اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۸۹۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک آتش» ثبت شده است

به حرمت باران

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۲۳ ق.ظ

ورود سامانه بارشی جدیدی به کشور از امروز

 

پیشنهاد یکی از دوستان بود این موضوع را اشاره کنم اما ذهن خودم هم گاهی درگیر این ماجرا می شد.

آنچه خودم در ایام کودکی دیده ام و نیز درباره ادوار مختلف شنیده و یا خوانده ام سابق بر این وضع کشاورزها واقعا از نظر اقتصادی مناسب نبود. می گویم مناسب نبود یعنی به معنای واقعی کلمه هشتشان گرو نهشان بود. در مخارج اولیه زندگی مانده بودند. طرف کشاورز بود باغ مرکبات هم برای خودش داشت گاو و گوسفند و مرغ و خروس هم داشت خیلی زحمت می کشید نان زن و بچه اش را می داد. هم قبل از انقلاب و هم در اوایل انقلاب اوضاع این طور بود. آرزوی کشاورز این بود هر چند سال یکبار بتواند بلیت اتوبوس تهیه کرده و سفری با خانواده به مشهد داشته باشد.

الان الحمدلله اوضاع خیلی فرق کرده. کشاورزی و دامداری و باغداری همچنان شغل پرزحمتی است اما شکر خدا درآمد خوبی هم دارد. خیلی از کشاورزها خانه و ماشین و امکانات خوبی دارند. انواع سفرهای زیارتی و سیاحتی را گاه با هواپیما می روند. نوش جانشان. یک الحمدلله هم بگویند. باران می بارد بگویند الحمدلله. دستشان به دهانشان می رسد هوای بچه ها و نوه هایشان را دارند بگویند الحمدلله. خیلی از کشاورزها اهل ایمان و خداشناس هستند؛ دمشان گرم. عده ای اما یک نفس گله و ناشکری دارند که این خوب نیست. اصلا نمی خواهم موضوع را سیاسی کنم. به هر حال دولتها در قبال هر صنفی وظایفی دارند که باید انجام بدهند. کشاورز هم مثل هر قشری حق دارد حقوق صنفی خود را پیگیری کند. بحث من این نیست. بحث آن بزرگواری هم که گفت این مطلب را بنویس این نبود.

حرف این است: یک نفر با شما سلام و علیک می کند و طبق عادت می پرسد چه خبر؟ اوضاع چطور است؟ بگو شکر، الحمدلله، همین. همه اش گله و اعتراض و غر و ناشکری نباشد. خدا بنده با ادب را دوست دارد، خوشحال می شود و به زندگی ات برکت بیشتر می دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همراهی تا آسمان

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۰۷ ق.ظ

مشاهده و خریداینترنتی کتاب همراهی تا آسمان خاطرات شهیدشهروز مظفری نیا

 

کتاب همراهی تا آسمان را خواندم. من طرفدار این مدل کتابها هستم موجز و مختصر و رسا. البته ناشرها باید دید باز داشته و با توجه به تنوع مخاطب به تنوع آثار از لحاظ قلم و حجم و ... نیز توجه نشان بدهند.

خاطرات شهید شهروز مظفری نیا سرتیم حفاظت سردار سلیمانی اگر چه باز هم جای کار دارد اما نمایی زیبا از حیات معنوی پاسداری جوان و خودساخته را ترسیم می کند.

کمی هم دلم گرفت. یاد خاطرات شهید سید روح الله عمادی افتادم که یک و سال نیم است به دلایلی هنوز منتشر نشده. به ناشرش پیام دادم حیف نیست این کار روی زمین مانده؟ گفت به زودی ان شاءالله. شما هم دعا کنید لطفا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تیرکس بوروکرات

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۲۱ ق.ظ

قیمت و خرید کتاب خاطرات یک تیرکس بوروکرات

 

"خاطرات یک تیرکس بوروکرات" را خواندم. مجموعه ای از 19 داستان فارسی و ایرانی. می گویم فارسی و ایرانی نه فقط از این باب که نویسنده اش یعنی حمیدرضا زاهدی که به یقین از اساتید فن نویسندگی است ایرانی است و قلمش فارسی که خب هست؛ اما نوع نگاهش هم ایرانی بود با اندک چاشنی روشنفکری. روشنفکری با ذائقه ملی و روشنفکری به طعم غربی با هم تفاوت دارند. نویسنده اثر جاهایی با رویکردی سطحی به بیان حرفهایی می پردازد که ریشه در شائبه های فضای مجازی و دورهمی های عصرانه سنین بالا در پارک محل دارد؛ آنجا که ضد جنگ می نویسد و نامردی را پررنگ جلوه می دهد، به مداحی و سرودهای مذهبی طعنه می زند، زن مشاور مذهبی سیما را در حد یک روسپی به لجن می کشاند و ... اما به سفره افطار دل بسته است، محبت را ارزش می داند، زن بارگی و خیانت و مفسده جویی را تیرباران می کند، همبرگر خوری یا انفعال در برابر تبلیغات ماهواره ای و شوق مصرف زدگی و تقلید کورکورانه از فرهنگ غرب را منکوب می سازد و... نشان می دهد او به خاستگاه تمدنی خود همچنان وفادار است.

"تیرکس بوروکرات" یکی از نوزده داستان همین مجموعه است که روی جلد کتاب هم جا خوش کرده، قیام بر ضد دیوانسالاری مضمحل و فرصت سوز و ویرانگر، انقلابی ترین نوشته این اثر است. با "قلب عزیز" هم بسیار خو گرفتم. قصه های کوتاه نگارنده و پردازش مطلوب او می تواند الگویی در کلاس های آموزش داستان نویسی باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی دست نهادهای فرهنگی خالی است

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۵:۴۶ ب.ظ

واقعیت امر این است خیلی از نهادهای فرهنگی پولدار، دستشان از ایده و کار نو خالی است.

کار سلام فرمانده در قحطی فعالیت هنری جمعی و ارزشی، گل کرد و گرفت.

نهادهای فرهنگی احساس کردند به ایده جدیدی دست پیدا کرده اند.

یک عده هم همیشه هستند که رابطه خوبی با مسئولان نهادی پولدار دارند، ضعف آنها را می شناسند و چنین مواقعی سر و کله شان پیدا می شود.

می شوند پیمانکار و قرارداد تپل می بندند. چند بیت شعر سر هم می کنند که مفهوم و پیام خاصی نداشته و صرفا کلماتی که نمایه های مذهبی و انقلابی در آن به چشم می خورد پر رنگ می شود. درست مثل اشعار بسیاری از مداحی های نوین که مفهوم خاصی نداشته و جز اسامی مبارک اهل بیت، کلمات مفید و قابل اعتنایی در اشعارشان دیده نمی شود؛ فارغ از وزن و قافیه که کلا غریب و مهجور واقع شده.

خب، وقتی دست زیاد شود و چند کار مشابه به همین ترتیب بیرون بیاید عزیزانی که دنبال بهتر دیده شدن و جذب بودجه بیشتر هستند چاره ای نمی بینند جز این که در این رقابت مادی و نه چندان فرهنگی، سراغ موسیقی و ریتم تندتر، سلبریتی مذهبی معروفتر، دختران خوشگل تر، حرکات موزون بیشتر، گاه مختلط و ... بروند.

این می شود که صدا و سیما و برنامه های مذهبی شاد پر می شود از کارهای نچسبی که معلوم نیست کدام قشر از مخاطبان را قرار است پوشش بدهند.

این می شود که در قم در اجتماع انبوه دختران چادری، گروهی از تهران دعوت می شود با دخترانی بالغ و فاقد چادر که درباره اهمیت چادر سرود می خوانند!

این چند روز اعتراض و تذکرات خوب و مستدلی از سوی جامعه مذهبی در این خصوص منتشر شد که جای قدردانی دارد.

دست مسئولان و نهادهای نفت خور فرهنگی از ایده و کار خوب، خالی است.

تولید سرود و هنرهای جمعی در بستری ارزشی و حاوی پیام که بر موسیقی چیره باشد کاری خوب و شایسته است؛

اما

عزیزانی که در حال رقابت و الگو برداری از اثر ماندگار سلام فرمانده هستند یادشان نرود این کار بدون انگیزه مادی و بستن قراردادهای نجومی و به صورت خودجوش و غیرسفارشی تولید گردیده و ظرافت های فرهنگی و انقلابی آن از باب یک تکلیف و دغدغه لحاظ گردیده است. خروج از این مدار در دامنه معنوی اندیشه انقلاب اسلامی جایگاهی نداشته و خود به خود طرد می گردد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خانه امن

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۲:۴۲ ب.ظ

کتاب خانه ی امن اثر رضا شریفی گرگانی | ایران کتاب

 

کتاب "خانه امن" خاطرات حجت الاسلام رضا شریفی گرگانی را خواندم. ایشان از سابقون انقلاب و دفاع مقدس در زمینه فعالیتهای فرهنگی و گاه رزمی است. نشریه مخفی بعثت در دهه چهل از شاهکارهای تاریخی او و دوستانش چون مرحوم خسروشاهی و دعایی و رفسنجانی و ... بوده است. یک فرزند ایشان به نام مهدی شریفی نیز در شهر فاو عراق به شهادت رسید.

چند شخصیت کمتر شناخته شده یا اساسا ناشناخته در این کتاب به طور مختصر و در ضمن بیان خاطرات، معرفی شدند که جا دارد پیرامون هر کدام کتابی خوب و ماندگار تدوین شود.

سرهنگ کیتر از فرماندهان گمنام و حماسه ساز لشکر 77 خراسان که نقش بسزایی در عقب راندن دشمن در کوی ذوالفقاریه و نجات آبادان داشت.

دانشجوی شهید نخبه، سید حمیدرضا فاطمی موسس سازمان فجر انقلاب که با همراهی دوستان قهرمانش نفس ساواک شاه را در تهران و قم برید.

مرحوم حجت الاسلام شیخ فرج الله هرسینی، خان زاده لری که با خواندن کتاب معراج السعاده ملااحمد نراقی مسیر زندگی اش را تغییر داد، فرار کرد، طلبه شد و بعدها در بسیج مردم لرستان و کرمانشاه بر ضد پهلوی ها نقشی شایان ایفا نمود.

مجتهد شهید ملاقاسم تجری، آیت الله سید حسین میرکتولی و دیگر علمای مجاهدی که در مقابل ظلم خوانین منطقه علی آباد از جمله علی محمدخان ایستادگی نموده و ناجوانمردانه به قتل رسیدند.

البته دردمندانه باید اذعان داشت در فراز و نشیب حوادث دو سده اخیر به خصوص در همین انقلاب و دفاع مقدس، حوادث، حماسه ها و شخصیت های ناشناخته بسیاری وجود دارند که تاریخ و مورخان و نویسندگان و هنرمندان درباره شان کم لطفی نموده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آن نظر کرده!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۵:۱۲ ق.ظ

در یکی از شبهای بحرانی کسالتم مولای متقیان علی ‌علیه‌السلام را به خواب دیدم که در حالی که شمشیر معروف خود ذوالفقار را در دامن داشت و در کنار من نشسته بود، در دست مبارکش جامی بود و به من امر کرد که مایعی را که در جام بود بنوشم. من نیز اطاعت کردم و فردای آن روز تبم قطع شد و حالم به سرعت رو به بهبود رفت.

 

در یکی از این سفرها در حالی که با خانواده‌ سوار بر اسب مسیر پر پیچ و خم امامزاده را می‌پیمودیم، ناگهان پای اسبی که بر آن سوار بودم لغزید و با سر به روی سنگی سخت و ناهموار پرتاب شدم، اما هیچ آسیبی ندیدم. همراهان من از اینکه هیچگونه صدمه‌ای ندیده بودم، فوق‌العاده تعجب می‌کردند. ناچار برای آنها فاش کردم که در حین فرو افتادن از اسب، حضرت ابوالفضل(ع) فرزند برومند حضرت علی(ع) ظاهر شد و مرا در هنگام سقوط گرفت و از مصدوم شدن مصون داشت.

 

در کودکی واقعه‌ای که توجه مرا به عالم معنی بیش از پیش جلب نمود، روزی روی داد که با مربی خود در کاخ سلطنتی سعدآباد در کوچه‌ای که با سنگ مفروش بود قدم می‌زدم. در آن هنگام ناگهان مردی را با چهره ملکوتی دیدم که بر گرد عارضش هاله‌ای از نور مانند صورتی که نقاشان غرب از عیسی‌بن مریم می‌سازند، نمایان بود. در آن حین به من الهام شد که با خاتم ائمه اطهار حضرت امام قائم رو به‌ رو هستم. مواجهه من با امام آخر زمان چند لحظه بیشتر به طول نینجامید که از نظر ناپدید شد و مرا در بهت و حیرت گذاشت. در آن موقع مشتاقانه از مربی خود سؤال کردم: او را دیدی؟ مربی متحیرانه جواب داد: «چه کسی را دیدم؟ اینجا که کسی نیست! اما من این قدر به اصالت و حقیقت آنچه که دیده بودم اطمینان داشتم که جواب مربی سالخورده من کوچک‌ترین تأثیری در اعتقاد من نداشت.

 

آن روز که آ‌‌‌نها مرا از نزدیک هدف گلوله قرار دادند، این غریزه‌ام بود که نجاتم داد. چون وقتی که آن شخص با تفنگ خود به طرف من نشانه رفت، من به طور غریزی به یک نوع چرخش دورانی به دور خود مبادرت کردم و در یک لحظه قبل از آنکه او قلب مرا هدف قرار دهد، خود را به کناری کشیدم و گلوله به شانه‌ام اصابت کرد. یک معجزه... فقط کار یک معجزه بود که مرا نجات داد... بر اثر یک معجزه که توسط خداوند و پیغمبران اراده شده بود نجات یافتم.

 

من در تمام آنچه کرده‌ام و آنچه خواهم کرد، خود را عاملی برای اجرای مشیات الهی بیش نمی‌بینم.

 

 خاطرات محمدرضا پهلوی، مأموریت برای وطنم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1350، ص 87.
 پاسخ به تاریخ، تهران، انتشارات شهرآب،1371،ص96.

 

رازهایی از زندگی محمدرضا پهلوی؛ شخصیت بسان سرنوشت - BBC News فارسی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هفتاد سر اژدها

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۳۸ ق.ظ

کاریکاتور/سرعت رسیدگی به مفاسد اقتصادی

 

دیشب در بخشی از سریال هفت سر اژدها وقتی سلطان سکه در حال محاکمه بود خطاب به قاضی گفت چرا فقط مرا محاکمه می کنید؟ آنهایی که به من بسط ید دادند بتوانم این همه سکه را خریداری کنم هم مجرم هستند، رییس بانک مرکزی و معاونانش و... پشت من بودند که سلطان سکه شدم....

قاضی هم وعده داد به جرایم آنها رسیدگی خواهد شد.

موضوع بر می گردد به حراج بی ضابطه ارز و سکه در دولت روحانی که باعث شد کفگیر خزانه به ته دیگ خورده و دست نظام در مقابل فشار غرب برای پذیرش برجام های یک و دو و سه خالی شود. آن موقع رهبر انقلاب هم تأکید کرد کسانی که باعث خروج این همه سکه و ارز از منابع کشور شدند گناهکارند.

علیه احمد عراقچی معاون وقت ارزی بانک مرکزی اعلام جرم شد. او به هشت سال زندان محکوم گردید. دو ماه بعد با وثیقه آزاد شد. گفتند پرونده اش باید دوباره بررسی شود. عراقچی مدعی شد صرفا به دستورات سیف و روحانی عمل کرده و خودش هیچ کار بوده است. دیگر به پرونده او رسیدگی نشد.

علیه ولی الله سیف هم اعلام جرم شد اما پرونده او نیز به جایی نرسید. پرونده اتهامات محیرالعقول حسن روحانی که در مواردی عجیب تر از اتهامات ابوالحسن بنی صدر بود هم به جایی نرسید.

پیش تر در سریال گاندو طوری وانمود کرده بودند که با پایان یافتن عمر دولت قرار است به جرایم برادر معاون اول رییس جمهور و یا حتی برادر رییس جمهور رسیدگی شود. مهدی جهانگیری که مدتی در بازداشت بود با روی کار آمدن دولت رئیسی نه تنها محاکمه نشد بلکه به سمت ریاست اتاق بازرگانی ایران و یونان منصوب گردید.

در این دولت البته متهمان دیگری مثل مهدی عبوری(بازداشتی شعبه سیزده دادگاه رسیدگی به جرایم کارکنان دولت) و ... هم پست و مقامی حساس به دست آورده اند و البته مسئولان همچنان مصرّ هستند اگر سوت زنی کنید به شما جایزه می دهیم! فرماندار بسیجی قزوین که بر ضد زمین خواری بعضی قضات اعتراض کرد با دستور یکی از همان قضات محاکمه و روانه زندان شد، مصطفی نیازآذری که متهم دانه درشت و فراری پرونده اکبر طبری بود از کانادا به کشور بازگشت و تصاویری از گردش خود را منتشر نمود. پرونده عجیب و جنجالی اتهامات فولاد مبارکه با مرگ مهسا به فراموشی سپرده شد. کسی با عبدالله عبدی و چگونگی واگذاری پتروشیمی غیرقانونی میانکاله به این متهم اقتصادی کاری نداشت. صلاحیت غلامرضا تاجگردون با آن پرونده سنگین در انتخابات مجلس دوازدهم تأیید شد و راهی کرسی گرم بهارستان گردید. طلبه ای در اهواز و طلبه ای هم در قم و شهرکرد و... به ظن اینکه دست به اعتراض یا افشای اتهامات بعضی ها زده اند باید به زندان بروند.

خلاصه، دعوا بر سر اینکه فساد سیستمی شده یا سیستم فاسد می شود دعوایی بی فایده و سر کاری است. نتیجه هر دو تقریبا یکی است؛ ضرر مردم و بی اعتمادی نسبت به حکام.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جنگ به توالت ها کشید!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۳:۴۱ ب.ظ

جنجالی که یک توالت عمومی در تهران به پا کرد

 

یکی از ادله ای که فقها با استفاده از کروات مخالفند حرمت تشبّه به کفار است. اسلام با کفر چه در باطن و چه در ظاهر مرز دارد. 

موسیقی مناسب مجالس لهو را یک مسلمان ولو در خلوت خودش نباید گوش بدهد.

و...

جنگ بین ما با دنیای غرب و هر آنچه که فرهنگ دین را متزلزل می سازد یک نبرد تمدنی است. حجاب و عفاف و آزادی روابط و ... بخش هایی از این تقابل بزرگ است. معماری ما نباید به سمت و سوی غرب برود که رفت. سگ بازی، تغییر اسامی مذهبی، مصرف گرایی، خود نمایی به خصوص با ابزار رسانه، شهوت پرستی و خوشگذرانی، دخانیات و مشروبات الکلی، وطن ستیزی، وطن گریزی و ... ابزارها یا نمادهایی در تهاجم فرهنگی غرب نسبت به جامعه دینی است، جامعه ای که ایستادگی اش در جنگ نظامی مرهون فرهنگ دینی و ملی بوده و حالا برای ضربه فنی شدن باید از هویت تاریخی و تمدنی خود عاری گشته و به سمت پوکی و بی غیرتی و بی خیالی سوق داده شود.

خلاصه و گذرا خواستم به بهانه نصب توالتهای فرنگی ایستاده! در بعضی مراکز خرید تهران به جدی بودن تهاجم یا به قول آقا ناتوی فرهنگی غرب اشاره کنم. این سنگ های نوالت با اعتراض و پیگیری بعضی از شهروندان برداشته شد؛ اما کمی جدی تر باید به معضل وادادگی فرهنگی لایه هایی از جامعه و حس تقلید گرایی و خودباختگی آنها در برابر نمادها و مظاهر تمدن حیوانی غرب توجه نشان دهیم.

کمترین مواجهه ما باید اصرار بر تغییر سبک معماری رایج و بازگشت به سرمایه های مهندسی و معماری ایران کهن به منظور تقویت عناصر تمدن ملی و دینی باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی بی سی، محمود و مجارستان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۳:۱۲ ب.ظ

photo_2024-05-11_15-10-11_2i4x.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ابوذرها در زنجیر!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۶:۴۰ ب.ظ

photo_2024-05-10_18-39-40_mk0b.jpg

 

یک منافقی می شناختم سالها پیش از توابین بود در محل ما زندگی میکرد. میگفت شخصیت مهمی به شهر یا استان می آید من و بعضی همفکران سابق را جمع میکنند می برند چند روزی مهمان آقایان هستیم به صرف آب خنک!

الان زمانه عوض شده. یک بار هاشمی می خواست برود شاه عبدالعظیم؛ آن موقع رییس مجمع تشخیص بود. یک روز قبلش رفتند زدند زیر گوش طلبه ای که آنجا در اعتراض به زمین خواری چند ماه متحصن شده بود جمعش کردند رفت.

روحانی می خواست بیاید قم چند طلبه انقلابی را برداشتند با اتهامی واهی بردند چند هفته آب خنک بخورند.

 جناب رییسی به قم آمد، طلبه های انقلابی که پلارکارد حجاب در دست داشتند را اصلا به برنامه دیدار عمومی راه ندادند. پلاکاردها را گذاشتند کنار، باز هم راهشان ندادند. بعد تعدادی از کانالهای انقلابی حوزه از جمله "فریاد ابوذرها" را بی دلیل تعطیل کردند، کانالی که نخستین جریان سازی حوزوی پیرامون وضعیت حجاب و نیز افشاگری درباره زد و بندهای پتروشیمی و... داشت.

حجت الاسلام گنجی از طلبه های جوان و اهل قلم و با دغدغه را هم چند مأمور ریختند داخل کوچه ای در اطراف نمازجمعه دستگیر کردند و بردند.

به هر حال هر بزمی یک قربانی می خواهد. سلیقه آقایان فعلاً اینطور است. حال می کنند بچه های حزب اللهی مرغ عروسی و عزا باشند. فقط  بدانیداگر بچه هایی که با هویت مشخص در ایتا، رو بازی می کردند به سمت فیک بازی در سکوهای خارجی رفتند مقصر همین آقایان هستند. اگر می بینید زن مکشفه یا پسرک مزاحم نوامیس، طاقت نهی از منکر را نداشته و با شما گلاویز می شود از مکتب همین آقایان درس آموخته که تاب نقد دلسوزانه را نداشته و با زور درصدد ساکت نمودن صدای دوستان منتقدند. الناس بأمرائهم اشبه...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خوبانِ جهان در حرمت جمله گدایند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۴۳ ق.ظ

چرا 4 امام معصوم زیارت حرم حضرت معصومه(س) را سفارش کرده اند؟ - تسنیم

 

آنهایی که نفهمیدند کوثر یعنی چه و درکی از نور بی مثال مادر امامت در پهنه خلقت ندارند به آینه وجود او در قم نگاه کنند، فاطمه ثانی را بنگرند. شمع وجود دختر موسی بن جعفر در قم، محور تجمع رهپویان طریقت آزادگی و جهاد و شهادت گردیده. فیضیه، مصدر معارف اسلام، مادر انقلاب و مبدأ تحقق اندیشه حق گرایی و استکبار ستیزی و آزادی خواهی، مرهون حضور عمه سادات است. اگر ندای طلم ستیزی پابرهنگان، کاخ های سیاه طاغوت را به رعشه انداخته، اگر نهضت های آزادی بخش دنیا در حال اتحاد و خودباوری و شکل دهی جبهه واحد در تقابل با پلیدی و استثمار و زیاده خواهی اند، اگر شمارش معکوس برای تحقق حاکمیت مستضعفان در جهان آغاز گردیده ... پرتویی از شعاع نور کوثر فاطمه ثانی است. همان که گفته اند اگر مزار زهرا سلام الله به ظاهر ناپیداست دور ضریح فاطمه اش در قم طواف کنید. همان دختر بیست و خورده ای ساله ای که پدر بزرگوارش از ملکوت پرده غیب مژده داد گرداگرد مضجع شریفش با قیام مردی بزرگ، انسان هایی وارسته، پروانه وار جمع می شوند که ایمانشان به صلابت پاره‌های فولاد است و از جنگ واهمه ندارند و در تندباد حوادث رنگ عوض نمی کنند. مردانه می ایستند و پرچم حق را بر افراشته نگاه می دارند. هر کس در هر جای این خاک دل در گروی اهل بیت دارد و ندای هل من ناصر حسینیان زمان را لبیک می گوید، زائر حقیقی حرم معصومه سلام الله علیهاست.

گفته اند هر که مزار مبارکش را با معرفت زیارت کند بهشت بر او واجب خواهد شد. زیرا هر کس فاطمه معصومه را بشناسد به شناخت کوثر وجود صدیقه طاهره نیز ره پیدا خواهد کرد و کیست که فاطمه را بشناسد و از مسیر حق، فاصله بگیرد و خدا و راه خدا را به عصیان و تباهی بفروشد؟

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تکرار یک وعده

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۱۴ ق.ظ

حجت الاسلام رییسی دیروز در دومین سفر استانی به قم در جمع مردم این شهر خبر داد که پروژه متوقف شده منوریل به زودی تکمیل و راه اندازی خواهد شد.

دو سال و اندی پیش نیز ایشان در نخستین سفر استانی خود وعده تکمیل پروژه منوریل را داده بود.

ببینیم آیا این بار مدیران میانی اجازه می دهند مردم باور کنند رییسی رییس جمهور است یا خیر؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تکه ای از آسمان در اطراف نطنز

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۶:۱۶ ب.ظ

photo_۲۰۲۴-۰۵-۰۹_۱۴-۳۳-۳۴_oshz.jpg

 

شاهزاده اسماعیل، شاهزاده اسحاق و حلیمه خاتون از فرزندان حضرت موسی بن جعفر هستند.

مرقد مطهرشان در روستای برز شهرستان نطنز در مسیر ابیانه قرار دارد. شاهزاده اسماعیل و شاهزاده اسحاق شهید هستند.

حکومت بنی العباس اساسا با تقلب روی کار آمد. به نام اهل بیت بیعت گرفتند اما حکومت فیک به ظاهر اسلامی راه انداختند. رفتارشان با امام رضا هم که مزورانه بود. ماجرایش را خودتان می دانید.

علت تکثر امامزاده های نسل موسی بن جعفر علیه السلام در ایران همین ژست منافقانه بنی العباس و شخص مامون است. به ظاهر به شیعه روی خوش نشان می داد اما بعد از ورود امامزادگان به ایران با تحریک خوانین و حکومتهای محلی اقدام به ترور و حذف آنان می نمود. خود حضرت معصومه هم به همین شکل در ساوه مسموم و در قم به شهادت رسید.

کاروانی که حلیمه خاتون و آقا اسماعیل و آقا اسحاق در آن بودند نیز مورد یورش مزدوران حاکم کاشان در منطقه بادرود قرار گرفت. آنها به روستای کوهستانی برز پناه بردند و مورد استقبال و حمایت مردم آن خطه قرار گرفتند. با حمله مزدوران حاکم کاشان جنگی سخت درگرفت. این دو بزرگوار با تنی مجروح به شهادت رسیدند. خواهرشان نیز اندکی بعد در غم هجران و مصائب آنها وفات یافت. سه بزرگوار در این مسجد به خاک سپرده شدند. مسجدی تاریخی که ستونهای آن از چوب درخت گردو است. فضای معنوی و روح انگیز خاصی در شبستان این مسجد و در کنار مضجع امامزادگان شهید وجود دارد که بسیار آرامش بخش است.

در مسیر ابیانه ساختمانی قدیمی با نام قدمگاه نیز وجود دارد که پناهگاه و محل عبادت یکی از دختران موسی بن جعفر علیه السلام بوده، چیزی شبیه بیت النور در قم.

 

photo_2024-05-09_17-54-34_qo50.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دستخط رهبری درباره ورود زنان به ورزشگاه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۰:۳۴ ب.ظ

مطابق فتوای همه مراجع عظام از جمله مقام معظم رهبری ورود بانوان به ورزشگاه جهت تماشای مسابقات مردان حرام اعلام شده و چنانچه کسی مدعی است تغییری در فتاوا ایجاد گردیده لازم است مستند آن را به اطلاع عموم برساند.

 

عکس/دستخط رهبری درباره ی ورود بانوان به ورزشگاهها

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هر ده روز یک پزشک خودکشی میکند؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۱:۵۰ ق.ظ

احساس بی‌پناهی میان پزشکان جوان؛ خودکشی آن‌ها ربطی به بیماری‌های روحی ندارد/ «از رزیدنت‌ها ضمانتی مالی می‌گیرند که در صورت مرگ‌شان هم قابل اجرا باشد»

 

بعضی فعالان عرصه بهداشت و درمان از جمله دبیرکل خانه پرستار در صفحات مجازی خود مدعی شدند هر ده روز یک پزشک در ایران خودکشی میکند.

وزارت بهداشت تا کنون درباره میزان صحت این آمار سکوت کرده.

آقای پزشکیان هم مصاحبه کرد و گفت تقصیر اصولگراهاست.

بعضی پزشکان هم یادداشتهایی منتشر کرده و درصدد علت یابی این اقدام زشت همکارانشان برآمده اند. از جمله اینکه گفته اند درآمد کم! حضور در مناطق محروم! برخورد نامناسب مردم! دوری از خانواده و ... دلایلی است که منجر به خودکشی پزشکان می شود.

کدام پزشکی است که نداند بسیاری از امراض جسمی نشأت گرفته از ملالت ها و بیماری های روحی است؟ طبیب باید به موازات جسم با روان هم آشنا باشد؛ اگر نه به یقین پزشک حاذقی نیست. تمایل به خودکشی علامت یک بیماری عمیق روحی است. به نظر می رسد دانشگاههای علوم پزشکی علاوه بر آموزش علم طب و شناخت پیچ و خم و قواعد درمان جسم نیازمند آموزش اخلاق و معنویت هم هستند. بر فرض صحت ادعای پزشکان در خصوص علت خودکشی همکاران جوانشان نباید از نظر دور نگاه داشت که بسیاری از مردم هم در ابتدای شروع به کار و زندگی با درآمد پایین و حضور در مناطق سخت و مشکلات عدیده دیگر دست و پنجه نرم می کنند. 

پزشکی که نتواند درد خودش را بشناسد، پزشکی که نتواند صبوری به خرج داده و مشکلات موقت زندگی را تحمل کند، پزشکی که راهی برای جبران خلأهای روحی و معنوی خویش نیافته و انتظار دارد پس از هفت سال تحصیل به همه خواسته های مادی دست پیدا کند بعید است بتواند حال مردم را خوب کند.

یک نکته را هم بنا به تجربه عرض کنم چون در چند گروه مجازی پزشکان و نیز فرهنگیان عضو بوده ام دیده و خوانده ام همانقدر که بعضی معلمان به شکل مشمئز کننده ای در حال فوروارد مکرر پیامهایی هستند که نشان می دهد همه خورده و برده اند و فقط معلمان هستند که مظلوم واقع شده و از مسابقه بخور بخور جا مانده اند، بخشی از پزشکان نیز به رغم برخورداری از مواهب قابل توجه مادی با رصد وضع اقتصادی و امکانات رفاهی چند متخصص شهیر، احساس میکنند اگر چند دستگاه خودرو لوکس و چند ویلا و خانه و مغازه و... در فهرست دارایی هایشان ثبت نباشد مغبون بوده و وقتشان را هدر داده اند. نمی شود کتمان کرد سطح توقع جامعه با نابخردی متولیان فرهنگی و شیطنت رسانه های مجازی در رقابت بر سر مصرف گرایی و رفاه طلبی و اشرافی گری و... چنان بالا رفته که گاه احساس می شود با هیچ میزان درآمدی قابل تسکین نباشد.

این باور غلط در حالی شکل گرفته که بسیاری از همین افراد در دهه های گذشته رویای زندگی امروز را در خواب هم نمی دیدند و نیز بسیاری از مردم در کشور خودمان هستند که از کمترین امکانات مادی بی بهره بوده و حسرت زندگی آنها را می خورند؛ اما صبوری به خرج می دهند.

به یک انقلاب اخلاقی در نحوه نگرش به مقوله معیشت و زندگی نیازمندیم. این مساله البته نافی رفتار غلط بعضی مسئولان در دامن زدن به شکاف طبقاتی و ویژه خواری و نادیده گرفتن حقوق مردم عادی کوچه و بازار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یازده یازده

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۱:۲۲ ق.ظ

photo_2024-05-07_11-21-17_847b.jpg

 

کتاب را داغ داغ بخوانید!

یازده یازده
خاطرات خواندنی رزمنده شمالی، خلیل اسماعیل نتاج 
به قلم زیبای حسن و حسین شیردل منتشر شد.
https://book.icfi.ir/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خود فروشی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۶:۳۷ ب.ظ

تن فروشی دختران آفریقایی با یک دهم قیمت در بلژیک ؛ - جشنواره پوشش اصیل  ایرانی اسلامی گوهرشاد

 

مجموعه مستند "ضد" تولید سوره مهر در یکی از قسمتها به دانشمندانی می پردازد که پول می گیرند تا شهادت دروغ بدهند. یک نمونه اش مربوط به رد ادعای گرم شدن زمین است. یک نمونه اش در مخالفت با سرطان زا بودن سیگار و مصرف توتون است. علتش هم تفکر درآمد زایی نظام سرمایه داری است که نفع بیشتر را به اضمحلال بشریت ترجیح می دهد.

یک اشاره ای هم به ماجرای خانم ریچل کارسون و اتهام دخالت این جانور شناس در مرگ پنجاه میلیون آفریقایی داشت که البته نیازمند بررسی بیشتر است.

اخیرا نیز درباره عوارض سوء واکسن آسترازنکا اطلاعاتی از سوی تولیدکنندگان در رسانه ها منتشر شده که تأسف بار است.

مشابه این مزدوری را در فضای سیاسی یا اقتصادی هم زیاد شاهد هستیم. مثال جهانی اش سفیدسازی استکبار و صهیونیسیم در افکار عمومی است. یا در کشور خودمان فی المثل افشاگری پیرامون اختلاس محیرالعقول فولاد مبارکه نشان داد رسانه های مخالف با تحقیق و تفحص از این کارخانه پول هنگفتی دریافت کرده اند. به راستی چرا انسان حاضر میشود وجدانش را به فروش بگذارد؟

تا این جا را داشته باشید.

اخیرا که موضوع شرب خمر عده ای از پزشکان مطرح شد یک بنده خدایی که انسانی معمولی مثل بسیاری از مردم است پیام داد و نوشت بعید میدانم سیگار و الکل مضرّ باشند چون خیلی از پزشکان دنیا سیگاری و الکلی هستند!

برایش توضیح دادم که علم ضامن عمل نیست و چه بسیار افرادی که خوب حرف میزنند اما خوب عمل نمی کنند و ...

خدایی اش چقدر عقل آدمها به چشمشان است؟ چقدر قضاوتها و تقلیدها بر اساس ظواهر صورت میگیرد. خیلی ها وقتی عکس و فیلم کسی را می بینند که دارد میخندد و خوش می گذراند حسرت میخورند و گمان می کنند او همیشه شاد و خوشگذران است. در حالی که اگر به زندگی خصوصی او سرک بکشند متوجه بسیاری از تناقض ها در این ظاهر فریبی خواهند شد.

اسلام می گوید کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم. مردم را با غیر از زبانتان به سوی خدا دعوت کنید. معروف است شیخ حسین زاهد چشمش کم بینا شده بود. گاهی موقع تردد در بازار دچار مشکل می شد و با مردم برخورد میکرد. از آیت الله خوانساری مرجع عصر خود استفتا کرد آیا بهتر نیست در خانه بنشیند و به خیابان نرود مبادا بر اثر ضعف بینایی به نامحرم برخورد کند؟ آیت الله فرمود رفت و آمد تو در جامعه هم مصداق امر به معروف و نهی از منکر است. نفس مردان حق، یاد حق را زنده نگه میدارد. خلاصه اش اینکه حتی تشییع او باعث تحول در شخصیت عارفی چون حسین تهرانی معروف به شیخ حسین کبیر شد که تا پیش از آن لات و عرق خور بود.

تا اینجا را هم داشته باشید.

اینکه گفته اند عالم دریده (بی عمل و فاقد تعهد) کمر دین را می شکند از همین بابت است. بسیاری از مردم بابت رفتار علما و روحانیت به دین خوشبین یا بدبین می شوند. همه باید مواظب باشیم شرافتمان را به شیطان نفروشیم. خود فروشی لزوماً تن فروشی نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خاک و ریشه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۱:۲۰ ق.ظ

فیلم ایرانی تجارت | Tejarat Film Irani - YouTube

 

این روزها مطالبی از بعضی هنرمندان خارج نشین منتشر میشود که نشان می دهد بابت جلای وطن پشیمانند و در غرب با درد غربت و مشکلات معیشتی و... دست به گریبان هستند.

هر از گاه اخباری از سرقت یا تجاوز و زندانی شدن بعضی پناهجویان در کشورهای غربی نیز منتشر می شود.

این خبر هم دیروز منتشر شد: "یک زن پناهجوی ایرانی در آنتالیا با نام ساناز جلیلی بعد از صدور حکم دیپورت پلیس مهاجرت ترکیه، خودکشی کرد و جان باخت. پرونده‌ این پناهجوی ۳۴ساله بعد از سال‌ها انتظار و به‌رغم داشتن قبولی سازمان ملل، به دست پلیس مهاجرت ترکیه بسته شد."

فکر میکنم خوب است این روزها صدا و سیما فیلم سینمایی تجارت ساخته مسعود کیمیایی را بعد از سه دهه دوباره پخش کند.

یک جای فیلم، فرامرز قریبیان وقتی می بیند پسرش که به اروپا مهاجرت کرده عاشق زنی شده که نمی داند پدر فرزندش کیست می خواباند زیر گوشش. می گوید پس غیرت ایرانی ات چه شد؟ بعد ادامه میدهد: پل سازی بیا اینجا پل بساز، دکتری بیا دردهای مردمت را درمان کن، مخالفی بیا اینجا مخالفت کن اینجا مبارزه کن اینجا زندان برو...

غرب برای ایرانی های با شرافت و غیرتمند یک زندان بزرگ است. خفت و ذلت در غربت بسیار تلخ است.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کنایه دوست داشتنی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۰:۵۸ ق.ظ

مجری از خداداد عزیزی پرسید سه نویسنده ایرانی را نام ببر. جواب داد: سه نویسنده ایرانی از کجا پیدا کنم؟!

امیر آقایی کنایه وار در این باره استوری جالبی منتشر کرد.

از محتوای این استوری خوشم آمد چون برخلاف طیف مدعی روشنفکری و آزاد اندیشی که تلاش در بایکوت و نادیده گرفتن نویسندگان و هنرمندان متعهد و ارزشی دارند امیر آقایی از برخی نویسندگان سرشناس متعهد و میهن پرست و غرب ستیز نیز در میان اسامی نویسندگان برجسته کشور نام برده و به نوبه خود نسبت به اصحاب قلم ادای دین کرد.

 

D3AF603D BFEF 4D45 BA30 F3D0C4D87CA4

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از این آدم فراری باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۰:۴۶ ق.ظ

میگنا - غر زدن مغزتان را تخریب می‌کند!

 

آدمها گاهی دلشان می گیرد دوست دارند پیش یکنفر درد دل کنند.

یک بار

دوبار 

سه بار

چه اشکالی دارد انسان سنگ صبور دیگران باشد و با کلام یا رفتار تسکینشان بدهد؛ اما کسی که هزار بار یک موضوع را مدام تکرار کرده و گله و غر زدن را عادت خود قرار داده و روی اعصاب دیگران رژه می رود، دنبال تسکین و مشورت و درد دل نیست؛ موجودی روانی است که تا از دیگران هم دیوانه ای مثل خودش نسازد دست بردار نخواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا