اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

مدرسه عشق

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۱۹ ق.ظ

می رفت پایگاه و وقت می گذاشت. شب و روز برایش فرق نمی کرد. کار کردن برای انقلاب را دوست داشت، بی مزد و بی منّت. شب خاطره بود یا ایست و بازرسی، برنامه های قرآنی بود یا اردو ... هر کاری که برای رضای خدا می توانست در بسیج انجام می داد. معراج یعنی انقلاب و انقلاب یعنی معراج! دنبال اسم و رسم نبود. چشم به تشکر و تقدیر کسی نداشت. انگار وظیفه اش است که یک تنه بار انقلاب را به دوش بکشد. بسیج شده بود خانه دومش. فرصتی دست می داد خودش را می رساند مسجد تا کاری روی زمین نماند. این که مسئولیت داشته باشد یا نه، شرح وظایفش شامل آن کار بشود یا نه اصلاً مهم نبود. کار برای خدا که تعارف و معطلی ندارد. زرنگ کسی است که بیشتر از دیگران بدود و برای رضای خدا کار کند. روحیه بسیجی درست بر عکس بعضی روحیات کاری است. بعضی ها گمان می کنند زرنگ کسی است که کمتر کار کند و بیشتر در بیاورد!

معراج چشم داشتی به کار در بسیج نداشت. اخلاص او زبانزد بچه های پایگاه بود. بزرگترها به حالش غبطه می خوردند و کوچک تر ها سعی داشتند چیزی از او یاد بگیرند.

رفته بود دنبال کار استخدام و جذب در نیروی انتظامی. باید پرونده اش را تکمیل می کرد و مدارکش را تحویل می داد تا بعد از ارزیابی و تحقیق درباره جذبش تصمیم گیری شود. با سابقه درخشانی که در بسیج داشت می توانست به راحتی و بی دردسر و معطلی از پیچ و خم تحقیقات و بررسی ها عبور کرده و زود جذب نیرو شود.

انگار نه انگار که این همه سال، شب و روز وقت گذاشته و در بسیج کار کرده است. انگار نه انگار این همه شب را بی خوابی کشیده، روزها استراحت و تفریح را از خودش دریغ کرده و ایستاده پای انقلاب و بسیج. نه مدرکی نه نامه ای نه حتی سفارش یا ادعایی!

گفتم: داداش! بر دار یک نامه ای مدرکی چیزی از فعالیت هات توی بسیج ببر برای گزینش. اینطوری راحت تر جذب میشی ها!

لبخندی زد: تو بسیج کار نکردم که امتیاز و بهره ای ازش ببرم. طرف حساب من کس دیگه ای بود! توکّلتُ علی الله.

راوی: خواهر شهید معراج آیینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">