بن بست روحانی!

از مهم ترین ثمرات حاکمیت ولایت فقیه، خروج از بن بست هاست. کارکرد مفهوم ولایت دقیقاً برای باز کردن گره های کور در روند اداره امور است.

حالا چطور کسی که اعتقادی به این ویژگی ولایت فقیه نداشته و تلاش دارد با بهره گیری از تریبون های رسمی و فضاسازی رسانه ای، رهبری را برای برگزاری رفراندوم و خروج از بن بست مورد نظر خود، تحت فشار قرار بدهد، خودش را حقوق دان دانسته که هیچ، التزام عملی او به ولایت فقیه نیز بارها توسط اعضای شورای نگهبان مورد تأیید قرار می گیرد؛ خدا می داند!

اعزام مجدد کاروان زیارتی به سوریه

قصد تبلیغ برای شرکت ها و موسسات گردشگری را ندارم. این شرکت را هم اصلا نمی شناسم و از اعتبار یا کیفیت کارش بی اطلاع هستم. امروز صبح چشمم به تبلیغات گسترده سفر زیارتی سوریه بر روی دیوارهای اطراف میدان مطهری قم افتاد که برایم جالب بود. امیدوارم مزار عمه جان ما حضرت زینب دوباره در حلقه شیفتگان و دلسوختگان اهل بیت و زوار باغیرت و اهل دل ایرانی بدرخشد.

اعزام کاروان های زیارتی به سوریه البته از نظر سیاسی هم نشانه ثبات در این کشور و به معنای دیگر، برتری نظامی جمهوری اسلامی و همپیمانانش در مقابل ائتلاف سیاه صهیونیستی، سعودی و آمریکایی است.

فرق استاندار مازندران با استاندار اصفهان

فرماندار گلپایگان به یکی از خبرنگاران اهانت کرد اما اندکی بعد مجبور به عذرخواهی شد. استاندار اصفهان به رغم عذرخواهی او دستور عزلش را صادر کرد تا نشان بدهد که ادب و تربیت یک مدیر برای او مهم بوده و اجازه نخواهد داد فردی هتاک، جایگاه و شأن استان اصفهان را زیر سوال ببرد.

فرماندار شهرستان نکا در روز 22 بهمن برخورد زشتی با مسئولین بسیجی یک نمایشگاه انقلابی داشت که فیلم آن در سراسر کشور دست به دست چرخید. فرماندار نکا هم البته با فشار افکار عمومی مجبور به عذرخواهی شد؛ اما آیا استاندار اصفهانی مازندران نیز می تواند ثابت کند که حفظ شخصیت و اعتبار و آبروی استان مازندران را خط قرمز خود می داند؟

آزادی انتقاد از برکات جمهوری اسلامی است

درست چند ساعت بعد از آن که با انتشار مطلبی نوشتم که از برکات نظام جمهوری اسلامی، همین آزادی انتقاد از مسئولان است، دو تن از کسانی که مطلبی انتقادی درباره رفتار بعضی از مسئولان شهری در شب سالگرد پیروزی انقلاب منتشر کرده بودند تماس گرفته و از فشارها و گاه تهدیدات بعضی ها زبان به شکوه گشودند.

امروز صبح نیز خبر رسید مدیر یکی از کانال های ارزشی شهر به یکی از نهادها احضار شد و اخطار گرفت که دیگر درباره بعضی خطوط قرمز! مثل جریان نرده ها و رستوران صفویه و یا اصولاً هر آن چه که ممکن است میز بعضی از مسئولان شهری را تکان بدهد، چیزی ننویسد.

فارغ از این که مسئولان ذی ربط تا کنون چقدر در انجام وظیفه اصلی خود در مقابله با ناهنجاری های اجتماعی و برخورد با عناصر هتاک به دین و انقلاب و شهدا در فضای مجازی، موفق بوده اند که اکنون حوزه نظارتی خود را به فعالیت نیروهای مخلص انقلاب کشانده اند و نیز فارغ از تجربه شکست مکرر کانون های قدرت در قبال اتحاد و خروش انقلابی نیروهای مومن و ارزشی شهرستان که بارها طعم رسوایی را به کام آنان کشانده است، من همچنان معتقدم از برکات نظام جمهوری اسلامی می توان آزادی قلم و اندیشه در راستای ادای فریضه امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان که مطالبه صریح مقام معظم رهبری است را نام برد و اگر عده ای تلاش دارند بر این دستاورد تاریخی انقلاب خدشه ای وارد نمایند باید انگیزه و منشأ آن را جویا شد و دید چه عاملی باعث رویکرد آنان در ذبح آبروی نظام به منظور حفظ میز اصحاب قدرت گردیده است.

هیچ نامردی برایمان سوت و کف نمی زند!

عرب ها ضرب المثل خوبی دارند که می گوید: تُعرف الاشیاء باضدادها. هر چیزی را می خواهی بشناسی، ضدش را بشناس.

ما افتخار می کنیم که از صدام ملعون تا آمریکای جهانخوار و اسرائیل خون آشام و آل سعود کودک کش و داعش خبیث و منافقین خائن و ...همه آنانی که در تاریخ، نام نیکی از خود بر جای نگذاشته و پرونده اعمالشان سرشار از توحش و ناجوانمردی و ضعیف کشی است چشم دیدن نظام ما را ندارند.

به قول سیدالشهدای اهل قلم: هر کس می خواهد ما را بشناسد، داستان کربلا را بخواند.

جمهوری اسلامی در رستوران صفویه!

این هم از برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی است که یک عده جوان دلسوز و باغیرت می توانند آزادانه از امام جمعه و فرماندار و شهردار و سایر مسئولان همیشه در صحنه شهر خود به خاطر حضور حماسی در یک رستوران خاص آن هم درست در لحظاتی که مردم غیور به دعوت مسئولین همین نظام در سرمای معابر و بام ها مشغول سردادن ندای الله اکبر پیروزی انقلاب مستضعفین هستند، آشکارا زبان به انتقاد بگشایند.

قدر این نعمت و فرصت را باید دانست و در راستای توسعه فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان که مطالبه مقام معظم رهبری است، کمال بهره را برد. ان شاءالله آن دست از مسئولان خفته و در راه مانده ما نیز بیدار شده و به دامان اندیشه انقلاب جهانی اسلام باز خواهند گشت و راه خود را از رهگذر تفکر پادشاهی "صفویه" به مبانی علوی اسلام ناب پابرهنگان و محرومان تغییر خواهند داد.

درود بر میثم مهدی پور و فریادگران عدالت در بسیج علوم پزشکی شهرستان بابل. 

فقط محض شوخی!

حسام هدایتی، پزشک بابلی شد رئیس بیمارستان شهر امیدیه خوزستان

همزمان جشن تولد چهارسالگی فلافلی نوید اهوازی تو بابل برگزار شد

ببینید چی دادیم چی گرفتیم!

پسر و نشان از پدر!

چند روز پیش فرصتی دست داد که توانستم مستند قائم مقام را با حوصله تماشا کنم. خیلی هم با دقت نگاه کردم. مستند جالبی بود و حرف های خوبی داشت که باید زده می شد. تاریخ انقلاب به مرور بعضی خاطرات سرنوشت ساز به خصوص برای آشنایی جوانان نیاز دارد.

این وسط، حضور احمد منتظری در مصاحبه با سازندگان مستند برایم جالب و البته تعجب آور بود. همراهی او با سازندگان این اثر که گامی اساسی در بیان وقایع آن به حساب می آمد مرا به این نتیجه رساند که شیخ احمد، ساده لوحی مرحوم ابوی را به ارث برده است. احمد با دست خودش بر ضد راهی که تابستان گذشته با افشای بخشی گزینشی از نوار معروف در جریان اعدام منافقین آغاز کرده بود، اقدام کرد.

استاندار مازندران و الگوسازی برای جوانان

چند روز پیش استاندار مازندران گذری به بابل داشت و در بین راه بر سر مزار مرحوم هادی نوروزی حاضر شد و فاتحه ای خواند که خبرش در رسانه های مجازی منعکس شد.

این نوع اخبار بالطبع در برجسته سازی شخصیت ها و سوق دادن جامعه برای الگوگیری از آنان اثر گذار است.

کاش روزی استاندار مازندران و امثال ایشان وقتی گذرشان به دارالمومنین می افتد سری به مزار علامه مجاهد این دیار، سعیدالعلمای بارفروش و یا مرحوم علامه اشرفی بزنند. یا مزار مرحوم نوشیروانی، خیّر نام دار و کم نظیر این خطه و یا مرقد مرحوم روحانی که لقب مشعل فروزان شمال را از رهبری معظم دریافت کرد و یا مزار منور شهدای والا مقام را زیارت کنند.

مسئولان ما حواسشان باشد که با رفتارهای خود در عرصه فرهنگ، چه بذری کاشته و چه چیزی را درو خواهند کرد. هادی نوروزی را خدا رحمت کند؛ اما چون که صد آید نود هم پیش ماست. باید سعی کنیم حرکتمان به سمت قله ها باشد.

ورزشی ها باید جوانمردتر باشند

تصاویر مربوط به درگیری هواداران دو تیم خونه به خونه بابل و نساجی قائمشهر همچنان دست به دست می چرخد و نتیجه اش زیر سوال رفتن شخصیت مردم این دو شهر است.

من به جای شورای تامین باشم برگزاری مسابقات بین این دو تیم با توجه به پیشینیه این نوع درگیری ها را در هر دو شهر ممنوع می کنم. شاید برگزاری مسابقه در شهر ثالث و دور دست، راه حلی مناسب برای جلوگیری از بروز این اتفاقات تلخ باشد.

یک موضوع را هم فراموش نکنید. جوانان اگر با افتخارات فرهنگی و فکری و هنری شهر و دیار خود آشنا بوده و آنها را الگوی خویش بدانند از ارتکاب چنین رفتارهایی پرهیز می نمایند. به نظر من حتی اگر محمود طالبی هم الگوی این افراد بود باز هم باید از ضعیف کشی و ناجوانمردی اجتناب می کردند چه برسد به الگو گیری از شهدا و علما و دانشمندان و اهل هنر. چقدر خوب است شورای فرهنگ عمومی شهرها یک بار هم برای رفع چنین معضلاتی تشکیل جلسه بدهند.

فاطمیه با فجر در تضاد نیست

روضه خوانی و اشک ریختن و سینه زدن با اعلام عزای عمومی تفاوت دارد.

کما این که گاهی عزای عمومی هم اعلام می شود اما خبری از گریه و روضه به چشم نمی آید مثل سانحه نفتکش ایرانی و یا فوت مرحوم هاشمی که جز نقش بستن روبان مشکی بر صفحه سیما، اثری در بین مردم به همراه نداشت.

نظر مقام معظم رهبری و بسیاری از بزرگان حوزه این است که ایام عزا در جامعه گسترش پیدا نکند که به یقین حرف درستی است. این موضوع به معنی نفی برپایی جلسات محبین اهل بیت نیست.

منافاتی ندارد که در ایام مبارک دهه فجر، مجلس روضه ای هم برگزار شده و اشکی به یاد مطلومیت اهل بیت ریخته شود.

انقلاب اسلامی به فرموده امام راحل، محصول جلسات روضه و حلقات معنوی مریدان اهل بیت است. یا زهرای ما همان الله اکبر و لااله الاالله ست و اساسا اگر اشک ها و فریادهای ما به نتیجه ای جز این ختم شده و نفرت دشمنان دین را به دنبال نداشته باشد، ارزش چندانی ندارد.

امشب شبی، سالگرد عملیات بزرگ و سرنوشت ساز والفجر هشت است که در ایام دهه فجر و با رمز مقدس یا فاطمةالزهرا انجام گرفت و با مقدمه اشک و آه و روضه، پیروزی بزرگی را برای جبهه اسلام به دنبال آورد.

دهه فجر را گرامی می داریم و شادیم؛ اما جلسات مستمر روضه فاطمیه را نیز هر روز برقرار می داریم.

سالگرد والفجر هشت

لشکر ویژه 25 کربلا میدان دار عملیات والفجر8 و فاتح فاو بود و پرچم گنبد امام رضا(ع) با دستان پرتوان رزمندگان این لشکر بر فراز مناره مسجد فاو به اهتزاز درآمد.

تصرف شبه جزیزه نظامی فاو در عملیات غافلگیرانه رزمندگان اسلام در سال 64 که با رمز مقدس یافاطمةالزهرا سلام الله علیها انجام گرفت، راه ارتباطی عراق به خلیج فارس و آبهای آزاد را مسدود کرد. عبور دشوار از رود خروشان اروند و اجرای محرمانه عملیات، نیازمند ماه ها کار دقیق اطلاعاتی و استقرار مخفیانه نیروهای رزمنده بود. این عملیات، محاسبات استراتژیست های نظامی دنیا را درباره توان طراحی و رزمی و عملیاتی ایران دگرگون ساخت.

اروند، یکی از بزرگ ترین گلزارهای آبی شهدا!

اروند نام رودی مرزی و بزرگ است که از تلاقی آب های کارون و دجله و فرات، هویت یافته است. اروند را به خاطر جزر و مدهای هولناکش، رودخانه ای وحشی نامیده اند. اروند رود در مرز ایران و عراق واقع شده و تعیین محل دقیق مرز در این منطقه از دیرباز مورد اختلاف ایران و همسایه غربی خود بوده‌است و این اختلاف مرزی گاه منجر به وقوع درگیری بین ایران و عراق هم بود. دولت عراق و پیش از آن دولت عثمانی اروندرود را از آب‌های داخلی کشور خود دانسته و مرز دو کشور را در ساحل شرقی این رودخانه می‌دانستند. در سال ۱۹۷۵ در معاهده الجزایر با میانجی‌گری رئیس‌جمهور الجزایر بین محمدرضا پهلوی و صدام حسین، عراق خواسته‌های ایران در زمینه اروند رود را پذیرفت و خط تالوگ برای نخستین بار مرز رسمی دو کشور در این رودخانه شد. اما پنج سال بعد و پنج روز پیش از آغاز جنگ صدام حسین این قرارداد را فسخ کرده و مدعی شد این پیمان به دلیل عدم رعایت مفاد آن از سوی ایران اعتبار خود را از دست داده است. رژیم بعث عراق، یکی از دلایل آغاز جنگ به ایران را باز پس گیری رود اروند می دانست. در اطراف این رود خروشان، نبردهایی بین نیروهای ایران و عراق شکل گرفت که معروف ترین آن، عملیات والفجر هشت با محوریت نیروهای رزمنده مازندرانی است که به فتح شهر بندری فاو عراق منجر شد.

خروش شبانه اروند، پیکرهای شهدای بسیاری را به تنهایی تشییع کرد و به وادی گمنامی برد.

نخلستان های اطراف آن نیز راز دار نجوای شبانه معراجیان بود. دجله و فرات، روضه کربلا را برای مسافران اروند، سوغات آوردند. علی اصغر خنکدارها و حسن علی امامی ها در آب زلال اروند غسل شهادت کردند و از همان جا با چشم سر، کربلای اباعبدالله را زیارت نمودند.

شامگاه بیستم بهمن 1364، رمز مقدس یافاطمة الزهرا، معجزه اشک را به رخ جهانیان کشاند؛ آن جا که در ساحل فاو، زمزمه فاتحان والفجر هشت بر پیکر پهلو شکسته و سینه سوخته یاران کربلایی شان این روضه بود: غریب مادر حسین ...

ساحل بابلسر را دریابید

یکی دو روز اخیر تصویری از سوارکاری فرمانده انتظامی شهرستان بابلسر در سواحل این شهر توسط کانال های خبری استان مازندران منتشر شد.

من هر بار که به بابل سفر می کنم به طور معمول از باب دلبستگی خاصی که به دریا دارم به بابلسر رفته و در کنار ساحل قدم می زنم. متاسفانه مدت هاست که در کنار دریا حضور بانوانی را شاهد هستم که اقدام به کشف حجاب می کنند. قبل از آن که دخترانی در خیابان انقلاب بخواهند سوژه رسانه ها شوند ابتکار قبح شکنی حجاب را باید به نام دخترانی در ساحل دریای خزر ثبت کرد!

گاه به اقتضای شرایط، به این خانم ها و یا همراهانشان تذکر داده ام که اغلب هم گوش می کردند و بعد حسرت می خوردم که کاش گشتی از نیروی انتظامی هم در کنار ساحل دیده می شد. البته شاید من هیچ وقت توفیق دیدار این عزیزان را نداشته ام.

برادر شغال!

ظاهر امر باید این طور باشد که اهل سنت بابت علاقه ای که به مذهب و بزرگان مذهبی خود دارند از توهین به باورهای خود ناراحت و آزرده شده و از عاملان و مسببان آن نفرت داشته باشند.

مشکل ما با شیرازی ها این است که بر خلاف مصالح اسلام، در اقدامی وحدت شکنانه، شیعیان را تشویق به لعن و وهن خلفای اهل سنت می نمایند.

همین الان اگر به سایت شبکه العربیه مراجعه کنید خواهید دید در کنار اخباری که بر ضد شیعیان یمن منتشر کرده، از احضار حسین شیرازی به دادگاه، رنجیده خاطر شده و به هیاهوی تبلیغاتی به نفع این جریان وحدت ستیز دامن زده است.

حتی اگر نخواهیم بگوییم که دست این جریان تفرقه افکن معروف به تشیع لندنی با آل سعود و دیگر دشمنان جهان اسلام در یک کاسه است، حمایت رسانه های اجانب از این عناصر افراطی نشان می دهد که از منظر دشمن، "حاکمیت شیعه" بسیار فراتر از "داعیه تشیع" مهم و خطرساز بوده تا جایی که حاضرند برای عقب راندن شیعه معتدل اما عمل گرا بر سر تعصبات مذهبی خود معامله کرده و از تشیع شعاری و حرمت شکن اما فاقد عمل، حمایت نمایند. 

امیدوارم کسانی که اسلام و معارف ناب شیعه را در داد و فریاد و قیل و قال در محافل مذهبی محدود ساخته اند از این حقیقت، عبرت گرفته و راه درست مقابله با دشمنان اصلی اسلام را بیاموزند.

امشب، دو رکعت عشق به جا بیاورید

یادگار دفاع مقدس، جانباز شهید سید مصطفی علمدار را امروز در جوار شهدای شهرستان ساری به آسمان سپردند.

امشب در صورت امکان، نماز لیلةالدفن به نیّت این شهید بزرگوار را فراموش نکنید.

دو رکعت، رکع اول بعد از حمد، آیةالکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره انا انزلناه ...

برای آنهایی که دستشان از این دنیا کوتاه شده نماز بخوانیم تا وقتی دستمان از دنیا کوتاه شد دیگران نیز برایمان نماز بخوانند.

بزدل ها در مصاف با گرگ ها

صدا و سیما بابت توصیه یک کارشناس مذهبی در یک شبکه استانی با موضوع همسرداری که نه برخلاف شرع بود ونه قانون و امنیت و ...، از مردم عذرخواهی کرد؛ اما آیا این صدا و سیما حاضر است به خاطر کاربرد واژه خلیج به جای خلیج فارس توسط یک کارشناس در برنامه سینمایی که از شبکه سراسری هم پخش می شد و بی شک در تعارض با منافع و امنیت ملی است، عذرخواهی کند؟!

در مورد اول، هجمه تبلیغاتی روشنفکران و غربزدگان و دگراندیشان روی این موضوع تمرکز پیدا کرد؛ اما در مورد دوم اعتراضی از سوی این طیف واداده به گوش نرسید.

صدا و سیمایی که بنا بر فشار و هوچی گری تبلیغاتی عناصر زاویه دار با دین و انقلاب، این طور از خودش انفعال و ضعف و عقب نشینی نشان می دهد هرگز توانایی و شهامت مقاومت و مصاف با شبکه های ضدفرهنگی و مخرّب دشمنان این کشور را نخواهد داشت.

شهدای مازندران در انقلاب

انقلاب اسلامی ایران از نیمه سال 41 شمسی با اعتراض گسترده روحانیت به رهبری حضرت امام (ره) بر ضد برنانه استعماری اصلاحات ارضی و انجمن های ایالتی و ولایتی و تحریم انتخابات نمایشی موسوم به انقلاب سفید شاه و مردم آغاز شد. مردم مازندران از نخستین روزهای آغاز نهضت شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) با پیروی از روحانیت انقلابی استان، پای به میدان مبارزه با رژیم ستمشاهی نهادند.

استان مازندران در راه پیروزی انقلاب اسلامی، 74 شهید از زن و مرد و کودک و پیر و جوان را تقدیم نهال نوپای انقلاب نمود.

رژیم طاغوت با بهره گیری از موقعیت ساحلی مازندران درصدد ترویج فساد گسترده در این استان و تضعیف پایه های اعتقادی مردم بود. قیام مازندرانی ها در تبعیت از علما و حمله به مراکز ترویج فساد و فحشا در سال57، نشان از غیرت دینی مردم این دیار و پیوند قلبی آنان با معارف اسلام داشت. همه شهرهای استان مازندران شاهد برگزاری تظاهرات با شکوه بر ضد رژیم طاغوت بود.

به عملکرد شهرداری در دهه فجر نمره دهید

چه قدر خوب است شهرداری بابل از مردم بخواهد به عملکرد معاونت فرهنگی و یا احیاناً روابط عمومی این اداره در ایام الله دهه فجر و فاطمیه، نمره بدهند.

صرف افتتاح یک فضای کوچک نمایشگاهی با چسباندن چند قطعه عکس و روزنامه آن هم ذیل عنوان تونل! در محیطی خاص، به هیچ وجه در سطح انتظاری نیست که از شهرداری در قبال انقلاب اسلامی می رود.

از شهردار محترم تقاضا می شود به یکی از مدارس سطح شهر سری زده و خود قضاوت کند که آیا عملکرد واحد فرهنگی شهرداری به هیچ وجه حتی قابل قیاس با شور و انگیزه دانش آموزان نوجوان یک مدرسه هست یا نه؟!

از ظرفیت پیاده راه ها، میادین و خیابان های شهر هیچ  استفاده ای برای برگزاری جشن های دهه فجر ولو در حد تزیینات ساده هم صورت نگرفت. سال گذشته نیز اوضاع معاونت شهرداری به همین منوال بود که در نهایت با تذکر مستقیم امام جمعه، تکانی خورده و حرکتی انجام گرفت.

کاش لااقل از گروه های مستقل فرهنگی شهر حمایتی صورت می گرفت و برای گرامیداشت این ایام از توانمندی آنها استفاده می شد.

باید دید کدام تفکر ثابت در دوره مدیریت قبلی و فعلی شهرداری بابل وجود دارد که برای گرامیداشت دهه تاریخ ساز فجر که سراسر عالم را تحت الشعاع قرار داد به اندازه سایر مناسبت های ملی مانند نوروز و ... اهمیت کمتری قائل است؟

شهرداری پاسخ گو باشد که در قبال کندن بنرهای هیئات مذهبی، چه حرکت جایگزینی را برای بزرگداشت ایام شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها انجام داده است؟

از آفتابه تا ماهواره!

قضیه خیلی ساده است. کافی است به این پرسش ساده جواب بدهید تا دستتان بیاید در این مملکت چه خبر است.

 اگر همین امروز بخواهید فهرستی از ابداعات و اختراعات جوانان ایرانی در سال های اخیر را تهیه کنید، حتی پرینت آن به اندازه یک کتاب حجیم نیاز به کاغذ دارد.

بعد سراغی از فهرست ابداعات و ابتکارات ثبت شده جوانان این کشور در سال های قبل از انقلاب بگیرید.

حالا به این سوال پاسخ بدهید که دقیقاً بعد از انقلاب اسلامی به رغم تحریم ها و فشارهای اقتصادی چه اتفاقی رخ داده که آمار ثبت اختراعات به نسبت سال های قبل از انقلاب، ده ها برابر شده است؟ چرا خلاقیت ها و رتبه های علمی دانشمندان و دانشجویان جوان کشورمان، جهانی شده است؟

فرق بین حاکمیتی که فرهنگ "ما می توانیم" و احیای هویت و عزت و غیرت مردم را سرلوحه خود قرار داده با رژیمی که از سفت کردن پیچ کارخانه ها توسط یانکی ها تا قانون تحقیرآمیز کاپیتولاسیونش فرهنگ تو سرخوری و خودباختگی را تبلیغ می کرد، به راحتی و با تمام وجود قابل لمس است.

محصول شعار "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" با نتیجه شعار "ایرانی حتی نمی تواند لوله آفتابه بسازد" فاصله ای از زمین تا آسمان دارد.