اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نگاه قرآنی» ثبت شده است

نیشتر منتشر شد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ

کتاب نیشتر - مطاف عشق

 

نیشتر منتشر شد

رهیافت هایی برای تأمل در سبک زندگی فردی و اجتماعی

تهیه کتاب با تخفیف ویژه از انتشارات مطاف عشق:

https://mataf.ir/product/36959/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1/

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دخترم مائده

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۸ ب.ظ

کتاب خاطرات واقعی دخترم مائده - نقد و نظرات درباره کتاب خاطرات واقعی دخترم  مائده - بهخوان

 

همین اول کار قبل از اینکه متن مرا بخوانی بگو الحمدلله. خدا را شکر کن حتی اگر فقیری، بدهکاری، بیماری، مستأجری، شوهر نداری، بدبختی باز هم بگو خدایا شکرت. همین که هستیم، نفس میکشیم، دور همیم، یک روز عادی را میگذرانیم، الحمدلله و البته هیچ نعمتی بالاتر از شکرگذاری نیست.

کتاب "دخترم مائده" خیلی اتفاقی به دستم رسید مثل سایر کتابهایی که اخیرا در وبلاگ معرفی میکنم. بن خرید کتاب از وزارت ارشاد شامل حالم شد و گشتم داخل سایت هر کتابی که ارزان تر بود و چاپ قدیم، خریداری کردم. هر کدام که خواندم نظرم را همین جا با شما دوستان وبلاگی به اشتراک گذاشتم. اما

این کتاب "دخترم مائده" که از قضا نویسنده اش یک دکتر فیزیوتراپ بابلی است بنام عباس غلامی از همه کتابهایی که این ایام خواندم متفاوت تر بود. اشکم را خوش انصاف در آورد آن هم نه یک بار و دو بار ...

ضمن احترام به دوستان همشهری خودم که در عرصه نشر زحمت میکشند اما چندباری حسرت خوردم که کاش این کتاب را یک ناشر حرفه ای تر با قدرت توزیع بالاتر منتشر میکرد. این داستان واقعی کاملا مستعد ساخت یک مستند و یا حتی فیلم سینمایی است به خصوص در شرایطی که شکر خدا همه شاهدان عینی زنده اند و حضور دارند و دسترسی به مدارک قابل بررسی و اثبات مدعا راحت تر است.

مائده دختر سیزده ساله نازنین و آفتاب مهتاب ندیده یک خانواده مرفه شمالی که خوشی زده است زیر دلشان و برای تنوع و رهایی از یکنواختی امکانات مترقی رفاهی، عزم اقامت به کشور دوست و برادر کانادا را دارند به ناگاه دچار نوعی سخت از بیماری سرطان میشود که هفتاد درصد مبتلایان به آن در طول درمان، جان شیرین خود را از دست داده اند.

دکتر عباس غلامی بخش هایی از رنجی که در آن مدت کشید را بر زبان قلم جاری ساخته و توصیف نموده طوری که چهارستون بدن آدم را به لرزه در می آورد. فیزیوتراپ همشهری ما که از قضا روحی لطیف و دلی نازک و عاطفی دارد مدتی البته از روزنه نور هدایت اهل بیت فاصله گرفته بود که به توصیه و تشویق خواهرانش دوباره به دامان معنویت و خلوتگاه آغوش حق بازگشت و مراد خویش را ورای تکاپوی اجتناب ناپذیر علم طب، از ساحت قدسی ملکوتیان طلب نمود تا آنکه دست عنایت خدا را دید و ...

چند سال پیش با دوست پزشک متخصصی در مشهد بحث میکردم. آن موقع که ما طلبه ها دریافتی مان از حوزه حدود هفتصد هزار تومان بود او ماهی پنجاه میلیون تومان به گفته خودش درآمد داشت. انواع امکانات مادی هم در اختیارش بود. میگفت شما چون فقیر هستید خدا را می پرستید. گفتم ما چون غنی هستیم پول را نمی پرستیم. میگفت چون نقص و نیاز را حس میکنید مثلا شفا میخواهید و... خدایی را برای خود ساخته اید. جوابش را دادم و البته این را هم گفتم حتی اگر چنین باشد بگذار همین مردم فقیر و نیازمند و ضعیف تکیه گاهی در عالم معنا داشته باشند، ناامید نمانند و ... پول و علم و قدرت و شهرت، حلّال همه مشکلات نیست.

دکتر عباس غلامی یک جایی از کتاب می گوید که در کنار همه تلاشهای درمانی به دعا هم پناه آورد. یک آدم معمولی به او گفت دعاها مثل تیرهایی هستند که از همه طرف پرتاب میشوند ان شاءالله یکی شان به هدف نشسته و اثر میکند. چقدر با این سخن آرام شد. از همه خواست برای دخترش دعا کنند. دعاها بالاخره اثر کرد. در روایات هم دعا را سلاح مومن دانسته و توصیه شده برای همدیگر دعا کنید که دعای غیر در حق انسان به اجابت نزدیکتر است.

کتاب دخترم مائده را بخوانید و با یادی از امام رضا، حسین بن علی و مولایمان ولی عصر در خلوت خود اشک بریزید. ما همه فقیریم و بدون خدا، هیچ. انسان ضعیف است حتی در مقابل یک پشه و یا یک ویروس بسیار کوچکتر از پشه؛ این از منظر مادی. از نظر معنوی هم که هر آن احتمال غفلت و گناه و سقوط از ما دور نیست. هر لحظه به یاد خدا باشیم دل در گرو کفایت او بسپاریم حتی در حد بستن بند کفش، خدا را در نظر داشته و حمایتش را طلب کنیم.

و البته همچنان معتقدم خدا کسی را اسیر دو جا نکند، دادگاه و بیمارستان؛ من از این دو بیزارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیا فالت بگیرم!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ اسفند ۱۴۰۱، ۱۰:۵۹ ق.ظ

چطوری مردم را گول می‌زدی؟

من گول نمی‌زدم خودشان دوست داشتند پیش من بیایند. من هم چیزهایی که داشتند و مشخص بود را به آنها می‌گفتم بعد پول می‌دادند. مردم دوست دارند چیزهایی را که دارند از زبان دیگری بشنوند.

 

بخشی از مصاحبه با یک زن فالگیر را خواندید که به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده است.

مردم دوست دارند بگویند و بشنوند به خصوص چیزهایی که گفتن و شنیدنش برایشان دلنشین باشد.

همه به این سطح از استقلال شخصیتی دست پیدا نکرده اند که بی نیاز از توجه دیگران زندگی کنند.

گاهی بعضی ها هم عطش مورد توجه قرار گرفتن و دیده شدن را به اوجش میرسانند و حاضرند بابتش به هر کاری دست بزنند مثل همین سلبریتی های شهرت طلب یا بعضی آدمها که از طریق نوع پوشش و گفتار و ... سعی دارند خود را متفاوت و انگشت نما نشان دهند.

اما در حالت معمول هم مردم دوست دارند یک نفر حرفهایشان را خوب بشنود. مشاورها بعضا کار خاصی انجام نمی دهند. صرفا خوب گوش می کنند و حرفهایی کلی میزنند اما گوینده احساس میکند به آرامش و راه علاج رسیده است.

فالگیرها هم یاد گرفته اند مطالبی عمومی و قابل انطباق و واقعی را درباره شنونده بیان کنند و او هم لذت ببرد و احساس کند آن چه دنبالش بوده را شنیده است در حالی که به قول همین خانم متهم چیزهایی که خودشان دارند را از زبان دیگری شنیده اند. خیلی از انواع فالهای دیگر نیز همین ویژگی را دارند و قابل تطبیق به افراد مختلف هستند.

شاید از همین بابت سفارش شده که در ازای کار خوب دیگران، از ابزار تشویق استفاده کنید. توصیه شده خوبی های دیگران را به زبان بیاورید و با اینکار هم باعث خوشحالی آنها شوید و هم ترغیبشان کنید به حفظ این ویژگیها. نسبت به دوستانمان حساس باشیم و نگذاریم خلأهای عاطفی و روحی باعث آسیب دیدگی معنوی آنان و سوءاستفاده اغیار شود.

کاش روزی برسد هویت و شخصیتمان چنان رشد کند که جز به نگاه خدا محتاج نباشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درد تلخ و آه شیرین

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۱، ۱۱:۴۹ ق.ظ

بیخود که نیست گفته اند آه یعنی خدا! ترجمانی است از کلمه الله.

خدا را وقتی واقعی میخوانی که دلت واقعاً به درد نشسته باشد. آه از اعماق وجود انسان بر می خیزد. بیخود که نیست گفته اند بین دلِ شکسته و خدا هیچ فاصله ای نیست.

آه گاهی از سر درد هجران و فراق از معبود است. عارفی که غم جدایی از اصل خویش را درک نموده، نی نای وجودش با آه وصل، عجین شده و در فراق معشوق حقیقی اشک می ریزد.

آه آدم دردمندی که در غمی دنیایی می سوزد نیز از جنس بالاست ولو مراتبش پایین تر از آه عرفانی باشد؛ اذعانی است ناخواسته به اصالت وجود که وحدت دارد. ما از خداییم و هر چقدر هم زور بزنیم خود را جدا و مستقل نشان بدهیم و در تغافل و فریب به سر ببریم، جایی که سرمان به سنگ می خورد و طعم تلخ شکست را می چشیم، آه از نهادمان بلند می شود. باطنمان مثل طفل جدا مانده از آغوش مادر، حسرت دامان او را تمنا می کند. دلمان از عمق وجود اقرار می کند که از پشت و پناهش، از خودش، از حقیقت  و اصلش دور مانده است.

آه، یعنی مرا ببیند آن که باید ببیند. پناه آخرم مرا دریابد هر چند مدتها از او فراری بودم؛ اما کبوتر جَلد حریم مهرش هستم.

آه، از این منظر شیرین است؛ هر چند دود بدون آتش نیست، اما آتشی که فلز را می گدازد تا به شکل مطلوب در بیاید، خودش یک نعمت است.

آه، زیباست هر چند تحمل سوختن، دشوار است. آه یعنی سوختم، یعنی دارم ساخته می شوم، یعنی به شانه هایت برای گریستن و جستن از این درد نیاز دارم. آغوشت را بگشا و به استقبال کودک بازیگوش و پر شیطنت درونم بشتاب، راه گم کرده طریقت هدایت، تو را می جوید.

آهِ انسان، ساز است و موسیقی جاماندگی و حسرت دوری و آهنگ خسران و اراده جبران را می نوازد.

آه، انسان ساز است اگر امتدادش به رقص عاشقانه در بزم وصال معبود ختم شود. آه می کشیم که خود را به دامان خدا بکشیم.

کاش فراموش کار نبودیم و استجابت دعایمان، خنکای آرامش حاصل از نگاه خدا، مُهر فراموشی بر حافظه نامرد ما نمی زد و دوباره راهی وادی غفلت و خسران نمی شدیم و روز از نو و...

آه ما آه عارفانه نیست؛ اما صدای ترک دلِ شکسته ای است که بعد از سالها خموشی و فراموشی زیر برگهای پاییزی نسیان و تجاهل، دست پینه زن خالق خویش را طلب می کند. کاش یکبار که شکستیم، دوبار که شکستیم، سه بار... جایی و نقطه ای بالاخره به خود آمده و ظرف ثابت محبت و پرستش معشوق شویم و مراقب باشیم دیگر واژگون نگردیم.

خدایا ما را برای خودت تربیت کن. کاری کن آهِ مان برای تو باشد. تو را برای خودت بخواهیم نه اینکه دوباره پله ای بسازیم از تو برای آن که به خودمان برسیم. بزرگواری توست که تکه های شکسته مان را هر بار وصله میزنی تا خودمان شویم؛ اما این قلب شکسته از جور زمانه را یکبار برای همیشه به خودت پیوند بزن که دیگر جدا نشود و جز به خاطر تو نشکند و فرو نریزد.

شکستن برای تو شورآفرین و طرب انگیز است و شکستن برای دنیا، ننگ و حرمان و درد تباهی به دنبال دارد. آتش عشق تو جان آفرین است و آتش دنیا، سوز شکست و سقوط و طعم تلخ ویرانی دارد. اگر یک پارچه، آه شویم، هم رنگ خدا می شویم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی عملی ما و ظلم دشمن

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۶ بهمن ۱۴۰۱، ۰۹:۴۵ ق.ظ

روایاتی از ائمه اطهار در رابطه با خواص سنگ ها

 

گاهی گله می کنیم از اینکه شهدا آنطور که باید شناخته شده نیستند و اصلا درستش را بخواهیم بگوییم همه شهدا، شهید گمنام هستند و آنگونه که باید معرفی نشده اند.

این دغدغه، سخن و نگاه درستی است که برای تحقق و دستیابی به نقطه مطلوب آن نیاز به تلاش همگانی است.

اما

خوب است یک نکته را نیز در مطلع این دغدغه مد نظر داشته باشیم که بالاتر از شهدای پرافتخار و حماسه ساز و مظلوم ما، خود ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین که برترین درجات شهادت را نیز به دست آورده اند آنگونه که باید در مملکت شیعه شناخته شده نیستند. برای امتحان کافی است در جمعی مذهبی از یک جوان تحصیل کرده متدین بخواهید ده دقیقه درباره امام محمدباقر علیه السلام یا امام حسن عسکری علیه السلام صحبت کرده و مختصری از زندگی و نکته ای از حیات و شهادت آن امام همام را بیان کند. متوجه خواهیم شد که دست خیلی هایمان از معارف اهل بیت خالی است.

این روزها ایام شهادت امام هادی علیه السلام را پشت سر گذاشته ایم.

چند جوان شیعه را سراغ داریم که فرصتی را برای مطالعه ترجمه فارسی زیارت جامعه کبیره اختصاص داده باشند؟

از قضا یکی از معتبرترین ادعیه تاریخ شیعه همین دعایی است که از امام هادی علیه السلام صادر شده و مخزنی از معارف و اندیشه ناب و زلال تشیع در ضرورت تبعیت از سیره و گفتمان امامت و ولایت را مورد تاکید قرار داده است. جامعه در لغت یعنی دانشگاه و انصافا علت اصرار و سفارش موکد بزرگان به مطالعه منظم زیارت جامعه کبیره، ضرورت بهره مندی از آموزه های انسان ساز و تعالی آفرین این دانشگاه بزرگ و تحول زا بوده است.

امام هادی اما شبکه نقابت را نیز در جوامع شیعه گسترش داد تا بسترساز اندیشه ولایت در عصر غیبت باشد و مردم را برای اتصال به نایبان امام و اتحاد حول محور فقه و معارف اهل بیت، برخاسته از گفتار و رفتار علمایی که شبیه به ائمه هستند، آماده سازد.

در طول تاریخ عده ای از سر نفوذ یا سادگی یا عافیت طلبی همواره تلاش داشته اند این گونه القا کنند که امام حسین علیه السلام یک استثنا در میان اهل بیت بود که بر مبنای یک رویای صادقه مکلف به تقابل با ظلم شد و دیگر ائمه چون قیام نکرده اند پس ما هم مکلف به تبعیت از طریقت منحصر به فرد سیدالهشدا نیستیم.

فارغ از همه پاسخهای تاریخی در بیان ادله عقلی و نقلی قیام عاشورا، مدعیان و مروجان عافیت طلبی و سازشکاری باید به این پرسش پاسخ دهند که اگر ائمه ما اهل مبارزه نبودند پس چرا همه شان با شهادت از دنیا رفتند؟ چرا علم و عمل و سیرت ائمه، خوار چشم طواغیت عصر بود و هیچ حاکم جوری تاب تحمل حضور منابع نور و مخازن عظیم حقیقت را در گستره حکمرانی خویش نداشته است؟

اگر دیدید مدعی دین داری هستید اما استکبار و استعمار و چپاولگران زمانه از شما احساس خطر نمی کنند بدانید با منش و تفکر ائمه فرسنگ ها فاصله دارید.

علت حمله سیاه در سالهای گذشته به ساحت امام علی النقی علیه السلام و تخریب و هجو شخصیت این امام مظلوم را نیز می توان در همین جایگاه سازنده و شبکه نیابت و نقابت آن بزرگوار دانست که زمینه ساز تشکیلات ولایت فقیه در عصر غیبت بوده است.

و البته نمی شود کتمان کرد که دشمن می داند برای تقابل با نهضت عاشورا و عدالت علوی و فرهنگ انتظار توان هجمه مستقیم به ساحت اباعبدالله و علی بن ابی طالب و مهدی موعود علیهم السلام را با توجه به جایگاه آن سه بزرگوار دارا نبوده و هجو و تخریب را باید در ابتدا متوجه ائمه ای قرار دهد که ساحت اعتبار و معرفت آنان در اذهان مردم کمتر شناخته شده است.

اگر میخواهیم به اسلام و جبهه حق و مرام اهل بیت و مکتب شیعه و اندیشه عدالت، خدمتی کنیم در اشاعه معارف و منطق و تفکر ائمه مظلوم و غریبمان همتی مضاعف نشان دهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این یک خبر و این دو عکس!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۱۰ ب.ظ

عکس/ بدرقه زیبای پیکر یک شهید در روستا سوژه شد

 

این یک خبر را امروز منتشر کردند:

"فاطمه؛ در صدر نامگذاری فرزندان دختر در ۹ ماهه امسال

رئیس سازمان ثبت احوال کشور:
🔹در ۹ ماهه امسال، بیشترین اسم در بین نوزادان پسر، محمد و در بین دختران فاطمه بوده است."

 

عکس بالا مربوط است به تشییع پیکر شهیدی گمنام در یک روستای استان چهارمحال و بختیاری. برای همین یکی دو روز گذشته است. تصویر پایین هم عزاداری مشترک مردم شیعه و سنی ایرانشهر، استان سیستان و بلوچستان، در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیهاست.

این یک خبر و این دو عکس را دشمن هم می بیند. می بیند که سرمایه گذاری های فرهنگی اش برای زدودن محبت اهل بیت و محو نمودن شعائر و معارف دین به نتیجه ای که میخواسته نرسیده است. دشمن کارش دشمنی است. از این پس هجمه بیشتری برای تخریب و تحریف آموزه های دین خواهد داشت. ما هم حواسمان را جمع کنیم تا سرمایه دنیا و آخرتمان که محبت به دین و حرکت در صراط مستقیم مکتب وحی است به یغما نرود.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ازدواج برای سکینه!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۳۶ ق.ظ


خدا رحمت کند مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی را.

چند سال پیش در زمان تصدی سمت ریاست قوه قضا، ایشان در اوایل تیرماه که مصادف با هفته قوه قضاییه بود، بازدیدی از صدا و سیما داشت و در پخش زنده شبکه یک که برنامه خانواده با مجری گری هزمز شجاعی مهر بود حضور یافت.

بحثی جالب را پیرامون ضرورت تشویق جوانان به مقوله ازدواج بیان کرد و اشاره ای ظریف به نظام بلندمدت و فرصت سوز آموشی در سیستم مدارس و دانشگاه ها داشت. ایشان معتقد بود با توجه به رویکرد دینی و فطری نظام اسلامی، دلیلی ندارد که با الگوبرداری از نظام آموزشی غرب، یک جوان را که به حکم غرایز نیاز به ازدواج دارد نزدیک به سی سال معطل درس و بحث و دانشگاه و مدرک و سربازی کنیم. در سیستم فرهنگی غرب با توجه به آزادی های جنسی، فشار روانی و غریزی روی جوان ها سنگینی نمی کند؛ اما در کشوری که مردم قرار است متعهد به احکام شرع باشند افزایش سن ازدواج به خاطر معطلی در اخذ مدرک علمی، ممکن است زمینه گناه را در بسیاری از جوانان فراهم آورد. باید شرایط و تدبیری را لحاظ کرد که با حذف بعضی دروس غیرضروری و تلخیص بعضی دروس و نیز کاهش طول خدمت نظام وظیفه، جوان در نخستین سالهای آغاز دهه سوم عمرش یعنی بیست بیست و دو سالگی، تحصیل و خدمتش را به اتمام رسانده و بتواند بر اساس اقتضای جنسی و توصیه دین، برای ازدواج اقدام نماید.

امروز خبر ارتحال این عالم مبارز و آگاه و روشنفکر، مرا به یاد این نگاه راهگشا و تیزبینانه ایشان انداخت. روحش شاد و قرین رحمت حق. بی شک توجه و تمرکز در حل معضل افزایش سن ازدواج، راه برون رفت از بسیاری از مشکلات اجتماعی ناشی از گره های روحی و روانی خواهد بود. 

"ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا إلیها"1 فراموش نکنیم ازدواج، عامل سکینه و آرامش جانهاست.

1- آیه 21 سوره روم

  • سیدحمید مشتاقی نیا