ساختن به جای سوختن!
این که به یاد کشته شدگان فلان فاجعه در فلان کشور اروپایی یا در سوگ درگذشته ای از آشنایان یا حتی برای اجابت دعا شمع روشن کنیم چه خاصیتی دارد؟
هیچ دقت کرده اید جماعت روشنفکر که سوگواری های مذهبی و روضه خوانی و نذورات را زیر سوال می برند تا به حال در نقد روشن سازی شمع، چیزی نگفته و ننوشته اند؟
شاید در قدیم روشن کردن شمع می توانست بخشی از ظلمت شب را برای عابرین زدوده و از این باب، کاری خیر تلقی شود؛ اما الان فایده این کار چیست؟
عقل ما حکم نمی کند همان مبلغی که برای خرید یک بسته شمع می دهیم، شکلات یا خرما یا کیک و بیسکویتی خریده و به نیّت درگذشتگان خود به نیازمند یا کودک یا رهگذری بدهیم و دلش را شاد کنیم و دعایش را توشه خود سازیم؟ این طوری لااقل فایده ای به کسی رسیده است.
جایی نوشته بود وقتی موقع شمع روشن کردن، دعا می خوانیم به خاطر انرژی متصاعد از شعله آن در یک فرآیند کهکشانی، به اجابت نزدیک تریم!
اگر همین حرف منسوب به دین بود چه جار و جنجالی به بهانه تقابل با خرافه پرستی علم می شد خدا می داند.
وقتی شکلات یا خرما و کیک و بیسکویت و جرعه ای آب یا شربت و ... را به کسی می دهید مطمئن باشید انرژی متصاعد از شادی قلب یک انسان که اشرف مخلوقات عالم است، دعایتان را بیشتر از شعله بی خاصیت یک شمع سوزان، به اجابت نزدیک می سازد.