اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۱۵۴۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید حمید مشتاقی نیا» ثبت شده است

کتک و قباله ونک!!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۵۳ ق.ظ

چند روز پیش در یکی از مدارس علمیه مشهد مقدس صحبتی داشتم پیرامون موضوع عدالتخواهی و اشاره ای به فعالیت سید مهدی صدرالساداتی و تقدیر از ایشان و یاداوری این نکته که اگر مجاهدت های مظلومانه علی رضا جهانشاهی معروف به طلبه عدالتخواه سیرجانی نبود امروز زمینه فعالیت صدرالساداتی به این شکل مهیا نمی گردید. 

چقدر خوب است بچه های عدالتخواه حوزه، همدیگر را پیدا کنند و با هم دست بدهند. مهدی صدرالساداتی الان به بچه های بروجرد و قم و مشهد نیاز دارد و لازم است رفقا همگی به میدان بیایند.

حجت الاسلام جهانشاهی بارها بی هیچ محاکمه ای به زندان رفت و گاه تا شش ماه را در حبس گذراند. یادم است یک بار از جایی مامورینی برای بازداشتش آمده بودند. با من تماس گرفت و گوشی را زیر عبایش گذاشت تا گفتگوها را بشنوم.

مقام ارشد مأمورین با ژستی دیپلماتیک سعی داشت در مقابل نیروهای تحت امرش، قدرت منطق خود را به رخ بکشاند. مودبانه می گفت چرا به فلان نهاد مراجعه نکردید و مطالبه گری نداشتید و آمدید دست به تحصن زدید و ... جهانشاهی اتفاقا به همه نهادهایی که او نام می برد مراجعه داشت و خاطره ای در ذهن سپرده و نقدا برای آن مامور ارشد تعریف می کرد که هیچ راه قانونی برای به نتیجه رسیدن باقی نمانده و .... بنده خدا که آخر سر دید دیگر استدلالی در چنته ندارد ناگهان فریاد کشید: ببریدشششش...!!

جهانشاهی از دادگاه ویژه آقای رییسی و وزارت اطلاعات حیدر مصلحی که در حد یک پاسگاه، تنزل پیدا کرده بود مظلومیت هایی کشید که شرح مکتوب آن روزی منتشر خواهد شد و در تاریخ ثبت می ماند. جالب است بدانید همه این دوستان طلبه عدالتخواه به رغم اشراف به ساختار دادگاه ویژه و نحوه مدیریت جناب رییسی بازهم در انتخابات در ستاد او فعال شده و به وی رأی دادند تا ثابت کنند سرباز واقعی انقلاب بودن و بزرگی و بزرگ منشی ربطی به میز و جایگاه و فیش حقوقی و شهرت و رنگ عمامه و ... ندارد.

سید مهدی صدرالساداتی در دفاع از مظلوم از بعضی ها کتک خورد اما قطعا او را تنها نمی گذاریم.

جالب است دفاع از مردم روستای ده ونک چون از سوی نیروهای حزب اللهی صورت گرفت مورد توجه بی بی سی و سلبریتی ها واقع نشد.

برای اطلاع بیشتر در این خصوص متن گزارش انصاف نیوز را حتما بخوانید:


گزارش / تخریب خانه‌های ده ونک باز هم به تعویق افتاد

تخریب دو خانه‌ی ده ونک که قرار بود امروز دوشنبه، عملی شود با تجمع ساکنان و حامیان آنها به تعویق افتاد در این تجمع محسن طهماسبی، روحانی فعال در زلزله‌ی کرمانشاه و سید مهدی صدرالساداتی، روحانی فعال در اینستاگرام نیز حضور داشتند.

به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، تجمع پس از دخالت و حضور پلیس پایان یافت و کامیون‌هایی که برای تخلیه‌ی خانه‌ها آمده بودند بازگشتند. یک مامور ‌لباس شخصی ادعا کرد با صحبت با یک سردار توانسته این کار را انجام دهد.»

ساکنان این خانه‌ها و حامیان آنها از ساعت هفت صبح زیر بارش باران در برابر دانشگاه الزهرا تجمع کردند و با به دست گرفتن بنرهایی علیه مسوولان دانشگاه شعار دادند. این درحالی بود که چندین کامیون و یک لودر در دانشگاه مستقر شده بودند. این تجمع ابتدا با حضور حدود سی نفر شروع شد اما به مرور تعداد تجمع کنندگان افزایش یافت و به حدود صد و پنجاه نفر رسید. تجمع کنندگان ازدانشجویان می‌خواستند که آنها را حمایت کنند اما بیشتر دانشجویان نگاه گذرایی می‌کردند و می‌گذشتند.

با ورود پلیس به محل تجمع صدر الساداتی و طهماسبی به گفت‌وگو با آنها پرداختند و از آنها خواستند گزارش دهند که مساله امنیتی شده و بهتر است که امروز تخلیه انجام نشود. صدرالساداتی با عصبانیت به یکی از ماموران پلیس می‌گفت: «الان مجبوریم شلوغ کنیم تا کمی تخریب خانه‌ها عقب بیافتد و ما فرصت داشته باشیم دادخواست بدهیم. اگر خانه خراب شد که دیگر نمی‌توان درستش کرد. شما یک هفته عقب بیندازید ما هم شلوغ نمی‌کنیم این بازی با آبروی نظام است اینجا سه نفر را سکته دادید. به نیروی انتظامی زنگ بزنید و بگویید مساله امنیتی است کوتاه می‌آیند.»

یکی از فعالان دانشجویی اضافه کرد: «مامور ساواک بود که وقتی حکمی می‌آمد اجرا می‌کرد، مامور جمهوری اسلامی باید بگوید من نمی‌توانم به خاطر حکم شما نود خانواده را از خانه‌هایشان بیرون کنم.»

یک مامور لباس شخصی که با آنها صحبت می‌کرد خبر داد که امروز خانه‌ها تخریب نمی‌شوند و او با «سردار» صحبت کرده است و توانسته تخلیه را عقب بیندازد. او توضیحی در مورد هویت کسی که با او صحبت کرده است، نداد. طهماسبی در اینباره به خبرنگار انصاف نیوز می‌گوید: «گفتند ما با یک سرداری صحبت کردیم و او جلوی حکم را گرفت. ما هم نمی‌دانیم این سردار کیست‌. اهالی یک وکیل گرفته‌اند که پیگیر وضعیت حقوقی این خانه‌ها است. ما می‌گوییم دانشگاه دست نگه دارد تا ببینیم نتیجه‌ی پیگیری‌ او چه می‌شود »

صحبت‌های طهماسبی با صدای فریاد مردم که جلوی حرکت یک پژو پرشیا سفید را می‌گرفتند قطع شد. اهالی محل با عصبانیت جلوی ماشین را گرفتند و چند مرد به قصد دعوا سرنشین آن را پیاده کردند. یکی از اهالی در توضیح هویت این سرنشین به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «او یکی از کسانی است که هفته پیش به خانه خانم شهامتی یکی از اهالی محل حمله کرده است.»

خانم شهامتی در این باره توضیح می‌دهد: «چهارشنبه سه نفر به محله آمدند. همسایه به ما گفت دنبال شخصی به نام آرش میرزایی می‌گردند. ما در خانه نشسته بودیم که یک دفعه یک نفر دستش را روی زنگ گذاشت یکی هم محکم به در می‌کوبید. در را باز کردم گفتند ما حکم داریم و می‌خواهیم داخل خانه بیاییم. من گفتم شما را راه نمی‌دهم. گفت حکم دارم هر مردی درخانه‌ی شماست ببرم. همسایه‌ها آمدند و آنها خواستند فرار کنند، یکی از مردان محله که می‌خواست جلوی او را بگیرد را هل داد و گفت برو کنار وگرنه برایت بد می‌شود.»

اهالی با عصبانیت می‌خواستند که سرنشین خودرو را به پلیس تحویل دهند چند نفر هم می‌خواستند با او درگیر شوند. طهماسبی و صدرالساداتی سعی در آرام کردن اهالی داشتند. طهماسبی از سرنشین خودرو خواست خود را معرفی کند و بگوید از کدام ارگان چنین ماموریتی داشته است. او کارت خود را نشان داد که مشخص شد او یکی از ماموران است. با دخالت پلیس که حالا تعداد آنها زیاد شده بود این فرد از محل دور شد. یکی از همکاران آن فرد خبرنگار انصاف‌نیوز را تهدید کرد: « فقط خبر بنویس، اگر عکسی از من منتشر کنی به دفتر انصاف نیوز می‌آیم و پیدایت می‌کنم!»

رییس کلانتری و پلیس لباس شخصی با روحانیون جمع صحبت کردند و از آنها خواستند مردم را آرام کنند.

یکی از اهالی با عصبانیت می‌گفت: «پنجاه خانه‌ی ویلایی در ضلع جنوبی دانشگاه وجود دارد که متعلق به دانشگاه بود و در اختیار مدیران راه آهن است. چرا دانشگاه آنها را نمی‌گیرد و خانه‌های کارگران را می‌گیرد.» یکی دیگر از اهالی هم می‌گوید:« دانشگاه از حاج آقا طهماسبی که کنار مردم است شکایت کرده است.»

طهماسبی دراین باره توضیح می‌دهد: «از دادگاه ویژه روحانیت با من تماس گرفتند و گفتند که دانشگاه الزهرا از من شکایت کرده است و پنجم آذر ماه به دادیاری بروم. به هرحال حمایت از مردم هزینه دارد آتش به اختیار که رهبر معظم انقلاب فرمودند همین است که در عرصه‌های مختلف اجتماعی و جایی که مردم مظلومند و حامی ندارند حضور داشته باشیم. همه به خصوص روحانیت از آنها دفاع کند آیا برای تخریب دوخانه اینهمه نیرو باید اینجا بیایند؟ پشت پرده این قضیه کانون ثروت و قدرت است چون ملک گران شده به دنبال آن هستند و البته می‌خواهند مردم را بدبین کنند.»

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طعم مبارزه با فساد!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۱۹ ب.ظ

حمله افراد ناشناس به مهدی صدرالساداتی


آخرین خبر نوشت: سید مهدی صدرالساداتی روحانی عدالتخواهی که در فضای مجازی به مبارزه با اشرافی گری مشهور است؛ با انتشار این عکس در صفحه اش خبر از مورد ضرب و شتم قرار گرفتن شدیدش توسط عده ای ناشناس داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اقتصاد مقاومتی را اینطور به سخره گرفته اند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۲۵ ب.ظ

xq8x_photo_2018-09-10_07-18-01.jpg


این مورد را هم الان دیدم.

بنگاه های اقتصادی ترکیه در سایت دیوار قم، تهران و ... مفت و مجانی برای خروج ارز از کشورمان تبلیغ می کنند.

در ذیل آگهی فروش آپارتمان دوخوابه در آلانیا، وعده اعطای اقامت در صورت سرمایه گذاری در ترکیه نیز مطرح شده است.

مسئولین بیدار باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گور پدر اقتصاد مقاومتی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۰۷ ب.ظ

0dvo_photo_2018-09-10_0ن3.jpg


سایت تابناک وابسته به محسن رضایی در شرایط وخیم اقتصادی کشور و ضرورت صیانت از ارز و حمایت از اقتصاد داخلی این دغدغه را دارد که سفر به سوییس اولویت دارد یا به مجارستان؟!

آیا دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با همین نگرش و سطح فکر به مصالح کشور چشم می دوزد؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عشق اگر عشق باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۵۸ ق.ظ

سه نفر بودند که از مشهد می آمدند آن هم با هواپیما. صبح آمدند که شب برگردند. بلیت پرواز آن هم دو روز بعد از شهادت امام رضا علیه السلام، گران تر از معمول است. هر نفر، رفت و برگشت شاید حدود یک میلیون تومان هزینه کردند و با این که می دانستند برد تیم پرسپولیس بر کاشیمای ژاپن با توجه به باخت دو بر صفر در مسابقه رفت، تقریباً محال است؛ اما می گفتند: ارزشش را دارد که اینقدر هرینه کنیم و یک روزه بیاییم تهران، بازی را ببینیم و برگردیم.

یاد حرف دوستی افتادم که می گفت: دلم هوای زیارت دارد، اما نمی دانم با این گرانی ها، می ارزد پولم را خرج آن کنم یا نه و آخرش هم نرفت به پابوسی آقا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

علی نجفی، یعنی یک اصلاح طلب واقعی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۵۷ ق.ظ

نجفی، نماینده بابل در مجلس، نه مرد مناظره است و نه جرأت دارد که بگوید مرد مناظره نیست.

دیپلماتی که سال ها چون آبی روان همواره به رنگ و شکل قالبی در آمده که در آن قرار گرفته و از این رو همچنان احساس میکند باید مافوقی برای خودش تصور کرده و بله قربان بگوید و از این بابت اطاعت محض از فرامین دولت را به جای عمل به وظیفه نظارتی مجلس در دفاع از حقوق ملت، یک افتخار می داند کجا شهامت و توان آن را خواهد داشت که به خاطر دفاع از آرای خود تن به مناظره بدهد؟

علی نجفی نه تنها مناظره با حجت الاسلام دکتر سید محمود نبویان را با موضوع الحاق به اف ای تی اف نپذیرفت در قبال پیشنهاد مناظره با همتای انقلابی خود در مجلس یعنی آقای نقوی حسینی نیز این دست و آن دست کرد و پاسخی نداد.

روحیه کارمندی این نماینده حرف گوش کن دولت هرگز شهامت دفاع از عقاید خودش را هم به او نمی دهد چه برسد به شهامت سخنگویی ملت. علی نجفی یک اصلاحطلب واقعی است که چون دیگر همطیفان خود در دولت و شهرداری و دیگر ارکان اجرایی کشور، فرصت سوزی و معطلی را راه فرار و توجیه ناتوانی خویش در انجام مسئولیت دانسته و همینک اگر از او بپرسید در قبال وضع فاجعه بار معیشتی مردم و گرانی و بیکاری و فقر و اعتیاد و ... چه راهکاری داری در نهایت پیشنهادی جز برگزاری کنسرت و ورود زنان به ورزشگاه چیزی در چنته نخواهد داشت. 

علی نجفی از نظر فردی یک انسان بااخلاق و نجیب است که می تواند کارمندی خوب، شیک و مطیع برای هر نهاد و اداره و سازمانی به حساب آمده و دستورات مقام مافوق را بی چون و چرا به اجرا درآورد اما نگاهی به تحلیل و دیدگاه مردم حتی کسانی که به او رأی داده اند نشان می دهد این برادرمان که یک بار با موج سواری قادر به اخذ اعتماد یک چهارم رأی دهندگان شده، با توجه به ناتوانی در ایفای نقش نمایندگی ملت، آخرین ماه های حضور خود در مجلس را تجربه می کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تقدیم به کبوتران حرم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۲:۳۰ ق.ظ

نقل است امام رضا علیه السلام به برگزاری مجالس روضه جدّ بزرگوارش اباعبدالله علیه السلام اهتمام ویژه نشان می داد. به شعرایی که در رثای حسین شعر می سرودند، هدیه ای می داد و تشویقشان می کرد. از زائران کربلا حمایت مالی می نمود تا زیارت حرم مطهر سیدالشهداء رونق بگیرد و ... نقل است شیعه ای به آقا عرض کرد: ما همه شما ائمه را دوست داریم و مریدتان هستیم اما نسبت به حسین علیه السلام جور دیگری هستیم و حسّ دیگری داریم. امام لبخندی زد و فرمود: ما هم نسبت به ایشان حسّ دیگری داریم.

در کاظمین جوانی عراقی را دیدم که طلبه نجف بود و ساکن کربلا. دست و پا شکسته فارسی را بلد بود و من هم دست و پا شکسته عربی را تلفظ می کردم.

در حیاط حرم وضو می گرفتیم. فهمید ایرانی ام و طلبه، خوشحال شد. زیر گلویش را نشان داد که باد کرده بود. بیماری داشت و رنج می برد. عاجزانه التماس کرد اگر مشهد رفتی، برای سلامتی من دعا کن.

گفتم: شما که به ائمه دسترسی داری، کربلا رفتی همانجا دعا کن و ...

با حالتی ملتمسانه گفت: نه، شفا، مشهد! امام رضا ...

حرفش تلنگری شد که بیشتر روی این موضوع دقت کنم. راست می گفت. بعدها خیلی از شیعیان عراقی و هندی و آذربایجانی و ... را دیدم که به همه ائمه به خصوص حسین بن علی علیه السلام عشق می ورزند؛ اما شفا را از امام رضا می خواهند.

گویا ائمه هم خواستند ارادت و محبت علی بن موسی الرضا به جدّ شهیدش را اینگونه جبران کنند. حالا دارالشفای غریب خراسان، مأمن و ملجأ دلسوختگان و دلدادگان و ملتمسین دعا و بیماران روحی و جسمی اعم از شیعه و سنی و ارمنی و ... از سراسر جهان شده و حسابی رونق گرفته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسین و "رضا"!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۲:۲۱ ق.ظ

دوماه عزاداری کردیم که آخرش به "رضا" برسیم.

حسین حسین گفتیم تا پایان کارمان به رضا گره خورده و سرانجاممان رضایت دوست باشد.

چقدر خوب است آخر حیاتمان نیز پرونده اعمالمان مهر رضا بخورد: ارجعی الی ربک راضیة مرضیة

سوره فجر را سوره حسین نامیده اند، همان که پایانش یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی ... است. ختم سوره حسین با رضاست، عزای حسین نیز بعد از دوماه، با نام زیبای رضا به آخر می رسد.

اگر به جایی برسیم که از خدا راضی بوده و خدا نیز از ما راضی باشد، حسینی شده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مجتهد خمینی در کنار مجاهدان راه خمینی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۱۴ ق.ظ

4zt8_photo_2018-09-04_05-51-37.jpg


حاج میرزا محمد مهدی مجتهد خمینی به گردن همه ما حق دارد.

مزارش بوی خمینی می دهد. دایی روح الله است و استاد او و پسوند خمینی دارد و ... نه فقط از این باب که حلال زاده به دایی اش می رود، آن که در تربیت شیرمرد تاریخ سازی چون روح خدا حقی داشته بر گرده همه ما نیز حق دارد.

وارد گلزار شهدای امامزاده علی بن جعفر قم که می شوید، قبل از آن که مزار دقایقی و سعیدی و زین الدین و صادقی را زیارت کنید، نگاهی به زیر پایتان بیندازید. ناخواسته در جوار قبر مردی شریف و بزرگ قرار گرفته اید که دایی و استاد امام است و سنگ مزارش انگار مدخل گلستان اصحاب خمینی است. بی فاتحه از آنجا نگذرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

افتضاح شورای شهر، مشمول مرور زمان نخواهد شد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

استاد بزرگوار ما دیر زمانی قاضی دادگاه انقلاب بابل بود، سال های نخستین انقلاب. همان سال هایی که خداباوری یک ارزش تلقی می شد و اغلب مدیران و مسئولان اعم از قضایی و ... از این که پنج شنبه جمعه هایشان را در باغ فلان سرمایه دار و صاحب فروشگاه های زنجیره ای و نمایندگی فروش خودرو و ... (البته مثال عرض کردم) بگذرانند، ابا داشتند.

می گفت: صبح جمعه ای، دقت بفرمایید صبح جمعه ای که تعطیل است صاحب مکنتی را آوردند دادگاه که جرمش نزول خواری بود. مدارک و اقاریر هم کفایت می کرد. به ساعتم نگاه کردم. هنوز نیم ساعت یا یکساعتی فرصت بود تا به نمازجمعه بروم. حکم را صادر و اجرا کردم. نزول خوار شلاقش را خورد و رفت دنبال کارش و من و همکارانم هم رفتیم برای نمازجمعه!

دو ماه از افتضاح شورای به اصطلاح اسلامی شهر بابل می گذرد. هیچ ایرانی در هیچ جای این کره خاکی نیست که از این ماجرا بی اطلاع باشد. 

اطاله دادرسی و صدور حکم در حالی که مدارک و اقاریر وجود دارد، به نفع آبروی نظام و سیستم قضایی نیست. 

البته در مورد اتهامات مالی بعضی از اعضای سابق و لاحق شورا هم حرف هایی وجود دارد و بررسی هایی در دست اقدام است که به عنوان طلبه ای نه چندان کم تجربه در امور نظارتی و با شناختی که از بعضی مسئولان داشته و رفتار شتاب زده ای که در تنفس مصنوعی به شورا و ورود اعضای علی البدل صورت گرفت، دیگر به جز برادرانم در سپاه بابل و استان به فرد دیگری برای احقاق حقوق مردم و صیانت از منافع اجتماع و برخورد با مفسدینی که ممکن است هم گعده ای پنج شنبه و جمعه های بعضی ها باشند، اعتماد چندانی ندارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هنوز هم می توان لبیک گفت

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۲۳ ب.ظ

بزرگ ترین نقش حضرت زینب در تاریخ، روایتگری واقعه عاشوراست. عقیله بنی هاشم در کوفه و شام و مدینه از حسین و آرمانش گفت و از آن چه بر او و اصحابش گذشت.

بزرگ بانوی کربلا امروز خود بخشی از روایت کربلاست. نهضت حسین بی نام زینب و روضه غربت و شرح حماسه او کامل نیست.

امشب محمدحسن دهقانی را از حرم حضرت زینب برای وداع به مسجد حضرت زینب در پردیسان قم آوردند.

محمدحسن، راوی سیره شهدا بود و تلاش کرد تا نگذارد حکایت غربت و مظلومیت یاران خمینی فراموش شود. راوی باید در بطن حقیقتی که رسالت بیانش را برعهده دارد فرو برود و عمق مفاهیم روایتش را فراتر از بازی با کلمات، درک کند و با اجزای آن انس بگیرد که اگر چنین شود و راوی، راوی باشد خود جزیی از متن روایت خواهد شد.

پیکر طلبه شهید محمدحسن دهقانی، پیامبر نهضت جاودان عاشوراست. آمد که بگوید: کربلا در رگ زمان جاری است و هر که جان و دلش با آرمان حسین علیه السلام گره بخورد از اصحاب امام عشق جا نمی ماند، حتی اگر چهارده قرن از قیام سرخ شصت و یک هجری گذشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلسله موی دوست ...

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۱۸ ق.ظ
پیام تسلیت مدیر حوزه‌های علمیه به مناسبت شهادت حجت الاسلام دهقانی

دست خودش اگر بود که جلوتر نمی رفت. یا گام به گام شما می آمد یا یک قدم عقب تر می ایستاد که شما جلوتر بروید.
یک عمر آخر مجلس نشست و عقب تر راه رفت، حالا آن جلو می رود و من و تو باید دنبالش این پا و آن پا کنیم و بدویم که جا نمانیم. 
یک عمر خندید و اخم و غصه را به چهره اش راه نداد. حالا که دیگر حق دارد بخندد، حالا که فیض رحمانی "فرحین بما آتاهم الله من فضله" را درک کرده است، چرا که نخندد.
فردا باید قدم به قدم خودمان را جلو بکشیم شاید به رسم تبرّک، توفیقی نصیبمان شود و دستی به تابوتش برسانیم. فردا عصر، قم، حرم زینب ثانی، در شب بیست و هشت صفر، عطر و بوی محمدی و رنگ غربت حسنی به خود می گیرد و چه زیباست که "محمد حسن" نیز در چنین ساعاتی رایحه حرم زینبی را به سرای بانوی آفتاب گره می زند.
مشبک های ضریح فاطمه معصومه، فردا عصر چشم به راه پیکر خادم آستان عشق است. فردا محمد حسن دهقانی، غربت کربلا و دمشق را در آخرین روزهای ماه عزا برای صحن قدسی بی بی به ارمغان می آورد. جامانده های عزای اباعبدالله، دلدادگان کوی ثارالله، فرصت فردا را برای آخرین اشک ها و سینه زنی های ماه عشق بازی از دست ندهند.
فردا سه شنبه، ساعت چهارده و سی، از مقابل مسجد امام حسن عسکری علیه السلام تا پابوسی آستان معصومه، در تشییع طلبه شهید مدافع حرم، محمدحسن دهقانی، ان شاءالله سنگ تمام خواهیم گذاشت.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما بسیجی های رانت خوار!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۱۸ ق.ظ

سال هشتاد و نه توفیق شد که بروم سفر عمره. مدتی بود که در اعزام زائران ایرانی خلل ایجاد شده بود و شنیده می شد که دولت عربستان قرار را بر سختگیری گذاشته است.

در فرودگاه جده، انگشت نگاری و گاه چشم نگاری! نیز صورت می گرفت.  مسافران چند دقیقه ای بیشتر از حد معمول در پشت گیت ها معطل مانده و مأمور مربوطه سرتا پایشان را ورانداز می کرد.

چند نفری که کنارم بودند به محاسن بلندم اشاره کرده و گفتند: با این ریشی که تو داری امروز حسابی بهت گیر می دهند! لبخندی زدم و چیزی نگفتم.

از قضا وقتی نوبت به من رسید، مأمور کنترل نگاهی به تصویر پاسپورتم انداخت، لبخندی زد و با احترام از من خواست که عبور کنم بی آن که اثر انگشتی بخواهد و یا این که بخواهد قرنیه چشم مرا ثبت کند!

دور و بری های من چشمشان از حدقه درآمد.

جالب آنکه موقع تحویل چمدان و ساک، در حالی که سه کاروان زائر از استان های قم و تهران و قزوین در میان انبوه مراسلات مشغول پیدا کردن وسایل خود بودیم، ناگهان جوانی عرب و سبزه رو و لاغر با دشداشه تیره و ریشی بلند ( یک چیزی در مایه های عبدالرضا هلالی خودمان) به طرف من آمد و کمک کرد تا ساکم را زودتر پیدا کنم.

این بار همراهانم دیگر داشتند شاخ در می آوردند. با خنده بهشان گفتم: ببینید! ما ریش دارها هر کجای عالم که باشیم هوای هم دیگر را داریم شما بروید یک فکری به حال خودتان بکنید!

بگذریم.

این یکی دو روزه مطلبی از رضا پهلوی منتشر شده که افاضه فرموده: من با بسییجی ها مرتبطم!

ظاهراً این هم استانی متوهم ما دارد گرا می دهد که قرار است هوای ما را داشته باشد. خدا را شکر! ما در اپوزیسیون هم آشنا پیدا کردیم. بقیه بروند یک فکری به حال خودشان بکنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همچنان پیگیر مناظره ایم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۵۵ ق.ظ

در پی حمایت علی نجفی نماینده بابل در مجلس از الحاق ایران به کنوانسیونهای مطلوب غرب، جمعی از فعالان بسیجی عرصه رسانه پیشنهاد مناظره با حجت الاسلام دکتر نبویان را به ایشان دادند.

البته دوستان ما تاکید کردند که گزینه نخست ما آقای نبویان بوده و در صورت امتناع دکتر نجفی، گزینه های دیگری از نمایندگان اصولگرا و انقلابی مجلس مثل نقوی حسینی را برای مناظره دعوت خواهند کرد.

به رغم پیگیری مستمر حقیر، دفتر آقای نجفی هربار به بهانه ای پاسخ شفاف خود را به روز دیگری موکول می کند.

همچنان پیگیر این ماجرا بوده و نتیجه را انشالله به دوستان اطلاع خواهیم داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روز تبلیغاتی بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۳۸ ق.ظ

ایرج نیازآذری، فعال رسانه ای دفتر حسین نیاز نماینده بابل در مجلس باز هم مطلبی نوشت و پیشنهاد موکد داد که روز تولد مرحوم نوشیروانی خیر نامدار شهر روز بابل نامیده شود.

دوستانی طبق معمول تماس گرفتند که تو بیا و مطلبی بنویس و جوابی بده و ...

چه اینکه طبق معمول آن آقای مصلحت اندیش پا به میدان نخواهد گذاشت و عمله هایی که بخاطر نقد بچه های بسیج دانشجویی نسبت به الله اکبر رستورانی شب ۲۲ بهمن، زمین و زمان را به هم دوخته و فریاد وا اسلاما و وا میزا سر دادند، با ذی نفوذان و یا سرمایه داران رودربایستی دارند و ...

حوصله این حرفهای تکراری را ندارم.

جواب مدعیان نامگذاری روز بابل چه ایرج خان و چه آن دو عضو آتلیه ای شورا پیش از این داده شده است.

مرحوم نوشیروانی رحمت الله علیه یکی از چهرهای درخشان و مفاخر این دیار است اما لزوما پرافتخار ترین شان نیست. پاسخ مفصل در این خصوص پیش از این منتشر و خوانده شده است.

فصل انتخابات مجلس نزدیک است. اصلاح طلبان بابت رای منفی حسین نیاز به الحاق جمهوری اسلامی به نظام قوانین نظارتی غرب موسوم به اف ای تی اف انتقاد دارند. طبیعی است برای رفع این کدورت قدمهایی برداشته شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کربلایی شدن، خون می خواهد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۲۵ ق.ظ

حمله مجدد ارتش نیجریه به راهپیمایی اربعین در «ابوجا» +تصاویر و فیلم


آنهایی که می گویند ما فقط امام حسینی هستیم! و کاری به کار سیاست نداریم؛

یا

آنهایی که می گویند سیاست و مبارزه ربطی به مذهب ندارد. مذهب، افیون است و راه این دو از هم جداست؛

پاسخ بدهند: چرا دولت نیجریه هر سال عزاداران حسینی را به خاک و خون می کشد و مرد و زن و کودک بیگناه را به جرم حسین حسین گفتن به قتل می رساند؟

راستی آن جماعتی که به محض بروز یک اتفاق تلخ در کشوری اروپایی زود گرد سفارتخانه اش جمع شده و به یاد چشم آبی ها شمع روشن می کنند برای سیاه پوستان مظلوم نیجریه چقدر از انسانیت خود را خرج کرده اند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزمون انسانیت و شرافت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۲۲ ب.ظ

تصویر دردناک از پیکر استخوانی دختر بچه یمنی که از گرسنگی جان باخت در سراسر عالم دست به دست چرخید؛ اما واکنشی از سوی سردمداران غرب به دنبال نداشت.

مظلومیت تکان دهنده این دختر بچه بیگناه کمتر از فاجعه قتل خاشقچی نبود؛ اما از نگاه غرب، همان ها که روزها و ساعت ها حرف و پیام و نظر را درباره قتل نویسنده سرمایه دار عربستانی با آب و تاب منعکس می کردند، خون انسان ها یکرنگ نیست و اگر منفعتی اقتضا نکند انسانیت فقط یک شوخی به حساب می آید.

آنانی که چشم خود را به دست و زبان غربی ها دوخته و کعبه آمالشان در فرهنگ و سیاست و منش غربی است به خودشان بیایند و تکامل در مسیر شرافت و انسانیت را از مسیر درست آن جویا شوند.

تمدن فریبنده و پر زرق و برق غرب، پوشالی و حیوانی است؛ چرا که سکوت در قبال گرسنگی فجیع کودکان مظلوم یمن با فطرت بشر سازگار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اربعین و تبریک به یک دوست!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۱۹ ق.ظ


اگر عرفان را در مفهوم عام آن به بی اعتنایی به قید و بندها و تعلقات مادی دنیا معنا کنیم، خنده رویی، مصداقی کوچک از عرفان است و زمانی که با دلبستگی به ذات حق گره بخورد، جلوه ای کامل از عرفان الهی به خودمی گیرد.

محمدحسن دهقان را انگار بدون لبخند نمی شد دید! دو ساعتی است که خبر شهادتتش را شنیده ام و هر چه در خاطر مرور می کنم تصویری از چهره او جز در حال خنده و نشاط به ذهنم خطور نمی کند.

مومن، خوشرو است. او خوشرو بود و خوش خنده و همیشه در هر موقعیتی اطرافیانش را شاد نگاه می داشت و بساط شادی را زود فراهم می کرد. از آن دست بچه هایی بود که همّ و غمش کار برای خدا بود. جایی کسی کمکی میخواست بی منّت می رفت و گوشه ای از کار را دست می گرفت. بعد هم با خنده و شوخی خداحافظی می کرد، جوری که طرف نه تنها احساس شرمندگی نمی کرد بلکه چه بسا اصلاً یادش می رفت که بخواهد تشکری هم بر زبان بیاورد!

برای شهدا زحمت کشید و در راه ترویج سیره آنها به تبلیغ می پرداخت. یک بار گفت: خوشا به حالت که برای شهدا می نویسی. زود و از ته دل جوابش دادم: خوشا به حالت که شبیه شهدا هستی و رفتارت دیگران را به یاد شهدا می اندازد. در مسجد و مصلا و مدرسه و شهر و روستا و اردو و ... هر جا که درتوانش بود حضور پیدا می کرد و حرفی از دین را برای مخاطبانش نجوا نموده و راهی از حق پیش پایشان می گشود.

اربعین اباعبدالله، یادآور عاشوراست و میعادی برای احیای حماسه کربلا. او نیز در اربعین، عاشورایی شد و در ریف سوریه به دست داعش خون آشام شهد شهادت نوشید و به قافله سالار نینوا پیوست.

راستش را بخواهید اصلاً دلم نمی آید که بنویسم: روحش شاد. انگار نمی توانم او را بدون شادی تصور کنم. نمی دانم این متن را الان در این ساعات اولیه انتشار خبر چگونه به اتمام برسانم. اصرار ندارم بین رشک و حسادت، فرقی قائل شوم. بگذارید رک و صریح بگویم که حسودی ام می شود، نه به حیات طیبه دهقان، نه به آسمانی شدنش که من ابداً در این قد و قواره ها نیستم که بخواهم خودم را قیاس کرده و رشک و حسدی ببرم.

به آن پارچه ای که متن تبریک و تسلیت شهادت دهقان بر روی آن نقش بسته حسودی ام می شود. این پارچه فقط حامل یک پیام نیست. رنگ سرخ شهادت تا اعماق تار و پودش نفوذ کرده است.

والله قسم این حدیث نبوی را که "شهادت، در آخرالزمان، بهترین های امت مرا گلچین می کند" با تمام وجود درک کرده ام.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بر زمینت میزند نادان دوست!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۳۳ ب.ظ

8wed_photo_2018-08-30_05-18-10.jpg


این برادرمان جناب فرید مدرسی مطلبی نوشت که تصویرش را در بالا می بینید البته ظاهرا بعد فهمید که اشتباه کرده و اصلاح کرد.

چندی قبل هم نوشت که دکتر نبویان و وحید یامین پور چرا دور و بر محسن اراکی هستند؟ و ...

نوشته های این جوان اصولگرا را ببینید مملو از حمله و تخریب و نقد بر ضد جریان پایداری یا هر اصولگرایی غیر از اطرافیان لاریجانی و باهنر است.

این نوع رفتار را رسانه های اصولگرا با احمدی نژاد هم در زمان دولت نهم و دهم داشتند و به رغم تذکر رهبری در ضرورت اولویت بندی مسائل به گونه ای رفتار کردند و جو ساختند که انگار مشکل اول جریان انقلاب اسلامی دولت نهم و دهم است! این طیف بلایی بر سر جبهه مدافعان انقلاب در می آورند که اصلاح طلبان و یا دشمنان نیز از انجام آن قاصرند.

من هم معتقدم جریان هایی مثل پایداری یا چهره هایی مثل حجت الاسلام اراکی و نبویان و هر کس که دلتان بخواهد خالی از اشتباه نیست؛ اما این که نویسنده ای تمام هم و غمش به جای مخالفت با دشمنان انقلاب و مواجهه با جریان فتنه و نفاق، خرج تقابل با خودی ها و یاران انقلاب بشود یا جاهل است و یا قلم فروش.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایران، وِل آباد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۵۱ ق.ظ

محله «ول‌آباد» یا «صیاد شیرازی» یکی از محله‌های حاشیه‌ای  شهر کرمان است که در یک کیلومتری شهر قرار دارد. این محله از یک طرف به شهر کرمان و از طرف دیگر به روستای شرف‌آباد راه دارد. این محله در بین مردمان ساکن به «ول‌آباد» مشهور است؛ چون این محله نه به شهر تعلق دارد که از خدمات شهری بهره ببرد و نه به روستا که از خدمات روستای و دهیاری بهره‌مند شود. مردم این محله‌ در کوچه‌های خاکی و انبوه از نخاله‌های ساختمانی که به صورت غیرقانونی در اطراف آنجا تخلیه می‌شود روزگار می‌گذرانند. مردم این محله از داشتن آب لوله کشی، تلفن، گاز و برق محرومند.اما خود اقدام به کابل‌کشی از تیرهای برق  کرده‌اند.اینجا  محله‌ایست که بعضی از خانواده‌ها هنوز در چادر زندگی می‌کنند. در این محله جانبازی شیمیایی به جامانده از دوران جنگ تحمیلی هشت ساله زندگی می‌کند که مسئولین او را فراموش کرده‌اند.


دوستانی که در اردوهای جهادی زحمت می کشند، دمشان گرم، اجرشان عندالله، محفوظ.

اما راستش را بخواهید معتقدم همان قدر ظرفیتی که برای کار نیک عمرانی و فرهنگی مبتنی بر اندیشه جهاد در مناطق محروم از نظر وقت و انرژی صرف می شود باید وقت و انرژی گذاشت و مطالبه گری کرد و یقه مسئولانی که تحت لواء و شعائر و آرمان های جمهوری اسلامی بر کرسی صدارت جلوس نموده؛ اما در انجام وظایف خود در رسیدگی به پابرهنگان و محرومان کوتاهی کرده اند را گرفت.

برای من قابل هضم نیست عده ای حقوق های نجومی و مزایای پنهان مادی را از بودجه بیت المال بمکند و چند کیلومتر آن طرف تر عده ای در برخورداری از یک مدرسه سه کلاسه یا جاده و ... در مضیقه باشند. این اتفاق با شعارها و مبانی نظام اسلامی سازگار نیست.

وِل آباد! منطقه ای محروم است که فقط یک کیلومتر با شهر کرمان فاصله دارد که مردم آن بعضا در چادر زندگی کرده و از آب آشامیدنی و ... نیز محروم هستند. به راستی اگر یک نفر از این مناظر فیلمبرداری کرده و به دلبستگان جمهوری اسلامی و آزادگان و مبارزان عالم نشان بدهد چه آبرویی برای کشورمان باقی می ماند؟

کرمان مسئولانی دارد که در طراز اول مدیریت کشور حضور داشته و در زمره پایتخت نشینان سرمایه دار درآمده اند آن وقت در یک کیلومتری زادگاهشان اوضاع این طور رقت بار باشد؟!

این گزارش تابناک را بخوانید:

محله «ول‌آباد» یا «صیاد شیرازی» یکی از محله‌های حاشیه‌ای شهر کرمان است که در یک کیلومتری شهر قرار دارد. این محله از یک طرف به شهر کرمان و از طرف دیگر به روستای شرف‌آباد راه دارد. این محله در بین مردمان ساکن به «ول‌آباد» مشهور است؛ چون این محله نه به شهر تعلق دارد که از خدمات شهری بهره ببرد و نه به روستا که از خدمات روستای و دهیاری بهره‌مند شود. مردم این محله‌ در کوچه‌های خاکی و انبوه از نخاله‌های ساختمانی که به صورت غیرقانونی در اطراف آنجا تخلیه می‌شود روزگار می‌گذرانند، که مکانی امن برای سگان ولگرد است. مردم این محله از داشتن آب لوله کشی، تلفن، گاز و برق محرومند.اما خود اقدام به کابل‌کشی از تیرهای برق کرده‌اند.اینجا محله‌ایست که بعضی از خانواده‌ها هنوز در چادر زندگی می‌کنند. در این محله جانبازی شیمیایی به جامانده از دوران جنگ تحمیلی هشت ساله زندگی می‌کند که مسئولین او را فراموش کرده‌اند.

محله «ول‌آباد» یا «صیاد شیرازی» یکی از محله‌های حاشیه‌ای  شهر کرمان است که در یک کیلومتری شهر قرار دارد. این محله از یک طرف به شهر کرمان و از طرف دیگر به روستای شرف‌آباد راه دارد. این محله در بین مردمان ساکن به «ول‌آباد» مشهور است؛ چون این محله نه به شهر تعلق دارد که از خدمات شهری بهره ببرد و نه به روستا که از خدمات روستای و دهیاری بهره‌مند شود. مردم این محله‌ در کوچه‌های خاکی و انبوه از نخاله‌های ساختمانی که به صورت غیرقانونی در اطراف آنجا تخلیه می‌شود روزگار می‌گذرانند. مردم این محله از داشتن آب لوله کشی، تلفن، گاز و برق محرومند.اما خود اقدام به کابل‌کشی از تیرهای برق  کرده‌اند.اینجا  محله‌ایست که بعضی از خانواده‌ها هنوز در چادر زندگی می‌کنند. در این محله جانبازی شیمیایی به جامانده از دوران جنگ تحمیلی هشت ساله زندگی می‌کند که مسئولین او را فراموش کرده‌اند.
محله «ول‌آباد» یا «صیاد شیرازی» یکی از محله‌های حاشیه‌ای  شهر کرمان است که در یک کیلومتری شهر قرار دارد. این محله از یک طرف به شهر کرمان و از طرف دیگر به روستای شرف‌آباد راه دارد. این محله در بین مردمان ساکن به «ول‌آباد» مشهور است؛ چون این محله نه به شهر تعلق دارد که از خدمات شهری بهره ببرد و نه به روستا که از خدمات روستای و دهیاری بهره‌مند شود. مردم این محله‌ در کوچه‌های خاکی و انبوه از نخاله‌های ساختمانی که به صورت غیرقانونی در اطراف آنجا تخلیه می‌شود روزگار می‌گذرانند. مردم این محله از داشتن آب لوله کشی، تلفن، گاز و برق محرومند.اما خود اقدام به کابل‌کشی از تیرهای برق  کرده‌اند.اینجا  محله‌ایست که بعضی از خانواده‌ها هنوز در چادر زندگی می‌کنند. در این محله جانبازی شیمیایی به جامانده از دوران جنگ تحمیلی هشت ساله زندگی می‌کند که مسئولین او را فراموش کرده‌اند.
  • سیدحمید مشتاقی نیا