اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۲۰۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب اسلامی» ثبت شده است

عفو رهبری و طلیعه فجر دوباره

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۱۴ ق.ظ

عفو رهبری چیست

 

عفو گسترده محکومان آشوبهای اخیر توسط مقام معظم رهبری که به مناسبت ایام خجسته دهه فجر و تلاقی آن با ایام شادی و سرور ماه رجب صورت پذیرفت فرصت دوباره ای برای بازبینی و نگرش مجدد بر رویکردها و افکار همگان است.

به یقین طیف گسترده ای از جوانانی که با اغتشاشگران همراهی کرده و بدون آرمان و هدف و رهبری و نظام فکری مشخصی به جنجال و آسیب و بی نظمی دامن زدند فرزندان پاک اما فریب خورده این مرز و بوم هستند که بازیچه دست رسانه های سفارش بگیر طرف قرارداد با بیگانه قرار گرفتند. خوب است این افراد که خیلی هایشان البته متنبه شده اند کرامت و بخشش رهبری که با القای بیگانه، دیکتاتورش می خواندند را مولفه ای مهم در ترمیم بینش سیاسی خویش قرار دهند. بسیاری از این جوانان متوجه شده اند که مملکت خودشان با همه ضعف ها و نقدهایی جدی که بر بعضی ساختارهای اداری و برنامه های غلط مسئولانش وارد است می ارزد به چپاولگری و ناجوانمردی اجانبی که مشکلشان نه با نظام سیاسی ایران که اساسا در دو قرن اخیر سیاستی جز استثمار و غارت و تجزیه ملتها در آفریقا و آسیا و بخش هایی از قاره آمریکا نداشته و به منظور تحقق نظام امپریالیستی و دیکتاتور مأبانه خود و کسب سود و جلب منفعت بیشتر، ابایی از نابودی انسانها ندارند. مدعیان آزادی که دستشان در خون میلیونها زن و کودک و پیر و جوان در دو قرن اخیر در سراسر جهان آلوده است هیچ گاه تکیه گاه مطمئنی برای دستیابی به آزادی و آزادگی و استقلال و پیشرفت نخواهند بود.

یک فرصت بازنگری هم برای مسئولان ایجاد شده است، تا در دهه مبارک فجر و میلاد امام عدالت و مبعث شورآفرین آخرین فرستاده خدا یک بار دیگر راه و منش و سلوک خود را با آنچه که در فرهنگ انقلاب اسلامی و نهج البلاغه علی و رسالت نبوی نهفته است قیاس کنند. مسئولان باور کنند که در مواردی راه را به اشتباه طی کرده و با رفتارها و گفتارهای متناقض خود باعث بی اعتمادی مردم و غلتیدن لایه هایی از جوانان به دامان دشمن گردیده اند.

نیروهای مستقل انقلابی نیز با بازبینی در اندیشه ها و مطالبات خود، همّ و غمّ بیشتری را باید صرف اصلاح امور قرار دهند از یقه گیری مسئولان خاطی و کم کار و تنبل تا ترویج اندیشه های انسان ساز و تمدن آفرین اسلام ناب، رسالتی سترگ بر گرده رهروان بی ادعا و مستقل مکتب عدالت و آزادگی سنگینی می کند.

فجری دوباره را شاهد خواهیم بود اگر انقلابی از درون را بر مبنای معارف وحی، دگر بار در بطن اندیشه و رفتار خویش رقم بزنیم. یادمان نرود که ورای همه دستاوردهای مادی تحسین برانگیز انقلاب اسلامی در عرصه های مختلف علمی و صنعتی و عمرانی و ... آنگونه که از مرام خمینی در پیام تاریخی فتح الفتوح بستان و بیت المقدس و ... بر می آید، بالاترین خون آورد انقلاب، احیای فطرت ها و تربیت جوانان مومنی است که در زمره اصحاب ناب و مخلص رسول الله در صدر اسلام شمرده شده و انسانیت را فراتر از تمنیات مادی در روح کمالگرا و تعالی خواه خویش به منظور تحقق مدینه فاضله مهدوی و اجرای فرامین الهی می جویند. در عرصه فرهنگ و سازندگی و معرفت بخشی و حق باوری، تلاشی مضاعف را باید متقبل شویم. عهد کنیم برای خدا کم نگذاریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیت الله سید علی خامنه ای

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۹ بهمن ۱۴۰۱، ۰۵:۲۸ ق.ظ

KHAMENEI.IR

 

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و شکست آخرین شاه این کشور، مردم با شرکت در انتخابات به قانونی رأی دادند که تشکیل حکومت اسلامی به رهبری یک دانشمند دینی سیاستمدار (ولایت فقیه) را به رسمیت می شناخت.

بر اساس خواست مردم، رهبر ایران حتماً باید "آیت الله" باشد. آیت الله به دانشمند دینی گفته می شود که با رفتار و گفتار خود مردم را به سوی خدا دعوت می کند. آیت الله سید روح الله خمینی، نخستین رهبر ایران اسلامی بود و بعد از ارتحال ایشان، آیت الله سید علی خامنه ای عهده دار رهبری مردم ایران گردید.

آیت الله سید علی خامنه ای در ۲۹ فروردین ۱۳۱۸ شمسی/ ۲۸صفر  قمری۱۳۵۸/ ۱۹ آوریل ۱۹۳۹ میلادی در شهر مشهد به دنیا آمد. پدر او نیز دانشمندی دینی و ساده زیست بود.

ایشان در اوایل نوجوانی دروس حوزه های علوم دین را آموخت و با توجه به استعداد قابل توجهی که در آموختن علم داشت به درجات بالای تحصیل علوم دین رسید. او در حوزه های علمیه شهرهای مشهد و نجف (کشور عراق) و قم نزد استادان بزرگ زمان خود به آموختن علم و اخلاق پرداخت.

او در ضمن آموختن، به آموزش نیز توجه داشت و در جوانی استادی موفق به شمار می آمد. در علوم مختلف دینی صاحب نظر شد و آثار بزرگی را تألیف و منتشر نمود. او به ادبیات و هنر نیز علاقمند بود، شعر می گفت، رمان های معروف دنیا را می خواند و در موسیقی نیز مطالعه می کرد و به تاریخ ملت ها مسلط بود.

ظلم حکومت شاه بر او گران آمد و در سخنرانی های خود در شهرهای محتلف کشور به افشای ماهیت آمریکایی رژیم شاه و بیان معارف اسلامی در ضرورت تشکیل حکومت دینی مبتنی بر اراده مردم و حفظ استقلال و خودکفایی و عدالت می پرداخت. این سخنرانی ها و مقالات و کتب و ترجمه های وی در نهایت باعث شد بارها به زندان بیفتد و شکنجه و تبعید شود.

بیداری، حضور و استقامت مردم بالاخره منجر به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط حکومت 2500 ساله پادشاهی شد. آیت الله سیدعلی خامنه ای در فعالیت های مهمی چون عضویت در شورای انقلاب، تدوین قانون اساسی، نمایندگی مجلس شورای اسلامی و... حضور تأثیر گذار داشت. با حمله ارتش عراق و اشغال بخش هایی از خاک ایران که با حمایت آمریکا و بعضی از کشورهای غربی صورت گرفت، آیت الله خامنه ای به جبهه های جنگ شتافت، سلاح در دست گرفت و همراه با جوانان رزمنده به دفاع از کشور خود پرداخت. او یک بار نیز در تهران موقع سخنرانی مورد سوءقصد تروریستی قرار گرفت که دست راست وی آسیب دید و از کار افتاد. مدتی بعد ایشان با رأی قاطع اکثریت مردم ایران –که دوبار پیاپی اتفاق افتاد- به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب گردید.

بعد از رحلت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی، نمایندگان مردم در مجلس خبرگان رهبری با اکثریت آراء، سید علی خامنه ای را برای رهبری مردم برگزیدند.

جمهوری اسلامی ایران با توجه به مبارزاتی که بر ضد امپریالیسم و استکبار جهانی داشت از ابتدای پیروزی بارها مواجه با توطئه های دشمن از قبیل جنگ تحمیلی، محاصره اقتصادی و انواع تحریم ها، کودتا، ترورها، خیانت و جاسوسی، جدایی طلبی در مناطق مرزی، تهاجم فرهنگی و ... بود. در همه این حوادث، مردم با وحدت خود و با هدایت رهبر انقلاب توانستند از شرایط دشوار عبور کنند. این توطئه ها در دوره رهبری آیت الله خامنه ای نیز با شدت ادامه یافت؛ اما خود دشمنان نیز بارها اعتراف کردند که هوشمندی و مدیریت رهبر ایران در آگاهی بخشی و استفاده از ظرفیتهای مردمی مانع از به سرانجام رسیدن توطئه ها شده است.

 نگاه جامع آیت الله خامنه ای به پیشرفت کشور به منظور جبران عقب افتادگی های های زمان شاه و آسیب های سنگین ناشی از دوران جنگ و... در راستای دستیابی به تمدن نوین اسلامی در همه جهات اقتصادی و فرهنگی و... و ارائه الگو برای ملت های آزادی خواهی قرار داشته است که قصد دارند روی پای خود ایستاده و از وابستگی به ابرقدرتها در امان بمانند.

از این رو است که ایران در این سالها به رغم همه تحریم ها و کارشکنی ها توانسته است در زمینه تحقیقات علمی و فن آوری در سطح جهان درخشیده و به نقطه قابل توجهی برسد. کشوری که در ابتدای پیروزی انقلابش، نهضت "سواد آموزی" را به منظور توسعه توانایی خواندن و نوشتن آغاز کرد، سی سال بعد به "نهضت تولید علم" روی آورد. ترور دانشمندان و نخبگان این سرزمین نشان دهنده حیرت و عصبانیت دشمنان از پیشرفت مردم ایران است. ایران اسلامی هم اکنون تنها کشور تولیدکننده صنعتی بیوایمپلنت، رتبه هشتم صنعت هسته‌ای، رتبه ششم در تولید زیردریایی، رتبه دهم در فناوری لیزر، رتبه هشتم در چرخه کامل فناوری فضایی، رتبه چهارم در علوم باروری و ناباروری، دومین کشور دارای فناوری ساخت پهپاد رادارگریز، دومین ارتش سایبری دنیا، رتبه اول در فناوری نانو و دومین کشور دارای دانش طراحی و ساخت هواپیمای استراتژیک خورشیدی در جهان است. در علوم انسانی نیز پیشرفتهای چشمگیر ایران اسلامی مورد توجه اندیشمندان دنیا قرار گرفته است.

علاوه بر رشد علمی جامعه ایران که سرآمد منظقه خود گردیده، تأثیرگذاری سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی در تحولات جهانی، عزم ایران را برای صدور آموزه های انسانی و الهی و ارائه الگوی "مردمسالاری دینی" به عنوان راه نجات ملت ها از وابستگی و سرخوردگی به اثبات می رساند.

از نگاه آیت الله خامنه ای، بیداری ملت ها و سلامت و توانمندی رهبران، منجر به استقلال جوامع و هدایت توانایی ها و ظرفیت های ملی و مردمی در راستای استقلال و سربلندی کشورها و دستیابی به جامعه متعالی و سالم و اخلاق محور و پیش رو خواهد گردید. باور "ما می توانیم"، شعاری عملی و نقشه راه و زمینه ساز پیشرفت و شکل گیری جوامع خودکفا و مستقل و متمدن به شمار می آید، فرهنگی سازنده که همواره در آثار فکری و هنری سلطه گران و سیاستهای رهبران زیاده خواه استکبار و عناصر وابسته شان به منظور اسارت و عقب نگاه داشتن ملتها مورد تمسخر و تحقیر قرار می گیرد.

آیت الله خامنه ای مانند امام خمینی(ره) از نظر اقتصادی و معیشتی همواره در سطح پایین ترین اقشار مردم زندگی نموده و با دردها و مشکلات آنها از نزدیک آشناست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسامی تعدادی دیگر از قاتلان شهید عجمیان

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۷ ب.ظ

عکس/ منزل شهید مدافع امنیت «سید روح‌الله عجمیان»

 

قاتلان شهید عجیمان فقط آن جوانک های پست و فریب خورده ای نیستند که در جوشش غریزه حیوانی با خوی درندگی به جان یک بسیجی تنها و بی دفاع در کنجی خلوت افتاده و بدنش را با قتل صبر و جانش را ذره ذره به سوی مرگ کشاندند؛ هر چند برای بسیجیان دلداده مکتب عشق، شهادت ولو با سختی و زجر، احلی من العسل است.

در زمره قاتلان سید روح الله عجمیان، نام فرزند دهه هشتادی عضو شورای شهر و همه آقازاده ها و نورچشمی ها و یقه سفیدها را هم بگنجانید که ولع چپاول بیشتر و رانت خواری افزون تر و یغماگری و زیاده خواهی هایشان در زیر نقاب دین و انقلاب، سایه غربت و مظلومیت ولی نعمتان اصیل انقلاب اسلامی همچون خانواده شهید عجمیان را مستدام ساخت و رنج مهجوری و زخم تهمت و زهر جفای فتنه و نفاق را در جان شیدایشان فرو نشانده است. تاوان دست درازی های عناصر انقلابی نمای کاخ نشین چنبره زده بر خزانه بیت المال، همواره بر گرده کوخ نشینان سر به زیر و خط مقدمی جبهه اسلام ناب تحمیل شده است.

پرچم داران و منادیان حقیقی نظام مظلوم اسلامی نه قماشی از جنس تزویرگران غارتگر و باندباز دنیا پرست و اصولگرایان بی اصل و ریشه و اصلاح طلبان دگم و کژ اندیش و پوچ که مردان و زنان بی ادعا و شهیدپرور و جهادگری چون خانواده شهید عجمیان هستند که با آن سابقه درخشان جهاد و ایثار و رشادت در سالهای دفاع مقدس، در خانه استیجاری و کوچک حومه شهر، دلخوش به ماحصل عرق جبین و اندک دستمزد حلال کارگری فصلی، حتی بعد از شهادت فرزند دلبندشان نیز خود را بدهکار انقلاب و مردم دانسته و سهمی که از سفره انقلاب نصیبشان شده را در اطاعت پذیری از ولایت فقیه و پایبندی به عهد ازلی با معبود و حرکت در صراط مستقیم هدایت و رستگاری توصیف می نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شورایی که به انقلاب فرهنگی نیاز دارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۵۹ ب.ظ

در سرزمین فَشَلها چگونه باید زندگی کرد؟ - ویرگول

 

این چهار خبر برای همین امروز است. در اغلب سایتها ممکن است خوانده باشید:

پرزنی 81 ساله در اصفهان شناسایی شد که به طور مداوم در یکسال اخیر اقدام به ایجاد مزاحمت تلفنی برای اورژانس می نمود. با شکایت اورژانس و ورود دستگاه قضا، این پیرزن بعد از شناسایی به خانه سالمندان منتقل شد. در خبر ذکر نشده بود که علت این رفتار پیرزن چه بود و تنهایی و بی توجهی احتمالی اطرافیان چه نقشی در مشکلات روحی او داشته است.

سردار هادیان فر رییس شجاع پلیس راهور برای چندمین بار به انتقاد صریح از صنعت غیراستاندارد خودرو سازی کشور پرداخت. او گفت آمار تصادفات رانندگی در عراق سه و نیم برابر ایران است اما آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات در عراق نصف تلفاتی است که در کشور ما رقم می خورد. معلوم نیست چرا مطالبه گری حتی از سوی مسئولان سطوح بالای کشور هم نتیجه موثری ندارد و اساسا گوش شنوا برای ترتیب اثر به نقدهای سازنده به ندرت دیده می شود و البته همچنان تأکید داریم انتقادها و اعتراضها باید در ظرف درست و قانونی چیده شده و قطعا مورد توجه و درایت مسئولان ذی ربط قرار خواهد گرفت. انتقاد از وضع اسف بار خودروسازی و وضعیت بغرنج آلودگی هوا و... که نتیجه ضعف و سوءتدبیر بعضی مسئولان است بارها از تریبونهای رسمی نظام نیز بیان گردیده و اما همچنان بی نتیجه مانده است.

معاون امور زنان ریاست جمهوری امروز خبر از افزایش نگران کننده آمار طلاق در کشور داد.

معاون وزیر بهداشت نیز از افزایش یازده درصدی زنان سیگاری در کشور اظهار نگرانی کرد.

امروز این چهار خبر در صفحه حوادث سایتهای مختلف درج شده بود. بماند که اخباری پیرامون انواع حوادث تلخ از قبیل قتل و نزاع و تجاوز و کلاهبرداری و خیانت و باج خواهی و ... نیز در همان صفحات به وفور به چشم می آید.

دیروز اطلاعیه ای از شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص حجاب منتشر شد. نخبگان خوش هزینه مجمع بالا دستی فرهنگی کشور، مقاله ای در خصوص تعهد مثال زدنی زنان پاک کشور نسبت به حجاب نگاشته و در نهایت تأکید نمودند که باید همه انواع چادر و حجاب به رسمیت شناخته شود. منتقدان هم گله کردند که اصلا دعوا بر سر چادر نیست و موضوع سر اصل پایبندی به حجاب و عفاف است و ...

شما در تمام سالهای عمر این نهاد بالا دستی که باید اتاق فکر فرهنگی نظام باشد و بارها نیز گلایه صریح رهبری را شاهد بوده است آیا دیده اید پیرامون معضلات اجتماعی جامعه و ضرورت ارائه پیوست فرهنگی برای طرحهای اقتصادی و اجتماعی و... و لزوم آسیب شناسی از انحرافات و چالش های فکری جامعه و اهتمام برای تغییر بنیادین در نظام نامتعادل آموزش و فرهنگ و عزمی برای تحول آفرینی در حرکت تمدنی نظام و ایجاد هماهنگی بین دستگاههای جزیره ای عرصه فرهنگ و اندیشه و... حرف و نکته و سخن و برنامه ای نو مطرح شده و قدمی رو به جلو برداشته شود و شما را به این نتیجه برساند که بود و نبود این شورا تفاوتی دارد؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این راه مستدام

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۲ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۱۶ ق.ظ

انقلاب دگرگونی کامل در ساختارها و روشهای حکمرانی است که مجموعه تغییرات در رویکردهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را شامل میشود.

از این منظر انقلاب گستره ای جامع تر از تحولات محدود اجتماعی و سیاسی دارد.

حوادث و تحولات سیاسی و اجتماعی معمولا در جزیی از امور تاثیر گذار هستند مثل اصلاح در برخی قوانین اقتصادی و... که از طریق فشار افکار عمومی صورت میگیرد.

اما انقلاب یک دگرگونی وسیع و تحول شگرف است که پیش زمینه آن تغییر و دگرگونی در باورها و اندیشه هاست.

مصداق کامل و جامع یک انقلاب را میتوان در خیرش مردمی منجر به سرنگونی یک حکومت و روی کار آمدن حاکمیتی متفاوت و جدید تمثیل نمود.

طبیعی است که چنین تغییر گسترده ای مستلزم انقلاب فکری و فرهنگی در اذهان عموم و ظهور انگیزه و اراده قوی برای مبارزه و تلاش در سطح اکثریت جامعه می باشد.

 

تعریف:

انقلاب در عرف سیاسی دنیا به غلبه یک اندیشه و رویکرد سیاسی در سطح جامعه و تغییر حاکمیت وقت اطلاق می شود. انقلاب با کودتا، رفرم(اصلاح) و شورش تفاوت دارد. این تفاوت را می توان در پیوند مردم با رهبران معترض و حرکت با برنامه و هدفمند جهت اعمال نظر وتغییر بنیان های حاکمیتی تعریف نمود.

از منظر واژه شناسی دینی، انقلاب از ریشه قلب، به معنای دگرگونی در اندیشه و باورهای جامعه و حاکمیت گفته می شود.

انقلاب اسلامی:

از سال 1341 انتقادهای تندی با محوریت حضرت امام خمینی(ره) -که بعد از ارتحال آیت الله بروجردی در حوزه علمیه قم از جایگاه ممتازی برخودار بود- در اعتراض به بعضی اصلاحات آمریکایی و خلاف شرع رژیم طاغوت (انقلاب سفید شاه و مردم) صورت گرفت. واکنش عمّال شاه به این انتقادها خشن و خونبار بود. حادثه فیضیه در دوم فروردین 1342 دستگیری امام و قیام تاریخی 15 خرداد، شکل گیری یک انقلاب مردمی به رهبری مرجعیت دینی را در سطح جامعه کلید زد که در نهایت پس از فراز و نشیب های فراوان در 22 بهمن 1357 با سرنگونی سلطنت محمدرضا پهلوی به پیروزی رسید.

خاستگاه دینی:

فقه آل محمد(ص) به تعبیر حضرت امام، نسخه اداره انسان از گهواره تا گور بوده و صرفاً دارای ابعاد فردی نیست. بسیاری از احکام دین جنبه اجتماعی داشته و اجرای آن نیازمند وجود حاکمیتی است که به چارچوب شریعت ملتزم بوده و دغدغه اجرای فرامین مکتب وحی و پیاده نمودن روش و الگوهای دینی در سطح جامعه را داشته باشد. حکومت رسول اکرم(ص) و امیرالمومنین علیه السلام جلوه هایی از بایستگی های حکمرانی دین در عرصه اجتماع است.

خاستگاه فرهنگی:

 اسلام یک مکتب توحیدی است و تنها در صورتی مورد اهتمام عموم قرار می گیرد که به عنوان یک فرهنگ و باور در تار و پود وجود و شخصیت مردم نفوذ کرده باشد. مسلمان واقعی با اعتقاد به کسب سعادت در پرتو منویات دین، نسبت به عمل و ترویج احکام آن قدم برداشته و از هیچ گونه مجاهدتی دریغ نمی ورزد.

از جمله ویژگی های انقلاب اسلامی نیز این بود که ابزارهای فرهنگی از قبیل منبر، کتاب، نوار، اطلاعیه و... به جای سلاح گرم، محوریت اصلی را در توسعه اندیشه ستیز با طاغوت دارا بود. در انقلاب اسلامی به رغم برخورد مسلحانه دژخیمان شاه، کمترین واکنش مسلحانه و خشونت آمیز را از طرف انقلابیون شاهد بودیم. میدان داری شخصیتهای فرهیخته و متفکر همچون شهیدان مطهری و بهشتی و مفتح و هاشمی نژاد نشان از عمق جایگاه انقلاب اسلامی در اندیشه دینی دارد. محوریت چنین رهبرانی، سطح مطالعه و تعمق و تفکر را در مردم ارتقا بخشید.

تاریخچه:

در دوره معاصر می توان سید جمال الدین اسدآبادی را پایه گذار و مروّج تفکر حاکمیتی اسلام بر مبنای وحدت جوامع دینی دانست. هر چند تلاش های سید جمال منجر به تغییر اساسی در حاکمیت ها نشد اما اندیشه خودباوری و استقلال و وحدت را در جوامع اسلامی بارور ساخت. تحریم تنباکو، انقلاب مشروطه، مبارزات شهید مدرس و مرحوم کاشانی جلوه هایی دیگر از استمرار تفکری است که دین را ورای جنبه های فردی، در گستره اجتماع، صاحب منطق و نظر می داند. می توان این سیر تاریخی معاصر را در روند آگاهی و بیداری مردم و استقبال از انقلابی که با رهبری امام خمینی(ره) شکل گرفت بسیار تأثیرگذار دانست.

ویژگی های امام خمینی:

رهبری هر قیام و انقلابی نیازمند ویژگی هایی است که بتواند در بلندمدت و به شکل مستمر در قلوب مردم اثر گذاشته و موج های عظیم اعتقادی و عملی را در سطح جامعه رقم بزند. امام با توجه به برخورداری از جایگاه فقهی و فلسفی و عرفانی(مرجعیت)، نبوغ سیاسی، صداقت، ساده زیستی و مردم باوری، اندیشه جهانی و ... حائز خصوصیت هایی بود که توانست با جلب اعتماد و همراهی مردم و حتی اغلب گروههای سیاسی، جبهه متحد و استواری را برای تغییر رژیم طاغوت تشکیل دهد.

ولایت فقیه:

اندیشه ولایت فقیه برگرفته از ولایت ائمه اطهار و جانشینی فقهای جامع الشرایط، از جمله اصولی بود که توسط امام خمینی احیا گردید. مردم با اعتقاد به فرمانبرداری از ولی فقیهی که از نظر خصائل علمی و معنوی و عملی بیشترین قرابت را با امام معصوم داشته و امضای او منجر به مشروعیت حاکمیت البته با حضور و تایید جمهور ملت می گردد آماده هر نوع جانفشانی در راه انقلاب بوده و صحنه هایی بی بدیل از عشق و ایثار در راه خدا را چه در سالهای مبارزه با شاه و چه در سایر چالش های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خصوص سالهای دفاع مقدس از خود به یادگار گذاشتند. رابطه قلبی امام و امت، شاخصه اصلی تحقق و تداوم انقلاب و نظام اسلامی محسوب می شود.

تمدن جهانی اسلام:

شاهکار امام خمینی تغییر باور و ارتقای سطح فرهنگ و بینش جامعه بود. این که انسان فراتر از تعلقات مادی، با اصالت بخشیدن به خوی کمال طلبی، به حقیقت فطرت و انسانیت خویش نزدیک شده و جامعه ای را رقم بزند که به مدینه فاضله نبوی و مهدوی نزدیک باشد. این تفکر در عرصه گفتمان و نظر، راهکار مردمسالاری دینی را به عنوان حاکمیت مطلوب ملت ها در راستای حمایت از مستضعفان و احیای ارزشهای توحیدی به عرصه بین الملل معرفی نموده است. در ساحت عمل اما انقلاب اسلامی محدود و متوقف در تغییر رژیم ستمشاهی نماند و حمایت از مسضعفین عالم، احیای تفکر حق طلبی و ظلم ستیزی و به طور مصداقی، رویارویی فکری و عملی با استکبار جهانی و مصاف با ابرقدرتهای شرق و غرب و تقابل با رژیم زیاده خواه صهیونیستی را وجهه همت خویش قرار داد.

تأثیر جهانی انقلاب اسلامی:

آزادی خواهان و محرومان عالم با تأسی از انقلاب مستقل مردم پابرهنه ایران که بدون وابستگی به حمایت ابرقدرتها و با حفظ آرمانهای مطلوب دینی و ملی توانست رژیمی وابسته به بلوک غرب و مورد حمایت ایالات متحده را سرنگون سازد شهامت و خودباوری لازم را برای مبارزه با مظاهر ظلم کسب نمودند. در سال های اخیر صدها گروه و هسته مقاومت در نقاط مختلف دنیا برای نجات ملت ها به پاخاسته و بی هیچ واهمه ای به بیان دیدگاه حق طلبانه خویش و تقابل با جبهه باطل مبادرت می ورزند. انقلاب اسلامی ایران به تعبیر بسیاری از سیاسیون عالم، زلزله ای بود که کاخهای استبداد را در جای جای دنیا به لرزه در آورد.

حیات انقلاب:

انقلاب اسلامی هنوز به پایان راه خود نرسیده است. اجرای کامل آیین و دستورات دینی به منظور اصلاح سبک زندگی و اشاعه اندیشه فطرت محوری و کمال جویی در سطح افکار عمومی مردم دنیا به منظور شکل گیری تمدنی که دیگر شاهد چپاول و غارتگری و استعمار و منفعت طلبی و زورگویی نبوده و حرمت و امنیت انسان ها به واسطه برخورداری از جایگاه انسانی و بندگی خدا و نیز تأمین سعادت مادی و معنوی بشریت در آن پاس داشته شود، با امید به ظهور منجی و مصلح آخر، نشانگر پویایی انقلاب اسلامی مردم ایران است.

از دیگر نشانه های حیات این انقلاب مردمی، تلاش چشمگیر و بی سابقه دشمنان برای تضعیف و ضربه به آن از انواع مجاری اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و امنیتی و... است.

با توجه به دستاوردهایی که نظام برآمده از انقلاب اسلامی در بعضی زمینه های علمی و نظامی و صنعتی و ... داشته، طبیعی است که ابرقدرتها و دشمنان ملت به منظور پیشگیری از الگو قرار گرفتن چنین نهضتی، انواع دسیسه ها را برای متوقف سازی روند پیشرفت و رویگردانی و گسست بین ملت و حاکمیت به کار می بندند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این مستند، ناقص و سطحی بود

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۰ ق.ظ

مستند «به بهانه آزادی» پخش می‌شود

 

امیدوارم سطح تحلیل مسئولان ارشد نظام در محدوده نگاه سازندگان مستند "به بهانه آزادی" نباشد. این مستند بیشتر چیزی شبیه بولتن تصویری یکی از نهادها و خبرگزاری وابسته بود و نتوانست نگاه عمیق و تحلیلی جامع درباره اغتشاشات اخیر ارائه دهد. درست مثل این می ماند که کتابی را از نیمه باز کرده و بخوانیم و مقدمه و سیر و گره های قصه را قبل از رسیدن به اوج داستان نادیده بگیریم.

اینکه بعضی سلبریتی ها در دامن زدن به آشوبها و تحریک افکار عمومی و انتشار مطالب کذب نقش اساسی داشتند حرف درستی است و باید دید آیا دستگاه قضا شهامت برخورد بی اغماض با آنها را خواهد داشت یا نه اما باید به این پرسش هم پاسخ داده میشد که چه کسانی در این سالها به سلبریتی سازی در کشور دست زده اند و هر روز آنتن صدا و سیما و جشنواره های رنگارنگ نهادها و سازمانها را با بزرگ نمایی از قهرمانان پوشالی پر کرده اند؟ چه کسانی اسب تراوای دشمن را آزادانه به درون خانه های مردم راه دادند؟ چرا سالهای سال است هیچ مسئولی پیگیر وضعیت اسف بار فضای بی در و پیکر مجازی که از فروش کودک تا اسلحه و مشروبات الکلی و روابط نامشروع در آن موج میزند نبوده است؟ چه کسی باید یقه مسئولان را بابت ترک فعل در عرصه فرهنگ بگیرد؟ سالهاست که توجهی به رسوخ معضل بی هویتی در نسل جوان نداریم و مدارس و دانشگاهها را به حال خود رها کرده ایم تا تبدیل به کشتزار تفکر شوم دشمن شود.

چرا عملکرد ضعیف مسئولان دو رو و بی تدبیر دولت قبل و نقش آن در ایجاد کینه و عقده نسبت به نظام بیان نمی شود؟ آن قدری که مستندسازان محترم تلاش کردند عدالتخواهان را در ردیف اغتشاشگران نشان دهند انصاف نداشتند حتی اشاره ای به مطالب روزنامه های هوچی گر اصلاح طلب کنند که چگونه بر تنور آشوبها می دمند و به اوباش هرز و هیز، غذای فکری و خوراک معنوی می رسانند. همین اصرار بر بستن دهان منتقدان دلسوز و پرونده سازی برای عدالتخواهان بود که باعث شد عَلَم مطالبه گری از دایره نظام خارج شده و دست کسانی بیفتد که اساسا عرقی نسبت به دین و میهن ندارند و سطح دغدغه های ملت مظلوم و نجیب را در حد سلف مختلط و آغوش رایگان و رابطه با جنس مخالف تقلیل دهند.

چرا تبعیض ها و بی عدالتی ها و تناقضات رفتاری و گفتاری مسئولان که مسبب گسترش بی اعتمادی مردم به نظام دیوانسالار کشور است مورد توجه قرار نمی گیرد؟ چرا کسی حواسش به مانور قدرت باندها و عناصر دانه درشت فساد در سطح شهرها نیست که با پولهای بادآورده خود به دفاتر بعضی ائمه جمعه و نمایندگان خبرگان نفوذ کرده و به ریش ملت میخندند و آه از نهاد دلسوزان و پابرهنگان نظام بلند میکنند؟ شما شهامت ندارید برخلاف همان بولتن های خودتان یقه زنگنه و جهانگیری را بابت حراج بیت المال بگیرید. حاضرید جواب بدهید چرا عنصر مشکوکی مثل حسن فریدون که از ماجرای مجلس دوم و تشکیل مجمع عقلا که به دستور امام تعطیل شد تا دخالت در ماجرای مک فارلین و دیدار با جاسوس صهیونیست که در کتاب "تماس" حسن عباسی منتشر گردید و مستندات آن باعث تبرئه وی در دادگاه شد به راحتی در ساختار قدرت رشد نموده و با کسب عالی ترین مناصب حکومتی در پی اجرای برنامه های خیانت بار فرهنگی غرب از جمله سند بیست سی و پر و بال دادن به نفوذ مجازی دشمن برآمد؛ در حالی که بهترین فرزندان این مملکت به صرف انتقاد از صاحبان قدرت به راحتی از ساختار سیاسی کشور حذف می گردند.

منحصر دانستن علت آتشی که در ماههای اخیر برافروخته شد به عناصر دست چندمی و دون پایه ای چون علی کریمی و مهناز افشار یادآور تکاپوی رسانه ای برای نسبت دادن رهبری آشوبهای کوی دانشگاه در سال 78 به منگلهای بی ریشه ای معروف به منوچ و ملوس است که در نهایت باعث ایجاد حاشیه امن برای مسببان اصلی حوادث و بستر سازی جهت تداوم آشوبها در فرصتی دیگر جهت باج خواهی سیاسی و جناحی رقبای انتخاباتی خودتان است. رقبایی که البته به رغم همه دعواهای زرگری، رفیق گرمابه و گلستان آخر هفته ها و تعطیلات در ویلاها و خوش نشینی های شبانه و شریک بنگاهها و هلدینگ های غول پیکر تجاری تان هستند.

امیدوار بودیم و البته هنوز هم هستیم غربت بچه های بی ادعای بسیج و انتظامی و واجا و خون شهیدان مظلومی چون آرمان علی وردی و عبدالواحد ریگی و مهدی زاهدلویی و سجاد شهرکی و ... و سیدالشهدای آشوبهای اخیر سید روح الله عجمیان که معارف نهفته در ضمیر پدر و مادرش عصاره فضائل انقلاب خمینی و ماکتی زیبا و مختصر از تمدن الهی اسلام بود تلنگری برای بیداری مسئولان تأثیرگذار کشور در توجه ریشه ای به انحرافات و حل معضلات فرهنگی و آموزشی و اداری و اقتصادی مملکت امام عصر(عج) باشد.

بزرگترین مطالبه گر، منتقد و عدالتخواه این کشور شخص رهبری انقلاب است که شما یقه سفیدهای همیشه در صحنه چپ و راست، متوقف در داعیه ولایت مداری لفظی و بی عمل، شِکوِه و اعتراض ایشان از بی عدالتی در آموزش، شکاف طبقاتی، تجمل گرایی مسئولان و... تا تأکید بر گسترش عدالت اجتماعی، نجات صنعت خودروسازی، حمایت از تولید ملی، توجه به زیرساختهای فرهنگی، ضرورت ارائه الگوهای بومی، برخورد با حقوقهای نجومی، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان، تقویت هویت ملی و دینی، اصالت و محوریت خانواده و تربیت فرزند، اصلاح سبک زندگی، مهار بازی دشمن در فضای مجازی و.... را نادیده انگاشته و بار ویرانی و انحراف و اشتباهات نظام دیوان سالار را بر دوش نظام معنوی امت و امامت تحمیل کرده اید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تحفه یلدایی تقدیم به یک پاسدار ولایت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۳۹ ق.ظ

photo_2022-12-22_06-32-26_qrg4.jpg

 

خودش گفته که همه چیز را برای بشر می خواهد. اومانیسم حقیقی را باید در مکتب عاشقانه خدا جست، در نگاه تمامیت خواه او به مسجود جن و ملک؛ آن جا که تمام عالم را مسخّر و در استیلای اشرف مخلوقاتش آفریده است. خدا می گوید به خودت برس تا به من برسی؛ من عَرَف نفسه ... او همه چیز را برای انسان می خواهد و انسان را برای خودش که ملکوت انسان ورای جسم و هر آنچه که در منظر جهان مادی است، بازگشت به مبدأ کمال و همرنگی با معبود است. صبغةالله و من احسن من الله صبغه... برنده زندگی کسی است که به خدا برسد و خدایی کند.

پاسداری از حریم دل، شرط پاسداری از حرم دلدار است. نصرت محتوم خدا شامل صاحبدلانی است که ترجمان توحید را سوره اخلاص دانسته و به هر چه از جنس ناخالصی است، نه گفته اند و جز در آینه وجود یار، وجودی را معتبر ندانسته اند.

اصلا برای همین است که واژه شهدا و صدیقین در جوار و مکمل و مبیّن هم ذکر شده اند. آن که شهیدانه زیسته و شهیدانه بار سفر بسته، با خدای خودش در نهان و آشکار صادق و رو راست و یکرنگ است و باطن اعتقادش به وحدانیت و معاد، خرده شیشه و ناخالصی و غشّ در معامله ندارد.

سید محمد حسین نژاد عارف طریقت خانقاه بازی دراز و از آن دست سبز پوشان راست قامتی است که پاسداری از معارف قرآن را نه در چارچوب خشک و مرسوم سازمانی که رسالت فطری عبادالله الصالحین دانسته و مبتنی بر این فهم عمیق، تار و پود وجودش را با نور وصال و رایحه معراج حق در آمیخته است. نمونه ای از خرمن تربیت یافتگان مکتب کمال و تعالی و مست جام شیدایی و مدهوش روشنای سپیده بیداری و معرفت است.

او از تبار راهیان وادی ومنهم من ینتظر است که مهر دلباختگی اش را در سالها استقامت و معرکه پایداری صراط عملی حق و نیز در خلوت مجاهدت نفس، در طومار حَلّت بِفِنائِک دُردانه هستی جای داده است.

سید محمد ما با آن چه داشته و دارد –جان و مال و آبرو- بر عهد ازلی خویش با انقلاب نورانی وحی ایستاد و ایستاده و در فتنه های هزار رنگ و پر شرر درون و برون، پای اراده اش مسیر رستگاری و سبیل عاشورایی حق را برگزیده و به برکت گوشه چشم حضرت مادر، در زمره الذین انعم الله علیهم، حُسن ختام حیات ظاهری اش شهد جاودانگی و پیوست به قافله کربلاییان تاریخ خواهد بود؛ ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پرچم هیأتهای مذهبی بابل بالاست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۱ ب.ظ

photo_2022-12-05_18-27-19_bycj.jpg

 

و من یعظّم شعائر الله فانّها من تقوی القلوب، نقشه راه تبلیغی کتاب خدا در اهتزاز بیرق حقیقت و تقویت فکری و معنوی جبهه فرهنگی اسلام است که در چارچوب وذکّرهم ایام الله، انتقال پیام سعادت و اشاعه باور هدایت و پویش طریقت حق را بر علمداران مکتب وحی، بایسته و لازم شمرده است.

خدمات متقابل انقلاب اسلامی و هیئات مذهبی قابل شماره نیست. به فرموده پیر میکده جماران، محرّم و صفر و محافل اشک و روضه است که جان مایه نهضت مکرر عاشورا در آخرالزمان حاکمیت پوشالی تمدن غرب قرار گرفته و انقلاب جهانی اسلام را در بهمن 57 برای زمینه سازی ظهور منجی بشریت و احیای اندیشه ظلم ستیزی و تحقق حیات انسانی و الهی جوامع، رقم زده است و کیست که نداند انقلاب برآمده از مجالس روضه و معارف عاشورایی فقه حسینی، خود یاریگر درخت تناور هیئات مذهبی و مقوّم مجالس معرفتی توسل و ذکر و استعانت از سفینةالنجاة عالم مادی و مصباح الهداء ظلمات حیرانی تا سرمنزل رستگاری و جاودانگی بوده است؟

به رغم برخی نقدها و تبصره ها هنوز هم باید افتخار کرد که ذات نورانی برگرفته از عقیق سرخ جهاد و شهادت نظام اسلامی، جبهه الحاد و التقاط و طاغوت را در نشیب تقابل با ریشه های قرآنی و عاشورایی انقلاب به رسوایی کشانده و ماهیت پلید جریانهای فاسد را در مصاف با اصالت حاکمیت الله برملا ساخته است.

نظام دیوان سالاری کشور بی عیب و نقص نیست. اساس فریضه امر به معروف و نهی از منکر و تأکید رهبری انقلاب بر ضرورت مطالبه گری و عدالتخواهی، رسالتی است که بستر سلامت نظام و صیانت از حقوق ملت و نسخه اصلاح کژی ها را ترسیم می نماید؛ اما بی شک، نظام ولایی اسلام که خون آورد هزاران لاله گلگون کفن و بی نام و نشان مُلک امام زمان است، با هیاهوی پوچ جماعتی فریب خورده و عناصری هرز و هیز و میوه های کرم خورده فضای مجازی قابل معامله و تغییر نیست.

هیأت های مذهبی که همواره بعنوان کارگاه انسان سازی و پایگاه تربیت نیروهای پیش رو در تمدن اسلامی، نقشی اساسی و سازنده در تأمین منابع انسانی و فکری و فرهنگی در همه چالش های ریز و درشت تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی از مصاف با گروهکهای مسلح و حضور در خطوط مقدم جنگ تحمیلی تا فرو نشاندن فتنه ها و درخشش در جبهه بین المللی اسلام و دفاع از حرم آل الله و... داشته اند در آوردگاه ستیز با شبهات اغواگر جریان معاند و غوغا سالاری پیاده نظام تراوای مجازی نیز پای عهد خویش با پیام زینبی قافله مستدام نینوا ایستاده و حضور حماسی سپاه توحید را در لبیک به هل من ناصر امام عشق و دلدادگی، جلوه ای دوباره می بخشند.

چهارشنبه، ساعت 18:30 حرکت عظیم هیأت های مذهبی بابل متشکل از خیل جوانان مکتب فاطمی و مدافعان حریم ولایت و جان نثاران حرم قدسی اسلام انقلابی در شب شهادت بانوی ممتاز عالم خلقت و آموزگار آئین نجابت و قداست و آزادگی زنان مردآفرین و حیات بخش و انسان ساز، از آستان امامزاده قاسم تا دانشگاه صنعتی نوشیروانی که مصلای آن قدمگاه 1750 شهید خطه دارالمومنین است، شکوه ماندگار نسل بیداری و ایمان و حماسه و ایثار و بصیرت را در کتاب عزت و سرافرازی و افتخار دیار عالمان و شهدا و نخبگان و فرهیختگان ثبت و ضبط می نماید.

هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از افلاطون و ارسطو تا قالیباف و علی کریمی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۲ ق.ظ

تفکر چیست؟| کاردرمانی در شرق تهران| کاردرمانی در غرب تهران| کلینیک تخصصی  دکتر صابر

 

اصل وجود حاکمیت، یک ضرورت عقلی است که درهمه تاریخ در همه اقوام و ادوار مورد توافق جوامع بشری قرار داشته و بی نظمی و بی قانونی ناشی از فقدان حاکمیت کار را به شکل گیری این دریافت عقلایی رسانده که "قانون بد، بهتر از بی قانونی است."

ظلم و زیاده خواهی و کژ روی اغلب حکومتها که باور تلازم بین قدرت و فساد را رقم زده، اندیشمندان را به چاره جویی واداشت و هر یک از زاویه نگاه فلسفی یا اعتقادی خود به تبیین آرمان شهر و مدینه فاضله پرداخته اند.

وجه مشترک همه نگرشهای مرتبط با ساماندهی جوامع و تحقق حاکمیت مطلوب، -از جمهوری افلاطون تا شعبه های ماتریالیستی فلسفه سیاسی در قالب سوسیالیسم و کاپیتالیسم، از ارسطو و فلاسفه یونان باستان تا مارکس و پوپر و انقلاب بالنده خمینی کبیر واصل مترقی ولایت فقیه و مردمسالاری دینی و ...- لزوم پیشتازی و حکمرانی فرهیختگان و فضلا و عالمان سیاستمدار در عرصه اداره امور معنوی و مادی جوامع انسانی بوده است.

همه ایده های حاکمیتی و انقلاب ها وجنبش های مردمی –غیر از شورش ها و هرج و مرج گرایی-  به طور معمول با رهبری و هدایت صاحبان خرد و دانشمندان اعصار صورت می گرفته است.

در همین انقلاب اسلامی به رغم تنوع آرای سیاسی و فلسفی احزاب مبارز با شاه، اما محوریت کتاب و دانش، وجه مشترک همه مبارزان بود و مناظره های معروف رهبران گروههای سیاسی اسلامی یا التقاطی و الحادی که بعضا در سیمای جمهوری اسلامی در سالهای 58 و 59 پخش شده و در سالهای اخیر تبدیل به کتاب شده اند بر پایه تبیین ایدئولوژیک تئوری های حاکمیتی مکاتب بشری یا فرا بشری قرار داشته است.

اغلب مخالفان جمهوری اسلامی در صف اپوزیسیون هم تلاش نموده اند بر مبنای خرد و فلسفه و استدلال علمی برای خود وجهه ای کسب نموده و سیطره اندیشه سیاسی خود را با اثبات توان علمی و قدرت فکری خویش محقق سازند.

در سالهای اخیر اما شاهد افول جریانهای فکری در پیشبرد اهداف سیاسی هستیم.

سال 88 میدان داری امثال مخملباف و اکبر گنجی ها در جبهه اپوزیسیون نشان داد که دست حریف از تقابل فکری و علمی با نظام اسلامی تهی است و قطعا جز تکاپو در محدوده شورش و براندازی، یارای شکل دهی به نظام  پیراسته و مطلوب سیاسی را نخواهند داشت.

از این سو نیز البته در فراق مطهری ها و بهشتی ها و مفتح ها و هاشمی نژادها و... شاهد رشد روحانیون بزرگواری بوده ایم که جز در سطح منبر و خطابه و نهایتا اداره امور اجرایی، سخنی نو و اندیشمندانه  برای برون رفت از چالش ها و حل مشکلات فکری جامعه به خصوص نسل جوان در چنته نداشته اند. سطح تراوشات ذهنی و کلامی بزرگوارانی چون سید احمد خاتمی و کاظم صدیقی و حاج علی اکبری را با عمق علمی و راهبردی مباحث شهید مطهری و بهشتی و ... مقایسه کنید. اندیشمند کسی است که تفکراتش بعد از دهها سال نیز راهگشای جامعه و نسخه هدایت و رشد مردم باشد.

با مرور زمان اما تریبونهای نظام را گاه در اختیار کسانی دیده ایم که نهایت توانشان مدیریت جهادی است و ابدا از عمق سواد و دانش و بضاعت فکری برخوردار نبوده ولی همواره تلاش دارند به منظور حفظ موقعیت سیاسی و امتیازگیری از شرایط موجود و بقای در بازی قدرت، ایده و حرفی نو و دهان پر کن اما سطحی و فاقد مبانی علمی و فلسفی را در ادبیات سیاسی کشور رایج نموده، چند صباحی نگاهها را به خود معطوف سازند و به قیمت ایجاد شبهات فکری در جامعه که ریشه در ناپختگی و جامع الاطراف نبودن تئوریهای ماستی آنان دارد جای پایی برای خود در حیطه راهبری نظام پیدا نمایند.

از دوگانه سازی مضحک و آسیب زای بین عدالت و ولایت که برخلاف نص کلام رهبری در مشروع دانستن جایگاه همه مسئولان به شرط التزام به عدالت است، ممنوع دانستن بی قید و شرط نهی از منکر مصداقی که برخلاف صریح آموزه های دین و اصل امر به معروف و نهی از منکر است تا واژه سازی های ژورنالیستی با عنوان نو اصولگرایی که در نهایت به انتقام جویی از رقبای اصولگرا و سوپر انقلابی و ضدانقلابی و خوارج خوانی عدالت طلبان و پرونده سازی برای منقدین هلدینگ یاس و سیسمونی گیت و ... ختم گردید و در این روزها در پوستینی تازه با ادعای موهوم و فاقد فرضیه و مبنای "حاکمیت نو" گراییده است سطح راهبردی جریانهای سیاسی را در حد فعالان فیک مجازی و پادوهای بولتن نویس باندهای قدرت و ثروت کاهش داد و منجر به سردرگمی جامعه گردید.

درد آن جاست که گردانهای سایبری که به شکل سازمانی از بیت المال مسلمین جهت تقابل با تهاجم فرهنگی و اعتقادی دشمن ارتزاق می کنند مکلف به پوشش رسانه ای گسترده شبهه آفرینی مسئولان در سطح فضای مجازی و منکوب سازی حرکتهای عدالتخواهانه در پوشش دفاع بد و غلط از نظام و ولایت شدند. به نفع نظام اسلامی است که عَلَم عدالتخواهی و مطالبه گری در دست معتقدین به نظام باشد ولو از قالیباف و لاریجانی دل خوشی نداشته باشند، تا اینکه در اختیار معاندان ضد دین و انقلاب قرار بگیرد.

عدم تشخیص اولویتها توسط این حلقه های باج خواه اداری نظام و توجیه گران وضع وجود که اساس آموزه های دین را در مجرای تایید صلاحیت اقتدار خود و قبیله های سیاسی خود کانالیزه نموده و نظام اسلامی را به پایه های میز خویش گره زده اند و مبانی اخلاقی و عدالتخواهانه دین و آرمانهای سرخ و جهانی شهدا را دست و پا گیر دانسته و به انحای مختلف درصدد ایجاد تحریف در شعائر و اهداف انقلاب و داعیه مصلحت بینی های منفعت طلبانه در راستای بهره برداری بیشتر طایفه خودنظام پندار برآمده اند، جامعه جوان امروز را دچار تردیدهای بسیاری نموده و تناقض در اجرای عدالت اعم از وجوه اجتماعی یا قضایی آن باعث رویگردانی لایه هایی از اجتماع نسبت به اصل حاکمیت دینی گردیده است.

به همان میزان که محوریت لمپن های بی سوادی چون علی کریمی و سام رجبی و... میتواند جریان ضدانقلاب را به ورطه نابودی و ورشکستگی و گسست بکشاند، محوریت عناصر غیر متفکر و فاقد دانشی چون قالیباف که تلاش دارند در قامتی فراتر از ظرفیت خود ظاهر شوند نیز ممکن است منجر به توقف حرکت انقلاب اسلامی از مسیر جهان شمول تمدن سازی و اشاعه سطحی نگری و تبدیل حاکمیت دینی به شمایلی صوری و شعاری و درون مایه تهی از فحوای قرآنی و علوی گردد.

جریان سازی و پویندگی و حیات هر خط و منش فکری در همه حوزه های سیاست و اقتصاد و فرهنگ و... تنها با میدان داری فضلا و اندیشمندان و خردورزان جامع نگر و دوراندیش معنا و تأثیر پیدا خواهد کرد.

بازگشت به اهداف اصلی انقلاب اسلامی مستضعفان، راه برون رفت از وضع موجود -که ماحصل تناقضات گفتاری و عملی مسئولان و نورچشمی هاست- و جلب اعتماد بدنه نجیب مردمی خواهد بود، که البته بازخوانی این مبانی و طرح نقشه عملیاتی آرمانهای جهانی خمینی کبیر و منظومه نجات بخش تفکر و گفتمان رهبری تنها از رهگذر بحث و بررسی و مداقه صاحبان فضل و نخبگان خردمند و سالم و مستقل حوزه و دانشگاه دست یافتنی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حتی یک لحظه را از دست ندهیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۵۸ ب.ظ

شب محکوم به سپیدی است. روز هم شب می شود و.. این تنوع و تغییر است که گردش ایام را رقم می زند.

زمستان به بهار ختم می شود و بهار به تابستان و...

هیچ حکومتی پایدار نیست. حکومت انبیا و امامان یا حکومت سران شرک و الحاد همه تغییر نمودند. مستحکم ترین بناها و عظیم ترین کاخها و عمارت ها هم فرو می ریزند. هیچ سازه ای ماندگار نیست جز بنای فرهنگ و اندیشه و هنر.

دگرگونی در عناصر بیرونی عالم خلقت نشأات گرفته از حرکت درونی و ذاتی همه پدیده های هستی است و درسی برای آن که از بدی ها و سیاهی ها ناامید نشویم و به پیروزی ها و توفیقات مغرور نگردیم.

آن چه می ماند ارزش هایی است که در نهاد بشریت نفوذ کرده و درونی شوند، خیر باشد یا شرّ که از نگاه ما ضدارزش است و برای معتقدانش شیرین و مراد.

تفکر خیر و حق باقی ماند. هر چه مرقد و بارگاه اباعبدالله را ویران نمودند، نوحه و روضه را منع ساختند به تحقیر و تمسخر وقایع عاشورا پرداختند، پیام عاشورا به همه نسلها رسید و جنبش های بزرگی را در مقابله با ظلم و ستم در سراسر گیتی رقم زد.

تفکر باطل هم ماند و حامیانی برای خود دست و پا کرد. یک زمان عده ای در شهادت طفل شش ماهه اباعبدالله تشکیک می نمودند. مگر می شود انسان ها آنقدر شقی باشند که نوزادی را از مکیدن آب منع کنند که هیچ، حلقوم تشنه اش را با تیر سه شعبه نشانه روند که هیچ، جنازه مطهرش را از خاک بیرون کشیده سر از تنش جدا نموده و بر فراز نیزه به اهتزاز در آورند؟ رذالت و پستی هم حد و مرزی دارد. داعش و پیش تر از آن صربها در توزلا و سربرنیتسا ثابت کردند انسان مدعی تمدن هم میتواند از حیوان درنده ای وحشی تر و خون آشام تر باشد.

به حسن رجایی فر گفتند تو سه بچه قد و نیم قد داری، فرزند کوچکت خردسال است، یکبار که به سوریه رفتی و مجروح شدی، دینت را ادا کردی دوباره برای چه عزم سفر داری؟ گفت: روزی اطراف شهر حلب در خیابانی قدم میزدم. چشمم به سر بریده کودک خردسالی افتاد که روی دیوار گذاشته بودند. وقتی کودکانی اینطور مظلومانه کشته میشوند و خانواده هایشان چنین به داغ می نشینند من چطور میتوانم کنار زن و بچه خود آرام و خوش و شاد در کنج عافیت بنشینم؟

راه و رسم یزیدیان نیز به موازات راه حسینیان تاریخ، استمرار یافت و جای پایی برای خود پیدا کرد.

این ویژگی فرهنگ است که اگر همه ظواهر و ساختارهای تجسمی و خارجی اش را هم از دست بدهد باز ملکه ذهن و وجود عده ای قرار داشته و سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شده و در عرصه روزگار تأثیرگذار خواهد بود.

برای همین است که می گویند اصلاح ساختار اقتصاد و سیاست و دیگر شئون جامعه در وهله نخست نیازمند اصلاح فرهنگ آن جامعه است.

ماهاتیر محمد در خاطراتش می گوید مردم مالزی به بدترین وضع زندگی خو کرده بودند و حقارت را جزو لوازم زندگی خود شمرده و ذره ای به تغییر و پیشرفت اعتقاد نداشتند. او در جایگاه نخست وزیر تلاش کرد استقلال و خودکفایی را در قالب یک ارزش درونی نهادینه سازد تا در نهایت به رغم همه مشکلات و فراز و نشیبها مالزی به کشوری ثروتمند و پیشتار تبدیل شود.

تأکید زعمای انقلاب اسلامی بر تقویت باور "ما می توانیم" نیز از همین مهم سرچشمه میگیرد. از همین باب است که در دوره ای توسط امثال رزم آرا تبلیغ میشد ایرانی لولهنگ هم نمیتواند بسازد اما دیری نپایید که با پیروزی انقلاب اسلامی حتی تهیه فهرستی از ابداعات و اختراعات ثبت شده کشور در قامت چند جلد کتاب قطور رخ می نمایاند.

بنی صدر می گفت ما نمی توانیم با ارتش عراق بجنگیم. توان رزمی دو طرف قابل قیاس نیست. زمین بدهیم زمان بخریم و... خرمشهر و بستان و سوسنگرد و هویزه و مهران و ... پشت سر هم سقوط کرد. بنی صدر در نهایت عزل شد. امام شد فرمانده کل قوا، فرمود حصر آبادان باید شکسته شود. او فرهنگ ما میتوانیم را در روح رزمندگان دمید. نه فرمانده ای جدید نه رزمنده ای تازه نفس نه مهماتی ویژه وارد عرصه رزم شد. فرهنگ و باور رزمندگان که تغییر کرد، همان ارتش منفعل زمان بنی صدر ناگاه غرّش کنان با توسل به یاد ثامن الائمه علیه السلام شکست حصر آبادان را رقم زد. اندک زمانی بعد، بستان و هویزه و سوسنگرد و خرمشهر نیز از چنگ اشغالگران خارج شد که هیچ، فاو و شرق بصره و حلبچه نیز به تسخیر جبهه مقاومت درآمد.

فرهنگ حرف اصلی را در موفقیت یا عدم توفیق انسان و جامعه می زند.

برای شکل گیری و تغییر در فرهنگ راههای مختلفی وجود دارد. تکرار شعارها و تبیین حق و مطالبه و گفتمان، راهی مردمی و خودجوش و آتش به اختیار برای تغییر فرهنگ و اصلاح و تغییر یک جامعه به شمار می آید.

یک زمانی انتقاد از رییس جمهور هم به منزله دشمنی با نبی اکرم (ص) تلقی می شد. نهایت مسیری که برای اطفای حسّ انقلابی نیروهای مومن گشوده شد امر به معروف و نهی از منکر در حیطه مقابله با بدحجابی یا نهایتا مبارزه با گران فروشی در بازار بود.

دولت سازندگی در خلوت خود به اشاعه فرهنگ رفاه طلبی و تجمل پرستی و ریخت و پاش در بیت المال و ایجاد تبعیض و شکاف طبقاتی و رانت و نورچشم پروری و آقازاده بازی و ... مشغول بود.

یک هفته نامه سیاه و سفید بی کیفیت را مهدی نصیری –فارغ از اینکه در حال حاضر آدم خوبی تصور شود یا بد- راه انداخت به نام صبح. رحیم پور ازغدی پدر و پسر، دکتر گلشنی، شهریار زرشناس، پروفسور مولانا و مددی و... را او اول بار به جامعه انقلابی معرفی کرد با بحثهایی که مبانی تئوریک انقلاب اسلامی در عرصه تمدن سازی و تحقق کامل حاکمیت دینی را برای عموم بازگو میکرد. به مرور بچه های انقلابی بیدار شدند و فهمیدند حرفهای زیادی در عرصه های مختلف برای گفتن دارند و رسالتی جهانی بر دوششان نهاده شده که نباید روی زمین بماند و...

این حرفها و دغدغه ها تکرار و تکرار شد. نشریات دیگر، چهره های دیگر به مرور شکل گرفت از شلمچه ده نمکی تا افشاگری های حسن عباسی و نشست های گفتمان محور نخبگان جوان در حوزه و دانشگاه و دوره های دانشجویی موسسه مرحوم مصباح و... این دغدغه ها به مطالبه و مطالبه به فرهنگ بدل شد که ثمره اش به پیروزی احمدی نژاد – فارغ از اینکه در حال حاضر آدم خوبی تصور شود یا بد- انجامید. احمدی نژاد مستقل با طرح شعارهای انقلابی و عدالتخواهانه توانست قدرتمندترین و با نفوذ ترین رقبای خود را در دو مرحله و سه انتخابات کنار بزند. همین شد که در شب پیروزی او رادیو آمریکا اعلام کرد ایران 25 سال به عقب (یعنی سال 57) بازگشت.

ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم را برای همین گفته اند.

در دولتهای احمدی نژاد کار کردنِ بیشتر، معیار سنجش و ترازوی ارزش و توانایی بیشتر مسئولان قرار گرفت و سبقت در خدمت رسانی به یک باور کلیدی تبدیل شد. همین است که هنوز با گذشت یک دهه از اتمام دولت دهم، نقطه ای از کشور نیست که اثری از آبادانی زمان مدیریت هشت ساله دولتهای او را به خود ندیده باشد.

دردولت روحانی اما دوباره فرهنگ تبختر و کبر و عافیت جویی رونق گرفت و دوباره مسئولان طلبکار مردم شدند. دست روی دست گذاشتند و آجر روی آجر نگذاشتند که هیچ به خورد ملت دادند که باید ازخارج مدیر وارد کرد و ایرانی جماعت کاری بالاتر از تهیه آبگوشت بز پاش در توانش نیست و...!!

برای ایجاد هر تحولی باید فرهنگ را تغییر داد. هر کس باید به سهم خودش کاری کند. به قول آقا هرکس بایدهمان نقطه ای که ایستاده را مرکز توجهات دنیا بداند و فکر کند خودش محور امور است .

شماتت مسئولان کم کار و مطالبه از آنان به جای خود، اما خودمان را هم مسئول بدانیم. انسان باید برای تحقق دغدغه هایش تلاش کند.

فکرها و حرفها و قدمهای کوچک هم تاثیر دارد. اثر پروانه ای، نظریه ای برای اثبات همین واقعیت سازنده است. برایتان پیش نیامده چیزی که فکر میکنید یا درباره اش حرف زده اید را مجسّم و  تحقق یافته ببینید؟ همیشگی نیست اما خیلی از وقتها حرفهای ساده و زلال ما هم به واقعیت می پیوندد. یک فکر خوب یا یک حرف خوب را هم حتی دست کم نگیریم چه رسد به اقدام خوب.

پدر شهید زین الدین چند دقیقه وقت گذاشت و به رحیم صفوی که فرمانده وقت سپاه بود پیشنهاد داد همانطور که برای علما کنگره بزرگداشت گرفته شده، دبیرخانه ای تأسیس شده و آثارشان معرفی و منتشر میشود چه خوب است برای شهدا هم چنین شود.

چنین شد. با همین چند کلمه، کنگره های استانی شهدا شکل گرفت و صدها کتاب و فیلم و آثار هنری و فرهنگی به گنجینه تاریخ این مرز و بوم افزوده گردید.

ثمره شبهای خاطره و برگزاری راهیان نور و ثبت آثار شهدای دفاع مقدس را در سوریه شاهد بودیم. بی استثنا همه رزمندگان نسل سومی و چهارمی انقلاب که سنشان به درک حال و هوای سالهای دفاع مقدس قد نمیداد با کتابها و محافل شهدا انس داشتند و بر مدار روحیات و افکار آنها پرورش یافته و در تداوم راهشان حماسه دفاع از حرم را در تاریخ مردانگی و غیرت به یادگار گذاشتند و پرچم آزادگی را در نبل و الزهرا برافراشته نگاه داشتند. محمدحسین محمدخانی خاطرات مرحوم ضابط (علمدار روایتگری شهدا) را که شنید مانند او دو زانو بر مزار شهدا می نشست و بابت فعالیتهایش در بسیج دانشجویی به آنها گزارش کار میداد و راهنمایی میخواست. او به همت و باکری علاقمند بود کتابهای خاطراتشان را میخواند و تلاش داشت به شخصیت آنها نزدیک شود. در بحبوحه عاشورایی مدافعان حرم خوش درخشید. حاج قاسم مدیریت و فرماندهی این جوان دهه شصتی را که دید در وصفش فرمود: همت و باکری دیگری را پیدا نمودم.

یک بازاری مومن بر اساس علائق شخصی خود، تصاویر علمای شهر را در تکیه ای کوچک جمع کرده و بر در و دیوار آن  نصب می نمود و در منظر نگاه رهگذران قرار میداد. جوانی نانوا علاقمند به تاریخ، از شور نگاه به تصاویر نورانی علما به وادی تحقیق و تألیف روی آورد و آثاری در خور در باب حیات چند عالم نگاشت و به پیشگاه تاریخ تقدیم نمود.

نوجوانی از ذوق تماشای سینه زنی پیرمردی میاندار، جذب هیأت شد. اندکی بعد مسجدی شد و اهل نماز جماعت و بسیج و در اثر معاشرت با نوجوانان مسجدی که جذب حوزه شدند، به مدارس علمیه پیوست و به مرور زمان آثاری در حیطه امور فرهنگی و ترویجی از خود برجای گذاشت.

خدا به کارهای کوچک و خیر و خالص، برکت میدهد و به دنباله آن می افزاید. از هیچ کار به ظاهرخردی در راه نشر معارف دین غفلت نورزیم.

خدا زبان را به عنوان سنتی ترین و نافذترین رسانه به طور رایگان در اختیار ما قرار داده است که آن دنیا بابت قصور در حق آن باید جوابگو باشیم. به قول حاج آقای قرائتی آن دنیا یوم الحسره همه لحظاتی است که به راحتی از دست دادیم و قدر نشناختیم.

مرحوم حاج آقای ضابط علمدار روایتگری شهدا بود. گاهی در جمعی می نشست به بهانه ای که مثلا میخواهد از جیبش کاغذ یا شانه ای در بیاورد تصویر یکی از شهدا را هم در می آورد و به بقیه نشان میداد و به همین بهانه، خاطره ای از آن شهید را برای بقیه تعریف میکرد.

در خاطرات اعضای جمعیت موتلفه آمده است در دوران ستمشاهی در تاکسی و اتوبوس و... به بهانه ای سر صحبت را با راننده یا مسافر باز میکردند و حدیثی هم لابه لای صحبتشان میخواندند که از آن فرصت اندک هم برای تبلیغ دین استفاده کرده باشند.

روح مصطفی چمران شاد که علاوه بر دانش و رزمش، نقاش زبردستی هم بود. تابلویی کشید با شمعی کوچک و روشن در دل صفحه ای بزرگ و تاریک و زیرش نوشت که من شاید کوچک باشم و با نور اندکم نتوانم همه این سیاهی ها را از بین ببرم اما به اندازه خودم که میتوانم روشنایی ببخشم و...

در ادبیات روایی ما رسیدگی به یتیمان بسیار مورد توجه قرار گرفته است و بعد بر این نکته تأکید شده که بالاترین ایتام کسانی هستند که امام خود را گم کرده اند و باید دستشان را گرفت. همه نسبت به هم مسئولیم. از این رو گفته اند هر کس یکنفر را از مرگ یا گمراهی و انحراف نجات دهد در وزن نجات و بیداری هم عالم اجر و مزد الهی خواهد داشت.

و یاد شهید بهشتی که گفت در جمهوری اسلامی آنقدر کار هست که برای انجامش نیاز به حکم مسئولیت نیست و تأکید مقام معظم رهبری که در جمهوری اسلامی هر کجا که قرار گرفتید همان نقطه را مهم ترین جایگاه و مرکز توجهات عالم بدانید و...

همه مسئولین قابل نقد هستند. به خصوص مسئولان فرهنگی که بودجه ها و ظرفیت های کلانی را هدر دادند اما یادمان نرود که خودمان هم به عنوان مدعی انقلابی گری و تعلق دینی مسئولیم و میتوانیم مبدأ تحول باشیم. هیچ حرف و کلمه و سخنی در عالم خلقت بی تأثیر نیست، تیری را می ماند که دیر یا زود به هدف می نشیند.

و یادمان نرود که شرط اثر گذاری در دایره زلال معارف حق، اخلاص و بی ریایی و فرار از حبّ نفس بیان شده است. اینکه چرا خیلی از کارهای فرهنگی اثر ندارد و چه باید کنیم تا کردار و گفتارمان انسان ساز باشد کتابی مفصل و فصلی جدا و قطور میطلبد که خلاصه اش میشود نکته دقیق و راهبردی سردار دلها که فرمود باید به این بلوغ برسیم که دیده نشویم. جنس انقلاب اسلامی از ماده نور و پاکی است و آلایندگی ها با طبع آن ناسازگار بوده و از دریای زلال حقیقت بیرون انداخته خواهد شد.

همه این خونها و مصیبتهای اخیر اگر باعث بیداری ما شود و بدانیم هر لحظه از زندگی یعنی یک فرصت برای رشد و تغییر، می ارزد. می ارزد اگر بدانیم همه این هیاهو برای زدودن غبار از وجود جوانان تراز انقلاب اسلامی همچون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و مهدی زاهدلویی و... بود. می ارزد که باور کنیم میتوان در دوره ای زندگی کرد که بیرون زدن صفرهای حساب بانکی ارزش باشد، دست درازی به سفره بغل دستی افتخار باشد، ادبیات ملت بشود پیچاندمش و دورش زدم و کمتر کار کردن و بیشتر در آوردن زیرکی تلقی شود و باز هم همه طلبکار باشند وبه تصور اینکه حقشان آنطور که باید ادا نمیشود کم کاری های خود را توجیه کنند و ناگاه مردی در مقابلتان رخ نشان دهد که سی ماه سابقه جبهه دارد، کارگری ساده و فصلی و مستاجر در خانه ای محقر در منطقه ای کم برخودار است و پسر جوان خودساخته اهل روزه و جهاد و معنویت را که در راه خدا تقدیم میکند لبخند میزند، سجده شکر می رود و می گوید دینم را به انقلاب ادا نمودم. آوینی را با خونش شناختند، آثار مطهری با خونش در جان و فکر مردم رسوخ کرد، حیات و نشاط و بالندگی ارزشهای انقلاب در عهد ناجوانمردی و تیز بازی و چپاولگری و سهم خواهی با خون روح الله های مکرری چون عجمیان و دیگر جوانان و نوجوانان شهادت طلب بی ادعا شفاف و نمایان شد.

محمد جهان آرا در چارچوب نگاه اداری امروز، میتوانست دست روی دست بگذارد، معطل کند و به این دلیل موجه که نیازمند پشتیبانی از مرکز است قدم از قدم برندارد، اما اگر جهان آرا چنین می اندیشید خرمشهر همان روز اول، المحمره می شد و آبادان، عبادان و حساب اهواز و اندیمشک هم با کرام الکاتبین بود.

از همین جا که ایستاده ایم شروع کنیم. هر کس میتواند رسانه حق باشد. با زبان و قلم. همین فضای مجازی فرصتی غنیمت است که میتوان به جای انفعال، اثر گذار بود و صدای حق و نور هدایت را به صفحات دل ملت تاباند حتی اگر یک نفر به راه رستگاری برسد؛ چه برسد به این که یقین داریم همین حرفها و گفته ها و تکرار مطالبات، به مرور به دغدغه و فرهنگ عموم تبدیل خواهد شد؛ بأذن الله تعالی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مخاطب آقا فقط بسیجی ها نیستند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۴:۵۱ ب.ظ

گردهمایی بزرگ بسیجیان تهران

 

آقا ضرورت بازخوانی و توجه به پیام زنده امام در سال 67 خطاب به بسیجیان را مورد تأکید قرار داد.

دو قسمت از این پیام، مسئولان را نشانه رفته که باید توجهی جدی به آن داشته باشند.

"می‌دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت"

این قسمت را باید مسئولانی مورد عنایت قرار دهند که با سوءاستفاده از قدرت خود همواره درصدد خاموش نمودن صدای بسیج بوده اند و بر خلاف نظر رهبری که مهم ترین جلوه امر به معروف را در حیطه مسئولان توصیف نموده با آمران به معروف بد تا کرده و برای منتقدان انقلابی پرونده سازی می نمایند.

" بار دیگر تأکید می‌کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت"

امام رحمت الله علیه یکبار در بدو تشکیل بسیج از ضرورت شکل گیری ارتش بیست میلیونی یاد کرد و دوباره بعد از جنگ تحقق این مهم مغفول را مورد تذکر قرار داد.

عزیزان مسئول که در عزل و نصب فرماندهان پایگاهها به خصوص دفاتر بسیج دانشجویی دخالت بی جا میکنند وباعث بروز اختلاف میشوند، عزیزان مسئولی که نتوانستند بسیج را در وزن الزامات روز جامعه رشد ببخشند، عزیزان مسئولی که جاذبه بسیج برای جوانان را از دستور برنامه های فرهنگی خارج نموده و به صرف فعالیتهای گزارش کاری نمادین و حرکتهای سیاسی بسنده نمودند و این روزها جای خالی میدان داری عناصر زبده و آموزش دیده را به عینه دیدند و فریبی که بعضی جوانان در سایه کم کاری پایگاههای بسیج و انفعال آن در محلات دچار شدند را احساس نمودند از این پس به خودشان بیایند و بدانند که راهی بزرگ و رسالتی جهانی بر دوش دارند.

کاری کنید تفکر بسیج در همه لایه های اجتماع تأثیرگذار باشد و پایگاهها بزرگترین مأمن جوانان و منبع تغذیه فکری و فرهنگی جامعه به شمار آید.

بسیج، لاستیک زاپاس نیروی انتظامی یا ابزار قدرت طلبی جناحهای سیاسی نیست. بسیج تبلور اندیشه نهضت جهانی اسلام در بدنه مردم و تشکّل یاوران آخرالزمانی مکتب عاشوراست که قرار است در همه ابعاد فکری و علمی و هنری و رزمی و سیاسی و... پیش رو در تمدن سازی دینی بوده و بیرق اسلام ناب را با خروش و انسجام مستضعفان عالم بر تارک زمین به اهتزاز در آورد. به قول پیر میکده جماران: " خلاصه کلام، اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الّا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جنایت در اندیمشک

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۰۹ ب.ظ

روز ایثار و مقاومت اندیمشک

 

پنجاه و چهار فروند هواپیمای جنگنده دشمن به مدت یک ساعت و نیم بر فراز شهر اندیمشک به پرواز درآمدند و خیابانهای این شهر را شخم زدند. چند هواپیمای جنگی دیگر البته این بمباران را تا چهار ساعت ادامه دادند تا رکورد طولانی ترین جنایت جنگی هوایی بعد از جنگ جهانی دوم در شهری مسکونی و برای مردمی بی دفاع رقم بخورد.

چهارم آذر روز اندیمشک است.

مردم غیور و دوست داشتنی اندیمشک و دزفول تمام سالهای دفاع مقدس زیر سنگین ترین آتش تهاجم دشمن مقاومت نموده و شهر را ترک نکردند. این مساله هم باعث یأس و سرخوردگی دشمن هم موجب امید و دلگرمی رزمندگان اسلام بود.

برای دشمن اندیمشک و شوش و... مهمتر از شهرهای مرزی دیگر بود. زیرا میتوانست با اشغال آن گلوگاه ارتباطی خوزستان با ایلام و لرستان و پایتخت را قطع نموده و عقبه نیروهای مقاوم را در هم بشکند. ایران نیز با درک این موضوع پیش از آزادسازی خرمشهر درصدد عقب راندن دشمن در غرب شوش و ... برآمد و عملیاتهایی چون طریق القدس و فتح المبین را قبل از الی بیت المقدس طراحی و اجرا نمود. ارتش بعث با ناامیدی از تصرف خوزستان، حملات وحشیانه به مردم را تشدید نمود.

اگر چه کاروانهای زیارتی راهیان نور اغلب از کنار شهرهای اندیمشک و دزفول به راحتی عبور کرده و گاه صرفا در گلزار شهدای این شهرها و یا در پادگانها جهت استراحت مستقر میشوند اما حقیقت امر این است که وجب به وجب اغلب خیابانها و کوچه پس کوچه های این شهرهای مقاوم شاهد حملات ناجوانمردانه دشمن و شهادت زن و بچه و پیر و جوان این آب و خاک بوده است. هر بار دشمن پست در جبهه و جنگ مستقیم شکست میخورد به بمباران وحشیانه مردم بی پناه روی می آورد.

حیف است روز چهارم آذر را از یاد ببریم.

حیف است خاطرات مقاومت قهرمانانه مردم در زیر حملات جنایتکارانه دژخیمان که از برجسته ترین صفحات کتاب حماسه و ایثار این مرز و بوم است به درستی و کامل و جذاب ثبت و نقل نشده و در آثار هنری و فرهنگی و درسی به خوبی انعکاس نیافته است.

حیف است حتی نسل جدید جوانان خوزستان با تاریخ سه دهه قبل شهر و دیار خود ناآشنا بوده و از پایمردی و استقامت مثال زدنی پدران و مادرانشان بی خبر باشند.

کار نکرده زیاد داریم. در حق تاریخ ایران سرافراز بسیار کوتاهی کرده ایم.

ویکی پدیا درباره چهارم آذر اینگونه نوشته است:

بمباران اندیمشک در روز ۴ آذر ۱۳۶۵ و در جریان جنگ ایران و عراق اتفاق افتاده‌است. در این حملهٔ هوایی، شهر اندیمشک به مدت یک ساعت و سی دقیقه، توسط ۵۴ فروند جنگنده به صورت مستمر بمباران شده‌استاز این واقعه به عنوان طولانی‌ترین بمباران بعد از جنگ جهانی دوم یاد می‌شودآنچه مسلم است اینکه این بمباران، طولانی‌ترین و مرگبارترین حملهٔ هوایی نیروی هوایی عراق در طول جنگ هشت ساله با ایران به‌شمار می‌رود.

جزئیات واقعه

صدام حسین، رئیس‌جمهور عراق از حمله در روز به اندیمشک و حمله مجدد در شب خبر داده بود۵۴ جنگنده و بمب‌افکن عراقی از ساعت ۱۱:۴۵ صبح روز چهارم آذرماه سال ۱۳۶۵ به مدت ۱۰۰ دقیقه شهر اندیمشک را زیر آتش خود قرار دادندبا کاهش تعداد هواپیماها، این حملات تا چهار ساعت ادامه یافته‌است. اگرچه تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها به‌طور دقیق مشخص نبوده‌است اما برخی گزارش‌ها حاکی از آنند که در این حادثه بیش از سیصد نفر از مردم اندیمشک کشته و هفتصد نفر زخمی شده‌انددر این حمله علاوه بر بمباران پایگاه چهارم شکاری و مناطق مسکونی، میدان راه‌آهن و ایستگاه راه‌آهن اندیمشک، بازار روز کالا و تره‌بار، پادگان دوکوهه، دبیرستان شریعتی، سد و نیروگاه دز اندیمشک، رادار موشکی سد دز، پادگان سفینه النجاه، ایستگاه بالارود، اداره پست و مخابرات و بیمارستان شهید بهشتی بمباران شده‌اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بچه های ایذه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۴ ب.ظ

photo_2022-11-22_18-28-52_yt36.jpg

 

به بچه های ایذه حق میدهم کمی دلگیر باشند. بچه های جهادی و حزب اللهی ایذه از کم لطفی های مسئولان امنیتی و قضایی در سالهای اخیر گله دارند و انگیزه شان را برای حضور در میدان و روشنگری و هدایت رسانه ای و فکری مردم از دست داده اند.

من به این بچه ها حق میدهم. خودم و دوستان نزدیکم بارها طعم تلخ آزار بعضی از نهادها و مسئولان را چشیده ایم. بسیاری از مسئولان سرمست از قدرت، همواره تلاش نمودند منتقدان خود را با اتهام ضدیت با نظام و از طریق پرونده سازی و گزارشات ساختگی از میدان به در کنند. همّ و غمّی که بعضی مسئولان برای برخورد با انقلابی های منتقد و عدالتخواه نشان دادند در مواجهه با مخالفان نظام به کار نیستند.

شخصا با شکایت دو امام جمعه، یک رییس کل دادگستری استان، یک دادستان، دو عضو شورای شهر، نیروی انتظامی، سپاه و... بارها به دادگاه رفته ام. گاهی هم مسئولان دادگاه ویژه بدون وجود شاکی خصوصی! احضارم کردند. گاهی عزیزان اطلاعات شیطنت کردند. وضع من البته بهتر از بعضی دوستان عدالتخواه دیگر قم مثل شیخ علیرضا جهانشاهی، شیخ موسی علیزاده، محسن شیرازی و ... بوده است.

یک نکته را باید دوستان ایذه ای و سایر دوستان عدالتخواه و انقلابی مدّنظر قرار دهند. ما قرار نیست از نهادها و ادارات و مسئولان دفاع کنیم. اتفاقا منتقد اصلی عملکرد بعضی مسئولان و نهادها خود ما هستیم و معتقدیم هر جا اشتباه و غلطی صورت گرفت بخاطر فاصله مسئولان با خط و مشی انقلاب و اسلام بوده است.

اما

نظام اسلامی خون آورد شهدای مظلوم این آب و خاک است. خدا غریب است و احکام و آیینش مورد هجمه قرار گرفته است. ما از اساس حاکمیت دینی، جایگاه ولایت فقیه و آموزه های مکتب وحی با جان و دل حمایت میکنیم. مصاف این دوماه رویارویی جماعتی واداده شهوت پرست و دین گریز بود که نسبتی با مطالبات واقعی مردم رنج کشیده و وفادار این مرز و بوم ندارند.

انقلاب اسلامی امانت تاریخی شهداست و صیانت از آن تکلیف دلدادگان مکتب عاشورا. همان طور که در قبال انحراف بعضی مسئولان از اهداف انقلاب ایستادیم و طعم هر ناجوانمردی و زیرآب زنی و تهمتی را از سوی آنها به جان خریدیم در مقابل هجمه به اصل انقلاب اسلامی و آرمانهای شهدا نیز با تمام توان خواهیم ایستاد و به تاسی از آرمان علی وردی ها و سجاد شهرکی ها و سید روح الله عجمیان و... جامه سرخ وصال را مزد عاشقی خویش میدانیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درآمدی بر آینده اغتشاشات در ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۱۴ ب.ظ

فیلم ماجرای نیمروز 1 دانلود و تماشای رایگان | فیلیمو

 

ایران بعد از انقلاب بارها تجربه شورشهای خیابانی و حتی جنگ مسلحانه شهری را داشته که هر یک با مختصاتی ویژه در نهایت به شکست و تغییر وضعیت معارضین انجامید.

اغتشاشات اخیر که از آخر شهریور 1401 آغاز شده متفاوت از همه آشوبهای قبل، با رویکرد شهوانی و جنسی کلید خورد که همچنان جسته و گریخته ادامه دارد.

پیش بینی میشود استمرار وضع موجود، تغییراتی را در آینده کشور رقم خواهد زد که به بعضی از آنها اشاره میگردد:

1- اغتشاشات لااقل تا چهارشنبه آخر سال و نوروز 1402 ادامه خواهد داشت و بعد از آن با توجه به ایام عید و ماه مبارک رمضان موقتا فروکش خواهد کرد. دسیسه دشمن به علاوه سوءتدبیر نهادهای مسئول باعث قبح شکنی از هنجارها و جری شدن تعدادی از جوانهای تربیت یافته فضای مجازی گردیده و آشوبگری را به تفریح آنها بدل ساخته است. با توجه به عدم اقبال عمومی به مطالبات شهوانی این طیف و عدم برخورداری آشوبگران از بدنه اجتماعی، خشونت گرایی و ترور و آسیب زدن به اموال عمومی از طریق حرکتهای موقت چریکی تا مدتها ادامه خواهد داشت و به چیزی شبیه پدیده مانسون تبدیل خواهد شد که صرفا جنبه ویرانگری داشته و دستاورد قابل اعتنایی برای اپوزیسون حاصل نخواهد کرد.

2- نظام در محاسبات خود به اینجا خواهد رسید که بی توجهی به نیازهای غریزی جوانان و الگوبرداری از سیستم آموزشی غرب باعث تربیت جوانان و نوجوانانی شده که هویت خود را در بی هویتی می جویند، میوه کرم خورده فضای فاسد مجازی شده اند و به دلیل فقدان هویت و مسئولیت فردی و اجتماعی و غلیان شهوات جنسی، بالاترین مطالبه آنان در حیطه خشتکشان قرار گرفته و دغدغه ای جز رسیدن به یک تکه گوشت! ندارند. در نهایت با کوتاه تر شدن سالهای آموزش و ایجاد زمینه های ازدواج، درصدی قابل توجه از احتمال بروز آسیبهای اجتماعی و طغیان جنسی دختران و پسران تحریک شده؛ کاسته خواهد شد.

3- شهر قم که در سالهای بعد از انقلاب به رشدی چهاربرابری رسیده باز هم شاهد رشد فزاینده مهاجرت هموطنان و توسعه بیشتر شهر و استان خواهد بود. فضای آرام و معنوی آن برای مردم جذابیت بیشتری پیدا خواهد کرد. به نظر می رسد قم در آینده ای نه چندان دور به پایتخت رسمی کشور بدل شود. گسترش حریم شهری در نهایت دیوار قم و تهران را به هم متصل خواهد کرد.

4- میزان جذب و استخدام نیروهای مسلح افزایش پیدا میکند که این مسأله در کاهش آمار بیکاری نیز اثر مثبت دارد.

5- اشراف اطلاعاتی و تسلط امنیتی نهادهای نظارتی بر زندگی خصوصی مردم به خصوص منتقدان افزایش پیدا خواهد کرد. احتمالا تا مدتها سخن از عدالتخواهی در چارچوب نظام هم به دلیل قرار گرفتن در "برهه حساس کنونی" سرکوب خواهد شد و طبعا بستر مناسب تری برای رشد مخفیانه بعضی تخلفات اقتصادی مثل جریان پتروشیمی میانکاله و... فراهم میشود که البته موقت خواهد بود.

6- آسیب شناسی درباره وجود خلأهای فرهنگی باعث تقویت حرکتهای خودجوش و تازه نفس هنری و فرهنگی در چارچوب انقلاب و رشد و ظهور استعدادهای ناشناس اما بی حاشیه و سالم خواهد گردید. به زودی شاهد روی کار آمدن نسل جدید هنرمندان و تحولی شایان در عرصه آثار و محصولات فرهنگی و عقب رانده شدن طیف سلبریتی خودباخته و وطن فروش خواهیم بود.

7- گفتمان اصیل عدالتخواهی فارغ از برخی سوءاستفاده ها برخاسته از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و ادبیات و دغدغه های رهبری معظم انقلاب است که ریشه ای عمیق در منابع و اندیشه دینی دارد. بازخوانی گفتمان امام و رهبری و تقویت زیرساخت های فکری جریان انقلاب به مرور باعث تقویت باورهای علوی مردم در اقبال به حکمرانی سالم و جامع دینی در همه زمینه های اجتماعی خواهد گردید. به یقین در آینده با معرفی صحیح و کامل آداب و آیین دین در عرصه های اجتماعی و حاکمیتی، امربه معروف و نهی از منکر به عنوان اصل مترقی دین در اصلاح و رشد جامعه منجر به برجسته سازی قبح همه گناهان اجتماعی از رانت و تبعیض و غارتگری تا بی عفتی و کشف حجاب گردیده و زمینه سالم سازی محیط زندگی و دفع خبائث اجتماعی را فراهم می آورد.

حرف آخر:

سالها همه مسئولان و صاحبان تریبون اعلام نمودند که هدف دشمن در سالهای بعد از جنگ، اندلس سازی ایران برای فروپاشی حاکمیت اسلامی است اما هیچ نهاد و مرکزی برای پیشگیری از ظهور چنین پدیده ای برنامه عمقی و راهبردی نداشت و اغلب شعارها و ادعاها در سطح فعالیتهای روتین و بی تأثیر و روبنایی باقی ماند.

اگر کمی دیگر روند فعالیتهای مخرب دشمن در عرصه های هنری و خبری و فکری ادامه پیدا میکرد امکان ابتلای بخش عمده ای از بدنه نیروهای متدین به پوچی و بی تفاوتی و غوطه ور شدن در شهوات و کسب حرام و... بسیار بالا بود و به معنای واقعی کلمه، ایران به اندلس تبدیل میشد.

بلوای زودهنگام جنبش زیرشکمی معدود جوانان لمپن علاّف و شکم سیر و شهوت پرست با مطالبات مضحکی در سطح سلف مختلط و آغوش رایگان و بوسیدن جنس مخالف در خیابان فارغ از انحرافی که در جریان مطالبه گری مردم رنج کشیده ایجاد کرد و حتی مورد تمسخر فعالان کهنه کار سیاسی در طیف نهضت آزادی واقع شد، زنگ خطر تکرار دوباره واقعه اندلس را به صورت عینی به صدا درآورد که در نهایت باعث بیدار باش دلسوزان حقیقی انقلاب و رفع برخی آسیبها و بیمه شدن نظام برای سالهای متمادی خواهد گردید. بخش مهمی از وضعیت امروز نتیجه خروج نظام از آموزه های اسلام و خط انقلاب اسلامی است که در بلندمدت با احیای گفتمان عدالت و تسرّی احکام دین در همه اجزای حاکمیت و از بین رفتن فقر و فساد و تبعیض و رانت و تزویر اصلاح خواهد شد. تمدن اسلامی زمانی محقق میشود که رویکرد دینی نظام از حالت کج دار و مریز خارج شده و سبک زندگی اسلامی در دایره صاحبان قدرت و مکنت نهادینه شود.

فتنه به معنای عام به هر نوع امتحان و ابتلای اجتماعی اطلاق میشود. خدا رحمت کند مرحوم فلسفی را که در روز 12 بهمن 57 قبل از سخنرانی امام در جمع سران مبارز انقلاب در مدرسه علوی تهران به منبر رفت و بیانش را با این حدیث شریف امام صادق علیه السلام آغاز کرد:

تمنوا الفتنه، ففیها هِلاک الجبابره و طهارة الارض من الفَسِقَه...

ما  از فتنه های تند روزگار ترسی نداریم که غایت آن به نابودی دشمنان دین و ملت ختم خواهد شد اگر بر سر میثاق ایمانی خویش با خدا استقامت بورزیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

میشود کمی خجالت بکشید؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۹:۱۶ ب.ظ

برنامه امشب ثریا را دیدید؟ روایت فتح دوباره ای بود با جان مایه وام گرفته از خلوص و نگاه فطری سید مرتضی آوینی.

22 دقیقه فیلم بود مستند اگر ندیدید حتما دنبالش باشید برای تماشا.

صدا و سیما همین یک برنامه را پخش کند و کرکره اش را پایین بکشد کفایت میکند.

دفاع مقدس که گذشت تهاجم نه، شبیخون نه، ناتوی فرهنگی دشمن آغاز شد. همان محاسبه ای که بعد از شکست در اشغال دائمی خرمشهر و فتح اهواز و آبادان و مهران و... استراتژیستهای ایالات متحده و بریتانیای مکار را به اینجا رساند که ورای همه تسلیحات و آمادگی های رزمی و تجهیزات مادی نیروهای مسلح ایران، قوه دیانت و ایمان و پای اراده و ایثار و فرهنگ شهادت است که نیرنگ بدخواهان را پشت دروازه های جمهوری مقدس اسلامی ناکام گذاشته است. کنت دمارانش هم که در پوشش نیروی صلیب به رصد فاتحان فاو در اردوگاههای حزب بعث پرداخت بر این حقیقت نورانی صحه گذاشت که شکست برای چنین مردانی معنا نخواهد داشت. پیام روح خدا را در فتح الفتوح بستان بخوانید پرورش جوانانی را معجزه انقلاب اسلامی دانست که بی اعتنا به جاذبه های فریبنده عالم مادی، سودای وصال حق و اتصال با معشوق یکتا را در سر پرورانده و در بزم فمنهم من قضی نحبه، جام می بندگی را سرکشیده و قهقهه مستانه عند ربهم یرزقون را سر داده اند.

بمباران رسانه ای و فرهنگی و انبوه آلاینده های تبلیغی جریان مادی گرایی اگر چه در سالهای بعد جنگ، در تخریب روح و ذهن لایه هایی از جوانان جامعه بی تأثیر نبود؛ اما ظهور جوانانی چون مسلم کیخا و محمد گلدوی در سیستان و اندکی بعد حسین غلام کبیری ها و علی خلیلی ها و مدافعان حرم چون محمود رادمهر و بیضایی و نوری و نوروزی و... نشان وعده صادق پیر خمخانه جماران بود که فرمود: خدا می داند راه و رسم شهادت کور شدنی نیست.

خیزش شیطانی جریان داعشی شهوانی دوماه اخیر که قله آمالشان بوسه جنس مخالف و سلف مختلط و آغوش رایگان است، گرد و غبار زودگذری است که خیر نطلبیده آن رونمایی از نسل زلال و مومنی از جوانان تربیت یافته مکتب قرآن همچون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و مهدی زاهدلویی و... است.

پدر سید روح الله، کارگری فصلی و روزمزد با سی ماه سابقه جبهه و جانبازی است که در فقیرترین محله استان البرز، مستاجر خانه ای ساده و بی آلایش است. دل پاک و رزق حلال او پرورش فرزندی چون سید روح الله را رقم زد که کارگری میکرد و دغدغه محرومان را داشت.

همه خانواده عجمیان، پدر و مادر و خواهر با لبخند افتخار قد برافراشته اند که ما بدهکار انقلابیم و سهممان از سفره انقلاب مهر و اطاعت رهبری است و... اللهم تقبّل منّا هذالقربان...

به امام عصر(عج) باید تبریک گفت که در آخرالزمانِ هجوم غرایز و حاکمیت عطش دنیا و در سراشیب سقوط معنای انسانیت، یارانی عاشورایی در قلمرو دلدادگی او پر و بال گرفته اند که سر در آسمان عشق و رستگاری و سعادت دارند.

تبریک باید گفت به سید علی خامنه ای که همت و باکری ها و خرازی و کاظمی و سلیمانی هایش دوباره جوانه زده اند که رجز عاشورایی شان از خیمه کوخ نشینان بی ادعا، کاخ های سیاه استکبار و استبداد را به لرزه می اندازد.

ماندگاری این نظام مرهون خون این بچه های پاپتی و دعای دل سوخته پدران و مادرشان است. آمریکا تا چنین جوانانی را میبیند هوس حمله به این مرز و بوم را نخواهد داشت.

آن دست از مسئولان خوش نشین رانت خوار طبقه بالایی خودبرتر بین یقه سفید عافیت طلبی که شعارهای انقلاب را فیش حقوقهای نجومی خود ساخته، تفاله های مفت خورشان باد آقازادگی به غبغب انداخته و آرمانهای سرخ اسلام و انقلاب را به سخره گرفته اند بروند زندگی سید روح الله عجمیان را ببینند، پای مکتب خانه مادر و پدر آرمان علی وردی زانو بزنند شاید از این حجم طلبکاری و چپاول قانونی خزانه اعتماد مردم خجالت بکشند.

تمدن نوین اسلامی را نه موسسات اقماری نفتی به ظاهر فرهنگی که بیوت محقر و نورانی مردان و زنانی رقم خواهد زد که انفاس قدسی آیات حق را مفاتیح الجنان حیات معنوی خویش ساخته و در خلوت شبانه با معبود، رزق هدایت و نعمت شهادت و فیض جهاد فی سبیل الله را طلب میکنند.

photo_2022-11-13_20-10-39_umnh.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسانی مخالف اصلاح مفاسد نظام هستند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۵ ق.ظ

تازه داشتیم یقه تاج را می گرفتیم. تو با این همه رزومه منفی و گذشته سیاهی که در لا به لای بایگانی پرونده های دستگاه عدلیه داری چگونه و با چه ترفندی تأیید صلاحیتت را گرفتی و در فوتبالی که سر تا پایش را زد و بند و پولهای کثیف و ... آغشته دوباره به تاج و تخت رسیدی؟

و امثال تاج و تاجگردون هایی که کم نیستند. مثل همان بابایی که بدون طی مراحل قانونی و خارج از شمول متعارف واگذاری اراضی، پروژه احداث پتروشیمی ناکام میانکاله را به دست گرفت و اندکی بعد گندش درآمد که اساسا دارای دو هویت و دو کارت ملی جداگانه است و برای خودش سوژه خفنی است! و یا مرحوم نه چندان مغفوری که متروپل را ویرانه شیک بدبختی ملت قرار داد. کسی فهمید این طور افراد با چه پشتوانه ای توان زیگزاگ رفتن و به اوج رسیدن را پیدا کرده اند؟ چه کسی و چه وقت قرار است دهان جاده صاف کن های باج گیر نفوذی در بعضی ادارات که چشم بر مفاسد از مابهتران و نورچشمی ها میبندند را صاف کند و حقوق پایمال شده مردم را بازستاند؟

تازه داشتیم یقه مسئولان پر ادعای پشمکی را می گرفتیم که شعار صبر و استقامت سر می دهند ولی جوجوهایشان با گرگهای وال استریت عکس یادگاری انداخته، گیلاس نخوت و سرمستی را به سلامتی همپالکی های هفت خطشان سر می کشند و به برکت شوم پولهای بادآورده پدرجان به ریش ملت قهقهه نثار میکنند و جماعتی که حتی برای خرید سیسمونی هم تولید داخل را قابل نمی دانند و دست اندرکاران هلدینگ های عرض و طویل بی حساب و کتاب و...

تازه داشتیم پرونده نامبارک فولاد مبارکه را ورق می زدیم که حتی اگر نصف یا یک سوم اعداد و ارقام مفاسدش درست باشد خیلی از یقه سفیدها را باید به غرامت آه دل سوخته پدران و مادران شهدا با میخ طویله به دیوار عقاب دنیوی دوخت.

آقا فرمود امر به معروف و نهی از منکر واجب است به خصوص در حوزه مسئولان و مطالبه گری و عدالتخواهی مردم و ضرورت پاسخگویی مسئولان را بارها مورد تأکید قرار داد که البته بر مذاق صاحبان قدرت خوش نیامد، به خصوص آنجا که فرمود مشروعیت ما مسئولان به اجرای عدالت است.

داشتیم یقه باندهای تزویر را می گرفتیم که چرا اجرای قانون را فقط در حیطه ضعفا دنبال میکنند؟ روستایی بی نوای جنگل نشین را در سرمای زمستان آواره میسازند اما با ویلاهای غیرمجاز اشراف بالا شهری جنگل خوار کاری ندارند؟

چرا بعضی امام جمعه ها همسفره متهمان و مفسدان اقتصادی شهر خود هستند و به پشتوانه گماشته های مفت خور خویش در شوراهای تأمین، دمار از روزگار انقلابی های ناهی از منکر در میاورند؟ و شورای سیاستگذاری همه این نقدهای دلسوزانه را به کتف چپش حساب نمیکند و اولویت برکناری اش امام جمعه عدالتخواه لواسان است که موی دماغ مرفهین بی درد و قانون شکن شده است؟

اصلا چرا در شعاع دو کیلومتری اقوام هیچ مدیر و رییس و مسئولی جوان بیکار پیدا نمی شود؟ چرا با حقوقهای نجومی برخورد نشد؟ عدالت آموزشی مگر مطالبه رهبری نبود؟ بچه های مسئولین در چه مدارسی درس میخوانند؟ ساده زیستی مسئولان مگر توصیه اسلام و مشی علوی و سیرت انقلاب و زیّ امام و رهبری نیست؟

اصلا مگر قرار نبود زنگنه و جهانگیری و نعوذ بالله خود حسن روحانی و برادرانشان را بخاطر سوءمدیریت و ترک فعل و تاراج خزانه و امضای قراردادهای ننگین و زیان بار نفتی محاکمه کنند؟

مگر قرار نبود فعل و انفعالات بانکها در ارائه تسهیلات و بازستانی اقساط معوق ابر بدهکاران شفاف سازی شود؟

یک مشت جوجه فوکولی مجرد کف کرده شهوتی و میوه های کرم خورده فضای مجازی که ته آرمانشان آغوش رایگان و سلف و توالت مختلط است با هیاهو و آشوب خود دقیقا برای چه طیفی حاشیه امن ایجاد کرده اند؟

از همین جناب پروفسور گوگل هم که بپرسید بهتان آمار میدهد که وسط این جنگولک بازی های بچگانه جنبش زیر شکمی فوکولی ها، چقدر زمین خواری و ساخت و ساز غیر مجاز حتی در وسط محله های پایتخت فراوان شده چه برسد در کوهها و جنگلهای دور دست و شیش دانگ حواس نهادهای نظارتی و امنیتی و قضایی به ناچار معطوف به کنترل و برخورد با اغتشاشگران شبه کودتای جنسی است.

فتنه 88 برای خودش رهبر و رسانه رسمی و دم و دستگاه و بدنه اجتماعی داشت و عقیم ماند. فتنه بنزین که به دلیل هدف قرار گرفته شدن معیشت مردم، اعتراضی مردمی محسوب می شد ظرف دو روز کنترل و متوقف شد؛ اما اوباشگری جمعی اندک از لمپن های بی اصل و نسب تربیت شده فضای مسموم مجازی که عقلشان بیشتر از محدوده خشتکشان قد نمیدهد دو ماه است که ادامه دارد و انبوهی شهید و مجروح روی دست بچه های مخلص مدافع اسلام و انقلاب گذاشته است.

نظام فاسد نیست اما فساد در نظام هست. اوباش عمله فکری فرهنگی غرب با میانداری جماعت بیسواد سلبریتی هرزه گرد، مطالبات حقیقی مردم را به انحراف کشانده و حاشیه ای امن برای کانونهای زر و زور و تزویر و باندهای هزار فامیل و اژدهای هفت سر فقر و فساد و تبعیض ایجاد نمودند که البته گویا این وضع خیلی هم به کام بعضی سیاستمداران تصمیم ساز و ذی نفع، تلخ و ناگوار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مکتب علی کشتی تایتانیک نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۴۸ ق.ظ

photo_2022-11-06_09-16-18_jdka.jpg

 

شاید خسته باشید، کسالت داشته باشید، سن و سالی ازتان گذشته باشد؛ اما آنهایی که پشت سرتان کیلومترها ایستاده اند و ساعتها سر پا هستند تا به سخنرانی گوش بدهند و در مراسم حضور داشته باشند و شکوه حماسه شان پشت دشمن را بلرزاند هم چه بسا پیر و بیمار و خسته و خواب آلود باشند.

اگر گمان کرده اید بابت جایگاهی که دارید محترم ترید و خونتان رنگین تر که واویلا در مکتبی که ان اکرمکم عندالله اتقاکم معیار شرافت انسانهاست بسی عقب مانده اید و در تحجر به سر می برید.

علی اینگونه نبود. حتی اگر عده ای از مردمش غذای خوب نداشتند غذای خوب نمی خورد جامه نو نمی پوشید تا شبیه ترین باشد به مردمی که پای حکومت او ایستاده اند و به مردان دین اعتماد کرده اند.

شهدا هم اینگونه نبودند. آب سرد نمینوشیدند، میوه نمی خوردند، غذایشان گرم و حسابی نبود، لباس نو نمی پوشیدند مگراینکه مطمئن شوند همه نیروهایشان به غذا و میوه و لباس و جای راحت دسترسی دارند.

اما شما نه شبیه علی هستید نه مثل شهدا.

بعضی هایتان که با حقوق نجومی و وام های کلان کم بهره و بالای شهر نشینی و ... خو گرفته اید و این تنعم و سفره رنگی را حق خود می دانید. تصورتان از انقلابی بودن شعار انقلابی دادن است  و شرکت در راهپیمایی ها و صندوق رای و فیش حقوقی تپل و حکم مسئولیت و میز لوکس ریاست؛ نه زندگی انقلابی.

جنگ باشد شما نیستید، فتنه بشود نه شما نه فرزندانتان که یک کدامشان طعم فقر و بیکاری و محرومیت و مدرسه دولتی را نچشیده حضور ندارند، ولی در راهپیمایی ها و نمازجمعه ها همیشه صف اول هستید و اگر دهها هزار نفر سر پا بایستند شما باید روی صندلی بنشینید و ادعایتان هم بشود که راه علی را پی گرفته اید و البته عدالتخواهی را مشکل اول کشور و دسیسه مخرّب دشمن معرفی کنید. معضلی به نام شکاف طبقاتی از همین خوی خودبرتر بینی های طلحه و زبیری شکل گرفت و آه از نهاد مردم بلند کرد و به گسلی برای میدان داری و ماهیگیری دشمن بدل شد.

یک چیز را به شما بگویم اگر این مملکت تا کنون عطر ولایت علی را داشته و مکتب حسین در آن درخشیده نه به حُسن تدبیر و ملک و ریاست و خدم وحشم و برنامه های راهبردی و فرهنگی نفتی شماست که به برکت زلالی خون سرخ شهدا و دعای دل سوخته پدران و مادران شهدا از گزند حوادث در امان مانده است.

اگر از این فتنه جنسی اوباش خودباخته غرب هم به سلامت عبور میکنیم به برکت مظلومیت آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و شهدای شاهچراغ و تک تک بچه بسیجی های بی ادعایی است که سهمشان از سفره انقلاب جز جام می عشق مولا و خون دل غربت اندیشه انقلاب و پیکر خونین فدایی مکتب ثارالله نبوده است.

این را خوب توی گوشتان فرو کنید این مردم نه برای حمایت از شما که برای دفاع از حریم تفکر اسلام ناب و صیانت از شعائر مکتب وحی و پاسداشت خون شهداست که باز هم پا به میدان جهاد و رشادت نهاده اند.

عکس/ منزل شهید مدافع امنیت «سید روح‌الله عجمیان»

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همان راه

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۳ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۳۶ ق.ظ

نبرد خیر و شرّ، نبردی از بدو پیدایش تاریخ تا ابدیت وجود بشر در پهنه گیتی است. اشرار عالم هیچگاه تحمل اخیار را نداشته و وجود خوبی ها و نیکی ها را در تضاد با منافع استکباری خود می شمارند. از ستیز قابیل با هابیل تا محراب سرخ مسجد کوفه و عاشورای اباعبدالله و جنایت در یمن و غزه، سلاطین جور هماره سودای به مسلخ بردن خوبان و مظلومان را داشته و دارند.

دولت مستکبر ایالات متحده یکی از مصادیق پلید جبابر و طواغیت طول تاریخ خلقت است که در قرن اخیر هر جا شرارت و خونریزی و ناجوانمردی و غارتگری و زیاده خواهی بود ردّ پای این جرثومه فساد نیز دیده شده است.

ایران کاشانی و مصدق مگر جز آرمان استقلال در منابع ملی را در سر داشت که کودتای 28 مرداد دژخیمان آمریکا تاب تحملش را نیاورده و سقوط آن را برای ایجاد وابستگی و تضعیف جامعه ایرانی رقم زد؟ جنایتهای وحشیانه آمریکا در ژاپن و ویتنام و شیلی و کوبا و سومالی و عراق و افغانستان و لیبی و ... بماند، خباثت هایی که در طول دهه های اخیر در حق ملت ایران روا داشت از تشکیل ساواک و حمایت مستقیم از جنایات شاه خائن گرفته تا استثمار ملت ایران و به یغما بردن منابع طبیعی آن، دخالت مستقیم در جنگ تحمیلی و راه اندازی کودتاها و حمایت از جدایی طلب ها و اعمال انواع تحریمها ومحاصره های اقتصادی و سیاسی و حتی تحریم دارو برای بیماران بی گناه و سنگ اندازی در راه استقلال کشور و... جلوه هایی از پلیدی دولت مستکبر ایالات متحده در حق مردم مظلوم ایران اسلامی بوده که ثبت و ضبط آن نیز به تدوین دهها کتاب قطور نیازمند است. سیزده آبان پنجاه و هشت، ثمره طوفانی خروش مردم ایران با پیشتازی جوانان دانشجوی پیرو خط امام در واکنش به چند دهه جنایات آمریکای خون آشام در دوره پهلوی ملعون و توطئه برای براندازی انقلاب نوپای اسلامی مردم ایران در همان ماههای نخستین استقرار حاکمیت دینی بود. در تمام این سالها نیز هزاران بار ثابت شده است آمریکا در هر نقطه از عالم اگر منفعتی ببیند از انجام هیچ جنایتی فروگذار نکرده و اساسا با شکل گیری دولتهای مستقل و خودباور مخالف بوده و همواره در صدد تجزیه کشورها و ایجاد وابستگی به منظور تضعیف و چپاول بیشتر ملتهاست.

به رغم همه خباثتهای قلدرمآبانه دولت متخاصم آمریکا، ایران اسلامی به حول و قوه الهی و تکیه بر اندیشه بلند و سازنده "ما میتوانیم" توانست از همه گردنه ها و موانع سخت و تحمیلی دشمن عبور نموده و نه تنها به قدرتی غیرقابل انکار در منطقه تبدیل شود بلکه با صدور فرهنگ مقاومت و نشر تفکر استکبارستیزی و حق طلبی، وجدانهای خفته پابرهنگان عالم را بیدار نموده و هسته های مقاومت را در سراسر دنیا برای دفاع از حقوق ملتها احیا و تقویت نماید. به فرموده مقام معظم رهبری، ایران انقلابی، مظهر اثبات میان تهی بودن آمریکاست.

به یاری خداوند تعالی و ایستادگی و بیداری جوانان این مرز و بوم به رغم همه دسیسه ها و خیانتهای خارجی و داخلی، در گام دوم انقلاب شکوهمند اسلامی تا ترسیم تمدن نوین و بزرگ و جهانی اسلام عزیز و احیای فطرتها و بر هم زدن نظم ظالمانه کدخدای قلدر و زیاده خواه دهکده موهوم جهانی، همدل و همصدا با مستضعفان و محرومان عالم، جبهه بین المللی استکبار ستیزی را تا اهتزاز پرچم لا اله الا الله بر بلندای قله های هستی از پای ننشسته و با جهاد و ایثار و حق طلبی به سهم خود زمینه ساز ظهور منجی بزرگ بشریت، حضرت صاحب الامر عج خواهیم بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزادی با طعم س ک س و خشونت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ق.ظ

تجاوز یک مغازه دار به چند زن / در تهران رخ داد !!! + فیلم

 

ما  هم طرفدار آزادی هستیم. اصلا امر به معروف و نهی از منکر یعنی ضمانت آزادی در اسلام که حکومتها معمولا دل خوشی از آن ندارند. ما طرفدار آزادی نشر افکار دین در شئون زندگی هستیم. طرفدار آزادی انتقاد از مسئولانی که دو دستی به میز و فیش حقوقی شان چسبیده اند و هر صدای نقد و ایرادی را به انضمام پرونده ای نفس گیر و نابودگر، خفه میسازند.

حزب الله به دنبال آزادی است، در عرصه داخل برای ترویج احکام وحی و انتقاد از مسئولان ناکارآمد و بی اعتقاد به مصالح ملت و امت، در عرصه بین الملل آزادی برای طرح اندیشه تمدن ساز اسلام و افشای ماهیت جهانخواران و نجات مستضعفان.

اگر آزادی بیان باشد مسئولی به خودش اجازه نمی دهد دنبال رانت و باندبازی و قبیله گرایی برود، کسی در قبال مرگ دهها نفر بخاطر سوءمدیریت صنعت خودروسازی بی تفاوت نمی ماند، فرصت سوزیهای دوره مدید سربازی نادیده انگاشته نمی شود، تبعیض و شکاف طبقاتی از بین می رود، شایسته سالاری جای رابطه بازی در امور مدیریتی قرار میگیرد، ازدواج و اشتغال جوانان به عنوان زیربنایی ترین کار فرهنگی حاکمیت نگریسته می شود و...

کلی حرفها و کارهای بر زمین مانده داریم که در قالب تحقق آزادی باید به دنبال آن باشیم.

شما شکمت سیر است که سطح آزادی را در حد چند وجب پارچه روسری پایین می آوری! روسری را برداری آزاد شده ای؟ سینه هایت را بیندازی بیرون و نیشخند مردان چشم چران را ببینی به آزادی رسیده ای؟ پسرها بغلت کنند آزاد میشوی؟ سلف دانشگاه مختلط باشد به آرمانت رسیده ای؟ بعد تو دم از نجات میهن و ملت می زنی در حالی که دغدغه ملت را نداری و درد مردم را نمی شناسی؟ خدایی اش تو مامور نیستی به این که مطالبات اصلی مردم را به انحراف و فراموشی بکشانی و دست رانت خواران و غارتگران بیت المال را چند صباحی دیگر باز بگذاری؟!

البته حاکمیت هم دارد چوب غفلت از نیازهای فطری و غریزی جوانان را میخورد. حاکمیتی که شعار تمدن سازی اسلامی می دهد اما به تبعیت از غرب، سالها وقت بچه های مردم را در آموزشهای طولانی مدت و گاه بی خاصیت مدراس و دانشگاه و سربازی هدر میدهد و حواسش به غلیان نیازها و شکسته شدن قبح گناه و بالا رفتن سن ازدواج و سرد شدن میل به تشکیل خانواده نیست و نمی داند مسئولیت پذیری جوان با تشکیل خانواده میتواند بسیاری از ناهنجاری ها و هرزگردی ها و بی هویتی های رایج در سطح جامعه را از بین ببرد باید هم تاوان پس بدهد و با انقلاب شهوت و سکس و خشونت مواجه شود. هر چند این وسط باز هم جوان های مردم هستند که برای دفاع از حیثیت اسلام و میهن بر میخزند و مقابل هوسرانی اوباش شهوت زده می ایستند و شهید و مجروح می دهند.

حواس نظام هست این چند ساله چقدر آمار زورگیری های خشن در جای جای کشور افزایش پیدا کرد؟ کدام اتاق فکر فرهنگی دنبال چاره ای برای از بین بردن بستر بی قانونی و خشونت و حرام خواری و... برآمد؟ حواس نظام به فضای مجازی و سیل شبهات و تخریبها هم نبود و حواسش نبود به سر و سامان گیری صدها خانه تیمی فساد که با سوءاستفاده از نیاز طبیعی وجنسی جوانان تحریک شده فضای مجازی، عملا به سازماندهی پنهان تیم های شورش و اغتشاش انجامید.

آقای جمهوری اسلامی! جوان مردم زن میخواهد! شوهر میخواهد! درست مثل آب و غذا و حمام و دستشویی، ازدواج هم یک نیاز طبیعی است که باید به آن توجه نشان داد. انسان باید بتواند در سنی که نیاز به تکامل دارد به خواسته مشروعش برسد و آرام شود. (لتسکنوا الیها...) بماند آدمی که مسئولیت خانواده روی دوشش باشد اینقدر سبک و جلف نیست که دست به خیزشهایی از سر عقده و حرص و شهوت بزند و از ناامنی بیزار است.

سالهای آموزش را کم و خلاصه کنید. به قول رهبر معظم انقلاب دروس زائد را حذف کنید. دوره سربازی را کوتاهتر کنید. زمینه اشتغال را هم تقویت نمایید. زمینه بسیاری از آشوبهای مجازی برخاسته از شهوت و وهم و بی قیدی برطرف خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

میخواهید خفه نشوید، درها را باز کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۱، ۰۵:۳۶ ب.ظ

کرسی آزاداندیشی

 

تازه رسیدید به حرف آقا بعد از این همه مدت که گذشت و سالها و عمرهایی که تلف شد و هزینه هایی که ماند روی دست نظام؟  باید گوشتان کشیده میشد کمی افق دیدتان را بالا ببرید؟ الان می خواهید خانه گفتگوی ملی و محفل نقد آزاد و ... راه بیندازید تازه مدعی هم هستید که به چه راهکار نویی دست پیدا کرده اید؟! چند بار آقا روی برگزاری کرسی های آزاد اندیشی تأکید کرد؟ چند سال از آن دوراندیشی عالمانه گذشت؟ برای آنکه حرف رهبری روی زمین نماند چند جلسه ای این طرف و آن طرف، حوزه یا دانشگاه راه انداختید به اسم کرسی آزاداندیشی که گرمایی نداشت و یخ زده بود، اصلا درد و حرف مردم در اولویت آن نبود که هیچ، اندیشه و سخن تازه و خاصی که خدای نکرده ته دل حضرات سایه نشین را بلرزاند هم بیان نشد. عده ای آمدند اتو کشیده و مرتب و از پیش طراحی شده، دور هم ساعتی را گذراندند و چند ایده و نظر غیر مرتبط با دغدغه ملت را طرح کردند و عکس و گزارشی و ... همان هم البته بعد زمانی کوتاه رفت روی هوا و تعطیل شد.

درست مثل جلسات پرسش و پاسخ مسئولان با دانشجویان و طلاب که بارها مورد تأکید رهبری قرار گرفت و چند جلسه ای فرمالیته و نمایشی برگزار گردید و رفت پی کارش. درست مثل مقابله با شبیخون و ناتوی فرهنگی دشمن که نان و آبی برای همپالکی هایتان داشت و چند ساختمان جدید به ساختمانهای بی خاصیت دیگر فرهنگی اضافه کردید. مثل محتوا سازی در فضای مجازی که بودجه هایش صرف رقابتهای انتخاباتی گردید و مبانی دین و انقلاب به فراموشی سپرده شد و غریب ماند. مثل مخالفت آقا با ساخت برنامه های بیهوده سلبریتی محور و تاکید بر ضرورت معرفی نخبگان علمی و فرهنگی بعنوان الگوی نسل جوان. مثل گله رهبری از تبعیض در نظام آموزش که اصلا به روی مبارکتان نیاوردید. مثل انتقاد رهبری از وضعیت اسف بار خودروسازی که عین خیالتان نیست. مثل تاکید آقا بر اولویت امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان که هیچگاه به مذاقتان خوش نیامد و دمار از روزگار منتقدان درآوردید. مثل تحقق حوزه انقلابی که به حوزه جناحی و آسه برو آسه بیا تقلیل دادید و بسیاری دیگر از حرفهای بر زمین مانده آقا که به کتاب تاریخ سپردید.  همین شمایی که هر منتقدی را برای از میدان به در کردن به ضدیت با ولایت فقیه متهم میکنید موقع عمل خودتان که می رسد پای صداقتتان می لنگد.

تازه به اینجا رسیده اید مردم حرف دارند برای گفتن و حق دارند برای گفتن، ابهام و سوال و شبهه دارند و یکی باید بیاید بنشیند و با آنها گفتگو کند؟ صبح شما بخیر!

شما تاب تحمل همین بچه های عدالتخواه را هم نداشتید. رائفی پور را بعد از شش سال حالا که قافیه شعر قدرت و مکنتتان به تنگ آمده به سیما راه دادید. کوران فتنه 88 سعید قاسمی را یواشکی به جهان آرا آوردند و توبیخ هم شدند بابت این خیره سری. همین وحید جلیلی که حالا سیمش به سیما و صدا وصل شده در دوره جناب آقای ضرغامی که این روزها با لبخند مصنوعی اش ژست نچسب و نخ نمای روشنفکری میگیرد ممنوع التصویر بود.

الان هم البته دیر نیست. چند حرکتی در بعضی شبکه ها آغاز شده که باید به فال نیک گرفت اگر مستمر بماند و خرتان که به برکت خون بچه های مظلوم بسیج و انتظامی از پل گذشت متوقفش نکنید. چه اشکال دارد به سیاق برنامه های سالهای نخست انقلاب مناظره ها و گفتگوهایی صریح و انتقادی درباره اصول اعتقادی و مبانی انقلاب و... در صدا و سیما شکل بگیرد و حرف موافق و مخالف بیان شود؟ عادت کرده اید منبرهای یکطرفه تلویزیونی را بدهید دست چند نفر معدود متصل به گعده های از مابهتران خلوت نشین و اهل بخیه که جز بازی با کلمات و نگاه ذوقی به احکام اسلام، حرف خاص و کاربردی برای تبیین حقیقت دین و عدالت ندارند. درهای صدا و سیما را به روی اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی باز کنید تا ببینید که می شود رسانه برتر و بی رقیب بود و مرجع و ملجأ افکار عمومی قرار گرفت. برای خطبه های ملال آور و گاه بی خاصیت نمازجمعه هم البته فکری اساسی کنید.

چه اشکال دارد شبکه ای در تلویزیون بنام مردم اختصاص پیدا کند و همین حرفهای کوچه و بازاری که گاه به شبهه ای خنیاگر و نفس گیر و فرصت سوز تبدیل میشود با صدای بلند طرح گردیده و پاسخ درخور و عالمانه دریافت کند؟ مسئولان بالا شهری با حرفها و مشکلات مردم بیشتر آشنا شوند و دغدغه هایشان را دریابند. چه بسا از دل همین حرفها و نقدها ایده هایی نو برای تحقق فردایی بهتر و سازنده استخراج شود. رقابت با فضای مجازی کار دشواری نیست اگر شهامت داشته باشید و از برهم زدن رکود فسادآور این باتلاق متعفن رسانه ای نهراسید.

یادمان نرود انقلاب اسلامی از اساس یک انقلاب فرهنگی است. مبدع جنگ نرم در حقیقت، خمینی کبیر است که با سلاح اندیشه و بیان و قلم و منبر و کتاب و نوار و ... بنیان 2500 ساله طاغوت را زیر و رو کرد و بیداری مستضعفان جهان را رقم زد.

شرط بقای انقلاب و نظام دینی، شرط حدوث آن است. اگر از خودتان مطمئن نیستید و یا گفتمان عدالت و تضارب آرا را در تضاد با منافع خود می دانید که حرف دیگری است؛ اما از جانب نخبگان دینی و انقلابی مطمئن باشید اگر تریبونی داشته باشند، حقیقت دین و حاکمیت مکتب وحی را که منطبق بر فطرتهای پاک بشریت است به سمت و سوی تمدن سازی و اهتزاز بیرق جهانی حکومت مستضعفان سوق خواهند داد؛ به حول و قوه الهی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا