روز مرد، روز "نر" نیست!
این که به اندازه چند نفر غذا بخوری و احساس بزرگی پیدا کنی، این که از سبیل هایت آب چکه کند و فکر کنی که مرد شده ای، صدایت را کلفت کنی و بتوانی به چند نفر دستور بدهی، دور بازویت را به رخ دیگران بکشی، سینه ستبر کنی و به هیکل درشتت بنازی و ... تو تازه مثل یک "نر" شده ای؛ مرد، نه!
مرد آن است که گرسنگی می کشد و قوت لایموتش را به فقیر و مسکین عطا می کند. مرد آن است که جان به خطر انداخته و در بستر مرگ می خوابد تا پیام آور حق در امان بماند. مرد آن است که در دل تاریک شب، بیغوله نشینان شهر را بی ریا و ادعا، غذا می دهد و پای درد دلشان می نشیند با آن که دل دریایی خودش مجمع دردها و مأمن رنج های عالم است. مرد بودن یعنی آن که برای منافع جامعه ات، گاه سال های سال، خار در چشم و استخوان در گلو، مهر سکوت به لب داشته و جز خدا را محرم اسرار خویش ندانی. مرد آن است که قاتل نفسش باشد نه مقتول آن.
مرد بودن به شکم بارگی و کبر و خودپرستی نیست. اگر نمی توانی از قید پوسته مادی دنیا رها شوی و به حضیض لذایذ عالم، دل بسته ای، به ظاهرت نگاه نکن که تو اینک به وادی "نر" های خلقت ورود پیدا کرده ای، تو را چه به مرد بودن که گفته اند: گر مرد رهی میان خون باید رفت ...
آن گونه که سید علی اکبر شجاعیان به قلم سرخ خویش بر جریده روزگار نوشت: "نه، نه، هرگز، شمایی که بستر نرم و غذای گرم و لذت زودگذر دنیای فانی را انتخاب نموده اید در قبال آخرت که دار باقی است؛ شما مرده اید، مرده ای متحرک، این جسمتان است که حرکت می کند و غذا می خورد و می خوابد. شما مرده اید، برای همین است که گوش دلتان حق را نمی شنود."
روز مرد بر مردهای حقیقی عالم، مبارک.
- ۰ نظر
- ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۰۶