اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

آشنایی کوتاه با زندگی آیت الله محمدی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۶ ق.ظ

حضرت آیت الله علی اکبر تندست (محمدی) از مفاخر برجسته حوزه های علمیه استان مازندران است که تولیت مدرسه علمیه روحیه شهرستان بابل را برعهده داشته و شاگردانی ارزنده را در پرتو آموزه های مکتب اسلام تربیت نموده است.

این عالم ممتاز جهان اسلام در سوم اسفند سال 1319 در شهر بابل دیده به جهان گشود. پدر ایشان، آقا ذبیح الله، از راه کفاشی، چرخ زندگی خانواده را به سختی اما با غیرت و همت می چرخاند. مادر نیز بانویی خانه دار و قانع بود که فرزندانش را از کودکی در دامان پاک خود با انس با خدا و اهل بیت علیهم السلام آشنا می ساخت.

ایشان در تحصیل، جدیّت نشان می داد و همواره در زمره دانش آموزان پیشرو و موفق قرار داشت. در کلاس هفتم نظام قدیم بود که به دروس حوزی نیز علاقه پیدا کرد و علاوه بر تحصیل در مدرسه، کتاب های مقدماتی حوزه را هم فرا گرفت. استاد ادبیات ایشان، مرحوم آیت الله موحد بود. وارستگی و تقوای مرحوم موحد، علاوه بر علم، رفتار صالح و اندیشه الهی را نیز در دل و جان شاگردانش فرو می نشاند.

کتاب های قوانین را نزد مرحوم نادری، مطوّل را نزد مرحوم سالکی، معالم را نزد مرحوم ناظری و لمعه را در محضر مرحوم آیت الله سید محمد بهشتی فرا گرفت. هجده سالش بود که پدر را از دست داد. از آن پس، علاوه بر تحصیل، در مغازه نجاری واقع در محله سرحمام بابل، به کار مشغول شد تا به حکم غیرت و جوانمردی، جای پدر را در تأمین معاش خانه، خالی نگذارد.

آیت الله محمدی، شش سال از دروس حوزوی را گذرانده بود که با رتبه عالی به دانشگاه تهران راه پیدا کرد. جوّ نامناسب دانشگاه در رژیم طاغوت باعث انصراف زود هنگام ایشان از ادامه تحصیل در آن فضا گردید. از این رو با تغییر رشته و ورود به دانشکده فلسفه که از اختلاط پسرها و دخترها مصون بود، تجربه ای دیگر را به انبان آموخته های خود افزود.

ایشان در آن مقطع، مجبور بود برای امرار معاش در شهر بزرگ تهران در یکی از مدارس به تدریس بپردازد. روح بی قرار ایشان مانع از آرامش و راحت طلبی بود. آیت الله محمدی علاوه بر تحصیل در دانشگاه و تدریس در مدرسه، همزمان رسائل و مکاسب را نیز در محضر اساتیدی چون مرحوم رشاد و مرحوم ستوده گذراند. کتاب کفایه را نیز از مرحوم سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (پدر خانم حاج سید احمد خمینی) فرا گرفت.

تهران و دانشگاه تهران، در حد و اندازه ای نبود که عطش علمی و معنوی جوانی در طراز آیت الله علی اکبر محمدی را سیراب نماید. تفکرات مادی گرایانه حاکم بر فضای موجود و ناتوانی فلسفه از پاسخ گویی به آن چه که این طلبه و دانشجوی جوان و ژرف اندیش به دنبال آن بود، ایشان را بعد از دو سال و نیم حضور در تهران، وادار به انصراف از ادامه تحصیل نمود. از آن پس آیت الله محمدی به قم رفت و در کسوت لباس مقدس روحانیت، ممحض در تکمیل دروس فقه و اصول گردید. حجره ای در مدرسه حجتیه، محل اقامت موقت ایشان در قم بود.

مدتی بعد این روحانی جوان و نخبه، تحصیلات خارج فقه و اصول را در نجف اشرف و در محضر عالم کم نظیری چون آیت الله العظمی خویی پی گرفت. جدیّت ایشان در فراگیری علوم، مانع از درک فیوضات معنوی نبود. آیت الله محمدی در طول اقامت خود در نجف اشرف، هر روز از مدرسه آیت الله بروجردی به حرم امیرمؤمنان علی علیه السلام مشرّف می شد و زیارت جامعه کبیره را از عمق جان، قرائت می کرد.

در سال هزار و سیصد و پنجاه و سه، آیت الله محمدی به عنوان مجتهدی جوان و خوش ذوق به زادگاه خود بازگشت و با تأسی از آیه شریفه « وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ*التوبة122*»  بی هیچ چشم داشتی و با تمام توان در نقاط دور و نزدیک شهرستان بابل به تبلیغ احکام و منویات شرع مقدس اسلام پرداخت.

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، آیت الله محمدی در مقام قضا به احیای اوامر الهی در سطح جامعه و مقابله با منکرات اشتغال یافت. خدمات ایشان در بازگرداندن زمین های به تاراج رفته وقفی و عرضه آن به نیازمندان هیچ گاه از حافظه مردم این شهر محو نخواهد شد. با تثبیت نظام مقدس اسلامی، آیت الله محمدی بر آن شد تا در سنگری دیگر به پیشبرد آرمان های جهانی اسلام اهتمام بورزد. ایشان در سال 1361 با تأسیس مدرسه علمیه روحیه به پرورش طلاب نخبه ای پرداخت که شهرت علمی و عملی بسیاری از آنان هم اکنون زبانزد محافل عالی حوزه علمیه کشور قرار دارد.

با این که مدرسه روحیه، به اقتضای برخورداری از محیطی کوچک، طلاب اندکی را در خود جای می داد، شمار شهدای این مدرسه به سیزده تن رسید. همه این شهدا از ناب ترین دانش آموختگان استاد معظم خود بودند که صدق و اخلاص خویش را در صحنه عمل به اثبات رساندند. نام زیبای این شهدای والامقام امروز، حجره های این مدرسه را مزیّن نموده است.

آیت الله محمدی اگر چه به رغم مقام علمی کم نظیر، به حکم تقوا و مرتبه معنوی خود همواره از شهرت و نام آوری گریزان بوده و هست؛ اما امروز به فضل الهی، درخشش شاگردان این استاد فرزانه در محافل علمی سراسر کشور، عظمت جایگاه دانش و معرفت ایشان را بیش از پیش روشن ساخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظرات  (۲)

ایشان چند سال در نجف مشرف بودند؟ ایا اجتهاد ایشان از سوی مراجع یا علمای بزرگ، نجف یا قم، به صورت مکتوب گواهی و تأیید شده است؟

مرحوم حضرت آیت الله ایازی و به رفیق خود عالم متقی و مهذب حاج شیخ عبدالوهاب محسنی دهکلانی سوادکوهی از علمای سوادکوهی الاصل ساکن حمزه کلا فرمود آیت الله محمدی در نجف در زهد و جدیت در علم و استعداد مشهور بود.و حضرت آیت الله محمدی نسبت به دوستشان عالم متقی حاج آقای محسنی فرمودند ایشان یکی از اولیا الله هستند 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">