اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جمکران» ثبت شده است

جامعه بی خبر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۳۳ ق.ظ

چگونگی جنگ رسانه‌ای غرب علیه ایران از ۸۸ تا ۱۴۰۰ - مشرق نیوز

 

روز گذشته کاروانی زیارتی از جوانان و نوجوانان یکی از استانها به قم آمده بود. چند ساعتی را در خدمتشان بودم. مقابل مسجد جمکران ایستاده بودیم که به طور اتفاقی چشمم به یکی از اساتید حوزه علمیه قم افتاد که نماینده مردم همان استان در مجلس خبرگان است.

با او خوش و بشی کردم. این حسن تصادف را به فال نیک گرفتم و از وی خواستم چند دقیقه ای با این بچه ها دیدار کند. او هم از این پیشنهاد استقبال کرد. ایشان را بردم در جمع زوّار جوان. پرسیدم این بزرگوار را می شناسید؟ بندگان خدا با تعجب همدیگر را نگاه کردند و گفتند نه!

فامیلی او را گفتم و پرسیدم حالا چطور؟ باز هم جواب دادند نه! گفتم راهنمایی تان می کنم. نماینده استان شماست در ... منتظر بودم بقیه را خودشان بگویند ولی سکوت کردند. یکی با تردید گفت در قم؟ گفتم استان شما در قم نماینده می خواهد چه کار؟! برای راهنمایی بیشتر گفتم سال گذشته انتخابات بود. ایشان نماینده استان شما شد در مجلس ...؟ صبر کردم ولی آن بندگان خدا هم سکوت کرده و جوابی ندادند. آخرش خودم گفتم مجلس خبرگان! بعد هم برای اینکه بیشتر ضایع نشویم از حاج آقا که صورتش قرمز شده بود خواستم چند دقیقه ای جمع را با بیانات شیوای خود مستفیض نماید. مشابه چنین اتفاقی را پیش تر هم تجربه کرده ام. واقعیت این است جامعه و به خصوص نسل جدید خیلی از مسائل و اخبار کشور فاصله گرفته اند و اطلاعات اندکی درباره رخدادهای جاری دارند. این سطح دوری از سیاست خوب نیست و زمینه تسلط تریبون ها و رسانه های بیگانه را برای ورود به ساحت فکر و تغییر باورها و روایت سازی و قلب حقایق در اذهان مهیا می سازد. رانندگان اتوبوس سن و سالی داشتند. از آنها هم پرسیدم اسمی از این نماینده استان خود اصلاً نشنیده بودند یا به خاطر نمی آوردند. مگر چقدر از انتخابات مجلس خبرگان گذاشته؟ فکر نکنم در این استا بیشتر از دو سه نفر برای ورود به مجلس خبرگان نامزد شده باشند. یعنی شور و هیجان و تبلیغات انتخابات اینقدر بی تأثیر و کمرنگ بوده است؟ ذهن مخاطب بیشتر در تسخیر کدام رسانه هاست؟ البته روحانیت و مسئولان هم باید ارتباط مستقیم خود با لایه های مختلف مردم را افزایش دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایکس ری در جمکران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۳، ۰۶:۱۰ ب.ظ

photo_2024-11-02_17-56-04_j7kj.jpg

 

امروز عصر توفیقی شد رفتم مسجد جمکران. در شبستان اصلی را بسته بودند، نمیدانم چرا. ما که رسیدیم همان لحظه درها را باز کردند. رفتم جلو تا یک قدمی محراب. در خودم ندیدم که داخل محراب بایستم و نماز بخوانم. همان جا یعنی یک قدمی محراب، اتراق کرده و قامت بستم. بعد از نماز، صدای زنگ تلفن همراه نفر پشتی حواسم را به خود جلب کرد. یکی زنگ زد با این بنده خدا کار داشت. با ذوق عجیبی گفت که به جمکران آمده و مشغول نماز و دعا هست. آن بنده خدای پشت خط هم گویا هی التماس دعا می گفت و او هم پشت هم، چشم چشم. ما که در قم هستیم کمتر قدر این اماکن مقدس را می دانیم. همین بهانه شد که به ذهنم فشار آورده و برای یکایک دوستانی که اسمشان را به یاد آوردم دعا نمودم.

موقع ورود به مسجد مقدس، متوجه نصب دستگاه ایکس ری شدم که جایگزین روش دستی سنتی برای بازرسی زائرین شده بود. با خوشحالی از عزیزانی که آنجا بودند تشکر کردم. کار خوبی است. پیش تر آستان حضرت عبدالعظیم حسنی و حرم امام رحمت الله هم همین کار را کرده بودند. این روش به حفظ کرامت انسانها نزدیک تر است تا این که مثل بازرسی آستان قدس، فیها خالدون ملت را با دست کنکاش کنند. تولیت حرم حضرت معصومه هم امیدوارم یاد بگیرد. خواستم عکس بگیرم و برای تشکر در وبلاگ بگذارم که بندگان خدا مخالفت کردند و با اشاره به دوربین مدار بسته گفتند که شاید نتوانیم پاسخگو باشیم. به هر حال دست تولیت مسجد مقدس جمکران که به کرامت انسانی و شأن و شخصیت زوّار اهمیت داد درد نکند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روسری باز و بستنی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۰۷:۲۳ ق.ظ

طرز تهیه بستنی کیم خانگی ساده و خوشمزه با نشاسته ذرت بدون ثعلب به روش  کارخانه ای

 

دیروز رفته بودم پیاده روی اربعین در بلوار پیامبر اعظم یا همان مسیر حرم تا حرم. البته امسال برخلاف دفعات قبل که از حرم حضرت معصومه به سمت جمکران می رفتم از جمکران به سمت حرم حرکت کردم یعنی دقیقا بر خلاف مسیری که عموم مردم طی می کنند. با این وصف این بار از روبرو به چهره مردم خیره می شدم. در هوای گرم و کویری قم قیافه های خسته زوار انصافا دیدنی بود. امام حسین هوایشان را داشته باشد. دمشان گرم. بعضی هایشان بابت کهولت سن یا نقص عضو و بیماری انصافا با زحمت این راه را طی می کردند.

خب در این بین چهره هایی دیدم که دفعات قبل نمی دیدم. تک و توک آقایونی با شمایل عجیب مثل موهای گیس کرده و نیز معدود خانمهایی که حجابشان کامل نبود، گره روسری شان باز بود و گاه زیادی شل به نظر می رسید. البته این وضع حجاب صرفا به نسبت شرایط قم عجیب و نامطلوب است. در شهرهای دیگر وضعیتی بسیار بدتر را دیده ام.

در فکر بودم این قضیه را چطور تحلیل کنم؟

-اینها سالهای قبل هم بودند من نمی دیدم و این بار چون مسیر را برعکس آمدم چشمم به جمالشان روشن شد؟

-ماشالله قدرت جاذبه ما بالا رفته و توانسته ایم پای این طیف را هم به این برنامه ها بکشانیم. بالاخره پیاده روی اربعین همیشه مورد هجمه بوقهای تبلیغی استکبار بوده.

-اینها بچه های خودمان هستند که ذره ذره دارند عقب نشینی اعتقادی میکنند؟ یعنی قبلا محجبه بودند در راهپیماییهای اربعین و نیمه شعبان شرکت می کردند حالا از حجاب عقب نشینی کرده اند و با ظاهر جدید به همان مراسم آمده اند؟

-اساسا آمده اند برای عادی سازی گناه و شکستن هنجارها و قصد خیر ندارند؟ 

-تذکر بدهیم؟ ندهیم؟ بنرهایی درباره تقیّد حضرت زینب و دختران اسیر کاروان اباعبدالله نسبت به مقوله حجاب را باید در طول مسیر نصب کنیم؟ چه کنیم؟ قطعا بعضی از اینها ارادت قلبی به ساحت اهل بیت دارند و شاید تکانی بخورند... بعضی خانمها چادری و حجابشان کامل بود، پای برهنه طی طریق می کردند آنهم بدون جوراب!

یک خانمی با وضعیت نه چندان مناسب از ماشین پیاده شد. کیسه بزرگ پر از بستنی دستش بود که آورد برای زوار. از قضا این دفعه را برخلاف معمول شانس آوردم و بالاخره یکی توزیع خیراتش را درست از کنار من آغاز کرد. راحت دستم را دراز کردم و یک دانه برداشتم. ملت هجوم آوردند. زود فاصله گرفتم به گوشه ای دنج رفتم بستنی کیم را باز کردم و سنگین و رنگین و محترمانه شروع کردم به گاز زدن آن. دوست نداشتم دیگرانی که سهمی از توزیع ناگهانی بستنی نداشتند نگاهشان به من بیفتد. در آن هوای گرم دم ظهر انصافا خوردن بستنی خنک می چسبید دل را جلا می داد و آدم را حسابی سر حال می آورد. کلا رشته افکارم پاره شد و یادم رفت که داشتم درباره چی فکر می کردم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مَرْحَبا بِاِخْوانِنا مِنْ أَهْلِ قُم (امام صادق علیه السلام)

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۴۶ ب.ظ

 

باید به مردم قم درود فرستاد.

آسمان، اولش آفتابی بود. دم دمای عصر ابری شد، بعد باد تند وزید و باران گرفت. مردم از دو ساعت قبل آمدند خیابان بزرگ پیامبر اعظم را پر کردند. کسی تکان نخورد. طوفان راهش را گرفت و رفت. 

من در تشییع بعضی شخصیت های بزرگ حضور داشتم. آن موقع جوان تر بودم و معمولا می رفتم نزدیک ترین نقطه به تابوت. بعضی از این تشییع ها برایم خاطره شد. مثل تشییع مرحوم آیت الله اراکی که نوجوان بودم. تشییع آیت الله بهجت چقدر جمعیت فشرده بود. آن جلو دو سه نفری را که ریزه میزه بودند از زیر دست و پای ملت نجات دادم. تشییع مرحوم منتظری که در واقع میتینگ سیاسی ضدانقلاب و عناصر فتنه بود. بعدش زد و خورد جانانه ای داشتیم که خستگی مان حسابی در رفت. تشییع آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله تبریزی، آیت الله مشکینی و... تشییع حاج قاسم در هوای سرد قم هم دیدنی بود. مردم گوشه و کنار ایستاده و آتش روشن کرده بودند.

اما تشییع امروز سید ابراهیم رییسی و همراهان؛

باورتان بشود یا نه از همین پردیسان قم به سمت بلوار مرجعیت ترافیک شده بود. ماشینها به سختی عبور و مرور می کردند.

مراسم طبق معمول با تأخیر شروع شد. سیستم صوت طبق معمول ایراد داشت و ضعیف بود. موکب ها به سهم خودشان فعال بودند. انتخاب هادی خادم بعنوان مداح اصلی مراسم تشییع، انتخاب به جا و احترام به جوانهای بسیجی قم بود.

پرچم فلسطین، صدای هق هق گریه، نوای حیدر حیدر و نوحه ها و شعارها و اذکار خودجوش مردم در طول مسیر زیباترین جلوه تلفیق سیاست و معنویت در مسیر عزت و آزادگی و جهاد و شهادت بود. تشییع از مسیر حرم تا جمکران نمادی از اندیشه تمدن ساز اسلام انقلابی است که دین و آموزه های مکتب وحی را به تمدن جهانی اسلام و حاکمیت مستضعفان عالم گره خواهد زد. این راه نورانی و پر فراز و نشیب تا ظهور حضرت حجت ادامه خواهد داشت ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعضی آقایان دردشان چیز دیگری است!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۲۲ ق.ظ

کانال تلگرامی موسوم به جانبازان اصلاح طلب دفاع مقدس متنی را به استناد سخنان سعید حجاریان و اکبر ناطق نوری منتشر کرده مبنی بر عدم تأیید اعتبار و سند مسجد جمکران.

تا آن جا که من یادم می آید هر چند سال یکبار این شبهه توسط عده ای در سطح رسانه ها منتشر می شود که حضرت امام جمکران را قبول نداشته است.

در رد این نوع خاطرات، نقل قول های دیگری نیز از اعتقاد امام رحمت الله به این مسجد توسط یاران ایشان بارها منتشر شده که یک تحقیق ساده در اینترنت مسأله را حل میکند.

اما

می خواهم به این بهانه حرف دیگری را مطرح کنم.

سعید حجاریان را که می شناسید. اینکه امثال او و عباس عبدی دنبال پر کردن کدام پازل دشمن هستند را بارها در تحلیل مواضعشان شناخته اید و نیاز به توضیح بیشتر درخصوص میزان وثاقت خاطرات این نوع افراد نیست.

ناطق نوری چند سال پیش مصاحبه ای با ویژه نامه روزنامه اطلاعات داشت که بنایش مثلا مخالفت با خرافات بود. جالب است که جناب ناطق اذعان می کرد با شایعه خرافی دیده شدن عکس امام در کره ماه! که در زمان شاه بر سر زبان ها افتاه بود مخالفت نمیکرد. او معتقد بود این خرافه به نفع جریان انقلاب است! صداقت را می بینید؟! یکبار همین ناطق نوری در سخنانی که ظاهرا در شب قدر در حرم امام(ره) داشت نام مسجد محدثین بابل را بر زبان آورد و از این که عده ای معتقدند این مسجد نیز به دستور امام زمان عج ساخته شده اظهار ناراحتی کرد و مخالفت خود را با ملقب نمودن این مسجد به جمکران ثانی ابراز نمود. مدتی نگذشت که تصویری از سفر ناطق نوری به شهرستان بابل و حضور در همین مسجد و بگو و بخند با متولیان آن دست به دست چرخید.

یادم می آید یک آقایی در قم هم در نشستی خصوصی بر ضد مسجد محدثین بابل سخن می گفت و وانمود می کرد که قرار است به زودی نسبت به برخورد با آن اقدام کند. اندکی نگذشت که در سفری به این شهر، تصویر همین آقا را به عنوان سخنران مسجد مذکور مشاهده کردم و ناخودآگاه به رفقای همراهم گفتم: این پاکت، چه کارها که نمی کند!

الغرض؛

استناد و اعتبار مساجدی چون جمکران و محدثین و ... قابل خدشه نیست. خیلی از نقاط ایران و جهان قدمگاه امام زمان است. مزار شهدا، محافل اهل بیت، بقاع متبرکه، بعضی حوزه های علیمه و ... شکی نیست.

یک جاهایی مثل مسجد جمکران، نماد و محل قرار و تجمع عاشقان ولی عصر قرار می گیرد و می شود پاتوق شکوهمند منتظران و مانور قدرت شیعیانی که در گرما و سرما دور هم جمع شده و آمادگی خود را برای ظهور و یاری حضرت اعلام می کنند. انتظار همان بال سبز عقاید شیعه است که در کنار بال سرخ آن یعنی نهضت عاشورا، استراتژی استثمار جهان توسط مستکبران را به چالش کشیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا