اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

انقلاب نو

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۰۹ ق.ظ

«بند به بند با گام دوم‌ـ»-12|انقلاب اسلامی چگونه جهان دوقطبی را به دوگانه "اسلام و استکبار" تبدیل کرد؟

 

انقلاب از ریشه قلب، به معنای زیر و رو شدن و دگرگونی، در عرف سیاسی به تغییر کلیت یک سیستم حکومتی و جایگزینی حاکمیت دیگر اطلاق می شود. تغییر حکومت ها البته گاه به واسطه کودتا، رفرم (اصلاح) و شورش نیز صورت می پذیرد.

تفاوت انقلاب با چنین حوادثی ریشه در بطن مردمی آن دارد که نه در قالب نطامی و دفعی یا بعنوان تغییری محدود و در چارچوب خاص و فاقد ثبات و رهبری و غیر منسجم  که در واقع حرکتی برنامه ریزی شده دارای رهبری و هدفمند همراه با حضور اقشار مردم برای تغییر یک حاکمیت است.

مهمترین زمینه های شکل گیری انقلاب اسلامی را می توان در ابعاد فرهنگی و اعتقادی مکتب اسلام که مستلزم مقابله با ظلم و فساد دستگاه طاغوت، مبارزه با استبداد، آزادی خواهی، دفاع از حقوق پابرهنگان، اجرای احکام شریعت، نفی استکبار و تقابل با وابستگی به شرق و غرب، استقلال طلبی، محرومیت زدایی و تبعیت از ولایت فقیه است جست و جو کرد.

غرب متأثر از پویایی علمی جهان اسلام، با مصادره دستاوردها و خلاقیت های دانشمندان مسلمان و تمرکز بر فعالیت های علمی، به مرور در مسیر پیشرفت قرار گرفت. به همان نسبت، وادادگی حکام جوامع اسلامی و راحت طلبی و استیلای فرهنگ لذت جویی همچون مخدری جوامع اسلامی از جمله ایران را در انفعال و بن بست فرو برد. در قرن نوزده اروپا پس از انقلاب صنعتی و نیز تغییر حکومتهای سلطنتی به دموکراتیک، جهش تمدنی قابل ملاحظه ای را تجربه نمود. از ملزومات توسعه غربی، اتخاذ رویکرد استعماری و استثمار کشورهای عقب افتاده بود. ایران اما به دلیل فقدان حاکمیت مردمی و وجود نظام سلطنتی فرد محور و علاقه شاهان به عیش و نوش و راحت طلبی و خودکامگی و بی توجهی به بسترهای ضروری برای ارتقای سطح زندگی عامه، نه تنها حرکتی به سمت پیشرفت نداشت بلکه با امضای قراردادهای مختلف در چاه وابستگی به غرب و شرق فرو رفت و منابع آن مورد غارت قرار گرفت. تجزیه بخشهایی گسترده از خاک میهن، از دیگر ثمرات وجود ضعف در حاکمیت و منفعت طلبی و وادادگی شاهان ایران در قرن نوزدهم محسوب میشود.

به شکل عمده می توان سه جریان مهم مخالف رژیم پهلوی را در جنبش های اسلامی، مارکسیستی و ناسیونالیستی (ملی گرا) خلاصه کرد.

جریان های مارکسیستی در جهان به عنوان تفکری به ظاهر عدالتخواهانه در مقابل اندیشه سرمایه سالاری حاکم بر نظام غرب قد برافراشته و حامیانی را به خصوص در میان اقشار ضعیف جامعه گرد هم آورده بودند. در ایران نیز ابتدا در قالب حزب توده و به مورر با تجزیه این حزب و شکل گیری گروههای التقاطی و چپگرا همچون  سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، اتحادیه کمونیست‌ها، جبهه دموکراتیک خلق ایران و.... حرکت های تشکیلاتی متعددی برای مبارزه با رژیم طاغوت شکل گرفت؛ اما به دلیل فاصله ایدئولوژیک این جنبش با رویکردها و باورهای مذهبی ملت ایران، هیچ کدام از گروههای مارکسیستی نتوانستند پایگاه مردمی قابل ملاحظه ای پیدا نمایند. رژیم شاه نیز در مقاطعی برای فریب افکار عمومی و تحریک احساسات مذهبی، از تقابل با حزب توده و گروهکهای مارکسیستی برای کسب وجهه و تخریب سایر مبارزان مکتبی و مسلمان بهره میگرفت. به مرور با پررنگ شدن مرزبندی های اعتقادی، طیف مسلمان با همراهی مردم توانست پرچم مبارزه را به دست گرفته و انقلاب را با رویکرد اسلامی پیش رانده و بر نظام طاغوت غلبه یابد.

حضرت امام (ره) را در واقع باید مبدع جنگ نرم در دوره معاصر دانست. انقلاب اسلامی از اساس یک انقلاب فرهنگی بود که مبتنی بر بیداری فطرت ها و توجه به اصالت های انسانی و آموزه های الهی شکل گرفت. لازمه شکل گیری انقلاب اسلامی، تقویت باورهای عمومی نسبت به ضرورت اجرای فرامین اجتماعی مکتب اسلام بود. با ارتحال آیت الله العظمی بروجردی، شاه با مشورت آمریکا تصمیم به ایجاد اصلاحاتی گرفت که بخش هایی از آن متضمن نفی احکام دین بود. در نیمه دوم سال 41 امام خمینی(ره) با همراهی جمعی از روحانیون و استفاده از ابزار فرهنگی آن دوره همچون: قلم، بیان، نوار، اعلامیه و... موجی برای بیداری و آگاه سازی ملت ایجاد نمود. سال 42 و حادثه فیضیه و پس از آن تبعید حضرت امام و قیام پانزده خرداد، نقش اساسی در معرفی سید روح الله خمینی به عنوان مرجعی انقلابی و رهبری خودساخته و مردمی در اذهان عموم رقم  زد.

تحقق ولایت فقیه و شکل گیری پیوند امت با امامت، اتکای رهبری دینی به مردم و پرهیز از وابستگی قیام و انقلاب به ابرقدرتهای شرق و غرب و انطباق گفتار دینی با رفتار دینی حضرت امام و یاران صدیقش، اعتماد مردم را بیش از پیش به دستگاه روحانیت رقم زد. این بیداری و انسجام و خداباوری و اطاعت از رهبری دینی در نهایت پایه های سلطنت را سست و متلاشی نمود و انقلاب مردمی را با ساختار اسلامی به پیروزی رساند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظرات  (۱)

  • پروفایل ناب
  • عالی بود ♥

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">