السلام علیکم یا انصار دین الله
غریبانه نه اما شبانه تشییع شد در میان خیل عاشقان و جاماندگان شهادت، تا باز هم روضه غربت مادر را بر سر زبان ها بیندازد و از محبین او اشک بستاند.
پردیسان قم، چهارمین شهید مدافع حرم خود را شبانه بر دوش اشک ها تشییع نمود و در سوگ گل پرپری دیگر، مرثیه جاماندگی سرود.
علی رضا جیلان میاندار هیأت بود و وصیت کرد که دور تابوتش، روضه مادر بخوانند و بر سینه بزنند.
همسرش می گفت: والله قسم تا دو روز قبل هم نمی دانستم که او فرماندهی تیپ را برعهده داشته است.
اسم مستعارش در میان بچه های زینبیون، ذوالفقار بود. می گفت: می خواهم ذوالفقار رهبرم باشم و دشمنان اسلام را امان ندهم.
در شب شهادت امام رضا در آخرین ساعات پیروزی لشکر توحید، خود را به قافله عاشوراییان تاریخ رساند تا حسرت شهادت را یک عمر به دل داغدار خویش نکشاند.
فرزند خردسالش را یکی در آغوش کشید و میکروفن به دستش داد. زمزمه کودکانه لبیک یا زینب، نوید تداوم راهی ناتمام را می داد که تا ظهور منجی عالم، در باغ شهادت را به روی عاشقان وجه الله، گشوده نگاه خواهد داشت.
دیر یا زود شاید دیار اویس قَرَن، میعادگاه دوباره اصحاب خورشید باشد. وما بدلو تبدیلا.
- ۰ نظر
- ۰۳ آذر ۹۶ ، ۰۶:۳۳