شام غریبان!!
بچه بودیم با رفقای هم سن و سال قرار گذاشتیم دهه محرم هر شب به یکی از محله های اطراف برویم و مسجد و تکیه و هیات آنها را تماشا کنیم. فقط یک جا بود که صحنه خوبی ندیدم و در ذهنم سوال ایجاد شد. در یکی از محله ها مردها داخل تکیه نشسته بودند زیر پنکه سقفی. زنها باید در حیاط می نشستند حیاط که چه عرض کردم لا به لای علفزار قبرستان پایین تکیه در دل تاریکی. بعد از مراسم نوبت به شام که رسید ابتدا به مردها شام دادند بعد نوبت به خانمها رسید آنهم با چه وضعی. شاید باورتان نشود داخل ظروفی که مردها غذا خورده بودند بدون آنکه شسته شود دوباره غذا ریختند و دادند دست زنها! پرسیدیم گفتند هر شب اوضاع همین طور است.
عرض کردم که فقط در یک محل این برخورد بد را دیدم. سایر محله ها شکر خدا با درایت بهتری مواجه بودند.
حالا بعد از گذشت سی و پنج سال از آن خاطره کدر، مسجدی را در منطقه ای فرهنگی دیدم که مردها موقع مراسم عزاداری زیر کولر لم می دهند اما خانمها که لباسشان از ما مردها بیشتر است را فرستاده اند به محوطه بیرونی مسجد در گرمای تابستان بدون هیچ وسیله خنک کننده...
از هر امامی که بخواهیم سخن بگوییم نمیتوانیم از عدالت و انصاف و اخلاق نگوییم.