اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۴۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

«انتظار نور»

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۷:۳۴ ب.ظ

 

آتشین مهر تابستان

مژده سیل پائیزی

آسمان کی زند فریاد

نغمه های سحرخیزی

زرد ساقه نیلوفر

چون ثنا گوی هجران است

عاقبت جای کفتر ها

گر نیایی به زندان است

آینه نور تاباند

در نگاه حضور تو

حمل بر شانه های اشک

انتظار ظهور تو....

 

یادگار 1379

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زود داغ نکنیم و سرد نشویم!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۲۷ ق.ظ

See the source image

 

یادم می آید یکی دو بار در همین وبلاگ مطلبی از علی علیزاده را به نقد کشاندم و به او تذکر دادم که جایگاه خودش را دانسته و برای نیروهای حزب اللهی، تعیین تکلیف نکند.

بعضی دوستان فعال مجازی وابسته به بعضی جاها ریختند سرم که چرا خودی ها را می زنی و شما جریان انحرافی هستید و ...

الان که یکی از مطالب این بابا به مذاق شان خوش نیامده می گویند علیزاده و جریان انحرافی دارای مبانی مشترک مارکسیستی هستند!

جل الخالق! بهتر نیست حرف های خوب یا بد افراد را نقد کرده و یکدفعه کسی را به عرش نرسانده و سپس به زمین گرم نکوبیم؟ علیزاده هم حرف های خوب زده هم حرف های بد و اشتباه. او نه لیدر جریان انقلاب اسلامی است نه دشمن انقلاب. یک نویسنده معمولی و فعال رسانه ای است، همین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وام نمیخوام

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۴۴ ق.ظ

See the source image

 

آقا ما نخواهیم وام یک میلیون تومانی با سود دوازده درصد را بگیریم باید چه کسی را ببینیم؟ دولت منّت هم می گذارد، سودش را هم به جیب می زند. آقایان اعاظمی که سود بانکی بیش از چهار درصد را شرعا جایز نمی دانند قرار نیست به این وام زوری و منفعت طلبانه واکنشی نشان بدهند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دیگ به دیگ می گوید ...!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۹، ۰۷:۱۵ ب.ظ

55wx_photo_2020-02-03_05-34-31.jpg

 

به هر کسی حق می دهم از سری ششم مجموعه پایتخت گله داشته باشد الا جناب وزیر محترم ارشاد که انگار دسته گل هایی که سینمای ایران در دولت روحانی به آب داد تناسبی با فرهنگ و سنت فاخر ایرانی داشت که حالا لب به انتقاد گشوده است. رحمان 1400، زهرمار، چهار انگشت، سامورایی در برلین، کلوپ همسران و ... را اصلا می شود کنار خانواده نشست و دید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کار نیک باید منطبق با شرع باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۰۲ ق.ظ

See the source image

 

وقف، چیزی شبیه امانت است که تصرف در آن دستکم مصداق خیانت در امانت محسوب می شود، خواه یک ملک وقفی باشد یا مقداری پارچه برای دوخت ماسک و هدیه به مردم. از این رو فروش اقلام وقفی و اهدایی مردم که مصرف آن برای مورد خاصی معیّن شده حتی به بهانه کسب درآمد برای اائه خدمات بیشتر، جائز نیست. چنین اقدامی بی تردید علاوه بر خیانت به نیّت واقف، منجر به بی اعتمادی جامعه نسبت به فعالیت های عام المنفعه خواهد شد.

فقط در موارد خاصی بنا بر ضرورت، می توان موقوفه را در راستای منافع عموم مثل تخریب مسجد برای بازگشایی مسیر تردد، تغییر داد که آنهم نیازمند اذن فقیه است.

دوستانی که در جبهه اسلام مجاهدت می کنند مثل همیشه دقت داشته باشند که موازین اسلام را هم رعایت نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا تنابنده مهاجرت خواهد کرد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۰۱ ق.ظ

 

محسن تنابنده در شش ماه اخیر رویکرد خاص سیاسی را پیشه کرده است. از نظر او بزرگترین مصیبت مردم در سال گذشته، سقوط تلخ هواپیمای بویینگ بوده است. مصاحبه ها و ژست های او رنگ انالرجل به خود دارد. در سری ششم مجموعه پایتخت، تلاش نمود برخلاف سری های پیشین علاوه بر پیام های مثبت، ساختار شکنی را نیز مدنظر داشته باشد. ذوق زدگی او در صفحه شخصی اش از نمایش تختخواب دونفره زن و شوهری و تقلید از فیلمفارسی در آخرین سکانس پایتخت نمونه ای از رویکردی است که او در قهرمان سازی از خود اتخاذ نموده است. سریال پایتخت در حالی به بهانه کرونا نیمه کاره رها گردیده و ریش مردم و مدسئولان سیما گروگان گرفته شد که قسمت های مختلف این مجموعه نیز در اوج همه گیری ویروس کرونا در حال ساخت بود و بازتاب آن در دیالوگ ها نیز ورود پیدا کرد. او در زمستان گذشته اعلام کرد که بعد از اتمام سریال پایتخت شش دیگر با تلویزیون همکاری نخواهد کرد.

اصرار حاج نقی دو رو و متظاهر در فروش خودرو به بهانه مهاجرت و نمایش چندباره این صحنه، احتمال تمایل و آمادگی او برای پیوستن به شبکه های فارسی وابسته به بیگانه را تقویت نموده است. پیش از این نیز برخی سلبریتی ها که با عنایت ویژه و هیجانی مدیران سیما به نان و نامی رسیده بودند برای کسب درآمد بیشتر میهن خود را به بیگانگان فروخته و جلای وطن نمودند. امیدوارم این فرضیه درباره محسن تنابنده صحت نداشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حرام گوشت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۰۸ ب.ظ

خوردن سگ و گربه در چین ممنوع می‌شود

 

این که هر گوشتی خوردنی نیست را فقط ما نمی گوییم، دیگر خودشان هم دارند به این نتیجه می رسند. به این خبر توجه کنید:

"طبق قانون جدید از اول ماه می‌ مردم ساکن منطقه شنزن چین حق خوردن سگ و گربه را ندارند. سالهاست مردم خواستار تصویب آن بودند و این اولین بار است که چنین قانونی در کشور چین تصویب و اجرا می‌شود. طبق آمار، سالانه ۱۰ میلیون سگ و ۴ میلیون گربه در چین کشتار شده و خورده می‌شود."

دین مبین اسلام بیش از چهارده قرن پیش خوردن بعضی غذاها را ممنوع اعلام کرد. با مرور زمان، مردم به حکمت بعضی از این احکام پی می برند. بیماری های جدید و لاعلاج، جهانیان را به فکر اصلاح سبک تغذیه خود انداخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ارزش خواندن و تأمل را دارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۵۰ ب.ظ

فارغ از اینکه بخواهم درباره محتوای این متن قضاوتی داشته باشم خواندن آن را جالب و قابل تأمل می دانم. ارزش دارد برایش وقت بگذارید:

 

 

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، خلیل‌الله همایی‌راد مدیرکل پیشین امنیتی و انتظامی استانداری کرمان و فعال رسانه‌ای در یادداشتی اختصاصی برای میزان، نوشت: به حوادث و رخداد‌ها، از زوایای مختلفی می‌توان نگریست و آن هارا تجزیه و تحلیل کرد. تحلیل‌هایی که ممکن است با واقعیت و حقیقت ماجرا منطبق باشند، یا نباشند یاحتی بخشی از ماجرا را دیده و از مابقی آن بی خبر بمانند. مثل این که از یک درب باز، به درون اتاقی نگاه کنیم و همه‌ی آن چه را می‌بینیم، شرح دهیم. یا از دری نیمه باز و زاویه‌ای بسته، نگاه کنیم و تنها بخشی از اشیاء و لوازم درون آن اتاق را ببینیم و از مابقی غافل بمانیم. تازه، این‌ها همه درحالی ست که به دو بینی یا خطای دید هم مبتلا نباشیم، یاعینک رنگی هم بر چشم نزده باشم، که مثلا ماست را، به رنگ سبز یا قهوه‌ای ببینیم.

با این تفسیر، از یک واقعیت نمی‌شود گذشت و آن هم این است که آشوب بزرگی، جهان را در برگرفته است. ترس و اضطراب بر سراسر دنیا حاکم گشته، زیان‌های فراوان انسانی، اقتصادی و اجتماعی به بار آمده و گویی به قول زنده یاد محتشم‌کاشانی: کار جهان و خلق جهان جمله در هم است و کاشوب، در تمامی ذرات عالم است؟!

ناروا نیست اگر رخداد‌های اخیر، که بشر را خانه نشین کرده، هزاران پرواز را لغو کرده و پارکینگ فرودگاه‌های مهم جهان، برای نگه داری بیش از پنج هزار هواپیمایی که زمین گیر شده اند، جاندارند، ظرفیت اشغال اغلب هتل‌ها را به صفر رسانده، قیمت نفت را تا ۲۷ دلار پایین آورده و بیم پایین آمدن قیمت، تا ۱۰ دلار هم وجود دارد، المپیک ژاپن، مسابقات جام ملت‌های اروپا و امریکای جنوبی را یک سال به تاخیر انداخته، تمام مسابقات باشگاهی و لیگ‌های مطرح را، که میلیارد‌ها دلار و پوند عایدی و گردش مالی داشتند، به تعطیلی کشانده، چراغ صنعت گردشگری را تقریبا خاموش کرده، تنها در دو هفته اول فوریه، فروش خودرو در چین را از ۲۵ میلیون دستگاه به یک میلیون رسانده و ۲ میلیارد سفر، تنها در آن کشور لغو شده و تا کنون بیش از ۴۰۰ هزار نفر را در سرتاسر جهان مبتلا کرده و بیش از ۱۴ هزار نفر قربانی گرفته است را، «آشوب» بنامیم.

در ریاضیات، شاخه‌ای است که به مطالعه‌ی سیستم‌های دینامکی آشفته می‌پردازد و به نظریه‌ی «آشوب -chaos theory- یا بی نظمی» شهرت دارد و‌موجب پدیده‌ای به نام «اثر پروانه‌ای» می‌شود. این نظریه‌ی علمی، ابتدا در سال ۱۹۵۲ در داستان کوتاهی به نام «آوای تندر» اثر ری بردری مطرح شد و در ۱۹۶۱ توسط ادوارد لورنتس-ریاضیدان و هواشناس امریکایی جنبه‌ی علمی یافت و در اجلاس جهانی ۱۹۷۲ پذیرفته شد. خلاصه‌ی این نظریه به زبان ساده آن است که: مثلا بال زدن یک پروانه در برزیل، می‌تواند موجب بروز طوفانی در تگزاس شود. (یعنی از امریکای جنوبی تا شمالی). بر اساس «نظریه‌ی آشوب- chaos-theory» که شاخه‌ای از علم ریاضی است و در حقیقت یک نظریه بینابینی و میان رشته‌ای محسوب شده و با فیزیک کوانتوم و فلسفه نیز مرتبط است، با وقوع رخداد‌های به ظاهر کوچک، تغییرات بزرگی در جهان حاصل می‌شود.

در تاریخ ادیان و خصوصا قصص قرآن کریم، موارد متعددی از «آشوب» ذکر شده است که بر اثر یک نافرمانی، یا پدیده‌ای به ظاهر کوچک، رخدادی عظیم و آشوبی شگرف در عالم به پا خواسته است. مثلا قهر حضرت یونس و نا امیدی او از هدایت مردم، موجب شد به طوفانی در دریا گرفتار شود و نهنگی او را ببلعد، چنان که اگر توبه نکرده و آن چه را امروز، به نام ذکر یونسیه می‌نامیم و در نماز غفیله می‌خوانیم، نگفته بود، «لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلى‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ»(آیه ۱۴۴ سوره صافات). یعنی تا قیامت در شکم ماهی حبس بود. در ماجرایی دیگر، حضرت نوح که ابوالبشر ثانی نامیده می‌شود، چهل سال در خشکی مشغول ساخت کشتی بود و اغلب مردم او را به تمسخر می‌گرفتند، تا طوفانی برپاشد و چهل شبانه روز، از زمین آب جوشید و از آسمان بارانی سیل آسا فرو ریخت و همه جا را آب فرا گرفت، تا کشتی روان گشت و جز عده‌ی معدودی، همه هلاک شدند. واقعه‌ای که نه تنها در قران کریم، بلکه در تورات (کتاب آفرینش) و در انجیل (کتاب لوقا) هم بدان اشاره شده و البته در جایی دیگر نیز، صراحتا هشدار داده که: بپرهیزید از فتنه‌ای که تنها به کسانی از شما که ستم کردند، نمی‌رسد (انفال-۳۵) و بنا به ضرب المثل معروف: از آتش کوبنان ٫گور می‌سوزد، آتش که گرفت، خشک و‌تر می‌سوزد.


چندی بعد از طوفان نوح، قوم حضرت هود، که افرادی ثروتمند، اما مست غرور و شهوت و ستمگری بودند، گرفتار عذابی سخت شدند و هفت سال به قحطی و خشکسالی گرفتار گشتند. سپس ابر‌هایی پدید آمد و تند بادی برخاست و طومار زندگی شان را در هم پیچید که مولوی آن را در مثنوی چنین تصویر کرده است:
بـر هـوا بـردی فـکندی بـر حَـجَـر، تا دریدی عَظم و لَحم از یکدگر
یـک گُـرُه را بـه هـوا بـر هـم زدی، تا چو خشخاش، استخوان ریزان شدی
هـودگِـرد مـؤمنان خـط مـی‎کشیـد، نـرم مـی‎شـد بـاد، کـآنجا مـی‎رسیـد
هر که بیرون بود از آن خط جمله را، پـاره پـاره مـی‎شـکست انـدر هـوا
هـم چـنیـن بـاد اجـل بـا عـارفـان، نرم و خوش، هم، چون نسیم بوستان

پس از هود، قوم صالح، برای اثبات پیامبری تقاضای معجزه کردند و سپس به جرم کشتن شتری که اعجاز خداوند بود و ارتکاب فساد، به چنان عذابی دچار شدند که گفته شده، چهره‌شان در روز اول زرد و در روز دوم سرخ گردید، و در روز سوم سیاه شد. سرانجام نیمه‌های شب، بر اثر صیحه‌ی آسمانی، در یک لحظه به خاک سیاه مرگ افتادند. صبح گاهان نیز، صاعقه آتشین و فراگیری از آسمان به سوی آن‌ها آمد و تار و پود آن‌ها را سوزانید، و آن‌ها را به طور کلی از صفحه روزگار برافکند.

در حکایتی دیگر، آیت الله مکارم شیرازی، علت فراق چهل ساله‌ی حضرت یعقوب (ع) را، به نقل از امام سجاد علیه السلام، امتناع اهل او از غذا دادن به مستمندی می‌داند که شب جمعه به قصد حاجت، طلب خوراک و انعام کرد و نا امید باز گشت. مسخ اصحاب سبت (اصحاب شنبه) که قومی از بنی اسرائیل و پیروان حضرت داوود و ساکن شهر ایله بودند و از فرمان خداوند، برای عدم ماهیگیری در روز شنبه، استنکاف ورزیدند و همه‌ی آن ها، جز کسانی که نهی از منکر، کرده بودند، مسخ و سپس هلاک شدند و موارد مشابه و متعدد دیگری که در قصص الانبیاء به تفصیل آمده است و برای صاحبان بصیرت عبرت آموز است. (فاعتبروا یا اولی الابصار)

یکی دیگر از آشوب‌های جهان معاصر، در حدود دویست و اندی سال پیش، در کرمان رخ داد. عارفی به نام میرزا محمد تربتی، از اصفهان عازم کرمان می‌شود و به تبلیغ می‌پردازد. می‌گویند او نوایی خوش داشته و قرآن را به صوت زیبا و آهنگین می‌خوانده و سیم چهارم تار، در ساز سه تار، که بدعتی در کمال محسوب می‌شود، به نام او، یعنی سیم مشتاق شهرت یافته است. تاریخ نگاران نوشته اند که میرزا محمد تربتی معروف به مشتاق، طرفداران بسیاری پیدا کرد و سرانجام ملا عبدالله، مجتهد وقت شهر، فتوای قتل او را صادر نمود و توسط تعدادی از مردم خشک مغز، در روز بیست و یکم ماه رمضان ۱۲۰۶ هجری قمری به همراه یکی از پیروانش به نام جعفر، با زبان روزه، در جایی که امروز شبستان مسجد جامع کرمان است، سنگسار شد. نوشته اند مشتاق هنگام سنگسار شدن گفته بود: «ای مردم اگر بر من رحم نمی‌کنید بر خودتان رحم کنید، من از چشمان شما می‌ترسم.» و هنگامی ملا محمد تقی که از دوستداران مشتاق بود، جنازه اش را دید، گفت: «شهری خون بهای قتل مشتاق است.»

صرف نظر از ورود به ماهیت بحث و بررسی صحت و سقم جزئیات مذکور، آن چه حقیقت یافته و در تاریخ آمده، این است که چندی نگذشت و ماجرای لطفعلی خان زند و فرارش به کرمان رخ داد و آقا محمد خان قاجار در پی او روانه گشت و شهر را در سال ۱۲۰۸ چنان محاصره کرد که قطحی همه جا را فرا گرفت و مردم پس از خوردن برگ درختان و خاک اره، از خوردن سگ و گربه و‌حتی جنازه اموات خود هم پرهیز نداشتند و سرانجام نیز خان قاجار، بر شهر غلبه کرد و گفته اند علاوه بر قتل هزاران نفر، بین بیست تا هفتاد هزار چشم را (نقل سر پرسی سایکس- ژنرال و سر کنسول انگلیس در کرمان) از حدقه در آورد و از آن‌ها مناره ساخت.

مجازاتی که برخی از اهل معنا، آن را خون بهای قتل ناجوانمردانه و سنگسار نمودن میرزا محمد تربتی و یار همراهش جعفر، با زبان روزه می‌دانند که مقبره‌شان هم اینک در میدانی به نام مشتاقیه در کرمان قرار دارد. پدیده‌ای که از آن، به «اثر پروانه ای» می‌توان یاد کرد.

و اما به آشوبی اشاره کنیم که در دوران ما رخ داد و‌ کمتر کسی از آن، بی خبر است. ماجرای ظهور داعش و بلایی که کم از عذاب‌های تاریخی نبود، در عصر ما پدیده‌ای شگرف بود، که به چشم خود دیدیم و از ده‌ها زاویه می‌توان به تجزیه و تحلیل علل پیدایش آن پرداخت و شاید همه‌ی آن‌ها هم، به نوعی صحیح باشند.

اما به شخصه، برپایی طوفان داعش را بی ارتباط با قتل ناجوانمردانه‌ی دخترک هفده ساله‌ی ایزدی به نام «دعاء خلیل اسود» نمی‌دانم که به دست اقوامش به طرز فجیعی به قتل رسید. ماجرا از این قرار بود که دخترک، بر خلاف رسوم مذهبی و سنت‌های قبیله‌ای یزیدیان، عاشق پسری عرب و مسلمان می‌شود و پنج روز در منزل گوران -معاون فرماندار پناهنده می‌گردد. برادران و اقوامش مطلع می‌شوند و تجمع می‌کنند و با قول عدم برخورد، او را تحویل می‌گیرند و سپس در حالی که لباس قرمز رنگ ورزشی به تن داشت، در ۷ آوریل ۲۰۰۷ او را کشان کشان به میدان روستا می‌برند، با مشت و چوب و لگد به جانش می‌افتند و سپس سنگسارش می‌کنند و درآخر نیز عموزاده اش، با کمال قساوت و بی رحمی، بلوکی سیمانی بر سرش می‌کوبد و او را به جرم عاشقی می‌کشد. وقوع این جنایت در حالی ست، که گفته شده ۲ هزار ایزدی هم تماشاگر این فاجعه بودند. قتلی فجیع که هیچ وقت طاقت نیاوردم کلیپ آن را در یوتیوب ببینم. پس از آن، القاعده‌ی عراق به یزیدیان هشدار داد که انتقام می‌گیرد و دو هفته بعد، یک مرد مسلح سنی، راه را بر اتوبوس کارگران نساجی موصل بست و ۲۳ نفر را اعدام کرد و ماجرا‌ها و زد و خورد‌ها ادامه یافت، تا در سال ۲۰۱۴ داعش با ۱۳۰۰ نفر نیرو، موصل را اشغال کرد، در همان ابتدا ۱۷۰۰ نفر را اعدام کرد و هر جا مردی از از یزیدیان را دیدند، به بدترین وجهی کشتند و سوزاندند و زنان و دخترانشان را به بردگی بردند. چنان که نماینده ویژه سازمان ملل، هنگام بازدید از بازار برده فروشان داعش، نوشت: دختران نوجوان ایزدی تا ۱۲۴ دلار قیمت داشتند و زنان ۵۰ ساله، تا ۴۰ دلار به فروش می‌رسیدند و گاهی یکی از زنان، هم زمان به پنج مرد داعشی فروخته می‌شد و‌خلاصه شد آن چه شد.

بگذارید کمی به عقب برگردیم. میرقربان، سرداری بود که در جنگ‌های نادر خوش درخشیده و سرانجام به غضب او تبعید گشته و در جنوب و غرب کرمان ساکن شده و ایل و تباری به هم زده بود. یکی از نوادگانش، قاسم بود. جوانی خوش تیپ با لباس آستین کوتاه، که برغم رد صلاحیت اولیه، به سپاه کرمان پیوسته و به فرماندهی لشکرثارالله و سپس نیروی قدس سپاه پاسداران رسیده بود. می‌گویند نادر در ماجرای فتح هند، آن قدر جنگیده و کفش از پای خود در نیاورده بود، که بر پوتینش گندم روئیده بود. اغراق نیست اگر بگوییم حاج قاسم هم چهل سال لحظه‌ای نیاسود و پوتین از پای در نیاورد.

در هنگامه‌ی هجوم داعش و آن جنایت‌های هولناک، به سوریه و عراق رفت و با نبوغ بی نظیر، تدبیر و شجاعت مثال زدنی خود، خلافت دروغین آن‌ها را به اضمحلال کشاند و پرچم ضرار را، از مسجد نفاق مدعیان دروغین اسلام سلفی در رقه، جایی که پایتخت داعش می‌نامیدند، برافکند و در نزد ایرانیان، سوری ها، افغانستانی ها، عراقی‌ها، لبنانی‌ها و بسیاری از ملل آزادیخواه دیگر، «قهرمان مبارزه با تروریسم» نام گرفت. اما در سیزدهم دیماه ۹۸ اتفاق عجیبی در جهان رخ داد که همه را در بهت و حیرت فرو برد. دو پهپاد آمریکایی، به دستور ترامپ و با توطئه‌ی وزیر امور خارجه و هم پیمانان صهیونیستی اش، سردار سلیمانی را که مهمان دولت عراق بود، در فرودگاه بغداد، به همراه ابومهدی المهندس و تنی چند از نفوس پاک را ناجوانمردانه ترور کردند.

ظهور داعش، که به اعتراف ترامپ، در کارزار انتخاباتی با هیلاری کلینتون، ساخته و پرداخته‌ی آمریکا بود، حکایت‌های مذهبی و قصص دینی در قران کریم، انجیل و تورات و حتی معادلات ریاضی و فیزیکی، مانند «نظریه‌ی علمی آشوب و اثر پروانه ای»، در کنار باور‌های شخصی نگارنده، قرائنی هستند که بین بحران کنونی، که هم اینک، چون طوفانی فراگیر گرداگرد کره‌ی زمین پیچیده و تمام معادلات را در هم ریخته، ارتباطی معنا دار نشان می‌دهند. مردم در امریکا، کانادا، اروپا و استرالیا وحشت زده، به غارت فروشگاه‌ها پرداخته و از ترس قحطی، بر سر دستمال توالت و مواد ضد عفونی کننده و خوراکی، به زد و خورد پرداخته اند و پزشکی اسپانیایی، در ویدئو کلیپی که منتشر کرده، باچشمان اشک بار می‌گوید: مجبوریم به علت کمبود، ماسک اکسیژن را از روی صورت افراد ۶۵سال به بالا که امیدی به زنده ماندن آن‌ها نداریم بر داریم، تا برای افراد جوان استفاده کنیم. سواحلی، چون برزیل و ساحل میامی در امریکا، که در دهه‌های اخیر، میعادگاه ده‌ها میلیون گردشگر و محل اجتماع میگساران و مکان‌هایی برای فساد و انواع فسق و فجور علنی بودند و هیچ‌کس تصور تعطیلی آن ها، در مخیله اش نمی‌گنجید، اینک خلوت و متروکه گشته و در برخی کشورها، جنازه‌های گشتکان را، چون برگ‌های خزان زده، با کامیون به خارج از شهر‌ها منتقل می‌کنند و در ژنو سوئیس، خانواده‌ها، مردگان خویش را پشت درب خانه‌ها می‌گذارند، تا توسط شهرداری دفن شوند. خبر‌هایی که نسبت به احتمال مرگ میلیون‌ها نفر در امریکا و دیگر نقاط جهان هشدار می‌دهند و غارت کشتی حامل ماسک و محموله پزشکی، که از چین عازم ایتالیا بود توسط چک‌ها و غارت محموله پزشکی که با کشتی، عازم تونس بود توسط ایتالیایی‌ها، همه و همه قرائنی هستند که از بروز طوفانی فراگیر و تغییری شگرف در عالم خبر می‌دهند.

جهان، در سال‌های اخیر چشم خود را بر روی بسیاری از جنایت‌ها و ستم‌هایی که بر مظلومین رفته، بسته است. (صم بکم عمیا) جهان مدت هاست که ناله‌های کودکان وبا زده یمن که از گرسنگی و جنگ و بیماری، پوست بر استخوان شان چسبیده را نمی‌شنید. ناله‌های مادران فرزند مرده در غزه را نمی‌شنید. فقر مردم در نفت خیز‌ترین کشور افریقایی، یعنی نیجریه را نمی‌دید. کشتار چند هزار نفری عزاداران بی گناه حسینی در روز عاشورای شهر زاریا و قتل عام زنان و‌کودکان و زنده زنده سوزاندن مجروحان را نمی‌دید. کشتار و آوارگی مردم در روهینگا و پاکسازی نژادی در میانمار و قتل و غارت و درد ناشی از زنده سوزاندن مردان و زنان و‌کودکان روهینگایی را نمی‌فهمید، کشتار مسلمانان توسط هندو‌ها، در سفر ترامپ و در بین اخبار و هلهله و رقص استقبال کنندگان گم می‌شد، رنج و درد جدایی هزاران کودک پناهنده مکزیکی از مادرانشان، در مرز امریکا و ضجه‌های آن‌ها را نمی‌دید و نمی‌شنید و در آخرین صحنه از این نمایش آشوب ناک، بال بال زدن پروانگان در سحرگاه سیزدهم دی ماه ۹۸ در فرودگاه بغداد، که جهان را از ظلم داعش نجات داده بودند را به نظاره نشست و اینک، بر اساس قاعده‌ی «اثر پروانه ای»، طوفانی در جهان برخاسته است.

اینک که نابخردان و مستکبران عالم، سرنوشتی پر از آشوب را بر کره‌ی زمین و اهالی آن رقم زده اند و بیم و اضطراب جهان را فرا گرفته، هنگامه‌ی نیایش و‌همدلی ست تا بار دیگر، انسانیت و رسالت خویش نسبت به یکدیگر و رسم بندگی در برابرخالق هستی را به جای آوریم. به درگاه خداوند رحمان پناه ببریم و به ریسمان الهی چنگ بزنیم و فراتر از مرز‌های سیاسی و جغرافیایی، به کمک هم بشتابیم. چه فرقی دارد سالمند ایتالیایی و اسپانیایی، یا بیمارانی که در کانادا و آلمان و فرانسه، یا کره و چین و ژاپن، یا یمن و هند و افریقا و استرالیا و دیگر نقاط عالم به کمک نیاز دارند؟ که فرهنگ ما ایرانیان بر این بنیان استوار است که بنی آدم را اعضای یک پیکر می‌داند. بیاییم از این تهدید، فرصتی بسازیم برای عبودیت، برای همدلی، برای صدور آرمان‌های ناب محمدی، برای یک زیست بهتر، برای کاهش جنگ و هم زیستی مبتنی بر عدالت و مهربانی، آن چنان که برای آن آفریده شده ایم و امیدوار باشیم به وعده‌ای که خداوند رحمان فرمود: کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیم». پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر داشته، که هر کس از شما به نادانى عمل بدى کند، آن‌گاه بعد از آن توبه کند و به اصلاح (کار خود) پردازد، بی ‏تردید خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.

کسی چه می‌داند؟! هر چه هست، جهان، از شرق تا غرب، دچار آشوب شده است. سخنم را با شعری از پروین، ستاره‌ی سپهر ادب ایران آغاز کردم(تیتر) که در ماجرای تولد حضرت موسی سروده بود: «رود‌ها از خود نه طغیان می‌کنند، آن چه می‌گوییم ما، آن‌می کنند» و با بیتی از شعر حضرت حافظ به پایان می‌برم که فرمود:
«حافظ، اسرار الهی کس نمی‌داند خموش
از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد؟»

والسلام

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حال این روزهای ما!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۵:۱۶ ب.ظ

 

بیچاره فرزند آدم! اجلش پنهان، بیماری هایش پوشیده، اعمالش همه نوشته شده، پشه ای او را آزار می دهد، جرعه ای گلوگیرش شده او را از پای در آورد و عرق، پیکرش را بدبو سازد.

فرزند آدم را چه به فخر فروشی و تکبّر که ابتدایش نطفه و انتهایش مردار است!

امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، حکمت 454

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این حدیث درباره کرونا جعلی است

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۳۷ ب.ظ

scv_0864a9df-cabe-4a3f-b866-a9dfe27d693c.jpg

 

منابعی غیرمعتبر و مشکوک، حدیثی جعلی منسوب به امیرالمومنین علی علیه السلام را در فضای مجازی منتشر کرده اند که محتوای عربی شعر گونه آن به طور مستقیم به بیماری کرونا در این قرن و تولید آن از طریق خفاش در چین و سپس ابتلای مردم روم اشاره می کند. منبع حدیث هم کتاب مجهول الهویه ای به نام عظائم الدهور عنوان شده است.

در این حدیث جعلی می خوانیم: "در زمان بیستم قرن ها و قرن ها و قرن هائی است و دنیا به «کورون»مبتلا میشود از فعل انسانهای گمراه که بزرگانشان را می میراند و کوچکترها را زنده می گذارد قدرتمندان از آن می ترسند وضعفاء از آن سالم نمیمانند.
ساکنین قصرها را ترور می کنند و والیان امور از آن سالم نمی مانند به مانند توپها بین آنان به پرواز در میاید و«حلقوم و ریه ها» را پُر میکند هیچ حجامتی نفعی برای آن ندارد و هر کس جلو دهانش را ببندد نیز به او حمله می کند به کشتی ها و اهلش اصابت می کند و ابرها از راکبینش خالی می شود کارخانه ها و صنعت ها متوقف می شود و هیچ رادع و مانعی برای آن نمی یابند. شروعش از «خفاش چین» است و  «روم»(ایتالیا) با ناله و ناراحتی به استقبالش می رود اماکن از اهلش خالی می شود و تمامی اقوام  لشگریانشان را به کمک می گیرند برعلیه آن «اروپا» از آن به ضجه در می آید. و ..."

با تحقیق جمعی از کارشناسان خبره و اهل فن مشخص شد این کتاب در هیچ کتابخانه ای وجود ندارد. این حدیث جایی نقل نشده است. هیچ عالمی در طول تاریخ در کتب رجالی اشاره ای به این کتاب و نویسنده آن و محتوای حدیث نداشته است.

جالب آن که تحقیقی در موتورهای جستجوگر نشان می دهد بعضی فعالان رسانه ای ضد دین به استقبال این حدیث رفته و در حال بازنشر آن هستند. به نظر می رسد علاوه بر شبهه افکنی و تحریف حقایق، هجو دین و تضعیف اعتقادی جامعه از جمله اهداف منتشر کنندگان این پیام می باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نامش جاودانه می ماند

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۱۶ ب.ظ

See the source image

 

حالا اگر ایام کرونا نبود و شرایط کشور حالت عادی داشت خبر رحلت آیت الله کریمی توجه بیشتری را به خود جلب می کرد و شأن و شخصیت این عالم انقلابی که امین امام لقب داشت و دوست و همنشین رهبری بود حفظ می ماند.

آیت الله سید جعفرکریمی، اهل مازندران، شهرستان بابل، شهر امیرکلا، مسئولیت شورای استفتائات مقام معظم رهبری را بر عهده داشت. پیکر ایشان در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.

شرایط غیرعادی کشور باعث شد مراسم خاصی برای او گرفته نشود. خوب است شورای شهر امیرکلا لااقل نام یکی از معابر این شهر دینمدار را به نام عالم افتخارآفرین این دیار ثبت کند. اسم آیت الله سید جعفر کریمی در تاریخ ایران عزیزمان به یقین ماندگار خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نحسی را از خانه به در کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۲۱ ق.ظ

 

سیزده نحس تر است یا کرونا؟!

نحسی سیزده خرافه است و نحسی کرونا، واقعیت.

در خانه بمانیم تا نحسی واقعی را به در کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شوخی نداریم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۳:۲۳ ب.ظ

تابناک نوشت: به دنبال افزایش احتمال تهاجم ایالات متحده به حزب الله عراق، ایران از طریق سفارت سوئیس به آمریکا پیغام داده در صورت اقدام نظامی با واکنش مخرب مواجه خواهد شد. در این رابطه ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرده با آمادگی کامل مسائل منطقه را زیر نظر دارد و اگر شیطان بزرگ مرتکب غلطی دوباره بشود دیگر جواب ایران محدود به حمله موشکی به یک پایگاه نخواهد بود تمام پایگاههای آمریکا درمنطقه در زمین و دریا منتظر پاسخ وحشتناک و ویرانبار ایرانی باشند. حتی تل آویو وحیفا هم درامان نخواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدا و کدخدا!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۵۸ ب.ظ

 

از تماشای فیلمی که نشان می دهد در مجلسی با حضور ترامپ، قرآن خوانده می شود زیاد خوشحال نشویم. از اینکه در کاخ سفید هم برای مقابله با کرونا دست دعا بلند می شود خیلی ذوق نکنیم.

ترامپ و امثال ترامپ با ظاهر قرآن و پوسته دین مشکلی ندارند. کجا دیده اید آمریکا بخواهد مثلا مقابل عربستان بایستد و به خاطر مخالفت با اسلام سعودی لشکری به هم زند؟

معروف است کنسولگری انگلیس که در بغداد تأسیس شد نزدیک ظهر بود و ناگاه فریادی به گوش فرستادگان استعمار رسید. یکی را فرستادند که ببیند چه خبر است. آمد و گفت: مسلمان ها رسم دارند در ساعاتی از روز اذان می گویند. کنسول انگلیس تأملی کرد و پرسید: الله اکبر گفتنشان با سیاست های ما هم کاری دارد؟!

خدای پاستوریزه و اسلام آسّه برو آسّه بیا، دین سازش کار، مسلمان تو سری خور و ذلیل، حکومت وابسته و مطیع، قرآن مجلس ختم و دعا، معنویت منهای عمل، شعار بدون شعور، توحید خنثی و بی خاصیت، عرفان منزوی و فردگرا، و ... مشکلی برای آمریکا ایجاد نمی کند. اصلاً تحقق لیبرالیسم منوط به پذیرش ظواهر ادیان و پوسته عقاید است. آمریکا با باطن کعبه مشکل دارد؛ با خدایی که بخواهد در زندگی روزمرّه بشر وارد شده و سبک زندگی شما را در جهتی قرار دهد که منافی درآمد و منفعت غول های جهانخوار باشد. خدایی که زور را بر تنابد، انسانها را برادر یکدیگر بداند، چپاولگری را زشت شمارد، عدالت را ارزش بداند و ... مورد قبول آمریکا و سردمداران کفر و طاغوت نخواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرانسه بر سر هموطن ما چه آورد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۰:۴۶ ق.ظ

 

این متن را امروز صبح در یکی از گروه های تلگرامی خواندم:

 

دیشب برنامه بدون تعارف اخبار کانال دو سیما رفته بود سراغ آن جوان پژوهشگر نخبه ای که در پی سفر به فرانسه توسط پلیس فرانسه به درخواست آمریکا با اتهام واهی دور زدن تحریم های آمریکا، دستگیر شده و حدود چهارده ماه در فرانسه زندانی بوده. 

ایشان مطالبی را از دوران زندان خود در فرانسه بیان کرد که جدا هرصاحب وجدانی را متاثر می کرد، از جمله اینکه هر دو هفته یک بار زندان بانان فرانسوی ایشان را لخت مادر زاد می کردند و در درون یک قفس قرار می دادند تا او را تحقیر کنند!!!

دیگر اینکه هر بار که ایشان را به دادگاه می بردند، او را با دستبند و پابند و قلاده می بردند.

من امشب از شنیدن این مطلب دچارسردرد شده، خوابم نبرد، 

این مسئله از آن مسائلی است که درباره آن باید گفت که اگر هر ایرانی آنرا  بشنود، اگر وزارت خارجه از این مسئله آگاه شود، و اگر قوه قضائیه از این مطلب آگاه شود و عکس العمل مناسبی از خود نشان ندهد، جای تاسف داشته ، آنگاه معنای مسولیت درنظام اسلامی را چگونه باید توجیه کرد؟!!!
 یک جمله ای بر زبان این جوان نخبه نجیب جاری شد که پخش آن از سیما تا حدودی دل را تسلی می دهد، و آن اینکه وقتی مجری برنامه از او پرسید که آخر چگونه کشور فرانسه مهد دموکراسی و منادی حقوق بشر چنین رفتاری را انجام می دهد؟ او در پاسخ گفت : این ها سگ دست آموز آمریکا هستند، و حقوق بشر در دنیاجدا یک شوخی است.!!!

حال شما برادر یا خواهر ایرانی مسلمان که این مطلب به شما رسید، خود دانید.

من به شخصه اهل توئیت و یا اینستا نیستم ، پیشنهاد می کنم کسانی که این کار ها را بلدند یک هشتکی با عنوان "فرانسه سگ دست آموز آمریکا" راه بیاندازند، و اگر شما هم مثل من دستتان از رسانه های دیگر کوتاه است، لا اقل این مطلب را انتشار حد اکثری بدهید، این حد اقل کاری است که مردم می توانند بکنند.

و از وزارت خارجه و همچنین قوه قضائیه و مجلس نیز مطالبه عمومی شود تا مسئله را با حساسیت و جدیت تمام دنبال کنند و عکس العمل مناسب نشان دهند.
کانال آیین حقوقی و اجتماعی

وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ

#فرانسه سگ دست آموز آمریکا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با تبعیض نمی توان کرونا را شکست داد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۱۶ ب.ظ

 

🖋دکتر سیمین کاظمی؛ پزشک و جامعه شناس

🔸از قرار اطلاع، مهاجران افغانستانی در ایران که به علت ابتلا به بیماری کروناویروس بستری شده اند، مجبور به پرداخت تمام هزینه های بیمارستانی شامل هزینه تشخیص، درمان و بستری هستند. 

🔸از آنجا که این بخش از جمعیت فاقد پوشش بیمه هستند و از طرفی اکثرا کارگران روزمزدند و در این روزها شغل خود را از دست داده اند، توان پرداخت هزینه های بیمارستانی را ندارند.

 🔸تحمیل هزینه های بیمارستانی  به این دسته از بیماران و خانواده های شان اولاً با حق دسترسی همگان به سلامت مغایرت دارد و آنها را از خدمات سلامت محروم می کند.  ثانیاً چنین وضعیتی باعث می شود این افراد در صورت بیماری به بیمارستان مراجعه نکنند، که ممکن است حیات آنها به خطر بیفتد و نیز باعث گسترش بیشتر بیماری در بین اطرافیان شان شود. از طرفی درصورتی که بستری شوند، بعلت هزینه های بالای بستری،  فقیرتر می شوند چنانکه حتی در تامین غذا در می مانند. 

🔸نظام سلامت که "شعار کرونا را شکست می دهیم"، را برای مقابله با این بیماری برگزیده است، ظاهراً این واقعیت را نادیده گرفته که با تبعیض علیه بخشی از جمعیت، نمی توان بر این اپیدمی فایق شد. اپیدمی در صورتی قابل کنترل است که امکانات پیشگیری و درمان در دسترس همه افراد و اقشار جامعه باشد. 

🔸نظام سلامت دست کم برای مقابله با یک  بیماری واگیردار علاوه بر اینکه  باید مشی  انسانی تری داشته باشد، لازم است به آن سطح از عقلانیت رسیده باشد که دریابد تبعیض و انتخاب بین بیماران، به ماندگاری و اشاعه بیشتر بیماری می انجامد.

🔸 برای رعایت حقوق انسانی مهاجران و نیز برای آنکه سلامت به جامعه بازگردد، لازم است تبعیض علیه مهاجران افغانستانی متوقف شود و  وزارت بهداشت، بیمارستان ها را مکلف کند مهاجرانی را که نیازمند بستری هستند، بدون قید و شرط و بدون آنکه مرتکب تبعیض شوند، بپذیرند و از فشار بر بیماران برای پرداخت هزینه بستری بپرهیزند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هر دورهمی که دورهمی نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۳۳ ب.ظ

 

در روزهای مشهور به قرنطینه که اغلب مردم برای پیشگیری از ابتلا به کرونا و قطع زنجیره آن ترجیح داده اند بر خلاف عادت معمول، به طور مستمر در خانه بنشینند، ظهور دو عارضه روحی و جسمی را باید به عنوان یک تهدید همگانی جدی گرفت.

خیلی ها از زیاد نشستن در خانه و اشتغال مستمر به تماشای فیلم و خواندن کتاب و دور زدن در فضای مجازی کلافه شده اند. فکر و خیال مربوط به وضعیت آینده کسب و کار و نحوه مواجهه با طلبکاران و ضعف بنیه اقتصادی خانواده از یک طرف، اختلاف سلیقه های خانوادگی که به دلیل کثرت همنشینی عارض می شود نیز از سوی دیگر تبعاتی چون افسردگی، خشونت، پرخاشگری و ... را ممکن است به همراه داشته باشد.

بروز احتمالی این عوارض در جمع خانواده، ضعیف ترهای خانه را بیشتر از دیگران دچار سرخوردگی و ناراحتی و فشارهای روحی خواهد ساخت. از این رو بزرگترها وظیفه سنگین تری در حفظ تعادل روانی خانواده بر عهده دارند.

یکجانشینی البته عوارض جسمی هم به دنبال داشته و اگر چه معضل کرونا ویروس را تا حدود بسیاری مهار می کند؛ اما عوارض متعددی را بر سلامت بدن به جا خواهد گذاشت.

چند راهکار برای کنترل این وضعیت آزار دهنده توصیه می شود:

1- دستجمعی نرمش کنید

با افراد خانواده هر روز دقایقی را به نرمش جمعی اختصاص دهید. این رفتار علاوه بر ایجاد نشاط و تقویت حس صمیمیت بین اعضا، جسم شما را از آسیب های یکجانشینی و بی تحرّکی در امان نگاه می دارد.

2- بازی ها و سرگرمی های گروهی را از یاد نبرید

منچ بازی، کارت های ماشین و فوتبال و ...، اسم و فامیل، گل یا پوچ و ... از جمله بازی های ساده و کم هزینه و سالمی هستند که حس با هم بودن را در خانواده تقویت می کنند.

3- باز هم عیدی بدهید!

مهمانی های عید علاوه بر خوش و بش و شادی، خاصیت دیگری برای یچه ها دارد به نام عیدی گرفتن! این خلأ را در این روزها به بهانه میلاد ائمه اطهار در ماه مبارک شعبان، جبران نمایید و در این مناسبت ها به فرزندان و اعضای خانواده عیدی بدهید. این عیدی ها هر چند کوچک و ناچیز باشد شادی درونی خانواده را دوچندان می سازد.

4- خاطره گویی مصوّر را از دست ندهید

آلبوم ها و آرشیو تصاویر در هر خانه ای موجود است. هر تصویر ثبت شده از گذشته، حرف ها و خاطرات و ماجراهای فراوان و شنیدنی را در خود نهفته دارد. دور هم بنشینید و با تماشای هر تصویر، خاطرات مربوط به آن را برای دیگران مرور کنید. شاید دیگر هیچ وقت این فرصت استثنایی برای پیوند خانواده با گذشته شما و عبرت آموزی از حوادث و انس با خاطرات شیرین والدین برایتان به وجود نیاید.

5- مسابقه بگذارید و جایزه بدهید

با طرح پرسش و اهدای جوایز، علاوه بر افزایش معلومات عمومی، لذت دریافت جایزه و تشویق جمعی را به کام یکدیگر بنشانید. در مسابقات و سرگرمی های دیگر هم می توان از عنصر شیرین جایزه و تشویق و اثرات مثبت و عمیق آن بهره مند شد.

6- همدیگر را تحویل بگیرید!

دور هم بودن به معنای نشستن زیر یک سقف نیست. اگر قرار باشد هر کس سرش به گوشی یا کار خودش مشغول باشد، این دورهمنشینی، دور همنشینی نیست. همدیگر را ببینید و تحویل بگیرد. بچه ها دوست دارند شیرین کاری کنند، نوجوان ها ژست می گیرند و خودی نشان می دهند، خانم ها با لباس و آرایش و ... دنبال جلب توجه همسر هستند. چشمتان را باز کنید و از تحسین و تعریف اطرافیانتان دریغ نورزید. محبت یک اکسیر اعجازآور است. مواظب باشیم روزهای خانه نشینی به دوران تلخ و سیاه و مشمئز کننده تبدیل نشود. با کمی دقت و کنترل رفتار و مدیریت ارتباط می توان پایه های تربیت یک نسل متعادل و سالم را استوار ساخت و محیط خانه را به بهترین کانون تأمین نیازهای روحی و فکری و فرهنگی اعضای خانواده تبدیل نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردان حرف، مردان عمل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۳۰ ب.ظ

 

دوستی مطلبی از حاج ناصر نقویان فرستاد که افاضه فرمود: کار در بیمارستان و خدمت به بیماران وظیفه ذاتی روحانیت نیست و نتیجه خوبی ندارد و ...

زیرش نوشتم: کندن چاه و وقف کردن برای مردم هم وظیفه ذاتی امیرالمومنین نبود.

عزیزی هم پاسخش را اینگونه داد: خودت مسئول گزینش کشور بودی جز وظایف ذاتی ات بود جناب نقویان؟!

 

 

دیروز صبح داشتم می رفتم نانوایی که دیدم ماشین همسایه خراب شده و باید هول بدهیم تا روشن شود. به نظر شما به او می گفتم وظیفه ذاتی من نیست که ماشینت را هول بدهم خوب بود؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تغییر ناگهانی نگاه دولت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۵۶ ق.ظ

گزارش ویدئویی تسنیم| ‌گلایه امداد‌گران از گردشگران نوروزی / مسافران هشدارهای مسئولان را نمی‌شنوند؟

 

امیدوارم طرحی که دولت برای اعمال محدودیت و سخت گیری های بیشتر در پیش دارد، اقدامی نمایشی صرفا به منظور جلب ترحّم غرب در رفع توقیف بخشی از دارایی های کشور نبوده و حرکتی سنجیده برای مقابله با تکثیر ویروس نامرد کرونا باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پاسخی منطقی به یک شبهه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۴۸ ب.ظ

حجت الاسلام حامد کاشانی در رد شبهه عبدالحمید پیرامون توسل به اهل بیت علیهم السلام پاسخی منطقی و مستدل و صریح را بیان نمود که شنیدن آن را به همه خوانندگان عزیز وبلاگ توصیه می کنم.

برای دانلود این فیلم کوتاه و کم حجم به این لینک مراجعه نمایید:

 

 

http://thaqalain.ir/wp-content/uploads/2020/03/Kashani-Naghd-Thaqalain_IR.mp4

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا