اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۴۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات مجلس» ثبت شده است

آفرین به این صداقت!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۴۰ ق.ظ

تصاویری از مهمانی یک نماینده مجلس ملی کویت بعد از پیروزی در انتخابات!

 

تصویر بالا متعلق است به مراسم شام دهی یکی از نمایندگان مجلس ملی کویت بعد از پیروزی در انتخابات.

خجالت هم ندارد. فیلم و عکسهای مهمانی را هم منتشر کرد. یعنی چی بعضی نمایندگان ما قبل از رآی آوردن یواشکی شام و ناهار میدهند نمیگذارند خبرش منتشر شود. تازه نامردی هم میکنند. به مردم عادی قیمه بادمجان میدهند به از مابهتران کباب و شیشلیک. بعد از رأی آوردن هم که دیگر پیدایشان نمی شود تا چهار سال بعد که یاد مشکلات مردم بیفتند و غذایی طبخ کنند و...

مرد باشید شام و ناهار که میدهید پایش بایستید و خبرش را هم منتشر کنید. شام و ناهار را هم درست و حسابی و مفصل بدهید؛ از این بابا یاد بگیرید خجالت ندارد که.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوباره لارج میشویم!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۱۷ ق.ظ

لباس مردانه سایز سه ایکس لارج (3XL) - پوشاک آنتالیا

 

محمود صادقی گفته است از طرف یکی از نهادها با نمایندگان سابق و ادوار مجلس تماس گرفته شده و آنها را برای ثبت نام در انتخابات پیش رو تشویق کرده اند.

اصلا این اتفاق بعید نیست.

به دو قرینه:

یکی اینکه مدتی است جناب قالیباف اعصاب درست و حسابی نداشته به نقد مستقیم از امور جاری کشور روی آورده و بحث ناپخته و شعاری "حکمرانی نو" را مطرح میکند. او درک کرده است که بعد از از دست دادن کرسی ریاست جمهوری حالا باید با صندلی ریاست مجلس هم خداحافظی کند و دنبال شغل جدید بگردد.

دوم اینکه نظام در سال 92 هم به جبران اغتشاشات 88 و دلجویی از عزیزان آنطرفی، شل کرد و با رد صلاحیت چهره هایی چون باقری لنکرانی و زاهدی و متکی و سعیدی کیا و تأیید صلاحیت عجیب حسن روحانی به رغم سوابق مشکوک امنیتی، راه را برای واگذاری امور به اصلاح طلبان هموار نمود.

به نظر میرسد اغتشاشات سال گذشته باعث شده است نظام در انتخابات پیش رو عرصه را برای مطرودین سیاسی باز نماید. شوخی و جدی به رفقا میگویم اغتشاشات 1401 باعث شد نظام قدر فتنه 88 را بداند. آنجا لااقل یک الله اکبری، یاحسینی و... میگفتند الان جماعت جمع میشوند شعارشان ناف به پایین طرف مقابل است، دخترها هم برای اینکه بگویند از پسرها چیزی کم ندارند با آنها همزبان شده و شعارهای خار مادری را بی توجه به محتوای تحقیرآمیز آن نسبت به جنس خودشان، تکرار میکنند، ته دغدغه شان شده است آغوش رایگان و سلف مختلط، هر تجمعی که داشتند چند تصویر از ور رفتنشان با فلان جای هم بیرون درز کرده است. 88 لااقل طرف دوتا کتاب خوانده بود، برای حفظ ظاهر به نماز جمعه هاشمی می آمد ولو با کفش نماز میخواند، الان طرف کف کرده و هیز می آید وسط معرکه جلوی دوست دخترش خودی نشان بدهد و شب بهتری را پشت سر بگذراند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فقط عبور از خاتمی جائز نیست؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۵۹ ب.ظ

معنی تناقض - واژگان مترادف و متضاد

 

در آستانه برگزاری رقابتهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی و جلسات پیدا و پنهان گروههای سیاسی مختلف، این روزها دوباره شاهد انتشار مصاحبه ها و یادداشتهایی از بعضی چهره های موسوم به اصلاح طلب برای ایجاد یکپارچکی و وحدت حزبی با اسم رمز "نفی عبور از خاتمی" هستیم. اخیرا نیز یکی از چهره های مطرح این جریان تأکید نموده هر که از خاتمی عبور کند اصلاح طلب نیست!

ضمن یاداوری این اصل انقلابی که نقد جریان اصلاح طلب به معنای تأیید جریان موسوم به اصولگرا نیست اما نمی شود از کنار دو تناقض مشهود در این عبارت رهبران اصلاحات به سادگی عبور کرد:

یک- اصلاح طلبان معمولا داعیه آزادی بیان و روشنفکری و مخالفت با دیکتاتوری را دارند. با این وصف جای سوال است که چرا عبور از خاتمی جائز نیست اما عبور همپالکی های محترم از قانون و احکام اسلامی جائز بوده و نشانگر نگاه مترقی آنهاست؟ علیه خدا میشود راهپیمایی کرد اما عبور از خاتمی جائز نیست؟!

دو- تأکید بر محوریت خاتمی در هدایت و رهبری جریان موسوم به اصلاحات، تأیید ضمنی اصل ولایت است. وقتی نمیتوان از خاتمی عبور کرد یعنی به رغم دارا بودن نظر متفاوت، اصل بر هماهنگی و تبعیت از یک نفر است. آن وقت همین آقایان ژست اپوزیسیون می گیرند در برابر ولایت و شعار سر میدهند که ملت قیّم نمی خواهد! آقایانی که داعیه برگزاری رفراندوم را دارند حتی حاضر نیستند درون جبهه گفتمانی خودشان برای تعیین رهبری اصلاحات دست به انتخاب و نظرسنجی بزنند و تنها از طریق فشار رسانه ای و سیاسی دنبال بازآفرینی تحمیلی نقش خاتمی در هدایت این جریان و عقب راندن همفکران منتقد هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وداع با مجلس انقلابی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ خرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۳۴ ق.ظ

صندلی مجلس چقدر می ارزد!؟ - گنابادآنلاین | گنابادآنلاین

 

دوستان برایشان سوال پیش آمده که آقا چرا این مجلس را انقلابی خوانده است؟

به شوخی بهشان گفتم آقا فرمود انقلابی، نگفت کدام انقلاب؟ آن طرفی ها هم خودشان را انقلابی میدانند، روسیه و فرانسه هم انقلابهای بزرگی داشته اند و...

اما از شوخی که بگذریم دعب رهبری همواره بر این است که نکات ضعف و قوت را با هم بیان می کند. در همین جلسه اخیر هم آقا نسبت به بعضی ضعفهای مجلس هشدارهایی جدی را بازگو کرد.

نکته دیگر این که به نظر میرسد این مجلس با تمام ضعفهایش بالاخره از مجلس قبلی و بعدی بهتر بوده و خواهد بود. چرا می گویم بعدی؟

حدس میزنم نظام همانطور که در مساله حجاب کوتاه آمد، در برخورد با دانه درشتهای مافیای فولاد و خودرو و... کوتاه آمد، در انتخابات پیش رو نیز کوتاه خواهد آمد. که در این صورت بسیاری از نمایندگان فعلی دیگر روی مجلس را نخواهند دید. بعد از قضایای 88 نظام خواست حالی به آنطرفی ها بدهد که منجر به رد صلاحیت نیروهای مومن (باقری لنکرانی، زاهدی، سعیدی کیا، متکی و...) و تایید صلاحیت باور نکردنی روحانی به رغم وجود شائبه های امنیتی در پرونده اش گردید. این دور از انتخابات مجلس هم اگر نظام شل کند با ورود لاریجانی و... ارائه لیست خاتمی، فضا به گونه ای خواهد شد که حسرت همین مجلس دست و پا شکسته فعلی را خواهیم خورد. بندده خدا قالیباف هم از سودای پاستور فروماند و هم بهارستان را دست میدهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پز دموکراسی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۳۱ ب.ظ

مشکلی با این ندارم که مجلس نتواند رییس جمهور را استیضاح کند، وزیری را به زیر بکشاند، در برابر عدم تمکین دولت نسبت به قوانین وضع شده، دست و پا بسته باشد، از مهم ترین تصمیمات کشور مثل برجام، قرارداد با چین، افزایش نرخ بنزین و ... بی خبر باشد، لایحه بودجه بدون تصویبش به اجرا در بیاید. نمایندگان هم مثل ما وبلاگ نویس ها صرفا از دغدغه ها و آمالشان بگویند و ...

اما با این موضوع مشکل دارم که چرا باید میلیاردها تومان سرمایه مملکت خرج وجود قوه ای شود که بود و نبودش تفاوت چندانی ندارد؟ باور کنید قصد طعنه و کنایه ندارم. معتقدم بودجه سنگین برگزاری انتخابات و تشکیل جلسات مجلس را بدهیم چند کارخانه بزنند برای رفع معضل بیکاری و ارتقای سطح رفاه عمومی و ... به ثواب و صواب نزدیک تر است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باقر، محمود و دیگران!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۲۲ ق.ظ

نمی دانم اگر در تهران بودم به قالیباف رای می دادم یا نه؛ اما قطعا به لیست سی نفره اصولگرایان رأی کامل نمی دادم و تشخیص خودم را در این خصوص بهتر از تشخیص صاحبان قدرت می دانم و ترجیح می دادم طرف بچه های پا پتی بسیج و فحش خورهای انقلاب را بگیرم تا حقوق بگیران گردن کلفت نظام را.

قالیباف هم ایراداتی دارد مثل احمدی نژاد که ایرادات خودش را داشت؛ اما زدن بیش از حد و تخریب قالیباف را جایز نمی دانم درست مثل زدن ناجوانمردانه و تخریب احمدی نژاد که هم باعث دلخوری و انزاوای بخشی از بدنه فعال حزب الله شد و هم این که مردم را نسبت به اصل جریان ارزشی و مدعی انقلابی گری بدبین ساخت. هم احمدی نژاد خودی است و هم قالیباف.

بچه های عدالت خواه را دوست دارم و آنها را به امثال تقوی که ظاهرا سهم کارکنان بیت بود و پیرهادی و ... که در بزنگاه های انقلاب لااقل در صف مقدم ندیدیمشان ترجیح می دهم؛ اما این به آن معنا نیست که فلان نامزد مدعی عدالت طلبی در قم که فردی مشکوک و بیمار است را هم قابل نقد ندانم.

این مباحث در چارچوب انصاف می تواند سازنده باشد؛ اما مهم تر از این حرف ها اصل اعتماد سازی به نظام است. نظام در جریان مصوبه غیرقانونی بنزین سه هزار تومانی که نفس ملت را برید سر مصالحی جانب دولت را گرفت و طبعا خسارت آن را هم در مشارکت پایین مردم در دوم اسفند دید. باید برای ترمیم احساس لطمه خورده مردم نسبت به حاکمان، فکری اساسی نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیروزی یاران حقیقی انقلاب در بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۸، ۰۷:۵۲ ق.ظ

یاران حقیقی انقلاب، مردان و زنان مستضعف و محرومی هستند که بی هیچ چشم داشتی در مقابل گلوله دژخیمان پهلوی ایستادند، جنگ را با گوشت و پوست و استخوانشان پیش بردند، جگرگوشه هایشان را فدای دین خدا نمودند، زیر بار گرانی و ناگواری اوضاع معیشت پای نظام و شهدا ایستادند، سهمی از سفره انقلاب نخواستند و هنوز هم جبهه مقاومت در برابر امپریالیسم و وادادگان غرب را با حضور محکم خود استوار نگاه داشته اند.

زندگی نامه شهدا را که بخوانیم  فرق بچه های پاپتی انقلاب را با جماعت شکم سیر سهام خواه بیشتر خواهیم شناخت.

پابرهنگان نهضت جهانی خمینی، یاوران صدیق انقلاب اسلامی و فداییان مخلص مرام خامنه ای هستند که در بحبوحه شدائد و طوفان توطئه ها، هل من ناصر امام عاشوراییان تاریخ را بی لبیک نگذاشته اند.

فارغ از نتیجه آرا، حضور غیرتمندانه مردم دیار مومنان در پای صندوق های رأی، پیروزی مقتدرانه جبهه حزب الله در برابر سیاهی لشکر کاخ سفید و بردگان فکری شان بود که شکرانه آن بر همگان واجب است.

جبهه انقلاب منحصر در افرادی خاص با فیش حقوقی مشخص نیست و گستره آن پهنای دل آزادی خواهان سراسر عالم را در بر می گیرد. هر کس که سرسپرده آمریکا و اذنباش نیست در جبهه انقلاب قرار دارد.

پیروزی دکتر علی کریمی فیروزجایی و سردار مهدی سعادتی به فضل خدا باید فصلی نو برای پیشرفت این دیار و انعکاس آرمان های انقلاب اسلامی در امور جاری کشور و جهان اسلام باشد.

این دو عزیز که از نیروهای مجرّب عرصه های مدیریتی کشور هستند نیک می دانند که بایسته ترین شرط مشروعیت در مناصب مرتبط با نظام دینی، رعایت اصل عدالت و تقواست که اجتناب از منفعت طلبی، باند بازی، رفتارهای احساسی و ... مصادیقی از آن به شمار می آید. مراقبت از تأثّر و انفعال در مقابل زیاده خواهان و بی توجهی به وسوسه های اغواگرانه بدخواهان به منظور اختلاف افکنی بین دو نماینده منتخب، از دیگر ضرورت های قابل توجه در روزهای پس از پیروزی است.

حرف آخر:

"إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا"

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کاندیدای بابلی و مرگ کودک خردسال

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۵۵ ب.ظ

یکی از نامزدهای پر ادعای انتخابات مجلس یازدهم در حوزه انتخابیه شهرستان بابل که به دلیل پاره ای از مشکلات مالی، پس از رد اولیه بالاخره توانست با لابی کانون های قدرت موفق به احراز صلاحیت خود شود در اذهان بسیاری از شهروندان متهم به کلاهبرداری و قانون شکنی های متعدد است که خودش هیچ گاه حاضر به توضیح در این باره نگردید. گفته می شود فرزند وی نیز به دلیل کلاهبرداری مالی، متواری است.

فارغ از همه شایعات و میزان صحت و سقم آنها؛ اما یک موضوع واقعی درباره او و تبعات فعالیت های مشکوک مالی اش وجود دارد که بنا بر تحقیق، متأسفانه صحت داشته و ثبت آن را لازم می دانم.

یکی از روحانیون جوان، خوش نام و وجیه شهرستان بابل چند سال قبل مبلغ قابل توجهی را برای سرمایه گذاری در اختیار این فرد قرار داده بود که با گذشت مدتی مدید هنوز موفق به دریافت طلب خود نشده است. سال گذشته فرزند خردسال این دوست طلبه با بیماری سختی دست و پنجه نرم می کرد و او برای درمان و نجات جان دخترش به پنجاه میلیون تومان هزینه جراحی نیاز داشت که کاندیدای پر خرج امروز بابل به روی مبارک خود نیاورد و با امتناع از پرداخت این وجه وامروز و فردا کردن آن، باعث مرگ این کوردک خردسال گردید و داغ او را بر دل پدر و مادرش گذاشت.

این مطلب را برای تبلیغ یا ضد تبلیغ نسبت به هیچ کاندیدایی ننوشته ام و برای همین اسمی به میان نیاوردم.

این مطلب را ننوشته ام که از عملکرد ضعیف ناظران انتخاباتی و نفوذپذیری نهادهای حاکمیتی گله کنم.

خدا که در مقابل آه مظلوم سکوت نمی کند. این یادداشت را نوشتم تا روزی مردم سرنوشت چنین افرادی را دیده و عاقبت نامردمی ها را برای عبرت خفتگان تعریف نمایند. چوب خدا گاهی بدجور صدا دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اعتراض دارم، فریاد می زنم و رأی می دهم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۵۲ ب.ظ

بنزین سه هزار تومانی، نماد فریبکاری و بی صداقتی و دور زدن قانون توسط مسئولان عالی کشور بود که به اعتبار آبروی آقا و پا در میانی ایشان با تقابل جدی بدنه مردم مواجه نگردید؛ اما نشان داد که مجلس واقعا در رأس امور نیست.

مهم تر از رأی دادن به نمایندگان مجلس، اصل مشارکت در انتخابات است.

نمی گویم مجلس، تشریفاتی است اما روند ترّقی در کشور به گونه ای است که اغلب مسئولان و مردم به این نتیجه رسیده اند برای رشد و ارتقای درجه و جایگاه چاره ای جز بله قربان گویی ندارند و بزرگترین آسیب این فضای ذهنی، تشریفاتی شدن بسیاری از مناصب و کنار رفتن باور حق طلبی است.

با رویکردی که نهادهای قضایی و اطلاعاتی در پیش گرفته اند عملا جوان مومن انقلابی هیچ گاه صلاحیت و امکان حضور در مناصب حساس کشور را نخواهد داشت. روحیه اپوزیسیون نوازی و دشمن پنداری منتقدان خودی، راه را بر تقویت بنیان های فکری نظام اسلامی در سطح جوانان جامعه بسته و جایگاه حامیان صدیق نظام را در حد مرغ عزا و عروسی ونیرویی برای رفتن روی مین تقلیل داده است. مگر آن که تعبیر ما از جوان انقلابی کسی باشد که بیشتر از سایرین در مقابل اصحاب قدرت سر خم نموده و شهروند مطیع دیوانسالاری بیمار باشد.

سیستم بهداشت و درمان ما اسلامی و انسانی نیست. آموزش و پرورش ما فشل است. خیلی از مردم در قوه قضاییه به حق خود نمی رسند.

بخشی از امام جمعه ها واقعا در قد و قواره امامت مسلمین نیستند و مردم را دچار چند دستگی کرده و فامیل بازی را بر انقلابی گری ترجیح می دهند.

بخشی از بدنه نیروی انتظامی با احکام دین آشنایی ندارند و حق الناس را مسخره می پندارند.

بخشی از قضات ما برخلاف تفسیر رهبری از نظام اسلامی و تفاوت آن با نظام دیوانسالاری، انتقاد از یک مسئول دون پایه را به پای مخالفت و عناد با نظام حاکمیت می نویسند.

تبعیض و شکاف طبقاتی قابل هضم نیست.

رانت و با هم خوری قانونی اموال عمومی و مشروع نمایی آن قابل دفاع نیست.

محرومیت زدایی در حد توقعی که از انقلاب اسلامی می رفت صورت نپذیرفته است.

بسیاری از مسئولان خوش نشین درک صحیحی از فشار معیشتی مردم ندارند.

بعضی از منصوبان آقا موقعیت حساس خود را درک نمی کنند. صدا و سیما با انقلاب اسلامی و تمدن نوین آن فاصله دارد.

بیت رهبری نباید تبدیل به یک جناح شود.

شوراهای مثلا اسلامی شهر و روستا و روند تعیین صلاحیت و کارکرد آن مصداق باج دادن نظام دیوانسالار به عناصر غیرانقلابی و آتش زدن اموال عمومی در ازای پز دموکراسی است.

شورای نگهبان معیار مشخصی در رد یا تأیید صلاحیت ها ندارد.

دولت اسلامی هنوز محقق نشده و معلوم نیست کجای نظام وظیفه تحقق این امر خطیر را در چارچوب پیمودن گام های تمدنی انقلاب اسلامی دارا می باشد.

تبلیغ برای مصرف گرایی و له شدن شخصیت مردان خانوارهای مستضعف در مقابل هجوم روحیه سوداگرانه نهادهای پول پرست، شرم آور و فساد آفرین است.

فرهنگ ساده زیستی و صداقت و قناعت و خدمت و ایثار در رفتار بسیاری از مسئولان دیده نشده و بزرگترین اثر آن پر رنگ شدن خوی دنیا خواهی و مسابقه پول پرستی و اشاعه فرهنگ مادی و گریز از معنویت و بی هویتی است که با افق آرمانی حکومت علوی فرسنگ ها فاصله دارد.

و...

این حرف ها نمونه های اعتراضی است که بارها بر زبان و قلم جاری ساخته و فریاد زده و بابتش هزینه داده ام.

اما

در انتخابات شرکت می کنم

نه به خاطر این که به کارکرد مجلس اعتقاد دارم

نه

بلکه برای حمایت از درخت تناوری که خون آورد جوانان پاک و بی آلایش این آب و خاک است.

به عشق شهدا، به عشق امام امت با ارادت به رهبر مدّبر و متفکر و دلسوز انقلاب به امید تحقق ایران قوی و به کوری چشم دشمنان ایران عزیز دوم اسفند پای صندوق رأی حاضر خواهم شد؛ ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آل امین را می شناسید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۵۹ ق.ظ

bkj7_025fc7b9eade5a0351a3e2de44c9d7b2.jpg

 

با ذوالنور از همان وقت که در قالب گردان های بسیج طلاب به تیپ 83 راه پیدا کردم آبم توی یک جوی نرفت. دوستش دارم؛ بارها در جلسات بحث و پرسش و پاسخ در جمع و به طور شفاهی با ذکر مصادیق تذکر دادم که شما در مواردی جوّ گیر و هیجانی و فاقد مبنا عمل می کنید و این معضل که البته یکبار هم به گفته خودش به تذکر مستقیم مقام معظم رهبری منجر شد می تواند برای جریان حزب الله، خسارت به بار بیاورد.

امیرآبادی را دوست دارم و به او رأی داده ام. می توان وی را فارغ از بعضی نقدها، محصولی برآمده از متن گفتمان انقلاب اسلامی لقب داد.

به زاکانی هم شاید رأی بدهم که البته هنوز در حال بررسی ام. کمی باید حبّ و بغض هایش را کنترل کند و بعضی تعارفات جناحی را نا دیده بگیرد.

مدتی است با جوان برومند قمی، علیرضا آل امین آشنا شده ام و به طور دقیق مواضع و سوابق او را زیر نظر گرفته ام. با قاطعیت می توانم ادعا کنم این یل شجاع دیار کریمه، مصداق جوان مومن انقلابی است که برخوردار از سه عنصر بایسته ای چون فهم و شهامت و اراده، درک درستی از تئوری انقلاب اسلامی داشته و نیک می داند که انقلاب جهانی اسلام تا رسیدن به افق تمدن نوین اسلامی، راهی دشوار و بلند در پیش دارد و عزمی استوار می طلبد. اهل یکجا نشینی نیست و انقلاب را منحصر به چارچوب اداری سهامدارن این سفره نمی داند.

حمایت مردم غیور قم -که از بهترین ویژگی های شاخص و تاریخی شان علمداری مستمر جریان اسلام ناب و انقلاب اسلامی است- از این جوان فرهیخته و با صلابت و پویا می تواند الگویی برای نقاط  مختلف کشور در اعتماد به جوانانی باشد که با تأسی از سیره سربداران شهید این آب و خاک، دغدغه ارزش ها تا رسیدن به آرمان های نورانی مکتب وحی را در تار و پود وجود خویش تنیده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیامی از یک دوست و پاسخ آن

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۶:۲۷ ب.ظ

 

یکی از دوستان، ذیل مطلب مربوط به دکتر کریمی، نظری را ارسال نمود که به احترام ایشان عینا در صفحه اصلی وبلاگ منتشر می کنم. با توجه به ارسال خصوصی نظر، نام این عزیز را از ابتدای پیام حذف کردم. چند توضیح مختصر را در ذیل آن درج می کنم:

سلام
با احترام
برخی رفتارها به نوعی در انسان ملکه می شود که تغییرش مشکل است و حتی با در قیامت محشور می شود.

نفی همه و کوبیدن اجتماعات سیاسی و انسانی و تشکیلاتی برای اثبات یک مطلب و یا یک شخص همواره در نوشته های شما وجود دارد.

این بار هم برای علی کریمی فیروزجائی نیز همین کار را کردید.
چون قبلا گفتید که با شما بحث نکنم لذا پاسخ عمومی نمی دهم.

نوشتم نه به امید تاثیر یا تغییر بلکه به حکم وظیفه و البته بخاطر عدم انتقال نظر در کانال ذره بین توسط مهندس میرزاپور به سایر مسولین کانال.

به هر حال حتی اگر نیت طرفداری از کریمی باشد با نفی غیر او مقدور میسور نیست.

بماند از جریان شناسی
بماند از انتقاد به شورای نگهبان که فی الحال بخاطر نفوذ و تایید شدن کریمی مسکوت مانده
بماند از احمدی نژادی چندسال اخیر که فعلا سکوت کردند اما گفتمانش را پی گیرند
بماند از کریمی و ناصری و نیاز و هفت و هشت نفر دیگر که شما آنها را تحسین کردید و بزودی فراموش کردید
بماند از اینکه مسولین گذشته چه کردند برای کل شهرستان تا اینکه من بعد می خواهند انجام دهند
بماند از اینکه ردصلاحیت مظلومیت آور شده و مرام و مسلک کدام جریان بود
بماند از اینکه خانم طاهری باید بماند تا رای گزینه های رقیب تعدیل شود
بماند از اینکه مردم مشکل شان چیست و اولویت با چیست
بماند از اینکه یک عده نقش خارکش و بارکش برای وحدت داشته باشند و یک عده نقش مفتش و بازرس و تکلیف تراش
و ده ها مطلب دیگر

زیاده جسارت شد: (ببوگلابی)

 

بسمه تعالی

با سلام و تشکر بابت حوصله و دغدغه ستودنی شما

این حقیر هیچ گاه از نیاز حمایتی نداشته و افتخار می کنم که همواره خار چشم این خاندان بوده ام. دوستان دیگری البته او را "حامل ارزش های ایثار و شهادت" لقب داده بودند که بعید است از یاد برده باشید.

وحدت برقرار کردن بین نیروهای ارزشی به یک بستر فرهنگی نیاز دارد. در بابل اما بی پرده باید اذعان داشت که بعضی عناصری که وظیفه ذاتی شان حفظ و تقویت وحدت است خود عامل تشتت بین عناصر انقلابی هستند.

عناصر انقلابی محدود به جمعی بازنشسته و بیکار نیست.

پیش تر در متنی مستقل ارادت خود به همه نامزدهای اصولگرای شهر را ابراز نموده و رعایت اخلاق درباره همه آنها را لازم دانستم. (اصولگرایی در بابل از منظری دیگر)

به غیر از بیژنی و نیاز، با نامزدهای دیگر مشکلی ندارم و چهره های مطرح منتسب به اصولگرایی را تقریبا در یک سطح می دانم.

احمدی نژاد اشتباهاتی داشت که قابل کتمان نیست اما گفتمان او درباره عدالت و مردم داری و ساده زیستی گفتمان اصیل انقلاب اسلامی بود. در این خصوص به دیدگاه های مقام معظم رهبری رجوع کنید.

به شکل مستقیم و ستادی در اختیار هیچ یک از نامزدها نیستم اما قطعا قدر گوهرهای نفیس این دیار مانند سرکار خانم طاهری، حجت الاسلام برارپور، آقا مهدی سعادتی و ... را می دانم و از کمک به آنها دریغ نخواهم ورزید.

کریمی فیروزجایی تا زمانی که شبیه مردم باشد و گفتار و کردارش باعث امیدواری مردم محروم و حاشیه نشین به انقلاب و راه شهدا شود مورد حمایت خواهد بود.

بابل به یک خانه تکانی اساسی نیاز دارد و این موضوع نباید منحصر به تغییر در سطح نمایندگان مجلس باقی بماند.

زحمات صادقانه و خوشبینانه شما به منظور ایجاد وحدت بین نیروهای ارزشی به رغم بعضی نقدها گرانقدر است که انشاءالله در اولین سفر به بابل حضوری از محضرتان تقدیر خواهم داشت البته با چاشنی مطایبه و نقدهای ارزنده درون خانوادگی جبهه انقلاب.

هر اقدام مشروعی برای داغ تر شدن تنور انتخابات و افزایش میزان مشارکت مردم، بایسته و گرانبهاست.

موفق باشید.

http://ashkeatash.blog.ir/1398/10/03/%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من و عدالت، همین الان، یهویی!!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۷:۳۰ ق.ظ

 

خیلی از کاندیداها شعار خود را بر مبنای مطالبه گری تنظیم کرده اند. شعار زیبایی است که تحقق آن در راستای فریضه امر به معروف و نهی از منکر و نظارت مردمی می تواند سلامت وپیشرفت و عدالت را تا حدود زیادی تضمین نماید؛

اما

سوال این جاست این دوستانی که یکهو به این نتیجه رسیده اند جای مطالبه گری و عدالتخواهی خالی است آیا تا به حال قدمی در این راه برداشته اند و هزینه ای بابت آن پرداخت نموده اند؟

نیازی نیست برای مطالبه گری حتما روی صندلی مجلس نشست. البته حضور یک عدالتخواه در مجلس با توجه به ظرفیت های آن می تواند در راستای اهداف آرمانی نظام بسیار موثر باشد ولی به هر حال یک شهروند عادی اعم از دانشجو و طلبه و کاسب و کارمند هم می تواند در حد وسع و توان خود و لااقل با بهره گیری از ابزار رسانه که شکر خدا شکل مجازی آن رایگان در اختیار همگان قرار دارد مطالبه گری نموده و مسئولان کم کار را به چالش کشانده و از مظاهر بی عدالتی انتقاد نماید.

کسی که تا به حال قدمی برای دفاع از حقوق ضعفا بر نداشته و هزینه ای بابت جانبداری از جبهه حق و صیانت از مظلوم پرداخت نکرده بعید است با ورود به مجلس و برخورداری از چرب و نرم روزگار، خوی عافیت طلی را کنار نهاده و گامی برای مستضعفان و در تقابل با زیاده خواهان بر دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پس لرزه های ورود یک نامزد مردمی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۴۰ ب.ظ

معلمان در تعمیق دشمن‌شناسی دانش‌آموزان به رسالت خود عمل کنند

 

خبر تأیید صلاحیت دکتر کریمی فیروزجایی و ورود او به عرصه رقابت های انتخاباتی مجلس شهرستان بابل، ولوله ای در مردم و زلزله ای در بعضی از کانون های قدرت به راه انداخت. با تشکیل کمپین چهل هزار نفری حامیان دکتر در فضای مجازی، بعضی سوداگران قدرت با دستپاچگی اقدام به انتشار شایعه و تخریب وجهه این فرزند برومند ملت نمودند تا به زعم خود از محبوبیت فراگیر و بهت آور او بکاهند.

کانال های فیک وابسته به بعضی ستادها که در سایه تعلل نهادهای نظارتی، سیاه نمایی رقبا را وجهه همت خویش ساخته اند در ادعایی متناقض مدعی شدند که علی کریمی فیروزجایی مورد حمایت احمدی نژاد و روحانی!! است. همان طور که حمله ناگهانی سوداگران قدرت به علی کریمی نشانه جایگاه ویژه این جوان انقلابی در دل مردم است، تناقض در این ادعا نیز نشانگر خالی بودن دست مدعیان در تخریب این چهره مردمی است.

در ادعایی دیگر چنین مطرح شد که صلاحیت دکتر کریمی با حمایت محسن نریمان به تأیید رسید! دوستانی که از اوضاع سیاسی کشور خبر دارند نیک می دانند که محسن نریمان اگر خودش هم کاندیدا می شد صلاحیتش مردود بود چه برسد به آن که بتواند نفوذی برای حمایت از دیگران در شورای نگهبان داشته باشد!

سال ها پیش در زمان ریاست جمهوری سابق، شاهد حضور دکتر کریمی در جلسه طلاب بابلی مقیم قم و انتقاد صریح وی به مسائل جاری کشور بودم. از نقد عملکرد دولت وقت تا انتقاد از هیأت رییسه مجلس و ... سندی بر استقلال رأی و شخصیت غیر وابسته و مردمی این نماینده جوان است. چنین فردی در این دوره نیز به فراخور شرایط کشور و واقعیت های معیشتی که مردم هر کوی و برزن با آن دست و پنجه نرم می کنند، نمی تواند مجیزگوی صاحبان قدرت بوده و وکیل الدوله بودن را به فریادگری عدالت و مطالبه حقوق مردم ترجیح دهد.

عناصر تخریبچی در اقدام غیراخلاقی دیگری ابهامات مالی را به دکتر کریمی منتسب دانستند که به یقین می توان گفت چنین بدخواهانی اگر در حد یک قبض پرداخت نشده آب و برق، سندی از تخلف مالی او در اختیار داشتند تا الان هزاران بار برای تخریب او منتشر می نمودند.

هماهنگی جناح ها در هجمه به علی کریمی فیروزجایی، اقبال عمومی و استقلال او را به اثبات می رساند. نماینده مردم یعنی کسی که نمایان گر سلوک و شخصیت و مطالبات مردم باشد و علی کریمی درست به دلیل همین تشابه با مردم و انس با بطن جامعه، مغضوب حاسدان قرار گرفته است.

وابستگی جماعت قلم فروش به بعضی کانون های قدرت و ثروت کاملا عیان است و اگر حامیان دکتر با نجابت به واکنش متقابل نپرداخته و زد و بندهای پشت و پرده سران آنها را افشا نمی کنند، فقط از سر اخلاق مداری و پرهیز از ورود به حواشی فرصت سوز است.

بازیگران نه چندان پنهان باندهای قدرت و جیره خواران خاندان هزار فامیل، اگر از سر بی اعتقادی، از فردای قیامت واهمه ای ندارند، نگران فردای پس از انتخابات باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فریاد عدالت در بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۲۰ ب.ظ

معلمان در تعمیق دشمن‌شناسی دانش‌آموزان به رسالت خود عمل کنند

 

بالاخره دکتر علی کریمی فیروزجایی هم به رغم اعمال فشار از ما بهتران، توسط شورای نگهبان تأیید شد و با حضور او شوری وصف ناپذیر در فضای رقابتی انتخابات مجلس شهرستان بابل پدید آمد.

این اتفاق خوب و امید بخش را به طبقات محروم و پابرهنگان و حاشیه نشینان و مستضعفان و ولی نعمتان حقیقی انقلاب تبریک عرض می کنم.

رقیب اصلی علی کریمی در انتخابات پیش رو، هیچ یک از نامزدهای موجود نیستند. رقیب اصلی او قبیله هزار فامیل، اختاپوس چنبره زده بر کانون های قدرت و ثروت، مثلث زر و زور و تزویر، پدرخوانده های منفعت طلب و تمامیت خواه، اژدهای هفت سر رانت و بی عدالتی و ... است.

علی کریمی فیروزجایی برخاسته از متن بی آلایش جامعه است و صدای حنجره پرسوز لایه های ضعیف اجتماع همواره با گوش جان او عجین بوده است. این یادگار خاندان ایثار و شهادت که اکنون برای عرض ارادت و شکرانه توفیق حضور، به پا پوس سلطان سریر ارتضا شتافته باید همواره بر عهد قلبی خویش با صاحبان اصلی انقلاب خمینی استوار مانده و به یاد داشته باشد که وکیل مردم بودن، شهامت و اخلاص و از خودگذشتی فراوانی را طلب می کند. اگر قرار است فریاد محرومان و صدای حق طلب فراموش شدگان جامعه باشد باز هم باید پذیرای تیرهای زهرآلود بدخواهان و قیّم مآبان خودنظام پندار قرار گرفته و در این راه سخت و جان سوز جز به لبیک ندای امام حق و نغمه شیرین فزت و رب الکعبه دلخوش نباشد که آخرین منزل طریقت ایمان و عدالت، وصال سرخ با معبود است؛ انشاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسم این شهر را نمی آورم!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۶:۲۴ ب.ظ

نه به اسم شهر مورد نظر اشاره می کنم نه به نام نامزدهایش. خودشان یا اطرافیانشان به طور معمول وبلاگ را چک می کنند و مطالبش را مرور می نمایند و متوجه منظورم خواهند شد.

حرف حساب این است جوری با هم رقابت کنید که بعد از انتخابات رویتان بشود در چشم هم نگاه کنید. اسلام فقط برای دعای کمیل و نماز جماعت و سینه زنی نیست. باید بتوانیم اخلاق اسلامی را در رفتار خود نیز پیاده کنیم. این همه سیاه نمایی و تخریب یکدیگر آنهم در رقابتی درون خانوادگی بین کاندیداهایی که از نظر گرایش و توانایی تقریبا در یک سطح قرار دارند با آموزه های اخلاقی دین تناسب دارد؟

راه اندازی کانال های فیک در غیبت و جاماندگی پلیس فشل فتا یا حرف روی زبان ها انداختن و بزرگ نمایی از نقاط ضعف و از همه بدتر ایراد تهمت مالی و اخلاقی و سیاسی نسبت به رقبایی که تا همین چند ماه پیش در فضایی دوستانه با هم یا با اطرافیان هم فالوده می خوردند مایه تمسخر مردم و بی اعتمادی به نیروهای منتسب به انقلاب است. این انتخابات لامصب می آید و می رود، صندلی قدرت و عواید حاصله هم به عده ای می رسد یا نمی رسد؛ اما انقلاب اسلامی و آرمان شهدا و اهداف دین مستلزم حضور نیروهایی پاک و سالم و متدین است که اعتبارشان را جز در راه اعتلای جامعه و تحقق منویات الهی خرج نمی کنند. 

کاری نکنیم که مردم بعد از انتخابات دیگر به صداقت و تعهد و دلسوزی ما اعتماد نکنند.

آقایان اهل علم! شما که باید به مردم درس اخلاق بدهید؛ مواظب باشید خودتان یک طرف دعواها و سیاه بازی ها نباشید.

حواشی تلخ انتخابات، شاهد مثال غربت دین و انقلاب دینی است. بیخود که نگفته اند والعاقبة للمتقین. برای عاقبت به خیری خود هم دعا کنیم هم تلاش. 

رقابت های انتخاباتی، نبرد بین دو جبهه حق و باطل نیست؛ رحماء بینهم را از یاد نبریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انتخابات، همه انقلاب نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۸، ۰۸:۵۳ ق.ظ

 

وضعیت ایام انتخابات از جهتی شباهت به رفتار بعضی مومنان در ماه مبارک رمضان دارد. عده ای فقط در ماه رمضان به مسجد می روند و بعدش دیگر کاری به کار خانه خدا و گاه خود خدا ندارند؛ در حالی که خدای ماه رمضان، خدای بعد از ماه رمضان نیز هست.

عده ای در تمام فراز و نشیب های انقلاب اسلامی گوشه ای می خزند و کاری به کار کسی ندارند و سرشان در لاک خودشان است. چه بر حال و روز کشور می آید ربطی به آنها ندارد. حقوقشان را می گیرند و در راهپیمایی های مناسبتی خودی نشان می دهند و دیگر هیچ. انتخابات که از راه می رسد یکهو از سوراخ خارج شده و داعیه انقلابی گری و غربت اسلام و نظام اسلامی را سر می هند و دیگرانی که هر روز پای انقلاب ایستادند و هزینه دادند را به دلیل عدم همراهی با نامزد مورد نظر خود غیرانقلابی معرفی می کنند. انتخابات که تمام شد سهم خود را از این سفره بر می دارند و باز می روند دنبال کار و کاسبی خودشان و دغدغه یک قران و دو زارشان را در ذهن نشخوار می کنند و باز هم بچه های بی توقع و مخلص باید بیایند وسط معرکه و پای انقلاب بایستند و روی عناصر ضد نظام را کم کنند و بعد از طرف نهادهایی که وظیفه حراست از نظام را داشتند به خاطر انتقاد از فلان صاحب میز و قدرت بازخواست شوند و بروند در راهروهای دادگاه و پاسگاه و ... تا انتخابات بعدی که دوباره مدعیان تملک نظام از گرد راه برسند و با بسته جدیدی از دغدغه های ارزشی و بصیرت مداری های فصلی، تحقق آرمان های انقلاب را منحصر در رأی به نامزد شاخص باند خود معرفی نمایند.

بگذریم.

انقلاب اسلامی فقط انتخابات نیست و در همه برهه ها رنج مظلومیت را تحمل نموده است. در همه برهه ها و فراز و نشیب ها باید پای غربت انقلاب ایستاد و جلوی کژی ها قد علم کرد و هزینه داد و تیر و ترکش های نامریی جنگ نرم را از دشمن و بعضی گل به خودی های گلابی به جان خرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره حواشی اخیر اردوگاه اصولگرایان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۳۹ ب.ظ

این متن ممکن است باعث رنجش خاطر بعضی از دوستان شود.

تشتت آراء و آشفتگی روانی در بدنه اصولگرایان بابل از مدتها قبل قابل پیش بینی بود و تذکر لازم هم به صورت مکتوب بیان شد. جلسات ناهماهنگ در ماه مبارک رمضان منجر به انتشار دغدغه های دلسوزان این طیف در سطح رسانه ها گردید و این آشفتگی را غیرقابل انکار ساخت.

نخستین وجه از این آشفتگی را باید در بی اعتمادی نسبت به بعضی از تصمیم سازان پیدا و پنهان جریان اصولگرایی دانست و وجه دوم را در نارضایتی از رفتارهای نامزدهای مطرح.

پرده اول:

1- در انتخابات مجلس 1390، به رغم اصرار اکثریت بدنه اصولگرایی در معرفی و حمایت از دو نامزد، با اصرار "یک نفر" فهرست انتخاباتی اصولگرایان در معرفی و حمایت از حجت الاسلام ناصری، منحصر ماند. برخلاف تصور عموم، "یک نفر" مخالف حمایت رسمی از جناب آقای مومنی بود و جالب آن که به شهادت بعضی از بزرگان، در جلسات خصوصی و درگوشی،  حسین نیازآذری مورد حمایت قرار می گرفت که البته افشای این حرکت زیگزاگ، فارغ از تبعاتی که به همراه داشت، شتاب آن را گرفت. دیگر همه فهمیده اند که ظاهر و باطن بعضی آقایان به رغم تکرار قسم والله و بالله و تالله، یکی نیست.

برای همین اکنون با توجه به بعضی دلبری های مشهود و چینش مهره های ستادی در سیستم شهرداری، نمی توان ادعای بی طرفی بعضی حضرات در رابطه با کاندیداتوری اردشیر بیژنی را نیز به راحتی باور نمود.

2- در انتخابات مجلس 1394، اکثریت طیف اصولگرا، حمایت از سعادتی و مومنی را در رقابت با اصلاح طلبان و طیف خاکستری لازم می دانستند. برخلاف نظر اکثریت، نام سعادتی از فهرست حذف شد و درگیری انتخاباتی نامبارک و ناگواری بین بدنه اصولگرایان به خصوص در فضای مجازی شکل گرفت که نتیجه محتوم آن شکست اردوگاه اصولگرایان بود.

برای همین اکنون با توجه به بعضی قراین تصویری، نمی توان اصرار "یک نفر" را در گنجاندن حجت الاسلام ناصری در قاب دوربین های خبری به منزله بی طرفی او در صورت کاندیداتوری ایشان دانست.

3- در مرحله دوم انتخابات قبلی مجلس، حمایت از حسین نیازآذری در مقابل همت طاهرنژاد اتفاق عجیبی نبود؛ اما عجیب این جا بود که بعضی از اصولگرایان در حرکتی شتابزده، نیازآذری را در بیانیه خود "حامل ارزش های ایثار و شهادت" لقب دادند که نشان از رویکردهای پشت پرده آنان داشت.

الغرض؛ ناتوانی در ارائه لیست واحد و ایجاد اجماع بین نامزدهای متعدد اصولگرایان در انتخابات قبل را نمی توان نادیده گرفت.

پرده دوم:

1- حجت الاسلام ناصری زحمات بسیاری در طول نمایندگی خود در مجلس کشیده است؛ اما رودربایستی خاص وی با باند تمامیت خواه علی لاریجانی، باعث سکوت وی در خیانت برجام شد. حجت الاسلام در ماجرای زیان بار برجام نتوانست نمایندگی جریان فکری انقلاب اسلامی را برعهده گرفته و هنوز نیز از اشتباه خود ابراز ندامت نداشته است.

2- سردار سعادتی رزمنده ای فعال و دلسوز است؛ اما بعضی رفتارهای احساسی وی در شأن یک مدیر پخته و با تجربه نیست. حلقه مشاورین این سردار گرانقدر نباید محصور در چند پاسدار بزرگوار بازنشسته و بیکار باقی مانده و ذهن ایشان از فرآورده های گفتمانی جریان انقلاب عقب بماند.

3- جناب آقای مومنی، انسان پاک و بی حاشیه ای است که بیانیه اخیر وی نشان از شهامت ایشان در بیان مواضع دارد. این برادر بزرگوار به هر دلیل هنوز نتوانسته ارتباط متقنی با جریان انقلابی شهر برقرار نماید. حضور مستمر وی در صحنه های سیاسی بعد از انتخابات می توانست جایگاه او را از یک شخصیت صرفا انتخاباتی به پدیده ای سیاسی و جریان ساز تبدیل نماید.

4- آقای کریمی فیروزجایی جوانی خوش آتیه بود؛ اما به نظر آن قدری دشمن دارد که تأیید صلاحیتش همچنان دور از ذهن به نظر برسد؛ اما تأیید صلاحیت وی ممکن است اتحاد و قیام نیروهای منتقد به جریان مدیریت شهر را در پی داشته باشد.

5- آقای حسن نتاج برادری دوست داشتنی و متدین است؛ همین! در تمام این سال ها همچنان منتظر یک موضع انقلابی او در فراز و نشیب های سیاسی و ارزشی شهر و استان و کشور مانده ایم. از این سکوت مطول و نگران کننده بیم آن می رود که جنابشان در صحنه های سخت نیز حاضر به پرداخت هزینه برای دفاع از حریم ارزش ها نباشد.

6- اردشیر بیژنی، نقاط برجسته و هم ضعف هایی در گذشته کاری خود دارد. نکته این جاست که خودش نیز هیچ گاه داعیه اصولگرایی نداشته است. وی به همان میزان که با بعضی چهره های اصولگرا ارتباط گرفت و در مناصب اداری و داد و ستدهای اقتصادی، حالی به آنها داد با چهره های اصلاح طلب نیز چنین نمود و ... خسارت های فرهنگی دوران تصدی وی و حامیانش به جریان انقلاب و تقویت گروه های خودباخته فرهنگی، احیای چهره های مریض فتنه و ... از ذهن فعالان انقلابی شهر زدودنی نیست. بیژنی در خوش بینانه ترین حالت، نیازآذری شماره دو است که جهت گیری های سیاسی وی بر اساس مصالح فردی و گعده ای متغیر بوده و در بزنگاه ها نمی تواند نمایندگی جریان فکری انقلاب را برعهده داشته باشد.

حضور احتمالی وی در فهرست انتخاباتی اصولگرایان، مواجهه ای تاریخی بین جوانان انقلابی با سر دسته های منفعت طلب این جریان را رقم خواهد زد و درسی فراموش ناشدنی به یقه سفیدها و اصحاب جیب و میز و مقام خواهد داد.

7- جناب آقای شفقت در صورت حضور در صحنه انتخابات راه دشواری در پیش داشته و ممکن است به همان سرنوشتی مبتلا شود که جناب آقای مومنی در این چند دور از انتخابات به آن دچار شده است.

8- سردار آراییان از مفاخر ایثار و شهادت است که هیچ پایگاه اجتماعی قابل اعتنایی جز در محدوده بابلکنار نداشته و در بیان تفکرات سیاسی خود و برقراری رابطه با بدنه اصولگرایی تا کنون ناتوان بوده است. به عبارت دیگر در حال حاضر شانسی برای توفیق وی قابل تصور نیست.

الغرض؛ انتخاب نامزد اصولگرا بر نامزد اصلاح طلب (با فرض سلامت نفس) رجحان دارد. بی تدبیری دولت در کنترل اوضاع اقتصادی کشور ثابت کرد رأی به اصلاح طلبان خواسته یا ناخواسته خیانت به ایران و مردم است. با این وصف اما فاصله چهره های مطرح اصولگرا با ایده آل های انقلاب و نگرانی از بعضی ضعف ها مانع از حضور با نشاط و پرانگیزه بدنه جوان و قدرتمند اصولگرا در عرصه رقابت ها خواهد شد. صرف تعدد این حجم از نامزدهای نمایندگی نیز احتمال شکست این جریان را تقویت می نماید.

پیشنهاد:

1- در وهله نخست پیشنهاد می شود جریان اصولگرایی با دل کندن از چهره های سنتی و تکراری و دعوت از شخصیت هایی بدیع و منحصر به فرد مانند دکتر سید محمود نبویان که توانایی موج سازی تبلیغاتی را داشته و در گفتمان علمی و حماسی انقلاب پیشرو هستند، صحنه رقابت را در اختیار بگیرد.

2- در صورت عدم اقبال به پیشنهاد فوق، بزرگان تأثیرگذار جریان اصولگرا با پرهیز از بعضی دلبری های پشت پرده و چشم پوشی از منافع خاص به دیدگاه بدنه اصولگرایان احترام بگذارند. موج اخیر رسانه ای دلسوزان ارزشی شهر نشان داد این طیف دیگر در قبال تحمیل نامزدهای نامعتبر سکوت نخواهد کرد. به طور صریح باید گفت کسی که قرار است نخ تسبیح و عنصر ایجاد وحدت باشد نباید با خود رأیی به عامل تفرقه و تقابل نیروها تبدیل شود.

3- شهرستان بابل هفت امام جمعه دارد و دستیابی به وحدت رویه، دستکم نیازمند اعتبار بخشی دیدگاه هر هفت نفر است. شما نمی توانید امام جمعه یک منطقه را در تصمیم گیری ها به حساب نیاورید؛ اما از مردم و علاقمندان وی در آن منطقه انتظار حمایت از نامزد مدّ نظر خودتان را داشته باشید.

4- نامزدهای مطرح فعلی جریان اصولگرا با پرهیز از سیاست زدگی و مصلحت بینی های تبلیغاتی، موضع شفاف خود در خصوص مسائل کشور را به صراحت بیان کنند. این صراحت لهجه اعتماد نیروهای انقلابی را برانگیخته و از نظر تبلیغاتی نیز موجی اجتماعی را به نفعشان رقم خواهد زد. مردم از عملکرد دولت خسته اند و شهامت نامزدهای اصولگرا در نقد رویکردهای منفعلانه دولت و جریان های موازی، حرف دل مردم به خصوص قشر مستضعف به حساب می آید.

5- اتحاد و همدلی و اجماع نامزدهای مطرح اصولگرا که اغلب باعث ریزش آرای یکدیگر می شوند آرزوی محالی نیست. هر چند با شرایط فعلی کمی دور از دسترس به نظر می رسد؛ اما تقویت گفتمان وحدت و همگرایی به عنوان یک مطالبه ارزشی در مجموع به نفع جریان انقلاب خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خبرهای خوبی از بابلسر به گوش می رسد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۵۷ ق.ظ

نیروهای تأثیرگذار اصولگرا و نیز حزب اللهی شهرستان بابلسر در اجماعی ستودنی، یکی از چهره های سالم، تحصیل کرده و انقلابی این شهر را برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی دعوت کرده اند. برخلاف شهرستان بابل که جریان اصولگرایی آن حزب الله را ابزار و بازیچه ای برای امیال خود دانسته و عرصه سیاست را مجالی برای معاملات اقتصادی و کسب سهام قدرت و در نتیجه ذیح ارزش ها بر سر دستیابی به منافع و مطامع خویش می پندارد، همسایگان بابلسری ما در اقدامی عقلانی به دنبال وحدت نیروهای ارزشی حول محور شخصیتی بی حاشیه، فهیم و شجاع و انقلابی هستند.

فعلاً بناست اسمی از این برادر نخبه حزب الله در سطح رسانه ها مطرح نشود. در صورت تصمیم نهایی، انشاءالله این قلم نیز به سهم خود از ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد این چهره دوست داشتنی خواهد نوشت.

لازم به ذکر است امام جمعه بابلسر نیز فردی دغدغه مند و سالم و به دور از زد و بندهای پیدا و پنهان سیاسی و جناحی است که وجود وی سرمایه ای مغتنم برای نیروهای ارزشی این دیار محسوب می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چقدر در تقویت خوبان کوشیده ایم؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۳:۲۰ ب.ظ

1jht_photo_2019-02-11_06-00-29.jpg


این عکس در فضای مجازی دست به دست می شود که مضمونش درباره قیاس بین دو نماینده مجلس در اول انقلاب و زمان حال است. زیرش هم نوشته اند که هر دو روحانی اند و ... از کجا به کجا رسیده ایم.

قبول.

یکی روحانی پیشرو و انقلابی و ساده زیست و دیگری روحانی نچسب و از خودراضی و ...

اما

همین خود ما در رفتارهای اجتماعی مان به کدام یک بیشتر توجه نشان می دهیم؟ روحانیون دارای زی طلبگی و مرام انقلابی و شهدایی چقدر مورد احترام و توجه و محوریت ما در جامعه هستند تا آن معدود روحانیون قالتاق میز پرست؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استانی شدن انتخابات مجلس، خلاف عدالت است

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۷، ۱۰:۱۳ ق.ظ

ریشه طرح استانی شدن انتخابات مجلس یک چیز است: اعتقاد به تقابل نظام با عدالت!

استانی شدن انتخابات عادلانه نیست؛ زیرا با اجرای آن گردش قدرت در اختیار صاحبان ثروت و نفوذ و وابستگان جناح ها قرار می گیرد.

یک کاندیدای عادی و مستقل نمی تواند هزینه تبلیغات وسیع در سطح یک استان را تأمین کند.

در این میان شهرهای پرجمعیت سهم بیشتری از کرسی مجلس را نصیب خود ساخته و شهرهای کم جمعیت توان رقابت با آنها را نخواهند داشت.

معضل دیگر اما تبعات امنیتی این تصمیم است. پیش از این شاهد ایجاد درگیری خیابانی بین اهالی شهرهایی بودیم که نامزدی مشترک را باید برای مجلس انتخاب می کردند. اغتشاش در فریدونکنار که نماینده ای مشترک با بابلسر داشت یکی از نمونه های تاریخی این معضل است.

جالب است که سیاسیون هر دوجناح اقتدارگرا به شدت موافق اجرای این طرح هستند. فعالان هر یک از این دو جناح گمان می کنند در صورت استانی شدن انتخابات، شانس بیشتری برای تصاحب کرسی های مجلس دارا هستند. هر یک از آنها حضور خود در عرصه قدرت را ضامن بقای نظام می دانند! و از این بابت معتقدند به قیمت زیر  پا گذاشتن عدالت، نظام (بخوانید سهمشان از قدرت) باید محفوظ بماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا