اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۶۰ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

معرفی سایت خوب و تضمینی همسریابی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۱۲:۱۴ ب.ظ

 

یکهو عاشقت میشود، صدا و تصویرت را یگانه و بی همتا میشمارد، برایت نوشابه باز می کند، قربان صدقه ات می رود، برای سلول سلول لب و دست و صورتت حرف عاشقانه و شعر دلبرانه دارد، دلباخته لباسهایت است، عکس پروفایلت را می پرستد، تو را نیمه گمشده سالهای سیاه تنهایی اش توصیف می کند و چشم بسته و دربست با هر شرطی که پیش پایش بگذاری قبولت دارد، پنج سال یا ده سال کوچکتر از توست اصلا مهم نیست، مذهبی باشی پا به پایت مذهبی و مسجدی میشود، مذهبی نباشی، هم ردیف خودت ادبیاتش را آرایش می دهد. موافق نظام باشی او هم ولایی و جهادی است، مخالف باشی چشم ندارد نظام را ببیند. با هر ساز تو می رقصد فقط به او پا بدهی و چند روزی همقدمش باشی. میگوید حالا یک مدتی هم صحبت و رفیق بشویم شناختمان برای ازدواج بیشتر شود. ادعایی که به ظاهر مستدل به شمار می آید اما یادمان نرود تحقیق، بخشی مهم از همین شناخت قبل از ازدواج است. حتی در ازدواجهایی که جدی و رسمی هستند هم ممکن است پسر یا دختری که می داند تحت نظر و مورد محک و نظارت است چند صباحی خود را صالح و اتو کشیده نشان بدهد تا از این مرحله به سلامت بگذرد. اما تحقیق و بررسی میدانی نقش موثری در شناخت واقعیت اشخاص دارد.

بگذار ماجرا را این گونه جلو ببریم.

من تا به حال کسی را ندیده ام که از طریق سایتهای همسریابی موفق به ازدواج رسمی و دائم شده باشد. من ندیدم دلیل نمیشود این ادعا کذب باشد اما قطعا ادمینهای این نوع کانالها از دروغ گفتن و بزرگنمایی بدشان نمی آید.

سایتهای ازدواج موقت البته گاهی موفق تر هستند. بعضی هایشان کلاهبردارند پولی برای معرفی میگیرند و دیگر جوابی نمیدهند بعضی هایشان واقعا آدمها را به هم می رسانند حالا شرعی و غیر شرعی اش را خدا می داند.

اما سایتها و کانالهای مدعی ازدواج دائم چندان مطابق ادعایشان موفق نبوده اند.

من لااقل ندیده ام و البته موافق این مدل آشنایی و ازدواج هم نیستم.

چطور ممکن است پسری که مثلا مقیم برازجان است و دختری که فی المثل در انزلی می نشیند بدون آنکه هیچ معرف و دوست مشترکی داشته باشند، بتوانند از طریق چت و گفتگو از صداقت یکدیگر مطلع شوند؟ چگونه درباره سوابق و جایگاه فردی و اجتماعی و شغلی یکدیگر تحقیق کنند؟ صفحات حوادث مطبوعات و رسانه ها را ببینید هر روز مملو از اخباری است که نشان میدهد حتی ازدواجهای غیر مجازی هم به دلیل فقدان تحقیق و بررسی کامل گاه دچار التهاب و شکست می شود، چه برسد به ازدواجهای دنیای بی سر و ته مجازی.

حالا این را هم اضافه کنید که دریایی از مردان هوس باز فریبکار اعم از مجرد یا متاهل در فضای مجازی جولان میدهند و با اطلاع از نقطه ضعف خانمها و دختران جوان سعی میکنند ابتدا باب آشنایی را در محیطی مودبانه باز کنند و بعد شانس خود را برای ایجاد وابستگی در طرف مقابل و آزار و هوسرانی امتحان نمایند.

هر از گاه از دختری نجیب و خانواده دار میشنویم که فلان آشنای ناآشنای مجازی بعد از چند بار چت و ابراز علاقه و احترام و ارسال هدیه و... رفته است سراغ بحثهای زیرشکمی و به این بهانه که دلم میخواهد همسری اکتیو داشته باشم انتطار دارد طرف قبل از ازدواج ثابت کند که آدم سر زنده و گرم مزاجی! است و...

مردهای نانجیب که بی در و پیکری فضای مجازی را بستری برای اغواگری و وقت گذرانی خود میدانند ابایی از این ندارند تیری در تاریکی انداخته و با ظاهری متظاهر به اخلاق و نجابت، درصدد وابستگی دختر برآمده و از قِبَل سادگی او شانس خود را برای شکار غریزی خویش امتحان نمایند. طرف تور شد که شد نشد هم ضرری نکرده اند مدتی سرگرم شده اند و می روند سراغ نفر بعد؛ یا شانس و یا اقبال! گور پدر دختر ساده دلی که حالا باید با غرور له شده و روح لطمه دیده خود کنار بیاید و گاه کارش به دوا و درمان روانپزشک برسد.

این نوع مردها و پسرها که اغلب خودشان در دوره کودکی و نوجوانی طعمه مردان هوس باز بوده و مورد تعرض قرار گرفته اند کمتر تمایلی برای رابطه با زنهای فاسد دارند. اتفاقا آتش عقده درونشان زمانی فروکش می کند که دختری پاک و معصوم را به بیراهه کشانده و سوارش شوند و از حس درونی سلطه و استیلا لذت ببرند.

با دختر خانمهای علاف و آویزان مجازی که خودشان اهل شیطنت هستند حرفی ندارم. اما دختر خانمهای نجیب و با شخصیت که در برهوت تجرد و وهم و ترس متصور از احتمال بی شوهری ابدی و عقب ماندگی از دختران متاهل همسال، هر جنبنده مجازی جنس مخالفی را شانس و احتمالی برای گشایش بخت خود میپندارند بیشتر از این ناحیه آسیب دیده و شخصیتشان لگدمال می شود.

 حقیقت آن است کسی که راه گنگ و کدر مجازی را برای همسریابی برمی گزیند نباید از اینکه بعد از مدتی شخصیتش توسط پسر یا مردی دروغگو و زیاده خواه و فاسد مورد وهن و آسیب و تحقیر قرار میگیرد گله و شکایت داشته باشد و در خلوت خود اشک بریزد و بسوزد. همسریابی و ازدواج شایسته برای تشکیل یک زندگی با دوام و سالم، از رهگذر پیام بازرگانی و آگهی سایت دیوار و اعلام مناقصه و مزایده به سرانجام نخواهد رسید. دختر خانم های محترم، آبرو و شخیصت خودشان را در تابلوهای تبلیغات عمومی شهر به حراج نمی گذارند و شماره یا آی دی شان دست به دست نمی چرخد. قبل از انتخاب مسیر خود، به تبعات آن توجه داشته باشید.

یاداوری این نکته را ضروری می دانم حکومت اسلامی وظیفه دارد به منظور حفظ سلامت جامعه دینی، از طریق حذف کتب و برنامه های زائد درسی و سربازی و ایجاد بستر اشتغال و حمایت اقتصادی و ... توجه به نیازهای غریزی و فطری جوانان را مهم دانسته و شرایط ازدواج در سنین جوانی را فراهم آورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فیلترها گاهی گشاد می شوند!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۳۸ ق.ظ

photo_2022-12-30_01-23-03_6j4o.jpg

 

اول این خبر را بخوانید:

♦️دیروز مدیرکل راه و شهرسازی مازندران بابت ارتکاب جرائم ارتشاء، اختلاس و نگهداری مشروبات الکلی بازداشت شد

🔹توجه شمارا جلب می‌کنم به تابلویی که مدیرکل به بالای سرش زده است. جمله‌ای از شهید حاج قاسم سلیمانی: شرط شهید شدن شهید بودن است.

🔹و لعنت بر چنین مدیر بیشرف و منافقی که کلامی را به اتاقش زده و هرروز مقابل چشمانش هست ولی خودش خلاف آن را ‌انجام می‌دهد! یقین دارم شهدا و حاج قاسم عزیز یقه تورا بخاطر این خیانت در قیامت خواهند گرفت.

🚨 به لشکر سایبری قدس بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/542441666C7e7c280a3b

 

از بچه های اطلاعات سپاه مازندران و ریاست دادگستری استان و دادستان مرکز که نشان داده اند در برخورد با دانه درشتها اهل مماشات نیستند تشکر میکنم. اما یک سوال اساسی دارم از استاندار مازندران که خودش یک شخصیت امنیتی است: چرا در حالی که یک نیروی جوان بسیجی متعهد و متخصص به صرف عدم وابستگی جناحی به جریانهای قدرت و یا سابقه انتقاد و امر به معروف نسبت به مسئولان از رشد در سیستم اداری باز می ماند اما فردی با ظاهرنمایی و اتصال به کانونهای قدرت میتواند در رده مدیر کل یک استان بالا رفته و زد و بندها و ارتکاب جرایمش چون نگهداری مشروبات الکلی! تا مدتها از نگاه نهادهای نظارتی دور بماند؟

نهادهایی که موظف به بستن تنگه احد نفوذ به نظام هستند حواسشان باید بیشتر به افراد وابسته جناحها باشد مباد که مثل این فرد باز هم در میان مسئولان استانی و شهری و کشوری وجود داشته باشند.

راستی به رغم افشاگری های مستند رسانه ها کسی نمیخواهد پیگیر چرایی و چگونگی واگذاری غیر معمول و خلاف قانون اراضی و تخلفات در قرارداد ساخت پروژه مخرب پتروشیمی میانکاله باشد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسی رزمنده حسینیون را تحویل باکو داد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۲۱ ق.ظ

photo_2022-12-30_01-14-05_9k6t.jpg

 

این خبر عجیب و قابل تأمل در کانال "ناب جهادی" منتشر شد که انعکاس فراوانی در فضای مجازی داشت:

 

🔻مدافع حرم حضرت زینب، پیرغلام اباعبدالله،  یار شهید قاسم سلیمانی تحویل رژیم صهیونیستی علی‌اف داده شد.
▪️طالح یوسف اف با نام جهادی حاج تقی از رزمندگان مقاومت اسلامی آذربایجان #حسینیون که از طرف حکومت علی‌اف تحت تعقیب بود از طرف دولت روسیه بابی‌توجهی دستگاههای جمهوری اسلامی به سرویس امنیت آذربایجان تحویل داده شد.
▪️سرویس امنیت دولتی باکو اعلام کرد که فردی به نام طالح یوسف اف به باکو مسترد شده.آن ها مدعی شدندکه این فرد به همراه روشن اسداف و یونس صفراف برای حسینیون جذب نیرو می‌کرده و آموزش‌های ویژه درسوریه دیده‌اند و درعملیات‌های مختلف در سوریه برعلیه داعش شرکت کرده‌اند.
وی در لیست تحت تعقیب بین المللی قرار گرفته بود 
▪️دولت روسیه به دفعات از طرف ایرانی در مورد عضو مقاومت بودن ایشان استعلام کرده بود که هیچ جوابی رسمی ازایران به روسیه داده نشد
▪️ضمناً به دلیل عدم ذکرنام کشور تحویل دهنده صفحات دولتی باک در شبکه‌های اجتماعی مختلف شایعه کرده‌اند که این فرد ازطرف دولت ایران تحویل رژیم باکو شد
▪️ چهره خاکی طالح یوسف اف(حاج تقی)در عملیات آزادسازی دیرالزور در کنار سردار دلها شهید قاسم سلیمانی


📡 #ناب_جهادی
@nabjahadiii

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهسا و موسی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۱۰ ق.ظ

photo_2022-12-30_01-03-37_unmp.jpg

 

ماجرای فوت مهسا امینی در مقر پلیس امنیت اخلاقی تهران نزدیک بود این بار در کلانتری خیابان شهیدان فاطمی قم به شکلی دیگر تکرار شود.

حجت الاسلام موسی علیزاده از طلبه های انقلابی قم بعد ازامر به معروف و نهی از منکر نسبت به بانویی بی حجاب در اتفاقی عجیب توسط نیروی انتظامی در ساعت و خیابانی شلوغ در حالیکه لباس روحانیت به تن داشت دستبند زده شد و به بازداشتگاه منتقل گردید.

وی که از برخورد نا موجّه نیروی انتظامی در بهت و شوک به سر میبرد و بحث و استدلالش در توضیح وظیفه دینی نهی از منکر تأثیری نداشت دچار ایست قلبی شد، ناگهان بر زمین افتاد و با تشخیص مأمور اعزامی اورژانس به بیمارستان ولی عصر عج منتقل گردید و در بخش سی سی یو بستری شد.

حالا رفقای انقلابی به شوخی می گویند بعد از مرگ مهسا امینی این بار ما به خونخواهی موسی علیزاده دست به آشوب بزنیم!

اما از مطایبه که بگذریم بچه های انقلابی ضمن پافشاری بر باورهای راسخ خود در دفاع از ارکان نظام اسلامی اما به یقین نسبت به بعضی کژ رفتاریها و خطاهای سهوی و عمدی مسئولان و نهادها در هر جایگاه و لباسی که باشند انتقاد جدی و سازنده داشته و دارند و به مسیر نورانی امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه عملکرد مسئولان ادامه خواهند داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این یک خبر و این دو عکس!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۱۰ ب.ظ

عکس/ بدرقه زیبای پیکر یک شهید در روستا سوژه شد

 

این یک خبر را امروز منتشر کردند:

"فاطمه؛ در صدر نامگذاری فرزندان دختر در ۹ ماهه امسال

رئیس سازمان ثبت احوال کشور:
🔹در ۹ ماهه امسال، بیشترین اسم در بین نوزادان پسر، محمد و در بین دختران فاطمه بوده است."

 

عکس بالا مربوط است به تشییع پیکر شهیدی گمنام در یک روستای استان چهارمحال و بختیاری. برای همین یکی دو روز گذشته است. تصویر پایین هم عزاداری مشترک مردم شیعه و سنی ایرانشهر، استان سیستان و بلوچستان، در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیهاست.

این یک خبر و این دو عکس را دشمن هم می بیند. می بیند که سرمایه گذاری های فرهنگی اش برای زدودن محبت اهل بیت و محو نمودن شعائر و معارف دین به نتیجه ای که میخواسته نرسیده است. دشمن کارش دشمنی است. از این پس هجمه بیشتری برای تخریب و تحریف آموزه های دین خواهد داشت. ما هم حواسمان را جمع کنیم تا سرمایه دنیا و آخرتمان که محبت به دین و حرکت در صراط مستقیم مکتب وحی است به یغما نرود.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این مستند، ناقص و سطحی بود

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۰ ق.ظ

مستند «به بهانه آزادی» پخش می‌شود

 

امیدوارم سطح تحلیل مسئولان ارشد نظام در محدوده نگاه سازندگان مستند "به بهانه آزادی" نباشد. این مستند بیشتر چیزی شبیه بولتن تصویری یکی از نهادها و خبرگزاری وابسته بود و نتوانست نگاه عمیق و تحلیلی جامع درباره اغتشاشات اخیر ارائه دهد. درست مثل این می ماند که کتابی را از نیمه باز کرده و بخوانیم و مقدمه و سیر و گره های قصه را قبل از رسیدن به اوج داستان نادیده بگیریم.

اینکه بعضی سلبریتی ها در دامن زدن به آشوبها و تحریک افکار عمومی و انتشار مطالب کذب نقش اساسی داشتند حرف درستی است و باید دید آیا دستگاه قضا شهامت برخورد بی اغماض با آنها را خواهد داشت یا نه اما باید به این پرسش هم پاسخ داده میشد که چه کسانی در این سالها به سلبریتی سازی در کشور دست زده اند و هر روز آنتن صدا و سیما و جشنواره های رنگارنگ نهادها و سازمانها را با بزرگ نمایی از قهرمانان پوشالی پر کرده اند؟ چه کسانی اسب تراوای دشمن را آزادانه به درون خانه های مردم راه دادند؟ چرا سالهای سال است هیچ مسئولی پیگیر وضعیت اسف بار فضای بی در و پیکر مجازی که از فروش کودک تا اسلحه و مشروبات الکلی و روابط نامشروع در آن موج میزند نبوده است؟ چه کسی باید یقه مسئولان را بابت ترک فعل در عرصه فرهنگ بگیرد؟ سالهاست که توجهی به رسوخ معضل بی هویتی در نسل جوان نداریم و مدارس و دانشگاهها را به حال خود رها کرده ایم تا تبدیل به کشتزار تفکر شوم دشمن شود.

چرا عملکرد ضعیف مسئولان دو رو و بی تدبیر دولت قبل و نقش آن در ایجاد کینه و عقده نسبت به نظام بیان نمی شود؟ آن قدری که مستندسازان محترم تلاش کردند عدالتخواهان را در ردیف اغتشاشگران نشان دهند انصاف نداشتند حتی اشاره ای به مطالب روزنامه های هوچی گر اصلاح طلب کنند که چگونه بر تنور آشوبها می دمند و به اوباش هرز و هیز، غذای فکری و خوراک معنوی می رسانند. همین اصرار بر بستن دهان منتقدان دلسوز و پرونده سازی برای عدالتخواهان بود که باعث شد عَلَم مطالبه گری از دایره نظام خارج شده و دست کسانی بیفتد که اساسا عرقی نسبت به دین و میهن ندارند و سطح دغدغه های ملت مظلوم و نجیب را در حد سلف مختلط و آغوش رایگان و رابطه با جنس مخالف تقلیل دهند.

چرا تبعیض ها و بی عدالتی ها و تناقضات رفتاری و گفتاری مسئولان که مسبب گسترش بی اعتمادی مردم به نظام دیوانسالار کشور است مورد توجه قرار نمی گیرد؟ چرا کسی حواسش به مانور قدرت باندها و عناصر دانه درشت فساد در سطح شهرها نیست که با پولهای بادآورده خود به دفاتر بعضی ائمه جمعه و نمایندگان خبرگان نفوذ کرده و به ریش ملت میخندند و آه از نهاد دلسوزان و پابرهنگان نظام بلند میکنند؟ شما شهامت ندارید برخلاف همان بولتن های خودتان یقه زنگنه و جهانگیری را بابت حراج بیت المال بگیرید. حاضرید جواب بدهید چرا عنصر مشکوکی مثل حسن فریدون که از ماجرای مجلس دوم و تشکیل مجمع عقلا که به دستور امام تعطیل شد تا دخالت در ماجرای مک فارلین و دیدار با جاسوس صهیونیست که در کتاب "تماس" حسن عباسی منتشر گردید و مستندات آن باعث تبرئه وی در دادگاه شد به راحتی در ساختار قدرت رشد نموده و با کسب عالی ترین مناصب حکومتی در پی اجرای برنامه های خیانت بار فرهنگی غرب از جمله سند بیست سی و پر و بال دادن به نفوذ مجازی دشمن برآمد؛ در حالی که بهترین فرزندان این مملکت به صرف انتقاد از صاحبان قدرت به راحتی از ساختار سیاسی کشور حذف می گردند.

منحصر دانستن علت آتشی که در ماههای اخیر برافروخته شد به عناصر دست چندمی و دون پایه ای چون علی کریمی و مهناز افشار یادآور تکاپوی رسانه ای برای نسبت دادن رهبری آشوبهای کوی دانشگاه در سال 78 به منگلهای بی ریشه ای معروف به منوچ و ملوس است که در نهایت باعث ایجاد حاشیه امن برای مسببان اصلی حوادث و بستر سازی جهت تداوم آشوبها در فرصتی دیگر جهت باج خواهی سیاسی و جناحی رقبای انتخاباتی خودتان است. رقبایی که البته به رغم همه دعواهای زرگری، رفیق گرمابه و گلستان آخر هفته ها و تعطیلات در ویلاها و خوش نشینی های شبانه و شریک بنگاهها و هلدینگ های غول پیکر تجاری تان هستند.

امیدوار بودیم و البته هنوز هم هستیم غربت بچه های بی ادعای بسیج و انتظامی و واجا و خون شهیدان مظلومی چون آرمان علی وردی و عبدالواحد ریگی و مهدی زاهدلویی و سجاد شهرکی و ... و سیدالشهدای آشوبهای اخیر سید روح الله عجمیان که معارف نهفته در ضمیر پدر و مادرش عصاره فضائل انقلاب خمینی و ماکتی زیبا و مختصر از تمدن الهی اسلام بود تلنگری برای بیداری مسئولان تأثیرگذار کشور در توجه ریشه ای به انحرافات و حل معضلات فرهنگی و آموزشی و اداری و اقتصادی مملکت امام عصر(عج) باشد.

بزرگترین مطالبه گر، منتقد و عدالتخواه این کشور شخص رهبری انقلاب است که شما یقه سفیدهای همیشه در صحنه چپ و راست، متوقف در داعیه ولایت مداری لفظی و بی عمل، شِکوِه و اعتراض ایشان از بی عدالتی در آموزش، شکاف طبقاتی، تجمل گرایی مسئولان و... تا تأکید بر گسترش عدالت اجتماعی، نجات صنعت خودروسازی، حمایت از تولید ملی، توجه به زیرساختهای فرهنگی، ضرورت ارائه الگوهای بومی، برخورد با حقوقهای نجومی، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان، تقویت هویت ملی و دینی، اصالت و محوریت خانواده و تربیت فرزند، اصلاح سبک زندگی، مهار بازی دشمن در فضای مجازی و.... را نادیده انگاشته و بار ویرانی و انحراف و اشتباهات نظام دیوان سالار را بر دوش نظام معنوی امت و امامت تحمیل کرده اید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یکی دیگر از حرفهای بر زمین مانده رهبری

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۷ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۰۰ ب.ظ

KHAMENEI.IR

 

محیط دانشگاه به خاطر برخی از مشکلات فرهنگی، آن محیطی که مورد انتظار در نظام اسلامی و جمهوری اسلامی است، نیست؛ یعنی زیاد اتّفاق می‌افتد که یک جوانی با زمینه‌های مذهبی، با زمینه‌های انقلابی، با زمینه‌های فکریِ خوب وارد دانشگاه بشود و خالی از این زمینه‌ها یا بسیاری از این زمینه‌ها از دانشگاه خارج بشود؛ این وجود دارد، این میراث گذشته‌ی دانشگاه‌های ما است. ‌همان ‌طور که عرض کردم، مهندسیِ دانشگاه در کشور ما از اوّل برای این نبوده است که تدیّن و وابستگی به استقلال فکری و فرهنگی در آن شکل بگیرد [بلکه] ‌عکس این بوده؛ این تا حدود زیادی در دانشگاه‌های ما هنوز سریان و جریان دارد. شما اساتیدِ محترم متدیّن و انقلابی باید کاری کنید که جریان انقلابی و فکری و اسلامی در دانشگاه، جریان رایج بشود.۱۳۹۸/۰۳/۰۸

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یکی از تاریخی ترین اظهار نظرهای مسئولان!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۷ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۳۸ ق.ظ

محاسبه عجیب پلیس راهور از سود تعطیلی ایران‌خودرو و سایپا و واردات خودروی خارجی

 

این گفته مقام پلیس راهور درباره کیفیت خودروی داخلی که اوایل اردیبهشت امسال بیان داشت را باید یکی از ماندگارترین و تاریخی ترین اظهارنظرهای مسئولان کشور دانست. متأسفانه آمارهای نگران کننده از میزان تلفات جاده ای و هزینه های درمانی و بیمه و خسارات ناشی از آلودگی هوا و ... صنعت بی قانون خودروسازی کشور که گویا حیاط خلوت باندهای قدرت و ثروت است را به موقعیتی برای زیر سوال بردن صنایع ملی و گسترش بی اعتمادی به نهادهای نظارتی تبدیل نموده است.

 

"سردار تیمور حسینی، جانشین رئیس پلیس راهور گفت: با یک حساب دو دو تا چهارتا، ایران‌خودرو و سایپا اگر تعطیل شوند، ما با واردات خودرو و صرفه‌جویی در مصرف سوخت ناشی از آن، حقوق تمام کارکنان این دو کارخانه را پرداخت می کنیم!!"

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قارچ های سمی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۴۴ ق.ظ

خوردی یا نخوردی، زدی و بردی، خودت و اطرافیانت، درست یا غلط، به من چه ربطی دارد، مردم هر چه دلشان می خواهد بگویند، برای خودشان قانون من درآوردی و پرسش بی جواب از کجا آورده ای را بتراشند و پر و بال بدهند، اصلا روی صحبت من این حرفها نیست.

تو سالهای سال بالاترین مقام امنیتی جایی باشی، از قضا همشهری خودت که سابقه دستگیری بخاطر عضویت در گروهکی تروریستی را دارد، بتواند در لایه های مختلف اداری نفوذ کرده و در نهایت در یکی از مهمترین نهادهای حاکمیتی جایگاه ویژه یافته و در دهها پرونده مهم کشور تأثیر بگذارد و به قول مرحومی مغفور و مستعفی، یک طبقه از آن نهاد را به بنگاه معاملات و تجارتخانه تبدیل کند، تو از رشد قارچ گونه و مرموز او مطلع باشی، تلاشی برای افشای ماهیت او انجام ندهی که هیچ فرزند دلبندت -که حالا در تورنتو لابد مشغول صدور انقلاب است- با همدستی او صدها کیلو طلای قاچاق وارد کشور کند و باز هم تو بی خبر باشی یا بی تفاوت، عجیب نیست؟!

اصلا بچه های مردم می توانند به راحتی دو گرم طلا برای نامزدشان بخرند چه برسد به خرید و فروش کامیون کامیون طلا؟ این سطح از روابط آقازاده از کجا نشأت گرفته است؟

این که پول زدید و خوردید و بردید یا نزدید و نخوردید و نبردید، اصلا به من مربوط نیست. هر کس هر حرفی میزند خودش میداند و خدای خودش، اما امثال شما و آقازاده هایتان سالهاست که بخشی از باورهای مردم را به یغما برده و اعتقادشان نسبت به سلامت نظامی که خون آورد فرزندان بی نام و نشان و بی ادعای این آب و خاک است را غارت کرده اید.

تبرئه بشوید یا منع تعقیب بخورید، عملکرد حضرات در مواجهه با پرونده دانه درشتها برای همه واضح و شفاف است؛ اما در نگاه پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب تا ابد محکوم و منفورید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیخ سعید شحیطاط باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۱۱ ب.ظ

سختراتی حجت الاسلام سعید شحیطاط در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی

 

هر کس بسته به جایگاه و شأن و مقامش، مرتبه ای از امتحان را پیش رو دارد.

استثنایی هم در کار نیست. روحانی و بقال و کارمند و کارگر هم ندارد.

شما ممکن است برای خودت کوه علم باشی و شهره تقوا؛ اما باز هم در تواضع و اخلاص و صداقت وسختی و ... باید آزمون تأیید الهی را پشت سر بگذرانی.

چه بسا طلبه ای بخاطر شئون علمی و اجتماعی اش و توانمندی در سخنوری و منبر و تدریس و قلم، از روضه خوانی و نوحه و مدح، شانه خالی کند.

چه بسا مداح و نوحه خوانی بخاطر شهرت و برو بیا و اسم و رسمش، لازم نداند قدم رنجه کند مجلسی به ظاهر محقر را بپذیرد و مستمعین را بی اعتنا به تعداد و سن و منزلتشان، به فیض روضه میهمان سازد.

این هم خودش یک نوع خودسازی است و امتحان عملی برای آن که ثابت شود فضائل و معارف اهل بیت در اسارت کلمات متوقف نمانده و به عمق جان گوینده نفوذ داشته است.

روضه های شیخ سعید شحیطاط، که البته یک منبری و سخنران موفق و عالم است، طرفدارانی پر و پا قرص دارد. پیش آقا هم رفته و روضه خوانده است؛ اما امروز که دبستانی معمولی در گوشه ای از شهر قم را دقایقی با حضور شهیدی گمنام معطر نمودند، شیخ سعید به رسم و سیرت شهدا، ساده و بی ریا ایستاد و برای دبستانی ها روضه خواند، همان طور که پیش نایب امام زمان ایستاد و روضه خواند، برای اهل بیت کم نگذاشت. دانش آموزان دبستان شهید آوینی پردیسان قم، آموختند که در پیشگاه حق و در مدرسه عاشقی مکتب وحی، انسان با عمل و فضائل درونی است که به اوج و قرابت با خدا دست پیدا میکند، درست مثل سید مرتضی آوینی که پای آسمانی ترین آثار هنری و فرهنگی اش حتی نامی از خود ذکر نمی کرد، مثل حاج قاسم که دلخوش بود آنکه باید ببیند می بیند و پروای نام نداشت.

برای نوحه خوان خونگرم خوزستانی قم، شیخ سعید شحیطاط آرزوی توفیق روزافزون و الحاق به خیل نورانی شهیدان را دارم.

 

photo_2022-12-26_18-58-18_8oqr.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دولت در پشت پرده اغتشاشات!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۶ ب.ظ

امروز در تاریخ: ۲۵ خرداد ۸۸ تظاهرات گسترده معترضان به نتیجه انتخابات در  ایران

 

یک تحلیلی هم این روزها شکل گرفته که شنیدنش جالب توجه است:

نظام اولین باری نیست که با آشوب و اعتراضات تخریبی خیابانی مواجه می شود. فارغ از بعضی آشوبهای شهری اوایل دهه هفتاد در اسلامشهر و مشهد و قزوین و... واقعه کوی دانشگاه که عناصری از دولت وقت نیز در هدایت آن نقش داشتند، حادثه بزرگ فتنه 88 که دارای شاکله رهبری و بدنه حجیم اجتماعی و حمایت بعضی بزرگان درون حاکمیت بود، شلوغی های 96 که بخاطر ورشکستگی بعضی بانکها و کارخانه ها و تجمیع معوقات دریافتی کارگران و کارکنان قراردادی صورت گرفت، آشوبهای بنزینی 98 که حتی بخشی از بدنه نیروهای انقلاب را هم دچار تردید نمود، سیستم امنیتی کشور را برای مقابله با اعتراضات خیابانی پخته و آبدیده کرده است.

سوال اینجاست نظامی که در سال 88 توانست اجتماع میلیونی معترضان که از میدان آزادی تا میدان فردوسی را مملو از جمعیت ساخته بودند پراکنده و کنترل نماید، آشوبهای گسترده بنزینی که به طور مستقیم با معشیت مردم سر و کار داشت را دو روزه جمع و جور کند، ظرف سه ماه اخیر واقعا توانایی کنترل یک مشت بچه قرتی مردنی که با اولین سیلی یا دستبند زیر گریه میزنند و به ... خوردن می افتند را ندارد؟ یا نمی خواهد؟! جمع کردن جل و پلاس جوانک های هرز و هیزی که بدلیل فاصله از واقعیتهای جامعه و مشکلات اصلی مردم نتوانستند بدنه اجتماعی قابل اعتنایی را با خود همراه کنند برای نظامی با این سطح از تجربه و اقتدار کار دشواری است؟

تحلیل شاذی که عرض میکنم در پاسخ به این ابهام شکل گرفته است:

دولت می دانست با دو قشر جوان مطالبه گر مواجه است که یارای برآوردن خواسته های آنان را ندارد. عده ای جوانان مومن انقلابی که به فرموده رهبری انقلاب، مهمترین جلوه امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه مسئولان دانسته و بر اساس مبانی دین و عدالت علوی، بعضی رفتارها و تصمیمات مغایر با آموزه های مدیریتی و اخلاقی و اجتماعی اسلام را زیر سوال برده و معضلاتی چون شکاف طبقاتی، رانت خواری، آقازاده بازی، تبعیض در برخورد با جرایم عناصر دانه درشت، تجمل گرایی و ترک فعل بعضی مسئولان و... را به طور جدی به چالش می کشانند و مشروعیت بعضی مدیران را زیر سوال می برند.

عده ای هم جوانان بازی خورده جریان رسانه ای غرب هستند که ته آمال و آرزویشان حشر و نشر با جنس مخالف و سلف مختلط و بوسیدن در کوچه و.... است و مطالبه ای فراتر از حیطه شکم و حومه ندارند.

دولتی که تحت فشار فیفا بر خلاف فتوای مراجع اجازه حضور زنان برای تماشای مسابقه فوتبال مردان را داده بود می توانست با بدحجابی هم مثل دولتهای قبل کنار بیاید. بدیهی بود ماجرای گشت ارشاد و برخورد با بدحجابی که بدون مقدمات فرهنگی و روانی و بعد از سالها بی توجهی به مرحله اجرا رسید دیر یا زود منجر به زد و خورد و اعتراضات خیابانی می شد و بالتبع این دو قشر جوان مطالبه گر در مقابل هم قرار گرفته و توان یکدیگر را مستهلک می نمایند. طیف دست پرورده فضای مسموم مجازی با تهییج عناصر ضدانقلاب و دشمنان دین به تخریب مساجد و حمله به نمادهای مذهبی و انقلابی دست می زنند و طیف انقلابی هم با حساسیتی که بر روی شریعت و اسلام و انقلاب و شهدا دارند به واکنش و تقابل روی آورده و...

بدین ترتیب مطالبات اقتصادی و معیشتی و ارزشی و انقلابی و... به تحریف و فراموشی کشانده می شود و دولت می تواند با خیالی آسوده و در حاشیه ای امن و بی دردسر به افزایش قیمت ارز و طلا و خودرو جهت تأمین مخارج خود اقدام کند، عناصر گروهکی ضدانقلاب را در این آشفته بازار شناسایی و معدوم نماید، طرح صیانت را بی دردسر اجرا کند، تهدیدهای امنیتی در کردستان عراق را به کنترل درآورد، از چون و چرا درباره ضعف عملکرد بعضی مدیران نالایق و ناتوانی در حل مشکلات و وعده های انتخاباتی در امان بماند و...!

از نظر من اگر چه این تحلیل غیر واقعی است اما اگر دولت نخواهد اقدام قاطعی برای کنترل ناامنی های محدود ولی مستمر این ماهها انجام دهد به مرور در ذهن مردم یا لااقل بخشی از نیروهای متدین جای خواهد گرفت.

یک ماجرا هم جالب است عرض کنم. چند شب پیش به منزل دوستی دعوت شدم که از من خواست با دو پسر جوانش صحبت کرده و آنها را از ادامه همراهی با اغتشاشگران منصرف نمایم. حرفها و استدلالهای من چندان کارساز نبود و نمی توانست باعث فروکش نمودن خشم و بدبینی آنها شود. تا اینکه در نهایت همین تحلیل را برایشان توضیح دادم و اضافه کردم که مگر نمی گویید جنایت شاهچراغ و ... کار خودشان است؟! زلزله می آید کار خودشان است؟! سیل می آید کار خودشان است؟! خب این اغتشاشات هم کار خودشان است و دارند از آن نفع می برند و الا اراده کنند مثل 88 و ... دو روزه غائله را ختم میکنند!

 بندگان خدا بالاخره پذیرفتند که در سیکل معیوب اعتراضات اخیر دچار غفلت و فریب شده و با تحریف و تقلیل مشکلات جامعه، جفایی بزرگ به مردم روا داشته و حاشیه ای امن برای کم کاری مسئولان در حوزه اقتصاد و اشتغال و عدالت فراهم آورده اند. به هر حال فرضیه فوق الذکر، پر بی راه هم نیست و یک جاهایی کاربرد دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اینم از نونوایی محل ما

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۴ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۳۴ ق.ظ

photo_2022-12-25_09-28-11_jsjm.jpg

 

دو روزیه که نونوایی هزار هشتم پردیسان به این روز افتاده. قبلا هم گاهی چنین اتفاقی می افتاد. مسئولین بازرگانی و آرد و نان قم رسیدگی کنن لطفا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حج

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۴ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۵۰ ق.ظ

ابراهیم شیری، روحانی آذری زبانی بود که از قم به جبهه غرب اعزام شد. اسمش برای سفر حج درآمده بود اما گفت اول بروم جبهه پاک شوم بعد بروم حج. روزها می نشست گوشه ای از دل طبیعت، پشت میز چارپایه چوبی کوچک و طلبگی اش به درخت تکیه میداد، قرآن میخواند و تفسیر میگفت. بچه ها کیف میکردند از هم صحبتی با او. دیگر فرصت سر خاراندن هم نداشت. هر لحظه یکی میرفت پیشش سوالی میپرسید نصیحتی میخواست...

عملیات نزدیک شد. التماس کرد او را هم با خودشان ببرند. فرماندهان زیر بار نرفتند. آموزش کافی ندیده بود. هر چه اصرار کرد فایده ای نداشت.

روز اعزام آمد همه را بدرقه کرد و از زیر قرآن گذراند. دلش گرفته بود و بغض داشت. میپرسید چه کار کردم که خدا مرا لایق دیدار ندانست؟ نیروها که رفتند همه جا سوت و کور شد.  چند نفری مانده بودند که از چادرها و وسایل بچه ها مراقبت کنند.

داشتم با موتور از خط به سمت مقر بر می گشتم که هواپیمای دشمن را بالای سرم دیدم. آمد و مقرّ را بمباران کرد. وقتی رسیدم چادرها داشت در آتش می سوخت. یاد حاج آقا شیری افتادم. موتور را پرت کردم و دویدم این طرف و آن طرف داد میزدم حاج آقا شیری، شیری ... شیری...

خبری از او نبود. از چادرها فاصله گرفتم. از دور دیدم زیر همان درخت همیشگی تکیه داده و به میز کوچک چوبی اش نگاه میکند.

خیالم راحت شد. دویدم سمتش. عجیب بود وسط این همه سر و صدا هنوز سرجایش نشسته بود و سمت چادرها نیامد.

نفس نفس زنان نزدیکش شدم. یک لحظه ایستادم. کاش دوربینی بود عکس میگرفتم. همانطور آرام و با وقار نشسته بود مثل همیشه. ترکش خورده بود به گردنش. خون سرخ او آرام آرام لیز میخورد می ریخت روی دستش بعد از روی تسبیحی که هنوز در دست داشت قطره قطره می چکید روی صفحات قرآن... به آرزویش رسید و حاجی واقعی شد.

به روایت برادر یوسفی از رزمندگان سپاه اصفهان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسی گفت عیسی پسر خدا نیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۵ ب.ظ

سکانس تولد حضرت مسیح(ع) در فیلم مریم مقدس

 

عیسی پسر خداست، چونان که موسی وابراهیم و نوح و آدم و... پسر خدا بودند و محمد و علی و همه انبیا و ائمه و شهدا و صالحین هم.

همه مومنان حقیقی عالم، فرزند خدا هستند. الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم. آن که امیر در میخانه قلبش خداست و در جام هستی اش باده مستی طاعت اوست، بنده عشق است و دلداده طریقت دوست و زاده مشرب انس و وفا و حق و پیرو مکتب الیه راجعون. فرزند خدا که بالاتر، خود خداست آن قطره ای که در وجود دریا گم شد.

و

برای آنان که زن را ملعبه پایین تنه پسرکان هرز و هیز حاکمیت غریزه و شهوت و حیوانیت میخواهند چگونه میتوان از مریم سخن گفت که دامن زهرایی اش مرد پرور تاریخ و صبر زینبی اش در شدائد دوران، مسیح آفرین احیاگر انسانیت فطری و خدا محور و کمال گرا بود.

میلاد عیسی پسر نورانی مریم قدسی، تلنگر بیداری امت آخرالزمان و بهانه اتحاد منتظران ظهور منجی آخر خواهد بود، اگر یادمان نرود مهدویت، استمرار زمینی خط توحید است و نسخه عملیاتی عدالت الهی که گفته اند بقیت الله خیرٌ لکم ان کنتم مومنین.

آن که فرهنگ انتظار را منافی نفع و طمع و نفس خویش می داند در باطن سیاه خود، نه مهدی را قبول دارد، نه محمد را، نه عیسی و موسی و نوح و ابراهیم و آدم را؛ پشت نقاب هر ژست و آئین و مکتب و مذهبی که باشد، می داند دین و معنویت و خدا خواهی و آسمان طلبی، مانع از فساد و تباهی و چپاول و خوی تجاوزگری است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با اعتماد مردم بازی نکنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۳۱ ب.ظ

photo_2022-12-24_15-16-50_33i9.jpg

 

رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس گفت: بانیان وضع موجود اگر بی اخلاقی کنند، تخلفاتشان را اعلام می کنیم!

یعنی اگر بی اخلاقی نکنند و کار به کار شما نداشته باشند شما هم کاری به کارشان نخواهید داشت؟

یادم است وقتی فتنه بنزین بلند شد نوشتم قطعا کسانی که به بانکها و اموال عمومی تعرض میکنند مصداق اوباشند و باید با آنها برخورد شود اما اوباش تر از آنها مسئولانی هستند که سرمایه های ملت را در بورس و ... دود میکنند، چرخ اقتصاد و تولید و هسته ای را از کار می اندازند، اقوامشان را با رانت سر کار می آورند، حقوقهای نجومی می گیرند، گرهی از کار مردم باز نمی کنند، همه پروژه های عمرانی مملکت را تعطیل می کنند و...

آن موقع آقایان میگفتند به صلاح نیست رییس جمهور یا حتی وزیری استیضاح شود؛ بعدا به اتهامات آنها رسیدگی میکنیم.

این بعدا هم هیچ وقت از راه نرسید. الان آقایان مدلی صحبت میکنند که رنگ و بوی باج خواهی دارد. اگر بی اخلاقی کنند تخلفاتشان را اعلام میکنید؟!!

یعنی تخلفاتشان مصداق بی اخلاقی نبوده؟ یعنی منافع مردم اصلا مهم نیست فقط به حزب و دسته شما نباید گزندی برسد؟ راستی مملکت قوه قضاییه و مدعی العموم ندارد؟ بعد از گذشت نزدیک به دوسال از عمر دولت قبل قرار نیست به این تخلفات که صرفا جنبه آتوی رسانه ای گرفته رسیدگی شود؟ مردم میتوانند در احقاق حقوق عامه به شما اعتماد کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مست باران!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۰۶:۴۷ ق.ظ

بارش باران در شرق و جنوب خوزستان ادامه دارد

 

امشب، ساز کیف خدا کوک است. به صدای پنجره ها گوش کن و به آهنگی که از فراز دیوارها و سقف ها شنیده می شود. سر پنجه اعجاز او موسیقی باران می نوازد. یعنی خدا تو را می بیند و لبخند به لب دارد.

سر مستی مبدأ خلقت، طرب روح انگیز عالم ماده و معناست. باران که می بارد یعنی قرار است رقص دلربای آفرینش، نو روزی دیگر را رقم بزند. قرار است غبارها و سیاهی ها زدوده شود. قرار است طبیعت بخندد و شاد باشد و تو هم اگر بر مدار فطرت و طبیعت باشی، شاد و متبسم خواهی شد و شادی و تبسم را به همه هدیه خواهی داد.

ترنم آوای باران، ساز حرکتی دوباره است از مأذنه گیتی. به شکرانه این تغییر باید حرکتی دوباره داشت و تقدیری نو رقم زد و صلاة عشق به جا آورد.  احسن الحال، یعنی لحظه بارش باران، سخاوت ابرها و زایش حیات؛ و جعلنا من الماء کل شیء حی.

وقتی ساز کیف خدا کوک است و قطرات دلربای محبتش را بر چهره ناز هستی روانه می سازد فرصت را باید غنیمت شمرد. دیوانه وار زیر باران نگاهش بایست و دستان نیازت را تا آسمان چشمانش بالا ببر. حالا وقتش است تا تنور لطف و عنایت او داغ است خمیر خام آرزوهایت را به دیواره کرامت جان بخش او بچسبانی و عمری نان سعادت و سربلندی و توفیق و فضیلت را روزی خود سازی و فریاد سرمستی بسرایی و بخوانی: الحمدلله رب العالمین؛ شکر به خاطر هر آنچه که دادی و هست، دیدیم یا ندیدیم؛ فدای تو، خدا!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قانون بی قانون!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۰۶:۰۲ ب.ظ

photo_2022-12-23_16-50-46_5ud.jpg

 

از نخستین روزهای آغاز اغتشاش، شرکت مخابرات در تصمیمی غافلگیرانه اقدام به افزایش غیرقانونی نرخ آبونمان مشترکان تلفن ثابت نمود. تعدادی از نمایندگان مجلس به این موضوع اعتراض کردند، شورای رقابت بابت این اقدام خودسرانه شرکت مذکور به قوه قضاییه شکایت برد، حالا هم که سازمان بازرسی کل کشور نامه زده و اعتراض کرده ...

سه ماه است اهرمهای نظارتی درصدد اصلاح رفتار غیرقانونی یک نهاد رسمی هستند اما تا به حال زورشان قد نداده است. من هم موافقم و در این مدت بارها نوشته و گفته ام که هر نوع مطالبه گری و اصلاح باید از طریق مجاری قانونی دنبال شود اما محض رضای خدا کاری کنید مردم باور کنند سازمانهای نظارتی، خاصیتی هم داشته و می توانند در ازای منابعی که از بیت المال صرف میکنند از حقوق مردم دفاع نمایند. این همه میگویید میخواهیم از سوت زنی ها حمایت کنیم. خوب بسم الله، اینجا دارد تخلفی آشکار صورت میگیرد و کسی هم گوشش به حرف مردم بدهکار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در تشییع آیت الله منتظری چه گذشت؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۱۰ ق.ظ

 

این روزها سالگرد ارتحال و تشییع مرحوم منتظری است. چند سال از فوت او می گذرد؟ اصلا کسی به یاد او هست؟ فوت او در سال 88 بهانه به ظاهر موجهی بود برای تحریک و تشدید فتنه و آشوب اما با گذشت ده دوزاده سال نه فتنه گران جدید نه حتی نسل قدیم فتنه گر که زیر تابوت او علیه نظام شعار میدادند توجهی به این مناسبت و گرامیداشت یاد او دارند. این خصلت آدم ها و وقایعی است که به خودی خود اصالت نداشته و یاد و نامشان صرفا جنبه دستاویز و بهانه برای رسیدن به هدفی دیگر را دارد.

روز تشییع مرحوم، حضور میدانی داشتم و گزارشی از آن را منتشر کردم که آن ایام مورد استقبال دوستان و خشم بدخواهان قرار گرفت. الان نسل جدید مخاطبان وبلاگ طبیعی است که ذهنیتی از آن گزارش نداشته باشند.

جهت مرور تاریخ و تجدید خاطرات، بازنشر گزارش آن روز را خالی از فایده نمی دانم:

 

 

حاشیه های یک تشییع!

 

این ماه ماه خونه

منافق سرنگونه

پیش از این شب رحلت علمای بزرگی را دیده بودم . میرزا جواد تبریزی و آیت الله فاضل لنکرانی که فوت کردند مردم حتی در بیرون از بیت آنها به سر و سینه می زدند و گریه می کردند . خبر ارتحال آیت الله بهجت که پخش شد گذشته از بیت آن بزرگوار ، گوشه گوشه حرم مطهر شاهد دل باختگانی بود که هر از گاه صدای هق هق گریه هایشان زوار را تحت تاثیر قرار می داد . شب قبل از تشییع منتظری نیز در بیتش حضور داشتم . صدای گریه ای از قسمت زنانه شنیده می شد ، اما مردها انگار تماشاچی بودند . بیرون بیت فقط چند نفر ایستاده بودند که اغلب ظاهری سوسولی ! داشتند و گاه صدای شوخی و خنده شان توجه دیگران را جلب می کرد . در کل خیایان صفائیه و اطراف حرم جز یک آبمیوه فروشی کنار بیت منتظری هیچ مغازه ای عکس آن مرحوم را نصب نکرده بود حتی کتابفروشی پسر آذری قمی.

یک موتور سوار را مشاهده کردم که دو پسر کم سن و سال ترک آن نشسته بودند و عکسی از منتظری که اتفاقا با کیفیتی عالی چاپ شده بود را جلوی موتور نصب کرده و در شهر گشت می زدند .

ساعت نه صبح قرار تشییع بود . ده ها نفر با قیافه هایی عجیب و غریب وارد محوطه اطراف بیت شدند . شنیده بودم که از تهران لشکر کشی شده اما برای اطمینان بیشتر با چند نفرشان گرم گرفتم . خبر تایید شد ! زن هایی آمده بودند با ظاهری که قطعا مورد تایید فتاوای منتظری نبود . جمعیت حاضر در حالی دم از تقلید منتظری می زدند که هیچ نشانه عزایی نداشتند ،به سر و سینه نمی زدند و قطره ای اشک نمی ریختند و به وصیت آن مرحوم در خصوص سیاسی نشدن مراسم تشییع بی اعتنا بودند .

 در مقابل بین بچه های بسیج شایع شده بود که آقا توصیه نموده  مراسم با احترام انجام بشود . برای همین دوستان به یکدیگر سفارش می کردند به هیچ وجه درگیر نشوید.

شعار های آنها شروع شده بود . مرگ بر دیکتاتور و ....

دیدم یکی از محافظان صانعی یقه یک بچه بسیجی را گرفته و دستور ! می دهد از جلوی بیت نامبرده که یک کوچه با خانه منتظری فاصله دارد کنار برود . به سرعت رفتم زدم روی سینه اش و متقابلا دستور ! دادم ساکت شود . رفتم لا به لای جمعیت . می گفتم لباس مشکی تان یادتان رفت؟! اغلب تمایلی به بحث نداشتند . شاید به خاطر نا آشنا بودن با فضای قم کمی دچار دلهره بودند . از فرصت استفاده کردم و در طول مسیر هر کس که دیگران را تحریک می کرد مورد تفتیش بدنی قرار می دادم . بنده های خدا جیکشان هم در نمی آمد . یکی را دیدم که خیلی پرشور فریاد می زند و دیگران شعارش را تکرار می کنند. به کناری کشیدمش و بازرسی اش کردم . کسی به خاطر ش جلو نیامد . طفلک آب دهانی قورت داد و گفت : زشته ! جواب دادم : مواظب دستم هستم ! جلوی فیلمبردارهایشان را می گرفتم و می خواستم تا کارت یا مجوزشان را نشان بدهند آنها نیز به سرعت صحنه را خالی می کردند .

دلم برای منتظری سوخت . همه راه تا حرم ، آقایان تا می توانستند علیه دولت و نظام شعار دادند اما گویا عارشان می آمد لااله الااللهی را نثار روح نیازمند وی بنمایند .نماز میت را آیت الله شبیری زنجانی به عهده گرفت و این موضوع نشان داد که حتی از منظر مسئولین بیت منتظری نیز صانعی جایگاه علمی پایینی دارد .جالب است وسط نماز یکی با موبایلش بازی می کرد بعضی سرشان را چرخانده و خارج از مسیر قبله را نگاه می کردند و ... خلاصه روح آن مرحوم عروسی گرفت !!

بعد از نماز دباره شعار های موهن به نظام شروع شد .  جالب است که موقع پخش نوای قرآن و حتی سخنرانی مرحوم منتظری از بلندگوهای حرم نیز عزاداران! کار خودشان را می کردند .بچه ها که بیشتر در فیضیه اجتماع کرده بودند ترجیح دادند همچنان به فکر آرامش باشند . با سه چهار نفر از دوستان کنار جمعیت رفتیم و تمثال های مبارک امام و آقا را روی دست گرفتیم . آن وری ها گاهی نزدیک می آمدند نگاهی می کردند و می رفتند گاهی هم سر بحث داشتند که جوابشان را می دادیم . این وسط برخی دوستان روشنفکر بسیجی! دلواپس شده بودن و مدام توصیه می کردند شما کم هستید ممکن است به امام توهین کنند بروید فیضیه و .... دوست خوبم سید محسن احمدی که تصویری بسیار زیبا از حضرت امام در دست داشت با خونسردی می خندید و پاسخ می داد : خط مقدمی ها همیشه کم هستند . به اندیشه امام توهین شده و ...

عبدالله نوری را دیدم که در حلقه فشرده چند جوان خودش را به حرم رسانده بود . رفتم مقابلش و فریاد زدم آقای نوری ! ما مقلدان امام خامنه ای هستیم به شما هم توصیه می کنم پیرو امام خمینی باشید و ...با صورتی سرخ ! خونسرد بود و سر تکان داد . او که گویا در جایگاه مخصوص جایی نداشت روی سکویی در حاشیه حرم نشست . اطرافیانش دیگران را دعوت می کردند تا سر جایشان بنشینند . شاید قصد صحبت داشت .جالب است که خیلی از سبزها هم او را نمی شناختند و از یکدیگر نامش را می پرسیدند. بچه ها داشتند با عکس امام می آمدند که شیخ بلند شد و رفت پی کارش.

اذان که شد دیگر کاسه صبر بچه های بسیج لبریز شد . توهین به آقا در حرم برایشان قابل هضم نبود . جمعیت حزب الله که به راه افتاد جبهه مقابل زود صحنه را ترک کرده و به طرف بیت منتظری عقب نشینی نمودند . خون بچه ها به جوش آمده بود . بچه های قم پیش از این نیز در مواجهه با شرارت های بیت منتظری و دراویش مفسد که به تخریب خانقاهشان منجر گردید روح سلحشوری شان را به اثبات رسانده بودند . با این که ایام محرم هزاران نفر از طلاب برای تبلیغ به خارج قم می روند اما جمعیت بسیار قابل ملاحظه بود. خیلی ها آمده بودند . جانبازهای با عصا پیرمردهای لنگان و حتی برخی جوان ها با ظاهری متفاوت تصاویر کوچک و بزرگ امام و رهبری را به دست گرفته یا روی پیشانی می چسباندند. رفتم جلو و به خیلی هایشان یک ماچ هدیه دادم . حضور خواهران انقلابی نیز بسیار چشمگیر بود .

بچه ها هرچه به بیت منتظری نزدیک تر می شدند جمعیت مقابل کمتر و کمتر می شد .شعار اگر بسیجی نیود صدام یزید بابات  بود ! پاسخ دندان شکنی در مقابل اهانت گران به ساحت بسیج به حساب می آمد .نیروی انتظامی دخالت کرد و جلوی بچه های بسیج را گرفت . عده ای توانستیم از حلقه آنها عبور کنیم. درگیری مختصری داشتیم .آن وری ها همچنان مغرورانه شعار می دادند و هم قسم شدند! بیت آقایشان را تنها نگذارند .درهای بیت بسته شده بود .لنگه کفش و چند شی دیگر به طرف بچه های بسیج پرتاب گردید که پاسخ متقابل را در پی داشت .  می شنیدیم که بین خودشان می گویند: اینها شعار می دهند تخلیه می شوند و می روند . خوب به خودشان روحیه می دادند!

دو سه نفری عکس امام و آقا را پاره کردند . بچه ها آنها را نشان کردند و با یک یورش دستشان را گرفته و به این طرف کشاندند تا کمی نصیحت شوند!

نیروی انتظامی شکاف بدی بین بچه ها ایجاد کرده بود. رفتم جلوی چند تا از درجه دارها را گرفتم و داد زدم کتکش را بچه های حزب اللهی می خورند حقوقش را شما می گیرید ...جلوی ما مرد شدید و شاخ و شانه می کشید؟ جگر دارید رو به روی آنها بایستید ...مگر کار آنها جرم نیست ؟چرا کسی دستگیر نمی شود و ....

اغلب آنها سعی می کردند دعوت به آرامش کنند. جمعی از دوستان شعار دادند : نیروی انتظامی تفکر تفکر! ماموری بود با لهجه شیرین آذری ، خنده ای کرد دستی به سرش کشید و گفت : چیزی به ذهنم نمی آید !

این وسط بچه ها زیرکی خوبی نشان دادند . عده ای کوچه را دور زده و از طرف دیگر وارد معرکه شدند . سو سول ها خودشان را که در محاصره دیدند شهامت شان رنگ باخت . فحش ها را گذاشتند کنار و شروع کردند به خواندن دعای فرج! یکی داد زد رو به قبله! همه رو به قبله ایستادند با اندکی فاصله حدود صد و هشتاد درجه ! یاد قرآن سر نیزه افتادیم . چاره ای نداشتند مجبور بودند قسمشان را بشکنند . با عجز و ناله از نیروی انتظامی خواهش می کردند وساطت کنند تا بتوانند از مخمصه رها شوند . کوچه ای باز کردیم تا گورشان را گم کنند .فریاد شکوهمند نصر من الله و فتح قریب دل ها را روشن ساخت .کسی وارد بیت نشد . داشتیم متفرق می شدیم که شایعه شد موسوی داخل بیت منتظری است . سیل جمعیت دوباره به آن سمت یورش برد. مردم می گفتند : به این قوه قضائیه که امیدی نیست بگذارید خودمان کار رایکسره کنیم .فرماندهان انتظامی قسم خوردند این خبر صحت ندارد . بچه ها به طرف منزل صانعی رفتند و با شعار صانعی ، بی بی سی پیوندتان مبارک! به مواضع دشمن شادکن ایشان ادای احترام نمودند! تصویر مقام معظم رهبری و امام روح الله بر روی شیشه های بیرونی بیت نصب شد . سپس دوستان به طرف بیت رهبری رفتند وبا مقتدایشان تجدید پیمان نمودند . عصر آن روز و شب نیز بچه ها در صحنه بودند .به اعتقاد ما باید کاری می کردیم که جوجه منافق های رذل ، هوس نکنند برای سوم و هفتم پا به قم بگذارند . در نخستین روزهای محرم ، شور و حال عاشورایی بچه ها دیدنی بود . جای همه عاشقان اباعبدالله و عدالت خواهان را خالی کردیم . بعضی از برادران انتظامی که گویا در درگیری های پس از انتخابات تهران نیز حضور داشتند از واکنش پر صلابت بچه ها خوششان آمده بود و می گفتند شما انتقام ما را هم از آشوب گران گرفتید . به شوخی می گفتیم از این به بعد هر نقطه ای که آشوب شد سرکوبش را کنترات ! پذیراییم . بعد از ظهر هم بچه ها راهپیمایی کردند. شب من دیگر در قم نبودم .اما بچه ها خودشان را به مجلس ترحیم منتظری در مسجد اعظم رساندند . هیچ یک از مراجع حضور نداشتند . از روحانیون سرشناس فقط صانعی آمده بود. بچه ها فرصت را غنیمت شمردند و شعار صانعی صانعی این آخرین اخطار است را سر دادند . صانعی گریخت و بچه ها دوباره بیت منتظری را به محاصره در آورده و تابلوی دفترش را پائین کشیدند . گویا این پیروزی به کام دوستان شیرین آمده ! آنان همچنان تجمعاتی را در شهربرگزار می کنند . شعار زیبای شهر مقدس قم جای منافقین نیست هنوز در خیابان های این شهر به گوش می رسد .

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دامان بهشت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۵۳ ق.ظ

عکس یادگاری بازیکنان مراکش ومادرانشان در دیدار با پادشاه کشورشان

 

بازیکنان مراکش با مادرانشان به دیدار پادشاه این کشور رفتند.

نمی دانم این اتفاق به پیشنهاد بازیکنان رخ داد یا وقتی پادشاه این کشور حضور دلگرم کننده و تاثیرگذار مادران بعضی بازیکنان مراکشی در جام جهانی قطر را دید به این ایده رسید.

اما به هر حال نباید فراموش کرد که انتشار تصاویر احساسی بازیکنان مراکش و در آغوش گرفتن مادرانشان بازتابی جهانی داشت که مورد توجه مردم دنیا قرار گرفت و حتی در بیلبوردها یا دیوارهای بعضی شهرهای مهم دنیا نقش بست. تیم ملی مراکش علاوه بر حمایت علنی از فلسطین مظلوم که خشم رژیم غاصب را برانگیخت پیام تمدنی اسلام را که محوریت خانواده به عنوان پایه شکل گیری جامعه سالم در آن نقشی اساسی دارد به سراسر گیتی مخابره کرد. بی جهت نیست بعضی رسانه های غربی که اهمیت کانون خانواده را در تضاد با اهداف مخرّب و حیوانی تمدن غرب میدانند به تمسخر و هجو این تیم برامده تا جاییکه رابطه احساسی بازیکنان با مادرانشان را به تصاویری از رفتار میمونها تشبیه نمودند.

چقدر خوب است صدا و سیما و مسئولان ما هم در برنامه های تجلیل از نخبگان علمی و هنری و ورزشی و.... با دعوت از مادران و پدران، پیام اخلاقی دین اسلام در قدرشناسی از جایگاه والدین -که حتی گفتن کلمه اُف به آنان در قرآن نهی شده- و نیز جایگاه عظیم تربیتی و تمدن ساز خانواده را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند.

 

نقاشی دیواری زیبا از اشرف حکیمی و مادرش در یکی از خیابان‌های بارسلونا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تحفه یلدایی تقدیم به یک پاسدار ولایت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۳۹ ق.ظ

photo_2022-12-22_06-32-26_qrg4.jpg

 

خودش گفته که همه چیز را برای بشر می خواهد. اومانیسم حقیقی را باید در مکتب عاشقانه خدا جست، در نگاه تمامیت خواه او به مسجود جن و ملک؛ آن جا که تمام عالم را مسخّر و در استیلای اشرف مخلوقاتش آفریده است. خدا می گوید به خودت برس تا به من برسی؛ من عَرَف نفسه ... او همه چیز را برای انسان می خواهد و انسان را برای خودش که ملکوت انسان ورای جسم و هر آنچه که در منظر جهان مادی است، بازگشت به مبدأ کمال و همرنگی با معبود است. صبغةالله و من احسن من الله صبغه... برنده زندگی کسی است که به خدا برسد و خدایی کند.

پاسداری از حریم دل، شرط پاسداری از حرم دلدار است. نصرت محتوم خدا شامل صاحبدلانی است که ترجمان توحید را سوره اخلاص دانسته و به هر چه از جنس ناخالصی است، نه گفته اند و جز در آینه وجود یار، وجودی را معتبر ندانسته اند.

اصلا برای همین است که واژه شهدا و صدیقین در جوار و مکمل و مبیّن هم ذکر شده اند. آن که شهیدانه زیسته و شهیدانه بار سفر بسته، با خدای خودش در نهان و آشکار صادق و رو راست و یکرنگ است و باطن اعتقادش به وحدانیت و معاد، خرده شیشه و ناخالصی و غشّ در معامله ندارد.

سید محمد حسین نژاد عارف طریقت خانقاه بازی دراز و از آن دست سبز پوشان راست قامتی است که پاسداری از معارف قرآن را نه در چارچوب خشک و مرسوم سازمانی که رسالت فطری عبادالله الصالحین دانسته و مبتنی بر این فهم عمیق، تار و پود وجودش را با نور وصال و رایحه معراج حق در آمیخته است. نمونه ای از خرمن تربیت یافتگان مکتب کمال و تعالی و مست جام شیدایی و مدهوش روشنای سپیده بیداری و معرفت است.

او از تبار راهیان وادی ومنهم من ینتظر است که مهر دلباختگی اش را در سالها استقامت و معرکه پایداری صراط عملی حق و نیز در خلوت مجاهدت نفس، در طومار حَلّت بِفِنائِک دُردانه هستی جای داده است.

سید محمد ما با آن چه داشته و دارد –جان و مال و آبرو- بر عهد ازلی خویش با انقلاب نورانی وحی ایستاد و ایستاده و در فتنه های هزار رنگ و پر شرر درون و برون، پای اراده اش مسیر رستگاری و سبیل عاشورایی حق را برگزیده و به برکت گوشه چشم حضرت مادر، در زمره الذین انعم الله علیهم، حُسن ختام حیات ظاهری اش شهد جاودانگی و پیوست به قافله کربلاییان تاریخ خواهد بود؛ ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا