انقلابی که به ادارات نرسید
آدم های همیشه هماهنگ و همه رنگ و همرنگ جماعت اشغالگر قدرت، بله قربان گوهای مطیع و فرمانبر که راز پیشرفت یک شبه و ترقی ناگهانی شان در خم و راست شدن مقابل یقه سفیدهای همه کاره ست.
نمایشگران انقلابی گری بی محتوا و مسلمانی صوری و دهان پر کن که مقام مافوق را در جایگاه خدا نشانده و چشم و گوش بسته و دلخوش به فرمانبرداری محض هستند.
خیل جماعت خنثای سازگار و قالب پذیر، غاصبان مناصب انقلاب بوده و نظام اداری را از روح انقلابی گری اصیل تهی می سازند.
نیروی انقلابی مسلمان، آمر به معروف و ناهی از منکر است و مقام ما فوق خویش را در همه حال، خدا می داند و بس و جهان بینی اش مبتنی بر کمال و معنویت و رضایت حق است. رهپویان طریق حق هیچ گاه مقبول دلبستگان پست و مقام و قدرت و ثروت نبوده و به هر بهانه ای مطرود می گردند.
اگر می خواهیم انقلاب همواره در جایگاه اصلی خود قرار داشته باشد آن را به انقلابی ها بسپاریم. لازمه این تصمیم، تحمل منتقدان و عدالتخواهان و آمران به معروف است.
اگر مدیران و بزرگان جامعه به راحت طلبی و خوش نشینی و عافیت طلبی عادت نکنند از نگاه و زبان منتقد نترسیده و خود را مستحق کمال و رشد می یایند. اما فرهنگ منیت و روحیه استکباری مانع از تحمل منتقدان بوده و همیشه دنبال یارگیری از میان خوش پوش های مطیع و بی زبان و فرمانبردار است که چشم و گوششان را نسبت به همه کژی ها و کژ روی ها بسته باشند. این گونه است که تفکر باندگرایی و قدرت طلبی جای عدالت خواهی و خدمت رسانی را می گیرد.