اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

شارع الامین

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۵ دی ۱۴۰۳، ۰۶:۱۵ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب اجاره نشین خیابان الامین علی‌اصغر عزتی پاک

 

عجب کتابی بود. خیلی عشق کردم. "اجاره نشین خیابان الامین" را اصلا یادم نیست چطور تهیه کردم و یا به دستم رسید. یحتمل اهدایی یکی از دوستان است که در قفسه شلوغ کتابخانه شخصی ام از نگاه و فرصت مطالعه دور ماند. ماجرای جذابی داشت. بی شک این چند روز که به امید خدا می روم بابل به رفقای خوبم معرفی خواهم کرد. کاش این کتاب دست همه برسد. کاش به زبانهای مختلف ترجمه شود. داستانی واقعی و بدون پردازش بی جا اما جذاب و آموزنده که در دل ماجراهایش جریان شناسی فتنه در سوریه را هم به همراه دارد. "جمال فیض اللهی" راوی شیرین گفتار کتاب، جمال و تجلی فیض الهی بر قلوب بندگان حقیقی معبود است. فدای دردانه اباعبدالله که دست این مرد کم ایمان و شکاک را گرفت و تا عالی ترین سطوح عبودیت و اخلاص ارتقا بخشید. امتی که رقیه دارد، زینب دارد، فاطمه دارد و علی و ... غنی و سعادتمند و پیروز است. یاد شعر آن پیرمرد هندی افتادم که یک به یک تسلیحات مدرن و پیشرفته ابرقدرتها را نام می برد و در وصف قدرت و عطمتشان شعر سرود؛ اما تهش گفت چه غم که ما هم رقیه سه ساله را داریم.

خدا نصیبم کند جمال فیض اللهی را از نزدیک ببینم. خدا نصیبم کند زیارت دختر رسول الله روزی مستمرم باشد.

هر ملتی به جایی رسید از ناحیه فرهنگ بود هر ملتی شکست خورد از ناحیه فرهنگ بود. متولیان حکومت اگر می خواهند کشورشان سوریه نشود باید به مسأله فرهنگ بیشترین اهمیت را بدهند. البته این موضوع به معنای غفلت از اقتصاد و سیاست و ... نیست. درد آنجاست که از فرهنگ و اقتصاد و سیاست و ... یکجا غفلت شود. اگر مرزبانان یک کشور خائن و غافل باشند آن کشور متلاشی خواهد شد خواه مرز جغرافیایی باشد یا مرز فرهنگی و اعتقادی. ضربه زدن به هسته سخت و بدنه نیروهای مومن یک نظام از طریق شایعه و تخریب رسانه ای و برخورد قضایی و امنیتی و ایجاد انزوا و... و میدان دادن به عناصر لاابالی بی انگیزه، مهر سقوط هر حاکمیتی خواهد بود. 

ملتهای اسلامی با هر نژاد و مذهبی باید بدانند و بفهمند غرب دشمن مشترک همه آنهاست و دسیسه هایش تمامی ندارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وصیتنامه گروهی رزمندگان روستا (شهر) سورک در عملیات کربلای 4

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۴ دی ۱۴۰۳، ۰۱:۱۶ ب.ظ

یک وصیت‌نامه برای ۵۴ نفر؛ ماجرای شهدا و رزمندگان غواص روستای سورک مازندران  + فیلم

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 خداوند از مؤمنان جان‌ها و اموالشان را خریداری می‌کند که در مقابل به آنان بهشت عنایت کند آن‌ها که در راه خدا پیکار می‌کنند می‌کشند و کشته می‌شوند وعده‌ای است مسلم بر عهده خداوند که هم در تورات آمده و هم در انجیل و هم در قرآن چه کسی از خدایتان به عهدش وفادارتر است؟ بنابراین نسبت به این معامله‌ای که کرده اید به مؤمنین بشارت دهید و این همان نور عظیم است(سوره توبه-قرآن کریم)

شکر به درگاه ایزد یکتا که به ما نعمت هستی بخشید و با نزول قرآن کریم ما را هدایت و توفیق شرکت در جهاد راه خودش یعنی در این دفاع مقدس را عنایت نمود و سلام و درود بی پایان بر حضرت محمد بن عبدالله(ص) و ائمه اطهار به‌خصوص حضرت حسین بن علی(ع) که راه و رسم زندگی را به ما آموخت سلام بر امام امت این پرچم دار توحید و ابراهیم زمان و سلام ‌و درود بر شهدا، معلولین ، مجروحین، مفقود الاثرها و اسرای انقلاب و جنگ تحمیلی و خانواده‌های معظم آن‌ها این چشم و چراغ‌های انقلاب و سلام بر امت قهرمان این مرز و بوم بالاخص امت شهید پرور روستای سورک که پیوسته با بدرقه عزیزان خویش گرمی خاصی در زمستان به آن‌ها بخشیده‌اند و بدین ترتیب شعار منافق سوز و کفر برانداز شعار جنگ جنگ تا پیروزی را فروزان‌تر ساختند و با ارسال کمک‌های مالی خویش به جبهه توطئه اقتصادی محتکرین را خنثی نموده و به حق نشان دادند که فرزند محرم و رمضان‌اند .

این جانبان خدمت گزاران کوچک اسلام و شاگردان مکتب ولایت که با راهیان کربلا متشکل در هیات عاشورا عازم جبهه حق علیه باطل شدیم زیرا شرکت دراین دفاع مقدس و جهاد فی سبیل الله همانند نماز بلکه در شرایط فعلی دنیا به فرموده امام امت که همان حکم اسلام است و بر خود واجب دانسته و بی توجهی به آن را باعث ذلت و خواری در دنیا و عذاب دردناک در آخرت برای خود شمرده و از خداوند بزرگ می‌خواهیم که این اعمال ناچیز ما را به رحمت خویش قبول فرماید و از خطاها و لغزش‌های بزرگ و کوچک ما همانطوری که در قرآن وعده داده است درگذرد و آنچه موجب رضایت و خشنودی اوست برای ما فراهم نماید و ما هم با خدای خویش و با امام امت تجدید عهد کردیم که تا کوتاه‌کردن دست متجاوز و انهدام حزب بعث کافر عفلقی صدام به پیش خانواده‌ها برنگردیم مگر در صورت شهید یا زخمی‌شدن زیرا دشمن همانند حیوان درنده زخم خورده‌ای است که پس از مأیوس‌شدن از شکار طعمه و درحال فرار در سر راه خود به هرچیزی چنگ می‌اندازد و از آنجا که مرد میدان رزم و مبارزه نیست ناجوانمردانه بمب‌های خویش را بر سر مردم بی گناه و اطفال معصوم و مادران داغ دیده شهر و روستا ریخته و یا آن‌ها را از راهی دور مورد اصابت موشک‌ها و توپ‌های خود قرار می‌دهد و این چه دلی است که ضجه کودکان و سالخوردگان ببیند و شکم آبستن دریده شده مادرانی را در زیر آوار مشاهده کند اما به درد نیاید مگر اینکه این دل از سنگ باشد. این چه دلی است که آثار بی عفتی و شهوت پرستی خوکان کثیف بعثی را بر شکم‌های خواهران خرمشهری و بستانی و اجساد زنده به گور شده‌شان را ببیند اما به درد نیاید و قیام و حرکت نکند مگر اینکه این دل از سنگ باشد کجاست غیرت و جوانمردی و فتوت و نوع دوستی که یک خانواده ده نفری دزفولی تکه تکه شود و انسان فقط به زن و فرزند و دارایی خود بچسبد آن وقت هم دم از مسلم‌بودن و مومن‌بودن بزند. پدران، مادران، برادران و خواهران دفعه قبل که به مرخصی آمده بودیم نه برای استراحت یا رفع خستگی بود که برای اتمام حجت بود تا یکبار دیگر گفته شود که کاروان حسینی در حرکت است و هرکس که عشق حسین در سینه و شور حسینی در سر دارد بسم الله پای رادیو و تلویزیون نشستن و شور داشتن و چند نگاه بی توجهانه به روزنامه و مجله انداختن معرفت حسینی ساز نمی‌آورد معرفت به حسین بن علی(ع) و راه و هدف او در رکاب حسین(ع) پیدا میشود حال که چند ساعتی بیش به آغاز عملیات نمانده و فرزندان شما می‌روند تا خط‌شکن جبهه اسلام باشند در آخرین ساعات حیات فانی خویش و حیات ابدی در جوار قرب الهی انشالله تذکراتی را به‌عنوان وصیت به خدمتتان اعلام میداریم:

۱- همگی را به جهاد مقدس در راه خدا دعوت مینماییم همانطوری که مولایمان علی(ع) در آخرین ساعات عمرش طبق وصیتی فرمودند: خدا را خدا را در مورد جهاد با اموال و جان‌ها و زبان‌هایتان (مبادا در این راه سستی به خرج دهید) و بر شما باد که پیوندها را محکم کنید از بذل و بخشش به یکدیگر (خصوصا در راه جهاد) هیچ فرو گذار نکنید وحال که امام عزیز پرچم دار این نهضت می‌باشد چه نعمتی بالاتر از این در رکاب این نائب امام زمان برای اسلام شمشیر زدن و امروز ما هر نعمتی کسب کردیم به برکت رهبری قاطع و خردمندانه این بزرگ مرجع عالم اسلام بوده است.

۲- از آنجایی که انقلاب ما یک انقلاب مکتبی نشأت گرفته از اسلام بوده اگر بخواهیم این انقلاب را حفظ نماییم باید با توکل به خدا و توسل به قرآن کریم و درس گرفتن از زندگی انبیا و ائمه اطهار و آگاهی‌های دینی و سیاسی خویش را بالا برده با استفاده از مسجد همانند صدر اسلام آن را پایگاهی برای زدودن شیطان‌های درونی و بیرونی قرار دهیم.

۳- روحانیت مبارز و پیرو خط امام را پرچم این نهضت دانسته و آن‌ها را سربازان واقعی امام زمان قلمداد مینماییم لذا شیاطین گمان نکنند که حرکت روحانی نمایانی مثل مهدی هاشمی می‌تواند اعتماد ما را نسبت به این قشر محترم و معظم سلب کند و هر کس باید بداند در هر مقامی باشد اگر قصد خیانت نسبت به نظام جمهوری اسلامی و امام عزیز را داشته باشد خون شهدا گریبانش را خواهد گرفت و او را رسوا خواهد کرد و حال که شرق و غرب با استفاده از منافقین و عوامل داخلی خویش سعی در تزلزل ارکان این نظام را دارند و ما باید بیشتر خود را به ولایت فقیه نزدیک کرده و دولت نیز که تا وقتی در خط ولایت است هر جهت آنرا پشتیبانی کرده و از کمبود‌های موقتی و مشکلات که هر انقلابی به همراه دارد نهراسند.

۴- به جوانان عزیز به‌خصوص دانش آموزان را سفارش مینماییم که ضمن مواظبت از سلامتی جسمانی و توجه به درس خویش از نظر اخلاقی و معنوی خود را بسازند ایمان خود را قوی کنند و نه تنها از نظر باطن بلکه به ظاهر خویش توجه کنند و خود را ملبس به لباس جلف و غربی و فتنه ننمایند و بدانند که استعمار امروز از این راه وارد می‌شود.

۵- به خواهران سفارش میکنیم که سخت مواظب حجاب خود باشند هم حجاب ظاهر و هم باطن و بدانند که اگر قشر خواهران حرکتشان در جامعه خدا پسندانه باشد افراد بوالهوس جرأت عرض اندام و مفسده جویی ندارند و باید در زندگی‌شان حضرت فاطمه زهرا و حضرت زینب (س) را الگو قرار دهند که هم عفت و آبروی دنیوی و هم سعادت اخروی تأمین خواهد شد.

۶- از روحانیت معظم سورک تقاضامندیم نسبت به جوانان عاشق اسلام و دلسوخته به انقلاب و امام عزیز گرمی بیشتری نشان دهند و از اهالی روستای سورک تقاضا داریم قدر روحانیت محل را بدانند و توجه داشته باشند که روحانیت دلسوزترین قشر نسبت به آن‌ها است.

۷- به‌عنوان آخرین وصیت از امام عزیز تقاضا داریم که در پیشگاه خداوند برای ما شفاعت کنند ما که اعتباری نداریم و از خانواده‌هایمان پدران، مادران، همسران و فرزندمان می‌خواهیم که همانند اولاد امام حسین(ع) صبر و استقامت پیشه کنند و در راه دین و تحمل مشکلات استقامت نشان دهند و قلوبشان را متوجه خدا کنند و بدانند که اگر بخواهند در دنیا و آخرت سرفراز باشند راه‌شان راه قرآن است و از طریق عشق و محبت امام را در دل خویش بگذارند و توطئه و شایعات و نقشه‌های منافقان را خنثی کنند. والسلام

    خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک فاتحه لطفا

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۴ دی ۱۴۰۳، ۱۲:۴۸ ب.ظ

آقا علی رضا مرادی گردن من و همه بچه های بسیجی بابل حق دارد. پریروز که زنگ زدم فوت دختر دلبندش را تسلیت بگویم وسط مراسم ترحیم بود. لابلای شلوغی ها صدایش را به زحمت شنیدم که گفت: برو حرم و برای او قرآن بخوان. 

امروز رفتم حرم از طرف مرحومه فاطمه خانم مرادی زیارت کردم، نماز خواندم. قرآن دست گرفتم و قصد کردم هر سوره ای آمد به نیابت از او بخوانم. سوره مومنون آمد: 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١﴾ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿٢﴾ وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿٣﴾ وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ ﴿٤﴾ وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿٥﴾ إِلا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿٦﴾ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿٧﴾ وَالَّذِینَ هُمْ لأمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿٨﴾ وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿٩﴾ أُولَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿١٠﴾ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿١١﴾....

شما هم برای شادی این بانوی مومنه فاتحه ای نثار کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مجازی فقط کامپیوتر نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۳:۲۳ ب.ظ

فکر و تفکر چیست؟ (تعریف تفکر و فکر در روانشناسی)

 

روزی که انسان بتواند یکی مثل خودش را یعنی شبیه به خودش در جان و جسم خلق کند، یا آن روز که دیگر حریم و امنیتی باقی نماند و انسان ها نتوانند حتی آنچه در ذهن شان میگذرد را مستور نگاه دارند، قیامت خواهد شد، دستکم صاحب ما ظهور خواهد کرد.

بگذارید به جای واژه "فضای مجازی" از عبارت "فضای دیگر" استفاده کنیم.

فضای مجازی یک جلوه از فضای دیگر است. ما فضاهای مختلفی داریم در کلیّت های متفاوت می توانیم نفس بکشیم.

هر یک از این فضاها هم میتواند فضای واقعی باشد و البته آگاهیم که واقعیت مساوی و مترادف با حقیقت نیست.

شاید اگر پیش تر درباره عالم ذر صحبت می شد یا از عالم مُثُل ارسطوو افلاطون حرفی به میان می آمد یا اگر می گفتیم انسانها در خوابند و چون بمیرند بیدار خواهند شد برای خیلی ها قابل درک نبود. فضای مجازی یک نمونه از امکان و قابلیت درک این محتواست که میتوان اینجا بود و جای دیگر زیست. میتوانی در خانه نشسته باشی در بازی و فکر و مراوده دیگری در نقطه دیگر باشی. بعد که سر از رایانه بیرون می کشی انگار خواب بوده ای و بیدار شده ای. مرگ همین احساس برای پیوستن به حقیقت را در انسان ایجاد می کند. از عالم واقع جدا می شوی و به حق آنچه که باید، می رسی و هشیار می شوی.

هر حقیقتی، مجازی دارد درست مثل هر طلا که بدلی برایش ساخته شده و داروی اصل که مشابهی هم دارد.

یکی با همین طلای بدلی سر ذوق می آید و خاطرش شاد می گردد. یکی که چاره ندارد به داروی مشابه دلخوش می گردد و بقیه کار را به خدا می سپارد.

در "روش تحقیق" می آموزید چگونه وارد شدن، چگونه دیدن و تحلیل کردن در برداشتهایتان تأثیر خواهد داشت. آدم خوشبین جهانبینی متفاوتی با آدم بدبین دارد. اصلاً برای همین است که رأی دو قاضی بر مبنای یک کتاب، با هم متفاوت می گردد.

آدمی که اعتماد می کند با آن که اهل تردید و شک است نگاه متفاوتی دارد. چطور فکر کردن در چگونه زیستن اثر دارد. یکی نان و پنیری می خورد، می خندد گویی که پادشاه عالم است، یکی غرق در پول، حرص و طمعی آزاردهنده به جانش افتاده و کامش را تلخ ساخته است. چه بسیار فقرایی که غنی هستند چه بسیار ثروتمندانی که گداصفتند. حسّ فقر بدتر از خود فقر است. هر کس در عالم مجازی خودساخته، ذهن تولیدی و پندار منتخب خود زیست می کند. در فضای دیگری قرار گرفته است.

احساس بر سبک نگاه و زندگی و رقم خوردن سرنوشت تأثیر می گذارد. شنیده اید که می گویند ترس برادر مرگ است! چه بسیار بیمارانی که از ترس مرگ، مرده اند و چه بسیار که با امید و توکل و سرخوشی، حیات دوباره یافته اند. این مسأله در بحران کرونا از همیشه عیان تر و شفاف تر بود.

انسان ها احساس متقابل همدیگر را درک می کنند. این فقط سگ یا درنده دیگری نیست که از چشم انسان ترسو به هول و بیم او پی برده و جری می شود، خود انسانها هم معمولا به ترس یا شهامت، عزت یا حقارت و... طرف مقابل آگاهی می یابند و بر مبنای همان با او رفتار می کنند.

حس و باور کنیم که شجاعیم، بی نیازیم، خوشبختیم، می توانیم و... حتی یغیروا ما بانفسهم. درونمان تغییر کند خودمان و جامعه هم تغییر می یابد. سواد رسانه فقط دقت در اخبار مجازی نیست. در زندگی خود باید آن گونه باشیم که با اراده و آگاهی گام برداریم. ملتی که تسلیم شایعه می شود نه فقط سواد رسانه ندارد، خودباوری و اراده اش نیز ضعیف است. درونش باید به گونه ای باشد باور کند منفعل و شکست پذیر نیست و از حقارت بیزار است.

ما همیشه دنبال فضای دیگری هستیم و به وضع موجود قناعت نمی کنیم. نه خوب است نه بد، گاهی خوب است گاهی بد. اما از خاطر نبریم انسان تابع اقتضائات درونی خود است. در طبع انسان زیاده خواهی و نیز کنجکاوی نهاده شده است.

این مجاز یا همان دنیا و فضای دیگری گاهی همین فضای مجازی است که ما را از وضع موجود بیرون می آورد، گاهی افکار خودمان است و قدرت وهم. جالب آن که گاهی برای وهم پول خرج میکنیم. یکی که ما را با فیلمش با کتابش با شبکه اجتماعی و نرم افزار ابداعی اش به ورای آنچه که اکنون در آن هستیم بکشاند. زیاد رفتن به آن سوی واقعیت موجود، دلتنگی برای "حال تبدیل به گذشته شده" را رقم می زند از این روست که به نمادها و تصاویر دهه های گذشته با حسرت و آه و دلتنگی می نگریم در حالی که همان وقت نگاه از سر بی اعتنایی داشتیم و الان نیز به لحظه موجود همین نگاه را داریم. هر لحظه عمر میتواند مجاز باشد یا واقعیت، بسته به این که آن لحظه در باور خود کجا بوده و در چه فضایی سیر کرده ایم.

بنابراین این که گفته می شود در آینده همه چیز در فضای مجازی رقم می خورد غلط است. انسان دوباره دلتنگ گذشته و یا از سر تنوع طلبی و زیاده خواهی و ... به فضایی ورای وضع موجودش گرویده و از دنیای مجازی واقعی به واقعیتی دیگر کوچ می کند. چه بسا سیر در مجازی و تبدیل آن به واقعی، فضای واقعی فعلی را در آینده به مجاز تبدیل کند. یعنی آنکه در خیابان راه می رود، خانواده تشکیل می دهد و کار می کند و مدرسه می رود احساس کند در دنیای مجازی است زیرا حیات گره خورده با هوش مصنوعی را به عنوان دنیای واقعی اش پذیرفته است. روزی که نامه می فرستادیم تصور نمی کردیم زمانی راه ارتباطی به نام ایمیل طراحی می شود که نیاز نیست برای رسیدن نامه خود روزها و هفته ها منتظر بمانیم، در آنی نامه به مقصد می رسد. الان حتی دیگر ایمیل هم قدیمی شده و به کنار رفته است. به یقین روزی می رسد که تلویزیون همراه با تصویر یک فیلم، بو و مزه و دما و ... داستان را هم به بیننده سرایت دهد. تغییر یک امر طبیعی است. خدا دنیا را بر اساس گردش آفریده. غرّه و مدعی خدایی نشویم که هر چه هستیم و هر چه می کنیم از مبدأ توحید است و یک لحظه اگر مهر و امضای او نباشد هیچیم و داشته هایمان باد هوا یا خاک زمین خواهد بود.

مدرسه و پول و ... همگی یک قرارداد و جعل هستند. می توانیم با توافقی دیگر به جایگزینی دیگر ورود کرده و این گزاره ها را کنار بگذاریم. زندگی همیشه قابل تغییر است، اگر خودمان تغییر کنیم. از هر فضایی که در آن هستیم میتوانیم جدا و به فضای بهتری منتقل شویم و زندگی خوش تری را تجربه کنیم، اگر فکر و باور و گرایشمان را تغییر دهیم. حتی خدا گفت من در نزد گمان شما هستم. آنگونه که خدا را بخواهیم و ببینیم زندگی ما را خواسته و دیده و خواهد ساخت. ذهن شما خانه شماست. آن را ساده و محکم و امن و بزرگ و زیبا بسازید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ربات عاشق

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۶ ق.ظ

آخرین خبر | معرفی کتاب/ آشنایی با با آینده ای نه چندان دور با کتاب "ربات  عاشق"

 

رمان "ربات عاشق" را خواندم. قلم نویسنده، تواناست، ذهنش خلاق است و موضوعی بکر و جذاب را انتخاب کرده که خواننده را دنبال خود می کشاند. البته میشود ایراد طلبگی گرفت که مثلا از ابتدای داستان، پیوند مارکو و مریم قابل پیش بینی بود؛ عقد مرد مسیحی با زن مسلمان جائز نیست ولو محرمیت مجازی باشد که البته محرمیتی هم ایجاد نشد، علت جنگ بین دولتها لزوماً ایدئولوژی نیست. این شبهه را عده ای بی دین روی زبان مردم انداختند که نویسنده هم فریب خورد و چندبار در داستانش تکرار کرد و جالب آن که خودش در قسمتهای پایانی کتاب در فصلی که مربوط به جنگهای آخرالزمانی است علت آن را قدرت طلبی و زیاده خواهی بیان میکند. بزرگترین جنگهای تاریخ یعنی دو جنگ جهانی هم خاستگاه ایدئولوژیک نداشت. البته اعتقاد به بی دینی، خودش یک نوع ایدئولوژی است و...

روح، انرژی نیست، درون مایه و اصالت ذات انسان است که در مقابل عملکردش باید در آن دنیا حساب و کتاب پس بدهد به تناسخ باور نداریم و این طور نیست که روح سرگردان هر وقت تمایل پیدا کرد به بدن نوزادی در شرف تولد، ورود پیدا کرده و دوباره به زندگی باز گردد و... در صفحه 167 کتاب، گل حرفهای نویسنده بیان شده که مهم و آموزنده است: "هوش و آگاهی انسان نسل آلفا بسیار بالاتر از نسل قلبی است، اما در احساس ورزی ناتوان است؛ انگار قلب او فقط ماهیچه ای است که وظیفه پمپاژ خون را برعهده دارد. نسل آلفا، نوع دیگری از انسان است؛ انسانی ارتقا یافته یا تلفیق شده با فناوری. او از هیچ آیین و سنت خاصی پیروی نمی کند، بلکه تمامی اعمال و کردارش در خدمت منفعت ششخصی است."

در کل داستان جالبی بود. یک سری دغدغه های ذهنی که از قبل داشتم را دوباره پیش روی من پهن کرد. در یادداشت بعدی به این دغدغه ها و مشغولیات ذهنی متأثر از حاکمیت فضای مجازی می پردازم، به امید خدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسخره بازی بود؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۳ ق.ظ

photo_2024-12-23_08-28-25_wwin.jpg

 

به نظر من که سر کاری است. یک خانم با حجابی معمولی و متمایل به تبرّج به عنوان طلبه که چه عرض کنم در سطح مجتهد و مرجع و علامه در فضای مجازی معرفی شود. این کانال بسته شد ولی واقعا باید مراقب این نوع مسخره بازی ها بود. هر چیزی را به هجو و بازی نگیرند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فقط مردم مقصر نیستند

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۵:۱۵ ق.ظ

photo_2024-12-23_05-06-27_508m.jpg

 

در زمان دولت روحانی که بحث صرفه جویی در مصرف آب خیلی جدی شده بود و رسانه ها دم به ساعت مردم را از قطعی آب می ترساندند برنامه ثریا یک جلسه را اختصاص داد به این موضوع که اساسا چهل درصد هدر رفت آب به خاطر فرسودگی سیستم انتقال آب است که دولت وظیفه اصلاح و ترمیم آن را دارد.  این برنامه با فشار دولت هرگز از سیما پخش نشد.

الان هم زینب قیصری، رئیس فراکسیون نظارت بر صنعت نفت، گاز و پتروشیمی مجلس شورای اسلامی در ایکس نوشت:

هدر رفت سالانه ۶ میلیارد دلار در نیروگاه‌های فرسوده

متن کوتاه پیام ایشان را در تصویر بالا بخوانید. امیدوارم مسئولان دولتی نسبت به انجام وظایف خود هم اراده لازم را داشته باشند و همه بار مشکلات را به گردن مردم نیندازند.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رییس علوم پزشکی بابل دقت کند

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۵:۰۸ ق.ظ

هشدار انصارحزب الله مازندران و جبهه اسلامی عدالتخواه بابل به رییس تازه وارد دانشگاه!
رییس جدید دانشگاه علوم پزشکی بابل که به صورت شتابزده و بر خلاف شعار وفاق بدون مشورت با بزرگان و نخبگان این دیار انتخاب گردید در پیامی به مناسبت شب یلدا، مدعی شد که در این زمانه به "سبب فشارهای اقتصادی و برخی کج سلیقگی ها، تاریکی غم بر زندگی ایرانیان چیره شده"!
وی البته شهامت و انصاف لازم را برای تعیین نقش دوستان و همفکرانش در ایجاد تاریکی مورد ادعای خود نداشته؛ اما باید مستحضر باشد که وظیفه یک مسئول در جمهوری اسلامی همراستایی با رسانه های اپوزیسیون در سیاه نمایی و پاشیدن بذر ناامیدی در جامعه نیست و اگر احیانا از کارکرد مدیریتی خود ناامید است شایستگی احراز این مسئولیت را نخواهد داشت. 
دارالمومنین بابل شهری تاریخی، متمدن و دارای پیشینه فرهنگی و مذهبی غنی است که حضور مدیران ضعیف و خودباخته و ماجراجو را بر نمی تابد.
والسلام علی عبادالله الصالحین
انصار حزب الله استان مازندران
جبهه اسلامی عدالتخواه شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کینه عثمانی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۰۵ ق.ظ

عادی سازی؛ خنجر خیانت به فلسطین و الاقصی

 

سید نصرالله الفائزی الحائری جدّ بزرگوار سید حسن نصرالله بود که به نمایندگی از نادر شاه متولی امور سرپرستی معنوی حجاج ایرانی را برعهده داشت. او در شهر مکه و در کنار بیت الله الحرام اقدام به برگزاری نماز جماعت باشکوه شیعیان کرد که به دستور حکومت عثمانی دستگیر و به استانبول منتقل شد و بعد از مدت اندکی که در زندان بود به شهادت رسید. مرحوم علامه امینی در کتاب شهداءالفضیله به روایت این واقعه تلخ پرداخته است.

کینه عثمانی ها نسبت به ایرانی ها و نیز شیعیان و دوستان اهل بیت حتی اگر اهل سنت باشند فقط مربوط به نفاق فعلی در مواجهه با جبهه مقاومت و همداستانی با صهیونیسم خون آشام و خیانت به حماس و حزب الله نیست. این نامردها هر جا دستشان رسید از سر بغض و عداوت با مکتب علی، پا جای پای شیطان نهاده اند. جنایتهای آنها در چالدران و دیگر نواحی شمالغربی ایران مثل جلفا و ... بخشی دیگر از تاریخ سیاه عملکرد این مسلمان نماهای جاهل و متعصب و خائن است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یلدای زیبا

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۳۲ ق.ظ

ویدئو / خلاصه بازی فوتبال ایران و انگلیس

 

دیروز عصر ساعاتی مانده به شب یلدا به خیابان رفتم و قدم زدم. فضای خیابان شبیه اواخر اسفند شده بود. مردم در تب و تاب و فعالیت بودند. با اینکه عصر جمعه بود رفت و آمدها بیش از حد معمول به چشم می خورد. برخوردها شاد و از سر نشاط و همراه با لبخند بود. دم در مجتمع مسکونی مان هم دقایقی ایستادم. جنب و جوش پیک های موتوری هم جالب بود. با بعضی هایشان چند لحظه ای سرصحبت را باز کردم. روحیه خوبی داشتند و از این که در آستانه شب یلدا قرار دارند خوشحال بودند. دستفروش ها برای مشتری آرزوی شبی خوش و زمستانی زیبا و پربرکت داشتند. برق هم الحمدلله قطع نشد و دولت نشان داد حالا که نمیتواند کاری کند لااقل گاهی می تواند خرابکاری نکند.

مردم از نظر اقتصاد و گرانی تحت فشار هستند؛ اما این شادی و نشاط را باید قدر دانست. یلدا فقط یک بهانه است برای احیای فرهنگ غنی ملی و استغنای از خرده فرهنگ های مخرب وارداتی، برای دور هم بودن، محوریت خانواده و اخلاق و تربیت، برای مهربانی و تفریح و فراموشی ناگواری ها. یلدا یعنی سیاهی بلند شب به مرور به افزایش روشنایی ختم خواهد شد. یعنی برای رویش صرفاً منتظر بهار نباش. در زمستان هم می توانی شاد و پویا و هدفمند باشی. یلدایتانمبارک. ان شاءالله زمستانی پربرکت داشته باشیم. تا یلدای بعدی دلی خوش و زندگی با سعادت نصیب همه باشد. 

من البته خیلی اهل تفأل نیستم. پارسال در جمع خانواده به دیوان حافظ سری زدم. به شوخی گفتم انگار خواجه اعصاب ندارد. اشعاری که می آمد کمی تند و تلخ بود. از قضا یک ماه بعد زندایی عزیز من به رحمت خدا رفت. از یلدای پارسال تا یلدای امسال وضعیت کشور ما چیزی شبیه نتیجه بازی ایران و انگلیس در جام جهانی قطر بود. هی گل خوردیم و گل هایی خوردیم که کاش نمی خوردیم! البته یکی دو گل هم زدیم و در کل چیزی از ارزشهای ما کم نشد! دیشب اما حافظ خان اشعاری خوب و امیدوار کننده و نویدبخش را برایمان رو کرد. از خدا می خواهم از این یلدا تا یلدای آتی شاهد سعادت بیشتر کشورمان، اهتزاز پرچم غیرت و شهامت و پیروزی، نابودی دشمنان انسانیت و فطرت و زوال بدخواهان و مستکبران عالم باشیم؛ به حق فاطمه زهرا سلام الله علیها که مام میهن ما امشب به چادر منوّر مادر امامت متبرک خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تمساح خونی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۱۲ ق.ظ

نقد فیلم «تمساح خونی»؛ کمدی اکشن به سبک جواد عزتی • دیجی‌کالا مگ

 

تمساح خونی یک فیلم آموزنده گیشه ای است در چارچوب فکری سلبریتی ها. جواد عزتی هنرمند بی حاشیه ای است با پس زمینه فکری مرتبط با فضاهای ارزشی. پیام فیلم این است که قماربازی، حرام خواری، تقلب، کثافت کاری، دروغ گویی و... آخر و عاقبت ندارد؛ اما به هر حال نمی توان از تأثیر فضای اندرونی جامعه سلبریتی در تولید آثار فرهنگی غافل شد. ادب و اخلاق در دایره تعاملات جماعت روشنفکرنما حلقه ای مفقوده است. جواد عزتی و هنرمندانی مثل او در چنین چارچوبی تنفس می کنند و هر چقدر هم که بخواهند حرفی خوب و پیامی سازنده داشته باشند در رودربایستی با طیف پرادعای بددهن و ظاهربین، چاره ای جز حفظ تعادل و تأثر برای بقا ندارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آب در هاون

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۲۰ ق.ظ

photo_2024-12-20_09-07-42_sb4a.jpg

 

نمک پرورده های دولت روحانی حرکت رسانه ای جدیدی را شروع کرده اند در خصوص معرفی جایگزین رهبری و البته گزینه مدّنظرشان هم کسی نیست جز شخص شخیص حسن روحانی!

اولاً ان شاءالله که سایه رهبر عزیزمان تا ظهور حضرت حجت روی سر امت اسلام باقی بماند.

دوماً حسن روحانی بابت فجایع مالی و جانی که از تعطیلی چرخ اقتصاد و چرخ هسته ای و ریزش بورس و گرانی ارز و سکه و کالا تا مرگ روزانه هفتصد نفر در سونامی کرونا و... رقم زد در واقع شایسته محاکمه و حتی خلع لباس است که متاسفانه پرونده وی از سوی قوه قضاییه مسکوت ماند.

سوماً در نبرد مستقیم با آمریکا و اسرائیل و ناتو، مردانه و عزتمندانه کشته شویم شرافت دارد به ذلت و خواری و فروپاشی درونی با استمرار مدیریت غربگرا و خودباخته جماعت فریدون پرست. او در هشت سال مدیریت خود بلایی سر کشور ما درآورد که از عهده دشمن هم ساخته نبود.

حسن روحانی در این دور از انتخابات مجلس خبرگان رد صلاحیت شد چه برسد لیاقت گزینه رهبری را داشته باشد. فعالیت رسانه ای اخیر دور و بری های روحانی با هدف تسخیر مجلس شورای اسلامی در انتخابات آتی صورت می گیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دولت ما تعطیل است

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۴:۲۶ ب.ظ

وفاق را اینگونه معنی کردند که اگر با هم باشیم می توانیم مشکلات را حل کنیم. این تعبیر را هم بارها به کار برده و می برند. خب الان با همید. سران سه قوه چشم بر بعضی نواقص هم حتی قانون شکنی بسته اند، برای هم نوشابه باز میکنند. کم مانده است در یک ظرف غذا بخورند؛

اما

برق مردم قطع شده، قطع شدن گاز را هم بعید ندانسته اند، ارز و سکه از کنترل خارج شده، گرانی دارد پدر مردم را در می آورد، قیمت ها ثبات ندارد، بازار مسلمین آشفته شده، معیشت مردم در تنگنا قرار گرفته، ساخت مسکن و وام دهی بانک و پیگیری اشتغال و ازدواج و ... کاملاً تعطیل شده، وضعیت در این چند ماه به گونه ای شد که دولت داشته باشیم یا نداشته باشیم دیگر فرقی ندارد...

وقتی طرح و برنامه و اراده و تدبیری برا رفع مشکلات جامعه نداشته باشیم هزار سال هم با هم بنشینیم و چای و نبات و چلوکباب بخوریم و قربان صدقه یکدیگر برویم و پستها را بین رفقا و بستگان تقسیم کنیم فایده ای ندارد. مملکت یک قدم هم جلو نخواهد رفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نان سالهای جنگ

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۱۰:۱۱ ق.ظ

کتاب «نان سال‌های جنگ» منتشر شد - ایسنا

 

چقدر از خواندن این کتاب لذت بردم. دست آن کس که ایده اش را مطرح کرد، دستت محقق، دست نویسنده، دست ناشرش درد نکند. چقدر از خواندن این کتاب لذت بردم. چه قلم خوبی، چه سوژه نابی، چه محتوای اثرگذاری. جای این نوع کارها، این نوع نگاهها واقعا خالی بود.

"نان سالهای جنگ"، کتابی است در خصوص نقش زنان روستای صدخرو در پشتیبانی از دفاع مقدس؛ اعم از پخت نان و مربا و بافت شال و کلاه تا اعزام و بدرقه عزیزان و تحمل ناملایمات و زخم زبانها. حالا روستای صدخرو کجاست؟ در استانی مرزی و درگیر با جنگ؟ استانی همسایه با استانهای مرزی؟ خیر! این روستا در حوالی شهرستان سبزوار در استان خراسان قرار دارد که فرسنگ ها از صدای تیر و ترکش و خمپاره و توپ و تانک و موشک فاصله دارد. چقدر برای این انقلاب و جنگ زحمت کشیده شد، چقدر حرفهای ناگفته در دل تاریخ وجود دارد که باید مواظب باشیم گم نشود.

این کتاب را حتماً بخوانید و حظ ببرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

لعنت بر گرانی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۱۱ ق.ظ

پدر مردم از گرانی درآمده است - مشرق نیوز

 

لعنت بر گرانی.

لعنت بر هر کس که باعث و بانی گرانی است.

لعنت بر هر کس که میتواند جلوی گرانی را بگیرد و نمی گیرد.

خوب نیست کشوری که قصد تمدن سازی جهانی دارد هم از نظر نظامی هم فرهنگی و هم اقتصادی اینطور ضربه پذیر باشد. همان قدر که ما در یمن و لبنان و فلسطین جبهه ساختیم، دشمن هم در اقتصاد و فرهنگ ما دارای سنگر مستحکم و در حال پیشروی است. مستضعفین پشتوانه استراتژیک نظامند که نفوذی های دشمن با فشار اقتصادی و تغافل فرهنگی در حال قیچی کردن آنها هستند. دولتی که هیچ طرحی برای اشتغال و ازدواج و مسکن و عمران و آبادانی و... کشور ندارد و فقط بلد است که برق و گاز را قطع کند و ارز و سکه را بالا ببرد و مردم را له کند چه مشروعیتی برای ادامه کار دارد؟ 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معلم باید عاشق باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۲۶ ق.ظ

۱۳ عادت کسانی که دلسوز خودشان هستند - چطور

 

دیروز در کانالی مجازی خواندم معلمی نوشته بود چرا حالا که به خاطر آلودگی هوا کارمندهای ادارات تعطیل هستند ما معلمها باید از طریق مجازی به تدریس شاگردان خود مشغول باشیم؟ مگر پول ما حرام است که میخواهند با کار اضافه پاکش کنند؟! متلک هم انداخت. یعنی از ته دل راضی نیست که دارد مجازی به شاگردانش درس می دهد. حقوقش را می گیرد اما حسودی اش می شود چرا بقیه کارمندها تعطیل هستند. خب مأموران انتظامی هم سر کارشان می روند، رفتگرها هم تعطیل نیستند، پرستارها و کادر درمان هم سر پا ایستاده اند و... معلم ها که لااقل در خانه کنار زن و فرزندشان هستند. اصلاً دو سه ماه تابستان معلمها تعطیلند اما حقوق میگیرند چطور؟ بقیه کارمندها بیایند اعتراض بکنند؟ کسی که شغلی را انتخاب میکند جوانب مسأله را هم می سنجد.

معلمها انسانهای شریف، زحمت کش و دلسوزی هستند اما به نظرم با توجه به حساسیت تربیتی و آموزشی شغلشان که مستقیما روی آینده مملکت اثر گذار است اگر به این کار عشق نمی ورزند بهتر است مراقب باشند در حق جامعه اجحاف نشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حضرت ام البنین شاعر بود

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۳۰ ق.ظ

تصاویر مزار حضرت ام البنین(س) - تسنیم

 

ام‌البنین را زنی شاعر و فصیح و از خانواده‌ای اصیل و شجاع شمرده‌اند. حضرت علی (علیه‌السّلام) با معرفی برادرش عقیل که عالم به انساب عرب بود، وی را که خاندانش در شجاعت معروف بودند، به همسری انتخاب کرد.

ام‌البنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانسته‌اند[۳۵] که در رثای حضرت عباس این اشعار را سروده بود و می‌خواند:

اشعار ام‌البنین در سوگ عباس (ع)

یا من رَاَی العباس کرّ

علی جماهیر النقد

و وراه من ابناء حیدر

کل لیث ذی لبد

انبئت اَنّ ابنی اصیب

براسه مقطوع ید

ویلی علی شبلی اما

ل براسه ضرب العمد

لو کان سیفک فی ید

یک لما دنا منک احد[۳۶]

«ای که عباس را دیدی، بر انبوه دشمنان فرومایه حمله می‌کرد و در آن هنگام که فرزندان حیدر در کارزار چون شیران در پشت سر وی بودند. می‌گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فرود آمده. وای بر من، آیا بر فرق شیر شجاعِ من عمود فرود آمد و سر او را کج کرد؟ اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی‌شد»[۳۷]

دیگر مرا ام‌البنین نخوانید

لا تدعُوَنِّی وَ یْکَ اُمَّ البنین

تُذکِّرینی بِلُیوث العرین

کانت بنونَ لیْ اُدعَی بهِم

و الیومَ اَصبَحتُ و لا من بَنین

اَربعهٌ مِثلَ نسُورُ الرّبی

قد وَاصلُوا الموتَ بقَطعِ الوَتینِ

تنازَعُ الحِرصانَ اَشلائَهُم

فَکُلّهُم اَمسُوا صَریعاً طَعین

یا لَیتَ شِعری اَکَما اَخبَروا

بِاَنَّ عبّاساً مَقطُوعَ الیَدَین[۳۸]


«وای بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان که مرا به یاد شیران بیشه‌ام می‌اندازی. من پسرانی داشتم که به خاطر آنان مرا ام البنین می‌خواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم. چهار پسر که مانند عقاب‌های کوهسار بودند و با بریده شدن رگ حیات یکی پس از دیگری به مرگ پیوستند. بر سر نعش آنها نیزه‌ها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاک افتادند. ای کاش می‌دانستم آیا چنان‌که خبر دادند؛ عباس من دست راستش قطع شده بوده است! »[۳۹] [یادداشت ۴][۴۰]

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برنده شدم!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۲۳ ق.ظ

photo_2024-12-15_08-18-45_jf1d.jpg

 

واقعاً نمیدانم با این جایزه ای که گرفتم چه کار کنم. من و این همه خوشبختی؟! یک میوه فروشی در اسنپ پیام داده که اگر از من خرید کنی 6300 تومن به تو تخفیف میدهیم! بله شش هزار و سیصد تومن. بگذریم که قیمتهایش دو برابر مغازه عادی است. لابد انتظار دارد یک وانت موز و آناناس و ... سفارش بدهم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیت الله طاهری گرگانی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۴ ق.ظ

تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات آیت الله سید حبیب الله طاهری گرگانی | پاتوق  کتاب فردا

 

تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات آیت الله سید حبیب الله طاهری را خواندم و لذت بردم. در پست قبلی برداشتی از شخصیت او را به خوانندگان عزیز وبلاگ تقدیم کردم. یکی از شیرین ترین کارها برای من این است که کتابی را درباره شخصی بخوانم و از نگاه خودم به بیان خاطره یا خاطراتی از او بپردازم. آشنایی با این شخصیت معنوی و خودساخته به همراه دریچه ای به وقایع انقلاب اسلامی در خطه گرگان و دشت که آن موقع جزو استان مازندران بود هم تجربه ای ارزنده و گرانبها به شمار می آید. این روزها که جبهه مقاومت و نیز نظام اسلامی از بیرون و درون تحت فشار است یادآوری زحمتهایی که برای تحقق این انقلاب کشیده شد آدم را بیشتر در فکر فرو می برد. هر کس که به انقلاب و خون شهدا خیانت میکند به خصوص آن دسته از مسئولانی که با رفتار خود باعث بدبینی مردم و ایجاد فاصله بین جامعه و حاکمیت می شوند در پازل دشمن قرار داشته و تیشه به ریشه این نهضت تمدن ساز می زنند. خدا کند جوانهای ما چهره دلسوزان حقیقی انقلاب و ملت را به خوبی بشناسند. خدا کند گرد غربت از صورت ارزش های دین و انقلاب زدوده شود.

روحانی حقیقی یعنی یکی مثل آیت الله گرگانی طاهری که تا مرز شهادت رفت، جانباز بود، فرزندش در خیل شهداست؛ اما کمترین توقعی از سفره انقلاب نداشت، سهمی برای خود نگرفت ساده زیست و ساده خورد و ساده پوشید اما برای حل مشکلات مردم لحظه ای آرام و قرار نداشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عالی مقام طاهر

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ آذر ۱۴۰۳، ۱۲:۲۴ ق.ظ

دوست داشت وسط مردم باشد. با آن همه سابقه کار انقلابی و دستگیری و زندان و تبعید، هیچ پیشنهادی را برای تصدی مسئولیتهای بزرگ اداری و سازمانی نپذیرفت. نهایتا با اصرار علما نامزد مجلس خبرگان شد.

ماشین نداشت. با محافظش که یک طلبه بود بعد از نماز سوار تاکسی می شد. منافقین کمین کردند. یک گلوله از پشت سر به کتف راستش و یک گلوله به کتف چپش زدند. یک تیر خلاص هم به سرش؛ اما تقدیر این بود که زنده بماند. محافظش به شهادت رسید.

ماشین هم که گرفت یک پیکان بود با هزینه خودش خرید. محافظها سوار همان می شدند با او این طرف و آن طرف می رفتند.

یک خانه ساده قدیمی داشت و بس. ملک و اندوخته ای نداشت. رییس حوزه علمیه بود، نماینده مجلس خبرگان بود، مبارز قبل انقلاب و جانباز بعد انقلاب، بزرگ و معتمد شهر بود، بزرگترین شخصیتهای مملکت او را می شناختند و برایش احترام قائل بودند، امتیازی نخواست، ریالی از بیت المال نمی گرفت، از ثروتمندان متوقع پولی نمی گرفت، به وجوهات شرعی که در اختیارش بود دست نمیزد مگر به قدر نیاز و سهم یک طلبه معمولی. برای همین گاهی مجبور می شد از دوستان بازاری اش پولی قرض بگیرد. در عوض حواسش به مستمندان و محرومان بود که در حد توان گره گشای کارشان باشد. شیعه یا سنی فرقی نمی کرد. سعی میکرد نگذارد کسی از پیشش دست خالی برود. عمران و آبادی مناطق محروم را پیگیری میکرد.

کاروان پیاده زیارت امام رضا راه انداخت؛ هر سال از گرگان تا مشهد. نمی گذاشت وارد شهر و مسجدی میشوند کسی او را به مردم معرفی کند. پشت سر آدم عادی هم می ایستاد به نماز، گمنام و بی ادعا.

معاون وزیر و کلی مسئول شهری و استانی بی خبر آمدند مسجد پشت سرش نماز خواندند. خواستند با او نشستی هم داشته باشند. خوش و بشی کرد و خیر مقدم گفت. اما؛ شب جمعه بود. گفت این مردم منتظرند مثل همیشه برایشان دعای کمیل بخوانم. جلسه باشد فرصتی دیگر.

سیدمحمدطاهر را خیلی دوست داشت. معتقد بود این پسر از آن طلبه های موفق و آینده دار است. سال 62 در مجنون مفقود شد. یک مجلس هم برایش نگرفت. اطلاعیه ای نزد. گفت او که به بهترین پاداش عالم خلقت رسید. من نمیخواهم با شهادت او وجهه و امتیاز و مقبولیتی کسب کنم. کسی به خاطر او به من رأی بدهد و... خیلی ها تا سالهای سال نفهمیدند او پدر شهید است.

این کارها را کرد که نه فقط مردم، نه فقط شیعیان، هر که دل صاف و نگاه زلالی داشت خریدار حرفش بود. وجودش مردم را یاد خدا می انداخت. نفسش حق بود و راه حق را نشان میداد. عالم اهل سنت منطقه که صلاحیتش هم برای نامزدی خبرگان تأیید شده بود به نفع او کنار کشید. به مردم گفت خیر شما در این است چنین انسان خودساخته و دلسوز و با مرامی نماینده تان باشد؛ به آیت الله سید حبیب الله طاهری گرگانی رأی بدهید. روز تشییعش قیامتی بر پا شد. یک سال بعد پسر هم از راه رسید و در کنار پدر آرمید.

 

آیت الله سید حبیب الله طاهری پدر شهید سید محمدطاهر طاهری - راه راستی

  • سیدحمید مشتاقی نیا