اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سجاد پوراحسان» ثبت شده است

خجالت نمی کشید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۵۱ ق.ظ

دوستان تذکر دادند که مطلب قبلی وبلاگ، سربسته بود و بهتر است که روضه مکشوف خوانده شود.

چشم.

یک نفر سه میلیون و چهارصد هزار تومان بدهی بالا آورده و به خاطر آن به زندان افتاده و زن و بچه اش آواره شده اند. چرا؟ به خاطر این که دیسک کمر گرفت و چون شغلش فروش میوه با وانت بود نتوانست سرکارش برود و اجاره خانه اش تلنبار شد و با شکایت صاحبخانه روانه زندان شد و ...

بی تعارف ذیل پرچم حاکمیت دینی اصلا و ابدا این واقعه قابل درک نیست. این بابا از سر زیاده طلبی یا کلاهبرداری و بلند پروازی و ... بدهی بالا نیاورده است. عذرش موجه بود. سه میلیون و چهارصد هزار تومان گاه کمتر از یک سوم حقوق ماهانه بعضی مدیران است. به همین راحتی زندگی یک نفر با خاک یکسان شود؟ شما می دانید یک نفر وقتی به زندان می افتد ولو به مدت چند روز، چه تأثیری روی روحیه او می گذارد و چه آسیبی به شخصیتش وارد می شود؟ می دانید در بدو ورود به زندان و قرنطینه و تفتیش چه بلایی بر سر حرمت یک انسان می آورند؟

آخرش یک بچه دانشجو باید برود این زندانی را آزاد کند؟ دقیقاً نهادهای حمایتی کجای این قصه هستند؟

مدیر سازمان خصوصی سازی بنا بر شواهدی متهم می شود به بز خری اموال بیت المال و سوءاستفاده از موقعیت شغلی اش. بعد یک عده دانشجو و طلبه جمع می شوند سر و صدا می کنند و آن بابا استعفا می دهد. خب، از قوه قضاییه چه خبر و ایضا سازمان بازرسی؟!

گاهی وقت ها با قصور خود بلایی بر سر اعتبار نهادها و اعتماد مردم به نظام در می آوریم که از عهده هیچ دشمنی ساخته نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما، کمیته امداد و قوه قضاییه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۷، ۰۴:۳۶ ب.ظ

چند روز پیش خبری در کانال های اطلاع رسانی مازندران منتشر شد که حکایت از تعطیلی کارخانه قدیمی و معروف نکاچوب و بیکاری چهارهزار کارگر داشت.

این یعنی چهارهزار خانواده دل نگران و رنجور و دلواپس که نسبت به شرایط آینده زندگی خود و فرزندانشان احساس ناامنی داشته و روزها و شب ها را باید با اضطراب پشت سر بگذارند.



سجاد پوراحسان یکی از دانشجویان متوفی در جریان واژگونی اتوبوس دانشگاه آزاد بود. در خبرها آمده است او سه روز پیش از ارتحال، یک زندانی مالی را آزاد کرده بود. این زندانی راننده وانتی بود که در حاشیه تهران زندگی می کرد و به دلیل ابتلا به دیسک کمر، مدتی سرکار نرفت و اجاره های خانه اش تلنبار شد و در نهایت با شکایت صاحبخانه، به خاطر اندکی بیش از سه میلیون تومان راهی زندان گردید و خانواده اش نیز بی سرپناه ماند.



با تجمع و اعتراض دانشجویان و طلاب عدالتخواه، رئیس سازمان خصوصی سازی از سمت خود استعفا داد. او پیش تر از سوی رسانه ها متهم شده بود که کارخانه ای متعلق به اموال عمومی را به ثمن بخس خریده و با رانت و رابطه بازی به نام خود سند زده است.


این سه خبر مال همین دو سه روز اخیر است. سه خبر عجیب و تأسف آور که به راحتی نشان می دهد بعضی چیزها سرجای خودش قرار ندارد.

در واکنش به خبر اول جا داشت که عزای عمومی اعلام کنیم. در مواجهه با خبر دوم باید برای مرگ انسانیت خون می گریستیم. در واکنش به خبر سوم ...

انگار خیلی چیزها برایمان عادی شده، برای مسئولانمان بیشتر. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا