اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۸۷۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک آتش» ثبت شده است

ادرک اخا...

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۰۱ ق.ظ

شهادت را خودم برای فرزندانم انتخاب کردم - قدس آنلاین

 

عباس علیه السلام حیا میکرد حسین را برادر بخواند او پسر فاطمه بود. جایگاه قدسی داشت. عباس خودش را فدایی امام می دانست. تا لحظه آخر که از عمق جان، برادر را برادر خواند...

راه دفاع از حرم آل الله برای افغانستانی ها هموار بود. مصطفی و مجتبی بختی نگفتند ما با هم برادریم. نامی جعلی برای خودشان تراشیدند. گفتند پسرخاله ایم و تازه از افغانستان به ایران آمده ایم. یک خاله در مشهد داریم و همین. خاله که بود؟ همان مادرشان که در این ماجرا با آنها هم داستان شد. مثل پسرهایش تمرین کرد لهجه افغانستانی یاد بگیرد. قرار شد وقتی برای تحقیق زنگ زدند بگوید خاله آن دو است.

چندباری رفتند تا پای اعزام ولی هر بار به دلیلی لو رفتند و دیپورت شدند. گفتند این طوری نمی شود. باید از مشهد برویم. آخرش می فهمند ایرانی هستیم. بلند شدند آمدند قم، با همان ادعا و داستان قبلی. بالاخره اعزام شدند. به آرزوی دیرینه شان رسیدند. عملیات شد. موقع نبرد نارنجکی میانشان افتاد و هر دو را با هم به شهادت رساند.

چون فرم اعزامشان از قم پر شده بود پیکرهایشان با همان نام مستعار به قم آمد. غریبانه هم تشییع شدند و گرد ضریح بانو چرخیدند. آخرین لحظات یکی از مسئولان اعزام به ذهنش رسید گوشی آنها را چک کند ببیند در ایران فک و فامیلی دارند یا نه. دید یک شماره در مشهد است که زیاد با آن تماس گرفته اند. به همان شماره زنگ زد. مادر گمان کرد باز هم برای تحقیق زنگ زده اند. خیلی عادی با لهجه شبیه افغانی گفت من خاله شان هستم و... طرف هم با خیال راحت خبر را رساند...

مادر مکثی کرد. بغضش را فرو خورد. گفت من مادرشان هستم. اسم واقعی این دو هم مصطفی و مجتبی بختی اهل مشهد است. پسرهایم را بیاورید با آنها کار دارم.

مادر می گفت گاهی که دلم برای این دو تنگ می شد می رفتم اتاق خواب، وسط دو تختی که متعلق به آنها بود دراز می کشیدم تا احساس آرامش کنم.

پیکرها را آوردند مشهد هم طواف دادند. مادر گفت آنها را بیاورید خانه. تابوت ها را آورد داخل اتاق خواب. همه را فرستاد بیرون. با پسرانش تنها شد. رفت وسط دو تا تابوت دراز کشید. نفس عمیق کشید. خواست بی قراری کند. حق مادر بود داغ ناگهانی دو پسر رعنا او را بی تاب کند. یاد حضرت زینب افتاد. هر پیکری که از میدان می آوردند زینب می دوید به استقبالش. جلوتر از همه حرکت می کرد. قدمهایش تسلی خاطر همه بود. جز وقتی که دو پسرش شهید شدند از خیمه بیرون نرفت مبادا که اباعبدالله از روی خواهر شرمنده شده و خجالت بکشد.

مادر از زینب خجالت کشید بی قراری کند.

اما

گفت فقط یک فکر و دغدغه و سوال ذهنم را به خودش مشغول کرده بود. مصطفی و مجتبی از اول اعزام تا میدان نبرد برای اینکه کسی مانعشان نشود خودشان را پسر خاله معرفی کردند. آیا لحظات آخر که داشتند جان می دادند توانستند یکبار دیگر همدیگر را برادر صدا بزنند یا نه؟ بگویند اخا ادرک اخا... این حسرت به دلشان نمانده باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسین جامع

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۴:۴۳ ب.ظ

photo_2024-07-13_16-31-24_3t8j.jpg

 

برنامه ریزی منافقان و نقشه های شیطانی دشمن برای مبارزه با مناسک دینی سر جای خود. یک نکته ای گاهی باعث نگرانی می شود که جای توضیح دارد.

بعضی مداحها و منبری ها شاید از سر خیز شاید برای آنکه بازارشان شلوغ شود هی این جمله را تکرار می کنند که امام حسین امام همه است و همه را با هر وضع و حالی که باشند خریدار است. 

این مساله از یک جهت درست و از یک جهت باعث سوءبرداشت است. امام امام هدایت است برای همه انسانها. حرّ را هم که راه و آب را به روی طفلان اباعبدالله بست به خیمه راه داد اما حرّی که توبه کرده بود. رسول ترک و شیخ حسین کبیر و ... هم در محفل اباعبدالله صاحب نفس شدند اما بعد از تغییر مسیر و اصلاح. 

هر کس می تواند به حسین ارادت داشته باشد اما دقت کنیم که وسعت کشتی محبت حسین به معنای تأیید عمل مدعیان نیست. راه اهل بیت از مسیر گناه و ظلم و بی حیایی نمی گذرد. حسین چراغ هدایت است برای آن کس که دنبال هدایت باشد. اسلام دین تکثرگرایی نیست. کسی که اصرار دارد راه اشتباه و رفتار گناه خود را به صورت علنی و با پرده دری ادامه دهد در عین حال زیر پرچم اباعبدالله هم باشد باید بداند همان اباعبدالله شهید راه هدایت و مبارزه با منکر بود. طبعاً عاشقان حسین هم حق دارند این فرد را مخاطب فریضه امر به معروف و نهی از منکر خود قرار دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پا

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۰۲ ب.ظ

نکاتی در مورد روی زمین نشستن

 

یک بابایی آمد یک چیزی ول کرد همین طوری که بعله نشستن روی دو پا در نماز بالاترین علت ابتلای به بیماریهای مفصلی است. بعدش که اعتراض شد توضیحی داد مثلا جبران کند دیگرانی هم توضیحاتی دادند؛ اما این شبهه گرفت و اثرش را در لایه های دهان بین اجتماع گذاشت.

پا درد علتهای مختلفی دارد. اگر کسی مبتلا به درد پا یا علائم آن است نیاز نیست موقع تشهد و سلام نماز روی دو پا بنشیند. کلا در دوگانه تندرستی و عبادت، اصل با حفظ تندرستی است مثل بیماری و روزه و...

فضای مجازی یک رسانه عمومی و آزاد است. چرا اکثریت قریب به اتفاق متخصصان پزشکی چنین ادعایی نداشته اند؟ اساسا مگر در طول نماز چند دقیقه روی پا می نشینیم؟ فعالیتها و سبک جاری زندگی چقدر روی بیماری های مفصلی تأثیرگذار است؟ چرا خیلی از کسانی که اصلا اهل نماز نیستند هم مبتلا به این امراض هستند؟ چرا بسیاری از علما و عرفا و ... که بسیار بیشتر از تکالیف یومیه نماز میگذارند چنین مشکلی ندارند؟ شبهه مثل سنگی است که یک دیوانه به چاه می اندازند. ده یا صد عاقل هم شاید نتوانند به راحتی آن را بیرون بکشند. متخصصان معتقدند "تمامی فعالیت‌های فیزیکی زمانی‌که به‌درستی انجام شوند و برای مدت معینی باشند، بدون ضرر هستند؛ ولی انجام غلط هر فعالیت یا تکرار آن برای مدتی طولانی منجر به آسیب‌های فیزیکی می‌شود. "

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ذلت یا عزت؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۸:۵۸ ق.ظ

مسعود پزشکیان مواضع خوبی در محکومیت جنایات غزه، تقبیح رفتارهای کاخ سفید، وضعیت منطقه به خصوص همسایگان شمال غربی و... گرفته است. خدا خیرش بدهد.

حسن روحانی نیز در سال نخست تصدی قوه مجریه در جمع اعضای جامعه مدرسین تصریح کرد نخواهد گذاشت آب در دل رهبری تکان بخورد. بندگان خدا خوشحال شدند. در جمع فرماندهان سپاه هم جوری مواضع انقلابی گرفت که آنها را به وجد آورد و فریاد تکبیر سر دادند. لبخند فاتحانه حسن روحانی تماشایی و آزاردهنده بود.

به هر حال مواضع و گفتار مسئولان ارشد سیاسی مهم است و از این بابت اگر موضع درستی گرفتند باید از آنها قدردانی نمود.

اما

مهمتر از بیان مواضع، اتخاذ سیاستها و راهبردهای اجرایی در عرصه سیاست بین الملل است که باید دید در نهایت به نفع کدام جبهه تمام خواهد شد. یادم است یکبار جان کری بعد از توافق برجام درباره مواضع تند بعضی سیاستمداران ایرانی گفت حرفهایشان مهم نیست ما با عمل آنها کار داریم. 

امیدوارم در دولت جدید تصمیم گیری ها نیز بر مبنای مواضع شفاهی انقلابی بوده و کشورهای متخاصم احساس کنند با ایرانی عزتمند و مستحکم و سربلند طرف هستند نه کشوری با مواضع دوگانه و تسلیم پذیر و منفعل.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نمایش ترور

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۰۳ ق.ظ

ترور ترامپ بیشتر شبیه یک شوی تبلیغاتی است. اگر یازده سپتامبر را باور کردیم این بازی را هم باور خواهیم کرد. 

 

تیراندازی در حین سخنرانی انتخاباتی ترامپ/ ترور نا فرجام - ایرنا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خوارج همان روشنفکری است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ تیر ۱۴۰۳، ۰۷:۳۰ ب.ظ

ناگفته های رضا کیانیان از نقش عبیدالله بن زبیر/ در قدمگاه فقط حرف زدنم شبیه  عزت الله انتظامی شد - تسنیم

 

خوارج با جریان روشنفکری و لیبرالیسم مخرج مشترک دارد. برخلاف آنهایی که تلاش می کنند خوارج را صرفا آدمهای دگم و خشک مقدس تعریف کنند خوارج همپای جریان روشنفکری با خروج از چارچوب موازین شرع و امام عدالت با خودرأیی و اکتفا به برداشت شخصی اقدام به تأویل و تفسیر دین نمودند.

جریان روشنفکری و نیز لیبرالیسم ورای احادیث و روایات و فتاوا و احکام تلاش دارند آنچه برداشت شخصی خود هست را به نام دین و مذهب قالب نمایند. هرج و مرج دینی و مصلحت اندیشی های منفعت طلبانه خروجی همین طرز تفکر است.

یک عده بعد از شکستی که در انتخابات خوردند و وقتی متوجه شدند جایگاهی در میان قشر متدین ندارند شروع کردند به اتهام زنی و تخریب جلیلی و حامیانش که اینها متحجر و خوارج دوران هستند. منبری های معروف هم که دیدند حرفشان فراتر از محدوده جشن و عزا خریداری ندارد و بچه های انقلابی اهل تقلید کورکورانه از آنها نیستند در حال تئوریزه نمودن وقیحانه این بهتان به منظور انزوا و عقب راندن بچه های جوان بسیجی و انقلابی مستقل هستند که با احساس تکلیف به صورت خودجوش پا به میدان تبلیغ برای کاندیدای عدالتخواه جبهه انقلاب نهادند.

از احمدی نژاد هم که شکست خوردند او را حجتیه نامیدند. کجا حجتیه طرفدار مبارزه با فساد و آبادانی کشور و محرومیت زدایی و نبرد با اسرائیل است؟ 

جلیلی متحجر است که حرف حسابش عمل به مجموعه منویات دین و اعمال و احقاق سبک زندگی دینی به عنوان نسخه نجات بخش جهان بشریت است یا جریانی که برای حفظ قدرت و صندلی ریاست و کانون ثروت معتقد به نرمش و انعطاف در مقابل جریان غربگرا و عدول از موازین انقلاب و عدالت است؟

کدام یک خوارج واقعی دوران است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من شوهر میخواهم!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۰۳ ب.ظ

برنامه من شوهر میخوام! - دانلود | بازار

 

قبل از آنکه بخواهم از رفتار بعضی دخترخانمهای سن بالای مجرد گله کنم در وهله اول باید از پدر و مادرها و خانواده ها گلایه کنم. جنس زن لطیف است و بیش از مرد نیاز به کسب محبت دارد. اگر این محبت در خانه تأمین نشود دختر دنبال جبران آن در فضای عمومی خواهد بود که بالطبع به خودش و به جامعه لطمه وارد می کند. به خصوص با گسترش فضای مجازی، اگر قبلا یک پسر یا دختر، پدرش در می آمد بتواند شماره طرف را دست بیاورد الان به راحتی با هر کس بخواهد می تواند در ارتباط باشد.

دختر باید عزیز باشد. البته همه مردم باید عزیز باشند. عزیز از عزت می آید. یعنی حریمشان حفظ بماند. یک بخشش مربوط به جامعه و خانواده است. یک قسمت هم دست خود افراد است. کسی که خدا را دارد، خانواده دارد، یا اصلا خانواده هم نداشته باشد اگر خودش را دوست دارد نباید ضعف ها و کمبودهایش را در فضای عمومی فریاد کند. بعد که مورد تعرض معنوی قرار گرفت و حریمش خدشه دار شد گله کند که چرا جامعه مراعات حالش را نکرده است. خانم متدینی در همین ایام انتخابات به بهانه بحث سیاسی در گروه واتساپی مرتبط با شهر خود شروع کرد به گلایه که چرا "ما نداریم"؟ خانواده ما ندارند؟ حق ما را خوردند؟ کو شوهر؟ کو پول؟ کو مقام و منصب ... خب عده ای شروع کردند به ترحم که خدا بزرگ است دلت میخواهد شماره کارت بده. عده ای هم خصوصی پیام دادند که حالا بیا ببینیمت اگر پسندیدیم چشم مشکلاتت را برطرف میکنیم!!

این وسط چه کسی عزتش لگد کوب شد؟ چرا مومن نباید سرافراز باقی بماند؟ ائمه ما بدترین مشکلات را تحمل کردند. آنها معصوم بودند مجبور که نبودند. پیروانشان هم بدترین سختی ها را تحمل کردند اما نگذاشتند تحقیر بشوند. دست جلوی کسی دراز نکردند. گدایی محبت و ترحم نکردند. هوّن علیّ ما نزل بی خواندند. ما رأیت الا جمیلا خواندند.

طرف خانم چادری است. عکس خودش را استوری می کند. صورتش را می پوشاند که مثلا شرع را رعایت کرده باشد. بعد زیرش می نویسد من تنها هستم و دنبال دلگرمی می گردم!! البته شاید چادرش نمایشی باشد من نمی دانم. شاید قصد بدی ندارد من نمیدانم. اما این را می دانم حریمش قطعا شکسته خواهد شد. عده ای هم برای تنوع به گپ و گفتی مجازی می پردازند. آخرش نتیجه ای که منتج به زندگی مشترک دائم شود نصیبش نمیشود. به تجربه دیده ام اینطور خانمها به مرور با سرخوردگی دست و پنجه نرم کرده و از نظر عصبی بسیار پرخاشگر و غیرقابل تحمل می گردند و اطرافیانشان را رنج می دهند. مسیری را طی میکنند که حتی اگر سلامت دینی شان حفظ بماند از نظر روحی دیگر صلاحیت تشکیل زندگی و تربیت فرزند را از دست می دهند.

خانم متدین نباید کاری کند دست و دل دیگران بلرزد. باید بتواند فوران و انفجار نیازهای طبیعی خود را کنترل نماید. متأسفانه اغلب این افراد با زیاده خواهی های خود خواستگاران دوره جوانی را فراری داده اند و حالا از این بابت نیز احساس عذاب وجدان و افسردگی می نمایند.

خانواده ها باید نیازهای عاطفی آنها را بیشتر مورد توجه قرار دهند تا جامعه حفظ بماند. به خصوص خانواده هایی که دخترانشان ظاهر مذهبی دارند گاه احساس کمبودهایی که در وجود فرزندانشان است محیط های مذهبی را تخدیر می نماید.

این قاعده منحصر به خانمها نیست. آقایان هم باید عزت داشته باشند. سفره دلشان را هر جایی پهن نکنند. اینقدر از نداشته هایشان نگویند و عزت و شرف خودشان را به حراج نگذارند. اما اگر این کار را کردند بعدا بهشان بر نخورد چرا در منظر دیگران خفیف شده اند. آدمهایی که زیاد درد دل میکنند یا غر می زنند در نگاه مردم حقیر و خوار بوده و از نگاه افراد شیاد، طعمه ای یکبار مصرف برای سرگرمی و تصاحب و فریب به شمار می آیند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دست تو باز است حسین

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ تیر ۱۴۰۳، ۰۶:۵۴ ق.ظ

‫اشک‌های مجری با شنیدن داستان تحول مهمان، سرازیر شد + فیلم‬‎

 

اسم احمد صادق نیا را دوست دارم. برایم خاطره انگیز است. نام یک شهید بابلی است. در نوجوانی برای اولین بار که می خواستم درباره شهدا بنویسم از او نوشتم. خواب خوبی هم پشت سرش دیدم که در ذهنم ماند.

با توجه به کسالتی که دارم این شبها را در خانه ماندم و توفیق حضور در مراسمی را نداشتم. میترسم بروم این ویروس لامصب را به دیگران منتقل کنم امام حسین یقه مرا بگیرد خیری که برای ما نداشتی زدی چند نفر از مریدان ما را هم ناکار کردی!

شبها برنامه محفل را می بینم که البته انصافا زیبا و اشک آور است.

پریشب به طور اتفاقی در شبکه نسیم متوجه برنامه ای شدم با نام سرگذشت. البته این برنامه سالهای قبل هم پخش می شد اما چون ساعتش مصادف با ساعتی است که اغلب عزاداران حسینی در تکایا و مساجد هستند نتوانست به اندازه برنامه رمضانی عباس موزون دیده شود.

مهمان برنامه سرگذشت مردی خرم آبادی بود به نام احمد صادقی نیا. تشابه اسمی او با شهید احمد صادق نیا باعث شد برنامه را دنبال کنم. او جوانی عرق خور و لاابالی بود که با دعای مادر و اشاره اباعبدالله متحول شد و به یکی از زلال ترین عاشقان و خادمان مکتب حسین علیه السلام تبدیل گردید.

پیشنهاد میکنم این قسمت از برنامه را در اینترنت جستجو و تماشا کنید یا لااقل پنج دقیقه طلایی آن را در نشانی زیر ببینید:

http://www.yjc.ir/00aovR

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سید خندان در اصفهان

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۵۲ ق.ظ

هم رزمانش به او سید خندان می گفتند/ گره گشایی اش را اگر بگویم یک کتاب قطور  می شود | ندای اصفهان

 

حسی که همیشه در وداع یا تشییع شهدای افغانستانی و پاکستانی به من دست می داد این بود که مبادا تفاوتی در تجلیل شهدا دیده شود. هر چقدر برای شهدای هموطن خودمان مایه می گذاریم باید برای برادران شهید فاطمیون و زینبیون نیز همت به خرج داده و پای کار بیاییم. غربت این بچه ها چه آنها که اصلا کسی را در ایران ندارند تا بر مزارشان برود یا معدود بازماندگان و خانواده هایی که زین پس باید با غربت و تنهایی بیشتری دست و پنجه نرم کنند دل آدم را به درد می آورد.

خوشحال شدم که دیدم انتشارات دارخوین اقدام به چاپ کتابچه ای از خاطرات سید هادی حسینی معروف به سید خندان از رزمندگان دلیر افغانستانی مقیم اصفهان به قلم سرکار خانم معصومه حلیمی نموده است. امیدوارم همه شهدای مدافع حرم مدفون در ایران هم با تلاش دلسوزان فرهنگ ایثار و شهادت به جامعه معرفی شوند.

این شهید به فنلاند رفته بود و موقعیت مادی خوبی برایش فراهم شده بود؛ اما به همه تمایلات دنیایی پشت پا زد و به عشق حضرت زینب و در دفاع از حریم ناموس علی به میدان خطر و خط مقدم آتش و خون رفت و به عاشورای ناتمام اباعبدالله پیوست. می گفت اول حرم حضرت زینب را آزاد کنم بعد به زیارت حرم برادرش بروم. حرم زینب سلام الله که آزاد شد سرافرازانه به دیدار خود حضرت نه در کربلا که در عرش رضوان الهی شتافت و جرعه نوش می ساقی کوثر گردید.

آنچه در سوریه رقم خورد و خروش رزمندگان شیعی، جبهه توحش و عصیان به پشتیبانی غرب و صهیون را به شکست کشانید دستاورد انتقال صحیح فرهنگ جهاد و مقاومت از دوران دفاع مقدس به نسل جدید جامعه بود. بی شک پرورش و اشاعه فرهنگ و خاطرات رزمندگان جبهه نور در دفاع از حرم آل الله می تواند زمینه ساز شکل گیری لشکر بزرگ توحید در تحقق تمدن جهانی اسلام و ظهور منجی بشریت به شمار آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جاهل شیک پوش!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۱۸ ق.ظ

عجیب‌ترین قوانین ازدواج و طلاق در جهان (برترین ها)

 

سایت برترینها مطلبی میخواندم درباره قوانین ازدواج در کشورهای مختلف دنیا. یکی اش این بود: ازدواج پس از مرگ در فرانسه مجاز است، اما برای این کار نیاز به مجوز ویژه از رئیس جمهور این کشور دارید. همچنین باید ثابت کنید که فرد مرده قصد ازدواج با شما را داشته است!

و دیگر اینکه در انگلستان و ولز مکان برگزاری مراسم ازدواج باید مسقف و ثابت باشد در غیر این صورت باید کشور دیگری را برای برگزاری مراسم ازدواج انتخاب نمایید!

خدایی اش اگر این قوانین احمقانه در ایران بود چقدر متهم به جمود فکری و عقب ماندگی و بی تمدنی و خرافه پرستی و جهان سومی بودن و نقض حقوق شهروندی و... می شدیم؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این بندگان خدا را آزاد کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۸:۵۵ ق.ظ

جزئیاتی از دستگیری سه فعال توییتری / پرونده آنها چه بود؟

 

هر کس با هر منصب و عقیده ای رفتار اشتباهی داشت باید جوابگو باشد. کسی نمی گوید منتقدان قالیباف باید مصونیت داشته باشند. نعوذ بالله حتی قالیبافی هایی که به آیت الله مصباح و نبویان و جلیلی و احمدی نژاد و ... آزادانه توهین و تهمت تحویل می دهند هم باید پاسخگو باشند. اما خدایی اش زندانی کردن یکهویی سه تن از شاخص ترین منتقدان قالیباف همزمان با اعلام کاندیداتوری وی و سنگ تمام ارکان قدرت در حمایت از او بی سلیقگی بزرگ دستگاه قضا بود و هر چقدر هم جوابیه بدهند که اینها متخلف هستند بابت همین بی سلیقگی و اقدام ناپخته در افکار عموم پذیرفته نخواهد بود.

حالا که مصطفی نیازآذری و عبدالله عبدی و مهدی جهانگیری و مهدی عبوری و ... دارند صاف صاف توی مملکت می چرخند و از برکت و رأفت نظام متنعم می شوند زندانی بودن این بچه ها مستلزم تقویت اعتماد جامعه به عدالت ورزی نهاد عدلیه نخواهد بود. قالیباف بیست سال است کاندیدا شده بیست سال دیگر هم کاندیدا شود رأی نخواهد آورد. تقصیر دیگران نیندازید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی سید حسن نصرالله در ایران بازداشت شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۴ ق.ظ

پیام تبریک سید حسن نصرالله به پزشکیان

 

انتشارات یازهرا به قلم محمدعلی صمدی مجموعه کتابچه های کوچکی را برای معرفی شهدا و دفاع مقدس منتشر نموده که هم ارزان و هم زود قابل خواندن است.

یکی از این کتابچه ها اسمش هست سید حسن که به معرفی شخصیت سید حسن نصرالله دبیرکل غیور حزب الله لبنان می پردازد.

در صفحه 14 کتاب ماجرای دستگیری سید حسن در فرودگاه مهرآباد توضیح داده شده است:

من در هیچ جا بازداشت نشده ام، به جز یک جا؛ ایران! آن هم بعد از پیروزی انقلاب و در جمهوری اسلامی!

در سال 1361 تصمیم گرفتم به قم بروم. بدون خانواده و تنهایی راه افتادم. در هواپیما چند نفر لبنانی بودیم که یکی شان ریشش را تراشیده بود و دختر غیر محجبه ای همراهش بود. وارد فرودگاه مهرآباد شدیم، کسانی که بی حجاب بودند یا ریششان را تراشیده بودند، به سادگی رد شدند، اما مرا با لباس روحانی و چند نفر دیگر که ریش داشتند، کناری نگه داشتند و اجازه رفتن ندادند.

نیمه شب ماشینی آمد و ما را به بازداشتگاه برد. ما را داخل اتاقی کوچک و در یک ساختمان حبس کردند. دو روز آنجا بازداشت بودم. شخصی آمد و چند ساعت از من بازجوی کرد و درباره لبنان نیز بازجویی نمود. بعد از گذشت دو روز از بازداشتم که زیر نظر اطلاعات نخست وزیری ایران بود بازجو به سادگی از من عذرخواهی کرد و آزاد شدم! آن دو روز خیلی سخت گذشت و برای من خیلی دردناک بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خوب، بد، لازم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۴۹ ق.ظ

نحوه رقابت سالم در محیط کار! - آکادمی عصر ایده

 

رقابت درون گروهی نیروهای ارزشی هم خوب است هم بد؛ اما به هر حال اجتناب ناپذیر است.

بالاخره یک طیف از این بچه ها به ارکان قدرت می چسبند و شیرینی پست و پول را با همه وجود می چشند. همه البته اینطور نیستند اما خیلی ها جنبه پول دار شدن و دسترسی نامحدود به امکانات مادی را ندارند. از طرفی هم رویشان نمی شود از شعارهایی که پیش تر داده و به همان واسطه به قدرت رسیده اند را کنار بگذارند.

چه کار می کنند؟

می شوند مثل کسی که حال ندارد طرف قبله بچرخد می گوید قبله را بچرخانید طرف من. شروع می کنند به تئوریزه کردن فرهنگ اشرافی گری و خوی تجمل پرستی و رفاه طلبی و رانت خواری آنهم به ظاهر مبتنی بر فرمایشات دین. الی ماشاءلله مداح و منبری همراه و نمک گیر هم دارند. در کنارش تلاش میکنند با سیاه نمایی و اتهام زنی، رقبای ارزشی را در اذهان عموم تخریب نمایند.

از این منظر رقابت درون گروهی اگر چه تلخ و گاه زیان بار است؛ اما لااقل باعث می شود مرزهای انقلابی اصیل و انقلابی مغشوش هویدا شده و هنجارهایی چون ساده زیستی و عدالت ورزی و پاک دستی حکام به فراموشی سپرده نشود. به نظرم این چرخه پایان ناپذیر و ادامه دار خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قدر متهمین اقتصادی را بدانید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

مشرق نیوز - تصویر جدید ‎مصطفی نیازآذری

 

مصطفی نیازآذری از متهمان گردن کلفت پرونده اکبر طبری که از کشور متواری و به کانادا گریخته بود چندی پیش به ایران آمد و با عنوان جدید حاج مصطفی در مجامع عمومی ظاهر گردید. به رغم اعترضات رسانه ای عدالتخواهان متأسفانه هیچ خبری از رسیدگی به پرونده او منتشر نگردید که هیچ، شنیده ها حاکی است وی با پرداخت مبالغی کلان در سطح شهرستان بابل در حال انجام فعالیتهای خیریه و عام المنفعه! می باشد. شخصا خیلی امیدی به سیستم قضایی کشور ندارم. در پرونده فولاد مبارکه و پتروشیمی میانکاله و مهدی جهانگیری و تاجگردون و ... نیز ثابت شد گاهی نمیتوان روی عملکرد قوه قضاییه حساب باز کرد. به نظرم بد نیست اساسا ما نگاهمان را به مسائل جاری عوض کنیم. یک بابایی در شهر ما چند سال پیش ده میلیارد از شهرداری اختلاس کرده بود. صد میلیون تومانش را داد مرکزی قرآنی ساختند. جالب و تأسف بار بود امام جمعه شهر چند روز پس از آزادی وی از بازداشت به تقدیر از او پرداخت! تصاویر آن را هم با افتخار منتشر کردند، گور پدر نگاه مردم. چطور است ما هم شبیه این جماعت شویم. بگوییم اشکال ندارد، خورد که خورد، ته ریزه ای از سفره اش که به مردم رسید همان هم خدا را شکر!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهندس الاسلام و المسلمین!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۷ ق.ظ

photo_2024-07-08_09-38-52_925.jpg

 

واقعا خدا شیخ بهایی را رحمت کند چقدر آثار خوب و زیبا و خلاقانه از خودش به جا گذاشت. عمده آثار معماری او در اصفهان مشهور شده است؛ اما در نقاط دیگری نیز از او سازه هایی ماندگار به جا مانده است. یکی اش بنای قدمگاه امام رضا علیه السلام در شهر نیشابور است. یک بار در کودکی و یکبار هم دیروز از این مکان بازدید کردم. بنای ساختمان و محوطه درخت کاری آن که از مبانی اندیشه معماری شیخ بهایی بوده چقدر آرامش بخش است. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

راه نشانم بده

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۱۴ ب.ظ

photo_۲۰۲۴-۰۷-۰۶_۱۲-۵۵-۲۵_5tc7.jpg

 

خداحافظی که معنایی ندارد. زائر حقیقی کسی است که با امام رضا زندگی می کند. امام برای زیارت و سیاحت نیست. امام رهبر و راهنمای حیات انسان الهی است که خوشبختی و سعادت دو عالم را رقم می زند اگر اراده کنیم پا جای پای او بگذاریم.

خدا ما و نسل ما را تا روز محشر در مسیر اهل بیت نگه دارد و آخرتمان با جرعه نوشی جام طهور وصال در رضوان نورانی آل الله عجین باشد.

 

photo_۲۰۲۴-۰۷-۰۶_۱۲-۵۵-۲۶_ozoa.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چند تصویر از موزه حرم رضوی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۱۲ ب.ظ

photo_۲۰۲۴-۰۷-۰۶_۱۲-۵۵-۲۴_h4bj.jpg

photo_۲۰۲۴-۰۷-۰۶_۱۲-۵۵-۱۸_5kt6.jpg

photo_۲۰۲۴-۰۷-۰۶_۱۲-۵۵-۰۶_ca3e.jpg

photo_۲۰۲۴-۰۷-۰۶_۱۲-۵۵-۱۳_byry.jpg

photo_۲۰۲۴-۰۷-۰۶_۱۲-۵۵-۰۱_ncbo.jpg

photo_۲۰۲۴-۰۷-۰۶_۱۲-۵۵-۱۷_xbwo.jpg

روح عباس میرزا شاد. بین همه قاجارها مرد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این هم جالب بود

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۰۴ ب.ظ

بچه های کف میدانی و خط مقدمی انقلاب بارها ثابت کرده اند از طیف گوگولی مگولی و پشت میزنشین و پرادعا فهم و بصیرت بیشتری دارند. اگر چه هر خطری که انقلاب و نظام را تهدید کند دوباره این بچه ها پا به میدان می گذارند اما خوب است بعضی حرفها در تاریخ بماند. خوب است بالانشین ها حالی شان شود بچه های انقلابی همه چیز را میدانند و میفهمند.

 

photo_۲۰۲۴-۰۷-۰۶_۱۲-۵۵-۲۵_(2)_p33l.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیین اذن عزا

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ۰۷:۵۰ ب.ظ

photo_2024-07-05_19-31-58_lnhp.jpg

 

امروز بعد از مدتها فیش غذای حضرتی دستم رسید. عکسی از آن گرفتم. خواستم به شوخی بنویسم از امروز محبت بیشتری به امام پیدا کرده ام! البته عرض کردم که از باب مزاح.

عصر به حرم رفتیم. بی آنکه بدانیم یا حواسمان باشد خوردیم به مراسم علم کشان و تعویض پرچم و نصب کتیبه در صحن انقلاب (عتیق). اسم دقیق مراسم را مجری گفت "آیین اذن عزا". فضایی معنوی و دلچسب بود. رزق با ارزشی نصیبمان شد. از امروز بیشتر باید ممنون امام رضا باشم. 

امام علیه السلام تلاش فراوانی برای ترویج عزای امام حسین و احیای فرهنگ زیارت بارگاه جد بزرگوارش انجام داد. بعضی روضه های معروف به استناد بیان امام رضاست. صله میداد به شعرایی که در رثای اباعبدالله اثری خلق می نمودند. مادی و معنوی تشویق میکرد شیعیان را که سختی راه را تحمل نموده به زیارت جد بزرگوارش بشتابند.

سالها پیش در کاظمین طلبه ای عراقی اهل نجف وقتی فهمید من هم طلبه هستم گفت در ناحیه گلو غده ای دارد و خواست که وقتی مشهد رفتم برایش دعا کرده و شفایش را از امام رضا طلب کنم. به او گفتم تو خودت که در نجفی به کربلا و کاظمین و سامرا هم که دسترسی داری... حرفم را قطع کرد. گفت امام رضا چیز دیگری است.

راست می گفت. خیلی ها از بارگاه امام هشتم شفا گرفته اند. اصلا در جهان حتی بین مسیحیان و یهودیان هم در این زمینه معروف شده و زائران و مریدانی دارد. به ذهنم رسید امام رضا این همه تلاش کرد یاد اباعبدالله را زنده کرده و سر زبانها بیندازد اهل بیت علیهم السلام یکجا محبتش را جبران نموده و شفا را در زیارت بارگاه او قرار داده اند. الحمدلله که امام رضا را داریم.

ان شاءالله عزای محرم امسالمان به امضای ایشان برسد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اینجا مشهد است

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۳۷ ق.ظ

photo_2024-07-05_05-17-26_ej9s.jpg

 

یک میامی ایران دارد یکی هم آمریکا. میامی ایران آخرین شهر استان سمنان است وقتی می خواهید به سمت مشهد بروید. گویا محرومترین شهر استان نیز شمرده شده است. چند کیلومتر از شهر خارج شدیم. حوالی سه صبح برای نماز در مسجد امام علی علیه السلام توقف کردیم. آن ساعت هم یکی ایستاده بود داخل مسجد با دم نوش شیرین عناب از مردم پذیرایی می کرد. دمش گرم و حاجتش روا ان شاءالله.

دوستی خوزستانی چند وقت پیش آمده بود قم. خانمی عراقی در حرم با این فرض که او هموطنش است شروع کرد عربی صحبت کردن که دوست ما توضیح داد ایرانی است. من از آن وقت این موضوع را برایش دست گرفتم و گاهی او را عراقی صدا می زنم! دیروز در مسیر زائرسرا تا حرم سه بار سه نفر مشهدی با این تصور که ما هم عرب زبانیم با زبان عربی صحبت کردند که خنده ام گرفت و توضیح دادم ایرانی هستیم. این هم از خواص گردش روزگار است. جواب های، هوی است.

داشتم وارد حرم می شدم کمی دل درد هم داشتم. توی ذهنم بود یک چیزی در وبلاگ بنویسم که نشان بدهد چقدر به امام رضا علاقمندم. مثلا بنویسم دلم می خواهد وارد صحن و سرایش که می شوم روی زمین غلت بزنم و احساس رهایی داشته باشم، به ضریح که نزدیک می شوم مثل دسته های عزاداری روی سینه بکویم حتی اگر مرا دیوانه بخوانند، مگر عشق به امام از سر جنون نیست ... یکدفعه دیدم جلوی گنبد طلا ایستاده ام. از افکارم آمدم بیرون. دست گذاشتم روی سینه، حس و حال زائری مخلص و دلداده را گرفتم که هیچ درخواست مادی نداشته و سینه اش به یاد او می تپد. چشمانم را بستم، آهی از ته دل کشیدم و گفتم السلام علیک یا فاطمه المعصومه ان لک عندلله شأنا من الشان... که یهو یادم آمد اینجا مشهد است نه قم... شده بودم عین کسانی که همه حواسشان است تلفظ حروف نماز را صحیح و غلیظ ادا کنند بعد یادشان می رود رکعت چندم را می خوانند!

تصویر دفن سید ابراهیم رییسی را که دیدم حدس زدم باید در نزدیکی قبر سیدالشهدای مازندران، سید عبدالکریم هاشمی نژاد باشد که رفتم و دیدم همینطور است. به حرم ک می روم حتما باید مزار سیدعلی اکبر ابوترابی و پدرش که حالا کفشداری شماره هشت صحن آزادی است و نیز مزار سید عبدالکریم را زیارت کنم. امیدوارم مردم به خصوص طلاب با شخصیت خودساخته و تحول آفرین سید ابوترابی آشنا شوند. امیدوارم جوانها لااقل مازندرانی ها با آثار قلمی و فکری سید هاشمی نژاد آشنا شوند. عکس گرفتن از مزار سید رییسی به دلیل ازدحام جمعیت دشوار بود. روحش شاد. خانمها هم دلشان می خواست قبر او را ببینند که ظاهرا مقدور نیست.

نایب الزیاره و دعاگوی همه دوستان بوده و هستم. گنید حرم امام رضا برای ما ایرانی ها حکم یک کپسول بزرگ اکسیژن را دارد هر چند وقتی باید بیاییم و حسابی شارژ شویم که اگر مشهد را نداشته باشیم می میریم.

 

photo_2024-07-05_05-17-39_cteb.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا