یکسازان سازی قبور شهدا کار غلطی بود
- ۰ نظر
- ۱۵ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۰۲
قبرستان ها در واقع دانشگاه هستند برای آنانی که اهل دل باشند و بی اعتنا به هیاهوی دنیا بخواهند لحظاتی را در خلوت خویش به یاد سرنوشت محتوم انسان ها اندیشه کنند.
فلسفه استفاده از سنگ قبر برای مدفن اموات را شاید بتوان در شکیل سازی قبور و نیز ثبت مشخصات صاحبان قبر دانست. به مرور اشعار و جملاتی محزون در رثای میّت و درد فراق و اندوه جدایی نیز به متن آن اضافه شد.
دفاع مقدس، تحولی در سنگ نبشته ها ایجاد کرد. جملاتی عبرت آموز و توصیه هایی معنوی و اخلاقی و سیاسی از وصایای شهدا زینت بخش سنگ مزارشان گردید که برای رهگذران و زائران پیامی سازنده و تأمل برانگیز را به همراه داشت.
به طور مثال روی سنگ مزار مطهر شهید سید عباس مصطفی نژاد، دانشجوی مهندسی پتروشیمی و مداح اهل بیت این عبارت نقش بست: "خدایا تو آگاهی که من عباس به خاطر به به دوستان به جبهه نیامدم. خدایا تو شاهدی که من عباس از صدای کفش پای دوستان که دنبال من بودند خشنود نشدم. خدایا گر عشق تو نمی بود به جبهه نمی آمدم."
بر سنگ مزار نورانی شهید علی پابرجایی که تنها هجده بهار از عمرش سپری شده بود نیز این عبارت حک شد:
"من از گناه حق الناس می ترسم و میدانم که اگر کسی حق الناس به گردن داشته باشد خیلی سخت است."
اجرای طرح سامان دهی گلزار شهدا خاصیت این رسانه مکتوب و ماندگار را در بسیاری از شهرها از بین برد و حداقل دسترسی به پیام ها، فرهنگ و افکار شهدا را از دسترس مخاطبان خارج نمود. البته بازبینی در این طرح می تواند این نقص آزاردهنده را اصلاح و جبران نماید.
با این حال؛ اما می توان همچنان از سنگ قبر به عنوان یک رسانه تأثیرگذار در انتقال فرهنگ بین نسل ها یاد کرد. مرحوم حاج قدرت الله رضانیا، پدر شهید علی اکرم رضانیا که چند ماهی است رخت دنیایی اش را برچیده به توصیه خود بر سنگ قبرش این پیام را ثبت نمودند:
"... به قول امام عزیز، اسلام منهای روحانیت، جامعه بدون طبیب است و می دانیم در میان روحانیت عده ای پیشتازند، الگو، فداکار و انقلابی بوده و هستند و از طرفی عده ای از ایشان عملاً از امام و انقلاب جدا و به دنبال پول و ثروت و مقام و مکنت رفته و فقط حرف انقلاب و امام را می زنند و مردم هم نظاره گر می باشند. آری؛ ذره بینانند در عالم بسی واقفند در کار و بار هر کسی"
سنگ نبشه فوق، تنها یک نمونه از کارکرد این رسانه مهم و موثر در دنیای غفلت زده امروز است. فراموش نکنیم آرامگاه ها با توجه به حس و حال معنوی حاکم بر آن فرصت مناسبی برای تلنگر به جان های خفته و نسیان زده ایجاد می نمایند. یک توصیه تحول زا چه بسا باقیات الصالحاتی اخروی، فرهنگی و معنوی برای صاحبان قبور و امواتی است که دیگر دستشان از دنیا خالی بوده و در وادی یوم الحسره الهی، چشم به دعای خیر دیگران و پژواک به جامانده از خیراتشان دوخته اند.
بی تعارف مرگ در کمین ماست. برای بهره گیری از فرصت تبلیغی مزار خویش چه حرف مناسب و راهگشایی داریم؟