بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان تحقیق: اختلالخیالپردازیناسازگارانه
استاد: دکتر جهانگیر میرزاوندی
دانشجو: اکرم پوراحمد
خیالپردازی ناسازگار یا رویاپردازی ناسازگار
خیالپردازی ناسازگار یا رویاپردازی ناسازگار که تحت نام خیالپردازی افراطی نیز شناخته میشود، نوعی اختلال روانی است که فرد با خیالبافی بیش از اندازه در زندگی روزمره خود اختلال ایجاد میکند.
خیالپردازی ناسازگار میتواند منجر به پریشانی شود یا جایگزین تعامل انسانی شود و ممکن است در عملکرد عادی انسان مثل رابطه اجتماعی یا کار اختلال ایجاد کند. تشخیص این نوع فرم اختلال با هیچ معیار عمده پزشکی یا روانشناختی قابل تشخیص نیست و هیچ راهنمای تشخیص روانپزشکی یا پزشکی یافت نمیشود.
در سال ۲۰۰۲، این اصطلاح توسط پروفسور الی سامر از دانشگاه حیفا ابداع شد.
الی سامر این اختلال را اینگونه تعریف میکند:
فعالیت فانتزی افراطی که جایگزین تعامل انسانی میشود و/یا بر عملکرد تحصیلی، میان فردی یا حرفه ای فرد تداخل ایجاد میکند.
خارج از تحقیقات الی سامر، دربارهٔ این اختلال تحقیقات محدودی انجام شدهاست.
این مسأله که هر چند وقت یک بار در افکار و خیالات خود غرق شویم، امری عادی است. متخصصان سلامت روان تخمین میزنند که ما تقریبا ۴۷٪ از زمان بیداری خود را در رویاپردازیهای روزمرهمان سپری میکنیم.
در واقع برای مدتی حواسمان را از دنیای اطراف منحرف میکنیم و اجازه میدهیم تا ذهنمان در میان رویاها و خیالاتمان غرق شود.
با این حال اگر رویاپردازیها و خیالپردازیهای روزانه ما آنقدر مکرر و شدید باشد که در زندگی روزمره تداخل ایجاد کند، این احتمال وجود دارد که با اختلال خیالپردازی ناسازگار مواجه باشیم.
اختلال خیالپردازی ناسازگار معمولا بهعنوان یک مکانیزم مقابلهای در پاسخ به تروما (ضایعههای روحی)، سوءاستفاده یا تنهایی اتفاق میافتد.
مبتلایان به این اختلال دنیای پیچیدهای را در درون خود خلق میکنند و در زمان بروز تنش و پریشانی به وسیله رویاپردازی برای چندین ساعت به آنجا پناه میبرند.
این اختلال در حقیقت یک چرخهی معیوب اعتیادآور خلق میکند.
غالباً بین مبتلایان به این اختلال و شخصیتها و زندگی خلق شده در خیالشان دلبستگی عاطفی ایجاد میشود، که جایگزین رویدادها و تعاملات دردناک موجود در زندگی واقعی آنها میشود.
این اختلال بر روی وضعیت بهداشت و سلامت فرد هم تأثیراتی منفی میگذارد و باعث اخلال در عملکرد روزمرهی او میشود.
در چنین وضعیتی و با وجود تنش و استرس فراوان، خیالپردازی دربارهی یک زندگی شیرین و جذابتر، قطعا از برخورد با واقعیت ناخوشایند، راحتتر است.
تفاوت اصلی و تعیینکننده بین خیالپردازی ناسازگار و روانپریشی این واقعیت است که افراد دربارهی اختلال خیالپردازی ناسازگار میدانند که خیالات و رویاهای آنها واقعی نیست، اما دربارهی روانپریشی اینطور نیست
خیالبافی به غرق شدن در افکاری اطلاق میشود که در ارتباط با محیط پیرامونی یا فعالیتهای پیش روی فرد نیست.
این فکر و خیالها اغلب تجربیاتی خوشایند و مطبوع هستند، زیرا در طی فرایند خیالپردازی، فرد خود را در حال انجام یک فعالیت دلخواه یا رسیدن به هدفی متعالی تصور میکند.
اگرچه برخی از متخصصان این اختلال را با خلاقیت و قدرت دروننگری مرتبط دانستهاند، اما رویاپردازی بیش از حد میتواند عملکرد طبیعی فرد را در محل کارش مختل کند و روی تحصیلات و روابط او تأثیرات منفی بگذارد.
علائم ممکن است شامل یک یا چند نمونهی زیر باشد:
تجربه کردن رویاهای بسیار زنده و شفاف در بیداری
تخیلات و فکر و خیالهای غیر عادی طولانی که رهایی از آنها دشوار است.
ناتوانی در انجام کارهای روزمره
رویاهایی که در اثر وقایع یا محرکهای خارجی ایجاد میشوند،
مانند :
خیالپردازی در هنگام تماشای فیلم یا گوش دادن به موسیقی.
اختلال در خواب و بیخوابی
حرکات تکراری و ناخودآگاه هنگام خیالپردازی، مانند تکان دادن یا فشردن دستها به هم،همچنین ممکن است برخی از افراد علائمی را که در اختلال بیش فعالی و کمبود توجه شایع هستند، مانند کوتاهی بازهی تمرکز و توجه را هم تجربه کنند.
تشخیص:
در حال حاضر امکان تشخیص قطعی و رسمی اختلال خیالپردازی ناسازگار امکانپذیر نیست. متخصصان برای کمک به افراد در تعیین اینکه آیا علائم این اختلال را تجربه میکنند یانه،
شواهد کافی برای اثبات این که خیالپردازی ناسازگار را میتوان بهعنوان یک بیماری روانی طبقهبندی کرد یا نه، وجود ندارد، اما این اختلال شباهتهایی با برخی از این نوع بیماریها دارد.
بهعنوان مثال، افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیهای میتوانند وارد حالتهای جدا شدن از واقعیت شوند و درگیر یک خیال یا سرخوردگی شوند.
با این حال قبلا گفته شد که افرادی که رویاپردازی ناسازگار را تجربه میکنند معمولا میدانند که خیالپردازیها و رویاهایشان واقعیت ندارد.
برای اختلال خیالپردازی ناسازگار هیچ درمان استانداردی وجود ندارد.
با این حال، برخی از روشهای مشتق شده از شواهد و تجربیات درمانگران وجود دارد که میتواند به فرد در مدیریت علائم این اختلال کمک کند.
این تکنیکها شامل کارهای زیر هستند:
کاهش خستگی:
شما میتوانید این کار را با افزایش میزان خواب با کیفیت خود انجام دهید. همچنین استفاده از محرکهایی مانند کافئین برای مقابله با خستگی در طول روز هم میتواند برای شما مفید باشد.
آشنایی با علائم:
آگاهی دادن به دیگران دربارهی علائم این اختلال میتواند فرصتی را برای آنها ایجاد کند تا خیالپردازی ناسازگار را تشخیص داده و سعی کنند جلوی آن را بگیرند.
شناساییو اجتنابازعواملتحریککننده:
یادداشتبرداری از زمان رویاپردازی ناسازگار میتواند به شما کمک کند تا فعالیتها یا محرکهایی که شما را به سوی این حالت سوق میدهند را شناسایی کنید.
رواندرمانی:
این روش میتواند به شناسایی عوامل محرک و دلایل رویاپردازی ناسازگار کمک کند. تکنیکهای رواندرمانی مانند درمان شناختی رفتاری میتواند به شناسایی هرگونه مسئله یا مشکل زمینهای کمک کند. همچنین یک درمانگر میتواند برخی از استراتژیهای مقابلهای مفید و کاربردی را به شما پیشنهاد کند.
درمان دارویی:
بعید به نظر میرسد که اختلال خیالپردازی ناسازگار به حدی شدید باشد که نیاز به دارو داشته باشد. با این حال، دارویی به نام فلووکسامین میتواند به کاهش علائم این اختلال کمک کند.
یک مطالعه موردی بر روی افراد مبتلا به خیالپردازی ناسازگار نشان داد که فلووکسامین میتواند برای کاهش و مدیریت علائم آن مفید باشد.
با این حال، در حال حاضر تحقیقات کمی دربارهی استفاده از درمانهای دارویی برای این اختلال انجام شده است.