اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۸۹۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک آتش» ثبت شده است

شن و مه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۳، ۰۷:۵۲ ب.ظ

تصاویری از حضور انبوه مردم قم در مراسم تشییع رئیسی و همراهان

 

گفت: اگر شن ها مأمور خدا بودند مه نمی تواند مأمور خدا باشد؟

گفتم: همه ذرات عالم مأمور خدا هستند؛ اما یکی را به زمین زده و خار و خفیف می سازند، یکی را بالا برده به عرش می رسانند و مظلومیت و حقانیت و شرافتش را به رخ عالم می کشانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حال غریب عصر پنج شنبه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۳، ۰۳:۴۵ ب.ظ

دست 6 تایی استکان و نعلبکی – طهورا

 

و الشّمر جالسٌ نفس انبیا گرفت


خورشید تیره گشت و دوباره هوا گرفت

 

دارد تمام عرش خدا می خورد زمین


و الشمر جالسٌ همه عالم عزا گرفت

 

والشمر جالسٌ همه جا زیر و رو شده


خنجر به روی حنجر آقای ما گرفت

 

و الشمر جالسٌ تن صد چاک روی خاک


و الشمر جالسٌ نفس مصطفی گرفت

 

زهرا کنار گودی گودال آمده


و الشمر جالسٌ دل خیرا لنسا گرفت

 

و الشمر جالسٌ سر او را گرفت و بعد …


زینب به روی تل دم وا احمدا گرفت

 

زینب به روی تل به سر و سینه می زند


آنقدر ناله زد نزنیدش, صدا گرفت

 

وحید محمدی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سبزِ سیاه!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۳۶ ق.ظ

تسنیم: در پرونده فساد در فوتبال مقدار «رشوه» جابجا شده زیاد است و می‌تواند  شوکی بزرگ به فوتبال ایران وارد کند / پای چند مدیر فوتبالی سرشناس، چند مدیر  ارشد فدراسیون فوتبال

 

صفرعلی جمالپور از پیشکسوتان ورزش فوتبال در مصاحبه با ایسنا گفت:

"من در این فوتبال هم بازیکن بودم، هم مربی، سرپرست و مدیر باشگاه و سال‌هاست دلالی، دوپینگ و... را دیدم. اخیرا نیز شرط بندی در بین برخی بازیکنان رواج پیدا کرده است و انگار هیچ‌کسی جلودار این‌گونه مسائل نیست."

 

مشکل فوتبال علاوه بر تأثیر مخرب فضای استادیوم ها بر فرهنگ عمومی -که اخیرا با تجویز حضور بانوان توسط دولت، ابعاد وحشتناکتری پیدا کرده است- فساد لایه هایی از مدیران، مربیان و بازیکنان این رشته جذاب است که با توجه به الگو قرار گرفتن مشاهیر این ورزش در سطح جامعه به مرور باعث اشاعه و عادی سازی رفتارهای هنجارشکنانه و تقویت ضد ارزش ها خواهد بود.

به تازگی نیز افشاگری هایی پیرامون فساد و تبانی در فوتبال صورت گرفته که هوش از سر هر شنونده ای می پراند. تصمیم سازان فرهنگی کشور اگر توان کنترل و اصلاح وضعیت اسفناک فوتبال را ندارند از برجسته سازی مفرط این ورزش و فعالان آن در سطح افکار عمومی اجتناب کنند بلکه دایره تأثیر مخرب آن در جامعه کمی محدود شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حواسمان باشد کجای تاریخ ایستاده ایم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۵۳ ب.ظ

آزادسازی خرمشهر، فتح خودباوری و آرمانی ماندگار - ایرنا

 

سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر یکی از غرورآفرین ترین حوادث تاریخ ایران است.

آزادی خرمشهر بعد از شکست حصر آبادان، فتح بستان و غرب شوش و دشت عباس و فکه و هویزه و ...صورت گرفت. یعنی دشمن کاملا یقین داشت که ایران نقشه آزادسازی خرمشهر را دارد. از نظر تسلیحات با پشتیبانی بلوک غرب و شرق و اعراب برتری با دشمن بود. از نظر اطلاعات هم دشمن اشراف داشت. در کتاب ایستگاه بغداد که توسط جاسوسان سیا نوشته شده بیان گردیده که آمریکا بعد از عملیات فتح المبین یا به قول خودشان عملیات غرب شوش و دزفول، ایستگاه مستقیم در بغداد در خصوص بررسی وضعیت جنگ و کمک به حزب بعث تأسیس کرد. از نظر لجستیک و تدارکات آنقدر اوضاع رزمندگان ایرانی خراب بود که در زمینه تأمین فانسقه و قمقمه هم کمبود وجود داشت. بعضا نیروهای پیاده مجبور بودند دبه های بیست لیتری آب را کیلومترها با خود حمل کنند. خیلی از رزمنده ها در روزهایی که برای نبرد آماده می شدند از خوردن غذای سیر و مقوی محروم بودند. صدام این چیزها را دید که گفت ایران خرمشهر را بگیرد کلید بصره را تقدیم می کند. امام هم این چیزها را می دانست که بعد از فتح خرمشهر فرمود: و ماالنصر الا من عندالله.

همه امکانات مادی به نفع دشمن بود. طراحی های دفاعی سنگینی در خطوط خرمشهر از سوی دشمن صورت گرفته بود. راه خرمشهر آبادان با انواع موانع و مواد انفجاری مسدود شده بود. مسیر خرمشهر به اهواز و دشتهای اطراف نیز با خاکریزهای بلند و چند لایه سنگر بندی شده بود. عراقی ها حداقل برای یکماه ذخیره مهمات و آذوقه داشتند؛ اما فرمانده هانشان گریختند، پانزده هزار نفرشان تسلیم شدند و عده بسیاری نیز خود را به نهرهای اطراف انداختند. حرکت نیروهای ایرانی از مسیر ایستگاه آهو و حسینیه به سمت مرز و ورود از مسیر شلمچه و خیّن و عرایض به خرمشهر اگر چه ایده ای جالب و موفقیت آمیز محسوب می شود اما با تقابل شدید نیروهای دشمن مواجه بود. وجب به وجب خاک آن منطقه با خون رزمندگان ایرانی سیراب شد. نبرد تن و تانک به معنای واقعی کلمه در عملیات الی بیت المقدس ترسیم گردید. نیروهای ایرانی با علم به اینکه شهید خواهند شد به دل خطر می زدند. نامه هایی از سوی افسران بعثی منتشر گردیده که از شهامت و جان فشانی سربازان و بسیجیان ایرانی به شگفت آمده بودند.

پیروزی هزینه دارد. بدون فداکاری نمی توان به دستاورد بزرگ رسید. عنصر ایمان و معنویت هم که از لحظه به لحظه این حماسه بزرگ می بارید.

بعد از آزادی خرمشهر که گویا در محاسبات استکبار هم نمی گنجید معادلات منطقه به هم ریخت. اسرائیل بلافاصله به جنوب لبنان حمله کرد و مناطقی را به اشغال خود درآورد. تحلیل همه این وقایع نیازمند ساعتها گفتگو و بحث و بررسی است.

ما خوشمان بیاید یا نه دشمنی جهانی داریم. خوشمان بیاید یا نه در سرنوشت دنیا تأثیرگذاریم. انقلاب اسلامی ابدا یک اتفاق داخلی نبوده و نیست. اسم عملیات هم مشخص بود. "الی بیت المقدس"، یعنی خرمشهر تازه اول راه است. این عملیات هنوز به اتمام نرسیده است. 

وعده صادق، نمایی از تداوم عملیات آزادسازی خرمشهر است. عملیاتی که به نظر بسیاری از تحلیلگران جایگاه ایران را نه تنها در بین مسلمین حتی در نزد دانشجویان آمریکایی و اروپایی نیز به جایگاهی ویژه تبدیل نمود و بازتابی از آن با شهادت سید ابراهیم رییسی و حضور یا همدلی بسیاری از رهبران و نمایندگان کشورهای منطقه بیشتر دیده شد. خودمان را برای نبرد بزرگ و تمدن ساز آماده کنیم. رسالت تاریخی ما انهدام رژیم صهیونیستی و نابودی تفکر استبداد و استکبار جهانی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تیترهای کثیف

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۳، ۰۲:۳۴ ب.ظ

بذرپاش در حاشیه مراسم امروز عصبانی شد

 

بعضی سایتهای اصلاح طلب اینگونه تیتر زدند: "بذرپاش در حاشیه مراسم امروز عصبانی شد".

آدم با دیدن این تیتر گمان می کند بذرپاش سر کسی داد زده، یکی به دو کرده، از موضوعی رنجیده و پرخاش نموده و...

اما اصل خبر اینگونه است حالا خودتان درباره نگاه حاشیه ساز و کثیف بعضی اذناب رسانه قضاوت کنید:

"مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی در حاشیه مراسم تشییع شهید رئیسی گفت: هیچ خللی در کار دولت با شهادت آقای رئیسی ایجاد نخواهد شد. البته از دست دادن آقای رئیسی ثلمه بسیار بزرگی است و کشور ظرفیتی را از دست داد. به عنوان کسی که از نزدیک با ایشان کار کردم می‌گویم که حلم، غیرت، خستگی‌ناپذیری، عطوفت و مهربانی از ویژگی‌های بارزشان بود. من یک بار ندیدم ایشان علیه شخصی سخن بگوید اما خیلی‌ها علیه ایشان صحبت می‌کردند.

بذرپاش ادامه داد: خیلی‌ها به دنبال تک دوره‌ای شدن شهید رئیسی بودند احتمالا امروز خوشحال هستند. آن‌هایی که هر روز علیه نظام تبلیغ می‌کنند حضور مردم را در مراسم تشییع ببینند. تشییع در تبریز و تهران و قم را دیدید و تشییع در بیرجند و مشهد را هم خواهید دید. مردم واقعا فرق بین خادم و غیرخادم را تشخیص می‌دهند.

وی در پایان گفت: به برکت خون این شهیدان پرودگار متعال تقدیر مناسبی برای کشور در نظر خواهد گرفت و این مصیبت جبران خواهد شد."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پوشالی ها

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۳، ۰۲:۰۱ ب.ظ

اسماعیل هنیه که امروز در مراسم تشییع سید ابراهیم رییسی سخنرانی کرد پیراهن سفید پوشیده بود. آیت الله علم الهدی، حجت الاسلام مروی، حجت الاسلام سید حسین مومن و ... هم سفیدی یقه پیراهنشان مشخص بود. کسی نمی خواهد به این موضوع گیر بدهد و فحاشی کند؟ چرا بعضی ها زود سگ می شوند و پاچه می گیرند؟ چرا گمان می کنند هر که بیشتر فحش بدهد و افسر پاره کند با بصیرت تر است؟ جالب اینکه بعدش همان را فاکتور کرده و به بهانه جهاد تبیین توقع جذب بودجه دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پدرانه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۳، ۰۱:۵۵ ب.ظ

photo_2024-05-09_17-56-39_bmxl.jpg

 

دوم خرداد سالروز تولد پسرم سید علی است. دنیا زود می گذرد و بچه ها زود بزرگ می شوند. به احترام حادثه تلخ اخیر برایش جشن نگرفتیم. آرزو می کنم درخت عمرش همیشه پر برکت و تنومند و سبز باشد. شکر خدا تا اینجای کار از من پاک تر و سالم تر و با ایمانی محکم تر بوده است. امیدوارم او و نسل او همچنین برادرش صدرا و نسل او تا ابد در مسیر حق و ایمان و جهاد پایدار بمانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مَرْحَبا بِاِخْوانِنا مِنْ أَهْلِ قُم (امام صادق علیه السلام)

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۴۶ ب.ظ

 

باید به مردم قم درود فرستاد.

آسمان، اولش آفتابی بود. دم دمای عصر ابری شد، بعد باد تند وزید و باران گرفت. مردم از دو ساعت قبل آمدند خیابان بزرگ پیامبر اعظم را پر کردند. کسی تکان نخورد. طوفان راهش را گرفت و رفت. 

من در تشییع بعضی شخصیت های بزرگ حضور داشتم. آن موقع جوان تر بودم و معمولا می رفتم نزدیک ترین نقطه به تابوت. بعضی از این تشییع ها برایم خاطره شد. مثل تشییع مرحوم آیت الله اراکی که نوجوان بودم. تشییع آیت الله بهجت چقدر جمعیت فشرده بود. آن جلو دو سه نفری را که ریزه میزه بودند از زیر دست و پای ملت نجات دادم. تشییع مرحوم منتظری که در واقع میتینگ سیاسی ضدانقلاب و عناصر فتنه بود. بعدش زد و خورد جانانه ای داشتیم که خستگی مان حسابی در رفت. تشییع آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله تبریزی، آیت الله مشکینی و... تشییع حاج قاسم در هوای سرد قم هم دیدنی بود. مردم گوشه و کنار ایستاده و آتش روشن کرده بودند.

اما تشییع امروز سید ابراهیم رییسی و همراهان؛

باورتان بشود یا نه از همین پردیسان قم به سمت بلوار مرجعیت ترافیک شده بود. ماشینها به سختی عبور و مرور می کردند.

مراسم طبق معمول با تأخیر شروع شد. سیستم صوت طبق معمول ایراد داشت و ضعیف بود. موکب ها به سهم خودشان فعال بودند. انتخاب هادی خادم بعنوان مداح اصلی مراسم تشییع، انتخاب به جا و احترام به جوانهای بسیجی قم بود.

پرچم فلسطین، صدای هق هق گریه، نوای حیدر حیدر و نوحه ها و شعارها و اذکار خودجوش مردم در طول مسیر زیباترین جلوه تلفیق سیاست و معنویت در مسیر عزت و آزادگی و جهاد و شهادت بود. تشییع از مسیر حرم تا جمکران نمادی از اندیشه تمدن ساز اسلام انقلابی است که دین و آموزه های مکتب وحی را به تمدن جهانی اسلام و حاکمیت مستضعفان عالم گره خواهد زد. این راه نورانی و پر فراز و نشیب تا ظهور حضرت حجت ادامه خواهد داشت ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مساله اول

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۳۴ ب.ظ

ابراهیم رئیسی: برای حضور در فلسطین و دفاع از آن آمادگی داریم | ایران  اینترنشنال

 

آخرین موضع گیری سید ابراهیم رییسی در آخرین روز عمر و آخرین دیدار دیپلماتیک چه بود؟ گفت: مردم ایران و آذربایجان از رژیم غاصب صهیونیستی انزجار دارند.

امروز آقا در پیام به مراسم افتتاحیه مجلس خبرگان رهبری چه گفت؟ بیشترین تأکید و محور پیام ایشان حول محور مبارزه با استکبار و افشای ماهیت پلید حامیان رژیم کودک کش و وحشی صهیونیستی بود.

واقعه سقوط بالگرد رییس جمهور و همراهانشان جانگداز بود؛ اما اگر می خواهید روح سید ابراهیم و امیرعبداللهیان و آل هاشم و سید مهدی موسوی و... را شاد کنید، راه ولایت و راه شهدا را ادامه دهید. نگذارید هیچ واقعه ای حواستان را از رسالت تاریخی که بر دوش داریم پرت کند. ما مکلّف به مبارزه با ظلم و طاغوت و امپریالیسم هستیم. وظیفه انسانی و الهی ما دفاع از مظلوم است. در کنار سوگواری برای شهدای واقعه تلخ اخیر، یاد و نام فلسطین و قدس عزیز را سر دست بگیرید. بگذارید عالم بداند رییسی زنده است، شهدا زنده اند و راهشان پر خروش تر و جدی تر از همیشه ادامه خواهد یافت. هر اتفاقی در عالم رخ بدهد فلسطین مساله اول جهان اسلام خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تست ژنتیک

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۳۶ ق.ظ

تست DNA | آزمایش تشخیص هویت (تعیین هویت)

 

این خاطره را از اسرای مختلفی شنیده ام که در اردوگاههای متفاوتی حضور داشتند. وقتی امام فوت کرد فرماندهان بعثی از اسرا خواستند جشن و پایکوبی راه بیندازند. دستور از مرکز بود. اغلب اسرا زیر بار نرفتند. عده ای که رزمنده نبوده و بعنوان قاچاقچی و ... اسیر شده بودند شروع کردند به زدن و رقصیدن. 

تا چند روز بعد خود زندانبانهای بعثی راه می رفتند فحش و بد و بیراه می گفتند و یا حتی میزدند توی سر همین معدود افراد که خاک بر سرتان از مرگ هموطنتان خوشحال شدید و پیش چشم دشمنتان زدید و رقصیدید.

این هم از آن مسائلی است که فطرت انسانها درست و غلطش را تشخیص می دهد. آقای رییسی و دولت او مثل هر دولت و رییس جمهور دیگری قابل نقد هستند اما الان حتی آمریکا هم در ماجرای تلخ اخیر پیام تسلیت داده، آژانس هسته ای و شورای امنیت سازمان ملل هم یک دقیقه سکوت اعلام کردند، لااقل ظاهرشان را حفظ نمودند؛ ولی عده ای پست تر از حیوان -باور کنید حیوانات هم نسبت به همذات خود اینقدر شقی نیستند- چه در ماجرای سقوط بالگرد رییس جمهور چه در ماجرای حمله تروریستی کرمان و... به شادی و تمسخر و هجو و توهین روی آوردند. همین افراد پوک و بی هویت گاه مدعی می شوند دین ما انسانیت است! حتی اگر بگویند دین ما حیوانیت است باز هم باید شرافتی برایشان باقی بماند. با همین افراد برخورد شود مدعی می شوند در مملکت آزادی نیست. اگر شما آزادی هر طور که خواستی حرف بزنی و رفتار کنی چرا طرف مقابلت آزاد نباشد هر طور که دلش می خواهد با تو برخورد کند؟ همین جماعت بی هویت اگر یکی را ببینند نظر متفاوتی دارد زندگی اش را سیاه می کنند. ببینید بر سر بعضی سلبریتی ها چه آوردند بندگان خدا حرفی درست هم که می زنند از فشار و توهین جماعت لاابالی مجبور به حذف آن می شوند. بعد همان ها برای ما پز روشنفکری و طرفداری از آزادی بیان در می کنند. همان قوم وحشی و درنده خویی که دستشان به امثال عجمیان و علی وردی و حدادیان و ... رسید با شکنجه و قتل صبر و در اوج رذالت به شهادت رساندنشان. 

باور کنید معاونت اجتماعی قوه قضاییه لازم است درباره اصل و نسب این افراد تحقیق کاملی انجام دهد. آزمایش دی ان ای از این افراد و خانواده هایشان ضروری است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امام جمعه تراز انقلاب

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۵:۲۵ ب.ظ

عکسی که آیت الله آل هاشم وصیت کرده بود بعد از شهادت منتشر شود - خبرآنلاین

 

باور کنید یک نفر وقتی در کانال تلگرامی اش که هفتصد هشتصد نفر عضو هم نداشت نوشت چرا نرده های نمازجمعه شهر ما را بر نمی دارند توسط فامیل امام جمعه که مسئولیتی انتظامی داشت احضار شد و از او تعهد کتبی خواستند دیگر درباره نرده های نمازجمعه چیزی ننویسد! حالا آن شهر اصلا بزرگ و در اهمیت کلان شهرها نبود و نمازگزار چندانی نداشت.

باور کنید امام جمعه ای در شهری که شاید هفتاد درصد مردم کشور اسمش را هم نشنیده باشند رفت پشت تریبون مصلا و گفت آنهایی که از من انتقاد می کنند -از قضا منتقدانش بچه های بسیجی و انقلابی بودند- یک مشت آدم نفهم هستند! آنچه خودش لایقش بود را بیان کرد.

امام جمعه هایی هستند که مسئولان قضایی شهر و استانشان را تحت فشار می گذارند که دهان منتقدان را گل بگیرند.

باور کنید بعضی امام جمعه ها شهامت برگزاری نشست علمی و پرسش و پاسخ با جوانان و دانشجویان و اساتید و اهل نظر را ندارند. تعارف که نداریم دستشان خالی است.

بعضی ائمه جمعه به بهانه جذب بودجه برای مخارج دفتر و اجرای برنامه های فرهنگی و خیریه رفته اند زیر بلیت باندهای ثروت و قدرت و نمک گیر مفسدان اقتصادی شده و سر بزنگاه هم حق نمک را ادا می کنند.

سید محمد علی آل هاشم، مصداقی از حدیث ورثةالانبیاء بود، میراث دار و به جا مانده ای از فرهنگ و سیرت بنی هاشم. آیت الله مملکت در کلان شهر تبریز و نماینده ولی فقیه در یکی از بزرگترین و مهمترین استانهای کشور، خاکی و مردمی بود. بسیاری از قید و بندهای من درآوردی را شکست. نه فقط نرده های نماز جمعه که هر نوع مانعی در برقراری رابطه با ملت را از سر راه برداشت؛ در دسترس همه بود، شد طبیب دوّار؛ روحانیت حقیقی بدون مادّی پرستی و اشرافی گری و خودبرتر بینی را به تصویر کشاند. شد علمدار اسلام ناب و پرچمدار انقلاب حقیقی اسلام در شمال غرب ایران.

اهل علم و سواد و اندیشه بود. بی پروا با جوانها و صاحب نظران گعده بحث و مساله شناسی و تبادل نظر داشت. منتقدینش را هم تکریم میکرد. سر سفره های چرب و نرم از ما بهتران نرفت. سوار وسایل نقلیه عمومی می شد. با محاسن سفیدش گاه به سینما می رفت و در نقد فیلمها سخن می گفت.

می گویند دوست خوب کسی است که شما را به یاد خدا بیندازد. می گویند نگاه به چهره عالم عبادت است. می گویند عالم ربانی یعنی آنکه شما را نه به سوی خود که به سوی خدا بخواند. می گویند دعوت به حق نه با زبان که با رفتار و سلوک متقیانه باشد...

سید محمدعلی آل هاشم الگویی از یک امام جمعه تراز انقلاب شناخته می شود که حق سنگر مستحکم عبادی سیاسی مصلا را ادا کرد.

روحش شاد. آرزوی شهادت داشت. در پرتو امضای کریمانه خورشید خراسان به  سید محمدعلی قاضی طباطبایی و سید اسدالله مدنی پیوست و در بزم وصال شهدا از جام طهور ساقی کوثر سیراب گردید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دیپلماسی عزت

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۱:۰۷ ق.ظ

دیدار امیر عبداللهیان با وزیرخارجه واتیکان + عکس

 

وزیر خارجه هم ممکن است شهید شود؛ دیپلماسی که فقط سازش و تسلیم و ضعف و انفعال نیست. بسیجی که باشی عرصه سیاست را میدان شکل گیری جبهه انتفاضه جهانی بر ضد استکبار و صهیونیسم و معرکه جهاد فی سبیل الله در تقابل با نظام سلطه امپریالیسم قرار می دهی. تو نیستی که مقهور ابهت پوشالی دولتهای زیاده خواه می شوی و زانو می زنی، سیاست ورزان مدعی عالم را به دنبال خود می کشانی. آرامش نداری، یکجا نمی نشینی. خودت را در خط مقدم دفاع از حریم اندیشه دین می بینی. رسالت تاریخ را بر دوش خود احساس می کنی، دشمنت را به زار و زانو می کشانی. میشوی قاسم سلیمانی عرصه سیاست خارجه.

شهادت هنر مردان خداست. رعنای رشید سرافراز جبهه اسلام، امیر بلامنازع عرصه دیپلماسی انقلاب، سفیر ایستادگی و آزادگی و سلحشوری در مصاف با استبداد، جز ردای شهادت، رختی برازنده اش نیست. به حرمت خون پاک و مجاهدت بی مثالش، پیروزی جبهه مقاومت جهانی و آزادی قدس، محقق و نزدیکتر از همیشه، ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما آن شقایقیم...

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۴:۲۴ ق.ظ

کشتی نوح (ع) در لرستان به گل نشست؟ - ایسنا

 

ما فراز و نشیبهای بسیاری را از سر گذرانده ایم. ما مرد روزهای سختیم. سال شصت را دیده ایم. ترورها را، موشک باران شهرها را، دست خالی جنگیدن را تجربه کرده ایم. صف و کمبود و قحطی را از سر گذرانده ایم. بهترین بچه های ما در آسمان یا زمین در خون خود غلتیدند. ما کربلای 4 دیده ایم. سردشت و حلبچه و... را دیده ایم. عروج روح الله را، شهادت حاج قاسم را... ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم.

اما

فتح المبین و الی بیت المقدس و والفجر هشت و کربلای پنج را هم دیده ایم. اروند وحشی را به اعجاز فاطمی رام کرده ایم. خفت صدام را، فروپاشی بلوک شرق را، رشد و گسترش اسلام در اقصی نقاط عالم، آزادی جنوب لبنان، اسارت سربازان بریتانیا و سرشکستگی ایالات متحده در آبهای نیلگون خلیج فارس، نابودی حاکمیت داعش و... را هم دیده ایم. توان موشکی و هسته ای و فضایی خود را به رخ دنیا کشانده ایم. ما یک برگ از وعده صادق الهی را رو کرده ایم. دنیا را بر ضد صهیونیسم بسیج کرده ایم. ما یاعلی گفتیم و روی پای خود ایستاده ایم.

این انقلاب متکی به فرد نیست با کسی نیامده که با کسی برود. نوح این کشتی حیات بخش تاریخ نیز دیروز در اشارتی فرمود ملت ایران خیالشان آسوده باشد در روند امور خللی ایجاد نخواهد شد. بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآ...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خاطره یی فراموش شده از فردا

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۸:۰۷ ق.ظ

قصه گو که نباید مشق بنویسد. قصه گو که نباید خودش را تخلیه کند، یعنی صرفا خودش را تخلیه کند و نقطه ای بالاتر و هدفی والاتر را نبیند. قصه گو نباید عقده ای باشد، غمگین و افسرده و ناامید باشد، اصلا باشد به خودش مربوط است، مردم چه گناهی کرده اند؟ مردم به اندازه کافی دلیل برای ناراحتی و غصه و سرخوردگی دارند، کسی نیاز نیست در این باره باری بر دوششان بیافکند همه از این لحاظ لااقل غنی و خودکفا هستند، شما اگر می توانی کسی را شاد کنی، غمی را بزدایی، امیدی ایجاد کنی، حرکتی را رقم بزنی، مبدا و منشا خیر باشی بسم الله؛ اگر نه و می خواهی صرفا درون گندیده خودت را خالی کنی بفرما جای دیگر، نریز روی سر مردم لطفا. خودت به اینجا رسیدی که زیستن بی فایده است و همه چی عالم تکراری است و روی دور باطل قرار دارد، برای خودت نگه دار و ژست فیلسوف نیا برای ما.

یا

فکر کرده ای قصه نویسی یعنی پر گویی و پر نویسی و قلم فرسایی برای تضییع وقت ملت، اشتباه کرده ای، مردم را سر کار بگذاری پس نویسنده قوی تری هستی، اشتباه است. نمی توانی حرفی، نکته ای به کسی بیاموزی، نقطه ای را اصلاح کنی، رشدی را دامن بزنی، بتمرگ سر جایت. مانور قلم مساوی با نویسندگی نیست. صرفا میخواهی خودی نشان بدهی یعنی کمبود داری و درونت احساس نقصی شدید می کنی. دیده اید بعضی آدمها فقط دوست دارند یکضرب حرف بزنند اصلا برایشان مهم نیست چه می گویند. شهوت کلام دارند. بعضی نویسنده ها هم همین هستند. می خواهند بگویند قدرت جولان ذهنی داریم. از دیگران بالاتریم.

من شخصا علاقه ندارم با خواندن کتاب وقتم گرفته شده و مغبون گردیده و احساس کنم سر کار رفته ام مگر آنکه چیزی بیاموزم، حرفی نو بشنوم و نگاهی تازه و برداشتی جدید به دست آورم.

هنر به فساد نزدیک است، چون پایه هر دو بر احساس بنا شده است. عقل و وجدان است که اگر به مدد احساس بیاید ذهن را از تباهی و شکست و عقده و بن بست نجات می دهد.

"مشکل اصلی در ذات کار ماست. مامور عملیاتی تربیت می کنیم. اگر این مامور خنگ باشد می شود یک آدم کش دولت که از تجزیه تحلیل ساده ترین اتفاق ها عاجز است و فقط بلد است به دستورهایی که به اش می دهند عمل کند. اگر باهوش باشد یاد می گیرد از قدرتی که در اختیار دارد برای دور زدن سازمان و دولت استفاده کند خودش رأسا تصمیم بگیرد و همه را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهد. بدبختی بزرگ تر هم وقتی است که این مامور باهوش ارتقا می یابد و مسئولیت یک منطقه تمام بر عهده اش گذاشته می شود. اتفاقی که تقریبا همیشه می افتد."

کتاب "خاطره یی فراموش شده از فردا" را خواندم اثری از مرحوم مدیا کاشیگر. قلمش شریف و منزه از شهوت است. داستان "خونهای رقیق تر از آب" یکی از قصه های این کتاب بود که نشان داد حرفی برای گفتن دارد. متن داخل گیومه بالا تکه ای از همان است. در "ماوقع" هم ثابت کرد که میتواند در مقام یک صاحب اندیشه و نظریه پرداز ابراز وجود کند. اهل مطالعه و سرشار از اطلاعات به روز است. با بقیه قصه هایش خیلی حال نکردم. روحش شاد. خالقیت این خصلت با شکوه را دارد آدمها با آثاری که خلق کرده و به جا میگذارند مادی باشد یا معنوی، زنده می مانند.

 

دانلود و خرید کتاب خاطره یی فراموش شده از فردا اثر مدیا کاشیگر - فیدیبو

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشارکت سیاسی در حکومت غیر مشروع

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۱۶ ق.ظ

photo_2024-05-18_09-11-03_g9og.jpg

 

دوست عزیز و بزرگوارم نیاز علی لهر از طلاب خوب و موفق پاکستان که در درس خارج فقه سیاسی استاد ایزدهی شرکت می کند در پنجمین همایش کتاب سال حکومت اسلامی و نیز کتاب سال حوزه با ارائه پایان نامه تحت عنوان «مشارکت سیاسی در حکومت غیرمشروع» خوش درخشید و مورد تقدیر قرار گرفت. برای این برادر بزرگوار آرزوی سربلندی و موفقیت بیش از پیش دارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ثمره کار فرهنگی باید کرامت و عزت باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۱:۰۹ ب.ظ

photo_2024-05-16_12-49-28_tktu.jpg

 

می گویند این تصویر استقبال از شهردار زنجان در مدرسه قرآنی امام حسن مجتبی علیه السلام است.

امام یک چیزی می دانست که فرمود حوزه های علمیه باید از دولتها مستقل بمانند. مسئولان مدرسه برای جذب بودجه بیشتر بر خلاف روح پیام مکتب وحی که عزت و شرافت در آن اصلی مهم است چه رفتاری از خود نشان می دهند؟ چه ذهنیتی برای شاگردانشان ایجاد خواهد شد؟

همه کسانی که می خواهند در امور معنوی اعم از عدالت طلبی و دین پزوهی و ترویج فرهنگ اصیل انقلاب و اسلام نقش ارزنده و سرنوشت ساز داشته باشند تا جایی که مقدور است باید مستقل باقی مانده و نمک گیر دولتها نباشند. حالا فرض کنید خدای ناکرده بعضی ائمه جمعه برای تأمین هزینه های دفتر، نمک گیر و همسفره مفسدان اقتصادی بشوند. چه بر سر جامعه و نظام دینی و باور جوانان خواهد آمد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روح و اِخبار

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۲:۵۹ ب.ظ

photo_2024-05-16_12-48-52_d1pw.jpg

 

می گویند این تصویر آخرین استوری خانمی است که در جریان سیل اخیر مشهد محدوده روستای المجق به طرف روستای احمدآباد، مفقود شده.

ان شاءالله که برای او و سایر کسانی که در جریان این سیل مفقود شده اند اتفاق ناخوشایندی پیش نیامده باشد.

روح آدمها به خصوص آنهایی که سبکبال تر هستند جلوتر از جسمشان حرکت کرده و گاه در ناخودآگاهشان تلنگری به چشم می خورد که از حوادث پیش رو خبر می دهد. این هم از عجایب عالم خلقت است. برای خیلی هایمان این اتفاق افتاده. چیزی که از آن با عنوان حس ششم هم یاد می شود. درست مثل خواب، که روح از جسم کنده شده و به اطراف و عوالم دیگر سرک می کشد. گاه آدمها حرفی میزنند، کاری می کنند که انگار آینده را دیده و در حال پیش گویی هستند که البته خودشان هم خبر ندارند و بعد متوجه آن می شوند. گاه این حس را هم داشته ایم آنچه را در حال می بینیم انگار قبلا نیز در جایی دیده بودیم. حالا حساب کنید روزی این روح برای همیشه از قالب تن رها شود. خدا کند آن روز آن قدر سبکبار باشیم که جز در محافل نور و فضای قدس و کرامت حق پر پرواز نگشاییم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عذاب وجدان!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۸:۴۹ ب.ظ

مخالفت جمهوری اسلامی با تعطیلی شنبه/ طبق قانون اساسی فقط جمعه تعطیل رسمی است

 

وضعیت ارز و سکه را که نتوانستند کنترل کنند؛ گرانی کالا و خدمات را که نتوانستند کنترل کنند؛ افسار بورس که از دستشان در رفته؛ بانکها ساز خودشان را می زنند و حاکمیتی مستقل دارند؛ تولید و عرضه خودرو که داد ملت را درآورده؛ کارخانه های فولاد و پتروشیمی و هلدینگها که به جایی پاسخگو نیستند و... تعطیلی شنبه به بهانه ارتباط بازرگانی با غرب، راحت ترین و بی دردسرترین اقدام بود که آخر عمر کاری شان بگویند مجلس برای اقتصاد و معیشت مردم قدمی برداشته.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به حرمت باران

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۲۳ ق.ظ

ورود سامانه بارشی جدیدی به کشور از امروز

 

پیشنهاد یکی از دوستان بود این موضوع را اشاره کنم اما ذهن خودم هم گاهی درگیر این ماجرا می شد.

آنچه خودم در ایام کودکی دیده ام و نیز درباره ادوار مختلف شنیده و یا خوانده ام سابق بر این وضع کشاورزها واقعا از نظر اقتصادی مناسب نبود. می گویم مناسب نبود یعنی به معنای واقعی کلمه هشتشان گرو نهشان بود. در مخارج اولیه زندگی مانده بودند. طرف کشاورز بود باغ مرکبات هم برای خودش داشت گاو و گوسفند و مرغ و خروس هم داشت خیلی زحمت می کشید نان زن و بچه اش را می داد. هم قبل از انقلاب و هم در اوایل انقلاب اوضاع این طور بود. آرزوی کشاورز این بود هر چند سال یکبار بتواند بلیت اتوبوس تهیه کرده و سفری با خانواده به مشهد داشته باشد.

الان الحمدلله اوضاع خیلی فرق کرده. کشاورزی و دامداری و باغداری همچنان شغل پرزحمتی است اما شکر خدا درآمد خوبی هم دارد. خیلی از کشاورزها خانه و ماشین و امکانات خوبی دارند. انواع سفرهای زیارتی و سیاحتی را گاه با هواپیما می روند. نوش جانشان. یک الحمدلله هم بگویند. باران می بارد بگویند الحمدلله. دستشان به دهانشان می رسد هوای بچه ها و نوه هایشان را دارند بگویند الحمدلله. خیلی از کشاورزها اهل ایمان و خداشناس هستند؛ دمشان گرم. عده ای اما یک نفس گله و ناشکری دارند که این خوب نیست. اصلا نمی خواهم موضوع را سیاسی کنم. به هر حال دولتها در قبال هر صنفی وظایفی دارند که باید انجام بدهند. کشاورز هم مثل هر قشری حق دارد حقوق صنفی خود را پیگیری کند. بحث من این نیست. بحث آن بزرگواری هم که گفت این مطلب را بنویس این نبود.

حرف این است: یک نفر با شما سلام و علیک می کند و طبق عادت می پرسد چه خبر؟ اوضاع چطور است؟ بگو شکر، الحمدلله، همین. همه اش گله و اعتراض و غر و ناشکری نباشد. خدا بنده با ادب را دوست دارد، خوشحال می شود و به زندگی ات برکت بیشتر می دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همراهی تا آسمان

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۰۷ ق.ظ

مشاهده و خریداینترنتی کتاب همراهی تا آسمان خاطرات شهیدشهروز مظفری نیا

 

کتاب همراهی تا آسمان را خواندم. من طرفدار این مدل کتابها هستم موجز و مختصر و رسا. البته ناشرها باید دید باز داشته و با توجه به تنوع مخاطب به تنوع آثار از لحاظ قلم و حجم و ... نیز توجه نشان بدهند.

خاطرات شهید شهروز مظفری نیا سرتیم حفاظت سردار سلیمانی اگر چه باز هم جای کار دارد اما نمایی زیبا از حیات معنوی پاسداری جوان و خودساخته را ترسیم می کند.

کمی هم دلم گرفت. یاد خاطرات شهید سید روح الله عمادی افتادم که یک و سال نیم است به دلایلی هنوز منتشر نشده. به ناشرش پیام دادم حیف نیست این کار روی زمین مانده؟ گفت به زودی ان شاءالله. شما هم دعا کنید لطفا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا