مرگ ماهواره!
خیلی وقت ها برای آن که به یک کار بزرگ فرهنگی دست بزنیم دنبال هزار جور نظر و ایده می رویم. اما جالب است که گاهی کارهایی بزرگ در نقاطی کوچک به چشم می خورد که طراحی ها و ادعاهای فرهنگی ما را به چالش می کشاند!
برادر عزیزم جناب آقای عارفه، یکی از بسیجیان بی ادعا اما پرشور، باسواد و فعال استان هرمزگان است. استانی که شاید خیلی از مسئولان فرهنگی آن گمان کنند کارهای بزرگ لزوماً در شهرهایی مانند تهران و قم اتفاق می افتد.
آقای عارفه و دوستانش ابتکارات و کارهای فرهنگی تأثیرگذاری را در استان محروم خود انجام داده اند که برای نمونه به یک مورد آن اشاره می کنم.
قبلش لازم است این نکته را توضیح بدهم که در سفرهایی که خود به روستاهای جنوبی کشور داشته ام به وضوح مشاهده کرده ام که خیلی از خانواده ها حتی اگر نان شب نداشته باشند گیرنده ماهواره را در خانه هایشان دارند. علت این امر می تواند در مواردی متفاوت باشد. مثل چشم و هم چشمی همسایگان، ضعف امواج رسانه های داخلی، خودباختگی و...
استفاده عمومی از ماهواره البته تأثیرات غبرقابل انکاری را بر فرهنگ بسیاری از خانواده ها برجای گذاشته است.
دوستان هرمزگانی ما یکی از روستاهای منطقه بشاگرد را به عنوان جامعه هدف انتخاب کردند و از طریق مبلّغان فرهنگی حوزه علمیه در دهه محرم سال گذشته، مضرّات مخرب استفاده از ماهواره را برای خانواده ها توضیح دادند. روز عاشورا روزی بود که مراسم "مرگ ماهواره" در آن روستا برگزار شد. در این روز همه مردم روستا داوطلبانه دیش های ماهوراه خود را تحویل بچه های بسیج دادند و جایش گیرنده دیجیتال را هدیه گرفتند. امحای بشقاب های ماهواره در آن روز یکی از زیباترین جلوه های برتری رسانه دین در مقابل رسانه های پیچیده و فریبنده غرب را به نمایش گذاشت.
- ۹۲/۰۶/۲۳