اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج دائم» ثبت شده است

داماد تراز!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۰۴ ق.ظ

اهمیت و تاثیر اختلاف قد در ازدواج چقدر است؟

 

درد دل می کرد. دختر دم بخت داشت. دست و بالش باز بود شکر خدا. می ترسید توی این روزگار نامطمئن، دخترش که همه زندگی اش است دست نا کسی بیفتد. دوست داشت دامادی خوب و با اخلاق و با شخصیت نصیبش شود. همه اش حکایت این و آن را تعریف می کرد که داماد نااهل چه بر سر زندگی شان آورده است. بعضی ها هم که سر داماد سخت گیری و احتیاط کردند مبادا طرف آدم حسابی نباشد، دخترشان روی دستشان ماند و حالا غم و غصه اش دارد آنها را اذیت می کند. در این روزگار دیگر آدم نباید سخت گیر باشد. به هر دختر و پسری که نمی شود اعتماد کرد. طرف مومن و سالم و اهل کار باشد، دیگر آدم چه از خدا می خواهد؟ زندگی همین است، دیر یا زود مهر پایان می خورد زیرش. آرامش مهمترین اصل زندگی مشترک و خوشبختی است. جوان خوب، کیمیاست و...

سپرد: اگر پسر خوب و نجیب و خانواده داری سراغ داشتی معرفی کن.

زنگ زدم. پسر خوب و نجیب و خانواده داری را پیدا کرده بودم. گفتم: سه چهار سالی از دخترت بزرگتر است. اهل کار و تلاش است. دستش به دهانش می رسد. تحصیل کرده است. مسجدی و پاک است. خانواده خوبی دارد. خوش قیافه و مودب است و...

خوشحال شد. گفت همین که شما او را تأیید می کنی برای من کفایت می کند؛ الحمدلله. ان شاءالله هر چه قسمت باشد.

راستی قدش چقدر است؟!

با تعجب گفتم: یک و هفتاد، یا چند سانت بیشتر، چطور؟

خنده ای از سر شرمندگی زد و آهی از حسرت سر داد که: نه! حیف شد! دخترم زیر صد و هشتاد قبول نمی کند! این هم نشد پس، هیییی روزگار ناسازگار!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معرفی سایت خوب و تضمینی همسریابی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۱۲:۱۴ ب.ظ

 

یکهو عاشقت میشود، صدا و تصویرت را یگانه و بی همتا میشمارد، برایت نوشابه باز می کند، قربان صدقه ات می رود، برای سلول سلول لب و دست و صورتت حرف عاشقانه و شعر دلبرانه دارد، دلباخته لباسهایت است، عکس پروفایلت را می پرستد، تو را نیمه گمشده سالهای سیاه تنهایی اش توصیف می کند و چشم بسته و دربست با هر شرطی که پیش پایش بگذاری قبولت دارد، پنج سال یا ده سال کوچکتر از توست اصلا مهم نیست، مذهبی باشی پا به پایت مذهبی و مسجدی میشود، مذهبی نباشی، هم ردیف خودت ادبیاتش را آرایش می دهد. موافق نظام باشی او هم ولایی و جهادی است، مخالف باشی چشم ندارد نظام را ببیند. با هر ساز تو می رقصد فقط به او پا بدهی و چند روزی همقدمش باشی. میگوید حالا یک مدتی هم صحبت و رفیق بشویم شناختمان برای ازدواج بیشتر شود. ادعایی که به ظاهر مستدل به شمار می آید اما یادمان نرود تحقیق، بخشی مهم از همین شناخت قبل از ازدواج است. حتی در ازدواجهایی که جدی و رسمی هستند هم ممکن است پسر یا دختری که می داند تحت نظر و مورد محک و نظارت است چند صباحی خود را صالح و اتو کشیده نشان بدهد تا از این مرحله به سلامت بگذرد. اما تحقیق و بررسی میدانی نقش موثری در شناخت واقعیت اشخاص دارد.

بگذار ماجرا را این گونه جلو ببریم.

من تا به حال کسی را ندیده ام که از طریق سایتهای همسریابی موفق به ازدواج رسمی و دائم شده باشد. من ندیدم دلیل نمیشود این ادعا کذب باشد اما قطعا ادمینهای این نوع کانالها از دروغ گفتن و بزرگنمایی بدشان نمی آید.

سایتهای ازدواج موقت البته گاهی موفق تر هستند. بعضی هایشان کلاهبردارند پولی برای معرفی میگیرند و دیگر جوابی نمیدهند بعضی هایشان واقعا آدمها را به هم می رسانند حالا شرعی و غیر شرعی اش را خدا می داند.

اما سایتها و کانالهای مدعی ازدواج دائم چندان مطابق ادعایشان موفق نبوده اند.

من لااقل ندیده ام و البته موافق این مدل آشنایی و ازدواج هم نیستم.

چطور ممکن است پسری که مثلا مقیم برازجان است و دختری که فی المثل در انزلی می نشیند بدون آنکه هیچ معرف و دوست مشترکی داشته باشند، بتوانند از طریق چت و گفتگو از صداقت یکدیگر مطلع شوند؟ چگونه درباره سوابق و جایگاه فردی و اجتماعی و شغلی یکدیگر تحقیق کنند؟ صفحات حوادث مطبوعات و رسانه ها را ببینید هر روز مملو از اخباری است که نشان میدهد حتی ازدواجهای غیر مجازی هم به دلیل فقدان تحقیق و بررسی کامل گاه دچار التهاب و شکست می شود، چه برسد به ازدواجهای دنیای بی سر و ته مجازی.

حالا این را هم اضافه کنید که دریایی از مردان هوس باز فریبکار اعم از مجرد یا متاهل در فضای مجازی جولان میدهند و با اطلاع از نقطه ضعف خانمها و دختران جوان سعی میکنند ابتدا باب آشنایی را در محیطی مودبانه باز کنند و بعد شانس خود را برای ایجاد وابستگی در طرف مقابل و آزار و هوسرانی امتحان نمایند.

هر از گاه از دختری نجیب و خانواده دار میشنویم که فلان آشنای ناآشنای مجازی بعد از چند بار چت و ابراز علاقه و احترام و ارسال هدیه و... رفته است سراغ بحثهای زیرشکمی و به این بهانه که دلم میخواهد همسری اکتیو داشته باشم انتطار دارد طرف قبل از ازدواج ثابت کند که آدم سر زنده و گرم مزاجی! است و...

مردهای نانجیب که بی در و پیکری فضای مجازی را بستری برای اغواگری و وقت گذرانی خود میدانند ابایی از این ندارند تیری در تاریکی انداخته و با ظاهری متظاهر به اخلاق و نجابت، درصدد وابستگی دختر برآمده و از قِبَل سادگی او شانس خود را برای شکار غریزی خویش امتحان نمایند. طرف تور شد که شد نشد هم ضرری نکرده اند مدتی سرگرم شده اند و می روند سراغ نفر بعد؛ یا شانس و یا اقبال! گور پدر دختر ساده دلی که حالا باید با غرور له شده و روح لطمه دیده خود کنار بیاید و گاه کارش به دوا و درمان روانپزشک برسد.

این نوع مردها و پسرها که اغلب خودشان در دوره کودکی و نوجوانی طعمه مردان هوس باز بوده و مورد تعرض قرار گرفته اند کمتر تمایلی برای رابطه با زنهای فاسد دارند. اتفاقا آتش عقده درونشان زمانی فروکش می کند که دختری پاک و معصوم را به بیراهه کشانده و سوارش شوند و از حس درونی سلطه و استیلا لذت ببرند.

با دختر خانمهای علاف و آویزان مجازی که خودشان اهل شیطنت هستند حرفی ندارم. اما دختر خانمهای نجیب و با شخصیت که در برهوت تجرد و وهم و ترس متصور از احتمال بی شوهری ابدی و عقب ماندگی از دختران متاهل همسال، هر جنبنده مجازی جنس مخالفی را شانس و احتمالی برای گشایش بخت خود میپندارند بیشتر از این ناحیه آسیب دیده و شخصیتشان لگدمال می شود.

 حقیقت آن است کسی که راه گنگ و کدر مجازی را برای همسریابی برمی گزیند نباید از اینکه بعد از مدتی شخصیتش توسط پسر یا مردی دروغگو و زیاده خواه و فاسد مورد وهن و آسیب و تحقیر قرار میگیرد گله و شکایت داشته باشد و در خلوت خود اشک بریزد و بسوزد. همسریابی و ازدواج شایسته برای تشکیل یک زندگی با دوام و سالم، از رهگذر پیام بازرگانی و آگهی سایت دیوار و اعلام مناقصه و مزایده به سرانجام نخواهد رسید. دختر خانم های محترم، آبرو و شخیصت خودشان را در تابلوهای تبلیغات عمومی شهر به حراج نمی گذارند و شماره یا آی دی شان دست به دست نمی چرخد. قبل از انتخاب مسیر خود، به تبعات آن توجه داشته باشید.

یاداوری این نکته را ضروری می دانم حکومت اسلامی وظیفه دارد به منظور حفظ سلامت جامعه دینی، از طریق حذف کتب و برنامه های زائد درسی و سربازی و ایجاد بستر اشتغال و حمایت اقتصادی و ... توجه به نیازهای غریزی و فطری جوانان را مهم دانسته و شرایط ازدواج در سنین جوانی را فراهم آورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عکس قضیه!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۱۹ ق.ظ

در حال اجرا داماد تعقیب توسط عروس بردار خنده دار کاریکاتور

 

عجیب ترین قسمت معرفی گزینه برای ازدواج این است که طرف، قبل از پرسش درباره سطح فکری و فرهنگی و نگرش های اجتماعی و ... گزینه، همان اول می گوید: عکسش را ببینم!

خنده دار ترین حالت هم وقتی است که گزینه ای را معرفی میکنی و طرف رد میکند؛ اما می گوید عکسش را بده ببینم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حق نداریم به خودمان ظلم کنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۳۵ ب.ظ

alt

 

طلبه بزرگواری هست از سلسله سادات، دو سه باری است او را پای کلاس درس می بینم. از لهجه اش فهمیدم جنوبی است با این حال محکی زدم ودر مثالی حرفی از خوزستان به میان آوردم و حساسیتش را که دیدم خیالم جمع شد.

بعد کلاس سر صحبت را باز کردم. اهل اهواز بود. کمی که خودمانی شدیم رفتم سر حرف اصلی ام که دوستی دارم خوشتیپ اهل خوزستان کاسب است و حبیب خدا و نجیب و با صفا و حکم برادرم را دارد و...

خیلی زود گرفت منظورم را؛ اما جوابش برایم در خور توجه بود. لبخندی زد و گفت: دو تا دختر داشتم هر دو را دادم به دو تا طلبه!

خدای من! قیافه اش میخورد یا هم سن من یا یکی دو سال بزرگتر باشد.

البته کمی که فکر کردم یادم آمد الان بعضی بچه های هم سن و سال من دارند پدر بزرگ و مادربزرگ می شوند بعضی هایشان بچه هایشان را دارند می فرستند خانه بخت...

پیر شدیم و خبر نداریم. دنیا چقدر زود می گذرد.

آن وقت بعضی ها پا به سن هم که می گذارند زبانشان دراز است و هزار بهانه و عیب جویی روی جوان مردم دارند و گزینه ها را یکی یکی رد میکنند و میرسند سر پیری از زمین و زمان طلبکار می شوند که به ما ظلم شده مجرد مانده ایم و...

طرف، دماغش دودکش کوره آجرپزی است، چشمان قلمبه اش کابوس وحشت و کانون شکنجه مخاطب است. قیافه اش را به هر متهمی نشان بدهی در جا به همه جرایم کرده و ناکرده خود اعتراف می کند. دارد می رود طرف پنجاه سالگی، منتظر است محمدرضا گلزار بیاید خواستگاری اش!

همیشه معنای ظلمتُ نفسی دعای کمیل برایم جای سوال بود. در اسلام علاوه بر حق الله و حق الناس، حق النفس هم داریم. ظلم به خودمان هم حرام است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزادی با طعم س ک س و خشونت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ق.ظ

تجاوز یک مغازه دار به چند زن / در تهران رخ داد !!! + فیلم

 

ما  هم طرفدار آزادی هستیم. اصلا امر به معروف و نهی از منکر یعنی ضمانت آزادی در اسلام که حکومتها معمولا دل خوشی از آن ندارند. ما طرفدار آزادی نشر افکار دین در شئون زندگی هستیم. طرفدار آزادی انتقاد از مسئولانی که دو دستی به میز و فیش حقوقی شان چسبیده اند و هر صدای نقد و ایرادی را به انضمام پرونده ای نفس گیر و نابودگر، خفه میسازند.

حزب الله به دنبال آزادی است، در عرصه داخل برای ترویج احکام وحی و انتقاد از مسئولان ناکارآمد و بی اعتقاد به مصالح ملت و امت، در عرصه بین الملل آزادی برای طرح اندیشه تمدن ساز اسلام و افشای ماهیت جهانخواران و نجات مستضعفان.

اگر آزادی بیان باشد مسئولی به خودش اجازه نمی دهد دنبال رانت و باندبازی و قبیله گرایی برود، کسی در قبال مرگ دهها نفر بخاطر سوءمدیریت صنعت خودروسازی بی تفاوت نمی ماند، فرصت سوزیهای دوره مدید سربازی نادیده انگاشته نمی شود، تبعیض و شکاف طبقاتی از بین می رود، شایسته سالاری جای رابطه بازی در امور مدیریتی قرار میگیرد، ازدواج و اشتغال جوانان به عنوان زیربنایی ترین کار فرهنگی حاکمیت نگریسته می شود و...

کلی حرفها و کارهای بر زمین مانده داریم که در قالب تحقق آزادی باید به دنبال آن باشیم.

شما شکمت سیر است که سطح آزادی را در حد چند وجب پارچه روسری پایین می آوری! روسری را برداری آزاد شده ای؟ سینه هایت را بیندازی بیرون و نیشخند مردان چشم چران را ببینی به آزادی رسیده ای؟ پسرها بغلت کنند آزاد میشوی؟ سلف دانشگاه مختلط باشد به آرمانت رسیده ای؟ بعد تو دم از نجات میهن و ملت می زنی در حالی که دغدغه ملت را نداری و درد مردم را نمی شناسی؟ خدایی اش تو مامور نیستی به این که مطالبات اصلی مردم را به انحراف و فراموشی بکشانی و دست رانت خواران و غارتگران بیت المال را چند صباحی دیگر باز بگذاری؟!

البته حاکمیت هم دارد چوب غفلت از نیازهای فطری و غریزی جوانان را میخورد. حاکمیتی که شعار تمدن سازی اسلامی می دهد اما به تبعیت از غرب، سالها وقت بچه های مردم را در آموزشهای طولانی مدت و گاه بی خاصیت مدراس و دانشگاه و سربازی هدر میدهد و حواسش به غلیان نیازها و شکسته شدن قبح گناه و بالا رفتن سن ازدواج و سرد شدن میل به تشکیل خانواده نیست و نمی داند مسئولیت پذیری جوان با تشکیل خانواده میتواند بسیاری از ناهنجاری ها و هرزگردی ها و بی هویتی های رایج در سطح جامعه را از بین ببرد باید هم تاوان پس بدهد و با انقلاب شهوت و سکس و خشونت مواجه شود. هر چند این وسط باز هم جوان های مردم هستند که برای دفاع از حیثیت اسلام و میهن بر میخزند و مقابل هوسرانی اوباش شهوت زده می ایستند و شهید و مجروح می دهند.

حواس نظام هست این چند ساله چقدر آمار زورگیری های خشن در جای جای کشور افزایش پیدا کرد؟ کدام اتاق فکر فرهنگی دنبال چاره ای برای از بین بردن بستر بی قانونی و خشونت و حرام خواری و... برآمد؟ حواس نظام به فضای مجازی و سیل شبهات و تخریبها هم نبود و حواسش نبود به سر و سامان گیری صدها خانه تیمی فساد که با سوءاستفاده از نیاز طبیعی وجنسی جوانان تحریک شده فضای مجازی، عملا به سازماندهی پنهان تیم های شورش و اغتشاش انجامید.

آقای جمهوری اسلامی! جوان مردم زن میخواهد! شوهر میخواهد! درست مثل آب و غذا و حمام و دستشویی، ازدواج هم یک نیاز طبیعی است که باید به آن توجه نشان داد. انسان باید بتواند در سنی که نیاز به تکامل دارد به خواسته مشروعش برسد و آرام شود. (لتسکنوا الیها...) بماند آدمی که مسئولیت خانواده روی دوشش باشد اینقدر سبک و جلف نیست که دست به خیزشهایی از سر عقده و حرص و شهوت بزند و از ناامنی بیزار است.

سالهای آموزش را کم و خلاصه کنید. به قول رهبر معظم انقلاب دروس زائد را حذف کنید. دوره سربازی را کوتاهتر کنید. زمینه اشتغال را هم تقویت نمایید. زمینه بسیاری از آشوبهای مجازی برخاسته از شهوت و وهم و بی قیدی برطرف خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از خارج، شوهر وارد کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۱، ۱۲:۵۲ ب.ظ

 

بگذارید یکبار دیگر این موضوع را نگاه کنیم.

یک نماینده مجلس که از قضا مسئولیت کمیته یا کمیسیونی پیرامون خانواده و ازدواج و فرزندآوری را برعهده دارد پیشنهاد داده که دختر خانمهای مجرد بالای سی سال که الی ماشاءالله تعدادشان هم زیاد است با جوانان شیعه غیرایرانی علاقمند به ایران ازدواج کنند.

یک عده هم از این فرصت طلایی برای تسویه حساب سیاسی و رو کم کنی جناحی بهره گرفته که آی ی ی ی چه نشسته اید ناموسمان را دارند می دهند دست بیگانه و... !

ازدواج شیعه با شیعه مجاز است و چارچوب مرزهای جغرافیایی در این میان اعتباری ندارد. این بابا می گفت یا نمی گفت جوانانی اعم از مرد و زن از خیل هموطنان خود را دیده ایم که همسری از لبنان یا عراق یا آذربایجان و افغانستان و... گزیده اند و مشغول زندگی شان هستند. پس حرف آقای نماینده سخن تازه ای نیست و صحه بر اتفاقی است که مکرر به وقوع پیوسته است.

اما

نکته دقیقا همین جاست که چرا یک نماینده مجلس که انتظار می رود از نخبگان جامعه باشد و از قضا به فراخور مسئولیتش مطالعه ای در وضعیت بغرنج ازدواج داشته به جای ریشه یابی علت ها و چاره جویی برای رفع موانع، از راه حلی سخن می گوید که حرف تازه ای نبوده و بیان آن در فضای آلوده سیاسی کشور جز ایجاد حاشیه، تبعاتی ندارد؟

یعنی یک نماینده مجلس نمی داند که طولانی بودن سالهای تحصیل و بی فایده بودن بعضی دروس، طولانی بودن مدت بیگاری در نظام وظیفه، فقر یا احساس فقر در جوانها، معضلات فرهنگی ناشی از تبلیغ سبک مصرف زدگی و طغیان روح زیاده طلبی و فرار از ساده زیستی و... بخشی از علل تأخیر در امر ازدواج و فرزند آوری است؟ که البته دود آن بیشتر از همه در چشم دختران جوان می رود؛ چه اینکه امروز اغلب پسران پا به سن گذاشته یا حتی مردان میان سالی که از همسر خود جدا شده یا جدا مانده اند نیز دنبال ازدواج با همسرانی بسیار جوان تر از خود و زیر سی سال هستند.

او باید با استفاده از جایگاه خویش در خانه ملت، درصدد تغییر نظام آموزش، تغییر نظام وظیفه عمومی، اصلاح ساختارهای فرهنگی جامعه، زدودن فقر، تقویت باورهای معنوی و... باشد نه این که با بیان سخنی غیرضروری و سطحی از خودش و رسالت سنگینی که بر دوش دارد رفع تکلیف نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ازدواج یا استثمار؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۱۴ ق.ظ

 

پیرمرد می گفت: همسری می خواهم، جوان، سر حال، خوش قیافه، خوش اندام، مهربان باشد. همراهم سفر بیاید. کارهای خانه را درست  انجام بدهد. در آشپزی مهارت داشته باشد. با فرزندان من که البته بزرگ شده اند خوب تا کند. به این که همسر دیگری دارم کار نداشته باشد. بچه نداشته باشد و نخواهد و... زن زندگی باشد.

عقد را دائم نمی بندم، باشد موقت تا اگر خوشم آمد ادامه دهم و تمدید کنم؛ اگرم نه، نه. مهریه هم نمی دهم جز مبلغ اندکی که کار شرعاً درست در بیاید...

اینکه بعضی خانمها از ازدواج با مرد مسن قصد سوءاستفاده مالی دارند حرف درستی است و مرد باید موقع انتخاب، تحقیق و تأمل بیشتر و دقیق تری داشته باشد نه این که زن را اسیر و بدبخت و دستمالی دورانداختنی و ذلیل و بی شخصیت بخواهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قوانین ما ضد ازدواج است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۶:۳۲ ق.ظ

                                                   قوانین ما ضد ازدواج است

 

به نقل از مهر، امیرحسین بانکی‌پور در برنامه «بدون توقف» در پاسخ به این سؤال که حاکمیت نسبت به روابط دختر و پسر چقدر مسؤلیت دارد، گفت: ما بیشتر در حد شعارها باقی ماندیم، ولی یک راهکار مشخصی باید داشته باشیم، نظام آموزشی ما در یک فضای علمی بدون مهارت جلو می‌رود، الان موج سوم دانشگاه‌ها، دانشگاه‌های مهارت‌محور است، اما ما فقط مدرک‌گرایی را در جوان‌ها بالا بردیم که همین باعث می‌شود ازدواج‌شان به تأخیر افتاده و نیازشان را با ارتباط جبران کنند. ما اول باید یک استراتژی درستی نسبت به جوان‌هایمان داشته باشیم، چون استراتژی غلطی که در حاکمیت داشتیم این بود که سن ازدواج باید در جوانان بالا برود.

وی تأکید کرد: من این را محکم می‌گویم این در حاکمیت بود، تا ۲۰ سال پیش کل برنامه‌ریزی‌ها در راستای بالا بردن سن ازدواج بود، لذا دوره‌های آموزشی طولانی‌تر را بیشتر دوست داشتند تا جوان دیرتر ازدواج کند، بنده زمان مرحوم رفسنجانی در کمیته آموزش و پرورش شورای انقلاب فرهنگی بودم معاون برنامه‌ریزی آقای رفسنجانی یک نامه با ایشان نوشت و اعلام کرد که آقا این نظام متوسطه آن زمان که تازه پیش‌دانشگاهی وارد آن شده بود، خلاف اهداف توسعه است، آقای رفسنجانی نامه را به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع داد و آمد به کمیته ما، ما معاون برنامه و بودجه را خواستیم، به کارشناس‌شان گفتیم اینکه ما یک سال از آموزش و پرورش کم کردیم که خوب است، شما که همیشه از بودجه آموزش و پرورش می‌نالیدین اینکه یک سال زودتر دیپلم بگیرند که بهتر است گفت ضربه‌ای که به ما زدید بیشتر از این حرف‌هاست، وقتی یک‌سال زودتر دیپلم بگیرند، یک‌سال زودتر سربازی می‌روند و ازدواج می‌کنند و این مغایر با اهداف توسعه است.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه آنها با این برنامه جلو رفتند، اظهار کرد: خوب وقتی سن ازدواج بالا برود جوان مجبور می‌شود وارد فضای ارتباط شود، همین آقایانی که این بلا را سر جوانان آوردند در دوره‌ای که دو میلیون و ۱۰۰ هزار دختر بالای ۳۰ سال ازدواج نکرده داریم شعار می‌دهند مواظب ازدواج کودکان باشیم، ما الان مشکل‌مان ازدواج کودکان است یا ازدواج این دو میلیون و ۱۰۰ هزار نفر، چرا آدرس غلط می‌دهید این آقایان الان هم خجالت نمی‌کشند، وقتی ازدواج را سخت می‌کنند و سن ازدواج را بالا می‌برند خوب طبیعی است که این رابطه‌ها پیش بیاید. حق طبیعی هر جوانی است که در سنی که نیاز دارد بتواند ازدواج کند، چرا می‌ترسیم این حرف‌ها را بزنیم، چطور رابطه با جنس مقابل را می‌پذیریم اما ازدواج خلاف روشنفکری است، مسیر ارتباط را باز می‌کنیم مسیر ازدواج را می‌بندیم، اگر می‌خواهیم جوان در وقت نیازش ازدواج کند باید به هنرستان‌ها بیشتر بپردازیم، باید مدرک‌گرایی را کم کنیم، مهارت‌آموزی را در دانشگاه‌ها تقویت کنیم، شرایط ازدواج یک دانشجوی متأهل را فراهم کنیم، محدودیت‌های قانونی یک دانشجوی متأهل نباید مثل یک دانشجوی مجرد باشد.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس یازدهم یادآور شد: اما برای ما این جور نیست، قوانین ما ضد ازدواج است، بروید جزء جزء قوانین را نگاه کنید، آن زمانی که داشتند روی کنترل جمعیت کار می‌کردند حساب شده مسیر جامعه را به سمتی بردند که ازدواج دیرتر صورت بگیرد، بعد هم فریاد می‌زنند که چرا دختر و پسرها رابطه دارند، چرا فساد جامعه را گرفته، خوب طبیعی است که وقتی راه حلال را ببندید راه حرام باز شود. باید شرایط ازدواج را آسان کنیم، از هیچ کسی نترسیم، ما باید ازدواج ۲۰ ساله‌ها را الگو کنیم، شعار ازدواج ۲۰ ساله‌ها یک شعار واقعی است که ما باید بدهیم، منتهی کسی که ازدواج می‌کند باید به بلوغ عقلی و اجتماعی هم برسد، بلوغ جنسی کافی نیست، باید نظام تربیتی مدارس ما در جهت آموزش مهارت‌های زندگی باشد.

بانکی‌پور در پاسخ به این مطلب که «نظام آموزشی با اولویت دادن به رشته‌های کار و دانش و فنی، حرفه‌ای می‌تواند متخصصانی پرورش دهد که آماده تشکیل خانواده‌اند» عنوان کرد: مسائل اجتماعی شبکه‌ای با هم مرتبطند، وقتی که جوان شغل داشته و سرش شلوغ باشد دیگر سراغ ارتباط نمی‌رود، در واقع یکی از راه‌های شکستن ارتباط همین است که سرش را شلوغ کند ولی جوان ما که صبح تا شب بیکار نشسته در این ارتباط سُر می‌خورد. با کاهش سن ازدواج مشکل اشتغال را هم حل می‌کنیم، چون جوانان مسؤلیت‌پذیرتر می‌شوند. مشکل اشتغال این است که سن مناسب ورود به اشتغال‌مان بالا رفته وقتی شما در ۲۵ سالگی می‌خواهی وارد بازار کار شوی توقعت بالاست، هر شغلی را در شأن خودت نمی‌دانی، کار هم بلد نیستی، کدام صاحبکاری جرأت دارد تو را به کار بگیرد، اما اگر نوجوان ۱۶ ساله بخواهد کار کند، هم توقعی ندارد و هم حاضر است با حقوق کم کار کند تا کار یاد بگیرد، اگر سرش هم داد بکشند ناراحت نمی‌شود و بدنش هم به کار کردن عادت کرده و شکل می‌گیرد، جوانی که قرار باشد ۲۰ ساله ازدواج کند از ۱۷ سالگی خانواده به کار درگیرش می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه نظام تربیتی ما باید به سمتی برود که بلوغ عقلی و اجتماعی جوانان را بالا ببرد، تصریح کرد: الان ذهن بچه‌های ما پر از فرمول ریاضی و فیزیک و شیمی است، اما مهارت حل مشکل ندارند، در این نظام آموزشی یک نیمکره مغزی بیشتر فعال نیست، جوان در ۲۰ سالگی که هیچ در ۲۸ سالگی هم بلد نیست زندگی کند، چون یادش ندادیم باید یکی از برنامه‌های آموزش و پرورش از اول ابتدایی آموزش مهارت‌های زندگی باشد، نه اینکه درس مدیریت خانواده را در سال دوازدهم بگذاریم که بچه‌ها کنکور دارند و اصلاً لای کتاب را باز نمی‌کنند.

این کارشناس مسائل خانواده در پایان در پاسخ به این سؤال که کسی که درگیری عاطفی پیدا کرده الان باید چکار کند، گفت: در درجه اول باید افراد امین خانواده را در جریان بگذارد، بعد یک مشاور با تجربه پیدا کند، اگر مشکلی هم پیش آمده در هر مرحله بیدار شود بهتر از فرداست، پس تا دیر نشده یک مشاور خبره پیدا کند تا او تشخیص دهد طرف مقابلش فرد شایسته‌ای هست یا نیست، این شایستگی را خود فرد نمی‌تواند تشخیص دهد چون عقل و احساسش درگیر است، قطعاً نمی‌شود یک شبه عشقی که مدتهاست در وجود شماست از بین برود، لذا شرایط سختی دارید، آن مشاور بررسی می‌کند که رسیدن شما هزینه کمتری دارد یا جدایی‌تان، گاهی مشاور به این نتیجه می‌رسد باید به هم برسید، او اول از نظر بینشی ذهن شما را قوی می‌کند، بعد نسبت به آثار و عواقب این مسئله شما را آگاه می‌کند، شما هم باید از نظر عاطفی خودتان را غنی کنید خیلی اوقات دلیل وابستگی ضعف‌های عاطفی است که باید جایگزین‌های عاطفی قوی پیدا کرد، از نظر رفتاری نیز باید هر رابطه دیداری و شنیداری را قطع کرده و سود و زیان‌های فرد و رابطه را برای خودتان بررسی کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قرض الحسنه و زن دوم!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۳۸ ب.ظ

یک صندوق قرض الحسنه ورشکست شده بود؛ عده ای گفتند: دیدید! بدون ربا و نزول و کارمزد و ... نمی شود بانک داری کرد؟ 

مشکل اما جای دیگری بود. متولیان صندوق اگر همه موجودی را به گردش وام نینداخته و بخشی را طبق روال، سرمایه گذاری می کردند، چنین نمی شد و ...

موضوع قتل همسر دوم نجفی، فارغ از مجموعه حواشی آن، دستاویزی شد برای عده ای که بگویند: پس ازدواج مجدد اشتباه ست و ...

بگذارید اول توضیح بدهم که بنده بنا بر شرایط شغلی، روحی و ... ازدواج مجدد را بر خودم حرام می دانم. این را همین اول گفتم که کسی دنبال حاشیه سازی نباشد. البته این نسخه را به دیگران تجویز نمی کنم.

از نظر اسلام مردی که شرایط روحی و مالی و شخصیتی و خانوادگی لازم را برای ازدواج مجدد داراست می تواند چند همسر را اختیار کند. این چند همسری در صورتی که مقدمات عدل و عقل آن رعایت شود، با توجه به خیل بانوان مسن و مطلقه و بیوه و ... و آمار تکان دهنده تجرد نسوان، راه علاجی برای رفع یکی از معضلات دردناک اجتماعی است.

من افرادی رامی شناسم که با رضایت همسر اول و با توجه به بضاعت مالی و توان روحی خود اقدام به ازدواج مجدد نموده و بسیار زندگی شیرین و موفقی هم دارند.

نه با یک خطا نه با یک درخشش، حکم کلی ندهیم. افراد و شرایطشان با هم تفاوت دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حجت الاسلام باشید!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۴۰ ق.ظ

tavc_42bb86a4-4527-4fbb-827d-b13658fd518b.jpg


حجج، جمع حجت است و بیراه نیست اگر شهید محسن حججی را حجت خدا لقب بدهیم. نه فقط از بابت تشابه اسمی و بازی با کلمات که زندگی او تمثیلی از عمل به آموزه های دین و مصداقی از انسان تربیت شده مکتب وحی بود.

در اردوهای جهادی و کمک به محرومان پیشتاز بود.

در امور فرهنگی مسجد و جذب جوانان همت می گمارد.

دنبال بینش سیاسی بود و بصیرت افزایی در جامعه را سرلوحه خویش می ساخت.

گسترش فرهنگ مطالعه و کتابخوانی را یک رسالت فرهنگی و اجتماعی دانسته و در این راه کوشش می نمود.

یاد و خاطره شهدا را زنده نگاه می داشت.

مدافع حرم بود و در هنگامه نبرد، خط مقدم جبهه توحید را مأوای خویش ساخت و تعلقات مادی دنیا را به عشق وصال حق رها نمود.

او سرباز راستین اسلام بود و قصه سربازی اش با خط سرخ شهادت، درسی از کتاب ماندگار مدرسه عشق و رستگاری گردید.

آنهایی که می خواهند راه شهید حججی را رفته و عمل او را الگوی رفتار خویش سازند باید پا جای پای این شهید سرافراز بگذارند. 

همسر استوار و قهرمان شهید حججی نیز همین مسیر را برگزید تا نشان دهد شهادت طلبی، فرهنگی زیبا برآمده از تقیّد و تعهد نسبت به کلام خداست.

خبر مسرّت بخش ازدواج این بانوی مقاوم، در واقع جلوه ای دیگر از سلوک رهپویان طریقت اسلام و قرآن است که باید سرمشق همه ارادتمندان این مکتب قرار بگیرد.

زیبایی این حرکت مؤمنانه را پیام تبریک پدر شهید حججی در عرصه رسانه ها دوچندان ساخت تا نشان دهد مسلمان واقعی بی اعتنا به تعصبات کور و خرافات جاهلانه و سنّت های من در آوردی، سیره بزرگان دین را سرلوحه قرار داده و در عمل به تکلیف و پایبندی به ارزش های الهی، با افتخار و سربلندی گام بر می دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

لطفا ازدواج کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۷، ۰۴:۱۷ ب.ظ

کار خیر کردن لزوماً مشروط به پول داشتن نیست. خیلی از کارهای خیر را می توان بدون پول هم انجام داد؛ مثلا آشتی دادن بین دو نفر، نصیحت و کمک به کسی که راه به بیراهه برده و ... یا این که انسان اعتبارش را واسطه قرار دهد برای جمع اوری کمک به دیگران در ساخت یک مدرسه و مسجد و آزادسازی زندانیان و ...

یکی از کارهای خیری که در اسلام بسیار مورد تأکید قرار گرفته و واسطه گری در آن بارها سفارش شده است، واسطه گری در ازدواج است:

"بهترین وساطت ها این است که میان دو نفر در امر ازدواج وساطت شود تا سر و سامان بگیرند." علی علیه السلام میزان الحکمه، جلد5، صفحه87

باور کنید یکی از مبنایی ترین کارهای فرهنگی در جامعه همین وساطت در امر خیر ازدواج است. سن بعضی از جوان های مجرد اعم از دختر و پسر فراتر از سنین معمول ازدواج است و تعلل در این مسأله متأسفانه باعث بروز آسیب های فردی و اجتماعی متعدد گردیده است.

به عنوان یک طلبه بارها طرف مشورت و یا درد دل بعضی افراد و خانواده ها قرار گرفته ام و با تمام وجود درک کرده ام که ظهور این معضل، یکی از مهم ترین و مبنایی ترین چالش های فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی جامعه امروز است که در سایه تقلید از فرهنگ غرب و بی توجهی اجتماع، رشد نموده است.

معتقدم اگر می خواهیم دنیا و آخرت خود و دیگران را آباد کنیم در راه تشویق به ازدواج که در واقع پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی است باید گام برداشته و نیز با واسطه گری در تحقق این امر خیر، راه را بر افزایش سنین ازدواج به خصوص برای دختران بسته و در انتخاب گزینه شایسته به خانواده ها یاری برسانیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا