رادیو زمانه مقاله مفصلی درباره ادبیات دفاع مقدس منتشر کرده که در
نوع خودش قابل توجه است.
یک دو جمله را می خواهم خدمتتان عرض کنم ولی قبلش یک مقدمه ای لازم
است:
زمان ریاست جمهوری بوش پسر، آمریکا مدعی بود که با فشار و تهدید
توانسته سیاست های مدنظر خود را در ایران به کرسی بنشاند. همان وقت یکی از اساتید
دانشگاه آمریکا نامه ای به رئیس جمهور ایالات متحده نوشت و تأکید کرد: اگر می
خواهی تأثیر برنامه های فرهنگی آمریکا و اصلاحات موردنظرتان را در ایران ببینید
عصرهای پنج شنبه سری به بهشت زهرا بزنید!
همان وقت البته با استناد به این جمله استاد مذکور، از این قلم و نیز
برخی دیگر پیرامون اهمیت نمادها و نشانه ها و آداب و مراسم یادبود شهدا مطالبی در
سطح نشریات منتشر گردید و در تبیین این موضوع که میزان توجه به فرهنگ ایثار و شهادت
و پررنگ یا کمرنگ بودن یاد و خاطره شهدا، معیاری مهم برای ارزیابی سیاستگذاران
بیگانه است قلم فرسایی صورت شد. بمب گذاری در هیأت رهروان وصال شیراز که اهتمام
ویژه ای در احیای نام و یاد شهدا داشت، هجمه تبلیغی بر ضد اردوهای راهیان نور،
مخالفت با دفن شهدا در دانشگاه ها، اصرار بر حذف نام شهدا از کتب درسی، معابر و
... و ده ها نمونه دیگر از این دست شواهد ثابت می کند که دشمن از اسلامی هراسان
است که آموزه های آن در زندگی فردی و اجتماعی بشر ظهور داشته و الگوهای عملی و
نسخه های سازنده ای را به منظور بسط اندیشه حق طلبی و ظلم ستیزی ارائه می دهد.
سایت رادیو زمانه دقیقاً با همین رویکرد مقاله ای را با عنوان "ادبیات جنگ، ضدجنگ و زوال آرمانگرایی"
به قلم بهمن پنجعلی منتشر نموده و در عرصه ادبیات دفاع مقدس به آثاری روی خوش نشان
داده که از اساس با هر نوع جنگی در تضاد باشند.
از نظر نگارنده مقاله، رمان های دفاع مقدس در ایران به سه قسمت جنگ
طلبانه، دفاع مشروع و ضد جنگ تقسیم می شوند.
بر فرض صحت این مدعا و انتشار رمان هایی حاکمیتی! که جنگ و تجاوزگری
را مقبول جلوه می دهد – که قطعاً چنین نیست- او نه تنها نوع اول، بلکه نگاه دوم در
ادبیات دفاع مقدس که متضمن مشروع دانستن دفاع در مقابل زیاده خواهی و تجاوز دشمن
است را نیز مردود دانسته و درصدد برآمده تا آن نوع از ادبیات را مهم و مردمی و
مستقل جلوه بدهد که از اساس با هر نوع جنگی مخالفت داشته باشد.
نتیجه این طرز نگرش، چیزی جز ترس همیشگی از آثار جنگ نبوده و مخاطب را
به سمتی سوق می دهد که برای در امان ماندن از وقوع جنگ و تجاوزگری بیگانه به هر
دستاویزی چون عقب نشینی از معیارها و باج دهی به دشمن چنگ بزند. با این وصف ادبیات
ضدجنگ در واقع ادبیات ذلت و فرومایگی است که انسان را در تمایلات حیوانی خلاصه
نموده و برای دستیابی به خورد و خوراک بهتر، تن دادن به ذلت و بی غیرتی را توجیه
پذیر می داند.
خوب است مسئولان فرهنگی جامعه با دقت و تمرکز بیشتر نسبت به خط فرهنگی
مطلوب بیگانه در زدودن آثار مرتبط با ادبیات و هنر و فرهنگ ایثار و مقاومت و جهاد
و شهادت حساسیت نشان داده و در تقویت هر چه بیشتر محصولات ادبی و هنری و نمادهای
فرهنگی انقلاب اسلامی و ترویج روحیه مردانگی و غیرت اهتمام ویژه ای داشته باشند.