شهردار جدید بابل بخواند (4)
در افواه عموم، شاید به اشتباه، نام دو نهاد بیشتر در مظان اتهام است؛ یکی شهرداری و دیگری نهاد دوست و برادر، که از قضا شهردار جدید بابل تجربه حضور در هر دو نهاد مذکور را در کارنامه سوابق مدیریتی خود داراست.
مفاسد اداری را در حقیقت باید به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته مفاسد معلوم و بیّن مانند رشوه و باج و اختلاس و تبانی است که اراده بیشتری برای تقابل با آن در نهادها به چشم می خورد؛ اما دسته دوم را باید مسامحتاً " مفاسد قانونی " نامید که از پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و چه بسا در ظاهر امر، اقدامی مطابق قانون به نظر برسد.
دست درازی برخی نهادها به اموال عمومی، تحت پوشش حمایت از پرسنل ذی ربط، نمونه ای از این قسم مفاسد می باشد. چه بسیار زمین خواری هایی که با همین توجیه صورت گرفت و کام قشری از افراد صاحب نفوذ را سیراب کرد.
پاداش های بی حساب و کتاب به مدیران و بستن دهان زیردستان با اعطای عیدی در مناسبت هایی مثل اعیاد فطر و ... نیز مثالی دیگر از این رویکرد غلط است. در یکی از شهرهای شمالی کشور شاهد بودم که مسئولان شهرداری فقط برای آن که چند صباحی بیشتر بر این اریکه تکیه بزنند، از سویی با نفوذ در پایگاه های فعال بسیج و هیئات خوشنام و تأمین مایحتاج آنان و از سویی دیگر با اعطای بودجه به جشنواره های مفسده انگیز، سعی داشتند به زعم خود، مشی تألیف قلوب را در پیش گرفته و به هر طیفی بقبولانند که با آنها همسو و هم راستا هستند تا از گزند مخالفت ها و نقدها در امان بمانند. این مدل مدیریت پلورالیستی، مسئولان آن نهاد را مجاب کرده بود تا هر فرد منتقدی را از کیسه بیت المال، نمک گیر سازند. مدیر یک سایت خبری می گفت: به محض انتشار یک مطلب در نقد شهردار آن شهر، بلافاصله مسئولی تماس گرفت و ضمن ارسال جوابیه، از من شماره حساب خواست تا در راستای حمایت فرهنگی از رسانه ها از خجالت ما هم در بیاید!
درد آن جاست که تسری این خصلت مفسده بار، کار را به آن جا رساند که وقتی از برخی دلسوزان آن شهر، برای نقد و موضع گیری نسبت به تخلفات علنی شهرداری دعوت به عمل می آمد، در پاسخ، اگر چه حق را به منتقدان می دادند؛ اما با کمال تأسف، می گفتند: چون شهرداری به مجموعه ما کمک مالی می کند، مصلحت نیست که پا در این میدان بگذاریم!!
چه کسی است که نداند مؤمنان ظاهرالصلاحی که خنجر به روی حجت خدا کشیده و تاریخ را در عزای عاشورا، تا ابد در ماتم فرو بردند، نیز می دانستند حق در کدام سو قرار دارد؛ اما منافع مادی را توجیهی برای مصلحت اندیشی خود بر می شمردند.
بارها در جلسات مجلس شورای اسلامی مشاهده شده که چپ و راست، سر هر مصوبه ای به جان هم می افتادند؛ اما تنها جلسه ای که اتفاق عموم را به همراه دارد، جلسه ای است که میزان مقرری و حقوق و عواید نمایندگی قرار است در آن به تصویب برسد!
سوگمندانه باید گفت برخی اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا در بسیاری از موارد به جای آن که به رسالت نظارتی خویش عمل کنند، دنبال روزنه ای جهت کسب منفعت بیشتر برای خود و نزدیکان و ذوی الحقوق! هستند. طبیعی است نامزدی که برای ورود و عضویت در شورای یک شهر معمولی، بیش از صد میلیون تومان هزینه کرده، می داند که با حق جلسه های ساعتی سی هزار تومان نمی تواند سودی از این سرمایه گذاری سوداگرانه، تحصیل نماید! ریخت و پاش های اعضای بعضی از شوراهای شهرها مانند انجام سفرهای غیرضروری و پرهزینه به خارج از کشور و یا به کیش و مشهد و... به بهانه بازدید و کسب تجربه! از مناظر و معماری شهرهای مختلف و یا مثلاً سرکشی از غرفه چهارمتری شهرداری شهرشان که در فلان نقطه تشکیل شده، و اقامت در لوکس ترین و مجهزترین هتل ها گوشه ای دیگر از مفاسدی است که چه بسا تحت لوای قانون صورت گرفته و عواقبی نیز برای متخلفین به دنبال نداشته است.
ریال به ریال بودجه شهرداری ها از عرق جبین مردم رنج کشیده ای است که با هزار مکافات و تحمل فشار اقتصادی، به زحمت قادر به پرداخت مطالبات مرتبط با خدامت شهری هستند؛ اما عده ای از خدا بی خبر، که میز را بر میزان ترجیح داده و تلاش می کنند تا چند سال زندگی به ظاهر لذت آور دنیایی را به قیمت ناجوانمردی در حق مستضعفان به چنگ آورند، بر اموال عموم دست برده و همه چیز را در خدمت عیش و نوش خود می خواهند.
از شهردار جدید بابل، که بنا به تجربه سال ها حضور در عرصه های کلان مدیریتی، آشنا با زوایای پیدا و پنهان خیانت ها و زیاده طلبی هاست و خود سربازی سرافراز از تبار بسیجیان بی ادعای مکتب خمینی است، انتظار جز این نیست که در مجموعه های ذی ربط خویش، دست غارتگران را ا ز سر مردم مظلوم این شهر کوتاه کرده و اجازه ندهد اژدهای هفت سر فساد و تبعیض، تحت هر عنوانی برای یک لحظه احساس امنیت کند.
فرصت برای خدمت و جلوس بر سریر لرزان ریاست، همواره اندک و زودگذر است؛ چونان که امام عدل نیز کمتر از پنج سال بر مسند امارت مؤمنان قرار گرفت؛ اما توصیف عدالت و انصاف و مردانگی اش تا ابد در دل تاریخ، ماندگار شد و راهی سرشار از نور و رستگاری را در مسیر رهپویان حقیقی اسلام ناب قرار داد.
سید حمید مشتاقی نیا 1394/09/17
- ۹۴/۰۹/۱۸