این تحلیل صرفا بر مبنای بعضی داده های تجربی نگاشته شده و مبتنی بر اطلاعات غیر رسمی نیست.
با توجه به بعضی مولفه ها و عناصر موجود به نظر می رسد پاسخ نظامی ایران در قبال شهادت حاج قاسم سلیمانی، به گونه ای که منجر به تقابل ایالات متحده و بروز جنگ احتمالی شود، نخواهد بود.
در ماجرای کشتار وحشیانه مردم مظلوم یمن، ایران به منظور حمایت از کودکان گرسنه این کشور با تبلیغات وسیع درصدد اعزام کشتی کمک های اولیه به سمت یمن برآمد. ایران حتی خبرنگاران بین المللی را به عنوان شاهدی بر صلح جویانه بودن کمک های ملت ایران به مردم یمن به عرشه کشتی دعوت نمود. هر روز هم گزارشاتی مبسوط از حرکت کشتی و حال و هوای تیم های پزشکی و امدادی حاضر در آن در سطح رسانه ها مخابره شد؛ اما به ناگاه این کشتی تغییر مسیر داد و در سواحل کشور جیبوتی پهلو گرفت. بعدها مشخص شده این اتفاق که ابهت ایران را در سطح بین الملل خدشه دار کرد در پی تماس کری با ظریف به وقوع پیوسته است.
آمریکا سپاه پاسدارن را در فهرست تروریسم قرار داد. ایران تهدید کرده بود که در صورت تصویب این امر، کل نیروهای مسلح آمریکا را تروریست تلقی خواهد کرد. بلافاصله پس از تصویب این قانون، ظریف طی مصاحبه ای صرفا بخشی از نیروهای آمریکایی مستقر در خاورمیانه را مصداق تروریست دانست. کما اینکه تصور می شد در صورت خروج آمریکا از برجام، ایران برجام را به آتش خواهد کشید.
در جریان ترور جهاد مغنیه که چند فرمانده ایرانی نیز به همراه او به شهادت رسیدند ایران اعلام کرد تقاص این اقدام را از رژیم غاصب خواهد گرفت. مدتی بعد چند خودروی ارتش اسرائیل هدف حمله قرار گرفتند و تعدادی از نظامیان اسرائیلی بر اساس ادعای ایران کشته شدند و معلوم نشد آیا سطح تلفات ارتش غاصب از نظر انسانی در تراز نیروهای کیفی به شهادت رسیده ما قرار داشت یا نه؟
این نوع واکنش البته در رفتار حاکمان ایالات متحده هم وجود دارد. بعد از انهدام پهپاد آمریکایی در آسمان ایران، کاخ سفید تهدید به واکنش جدی در این خصوص نمود. در نهایت آمریکا مدعی شد یک پهپاد ایرانی را بر فراز یکی از ناوهای ایالات متحده منهدم کرده و ایران نیز آن را تکذیب نمود.
در ماجرای مربوط به تهدید ایران به انتقام گیری از اسرائیل در ازای شهادت جهاد مغنیه و همراهان ایرانی اش خبرهایی از واسطه گری روسیه در انتقال بعضی پیام ها بین حاکمان دو کشور متخاصم منتشر شد. دیروز نیز خبرگزاری فارس مدعی شد کاردار کشور سوسیس پیام هایی را بین مسئولان ایرانی و آمریکایی در خصوص شهادت حاج قاسم تبادل کرده است.
با این وصف پیش بینی می شود حمله مستقیم ایران به یکی از مقرّهای معمولی آمریکا صورت بگیرد و در نهایت هر یک از دو کشور پیرامون میزان خسارات وارده و توازن بین تلفات دو طرف، بر اساس آمارهای مورد تأکید خود به مانور تبلیغاتی بپردازد. احتمال حمله موشکی از مبدا ناشناس به رژیم اشغالگر قدس نیز وجود دارد که این اقدام در واقع واکنشی به حملات هوایی مکرر ارتش این رژیم به پایگاه های متعلق به ایران در خاک سوریه تلقی خواهد شد. حشدالشعبی هم حملاتی را به پایگاه های آمریکایی خواهد داشت که میزان تلفات آن مشخص نخواهد شد و در نهایت آمریکا که دیروز مدعی شد دیگر کاری در عراق ندارد، با تصویب مجلس عراق و با کمترین هزینه از این کشور خارج می گردد.
این فرآیند برای همه کشورهای درگیر در ماجرای اخیر، حالت برد برد تلقی خواهد شد. ایران مدعی می شود که انتقام خود را از آمریکا گرفته است. عراق مدعی می شود آمریکا را از خاک خود بیرون رانده و کاخ سفید نیز روی مسأله کنترل تروریسم با قتل البغدادی و شهادت سردار سلیمانی و المهندس با ژست صلح طلبی و اقتدار در جهان به مانور خواهد پرداخت.
در واپسین روزهای هشت سال دفاع مقدس، پس از قبول قطعنامه 598، حمله عجیب و مسخره منافقین به ایران اسلامی و انهدام وسیع ادوات و نیروهای آنها توسط رزمندگان اسلام و نیز اسارت شماری قابل توجه از نیروهای ایران در شبیخون ارتش بعث، کتابی مستقل لازم دارد.
امیدوارم این تحلیل اشتباه بوده و جمهوری اسلامی ایران به منظور دفاع از ماهیت انقلابی خود پاسخی دندان شکن در جای جای جهان به آمریکای جنایت پیشه نشان دهد. نگارنده به اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده دسترسی نداشته و این متن را از زاویه نگاه خود به رشته تحریر درآورده است.
کمترین برکت خون به ناحق ریخته قاسم سلیمانی اتحاد و همدلی ملت ایران و صاحبان قدرت و نیز وحدت بین مردم کشورهای منطقه به خصوص ایران و عراق است. مظلومیت این شهید بزرگوار و شرح حماسه های بی بدیل او در تربیت نسلی حماسه ساز و ایثارگر نقش اساسی داشته و آینده جهان را به سمت شکست ابرقدرت ها و پیروزی مستضعفان سوق خواهد داد.