اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باقیات الصالحات» ثبت شده است

آبی تر از آسمان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۴، ۰۹:۲۵ ق.ظ

باید مقابل حاج‎ حسن حسین‎زاده و امثال او شرمنده باشیم - ایسنا

 

چند روز پیش داشتم پیاده می آمدم به سمت خانه که چشمم افتاد به جوانی شبیه مازیار بیژنی. شبیه که نه خودش بود. با تعجب صدایش زدم و او هم از دیدن من غافلگیر شد. نزدیک به یک ساعت ایستادیم به خوش و بش و از هر دری سخنی گفتن. این از هر دری سخن گفتن، بحث را کشاند به برادرش شهریار که الان استاد دانشگاه است و دانشمندی نخبه، بعد در ادامه اش رفت سمت ابوترابی خدا رحمتی و کاروان پیاده مشهد و خسروی و خاطره ای از یک فرد عصایی و همینطوری بحث رفت طرف حاج حسن حسین زاده که تازه از آقا مازیار شنیدم به رحمت خدا رفته است. چند دقیقه ای در وصف حالات معنوی او گفتگویی کردیم.

یکی دو روز بعد لا به لای کتابهای پستی نمایشگاهی نخوانده ام کتاب کوچکی را کشیدم بیرون برای خواندن به نام "آبی تر از آسمان" که دیدم از قضا پیرامون شخصیت همین حاج حسن آقای حسین زاده است؛ رحمت الله علیه. ده سال پیش به برکت مرارتهای جانبازی اش به شهادت رسید.

حاج حسن نه سال در زمان شاه زندانی بود. نزدیک به پنج سال هم بعد از انقلاب در غل و زنجیر حزب بعث اسیر بود آن هم با پیکری زخمی و نزدیک به فلج. همه مبارزان قدیمی از مقام معظم رهبری تا مهندس بازرگان او را می شناختند. هیچ سهمی از سفره انقلاب بر نداشت. در خانه پدری نشست و تا آخر عمر خودش را بدهکار نظام و شهدا می دانست.

دائم الصوم و دائم الذکر و دائم الوضو بود. به قول دوستانش ولع عبادت داشت. سیر نمی شد این بشر از یاد خدا و عبادت در خلوت شام و سحر. من سالهای سال است در حوزه و دیگر محیطهای معنوی حضور داشته ام. این ولع عبادت را در وجود هر کس حتی بعضی علما هم نمی توان پیدا کرد. کتاب آبی تر از آسمان خیلی کوتاه و اشاره وار به زندگی حاج حسن پرداخت. نمیدانم آیا کسی دیگر قدمی بزرگتر برای معرفی او برخواهد داشت یا نه؟ دوست دارم تاریخ بداند در دل این انقلاب و جنگ، در میدان مبارزه و سلاح و جهاد و شهادت، انسانهایی درخشیدند که جان مایه معنوی درونشان در وجود عرفا و سلکای منزوی و تارک دنیا نیز یافت نمی شد. ره صدساله ای را در پرتو عمل خالصانه به آموزه های مکتب وحی، یک شبه طی نمودند که از عهده هیچ صوفی و درویش و زاهد گوشه نشینی بر نمی آمد. حاج حسن با آن تن نحیفش به اردوهای راهیان نور می رفت، به جمع های دانشگاهی و خوابگاهها می رفت، هر جا مشکلی بود چه فکری و اعتقادی و فرهنگی و چه معیشتی و اداری خودش را می رساند و در حد توان قدم بر می داشت و گره از کار می گشود. نورانیت و صفای باطنش در دلها اثر می کرد و عطش معنویت و خلوت با معبود را در جانها می افروخت. افتخارم این است در مسیر پیاده روی عرفه چند قدمی را هم دوشادوش این مرد خدا برداشتم. دلخوشم شاید به لطف و عنایت شهدا آن دنیا نیز چند صباحی توفیق همراهی با اولیای گمنام الهی نصیبم گردد، ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نیشتر منتشر شد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ

کتاب نیشتر - مطاف عشق

 

نیشتر منتشر شد

رهیافت هایی برای تأمل در سبک زندگی فردی و اجتماعی

تهیه کتاب با تخفیف ویژه از انتشارات مطاف عشق:

https://mataf.ir/product/36959/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1/

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رسانه ای به نام سنگ قبر!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۷، ۰۹:۲۳ ق.ظ

qvz4_fe272a88-37c0-4ddc-96e0-6b95c392cead_(1).jpg


قبرستان ها در واقع دانشگاه هستند برای آنانی که اهل دل باشند و بی اعتنا به هیاهوی دنیا بخواهند لحظاتی را در خلوت خویش به یاد سرنوشت محتوم انسان ها اندیشه کنند.

فلسفه استفاده از سنگ قبر برای مدفن اموات را شاید بتوان در شکیل سازی قبور و نیز ثبت مشخصات صاحبان قبر دانست. به مرور اشعار و جملاتی محزون در رثای میّت و درد فراق و اندوه جدایی نیز به متن آن اضافه شد.

دفاع مقدس، تحولی در سنگ نبشته ها ایجاد کرد. جملاتی عبرت آموز و توصیه هایی معنوی و اخلاقی و سیاسی از وصایای شهدا زینت بخش سنگ مزارشان گردید که برای رهگذران و زائران پیامی سازنده و تأمل برانگیز را به همراه داشت.

به طور مثال روی سنگ مزار مطهر شهید سید عباس مصطفی نژاد، دانشجوی مهندسی پتروشیمی و مداح اهل بیت این عبارت نقش بست: "خدایا تو آگاهی که من عباس به خاطر به به دوستان به جبهه نیامدم. خدایا تو شاهدی که من عباس از صدای کفش پای دوستان که دنبال من بودند خشنود نشدم. خدایا گر عشق تو نمی بود به جبهه نمی آمدم."

بر سنگ مزار نورانی شهید علی پابرجایی که تنها هجده بهار از عمرش سپری شده بود نیز این عبارت حک شد:

"من از گناه حق الناس می ترسم و میدانم که اگر کسی حق الناس به گردن داشته باشد خیلی سخت است."

اجرای طرح سامان دهی گلزار شهدا خاصیت این رسانه مکتوب و ماندگار را در بسیاری از شهرها از بین برد و حداقل دسترسی به پیام ها، فرهنگ و افکار شهدا را از دسترس مخاطبان خارج نمود. البته بازبینی در این طرح می تواند این نقص آزاردهنده را اصلاح و جبران نماید.

با این حال؛ اما می توان همچنان از سنگ قبر به عنوان یک رسانه تأثیرگذار در انتقال فرهنگ بین نسل ها یاد کرد. مرحوم حاج قدرت الله رضانیا، پدر شهید علی اکرم رضانیا که چند ماهی است رخت دنیایی اش را برچیده به توصیه خود بر سنگ قبرش این پیام را ثبت نمودند:

"... به قول امام عزیز، اسلام منهای روحانیت، جامعه بدون طبیب است و می دانیم در میان روحانیت عده ای پیشتازند، الگو، فداکار و انقلابی بوده و هستند و از طرفی عده ای از ایشان عملاً از امام و انقلاب جدا و به دنبال پول و ثروت و مقام و مکنت رفته و فقط حرف انقلاب و امام را می زنند و مردم هم نظاره گر می باشند. آری؛ ذره بینانند در عالم بسی واقفند در کار و بار هر کسی"

 سنگ نبشه فوق، تنها یک نمونه از کارکرد این رسانه مهم و موثر در دنیای غفلت زده امروز است. فراموش نکنیم آرامگاه ها با توجه به حس و حال معنوی حاکم بر آن فرصت مناسبی برای تلنگر به جان های خفته و نسیان زده ایجاد می نمایند. یک توصیه تحول زا چه بسا باقیات الصالحاتی اخروی، فرهنگی و معنوی برای صاحبان قبور و امواتی است که دیگر دستشان از دنیا خالی بوده و در وادی یوم الحسره الهی، چشم به دعای خیر دیگران و پژواک به جامانده از خیراتشان دوخته اند.

بی تعارف مرگ در کمین ماست. برای بهره گیری از فرصت تبلیغی مزار خویش چه حرف مناسب و راهگشایی داریم؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا