اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۹۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک آتش» ثبت شده است

چگونه ممکن است هند جگرخوار شوید؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۷ آبان ۱۴۰۱، ۰۶:۲۹ ب.ظ

ایرنه پاپاس بازیگر نقش هند جگرخوار در فیلم محمد رسول الله درگذشت

 

یک زن هر کجا که باشد رأفت و مهر و عطوفت با ذاتش عجین شده است. خدا او را مظهر عشق و محبت و معدن لطف و گذشت قرار داده است. با همین ویژگی است که اینطور صبورانه پای سختی های مراقبت از نوزاد و کودکش می ایستد از دوره بارداری تا لحظه ای که عمرش به جهان است برای فرزندش در هر سن و جایگاه و قدر و منزلتی که باشد مادری میکند و هر سختی و ناملایمتی را به جان میخرد.

زن از نگاه اسلام، ریحانه است. روح لطیف او مخزن آرامش و معدن مهر و بزرگواری و مودت است.

زن هر جا که باشد با همین خصیصه شناخته میشود و این شاخصه را با خود حمل میکند. برای همین است که اخبار ناگوار، روح و جان لطیفش را زود آزرده ساخته و او را حتی در مواجهه مستقیم با بدخواهانش دچار رأفت و رقّت قلب می سازد.

حال چگونه است زنی بی اعتنا به همه موهبتهایی که خدا در نهادش قرار داده، می ایستد و مظلومیت جوانی را می بیند که میان جماعتی گرگ به محاصره درآمده و در خونش دست و پا می زند و نفس های آخرش را می کشد، دلش به رقّت نمی افتد، احساساتش تکان نمی خورد، جیغ و گریه راه نمی اندازد، لااقل سکوت هم نمی کند که هیچ، بلکه با همان گرگها همراه شده و خودش هم لگدی به پیکر بی رمق یک انسان مظلوم و ضعیف وارد می سازد؟

حقیقت امر آن است که روح آلوده به نافرمانی خدا به مرور برای ارتکاب هر خباثتی آماده شده و هر روز از مبدأ عالم خلقت فاصله ای بیشتر می گیرد.

حجاب، فراتر از هر علت اجتماعی، یک مسأله تربیتی بین خدا و آفریده خاص او یعنی زن است. دخنری که زودتر از پسران به سن تکلیف رسیده و قرار است زودتر به مقام قرب الهی برسد و جامعه ای پاک و سالم را ساخته و تربیت کند، در حفظ حجاب ولو به اندازه یک تار موی سر خویش نیز باید درس خویشتنداری بیاموزد و با غلبه بر امیالش، آماده جذب خوبی ها و پاکی ها و انتقال آن به فرزندانش باشد.

سیگار روزنه ابتلا به بسیاری از جرائم و پلیدی هاست. بی حجابی نیز به عنوان منشأ نافرمانی از خدا، دریچه گرایش به خبائث و میل به سیاهی هاست.

روح هم مثل جسم نیاز به خوراک سالم دارد تا سالم و زلال بماند. خو گرفتن با گناه و فرو رفتن در منجلاب تباهی و عادی شدن نافرمانی از خالق، زمینه ساز ظلم به مخلوق و بی تفاوتی نسبت به تضییع حق و همراهی با جنایت است.

هند جگرخوار، نورانیت مسیر پیامبر خدا را دید و تاب نیاورد و بطالت و سرخوشی از گمراهی و درآمیختگی با غفلت را بر فرمانبری از آیین حق، رجحان داد که در نهایت در شمار خبیث ترین جانیان تاریخ بشریت جای گرفت.

به قلم سرکار خانم اکرم پوراحمد

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ابتکار جالب شبکه سلامت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۷ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۳۶ ب.ظ

International Symbol for Deafness.jpg

 

شبکه سلامت که صبحهای جمعه فیلمهای سینمایی مرتبط با امور بهداشت و درمان را پخش میکند برای آنکه افراد ناشنوا هم از تماشای این فیلمها لذت ببرند بطور معمول فردی را در پایین تصویر نشان میداد که کلمات را با کمک دست و لب خوانی (زبان اشاره) برای این دست از مخاطبان قابل فهم سازد.

مشکل آن جا بود که گاهی در یک صحنه فیلم سینمایی چند نفر با هم مشغول گفتگو و صحبت میشدند. این موقع سه یا چهارنفر در زمینه صفحه تلویزیون به نمایش کلمات و سخنان شخصیتهای فیلم می پرداختند که عملا بخشی از صفحه را اشغال نموده و تمرکز بیینده را بر هم میزدند.

امروز دیدم شبکه سلامت ابتکار جدیدی به خرج داد.

دیگر موقع نمایش فیلم سینمایی اثری از کسانی که با حرکات دست و دهان درصدد فهماندن داستان فیلم به مخاطبان ناشنوا بودند به چشم نمی خورد.

تقریبا اغلب قریب به اتفاق ناشنوایان با سواد هستند. زیرنویس متن گفتگوی شخصیتهای فیلم، کار ساده و جالبی است که خواندن آن برای همه مقدور بوده و نیازی به قدرت شنوایی ندارد. امروز شبکه سلامت به جای زبان اشاره از زیر نویس برای انتقال مفاهیم و دیالوگ فیلم استفاده کرد.

الان شاید مدیران سیما به خودشان بگویند چرا زودتر به فکرمان نرسید که به جای استفاده از زبان اشاره که تصویر آن موقع نمایش فیلم آزاردهنده بود از زیرنویس استفاده کنیم؟ اقدامی ساده و کم دردسر که حوصله مخاطب را هم سر نمی برد.

 اما

 باید یادآور شد که این ویژگی عقل و خرد انسان است که با مرور زمان و با کسب تجربه رشد کرده و پخته میشود و نواقص را برطرف میسازد.

هیچ کس نمیتواند مدعی شود که عقلش کامل است. برای همه این اتفاق در طول زندگی رخ میدهد که سرشان کلاه می رود یا بخاطر تصمیمی اشتباه، حسرت گذشته را میخورند و بابت کاری که اگر زودتر به فکرشان میرسید و انجامش میدادند خوشبخت تر بودند خودشان را شماتت میکنند.

عقل همه انسانها ناقص است و نیاز به مشورت و راهنما و تجربه و اندیشه و دقت بیشتر دارند. دقیقا از این باب است که خدا پیامبرانی را برانگیخته تا در انتخاب و تشخیص راه درست به مردم کمک کنند و دین را کتابچه راهنمای زندگی سالم و موفق بشریت قرار داده است.

علم بشر هم ناقص و ناکافی است. خیلی حوادث است که بعدها متوجه میشویم به نفع یا ضررمان بوده است در حالیکه پیش تر نگاه دیگری به آن داشتیم. از همین جهت باید به علم و حکمت خدا اعتماد کرد و تقدیر او را بهترین دانست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شأن خودت را پایین نیاور حاج آقا

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۷ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۱۴ ق.ظ

امام جمعه شهری کوچک ضمن گلایه از استاندار مربوطه اینطور بیان داشت که جناب استاندار نه تنها تلفن من بلکه تماسهای نماینده خبرگان را هم پاسخ نمیدهد.

این قلم شاید جزو اولین هایی بود که استاندار مورد نظر را به انتقاد گرفت و صلاحیتش را برای تصدی در فضای مدیریتی آن خطه به نقد کشاند؛ اما

راستش را بخواهید من هم جای مسئولین باشم تلفن بعضی ائمه جمعه را جواب نمی دهم وقتی بدانم این تماسها اغلب نه برای رفع مشکلات مردم و فعالیت در حیطه وظایف امامت مردم که به منظور اعمال نفوذ برای طرح مسأله ای باندی و امتیاز گیری بیشتر به نفع یک جریان و دخالت در عزل و نصب ها و ... است.

متأسفانه باید اذعان داشت تعدادی از ائمه جمعه بی اعتنا به وظیفه ای که به عنوان نمایشگر شخصیت رهبری و امامت مسلمین پذیرفته اند بالاترین دغدغه شان شده است رانت و منفعت جویی برای بستگان و کامروایی وابستگان و چالش های فرهنگی جامعه دینی و انقلاب اسلامی را به حال خود رها نموده اند و سنگر نمازجمعه را از خدمت در راستای تحقق اهداف تمدن ساز انقلاب جهانی اسلام خارج ساخته اند.

روحانیون و علمایی که دنیا و چرب و شیرین عرصه قدرت را به تقویت ایمان و تأمین آخرت ملت ترجیح داده اند و تلاشی برای رفع مشکلات فرهنگی و معنوی اجتماع ندارند در واقع خود به یکی از معضلات فرهنگی جهان اسلام تبدیل شده اند که برای اصلاحشان باید چاره ای مهم اندیشید و تصمیمی جدی اتخاذ نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امشب حرم حضرت معصومه چه خبر بود؟

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۰۴ ب.ظ

امشب توفیق شد رفتم زیارت حضرت بانو، نایب الزیاره همه دوستان بودم. ازدحام جمعیت مرا به وجد آورد. دعا کردم این خیل زائران از بارگاه استجابت خانوم دست خالی بیرون نروند.

دیشب مطلبی منتشر کردم درباره توهین عناصر هویت ستیز آشوبگر به مجسمه مرحومه پروین اعتصامی در تهران. پروین خانم در یکی از حجره های حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مدفون است. پای مزار این بانوی فرهیخته هم رفتم و فاتحه ای نثار کردم.

در همان حجره با چند متر فاصله مرقد بانوی بزرگ دیگری نیز هست. خانم سیده فخرالدین طباطبایی از زنان مبارز عراقی که همسر و چهار فرزند و برادر و دامادش در راه اسلام به شهادت رسیدند. باید مباهات کرد به وجود چنین بانوانی که در عرصه شعر و ادب و حماسه و عرفان به قله های افتخار نائل آمدند. حقیقت زن، شخصیت انسان متعالی و ترجمه انسانی ربوبیت الهی است. آنچه از دخترکان هوس بازی که جسمشان دستمایه سرگرمی و لذت جویی مردان هیز و هرز است دیده میشود تصویری ناقص و ناصحیح و موهن از ساحت بانوان مردآفرین و انسان ساز محسوب می شود.

 

photo_2022-11-17_20-39-57_40w9.jpg

photo_2022-11-17_20-40-26_apzp.jpg

photo_2022-11-17_20-40-41_5j9q.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاشیه ای بر محکومیت سعید قاسمی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۱۹ ب.ظ

محکومیت سردار سعید قاسمی به ۱۳ماه حبس

 

سعید قاسمی به زندان محکوم شد با شکایت رضا گلپور.

سعید قاسمی حرفهای خوب زیادی می زند اما بعضی وقتها هم حرفهایش نادرست و بیانش غیرضروری است. حاج سعید اما عملش از حرفش درخشان تر است. اصلا او آدمی است که بخاطر عملش شناخته شده است. از خطوط مقدم دفاع مقدس و مرصاد تا خط شکنی در نبرد بوسنی و اردوهای جهادی و ابداع مسکن فوری و ارزان قیمت و فعالیت فرهنگی متاثر از همنفسی با سید مرتضی آوینی و...

رضا گلپور مدتها در زندان بود به اتهام جاسوسی که البته خیلی چسبناک نبود و از منظر نگاه بعضی صاحب نظران بر میگردد به تسویه حسابهای درون گروهی طوایف بالا دستی و ... اصلا سر کتاب شنود اشباح عده ای او را مهره مزدور دایره فلاحیان دانستند و حتی حسین شریعتمداری نیز متعرض او شد که این حجم سیاهنمایی و ادعای دروغ ولو درباره رقبای سیاسی چپگرای داخل به دور از جوانمردی است و...

قاضی می گوید سعید قاسمی در سخنرانی مربوط به تشییع یا بزرگداشت نادر طالب زاده گلپور را تهدید کرده است.

خوب جناب قاضی بهتر میداند که در فرآیند اثبات وهن و تهدید، نیّت و قصد گوینده نیز مدّنظر قرار میگیرد و حرفهای بی پشتوانه صوری هیجانی متوقف در لفظ، معمولا در محاکم جدی گرفته نمیشود کما اینکه سر جریان تهدید مشایی توسط حاج منصور ارضی یا توهین زشت حدادیان در مجلس اباعبدالله نسبت به رییس جمهور وقت نیز قضات به چنین مبنایی استناد نمودند.

نظر خودم این است که قاضی بهتر از من به چنین ظرفیتهایی در قانون اشراف دارد اما گویا بنا براین است از باب تشفّی دل معترضان و اوباش و حامیان سیاسی و سلبریتی ها ژست عدالت و بی طرفی و حق گرایی عزیزان عدلیه با محکوم ساختن چهره محبوب حزب الله در بوق و کرنا شود. یعنی باز هم رضا گلپور فقط یک مهره است که پشت سری هایش را به مقصود برساند.

عیبی ندارد اما قوه قضاییه یادش نرود با این کارها کسی باور نمیکند نهادی که از کنار ویلاهای غیرمجاز اغنیا به سادگی میگذرد و کلبه محقّر روستاییان جنگل نشین را در فصل زمستان برسرشان ویران میسازد در داعیه عدالت و حق طلبی صداقت صد در صدی داشته باشد؛ حالا پرونده رها شده روحانی و جهانگیری و زنگنه و آخوندی و برادرانشان پیشکش.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظام در آستانه فروپاشی است

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۳۵ ق.ظ

photo_2022-11-17_10-29-07_2knl.jpg

 

این بابا اولین نفر و آخرین نفری نیست که ادعا میکند نظام در حال واژگونی است. حالا رفقا متلک انداخته اند که باید ساقی اش را عوض کند که البته از باب مزاح است. بماند که از ابتدای انقلاب هم عده ای همواره میگفتند این نظام خانه پرش یکی دوماه دیگر سرنگون میشود. فتنه78 و 88 و 96 و 98 هم همچنین.

این مدت با افراد مختلفی از طیف معترض یا اغتشاش گر همصحبت شده ام که واقعا تصورشان بر این است نظام در حال از بین رفتن است. حالا با این که فردای فروپاشی فرضی نظام قرار است چه اتفاقی بیفتد و با هجمه دهها گروهک مسلح و غیر مسلح تجزیه طلب و ... چه بر سر ایران می آید حرف دیگری است اما عجیب است این بندگان خدا حتی اینقدر زحمت فکر به خودشان نمیدهند که ببینند نظام اساسا از تمام ظرفیتهایش برای کنترل آشوب به هر دلیلی تا کنون استفاده نکرده است. به تعبیر بعضی دوستان، نظام در حال لاس زدن با معترضین و برخی اوباش است. حتی بعضی لیدرهای آشوبگر آزاد شده اند و دوباره به کف خیابان بازگشته اند. چرایی این بحث بماند برای بعد.

اما

اینکه چرا عده ای را چنین وهمی گرفته، شبیه همان بابایی که میگفت آمریکا یک دکمه را فشار دهد ایران از بین میرود، بر میگردد به فضای فکری و خبری محدود و تنگی که در آن به سر می برند.

حقیقت آن است که مدعیان آزادی با دست خود، خودشان را در حصر کُشنده و ملال آور رسانه ای به بند کشانده اند خودشان اخباری که خوششان می آید را پشت سر هم تولید و پمپاژ میکنند، خودشان به هیجانات مطلوب دست میزنند و خودشان هم آن چه را که در حصار رسانه ای خود ایجاد کرده اند باور کرده و بر مبنای آن دست به تحلیل میزنند.

اینکه میبیند بعضی سلبریتی ها که ممکن است آدم بدی هم نباشند اما این روزها بی اعتنا به خیل عظیم بسیجیان و مامورانی که در بلبشوی بی قانونی اوباش به خاک و خون کشیده شده اند پی در پی نظام را به کشتار معترضین متهم می سازند، یا اساسا عده ای در توهم خوداکثریت پنداری محبوس مانده اند و باورشان شده است نظامی که مبتنی بر ایثار و شهادت و فرهنگ مقاومت و نشأت گرفته از نهضت عاشوراست و ابرقدرتهای ستمگر عالم را به چالش کشیده است با هیاهوی چند جوانک شهوتی که اوج دغدغه شان فراتر از محیط خشتکشان نمیرود به زودی فرو خواهد پاشید، ناشی از همین قطع ارتباط با فضای رسانه ای مستقل و یا لااقل تحقیق از منابع غیرهمسو ست.

به مدعیان آزادی بیان و قلم و اندیشه و رسانه پیشنهاد میشود محض تنوع هم که شده از فضای آکواریومی و پاستوریزه خبری که مثل پیله دور خود کشیده اند بیرون خزیده و گاهی هم از منابع خبری و رسانه ای و تحلیلی غیرمعاند و بیطرف ارتزاق کنند بلکه فکر و ذهنشان کمی به سوی واقعیتها تمایل پیدا کند. معترضین خودشیفته بالاشهری بی دردی که مطالبات بر حق مردم را از حیطه نیازهای زندگی به ارضای هوسهای غریزی خود سوق داده اند طبیعی است که از دایره واقعیتهای جامعه فاصله ای شگرف داشته باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با پروین هم خصومت دارید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۰۲ ب.ظ

 

گیریم سعدی و حافظ را نشناختید و به صرف وجود عمامه، جواز توهین به تمثالشان را صادر نمودید، به مجسمه پروین اعتصامی چرا اهانت کردید؟ زن مطلوب شما حتی اهل ادب و شعر هم نباید باشد و شبیه همین دخترکان ولگرد باید پا به پای تان شعار جنسی و غلیان شهوت سر بدهد؟

درد این جماعت اوباش فرهنگی نه دین است نه سیاست. درد بی هویتی و گرایش به پوچی و هرزگی به جان این میوه های کرم خورده فضای مجازی افتاده است.

کاربرد الفاظ رکیک چاله میدانی و جنسی لمپن های دختر و پسر در کنار هم، اهانت به پرچم و سرود ملی، درنوردیدن مرزهای بی اخلاقی و روابط علنی جنسی در سطح معابر که در ایران قبل از اسلام نیز قبیح شمرده می شد و... نشانه هایی از هویت گریزی طبقه ای هرز و بی تعهد است که بی اعتنا به مطالبات واقعی مردم، تمایلات غریزی و حیوانی خویش را سر دست گرفته و هر آن چه نشانی از فرهنگ و ادب و هنر اصیل داشته باشد را در تعارض با مکتب پوچ گرایی و توّهم زدگی خویش می دانند.

همان طور که داعش در حملات تروریستی به شاه چراغ ثابت کرد با اساس مذهب تشیع مشکل دارد و در ارتکاب جنایت تفاوتی بین شیعه سیاسی و شیعه غیرسیاسی قائل نیست، اوباش فرهنگی عمله شورش جنسی نیز ثابت کرده اند نه فقط با دین بلکه با تمدن و آداب اصیل ملی نیز بیگانه بوده و هویت خویش را در بی هویتی و هرزگی می جویند.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بولدوزری که کابوس حاکمیت را له کرد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۰۷:۱۴ ب.ظ

photo_2022-11-16_17-53-33_mmcq.jpg

 

شاید یک الدنگ ناقص العقلی مثل سوشا مکانی دلش غنج برود برای اینکه دستگیر و بازداشت شود و بعد با وساطت اهالی فوتبال، آزاد شود و به عنوان قهرمان اوباش سری میان سرها دربیاورد و پز بدهد که از علی دایی و علی کریمی و یحیی دانمارکی و... عقب نمانده است.

برنامه طنز پاورقی که مدتی است شبها از شبکه دوم سیما پخش میشود ظرف چند دقیقه از خجالت این کوتوله سیاسی لمپن درآمد و با بولدوزر از روی هیکل نحسش رد شد. باور کنید سوشا حاضر است زندان بورد دادگاهی شود اما اینطور رسوا و ضایع نشود.

خصلت جنگ نرم و رسانه همین است. به همان میزان که میتواند مخرّب باشد و باری روی دوش مردم تحمیل کند میتواند سازنده هم باشد و باری از روی دوش جامعه بردارد.

این چند دقیقه کوتاه طنز پاورقی درباره سوشا را در لینک زیر تماشا کنید، لبخندی بزنید و او را مانند سایر اوباش کف روی آب، به فراموشی بسپارید:

https://www.aparat.com/v/c2vml

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیر و کفتار!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۰۳:۲۷ ب.ظ

لاشخورها کنار جسد شیر

 

عکس را ببینید. کفتار چقدر مرد شده! و آن دو لاشخور، که پنداشتند شاخی هستند برای خودشان. انگار سالها منتظر چنین صحنه ای بودند. دور جنازه شیر، شیر شده اند!

دشمن اما این آرزو را به گور خواهد برد. ایران شجاع و شیر، طعمه زیاده خواهی کفتارها نخواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کسی اپوزیسیون را سر کار گذاشته؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۲۹ ق.ظ

 

باور کنید آدم گاهی شک میکند این بندگان خدا که نه بدنه اجتماعی دارند نه عقل درست و حسابی، خودشان از انقلاب کاریکاتوری که در واقع شورشی شهوانی است خنده شان نمی گیرد؟ کسی از مجموعه نظام داخل آنها نفوذ کرده و سر کارشان گذاشته است؟

به انحراف بردن مطالبات اصلی مردم و پرداختن به مسائل دست چندم و غیر ضروری مثل آزادی حجاب و طرح ایده آغوش رایگان و سلف مختلط که حتی مورد اعتراض و تمسخر تعدادی از اعضای نهضت آزادی واقع شد و بدنه مردمی را از معترضان جدا کرد یکی از همین بی عقلی های مضحک جریان آشوبگر است.

حالا این قضیه اعتصابات هم هر بیننده و شنونده ای را به خنده وا میدارد. در این اوضاع اسفناک اقتصادی، تحمیل بستن مغازه ها معلوم است که با استقبال بازاری ها مواجه نمی شود. بماند که اینقدر فروشگاههای بزرگ و زنجیره ای دولتی و شبه دولتی وجود دارند که بود و نبود بعضی مغازه ها خللی در تأمین مایحتاج مردم ایجاد نمی کند. بماند که بعضی از مدعیان اعتصاب هم یواشکی از طریق مجازی به فروش اجناس خود اقدام میکنند چون میدانند که تعطیلی کسب و کار به معنی ضرر به خود و پراندن مشتری به سمت رقیب و کسب درآمد بیشتر برای کسبه فعال است.

کجای اقتصاد کشور بند چند دهنه مغازه است که پایین بودن یا نبودن یکی دو روزه کرکره آنها آسیبی به دولت وارد کند؟!

از قدیم یک جمله ای را بعضی ها زیاد تکرار میکردند: عقل که در بدن نباشد جان در عذاب است!

این سطح از حماقت برای مبارزه با نظام خنده دار و حیرت انگیز است. قبل از مبارزه کمی هم فکر کنید که اساسا چه میخواهید و از چه طریق میخواهید به آن برسید؟ این بلبشوی در شعارها و رفتارهای داعشی و نزول سطح مطالبات به طرح امور غریزی و حیوانی و میدان داری گروهکهای متضاد هزار رنگ و... ثمره جایگزینی سلبریتی های بی سواد و لمپن به جای اندیشمندان و صاحبان فکر و خرد است که به طور معمول در اغلب تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ پیشتاز بوده و امروز فقدان این طبقه در میان معترضان باعث لوث شدن حرکت آنها گردیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این کتاب علامه را بخوانید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۱، ۰۹:۰۳ ب.ظ

نگاهی به  کتاب «شیعه در اسلام» اثر علامه سید محمد حسین طباطبایی که به چاپ هجدهم رسید

 

امروز روز بزرگداشت علامه طباطبایی است. نابغه ای کم نظیر که به عنایت الهی، استعدادش شکوفا شد و قله های علم و معرفت را در نوردید. تقوا و زهدش که در اوج مقام خلیفةاللهی بود.

تفسیرش در عالم اسلام و فلسفه اش در جهان زبانزد اهل دانش است و تا ابد ماندگار.

در میان کتابهای علمی این شخصیت برجسته کتابی هست که مطالعه آن هم برای عموم قابل درک است هم اطلاع از محتوایش راهگشای هر جوان مسلمان.

به دوستان عزیز توصیه میکنم کتاب شیعه در اسلام علامه را حتما مطالعه کنند. کتابی که قطور نیست و دانشمندانی بر آن مقدمه نوشته اند، بارها به زبانهای مختلف تجدید چاپ شده و مطالبش در غنای فکری مومنان اثری چشمگیر خواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سبزه قبای ما هم پرنده است!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۰۷ ق.ظ

 

از کودکی اسم سفره حضرت موسی بن جعفر را زیاد شنیده ایم و این ذکر مستجاب را که "یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر".

امام مظلوم شیعه را که غربت و سختی بسیار در زندانهای مخوف بنی العباس کشید باید صاحب ملک ایران دانست. هم او بود که وعده داد مردانی پولادین در بلاد قم روزی علمدار مقاومت و عدالت و ستیز با کفر و نفاق خواهند شد که در شدائد روزگار خم به ابرو نمی آورند. خانواده موسی بن جعفر در همه جای ایران نماینده ای دارند که دستگیر و راهگشای مردم است.

امام رضا که پادشاه هدایت و رأفت و کرامت است، معصومه خانوم که بارگاهش دری به سوی جنات الهی است و شاه چراغ که نور مزار شریفش، غبار سیاه فتنه ها را می زداید و...

در هر خطه و استانی حتما به بارگاه یکی از وابستگان خاندان موسی بن جعفر علیه السلام مشرّف شده اید.

اما

در خوزستان، شهر مقاوم دزفول نیز حرمی از این خانواده نورانی برپاست که ذیل بالهای عنایتش، حریم شکوفایی باطن تشنگان حقیقت از جنس شهدا و اولیای الهی است.

امامزاده محمد، برادر تنی امام رضا و حضرت معصومه است؛ پسر حضرت موسی بن جعفر و نجمه خاتون. ردای سبز او در گستره تاریخ، بستر رشد و بالندگی فطرتهای نابی است که در جست و جوی هدایت و رستگاری، سر به آستان عنایتش می سایند.

دزفولی های مهربان، اندیمشکی های جان، اهالی خونگرم شوش و... همجواری این باب رحمت واسعه را ان شاءالله بیش از پیش قدر دانسته و سرمایه معنوی و مادی خویش در فراز و نشیب های لغزنده دنیا و ذخیره ماندگار آخرت قرار خواهند داد.

سبزه قبا در ادبیات ما نام یک پرنده زیباست. سبزه قبای ما هم پرنده ای است از مظاهر اسفار اربعه، که پَر پرواز او سیر آفاق و انفس خلق را به آسمان حق و حقیقت گره زده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قسمت ناگزیر

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۱، ۰۷:۵۱ ب.ظ

photo_2022-11-14_18-39-43_p7x.jpg

 

مثل تو زیبا نیست. دستانش خالی است. کمرش دارد خم می شود؛ اما هنوز پا به پایت ایستاده و کنارت مانده است.

قدرش را بدان و وفاداری اش را ستایش کن. شاید تو هم روزی مثل او بودی، شاید تو هم روزی مثل او شوی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

میشود کمی خجالت بکشید؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۹:۱۶ ب.ظ

برنامه امشب ثریا را دیدید؟ روایت فتح دوباره ای بود با جان مایه وام گرفته از خلوص و نگاه فطری سید مرتضی آوینی.

22 دقیقه فیلم بود مستند اگر ندیدید حتما دنبالش باشید برای تماشا.

صدا و سیما همین یک برنامه را پخش کند و کرکره اش را پایین بکشد کفایت میکند.

دفاع مقدس که گذشت تهاجم نه، شبیخون نه، ناتوی فرهنگی دشمن آغاز شد. همان محاسبه ای که بعد از شکست در اشغال دائمی خرمشهر و فتح اهواز و آبادان و مهران و... استراتژیستهای ایالات متحده و بریتانیای مکار را به اینجا رساند که ورای همه تسلیحات و آمادگی های رزمی و تجهیزات مادی نیروهای مسلح ایران، قوه دیانت و ایمان و پای اراده و ایثار و فرهنگ شهادت است که نیرنگ بدخواهان را پشت دروازه های جمهوری مقدس اسلامی ناکام گذاشته است. کنت دمارانش هم که در پوشش نیروی صلیب به رصد فاتحان فاو در اردوگاههای حزب بعث پرداخت بر این حقیقت نورانی صحه گذاشت که شکست برای چنین مردانی معنا نخواهد داشت. پیام روح خدا را در فتح الفتوح بستان بخوانید پرورش جوانانی را معجزه انقلاب اسلامی دانست که بی اعتنا به جاذبه های فریبنده عالم مادی، سودای وصال حق و اتصال با معشوق یکتا را در سر پرورانده و در بزم فمنهم من قضی نحبه، جام می بندگی را سرکشیده و قهقهه مستانه عند ربهم یرزقون را سر داده اند.

بمباران رسانه ای و فرهنگی و انبوه آلاینده های تبلیغی جریان مادی گرایی اگر چه در سالهای بعد جنگ، در تخریب روح و ذهن لایه هایی از جوانان جامعه بی تأثیر نبود؛ اما ظهور جوانانی چون مسلم کیخا و محمد گلدوی در سیستان و اندکی بعد حسین غلام کبیری ها و علی خلیلی ها و مدافعان حرم چون محمود رادمهر و بیضایی و نوری و نوروزی و... نشان وعده صادق پیر خمخانه جماران بود که فرمود: خدا می داند راه و رسم شهادت کور شدنی نیست.

خیزش شیطانی جریان داعشی شهوانی دوماه اخیر که قله آمالشان بوسه جنس مخالف و سلف مختلط و آغوش رایگان است، گرد و غبار زودگذری است که خیر نطلبیده آن رونمایی از نسل زلال و مومنی از جوانان تربیت یافته مکتب قرآن همچون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و مهدی زاهدلویی و... است.

پدر سید روح الله، کارگری فصلی و روزمزد با سی ماه سابقه جبهه و جانبازی است که در فقیرترین محله استان البرز، مستاجر خانه ای ساده و بی آلایش است. دل پاک و رزق حلال او پرورش فرزندی چون سید روح الله را رقم زد که کارگری میکرد و دغدغه محرومان را داشت.

همه خانواده عجمیان، پدر و مادر و خواهر با لبخند افتخار قد برافراشته اند که ما بدهکار انقلابیم و سهممان از سفره انقلاب مهر و اطاعت رهبری است و... اللهم تقبّل منّا هذالقربان...

به امام عصر(عج) باید تبریک گفت که در آخرالزمانِ هجوم غرایز و حاکمیت عطش دنیا و در سراشیب سقوط معنای انسانیت، یارانی عاشورایی در قلمرو دلدادگی او پر و بال گرفته اند که سر در آسمان عشق و رستگاری و سعادت دارند.

تبریک باید گفت به سید علی خامنه ای که همت و باکری ها و خرازی و کاظمی و سلیمانی هایش دوباره جوانه زده اند که رجز عاشورایی شان از خیمه کوخ نشینان بی ادعا، کاخ های سیاه استکبار و استبداد را به لرزه می اندازد.

ماندگاری این نظام مرهون خون این بچه های پاپتی و دعای دل سوخته پدران و مادرشان است. آمریکا تا چنین جوانانی را میبیند هوس حمله به این مرز و بوم را نخواهد داشت.

آن دست از مسئولان خوش نشین رانت خوار طبقه بالایی خودبرتر بین یقه سفید عافیت طلبی که شعارهای انقلاب را فیش حقوقهای نجومی خود ساخته، تفاله های مفت خورشان باد آقازادگی به غبغب انداخته و آرمانهای سرخ اسلام و انقلاب را به سخره گرفته اند بروند زندگی سید روح الله عجمیان را ببینند، پای مکتب خانه مادر و پدر آرمان علی وردی زانو بزنند شاید از این حجم طلبکاری و چپاول قانونی خزانه اعتماد مردم خجالت بکشند.

تمدن نوین اسلامی را نه موسسات اقماری نفتی به ظاهر فرهنگی که بیوت محقر و نورانی مردان و زنانی رقم خواهد زد که انفاس قدسی آیات حق را مفاتیح الجنان حیات معنوی خویش ساخته و در خلوت شبانه با معبود، رزق هدایت و نعمت شهادت و فیض جهاد فی سبیل الله را طلب میکنند.

photo_2022-11-13_20-10-39_umnh.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شبیه خوبان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۳:۵۰ ب.ظ

 

اولین بار او را با سی دی معروف شهادت آب شناختیم. دکتر فرهنگ، دانشمندی خوش ذوق است که یافته های علمی خود را با سلیقه ای زیبا در برابر فکر مخاطب به نمایش میگذارد. او مسلمانی با دغدغه است که می خواهد انسان ساخته شده و تربیت یافته مکتب وحی را در تراز تمدن اسلامی معرفی کند. استقلال و عدم وابستگی او به جریانات سیاسی و سازمانی که گاه در راستای منافعشان حاضرند فردی بی مایه را اندیشمندی فربه و صاحب ایده معرفی نموده و تریبون دارش کنند، باعث شده که این استاد خوش قریحه آنطور که باید در سطح رسانه های رسمی شناخته نشده و مجال ارائه اندیشه دین و فطرت را پیدا نکند.

یک کلیپ کوتاه از او را درباره تنها کسی از یاران فرعون که در دریای اعجاز موسای نبی غرق نشد اینجا تماشا کنید و حظّ ببرید:

https://www.aparat.com/v/fJF0N

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای مریم، برای معصومه

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۴۲ ق.ظ

دومین روز هفته است. نشسته ام کنج بارگاه نورانی بانوی کرامت و نجوای دل را به ضریح اجابت او گره میزنم.

مریم مقدس یکشنبه ی ما فاطمه معصومه است.

هر دو پاک و معصوم

هر دو بانو، زلال و مقدس

نه مریم ازدواج کرد نه معصومه

اما

خدا به مریم عیسی را داد که روح الله بود و مرده را زنده می کرد و صراط  حق را بر پا داشت.

خدا به معصومه هم روح الله داد که در سایه سار لطف و عنایت و در جوار فوز و فیض حوزه معارفش، کالبد پوسیده مردگان متحرک دین آخرالزمانی را احیا کرد و روح استقامت و آزادگی را در سراسر عالم دمید.

زنها معجزه می کنند در سایه توحید و فطرت و معنویت، زندگی و آزادگی را به ارمغان می آورند؛ مثل مریم مثل معصومه، مثل ساره و هاجر و خدیجه و فاطمه و زینب سلام الله. نرگس مست دامان مطهر وجودشان، هست و نیست دلهای منتظر کمال و رستگاری را تا معراج وصال معشوق و معبود بی همتا بدرقه می کند. سلام خدا بر همه معصومه های تاریخ که مردانگی و مرام و انسانیت را در پاکی و تقدس و نجابت قلب خویش پرورانده و خلق و خوی و تربیت سازنده شان وارستگی و عزت و شرافت را معنای حقیقی بخشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسانی مخالف اصلاح مفاسد نظام هستند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۵ ق.ظ

تازه داشتیم یقه تاج را می گرفتیم. تو با این همه رزومه منفی و گذشته سیاهی که در لا به لای بایگانی پرونده های دستگاه عدلیه داری چگونه و با چه ترفندی تأیید صلاحیتت را گرفتی و در فوتبالی که سر تا پایش را زد و بند و پولهای کثیف و ... آغشته دوباره به تاج و تخت رسیدی؟

و امثال تاج و تاجگردون هایی که کم نیستند. مثل همان بابایی که بدون طی مراحل قانونی و خارج از شمول متعارف واگذاری اراضی، پروژه احداث پتروشیمی ناکام میانکاله را به دست گرفت و اندکی بعد گندش درآمد که اساسا دارای دو هویت و دو کارت ملی جداگانه است و برای خودش سوژه خفنی است! و یا مرحوم نه چندان مغفوری که متروپل را ویرانه شیک بدبختی ملت قرار داد. کسی فهمید این طور افراد با چه پشتوانه ای توان زیگزاگ رفتن و به اوج رسیدن را پیدا کرده اند؟ چه کسی و چه وقت قرار است دهان جاده صاف کن های باج گیر نفوذی در بعضی ادارات که چشم بر مفاسد از مابهتران و نورچشمی ها میبندند را صاف کند و حقوق پایمال شده مردم را بازستاند؟

تازه داشتیم یقه مسئولان پر ادعای پشمکی را می گرفتیم که شعار صبر و استقامت سر می دهند ولی جوجوهایشان با گرگهای وال استریت عکس یادگاری انداخته، گیلاس نخوت و سرمستی را به سلامتی همپالکی های هفت خطشان سر می کشند و به برکت شوم پولهای بادآورده پدرجان به ریش ملت قهقهه نثار میکنند و جماعتی که حتی برای خرید سیسمونی هم تولید داخل را قابل نمی دانند و دست اندرکاران هلدینگ های عرض و طویل بی حساب و کتاب و...

تازه داشتیم پرونده نامبارک فولاد مبارکه را ورق می زدیم که حتی اگر نصف یا یک سوم اعداد و ارقام مفاسدش درست باشد خیلی از یقه سفیدها را باید به غرامت آه دل سوخته پدران و مادران شهدا با میخ طویله به دیوار عقاب دنیوی دوخت.

آقا فرمود امر به معروف و نهی از منکر واجب است به خصوص در حوزه مسئولان و مطالبه گری و عدالتخواهی مردم و ضرورت پاسخگویی مسئولان را بارها مورد تأکید قرار داد که البته بر مذاق صاحبان قدرت خوش نیامد، به خصوص آنجا که فرمود مشروعیت ما مسئولان به اجرای عدالت است.

داشتیم یقه باندهای تزویر را می گرفتیم که چرا اجرای قانون را فقط در حیطه ضعفا دنبال میکنند؟ روستایی بی نوای جنگل نشین را در سرمای زمستان آواره میسازند اما با ویلاهای غیرمجاز اشراف بالا شهری جنگل خوار کاری ندارند؟

چرا بعضی امام جمعه ها همسفره متهمان و مفسدان اقتصادی شهر خود هستند و به پشتوانه گماشته های مفت خور خویش در شوراهای تأمین، دمار از روزگار انقلابی های ناهی از منکر در میاورند؟ و شورای سیاستگذاری همه این نقدهای دلسوزانه را به کتف چپش حساب نمیکند و اولویت برکناری اش امام جمعه عدالتخواه لواسان است که موی دماغ مرفهین بی درد و قانون شکن شده است؟

اصلا چرا در شعاع دو کیلومتری اقوام هیچ مدیر و رییس و مسئولی جوان بیکار پیدا نمی شود؟ چرا با حقوقهای نجومی برخورد نشد؟ عدالت آموزشی مگر مطالبه رهبری نبود؟ بچه های مسئولین در چه مدارسی درس میخوانند؟ ساده زیستی مسئولان مگر توصیه اسلام و مشی علوی و سیرت انقلاب و زیّ امام و رهبری نیست؟

اصلا مگر قرار نبود زنگنه و جهانگیری و نعوذ بالله خود حسن روحانی و برادرانشان را بخاطر سوءمدیریت و ترک فعل و تاراج خزانه و امضای قراردادهای ننگین و زیان بار نفتی محاکمه کنند؟

مگر قرار نبود فعل و انفعالات بانکها در ارائه تسهیلات و بازستانی اقساط معوق ابر بدهکاران شفاف سازی شود؟

یک مشت جوجه فوکولی مجرد کف کرده شهوتی و میوه های کرم خورده فضای مجازی که ته آرمانشان آغوش رایگان و سلف و توالت مختلط است با هیاهو و آشوب خود دقیقا برای چه طیفی حاشیه امن ایجاد کرده اند؟

از همین جناب پروفسور گوگل هم که بپرسید بهتان آمار میدهد که وسط این جنگولک بازی های بچگانه جنبش زیر شکمی فوکولی ها، چقدر زمین خواری و ساخت و ساز غیر مجاز حتی در وسط محله های پایتخت فراوان شده چه برسد در کوهها و جنگلهای دور دست و شیش دانگ حواس نهادهای نظارتی و امنیتی و قضایی به ناچار معطوف به کنترل و برخورد با اغتشاشگران شبه کودتای جنسی است.

فتنه 88 برای خودش رهبر و رسانه رسمی و دم و دستگاه و بدنه اجتماعی داشت و عقیم ماند. فتنه بنزین که به دلیل هدف قرار گرفته شدن معیشت مردم، اعتراضی مردمی محسوب می شد ظرف دو روز کنترل و متوقف شد؛ اما اوباشگری جمعی اندک از لمپن های بی اصل و نسب تربیت شده فضای مسموم مجازی که عقلشان بیشتر از محدوده خشتکشان قد نمیدهد دو ماه است که ادامه دارد و انبوهی شهید و مجروح روی دست بچه های مخلص مدافع اسلام و انقلاب گذاشته است.

نظام فاسد نیست اما فساد در نظام هست. اوباش عمله فکری فرهنگی غرب با میانداری جماعت بیسواد سلبریتی هرزه گرد، مطالبات حقیقی مردم را به انحراف کشانده و حاشیه ای امن برای کانونهای زر و زور و تزویر و باندهای هزار فامیل و اژدهای هفت سر فقر و فساد و تبعیض ایجاد نمودند که البته گویا این وضع خیلی هم به کام بعضی سیاستمداران تصمیم ساز و ذی نفع، تلخ و ناگوار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ترور رسانه ای قطر و هشداری به تشیع لندنی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۴:۵۷ ب.ظ

 کاریکاتور نژادپرستانه نشریه فرانسوی علیه تیم ملی قطر +عکس

 

غرب از اساس با اسلام مشکل دارد. درست است که در دو راهی بین اسلام حقیقی و اسلام التقاطی طرف دومی را میگیرد اما دستش برسد متاثر از تفکر صهیون، بنای ویرانی ساختار دین را دارد.

هر چقدر هم دچار خودباختگی شویم و بخواهیم برای خوشآمد غرب، دم تکان دهیم و خوش رقصی کنیم باز هم آنها حتی با اسلام شناسنامه ای نیز مشکل دارند. قطر از اسلام صرفا نام و نشانی صوری به همراه دارد. آسیبی به منافع غرب نمی رساند و نوکر آمریکا محسوب میشود. باز هم کاریکاتوریست غربی برای تخریب وجهه کشورهای اسلامی و دامن زدن به اسلام هراسی، کاریکاتوری ترسیم میکند که بازیکنان تیم ملی قطر -که اصلا معلوم نیست در دنیای واقعی اصالت قطری داشته باشند- عده ای تروریست مسلح هستند.

غربی دارد این گونه ادعا میکند که خودش معدن صدور تروریست به سراسر عالم و حمایت و تجهیز معارضین مسلح تکفیری است. غربی که جنایات محیرالعقول صربها در سایه سکوت منفعلانه دولتهای مدعی تمدن و آزادی و حقوق بشر، تا قرنها روی هر سفاک جنایتکاری را سفید کرده است.

این حرفها را زدم برای بعضی حامیان تشیع لندنی که گمان میکنند وظیفه ما صرفا عزاداری برای اهل بیت است و اگر کار به کار غرب نداشته باشیم آنها هم کاری به کار ما ندارند. عبرت بگیرید تا روزگارتان عبرت دیگران نشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نهی از منکر با طعم آغوش رایگان!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۳۱ ق.ظ

لزوم توجه به احیای امر به معروف و نهی از منکر در زمینه حجاب

 

چند روز پیش طبق معمول از باب صرفه جویی در مخارج، سوار اتوبوس شدم که بروم منزل. نزدیک ساعت یازده صبح بود. در مسیر خانه ما سه دانشگاه قرار دارد و طبعا بعضی ساعتها مصادف می شود با حضور انبوه دانشجویان در اتوبوس که گاهی، تأکید میکنم گاهی، شاهد صحنه هایی نامتعارف از حرکات جلف بعضی دخترها و پسرها هستیم. بندگان خدا که اینطور در هم می لولند سن ازدواجند و به اقتضای طبیعت خود و البته هیجانات و غلیان هایی که در بمباران تصاویر و مطالب ناهنجار مجازی تشدید و تحریک می شود در حال انفجار هستند.

مبنایی ترین کار نظام در عرصه فرهنگ به جای چاپ کتاب و پوستر و ساخت کلیپ باید بستر سازی برای تشویق به ازدواج و از بین بردن موانع آن از جمله سختی معیشت و طولانی بودن سالهای تحصیل و نظام وظیفه باشد.

بگذریم.

آن روز داخل اتوبوس غرق در گوشی همراه بودم که صدای جر و بحث شدیدی از سمت عقب اتوبوس که خانمها می نشینند بلند شد. یواش یواش همه مردها هم برگشتند و پشت سر را نگاه کردند. صداها هی بلند و بلندتر می شد. آن گونه که فهمیدم خانمی به یک دختر دانشجو که حجاب مناسبی نداشت تذکر داد. او شروع به جر و بحث کرد. بعد چند دختر دانشجوی دیگر به حمایت از دوستشان برخاستند و با الفاظ رکیک شروع به فحاشی به آن خانم میانسال کردند. بعدش هم دو سه نفر روسری هایشان را بالکل برداشتند و رجز خواندند که حالا میخواهی چه کار کنی و...؟!

دلم برای آن خانم سوخت. شرافت و پاکدامنی اش مورد هجمه و وهن آن دختر بچه ها قرار گرفته بود و هاج و واج نگاهشان می کرد.

نتوانستم سکوت کنم.

بلند شدم و رفتم طرف عقب اتوبوس حد فاصل صندلی آقایان و قسمت زنانه ایستادم. به یکی از دخترهای کشف حجاب کرده گفتم:

حجابتو درست کن.

رو سری را گذاشت سرش.

نفر کناری اش روسری را برداشت.

صدایم را بردم بالا و سرش داد زدم: بذار سرت!

سریع روسری اش را درست کرد. یاد حرف بعضی دوستان افتادم که می گفتند تو وقتی لباس شخصی هستی تیپت عین مامورهاست و وقتی عصبانی می شوی قیافه ات خیلی ترسناک می شود.

یکی دو ثانیه هم نگذشت که دوستان آن دو دورم حلقه زدند و هر کس در حمایت از آنها به تندی چیزی می گفت:

  • هر کی هر حجابی داشته باشه به کسی ربطی نداره مساله شخصیه. مگه من با چادر این خانم کار دارم؟
  • یه ماه دیگه نظام سقوط میکنه میخواین چه کار کنین؟
  • حالا ما حجاب کنیم همه چی درست میشه؟ دیگه مشکل ندارین؟

و....

داشتم جواب تک تک شان را میدادم که یکهو اتوبوس ترمز گرفت. من که دستم به جایی بند نبود تعادلم را از دست دادم و پرت شدم توی بغل دختر رو به رویی. زود خودم را جمع و  جور کردم و آمدم عقب.

یک دختر چادری هم بود که از آنها حمایت می کرد. از این تیپ شخصیتهایی که درباره شان گفته اند آدم را برق بگیرد اما جوّ، نه!

دستم را کشید عقب و گفت: اسلام شما اجازه میده اینقدر به نامحرم نزدیک بشید؟!

خودش که دید اتوبوس ترمز گرفت. آن لحظه جوابی به ذهنم نرسید.

شروع کردم به ادامه بحث با آن دخترها:

  • کو تا یک ماه دیگه؟ باشه هر وقت نظام پاشید تو هر جور دوست داشتی حجاب کن. ضمنا آخوندا چیزی رو بگیرن پس نمیدن خیالت تخت! این نظامم سقوط نمیکنه.
  • قانون مملکتو باید رعایت کرد. راننده نمیتونه بگه من زیر بار حرف زور نمیرم کمربند نمیبندم، جریمه میشه.
  • حریم شخصی مال تو خونه ست برو با مایو باش بیرون اومدی دیگه به همه مربوطه چون حریم عمومیه.
  • اونایی هم که دزدی و اختلاس میکنن قانون شکن هستن. وقتی برخورد بشه همه شون میگن خب که چی؟ ما رو گرفتید مشکلات مملکت حل شد؟
  • تو نمیخواد به من درس شجاعت و یقه گیری از مسئولینو بدی به اندازه سالهای عمرت احضاریه دادگاه دارم.

و....

که اتوبوس باز هم ترمز گرفت و دوباره پرت شدم تو بغل دختر جلویی.

باز خواهر جوّگیر ما دست مرا کشید که اسلام اجازه میده این قدر به نامحرم ...؟

این دفعه جوابش آمد توی ذهنم.

گفتم: مگه آغوش رایگان نیست؟!

فوری یکی شان گفت: ما از اونهاش نیستیم. یکی دیگر گفت: مادر من چادریه سر سفره پدر مادر بزرگ شدیم و ...

فرصت خوبی بود. گفتم: مادر شما بزرگوار هست و جاش توی بهشت، خود شما هم شاید از امثال من به خدا نزدیک تر باشید شکی نیست اما بی حجابی و قانون شکنی شما داره راه اون دخترای هرزه رو باز میکنه و میدون میده به پسرای هیزی که بی حجابی شما در واقع آزادی اونهاست و دارن کیف میکنن. شما مطالبات اصلی مردم از مسئولینو به انحراف بردید. هزارتا درد هست توی این مملکت افتادید دنبال نخود سیاه ...

تقریبا همه شان وسطهای صحبت، رو سری هایشان را درست کردند ولی یک ایستگاه قبل از دانشگاه پیاده شدند. شاید ترسیده بودند که کسی ردشان را بگیرد، شاید هم خواستند اینطوری بی اعتنایی کرده و لجشان را خالی کنند، نمی دانم. ولی مشخص بود همه شان با هم همفکر و همنظر نیستند.

نفر آخر که داشت پیاده میشد گفت: مسواک هم بزنید بد نیست! اولش فکر کردم دارد مسخره می کند. زود گارد گرفتم و گفتم: برو عروسک بازیتو بکن باریک الله!

ولی ... راست می گفت بنده خدا. ساعت نزدیک یازده بود. من صبحانه نخورده بودم. شام دیشب فلافل بود و دل پیچه عجیبی داشتم. دهانم بو میداد. یاد سالهایی افتادم که هر روز به تهران رفت و آمد داشتم. همیشه عصرها موقع بازگشت صندلی جلو می نشستم. قبلش وقت ناهار حسابی پیاز می خوردم. راننده شروع میکرد به حرف زدن و بد و بی راه گفتن به چپ و راست مملکت، تا دهان باز میکردم و جواب میدادم زود تسلیم می شد و دیگر چیزی نمی گفت! خودم می فهمیدم که پیاز چقدر در پیروزی در مناظره ها میتواند نقش آفرین باشد! و میگرفتم تخت میخوابیدم تا خود قم.

آن دختر ولو قصد کنایه داشت حرفش درست بود و من نباید رو ترش می کردم. همه باید انتقاد پذیر باشیم. به خصوص مسئولینی که به محض شنیدن انتقاد شروع به پرونده سازی و زیرآب زنی میکنند.

بعد از رفتنشان نشستم روی صندلی خودم. دو سوم مسافرها شروع کردند به تشکر و دست مریزاد که چقدر خوب کردی از آن خانم حمایت کردی، چقدر خوب و منطقی جوابشان را دادی، اینها نجابت ندارند، پر رو شدند، یکی باید جلویشان در می آمد و ....

توی دلم گفتم میمردید نارضایتی تان از آن دخترها را به خودشان می گفتید؟ توّهم برشان ندارد که کسی مخالفشان نیست.

ترجیح دادم آن چند دقیقه باقی مانده تا منزل را توی خودم باشم. من تجربه تبلیغ در سطوح دانشگاهی و مراوده با جوانها را داشته ام. روحیه اعتراضی و عدالتخواهانه ام همراه با شیوه طنز و مزاحی که در گفتار و رفتار دارم معمولا برای جوانها و نوجوانها جذاب بود و اغلب در اردوهای دانشجویی با رضایت آنها توأم می شد. گاهی آدم باید خودش را شماتت کند. امثال من نباید عرصه های تبلیغ را رها می کردیم. قصور مسئولان به جای خود، تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن درست، بی مبالاتی برخی پدر مادرها هم همینطور؛ اما... خدا آن دنیا امثال مرا هم بابت غفلت بعضی جوانها چوب خواهد زد.

غرق در همین فکرها بودم که اتوبوس به ایستگاه مقابل مسجد محلمان رسید. باید پیاده میشدم. قبل از من اغلب مسافرها پیاده شده بودند. سه چهارنفری هنوز نشسته بودند. کارت اتوبوس را که کشیدم جوانی ریش پروفسوری با لبخندی شیطنت آلود گفت: حاج آقا! امر به معروف شیرینی داشتی، نوش جونت، رزق امروزت بود، خدا قسمت ما هم بکنه!

راننده هم چشمکی زد و رفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک حس و حال خوب

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۴۴ ق.ظ

گلها دیگر پژمرده نمی شوند

 

روضه های شیخ سعید شحیطاط را دوست دارم. کلماتش در دل آدم جا خوش می کند و حس و حالش انسان را به هوای قدسی وصال می کشاند.

او البته طلبه ای فاضل و ملا ست و منبرهایش هم پرفایده و سازنده است. از بچه های خونگرم جنوب است که گویا در قم بیشتر شناخته شده و فکر میکنم یک میرزا محمدی دومی خواهد شد به زودی. وفات حضرت معصومه، دوستانی که از شمال آمده بودند هم پای منبر و روضه اش زانو زدند و حظ بردند و گفتند او را مدتی است می شناسند و دوست دارند.

یک دقیقه از طنین خوش نوایش را میهمان گوش جان کنید، لذتش در کامتان جوانه می زند:

https://www.aparat.com/v/oK9d6

  • سیدحمید مشتاقی نیا