فزاینده مهاجرت هموطنان و توسعه بیشتر شهر و استان خواهد بود. فضای آرام و معنوی آن برای مردم جذابیت بیشتری پیدا خواهد کرد. به نظر می رسد قم در آینده ای نه چندان دور به پایتخت رسمی کشور بدل شود. گسترش حریم شهری در نهایت دیوار قم و تهران را به هم متصل خواهد کرد.

4- میزان جذب و استخدام نیروهای مسلح افزایش پیدا میکند که این مسأله در کاهش آمار بیکاری نیز اثر مثبت دارد.

5- اشراف اطلاعاتی و تسلط امنیتی نهادهای نظارتی بر زندگی خصوصی مردم به خصوص منتقدان افزایش پیدا خواهد کرد. احتمالا تا مدتها سخن از عدالتخواهی در چارچوب نظام هم به دلیل قرار گرفتن در "برهه حساس کنونی" سرکوب خواهد شد و طبعا بستر مناسب تری برای رشد مخفیانه بعضی تخلفات اقتصادی مثل جریان پتروشیمی میانکاله و... فراهم میشود که البته موقت خواهد بود.

6- آسیب شناسی درباره وجود خلأهای فرهنگی باعث تقویت حرکتهای خودجوش و تازه نفس هنری و فرهنگی در چارچوب انقلاب و رشد و ظهور استعدادهای ناشناس اما بی حاشیه و سالم خواهد گردید. به زودی شاهد روی کار آمدن نسل جدید هنرمندان و تحولی شایان در عرصه آثار و محصولات فرهنگی و عقب رانده شدن طیف سلبریتی خودباخته و وطن فروش خواهیم بود.

7- گفتمان اصیل عدالتخواهی فارغ از برخی سوءاستفاده ها برخاسته از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و ادبیات و دغدغه های رهبری معظم انقلاب است که ریشه ای عمیق در منابع و اندیشه دینی دارد. بازخوانی گفتمان امام و رهبری و تقویت زیرساخت های فکری جریان انقلاب به مرور باعث تقویت باورهای علوی مردم در اقبال به حکمرانی سالم و جامع دینی در همه زمینه های اجتماعی خواهد گردید. به یقین در آینده با معرفی صحیح و کامل آداب و آیین دین در عرصه های اجتماعی و حاکمیتی، امربه معروف و نهی از منکر به عنوان اصل مترقی دین در اصلاح و رشد جامعه منجر به برجسته سازی قبح همه گناهان اجتماعی از رانت و تبعیض و غارتگری تا بی عفتی و کشف حجاب گردیده و زمینه سالم سازی محیط زندگی و دفع خبائث اجتماعی را فراهم می آورد.

حرف آخر:

سالها همه مسئولان و صاحبان تریبون اعلام نمودند که هدف دشمن در سالهای بعد از جنگ، اندلس سازی ایران برای فروپاشی حاکمیت اسلامی است اما هیچ نهاد و مرکزی برای پیشگیری از ظهور چنین پدیده ای برنامه عمقی و راهبردی نداشت و اغلب شعارها و ادعاها در سطح فعالیتهای روتین و بی تأثیر و روبنایی باقی ماند.

اگر کمی دیگر روند فعالیتهای مخرب دشمن در عرصه های هنری و خبری و فکری ادامه پیدا میکرد امکان ابتلای بخش عمده ای از بدنه نیروهای متدین به پوچی و بی تفاوتی و غوطه ور شدن در شهوات و کسب حرام و... بسیار بالا بود و به معنای واقعی کلمه، ایران به اندلس تبدیل میشد.

بلوای زودهنگام جنبش زیرشکمی معدود جوانان لمپن علاّف و شکم سیر و شهوت پرست با مطالبات مضحکی در سطح سلف مختلط و آغوش رایگان و بوسیدن جنس مخالف در خیابان فارغ از انحرافی که در جریان مطالبه گری مردم رنج کشیده ایجاد کرد و حتی مورد تمسخر فعالان کهنه کار سیاسی در طیف نهضت آزادی واقع شد، زنگ خطر تکرار دوباره واقعه اندلس را به صورت عینی به صدا درآورد که در نهایت باعث بیدار باش دلسوزان حقیقی انقلاب و رفع برخی آسیبها و بیمه شدن نظام برای سالهای متمادی خواهد گردید. بخش مهمی از وضعیت امروز نتیجه خروج نظام از آموزه های اسلام و خط انقلاب اسلامی است که در بلندمدت با احیای گفتمان عدالت و تسرّی احکام دین در همه اجزای حاکمیت و از بین رفتن فقر و فساد و تبعیض و رانت و تزویر اصلاح خواهد شد. تمدن اسلامی زمانی محقق میشود که رویکرد دینی نظام از حالت کج دار و مریز خارج شده و سبک زندگی اسلامی در دایره صاحبان قدرت و مکنت نهادینه شود.

فتنه به معنای عام به هر نوع امتحان و ابتلای اجتماعی اطلاق میشود. خدا رحمت کند مرحوم فلسفی را که در روز 12 بهمن 57 قبل از سخنرانی امام در جمع سران مبارز انقلاب در مدرسه علوی تهران به منبر رفت و بیانش را با این حدیث شریف امام صادق علیه السلام آغاز کرد:

تمنوا الفتنه، ففیها هِلاک الجبابره و طهارة الارض من الفَسِقَه...

ما  از فتنه های تند روزگار ترسی نداریم که غایت آن به نابودی دشمنان دین و ملت ختم خواهد شد اگر بر سر میثاق ایمانی خویش با خدا استقامت بورزیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظام در آستانه فروپاشی است

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۳۵ ق.ظ

photo_2022-11-17_10-29-07_2knl.jpg

 

این بابا اولین نفر و آخرین نفری نیست که ادعا میکند نظام در حال واژگونی است. حالا رفقا متلک انداخته اند که باید ساقی اش را عوض کند که البته از باب مزاح است. بماند که از ابتدای انقلاب هم عده ای همواره میگفتند این نظام خانه پرش یکی دوماه دیگر سرنگون میشود. فتنه78 و 88 و 96 و 98 هم همچنین.

این مدت با افراد مختلفی از طیف معترض یا اغتشاش گر همصحبت شده ام که واقعا تصورشان بر این است نظام در حال از بین رفتن است. حالا با این که فردای فروپاشی فرضی نظام قرار است چه اتفاقی بیفتد و با هجمه دهها گروهک مسلح و غیر مسلح تجزیه طلب و ... چه بر سر ایران می آید حرف دیگری است اما عجیب است این بندگان خدا حتی اینقدر زحمت فکر به خودشان نمیدهند که ببینند نظام اساسا از تمام ظرفیتهایش برای کنترل آشوب به هر دلیلی تا کنون استفاده نکرده است. به تعبیر بعضی دوستان، نظام در حال لاس زدن با معترضین و برخی اوباش است. حتی بعضی لیدرهای آشوبگر آزاد شده اند و دوباره به کف خیابان بازگشته اند. چرایی این بحث بماند برای بعد.

اما

اینکه چرا عده ای را چنین وهمی گرفته، شبیه همان بابایی که میگفت آمریکا یک دکمه را فشار دهد ایران از بین میرود، بر میگردد به فضای فکری و خبری محدود و تنگی که در آن به سر می برند.

حقیقت آن است که مدعیان آزادی با دست خود، خودشان را در حصر کُشنده و ملال آور رسانه ای به بند کشانده اند خودشان اخباری که خوششان می آید را پشت سر هم تولید و پمپاژ میکنند، خودشان به هیجانات مطلوب دست میزنند و خودشان هم آن چه را که در حصار رسانه ای خود ایجاد کرده اند باور کرده و بر مبنای آن دست به تحلیل میزنند.

اینکه میبیند بعضی سلبریتی ها که ممکن است آدم بدی هم نباشند اما این روزها بی اعتنا به خیل عظیم بسیجیان و مامورانی که در بلبشوی بی قانونی اوباش به خاک و خون کشیده شده اند پی در پی نظام را به کشتار معترضین متهم می سازند، یا اساسا عده ای در توهم خوداکثریت پنداری محبوس مانده اند و باورشان شده است نظامی که مبتنی بر ایثار و شهادت و فرهنگ مقاومت و نشأت گرفته از نهضت عاشوراست و ابرقدرتهای ستمگر عالم را به چالش کشیده است با هیاهوی چند جوانک شهوتی که اوج دغدغه شان فراتر از محیط خشتکشان نمیرود به زودی فرو خواهد پاشید، ناشی از همین قطع ارتباط با فضای رسانه ای مستقل و یا لااقل تحقیق از منابع غیرهمسو ست.

به مدعیان آزادی بیان و قلم و اندیشه و رسانه پیشنهاد میشود محض تنوع هم که شده از فضای آکواریومی و پاستوریزه خبری که مثل پیله دور خود کشیده اند بیرون خزیده و گاهی هم از منابع خبری و رسانه ای و تحلیلی غیرمعاند و بیطرف ارتزاق کنند بلکه فکر و ذهنشان کمی به سوی واقعیتها تمایل پیدا کند. معترضین خودشیفته بالاشهری بی دردی که مطالبات بر حق مردم را از حیطه نیازهای زندگی به ارضای هوسهای غریزی خود سوق داده اند طبیعی است که از دایره واقعیتهای جامعه فاصله ای شگرف داشته باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ترور رسانه ای قطر و هشداری به تشیع لندنی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۴:۵۷ ب.ظ

 کاریکاتور نژادپرستانه نشریه فرانسوی علیه تیم ملی قطر +عکس

 

غرب از اساس با اسلام مشکل دارد. درست است که در دو راهی بین اسلام حقیقی و اسلام التقاطی طرف دومی را میگیرد اما دستش برسد متاثر از تفکر صهیون، بنای ویرانی ساختار دین را دارد.

هر چقدر هم دچار خودباختگی شویم و بخواهیم برای خوشآمد غرب، دم تکان دهیم و خوش رقصی کنیم باز هم آنها حتی با اسلام شناسنامه ای نیز مشکل دارند. قطر از اسلام صرفا نام و نشانی صوری به همراه دارد. آسیبی به منافع غرب نمی رساند و نوکر آمریکا محسوب میشود. باز هم کاریکاتوریست غربی برای تخریب وجهه کشورهای اسلامی و دامن زدن به اسلام هراسی، کاریکاتوری ترسیم میکند که بازیکنان تیم ملی قطر -که اصلا معلوم نیست در دنیای واقعی اصالت قطری داشته باشند- عده ای تروریست مسلح هستند.

غربی دارد این گونه ادعا میکند که خودش معدن صدور تروریست به سراسر عالم و حمایت و تجهیز معارضین مسلح تکفیری است. غربی که جنایات محیرالعقول صربها در سایه سکوت منفعلانه دولتهای مدعی تمدن و آزادی و حقوق بشر، تا قرنها روی هر سفاک جنایتکاری را سفید کرده است.

این حرفها را زدم برای بعضی حامیان تشیع لندنی که گمان میکنند وظیفه ما صرفا عزاداری برای اهل بیت است و اگر کار به کار غرب نداشته باشیم آنها هم کاری به کار ما ندارند. عبرت بگیرید تا روزگارتان عبرت دیگران نشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نهی از منکر با طعم آغوش رایگان!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۳۱ ق.ظ

لزوم توجه به احیای امر به معروف و نهی از منکر در زمینه حجاب

 

چند روز پیش طبق معمول از باب صرفه جویی در مخارج، سوار اتوبوس شدم که بروم منزل. نزدیک ساعت یازده صبح بود. در مسیر خانه ما سه دانشگاه قرار دارد و طبعا بعضی ساعتها مصادف می شود با حضور انبوه دانشجویان در اتوبوس که گاهی، تأکید میکنم گاهی، شاهد صحنه هایی نامتعارف از حرکات جلف بعضی دخترها و پسرها هستیم. بندگان خدا که اینطور در هم می لولند سن ازدواجند و به اقتضای طبیعت خود و البته هیجانات و غلیان هایی که در بمباران تصاویر و مطالب ناهنجار مجازی تشدید و تحریک می شود در حال انفجار هستند.

مبنایی ترین کار نظام در عرصه فرهنگ به جای چاپ کتاب و پوستر و ساخت کلیپ باید بستر سازی برای تشویق به ازدواج و از بین بردن موانع آن از جمله سختی معیشت و طولانی بودن سالهای تحصیل و نظام وظیفه باشد.

بگذریم.

آن روز داخل اتوبوس غرق در گوشی همراه بودم که صدای جر و بحث شدیدی از سمت عقب اتوبوس که خانمها می نشینند بلند شد. یواش یواش همه مردها هم برگشتند و پشت سر را نگاه کردند. صداها هی بلند و بلندتر می شد. آن گونه که فهمیدم خانمی به یک دختر دانشجو که حجاب مناسبی نداشت تذکر داد. او شروع به جر و بحث کرد. بعد چند دختر دانشجوی دیگر به حمایت از دوستشان برخاستند و با الفاظ رکیک شروع به فحاشی به آن خانم میانسال کردند. بعدش هم دو سه نفر روسری هایشان را بالکل برداشتند و رجز خواندند که حالا میخواهی چه کار کنی و...؟!

دلم برای آن خانم سوخت. شرافت و پاکدامنی اش مورد هجمه و وهن آن دختر بچه ها قرار گرفته بود و هاج و واج نگاهشان می کرد.

نتوانستم سکوت کنم.

بلند شدم و رفتم طرف عقب اتوبوس حد فاصل صندلی آقایان و قسمت زنانه ایستادم. به یکی از دخترهای کشف حجاب کرده گفتم:

حجابتو درست کن.

رو سری را گذاشت سرش.

نفر کناری اش روسری را برداشت.

صدایم را بردم بالا و سرش داد زدم: بذار سرت!

سریع روسری اش را درست کرد. یاد حرف بعضی دوستان افتادم که می گفتند تو وقتی لباس شخصی هستی تیپت عین مامورهاست و وقتی عصبانی می شوی قیافه ات خیلی ترسناک می شود.

یکی دو ثانیه هم نگذشت که دوستان آن دو دورم حلقه زدند و هر کس در حمایت از آنها به تندی چیزی می گفت:

  • هر کی هر حجابی داشته باشه به کسی ربطی نداره مساله شخصیه. مگه من با چادر این خانم کار دارم؟
  • یه ماه دیگه نظام سقوط میکنه میخواین چه کار کنین؟
  • حالا ما حجاب کنیم همه چی درست میشه؟ دیگه مشکل ندارین؟

و....

داشتم جواب تک تک شان را میدادم که یکهو اتوبوس ترمز گرفت. من که دستم به جایی بند نبود تعادلم را از دست دادم و پرت شدم توی بغل دختر رو به رویی. زود خودم را جمع و  جور کردم و آمدم عقب.

یک دختر چادری هم بود که از آنها حمایت می کرد. از این تیپ شخصیتهایی که درباره شان گفته اند آدم را برق بگیرد اما جوّ، نه!

دستم را کشید عقب و گفت: اسلام شما اجازه میده اینقدر به نامحرم نزدیک بشید؟!

خودش که دید اتوبوس ترمز گرفت. آن لحظه جوابی به ذهنم نرسید.

شروع کردم به ادامه بحث با آن دخترها:

  • کو تا یک ماه دیگه؟ باشه هر وقت نظام پاشید تو هر جور دوست داشتی حجاب کن. ضمنا آخوندا چیزی رو بگیرن پس نمیدن خیالت تخت! این نظامم سقوط نمیکنه.
  • قانون مملکتو باید رعایت کرد. راننده نمیتونه بگه من زیر بار حرف زور نمیرم کمربند نمیبندم، جریمه میشه.
  • حریم شخصی مال تو خونه ست برو با مایو باش بیرون اومدی دیگه به همه مربوطه چون حریم عمومیه.
  • اونایی هم که دزدی و اختلاس میکنن قانون شکن هستن. وقتی برخورد بشه همه شون میگن خب که چی؟ ما رو گرفتید مشکلات مملکت حل شد؟
  • تو نمیخواد به من درس شجاعت و یقه گیری از مسئولینو بدی به اندازه سالهای عمرت احضاریه دادگاه دارم.

و....

که اتوبوس باز هم ترمز گرفت و دوباره پرت شدم تو بغل دختر جلویی.

باز خواهر جوّگیر ما دست مرا کشید که اسلام اجازه میده این قدر به نامحرم ...؟

این دفعه جوابش آمد توی ذهنم.

گفتم: مگه آغوش رایگان نیست؟!

فوری یکی شان گفت: ما از اونهاش نیستیم. یکی دیگر گفت: مادر من چادریه سر سفره پدر مادر بزرگ شدیم و ...

فرصت خوبی بود. گفتم: مادر شما بزرگوار هست و جاش توی بهشت، خود شما هم شاید از امثال من به خدا نزدیک تر باشید شکی نیست اما بی حجابی و قانون شکنی شما داره راه اون دخترای هرزه رو باز میکنه و میدون میده به پسرای هیزی که بی حجابی شما در واقع آزادی اونهاست و دارن کیف میکنن. شما مطالبات اصلی مردم از مسئولینو به انحراف بردید. هزارتا درد هست توی این مملکت افتادید دنبال نخود سیاه ...

تقریبا همه شان وسطهای صحبت، رو سری هایشان را درست کردند ولی یک ایستگاه قبل از دانشگاه پیاده شدند. شاید ترسیده بودند که کسی ردشان را بگیرد، شاید هم خواستند اینطوری بی اعتنایی کرده و لجشان را خالی کنند، نمی دانم. ولی مشخص بود همه شان با هم همفکر و همنظر نیستند.

نفر آخر که داشت پیاده میشد گفت: مسواک هم بزنید بد نیست! اولش فکر کردم دارد مسخره می کند. زود گارد گرفتم و گفتم: برو عروسک بازیتو بکن باریک الله!

ولی ... راست می گفت بنده خدا. ساعت نزدیک یازده بود. من صبحانه نخورده بودم. شام دیشب فلافل بود و دل پیچه عجیبی داشتم. دهانم بو میداد. یاد سالهایی افتادم که هر روز به تهران رفت و آمد داشتم. همیشه عصرها موقع بازگشت صندلی جلو می نشستم. قبلش وقت ناهار حسابی پیاز می خوردم. راننده شروع میکرد به حرف زدن و بد و بی راه گفتن به چپ و راست مملکت، تا دهان باز میکردم و جواب میدادم زود تسلیم می شد و دیگر چیزی نمی گفت! خودم می فهمیدم که پیاز چقدر در پیروزی در مناظره ها میتواند نقش آفرین باشد! و میگرفتم تخت میخوابیدم تا خود قم.

آن دختر ولو قصد کنایه داشت حرفش درست بود و من نباید رو ترش می کردم. همه باید انتقاد پذیر باشیم. به خصوص مسئولینی که به محض شنیدن انتقاد شروع به پرونده سازی و زیرآب زنی میکنند.

بعد از رفتنشان نشستم روی صندلی خودم. دو سوم مسافرها شروع کردند به تشکر و دست مریزاد که چقدر خوب کردی از آن خانم حمایت کردی، چقدر خوب و منطقی جوابشان را دادی، اینها نجابت ندارند، پر رو شدند، یکی باید جلویشان در می آمد و ....

توی دلم گفتم میمردید نارضایتی تان از آن دخترها را به خودشان می گفتید؟ توّهم برشان ندارد که کسی مخالفشان نیست.

ترجیح دادم آن چند دقیقه باقی مانده تا منزل را توی خودم باشم. من تجربه تبلیغ در سطوح دانشگاهی و مراوده با جوانها را داشته ام. روحیه اعتراضی و عدالتخواهانه ام همراه با شیوه طنز و مزاحی که در گفتار و رفتار دارم معمولا برای جوانها و نوجوانها جذاب بود و اغلب در اردوهای دانشجویی با رضایت آنها توأم می شد. گاهی آدم باید خودش را شماتت کند. امثال من نباید عرصه های تبلیغ را رها می کردیم. قصور مسئولان به جای خود، تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن درست، بی مبالاتی برخی پدر مادرها هم همینطور؛ اما... خدا آن دنیا امثال مرا هم بابت غفلت بعضی جوانها چوب خواهد زد.

غرق در همین فکرها بودم که اتوبوس به ایستگاه مقابل مسجد محلمان رسید. باید پیاده میشدم. قبل از من اغلب مسافرها پیاده شده بودند. سه چهارنفری هنوز نشسته بودند. کارت اتوبوس را که کشیدم جوانی ریش پروفسوری با لبخندی شیطنت آلود گفت: حاج آقا! امر به معروف شیرینی داشتی، نوش جونت، رزق امروزت بود، خدا قسمت ما هم بکنه!

راننده هم چشمکی زد و رفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی بادکنک اصغرآقا می ترکد!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۱، ۰۳:۴۴ ب.ظ

به دنبال ماجرای سرقت ایده فیلم «قهرمان» که مدتی پیش مطرح شد، حال اتهامات جدیدی در خصوص سرقت هنری فرهادی از سوی سینماگران مطرح شده است که اعتبار هنری این فیلم‌ساز مطرح را زیر سوال می‌برد.

 

حالا فقط چند هنرجوی گمنام نیستند که در سطح فضای مجازی مدعی سرقت ایده های هنری شان توسط یک کارگردان مشهور و پرادعا باشند، از حمید نعمت الله تا ترانه علیدوستی هم در مصاحبه هایی رسمی بر صحت این ماجرا تأکید داشته اند.

اصغر فرهادی جوجه روشنفکر پرهیاهو و مدعی که دنبال آوازه ای جهانی به قیمت نفی و تحقیر فرهنگ ملی خود بود این روزها با رسوایی بزرگی مواجه شده است. یاد مقاله معروف شهید آوینی درباره محسن مخملباف می افتم که در وصفش این گونه نوشت: "وقتی بادکنک می ترکد"!

جریان روشنفکری، جریان پهلوان پنبه هایی است که با ورود به هر عرصه داعیه انالرجل سر داده و با خودبرتر بینی و تحقیر دیگران درصدد کسب جایگاهی ویژه و خاص برای خویشند در حالی که طبلی توخالی بیش نیستند.

اصغر فرهادی از آن دست روشنفکرنماهای غربزده و بادکنکی بود که با ژستی فریبنده اما پوشالی، همه را به راه خود فراخوانده و حق و حقیقت را خلاصه در نفی آداب و فرهنگ ها و رهایی از بند عقاید دانسته و قدم در مسیر پوچی و خودباختگی را افتخار قلمداد می نمود. اصغر فرهادی مدعی بود در راه احقاق حقوق زنان در حال مبارزه است اما ثابت شد که برخلاف شعارهای پرطمطراقش خود متجاوز به حقوق دیگران و سارق ایده و حریم اندیشه و هنر انسان های بی رسانه است که از قضا بخش اصلی آنها را دختران و زنان تشکیل می دهند.

لینک زیر را که حاوی مصاحبه هایی در افشای ماهیت این شخصیت کذایی است بخوانید:

https://www.rajanews.com/news/362128/%D8%A7%D8%B5%D8%BA%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%BA%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%DB%8C%D8%A7-%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D9%82-%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D8%9F-%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86

  • سیدحمید مشتاقی نیا

داد پاپ هم درآمد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۳ آبان ۱۴۰۱، ۰۷:۲۶ ق.ظ

photo_2022-11-04_06-21-37_6s4n.jpg

 

آش آزادی های حیوانی غرب به حدی شور شد که داد پاپ هم درآمد. او برای چندمین بار است که روحانیون و مردم را از تماشای فیلمهای مستهجن نهی نموده و این نوع تصاویر را منافی سلامت عمومی تلقی می نماید.

غرب در سراشیب سقوط تمدنی است و بزرگان و اندیشمندانش از غریزه محوری و خودکامگی ذیل عنوان آزادی به ستوه آمده اند.

پاپ، تماشای فیلمهای پورن را مسبب اغوای شیطان و آلودگی به گناه می شمارد؛ درست برخلاف مسیر فرهنگی غرب که اصالة اللّذه را معتبر دانسته و بر تنور شهوت و تمایلات جنسی می دمد. شکی نیست فرو رفتن در باتلاق مادیات، اعم از زراندوزی و حرص و حسد و شهوت و شهرت و ... انتهایی جز بطالت و سقوط و هلاکت نخواهد داشت. انسان ذاتا تعالی طلب است و استفاده غیر عادی و افراطی از نعمات و داده های عالم خلقت باعث گمراهی، افسردگی و احساس پوچی درونی خواهد شد.

در تصویر فوق بخشهایی از سخنرانی پاپ را در این خصوص میخوانید اما خوب است در لینک زیر به ثمره آزادی و انسان محوری با نگرش مادی غرب نیز سرک بکشید. سوییس به عنوان مهد رفاه و خوشی و عافیت طلبی و صلح جویی گرفتار آمار قابل توجه خودکشی است:

https://www.jahannews.com/news/817716/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%82-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D9%81%D9%87-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%88-%D8%A8%DA%A9%D8%B4%DB%8C

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پزشک در ردای نخست وزیر

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۶:۳۴ ب.ظ

 

پزشک در ردای نخست وزیر، کتاب قطور خاطرات ماهاتیر محمد است که مطالعه آن را به تازگی به اتمام رسانده و میتوانم قرص و محکم مدعی شوم که یکی از بهترین کتابهایی است که تا کنون خوانده ام و به شما نیز توصیه میکنم از مطالعه این کتاب ارزشمند لذت ببرید.

ماهاتیر محمد عالم دین نبود؛ اما در همان حد شناختی که از دین داشت ملتزم بود تا به احکام و دستورات و سبک زندگی دینی پایبند بوده و به دانسته هایش عمل کند. بر خلاف بعضی دانش آموختگان درس دین مانند حسن روحانی که درست بر خلاف جهت درس هایی که خواند و مشی و هدفی که دین از حاکمیت بر جامعه دنبال می کرد حرکت نمود.

ماهاتیر محمد از آیه واعدّوا لهم مااستطعتم من قوه این موضوع را نیز برداشت نمود که جامعه اسلامی در همه جهات نه فقط در عرصه نظامی باید مستقل و قوی بوده و هیچ گونه وابستگی به اجانب نداشته باشد. اینگونه شد که مالزی فقیر و حقیر را به کشوری پیشرفته با جهش اقتصادی و بهبود وضع معیشتی مردم تبدیل ساخت.

او در ابتدای جوانی به غرب ایمان داشت و تصور می کرد راه نجات و پیشرفت ملتها در پیروی از غرب شکست ناپذیر است اما دیری نپایید که به تجربه دریافت غرب شکست پذیر و پوشالی است و اساسا مخالف پیشرفت و ترقی و تعالی ملتهاست و از ورود به عرصه بین الملل هدفی جز چپاولگری ندارد. دیدگاههایی که او به تجربه در شناخت آمریکا و اروپا به دست آورد باید در سطح وسیعی منتشر شده و مورد بازخوانی قرار بگیرد.

جامعه مالزی از جهاتی به جامعه ما شباهت داشته است. اینکه گاه افکار بزرگ و متهورانه و خلاقانه، مورد رد و تحقیر بعضی خواص و عوام قرار می گیرد. تولید خودروی ملی و ساخت هواپیما و توسعه بنادر و ارتقای دانش و علم اندوزی از جمله طرح هایی بود که به محض انتشار آن مورد هجو و تمسخر افرادی قرار گرفت که نه تنها خودشان قدم مثبتی در راه خدمت و استقلال بر نمی دارند بلکه مبتلا به بیماری خودتحقیری هستند و تلاش می کنند بقیه را هم از انجام کارهای سخت و بزرگ منصرف سازند.

جالب است بدانیم مخالفان و رقبای سیاسی ماهاتیر از هیچ نوع کارشکنی برای شکست طرح ها و برنامه های او اجتناب نورزیدند و به محض کنار رفتنش از قدرت اقدام به توقف طرح های بزرگ ملی نموده و بسیاری از برنامه های اصلاحی او را ناکام گذاشتند و در رسانه ها به تحقیر وی پرداختند و حتی برای برگزاری جلسات سخنرانی او مانع تراشی کردند.

اما... مالزی درخشید و حالا حالاها در بین کشورهای اسلامی در قله پیشرفت و رشد و توسعه به سر خواهد برد.

این تعریف و تمجیدها از شخصیت متفکر و هدفمند و دلسوز ماهاتیر البته به معنای نفی بعضی اشتباهات او در برداشتهای دینی و سیاست خارجی نیست؛ اما مهم همان است که به دانسته های خود از دین و دانش عمل کرد و مالزی مستقل و پیشرفته و در ادامه، ایجاد کشورهای اسلامی غیر وابسته و پیشرفته از دغدغه های دائمی او بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دسته گلی دیگر از مدعیان روشنفکری

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۴۰ ق.ظ

photo_2022-11-01_09-34-34_86tp.jpg

 

دیروز خبری منتشر شد درباره محکومیت یک کارگردان سینما به شلاق و تبعید بخاطر تجاوز به دختری که برای تست بازیگری به دفترش مراجعه کرده بود.

تا همین یکی دو ماه پیش و قبل از ماجرای مهسا و اغتشاشگری اوباش فرهنگی، ذیل عنوان جنبش می تو، سیل خروشان افشاگری زنان سینما درباره تجاوز جنسی همکارانشان در فضای مجازی راه افتاده بود. هر روز خبری منتشر می شد درباره تجاوز فلان کارگردان یا هنرپیشه مرد به فلان بازیگر مطرح یا دستیار کارگردان و ... طوری که این اخبار تهوع آور درباره بعضی به اصطلاح هنرمندان در سطح جامعه به امری عادی و روزمره تبدیل شده بود تا جاییکه بعضی فعالان مجازی به شوخی و جدی می نوشتند زنهایی که در سینما مورد تجاوز قرار نگرفته اند باید اعلام وجود کرده و خبرش را منتشر نمایند!

 جالب آنکه همین جماعت آسیب دیده از هرزگی مردان فاسد و فرصت طلب، بی توجه به زمینه های این تجاوزات و آزارهای جنسی که نهفته در بی حجابی و اختلاط بی دلیل و خارج از عرف زن و مرد است حالا نسخه رهایی ملت را در مخالفت با حجاب و آزادی ارتباط دختر و پسر معرفی می نمایند و جالب تر آن که مدعیان دفاع از حقوق زن نیز در برابر جنایات مکرر مدعیان روشنفکری در تجاوز به زنان و دختران جوان، مهر سکوت بر لب زده اند.

 شعاردهندگان زن، زندگی، آزادی بهتر از هر کسی می دانند احکام اسلام، نجابت و سلامت و آزادی از قید هوسهای جنسی مردان هیز و زندگی شرافتمندانه زنان را تضمین نموده اما با علم به این موضوع باز هم برای لذت جویی و تنوع طلبی خود بر طبل بی قیدی های اخلاقی می کوبند و آزادی را در سخیف ترین ترجمان حیوانی آن معنا می کنند.

یکی نیست به این زنهای طعمه فساد و تجاوز بگوید شما لااقل خودت یک راه درست را صحیح و سالم طی کن بعد به بقیه بگو که پشت سرت قدم بر دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی به زخمهای فرهنگی اعتنا نمیکنید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۲۹ ب.ظ

ببینید / دختر کاملا برهنه ایرانی در تجمعات / چه شعاری می داد؟ + فیلم

 

بر اساس آمار و رصد غیررسمی یکی از مراکز معتبر پایش، مجموع اغتشاش گران سطح کشور در حدود 90 هزار نفر بودند که 95 درصد آنها مجرد، 80 درصد فرزندان طلاق یا مطلقه، 50 درصد دارای سابقه اعتیاد به مواد مخدر یا مشروبات الکی هستند.

85 درصد آنها نیز مرد و پانزده درصد از خانمها بودند.

بی تردید باید اذعان داشت نظام در ماجرای اخیر، چوب بی برنامگی و بی توجهی خود به مبانی و بسترهای فرهنگی را خورده است. ازدواج و محوریت خانواده و سلامت اخلاقی یکی از شاخصه های اصیل شکل گیری جامعه سالم بوده و از طرفی همواره هدف اصلی تهاجم و تخریب رسانه های تبلیغی بیگانه است که اهتمام چندانی از سوی مسئولان بدنبال نداشته است.

حذف دروس زائد از مدارس و دانشگاه، کوتاه نمودن دوران خدمت و زمینه سازی اشتغال از جمله برنامه هایی است که میتواند به نیازهای فطری و غریزی جوانان پاسخ داده و زمینه ازدواج و شکل گیری جامعه متعالی را رقم بزند.

شکی نیست هر چقدر شهوت و اعتیاد گسترش پیدا کند، جامعه دینی آسیب بیشتری دیده و لاابالی گری و ناامنی دامنه گسترده تری پیدا خواهد نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیام روشن یک تحریم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۴۷ ب.ظ

تحریم

 

دولت کانادا اقدام به تحریم بعضی مسئولان جمهوری اسلامی در راستای حمایت از اغتشاشگران نمود که در بین آنها اسامی افرادی چون سعید مرتضوی، علی لاریجانی و جواد ظریف نیز به چشم می خورد.

شاید در نگاه اول اینطور قلمداد شود که دولت کانادا دولتی عقب افتاده و بی اطلاع از فرآیند تقسیم قدرت در کشور است و اطلاع ندارد لاریجانی و ظریف در حال حاضر فاقد مسئولیت هستند و سعید مرتضوی که اصلا مدتی به زندان افتاده بود و بعید است دیگر جایی در هرم قدرت داشته باشد و...

اقدام دولت کانادا یک پیام مهم در خود دارد. غرب برای هیچ یک از مسئولان قبلی و فعلی کشور که همچنان ذیل پرچم جمهوری اسلامی حضور داشته و رسما به دشمن نپیوسته اند نوشابه باز نمی کند! غرب با همه کسانی که در ساختار جمهوری اسلامی و تثبیت آن نقش داشته یا دارند مشکل دارد و در صورت امکان به همه آنها ضربه می زند.

چرا این نکته را گقتم؟

چند روزی است اصلاح طلبان که در شعله ور شدن آتش اولیه آشوب با ارسال پیام های دروغ و تحریک کننده نقش داشتند و خودشان به گوشه ای خزیدند و مرگ جوانان را به تماشا نشستند این روزها که احساس میکنند بساط فتنه و ناامنی در حال جمع شدن است باز به میدان آمده و دنبال امتیازگیری و بر هم زدن دوباره نظم جامعه از طریق تحریک افکار عمومی و طرح شعارها و مطالبات غیرمرتبط با دغدغه های مردم برای شیرین کاری نزد دولتهای غربی هستند.

خواستم به این دوستان یادآوری کنم که اگر فرضا نقشه های فتنه آلود شما به ثمر نشسته و دشمن در این کشور به قدرت و احاطه ای برسد با خود شما نیز که سالهای سال در این مملکت نقش حاکمیتی داشته اید برخورد بدی خواهد داشت. دشمن مثل قوه قضاییه ما نیست که خودش را به ندیدن زده و کسانی که در ایجاد وضعیت موجود و تحمیل خسارت به مردم و نظام نقش داشته اند به راحتی عفو نموده و از سرتقصیراتشان گذر کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای مظلومیت حزب الله

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۱ ق.ظ

شهید آوینی,درباره شهید آوینی,زندگی نامه کامل شهید آوینی

 

برشی از مقاله سید الشهدای اهل قلم، سید مرتضی آوینی:

به راستی که بود که در جریان انقلاب با مشت در برابر تانک ایستاد و گلوله های اسرائیلی و آمریکایی را به جان خرید و خونش را هدیه نهرهای میدان ژاله کرد تا شعار «خدا، قرآن، خمینی» را به جای شعار «خدا، شاه، میهن» بنشاند؟ که بود که در کردستان سر خویش را بهای حفظ تمامیت ارضی ایران گرفت و مُثله شد تا ایران مُثله نشود؟ که بود که در برابر منادیان التقاط تا آنجا ایستاد که در شکنجه گاه های مافیایی منافقان شیطان پرست، ناخن هایش را کشیدند و پوستش را با آب جوش کندند و دست و پایش را اره کردند و چشمانش را زنده از کاسه سرش بیرون آوردند و افطارش را با گلوله باز کردند و زن و فرزندانش را در جلوی چشمانش آتش زدند تا لب از شعار « حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله » ببندد، و نبست و اجازه نداد که انقلاب اسلامی نیز به سرنوشت انقلاب های دیگری دچار شود که بعد از پیروزی مردم، و درست در هنگام استقرار نظام، رئیس جمهور و اعضای کابینه و نمایندگان پارلمانش با هواپیما از غرب سر می‌رسند و میراث شهدا را همان جا در سالن ترانزیت تقسیم می کنند… و بعد هم با نام توسعه اقتصادی و پیشرفت و تجدد و تمدن و نهادهای دموکراتیک و آزادی، شیطانی را که مردم از در رانده اند از پنجره به درون دعوت می کنند؟

....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرا آقازاده ها را تحریم نمیکنید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۴۶ ب.ظ

ببینید: اندر احوالات بعضی‌ها آقازاده‌ها!

 

اتحادیه اروپا قرار است در بسته تحریمی جدیدی که برای تحت فشار قرار دادن مقامات کشورمان در نظر گرفته، علاوه بر بلوکه نمودن اموال بعضی از مسئولان، ورود آنها به کشورهای عضو این اتحادیه را نیز ممنوع کند.

اصل را بر این میگذاریم که ان شاءالله هیچ یک از مسئولان ما سپرده و ملک و سهامی در کشورهای غربی نداشته و این ادعای اتحادیه اروپا بلوفی بیش نیست؛ اما حالا که عزم اتحادیه برای منع ورود مسئولان به کشورهای اروپایی جزم شده پیشنهاد میشود سکونت فرزندان مسئولان که گویا تعدادشان چند هزار نفر است نیز در کشورهای عضو اتحادیه اروپا به بهانه کار یا تحصیل یا سرمایه گذاری و... ممنوع اعلام شود. البته این پیشنهادی است که نه غرب از اجرای آن استقبال میکند نه مسئولان ما از تصویب آن خوشحال میشوند.

جای این ابهام همچنان باقی است که چرا کشورهای اروپایی به رغم تحریم مسئولان و گاه همسرانشان؛ اما همواره از تحریم آقازاده ها اجتناب می ورزند؟

غرب حتی بیماران ما را با تحریم دارویی به کام مرگ می کشاند به این بهانه که قصد دارد به مسئولان جمهوری اسلامی فشار بیاورد؛ اما با همین استدلال هم حاضر نیست آقازاده های مسئولان را تحریم کند.

یاد دیالوگ معروف سفیر بریتانیا در فیلم سینمایی قلاده های طلا می افتیم که گفت: آینده ایران در دست فرزندانی است که ما تربیت میکینم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اینستا نماد پوچی ادعای غرب

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ دی ۱۴۰۰، ۰۹:۱۲ ب.ظ

13505e8a-df69-4efd-83d9-30c8d814f4b7_1xwa.jpg

 

اینستاگرام صفحه مرا بست. از عمر این صفحه حدود یک سال و نیم گذشت. با اینکه فعالیتم در آن حرفه ای نبود ولی به لطف خدا نزدیک به پنج هزار مخاطب داشت و در محدوده ای تأثیرگذار بود.

با بسته شدن این صفحه، صفحه جدیدی راه انداختم و به عنوان اولین مطلب، فایلی 45 ثانیه ای آماده کردم با موضوع مکتب سلیمانی که بدون تصویر شهید بود، صرفا صدا و تصویر خودم. آن هم با گذشت یک روز از اینستا حذف شد.

یادتان هست که غرب مدعی آزادی بیان است و گوش فلک را با شعار چرخش آزاد اطلاعات پر کرده؟ اما همین حضرات مدعی مهد آزادی، تحمل 45 ثانیه حرف درباره حاج قاسم و استکبارستیزی را ندارند.

بگذریم اما حرفی که اینستا تحملش را نداشت و حذفش کرد:

می توان مسلمان بود، شیعه بود، هیاتی بود، اهل محرم و صفر و تاسوعا و عاشورا بود، اهل روضه و دسته و سینه زنی بود، دم از انقلاب و نظام و امام و آقا و شهدا زد... همه اینها با ارزش است؛ اما اینستا بعنوان نماد تهاجم رسانه ای و فرهنگی غرب استیلاطلب، تصویر حاج قاسم و اسماعیل قاآنی را تاب نیاورده و حذف می کند. 

این اتفاق یک پیام دارد.

دشمن با قرائت عافیت طلبانه از گفتمان امام و رهبری و شهدا مشکلی ندارد؛ اما آن قرائتی از اسلام و انقلاب و شهدا که منجر به بیداری و عزت و استقلال ملتها می شود باعث رنج استکبار بوده و تحمل نشر و ترویجش را ندارند. مکتب سلیمانی را از این زاویه نیز می توان نگاه کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استیضاح روحانی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۳۹ ب.ظ

 

به عقل و منطق ذوالنور خوشبین نبوده و هیچ گاه به او رای نداده ام

اینکه استیضاح رییس جمهور خوب است یا بد نظری نمی دهم چون می دانم هیچ گاه اتفاق نخواهد افتاد

اما طرح بحث استیضاح و استفاده از این فرصت تبلیغاتی برای معرفی بیشتر ماهیت دولت بی تدبیر و عقب راندن مسئولان بز دل حامی مذاکره و سازش با غرب را مفید می دانم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظر مردم یا رهبری؟ مسأله این است!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۵:۱۰ ب.ظ

ترقی: مردم باید از حق رای خود استفاده کنند

 

بعضی ها می گویند: اینکه نمی شود مردم یک نظر داشته باشند؛ اما چون رهبری نطر دیگری دارد پس حرف مردم شنیده نشده و دیدگاه همان یک نفر به کرسی عمل بنشیند. این عین دیکتاتوری است؟!

چند پاسخ کوتاه:

1- چه کسی آمار گرفته که ثابت کند همه مردم یا اکثریت در هر مسأله ای چه دیدگاهی دارند و نظر رهبری در سوی دیگری قرار دارد؟

2- اکثر افرادی که این ادعا را مطرح می کنند منظورشان امتیازگیری در مباحث مورد علاقه خود مثل ترویج بدحجابی، رابطه با آمریکا و ... است. فارغ از اینکه بسیاری از مردم مخالف همین نوع آراء هستند اما حضرات مدعی در قبال خواست بسیاری از مردم برای استیضاح و برکناری دولت فعلی و اصرار رهبری بر ادامه کار دولت تا آخرین روز و ساعات قانونی، سکوت اختیار نموده و از این مطالبه عمومی چشم پوشی می کنند. با سابقه ای که این افراد دارند معلوم نیست بر فرض رأی گیری و کسب دیدگاه مردم در صورت عدم دستیابی به مقصود، زیر میز نزده و مثل گذشته مدعی تقلب در انتخابات نشوند!

3- در همه جای دنیا جز در زمان انتخابات، بقیه تصمیمات حاکمیتی مثلا درباره میزان اخذ مالیات، رفع چالش های اجتماعی، جنگ و ... در حوزه اختیارات مسئولین ذی ربط است و گاه به رغم اعتراضات گسترده خیابانی مثل آنچه در آمریکا و فرانسه و ... شاهد بوده و هستیم تصمیم مسئولان و مصوبات آنان قانونی و ارجح شمرده شده و به اجرا در می آید.

اگر بخواهیم دقیق تر صحبت کنیم باید بگوییم همه حاکمان دنیا که مستقیم یا غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می شوند، دارای حق ولایت بوده و بر مبنای تشخیص کارشناسان مرتبط عمل می نمایند. همه حاکمان دنیا به واسطه اهرم های قانونی بر مردم خود ولایت دارند و در امور مالی مثل مالیات و امور جانی مثل جنگ و سربازی دخل و تصرف می نمایند.

دموکراسی جز در محدوده انتخابات و رأی به نامزدهای سیاسی، در سایر شئون حاکمیتی به خصوص در مباحث کارشناسی قابل تحقق نیست. هیچ جا حرف مردم را به نظر پزشک، قاضی، اقتصاد دان و ... ترجیح نمی دهند و اساساً قابل ترجیح هم نیست. مسئولان ارشد همه کشورهای دنیا بعد از انتخاب مستقیم یا غیر مستقیم از سوی مردم، اعمال دیدگاه های مورد تأیید خود را در راستای عمل به دموکراسی قلمداد می نمایند. از نظر عقلی و واقعیات اجتماعی و سیاسی هم این امکان وجود ندارد که سر هر مسأله ای به رأی عموم مراجعه شود.

در جمهوری اسلامی نیز مثل همه حکومت های دنیا بعضی تصمیمات مسئولان، موافقان و مخالفانی را در بدنه جامعه داراست که لااقل به حکم همان دموکراسی مرسوم در غرب نیز اختیار وضع قوانین و تعیین تکلیف امور و جمع بندی دیدگاه های مختلف مردم و مشاوران و ... برعهده مسئولان و حکام قرار دارد.

حال باید دید چرا کسانی که وانمود می کنند حکومت جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه در تناقض با خواسته مردم و مصداق دیکتاتوری است در قبال همین رویه مرسوم در غرب سکوت اختیار می نمایند؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر شما آزادید ما هم آزادیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۰۲ ق.ظ

ما همیشه محکومیم به تحدید آزادی بیان. که چرا نمی گذاریم فلان مطلب ضد دینی که هدفش به یغما بردن فکر مولّد و سازنده جوان شرقی و ایجاد وابستگی به نظام سلطه است یا محتوای ضداخلاقی که تهی سازی جامعه دینی از گرایشات اخلاقی و استیلای فرهنگ تجاری غرب را دنبال می کند در کشور ما آزادانه نشر و رواج پیدا نماید

اما

پر تیراژ ترین کتاب تاریخ جهان توسط مدعیان تمدن و آزادی اندیشه و احترام به حقوق بشر سوزانده می شود و پیامبرمان مورد هجو قرار می گیرد اسمش می شود آزادی بیان! بالاخره آزادی بیان به معنای تحدید و قبض بعضی افکار و آرا و تلقی هاست یا احترام به اندیشه و سخن و قلم؟!

اگر سوزاندن یک کتاب در غرب مصداق آزادی است، چگونه ممانعت از نشر یک کتاب در شرق نمی تواند مصداق آزادی باشد؟

حالا تناقضات هولوکاستی غرب درباره آزادی بماند برای بعد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرا تجاوز جنسی همچنان معضل غرب است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۷:۳۸ ق.ظ

در زیر گزارشی می خوانید پیرامون ده چهره معروف جهان که متهم به تجاوز جنسی شدند. البته مشابه این رخداد در غرب به وفور پیدا می شود. اینکه چرا در دنیایی که آزادی جنسی به یک قانون تبدیل شده باز هم معضلی به نام تجاوز وجود دارد بر می گردد به ضرورت شناخت از ساختار غرایز انسان که اگر در مسیر امور مادی به جریان بیفتد با رویکرد زیاده طلبانه ای که در نهاد آدمی است سیری ناپذیر بوده و بشر را به حیوانی وحشی، نامطئن و غیرقابل کنترل تبدیل می سازد.

حجاب و حفظ حریم روابط بین زن و مرد که مورد تأکید اسلام است تنها ضامن تأمین شئون و کرامت انسان ها به خصوص بانوان به شمار می آید. گزارش زیر را در سایت انصاف نیوز خوانده ام:

 

 

hdskh k,aj: صحبت درباره مسائل جنسی معمولا تابو بوده و همچنان هم صحبت درباره این مسائل با احتیاط و آهسته انجام می‌شود؛ چه برسد به اینکه کسی مورد آزار و اذیت جنسی هم قرار بگیرد و بخواهد درباره آن صحبت کند. اما این موضوع معمولا همیشه و در همه فرهنگها وجود داشته و بویژه برخی از چهره‌های مشهور هنری، ورزشی و حتی سیاسی در مظان اتهام آزار جنسی قرار دارند و برخی از آنان هم واقعا اقدام به آزار و اذیت کرده‌اند.

در سال ۲۰۱۷ «الیسا میلانو» هنرپیشه آمریکایی در صفحه توئیترش از همه زنان دعوت کرد از تجربه آزار جنسی که دیده‌اند با هشتگ (me too) بنویسند. پیش از او هم حدود ۱۳ سال پیش، «تارانو بورک» یک زن سیاه‌پوست کمپینی را با همین اسم راه انداخته بود. بعد از به زبان آوردن آزارهای جنسی زنان توسط مردان مشهور و صاحب نفوذ در آمریکا، جنبش (me too) یا (من هم) که آزار جنسی را افشا می‌کند قدرت گرفت و بسیاری از مردان صاحب نفوذ و قدرت، شغلشان را به دلیل اتهاماتی که به آنها وارد شد از دست دادند و رسوا شدند.

در ادامه با ۱۰ چهره مشهوری که متهم به تعرض و آزار جنسی شده‌اند آشنا می‌شوید.

بیل کلینتون

زمانی که جنبش زنان علیه آزار جنسی مردان پرقدرت همه‌گیر شد، «مونیکا لوینسکی» کارآموز کاخ سفید به زبان آمد و رابطه «بیل کلینتون» با خود را مصداق بارز سوء استفاده از قدرت تلقی کرد. با این وجود بسیاری رابطه لوینسکی با کلینتون را آنچه که در جنبش آزار جنسی تعریف شده بود نمی‌دانستند اما لوینسکی معتقد بود رابطه‌اش با رییس جمهوری وقت آمریکا مصداق سوء استفاده کریه از قدرت بود و همچنین اعلام کرد که به دلیل جنجال‌های خبری و سیاسی مدت‌ها دچار PTSD یا همان «اختلال استرس پس از حادثه» بوده است. گرچه علنی‌شدن رابطه جنیفر فلاورز و پائولا جونز نیز با کلینتون به رسوایی او دامن زد.

رومن پولانسکی

یکی دیگر از شخصیت‌های معروفی که به جرم تجاوز در آمریکا بازداشت شد، «رومن پولانسکی» بود. این کارگردان که برای ساخت فیلم «پیانو» موفق به دریافت جایزه اسکار در سال ۲۰۰۳ شد، اعتراف کرد که با دختری زیر سن قانونی رابطه جنسی برقرار کرده است اما به دلیل سوء استفاده از آزادی موقتی که  پیش از حکم قطعی دادگاه از آن برخوردار شد، به اروپا فرار کرد و چون اجازه ورود به آمریکا را نداشت نتوانست شخصا در مراسم اسکار حاضر شود و جایزه‌اش را دریافت کند. «سامانتا گایمر» دختری که پولانسکی به او تجاوز کرده بود، با انتشار کتابی در سال ۲۰۱۳ ماجرای رخ‌داده را شرح داد.

مایکل جکسون

«مایکل جکسون» خواننده سرشناس آمریکایی که به سلطان پاپ معروف است نیز یکی از چهره‌های مطرحی است که افرادی ادعا کردند در سن کودکی بارها مورد سوء استفاده جنسی او قرار گرفته‌اند. «وید رابسون» و «جیمز سیفچاک» ادعا کردند مایکل جکسون از دوران کودکی بارها آنها را مورد سوءاستفاده جنسی قرار داده است اما خانواده مایکل جکسون اعلام کردند حتی یک قطعه سند هم برای اثبات این ادعاها وجود ندارد. با اینکه دادگاهی در شهر سانتا ماریا در کالیفرنیا و در سال ۲۰۰۴ مایکل جکسون خواننده آمریکایی را رسما به ده مورد آزار کودکان و جرایم مرتبط متهم کرد اما او در واکنش به این اتهامات رسما اعلام بی‌گناهی کرد.

کوین اسپیسی

چندین اتهام آزار جنسی علیه «کوین اسپیسی» بازیگر سرشناس هالیوود نیز مطرح شده است اما تنها موردی که به پرونده کیفری و تشکیل دادگاه کشید مربوطه به  سال ۲۰۱۶ و تعرض جنسی به یک پسر ۱۸ ساله بود. دادگاهی در ایالت ماساچوست آمریکا به این دلیل که شاکی از ارائه شهادت درباره گم‌شدن یک گوشی موبایل خودداری کرد، اتهامات آزار جنسی و ضرب و جرح که علیه این بازیگر مطرح بود را رد و این پرونده را مختومه کرد. به گفته وکلای مدافع اسپیسی، گوشی تلفن همراه می‌توانست بیگناهی این بازیگر را ثابت کند. نت فلیکس، شبکه اینترنتی فیلم و سریال آمریکایی اعلام کرد به دلیل اتهامات آزار جنسی که متوجه کوین اسپیسی است دیگر با او همکاری نمی‌کند.

والری ژیسکار دستن

«والری ژیسکار دستن» رئیس جمهوری پیشین فرانسه نیز در ۹۲ سالگی به آزار جنسی متهم شد و یک روزنامه‌نگار آلمانی به نام «آن کاترین استراک» اعلام کرد که او در جریان یک مصاحبه در سال ۲۰۱۸ میلادی او را مورد آزار جنسی قرار داده است. استراک  شکایت قضایی خودش را به دادستانی پاریس تسلیم و اعلام کرد آنچه که باعث تشویق او برای این اقدام شد، جنبش «من هم» بود که از زنان می‌خواهد آزارهای جنسی علیه خود را افشا کنند.

هاروی واینستاین

«هاروی واینستاین» غول سینمایی هالیوود یکی دیگر از شخصیت‌های مطرحی است که افراد بسیاری اعلام کردند مورد تجاوز و آزار جنسی از سوی او قرار گرفته‌اند. این تهیه‌کننده در پاسخ به اتهاماتی که به او وارد شد اعلام پشیمانی کرد و گفت: «من به همه زنان احترام می‌گذارم و بابت اتفاقاتی که افتاد پشیمانم. من یک شانس دوم از جامعه‌ام می‌خواهم اما می‌دانم باید برای این موضوع تلاش فراوانی کنم.» او در نهایت در دادگاه فدرال نیویورک به تجاوز جنسی درجه ۳ و جرایم جنسی درجه یک محکوم شد.

چارلی رز

«چارلی رز» مجری مشهور شبکه سی بی اس هم بعد از اتهام ایجاد مزاحمت جنسی اخراج شد. هشت زن در مصاحبه با واشنگتن پست از رفتار نامناسب این مجری صحبت کردند و بعد از این اتفاق او بابت رفتار خود عذرخواهی کرد و گفت: «همه ادعاهای مطرح‌شده درست نیستند». همین جمله، اعتراف تلویحی به درست بودن برخی از آنها تلقی شد.

راجر ایلز

«راجر ایلز» بنیان‌گذار شبکه خبری فاکس‌نیوز آمریکا نیز بعد از مطرح‌شدن اتهامات آزار جنسی توسط چند کارمند زن از ریاست این شبکه استعفا داد. در سال ۲۰۱۶، یکی از مجریان شبکه فاکس نیوز به نام «گرچن کارلسون» که از کارها و پیشنهادهای بیشرمانه مدیرعامل شبکه یعنی راجر ایلز خسته می‌شود، قبل از به پایان رسیدن مهلت قرارداد خود، با وکلایش درباره شکایت از مدیرعامل صحبت می‌کند. بعد از شکایت وی در نیوجرسی، موجی از شکایات و فشارها علیه راجر ایلز به شبکه فاکس نیوز وارد شد. همچنین فیلمی با عنوان «بامب  شل»  درباره این اتفاق ساخته شد. راجر ایلز در سن ۷۷ سالگی درگذشت.

وودی آلن

«وودی آلن» بازیگر و کارگردان آمریکایی هم از سال ۱۹۹۲ مظنون به داشتن روابط جنسی با دخترخوانده‌اش است. «میا فارو» شریک زندگی سابق وودی آلن این اتهام را به او نسبت داد. فارو متوجه شده بود که وودی آلن با دخترخوانده ۱۹ ساله‌اش به نام «سون یی پروین» که از رابطه قبلی‌اش با او بوده، ارتباط جنسی داشته است. بعدها «دیلن فارو» دخترخوانده میا و وودی آلن هم پدرخوانده‌اش را متهم کرد که در کودکی از او سوءاستفاده جنسی کرده است. وودی آلن همواره این اتهامات را رد کرد و پس از جدایی از میا فارو با دخترخوانده‌اش که ۳۵ سال از خودش جوان‌تر بود ازدواج کرد. «گرتا گرویک» ستاره آمریکایی نیز یکی دیگر از افرادی بود که در سال ۲۰۱۸ وودی آلن را به تعرض جنسی متهم کرد.

سپ بلاتر

از بین چهره‌های مطرح در دنیای ورزش نیز «سپ بلاتر» رئیس سابق فدراسیون بین‌المللی فوتبال (فیفا) از سوی «هوپ سولو» دروازه‌بان تیم فوتبال زنان آمریکا به آزار و اذیت جنسی متهم شد. آقای بلاتر که در سال ۱۹۹۸ به عنوان رئیس فدراسیون بین‌المللی فوتبال منصوب شد، در سال ۲۰۱۵ پس از ۱۷ سال به اتهام فساد از این سمت کنار گذاشته شد. سخنگوی آقای بلاتر، اتهامات هوپ سولو را رد کرد و آن را مضحک خواند.

چرا قربانیان آزار چهره‌ها سکوت می‌کنند؟

بعد از شنیدن تجربیات زنانی که مدعی آزار و اذیت جنسی از سوی افراد صاحب نفوذ، قدرت یا شهرت هستند، این سوال مطرح می‌شود که چرا افراد مشهور و چهره به خودشان اجازه سوءاستفاده می‌دهند و از طرف دیگر، دلیل سکوت قربانیان در این‌باره چیست؟

دکتر علی ناظری – روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی – در پاسخ به این سوالات به ایسنا توضیح می‌دهد: «از بُعد روان‌شناختی، افرادی که به هر دلیلی صاحب قدرت، شهرت، ثروت یا موقعیتی هستند، می‌توانند دیگران را تحت فشار قرار دهند. افراد در موقعیت‌های متفاوتی مثل مشکل روانی یا لغزش اخلاقی از فرصت و امکاناتی که دارند سوء استفاده می‌کنند و تصورشان این است که طرف مقابل تصویری از قدرتمند، ثروتمند و مشهور بودن آنها را پذیرفته است؛ بنابراین احساس می‌کنند می‌توانند آنچه که می‌خواهند علی‌رغم میل فرد مقابل بدست بیاورند. این خواسته‌ها می‌تواند در مدل رفتارهای جنسی مثل تجاوز یا تعرض یا هر نوع حرکت غیراخلاقی دیگری طلب شود تا فرد مقابل به اجبار به آن تن دهد. این در واقع نوعی باج‌گیری محسوب می‌شود. به نظر می‌آید قدرت، ثروت و شهرت، موقعیت سوء استفاده را در طول تاریخ به افراد دارای این ویژگی‌ها داده است و همچنان می‌دهد. وجهه‌ای که برخی افراد به واسطه موقعیت خود توانسته‌اند در جامعه ایجاد کنند، به آنها یک حریم امن می‌دهد تا بپذیرند اگر هم کار غیر اخلاقی انجام دهند، کسی آن را باور نخواهد کرد. به همین دلیل اگر هم دست به سوءاستفاده بزنند، آن را انکار می‌کنند. از طرفی هم اگر قربانی بخواهد صحبت کند با این تصور که اعتراضش به نتیجه نمی‌رسد، کسی حرفش را باور نمی‌کند یا حتی ممکن است به ضرر خودش تمام شود، سکوت می‌کند. البته نباید مسائل فرهنگی را بویژه در جامعه خودمان در این زمینه نادیده بگیریم. در جوامع با فرهنگ‌های متفاوت، همیشه فرهنگ مردسالار وجود داشته است و تصور می‌شود زنان در چنین قضایایی دچار اشکال و اشتباهی شده‌اند و به زبان عامیانه‌تر مردان به سراغ کسی می‌روند که در او نکته‌ای ببینند و زمانی که چنین ذهنیت مردسالارانه‌ای به اشتباه وجود دارد، اجازه اعتراض و پیگیری موضوع را از قربانیان می‌گیرد زیرا آنها احساس می‌کنند باید هزینه معنوی بسیاری پرداخت کنند تا بتوانند موضوع پیش‌آمده را اثبات کنند و در نهایت این‌گونه تصور می‌شود که خود آنها هم در این زمینه نقشی داشته‌اند و به اصطلاح بی‌گناه نبوده‌اند. از طرفی باید در عین اینکه حریم خصوصی افراد مشهور و صاحب نفوذ حفظ می‌شود، جریان آزاد اطلاعات هم وجود داشته باشد تا به افراد قدرتمند به راحتی اجازه انجام هر کاری داده نشود. البته این اتفاقات در همه جوامع حتی در جوامعی که ادعای آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات دارند نیز رخ می‌دهد اما به مراتب می‌تواند محدودتر باشد یا بعد از چند سال درباره آن رویداد افشاگری شود. اما اگر همه این موارد را به صورت تابو، شرم یا ننگ ببینیم و صحبت درباره این موارد را قبیح‌تر از امری که به وجود می‌آید ببینیم، نتیجه آن افزایش خودسانسوری است. طبیعتا امکان سوءاستفاده برای فرد متجاوز در فضای تاریک هم مهیاتر است.»

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امتیاز جاسوسی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۰۷ ب.ظ

z92d_photo_2020-08-06_07-53-59.jpg

 

این بابا دیروز صبح اعدام شد. جرمش هم شرکت در اغتشاشات و تیراندازی منجر به شهادت یکی از پاسداران جان برکف بود. به هیچ وجه صدایی از رسانه های غربی و وابسته به غرب و نوچه های داخلی شان شنیده شد. در صورتی که همین دو هفته قبل سر ماجرای اعدام سه نفر از اوباش اغتشاش گر که در استفاده از سلاح گرم برای ایجاد رعب و وحشت و سرقت به عنف مجرم شناخته شده بودند سر و صدای عجیبی در مخالفت با اعدام بلند شده بود.

می دانید فرق این دو اتفاق چیست؟

آن سه نفری که قرار بود اعدام شوند ارتباط رسانه ای با عناصر بیگانه داشتند و به نوعی جاسوس اجتماعی غرب محسوب می شدند. آنها از اغتشاشات فیلم و عکس تهیه کرده و در اختیار رسانه های معاند قرار می دادند. این همکاری رسانه ای در وطن فروشی و خوش خدمتی به رسانه های وابسته به سرویس های جاسوسی دشمن باعث شد که خبر اعدام آن سه نفر باعث سر و صدای بیگانگان و سرباز پیاده های داخلی دشمن شود. همان طور که در جریان دستگیری هر یک از جاسوسان سرویس های بیگانه، صدای اربابان غربی برای دفاع و مظلوم نمایی از آنان بلند می شود این بار نیز رسانه های معاند درصدد حمایت از رابطین خود برآمده بودند؛ اما در مقابل اعدام یکی دیگر از اوباش که ارتباط مستقیم با بیگانه نداشت سکوت اختیار نمودند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردان پلاستیکی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۳۵ ب.ظ

See the source image

 

بخشی از سایت هسته ای نطنز توسط دشمن تخریب شد. بلافاصله عباس عراقچی هشدار داد که مراقب باشیم کاری نکنیم دنیا ما را یک تهدید حساب کند!

آدم می ماند اینها کارمند وزارت خارجه ایران هستند یا آمریکا؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا