اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۵۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گفتمان ولایت» ثبت شده است

تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است!!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۵۲ ب.ظ

به رغم نگرش بسیاری از صاحبنظرن علوم انسانی در تضاد ذاتی بین سنت و مدرنیته، مقام معظم رهبری، شهید دکتر مصطفی چمران را نمونه ای از قابلیت اجتماع دو مقوله مذکور می داند. ایشان در تاریخ دوم تیرماه سال 89 در توصیف شخصیت آن استاد و مجاهد فرهیخته فرموده است:

من خودم میدیدم شلیک آر.پى.جى را که نیروهاى ما بلد نبودند، به آنها تعلیم میداد؛ چون آر.پى.جى جزو سلاحهاى سازمانى ما نبود؛ نه داشتیم، نه بلد بودیم. او در لبنان یاد گرفته بود و به همان لهجه‌ى عربى آر.بى.جى هم میگفت؛ ماها میگفتیم آر.پى.جى، او میگفت آر.بى.جى. او از آنجا بلد بود؛ یک مقدار هم از یک راه‌هائى گیر آورده بود؛ تعلیم میداد که اینجورى آر.پى.جى را بایستى شلیک کنید. یعنى در میدان عملیات و در میدان عمل یک مرد عملى به طور کامل. حالا ببینید دانشمند فیزیک پلاسماىِ در درجه‌ى عالى، در کنار شخصیت یک گروهبانِ تعلیم دهنده‌ى عملیات نظامى، آن هم با آن احساسات رقیق، آن هم با آن ایمان قوى و با آن سرسختى، چه ترکیبى میشود. دانشمند بسیجى این است؛ استاد بسیجى یک چنین نمونه‌اى است. این نمونه‌ى کاملش است که ما از نزدیک مشاهده کردیم. در وجود یک چنین آدمى، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خنده‌آور است. این تضادهاى قلابى و تضادهاى دروغین - که به عنوان نظریه مطرح میشود و عده‌اى براى اینکه امتداد عملى آن برایشان مهم است دنبال میکنند - اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمى بى‌معنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل. اینکه گفتند:
با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم‌
  • سیدحمید مشتاقی نیا

گناه مسئولان!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۴۵ ب.ظ

گفتمان عدالت، درون مایه انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی، انقلابی عدالتخواهانه و قیام در برابر ظلم بود و بقای آن نیز منوط به حفظ همین شرط اساسی است. این ویژگی باعث می شود هر نوع کژی و انحراف از اصول عدالت، اقدامی بر ضد اراده مردم تلقی شده و به عنوان یک ناهنجاری از سوی هر کس که سر بزند، نکوهیده و مذموم انگاشته شود.

برخلاف مباحث شبهه ناک و غلطی که پیرامون رجحان نظام بر عدالت! مطرح می شود، حاکمیت اسلامی منهای عدالت، اسلامی نبوده و ماهیت خود را از دست داده و بحث حفظ آن درواقع نوعی شوخی است!

ایجاد تقابل فرضی بین دو مقوله نظام اسلامی و عدالت، بحثی اشتباه و باطل و زیان بار است. به بیانی صریح و شفاف باید گفت: نظام اسلامی یعنی عدالت و عدالت یعنی نظام اسلامی.

"مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت‌خواهی است. این، پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرفهای زیادی زده میشود، بنده هم از این حرفها بلدم؛ اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم، حقیقتاً من که این‌جا نشسته‌ام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ یعنی هرچه اختیار دارم و هرچه تصرّف کنم، تصرّف نامشروع خواهد بود؛ دیگران هم همین‌طور. ما برای عدالت و رفع تبعیض آمده‌ایم."1

از این منظر، آنچه که در تضاد با رویکرد نظام اسلامی است نه اصرار بر عدالت طلبی که در واقع هر رفتار و گفتاری است که منجر به تضعیف عدالت و ناقض حقوق اجتماعی مبتنی بر تعریف و اصالت های دینی باشد.

باور این حقیقت، اعتبار مردمی نظام اسلامی را نمایان ساخته و امید به تحقق حاکمیت مستضعفان را روشن نگاه می دارد و از سوی دیگر، هشداری است به مجموعه مسئولان که مدیریت در نظام اسلامی برخلاف مدیریت در فرهنگ غرب، ریاست بر مردم و اشرافیت و خوی ارباب رعیتی نبوده و نوکری نسبت به ولی نعمتان جامعه در راستای احقاق حقوق آنان و خدمگزاری در راستای منافع کشور می باشد. این گونه است که باید گفت: "هر عمل خلاف و گناه و ترک وظیفه‌یی، عدالت را از والی سلب می کند. وقتی هم که عدالت سلب شد، او از آن منصب منعزل می شود."2

1- مقام معظم رهبری 1382/06/05

2- مقام معظم رهبری 1370/04/10

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره سید مهدی صدرالساداتی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۴۶ ب.ظ


می گفتند: طلبه ها نمی توانند با دنیای امروز ارتباط برقرار کنند و در چارچوب سنتی منبر، متوقف مانده اند. طلبه ها رسانه را نمی شناسند و از زمانه عقب مانده اند ...

طلبه ها که وارد فضای مجازی شدند، گفتند: قبول! اما صرف ورود به فضای مجازی که موفقیت به حساب نمی آید. ارتباط با مخاطب هم مهم است. باید بتوانید زبان رسانه و زبان مخاطب را خوب بفهمید و با آنها ارتباط برقرار کنید. ببینید اغلب مخاطبان فضای مجازی طرفدار چهره ها و افرادی هستند که حرفی از دین و انقلاب نمی زنند و آنهایی که حرف دین و انقلاب را می زنند مخاطبی ندارند.

این یک مرحله را نیز اما بعضی از طلاب به خوبی پشت سر گذاشته و نشان دادند که می توان دغدغه دین و انقلاب را داشت و مخاطب را جذب نمود و فراتر از رسانه منبر، دنیای بی در و پیکر مجازی را به عرصه تبلیغ مبانی اسلام ناب تبدیل ساخت.

از سوی دیگر، ما همواره با دو مدل ثابت از فعالیت رسانه ای منسوبین حوزه های علمیه مواجه بودیم:

یک- عده ای که یا کاری به کار سیاست نداشته و به صرف انتقال و انتشار مباحث مذهبی اکتفا نموده و یا ورود محتاطانه ای به عرصه سیاست داشته و همه چیز را آرام و توأم با خوشبختی! تفسیر می نمایند.

دو- عده ای که در ظاهری دینی با نفی حاکمیت سیاسی اسلام، آب به آسیاب دشمن ریخته و به بهانه وجود بعضی مشکلات و نارسایی ها اساس حکومت اسلامی را هدف هجمه قرار می دهند. (مروجان اسلام آمریکایی و ...)

سید مهدی صدرالساداتی را شاید نتوان نخستین طلبه ای دانست که حصار این دو نوع حضور رسانه ای و مجازی متعارف منسوب به روحانیت را با فرع جدیدی به نام عدالتخواهی مومنانه و انقلابی در هم شکست؛ اما به یقین فعالیت های فراگیر رسانه ای وی نقطه عطفی در درخشش طلاب حامی گفتمان اصیل انقلاب اسلامی در فضای مجازی به شمار می آید.

دشمن همواره تلاش داشته و دارد که بعضی کمبودها و بی عدالتی ها در گستره دیوانسالاری کشور را به پای جمهوری اسلامی نوشته و درصدد تحریک افکار عمومی بر ضد انقلاب اسلامی برآید؛ اما علمداری آگاهانه روحانیت انقلابی در عرصه عدالتخواهی، علاوه بر ترویج و تحکیم مبانی عدالتخواهانه انقلاب اسلامی و گفتمان مستمر امام و رهبری، مبارزه با مظاهر ظلم و بی عدالتی را از تقابل با اساس نظام به ذیل مطالبات حقیقی اسلام و انقلاب و در چارچوب فریضه امر به معروف و نهی از منکر سوق داده و نه تنها دست دشمن را از یارکشی در سطوح جامعه کوتاه می سازد بلکه به همگان می فهماند که اگر نقص و مشکل و ظلمی در گوشه ای به چشم می آید نه به خاطر اسلام و انقلاب و یا بی اعتنایی به فرهنگ غرب و سیاستهای استکبار که در واقع در نتیجه دوری از آموزه های دین و مکتب وحی پدید آمده و چاره درمان آن نه پناه بردن به دامان دشمن که عمل به منویات اسلام راستین می باشد.

آنچه بیان شد بدان معنا نیست که سید مهدی صدرالساداتی هر چه کرد و هرچه گفت و هر چه نوشت مطابق با معیارهای اسلام و انقلاب بوده و خطایی در بعضی مصادیق رفتاری و گفتاری او به چشم نمی آید. سید مهدی هم مثل هر انسانی ممکن است در بعضی موارد اشتباهاتی داشته باشد که به یقین خودش نیز منکر این مسأله نیست؛ اما اصل ورود مجاهدانه یک طلبه  در میدان عدالتخواهی (با همه هزینه هایی که باید بابت آن پرداخت کند)، آنهم با استفاده از جاذبه های فضای مجازی و البته در چارچوب آموزه های دین و تقیّد به منویات رهبری، در واقع گامی مهم در تبلیغ فقه حکومتی اسلام محسوب شده و در عصر غربت دین و هجوم سیل آسای تهمت و شبهه و طغیانگری و انحراف، حرکتی تأثیرگذار در راستای احیای آرمان های اصیل انقلاب اسلامی به شمار می آید.

مخاطبان و حامیان سید مهدی صدرالساداتی طیف وسیعی از مردم به خصوص جوانان این کشور هستند که ورای رقابت های ملال آور و گاه ظاهری جناح های سیاسی و به دور از تقسیم بندی های ناقص و سنتی چپ و راست، بازگشت به مبانی، آرمانها و شعائر انقلاب اسلامی را راه نجات کشور در مقابل انبوه توطئه ها دانسته و می آموزند انقلاب اسلامی انقلابی زنده و پویاست که هنوز تا رسیدن به قله های جهانی خود و دستیابی به تمدن نوین اسلامی راهی بزرگ در پی داشته و همتی مضاعف طلب می کند.

عدالتخواهی در ذات خود نافی سیاه نمایی است؛ چه این که سیاه نمایی در واقع سکوت در مقابل ناامیدی از رشد و ثبات و استمرار نظام اسلامی است در حالی که عدالتخواهی، حیات گفتمان انقلاب را فریاد نموده و اصلاح کژی ها را گام مکمل انقلاب تا رسیدن به آرمان های والای آن می داند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چهره فرهنگی کشور باید چگونه باشد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۴۸ ق.ظ


پیرایش چهره‌ی فرهنگی کشور، یکی از مسائل عمده‌ی ماست. چهره‌ی فرهنگی کشور باید چهره‌ی نورانی، اسلامی و کاملاً منطبق با فضیلتهای اخلاق اسلامی باشد؛ این یکی از خلأهای ماست.

29/3/85

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این رتبه اول را نمی خواهیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۰۰ ب.ظ

"لایکلف الله نفساً الا وسعها" فقط به این معنی نیست که خداوند انجام تکلیفی که در طاقت ما نباشد را انتظار ندارد. البته یک معنایش قطعاً همین است که مثلاً کسی که توان ایستادن ندارد، واجب نیست نمازش را ایستاده بخواند، باید بنشیند و ...

اما کسی که توان ایستادن دارد هم نباید نماز را نشسته بخواند. این معنای دیگر عبارت "لایکلّف الله نفساً الا وسعها" است.

ما بابت امکاناتی که در اختیار داریم باید پاسخ گو باشیم. شکر نعمت های الهی، بهره گیری به جا و صحیح آن است. کسی که می تواند ده کار خوب انجام بدهد، نباید به انجام یکی دو کار خوب قانع باشد.

یکی از تکان دهنده ترین جملات مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در همین باره است:

"گفته شده‌ است که ایران از نظر ظرفیّت های استفاده‌نشده‌ طبیعی و انسانی در رتبه‌ اوّل جهان است. بی شک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید."

ایران مستعد پیشرفت است. باید از وسعت امکانات مادی و معنوی خود نهایت بهره را برای رشد کشور گرفته و ظرفیت های موجود را قدر بدانیم.

خدمات و پیشرفت هایی که در جمهوری اسلامی به رغم همه موانع و مشکلات صورت گرفته با هیچ یک از دوره های تاریخ این کشور قابل قیاس نیست؛ اما باید فهرستی از کارهای بر زمین مانده و ظرفیت های دست نخورده را نیز تهیه کرد و در راه بهره گیری مناسب از آن همت نماییم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رونق اقتصادی نیازمند کار فرهنگی است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۴۱ ب.ظ

رونق اقتصادی، راهکار نجات کشور از وابستگی و مسیر پیشرفت و توسعه این مرز و بوم است.

یک کشور با اقتصاد قوی و مستقل می تواند در قبال همه فشارها و تحریم های دشمنان مقاومت نشان داده و اهداف و آرمان هایش را پیش ببرد.

در این بین باید دقت داشت که رونق تولید ملی به عنوان شرط اصلی رشد اقتصادی ممکن است با موانعی مواجه باشد که برای رفع آن باید چاره ای اندیشید و به بعضی ضرورت ها توجه نشان داد:

·         واردات بی رویه کالای خارجی که مشابه داخلی دارد، سمّی مهلک برای حیات اقتصادی کشور است.

·         با قاچاق کالا باید مقابله ای جدی صورت بپذیرد.

·         بی کیفیتی در بعضی تولیدات داخلی، منجر به بی اعتمادی نسبت به محصولات ساخت کشور می شود.

·         سیاست های بانکی و اقتصادی کشور باید دارای ثبات بوده و از تولیدکنندگان و صادرکنندگان حمایت نماید.

·         فرهنگ حمایت از تولید داخل باید در سطح جامعه گسترش پیدا کرده و مردم باور کنند که اگر از بیکاری جوانان گله دارند باید به مصرف محصولات داخلی اهتمام بیشتری نشان بدهند. مردم باور کنند که پیشرفت و رفاه کشور در گرو نشاط و استقلال اقتصادی است.

·         تفاخر به خرید کالای خارجی و برندهای معروف، فرهنگی ویرانگر در راستای نابودی اقتصاد کشور است.

·         تن دادن به کارهای سخت و روحیه خودباوری به منظور ورود به عرصه های دشوار تولید اعم از صنعتی و کشاورزی باید به عنوان یک افتخار و باور در جامعه ترویج شود.

·         مفاسد اقتصادی، ناامیدی را در فعالان عرصه تولید دامن خواهد زد.

·         سرمایه های خرد و کلان نباید در مسیرهای بیهوده و گاه مضرّ مثل دلالی و یا سرمایه گذاری های غیر مولّد مانند خرید املاک و ارز و ... به کار گرفته شود. در این خصوص به مشوّق هایی برای ترغیب مردم به سرمایه گذاری های سالم نیازمندیم.

با این وصف به نظر می رسد رونق تولیدات داخلی، نیازمند تقویت مولفه هایی چون اندیشه و فرهنگ در مسئولان و مردم است.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

سنگ محک مدعیان!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۸، ۰۴:۵۵ ب.ظ

نهضت عاشورا یک پیام بزرگ برای تاریخ بشریت داشت. شعار "هیهات منّا الذله" یک رجز حماسی صرف نبود، تصویری از استراتژی آزادگان جهان بود که نشان داد عزت و پایمردی در راه حق به رغم همه فشارها و سختی ها راه ماندگار همه آنانی است که دل در گرو انسانیت و شرافت دارند.

هیهات منّا الذله را باید شاخص و معیاری برای سنجش میزان صحت ادعای مبارزان همه نهضت های عالم دانست. هر جا که با کفر و بی عدالتی سازشی صورت گرفت و عزت و رشادت و شرف، دستخوش معامله با اصحاب سلطه و ستم گردید، بدانید آزادی خواهی و استکبارستیزی و عدالت طلبی، شعار و بازیچه ای بیش نبوده است.

حسین بن علی علیه السلام را از این باب سرور آزادگان جهان لقب داده اند که همه داشته های مادی خود را در راه هدف و آرمان حق طلبی به قربانگاه عشق برد و در برابر زیاده خواهی دربار ظلم تا پای جان ایستاد و کمترین لغزشی از خود نشان نداد.

انقلاب اسلامی مردم ایران برخاسته از مکتب عاشوراست و هیهات منّا الذله، راهبرد خدشه ناپذیر آن در همه عرصه ها تلقی می شود.

"در تمام این چهل سال، تسلیم‌ناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشته‌ی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناخته‌شده‌ی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم به شمار میرفته است."1

این انقلاب در گامهای بعدی خود نیز متأثر از آموزه های نورانی نهضت عاشورا، بر مدار عزت طلبی و نفی سلطه اجانب و سازش ناپذیری با جبهه باطل حرکت نموده و استراتژی الهام بخش قیام اباعبدالله را شاخص همه جهت گیری های خود قرار داده و عدول از آن را انحراف از مبانی انقلاب اسلامی می داند.

1- مقام معظم رهبری، بیانیه گام دوم انقلاب

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امان از کلیشه های کهنه!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۵۵ ب.ظ

یک مزرعه چه خاصیتی برای کشاورز دارد؟

هم نیازهای خودش را با بهره گیری از محصول زمین، تأمین میکند و هم بخشی از محصولش را میفروشد تا سرمایه ای شود برای آینده ای که پیش رو دارد.

عده ای گفتند: دین افیون ملتهاست! اگر دیندار باشید نمیتوانید پیشرفت کنید!

عده ای هم گفتند: لازمه آخرت گرایی، ترک دنیا و بی اعتنایی به امور مادی است!

اسلام گفت: دنیا مزرعه آخرت است. از نعمتهای دنیا بهره میگیریم و از لذتهای حلال آن استفاده میکنیم و دل در گرو طاعت خدا داشته و نعمات و فضایل مادی را اسبابی برای آبادانی آخرت خویش میدانیم. دنیا را دوست داریم؛ اما به خاطر دنیا، آخرت خود را نمیفروشیم و میدانیم که پیشرفت و سعادت مادی و دنیوی در راستای شکرگزاری نعمات خالق یکتا بوده و وسیله ای برای خدمت به خلق و جلب رضایت معبود و ذخیره روز حساب است.

جمهوری اسلامی ایران، نه دنیا را نفی نموده و نه آخرت را؛ بلکه آبادانی هر دو را در سایه لطف و رضایت خداوند، طلب میکند. از اینرو، پیروزی انقلاب اسلامی را باید سرآغاز دوره ای دانست که سعادت بشر را ورای مکاتب مادی و طبقه محور و خودکامه، در پرتو فلسفه عالم خلقت تعریف نموده و مدیریت جوامع انسانی را به محوریت دو اصل توحید و معاد فرا میخواند. بر این اساس است که تمدن نوین اسلامی دین و دنیای مردم را مورد اهتمام قرار خواهد داد.

"آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود."1

1-مقام معظم رهبری، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوستی با گرگ!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۳۰ ق.ظ

مصدق از گل نازک تر به آمریکا نگفت. دنبال تقویت بنیه نظامی کشور نبود. کاری با سیاست های استثماری ابرقدرت ها در خاورمیانه نداشت. آرمانی در حمایت از مستضعفین عالم و دفاع از محرومان و آزادی خواهان مطرح نکرد. شعار مرگ بر اسرائیل نداد. حرفی از انرژی هسته ای و خودکفایی اقتصادی و استقلال صنعتی و علمی و ... نزد. شاه سرسپرده آمریکا را سرنگون نکرد و ...

فقط خواست نفت را ملی کند که زدند و ناکارش کردند! همین آمریکایی که اتفاقاً جناب مصدق روی خوش به آن نشان داده بود، در 28 مرداد 1332 در ایران کودتا کرد و دولت مصدق را زمین زد.

آن وقت عده ای بدون توجه به وقایع تاریخی و ماهیت پلید کاخ سفید و همدستانش گمان می کنند اگر از انرژی هسته ای دست برداریم، شعار مرگ بر اسرائیل سر ندهیم، از کنار مظلومیت کودکان بیگناه غزه و یمن و بحرین و نیجریه و ... به سادگی عبور کنیم، صنایع نظامی را تعطیل کنیم و ... دیگر آمریکا دست از سر ما برداشته و کاری به کارمان نخواهد داشت!

کودتای 28 مرداد ثابت کرد تا زمانی که تسلیم محض ایالات متحده نبوده و استقلال و شرف خود را به مستکبران نفروشیم، دشمنی با ملت ایران ادامه خواهد داشت.

به جای چشم دوختن به دست یاری دشمن حیله گر، روی پای خود بایستیم و باور کنیم با غیرت و همت خویش می توانیم مشکلات را از سر راه برداریم.

"اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه‌زدن بر پنجه‌ی گرگ است» خطایی نابخشودنی است."1

1- مقام معظم رهبری، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من و بی بی سی، همین الان یهویی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۱۳ ق.ظ

ما از بعضی کارهای مسئولین انتقاد میکنیم، بی بی سی هم انتقاد میکند.

ما انتقاد میکنیم که برسیم به اسلام، بی بی سی انتقاد می کند که برسیم به انگلیس!

فرق انتقاد ما با نق و نقدهای رسانه های بیگانه و ضدانقلاب در این است که ما معتقدیم هر جا اگر نقص و تعللی وجود دارد به خاطر فاصله گرفتن از ارزشها و عمل نکردن به دستورات اسلام است.

فرق انتقادی که دلسوزان نظام مطرح میکنند با آنچه که ذیل عنوان انتقاد؛ اما با رویکرد سیاه نمایی توسط عناصر خودباخته مطرح میشود در این است که ما منکر دستاوردها و پیشرفت ها نیستیم و یک تار موی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را به حکومتهای وابسته و اشرافی و فاسد نمیدهیم.

ما معتقدیم انقلاب اسلامی سرمنشأ پیدایش فرهنگ عدالتخواهی در جامعه است و در این راستا توانسته در یک دوره چهل ساله، قله هایی از رشد و پیشرفت اجتماعی و اقتصادی و رفاهی و خدماتی و ... را فتح کند که با هیچیک از دوره های تاریخی این مرز و بوم قابل قیاس نیست و بر این باوریم که استمرار و مجاهدت در این مسیر، طعم برقراری و بسط عدالت در همه نقاط و عرصه ها را بیش از پیش بر کام مردم می نشاند.

آنچه تا کنون به رغم همه دشمنیها و مانع تراشیها در چهارچوب نظام اسلامی رخ داد چند سر و گردن از کارنامه همه سلاطین و حکمرانان این کشور بالاتر است؛ اما هنوز برای آنچه که باید ذیل پرچم مقدس اسلام محقق شود تلاشی همه جانبه نیاز است.

"نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی‌همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست"1

1- مقام معظم رهبری، بیانیه گام دوم انقلاب

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بهشت گمشده!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۸، ۰۴:۵۰ ب.ظ


هر چه ما از اسلام دورتر شده‌ایم و پیام مبعث را کمتر مورد توجّه قرار داده‌ایم، زندگی بر ما مسلمانان - در دوره‌های مختلف - مشکلتر شده است.
 
پیام مبعث را میشود در قرآن، در بخشهای برجسته‌ای جستجو کرد. من دو قسمت از این پیام عظیم را اشاره میکنم که ببینید چقدر برای ما مسلمانان مهم است و چطور در مقابل ما برنامه و راه قرار میدهد:
 
یکی این پیام است که در آیاتی از قرآن، به آن اشاره شده است؛ از جمله این آیه که میفرماید: «بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم. کتابٌ انزلناه الیک لتخرج النّاس من الظلمات الی النور(۱)» پیام خروج از ظلمت و ورود به نور.
 
نور و ظلمت، چیزی نیست که برای انسان در بخشهای مختلف، قابل اشتباه باشد. اسلام و پیام بعثت، انسانها را از ظلمات جهل، ظلمات عادات زشت، خُلقیّات بد، فتنه‌های میان افراد بشر، خرافاتی که بر ذهنهای انسانها حاکم میشود، پنجه می‌اندازد و آنها را از راه مستقیم منحرف میکند، ظلمات ظلم و طغیان - اینها همه ظلمات است - خارج میکند و به نوری که مقابل آن است، هدایت و دلالت میکند.
 
در آیات متعدّدی از قرآن، این مضمون تکرار شده است؛ یعنی یک تحوّل در زندگی انسان، از لحاظ اجتماعی، از لحاظ هدفگیری و از لحاظ فردی؛ از همه جهت.
 
یک نقطه‌ی برجسته دیگر، مسأله اخلاقیّات و تزکیه نفوس است که آن هم در آیاتی از قرآن مورد تأکید قرار گرفته است و در حدیث نبوی معروف بین همه فِرَق اسلامی هم هست که «بُعِثتُ لِاُتَممّ مکارم الاخلاق(۲)». ببینید؛ در آن جامعه‌ای که خُلقیّات - اخلاق حسنه و مکارم اخلاقی - رایج باشد، انسانها از اخلاق نیکو - از گذشت، برادری، احسان، عدل، علم و حق‌طلبی - برخوردار باشند، انصاف بین آنها باشد، صفات رذیله در میان آنها حاکم و رایج نباشد، در چه بهشتی زندگی خواهند کرد!
 
امروز بشر، از همین چیزها رنج می‌برد. امروز گرفتاریهای دنیای بشر، گرفتاریهای ناشی از طغیانهای سیاسی در عالم و طواغیت، به ریشه‌های اخلاقی برمیگردد. گرفتاریهای توده‌های مردم هم غالباً به جهالت آنها برمیگردد. اسلام، اینها را برطرف میکند.

۱) ابراهیم: ۲
 
۲) مرآة العقول، ج ۷، ص ۳۴۷

1376/09/07 مقام معظم رهبری

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظام یا انقلاب؟ مسئله این است!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۴۴ ق.ظ

بین انقلابی گری و انضباط اجتماعی منافاتی وجود ندارد. نظام اسلامی مبتنی بر انقلابی برخاسته از باورهای دینی مردم است. اگر انقلابی گری را مخل نظام بدانیم در حقیقت حاکمیت را از محتوا و درون مایه خود تهی نموده ایم. از سوی دیگر انقلابی گری منهای قانون نیز نظم حاکم بر جامعه را مختل می سازد.

انقلابی گری وجوه مختلفی دارد و لزوماً به معنای قانون شکنی نیست. انقلاب اسلامی روح نظام جمهوری اسلامی است و انقلابی گری، شرطی بایسته برای پشبرد اهداف آن.

به عبارت دیگر، انقلابی گری به عنوان یک روحیه و فرهنگ، نظام را از حالت رکود و سستی خارج نموده و نشاط مومنانه را در جهت دستیابی به تمدن نوین اسلامی و تحقق آرمانها تضمین می نماید.

در این راستا دو عنصر اساسی را باید وجه شاخص نیروهای انقلاب دانست:

1- دغدغه مندی

2- مسئولیت پذیری

یک نیروی وفادار و دلسوز انقلاب از بی تفاوتی به دور است و درد جامعه و کشور را درد خود می داند. مکمل این دردمندی و دغدغه، احساس مسئولیت و انگیزه برای ورود عملی به میدان بوده و تلاش از هر راه ممکن برای تقابل با کژی ها و رفع مشکلات و تحقق اهداف انقلاب از ویژگیهای آن است. سهم داشتن در انقلاب با سهم خواهی از انقلاب تفاوت دارد. ما همه در انقلاب اسلامی سهیم هستیم و در قبال حفظ و تقویت آن به سهم خود باید علاوه بر دغدغه و دلسوزی، گامی موثر در عرصه های مختلف برداریم. این معناست که رابطه بین انقلابی گری و نظام مندی را ضرورت میبخشد.

"انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند."1

1- مقام معظم رهبری، بیانیه گام دوم انقلاب

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک گام محکم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۸، ۱۱:۲۴ ق.ظ

هجدهم اسفند 1375 مقام معظم رهبری در شهر اهواز به سخنان مهمی درباره گذشته و آینده کشور در عصر انقلاب اسلامی پرداخت. ایشان سه مرحله انقلاب، دفاع مقدس و سازندگی را از مراحل موفق و طی شده کشور قلمداد نمود و درباره مرحله بعدی انقلاب این گونه بیان داشت:

"اما قدم چهارمی که وجود دارد، نوسازی معنوی ایران است؛ یعنی استقرار عدالت اجتماعی به معنای کامل. البته این قدم چهارم هم برداشته شده است؛ منتها باید روز به روز شتاب بیشتری پیدا کند. در یک نظام اجتماعی، عدل از همه چیزها بالاتر و باارزشتر است. عدالت، هدف تشکیل نظامهای الهی وفرستادن پیامبران خداست. عدالت، از بین رفتن تبعیض و فقر و جهل و محرومیت و نادانیهای نفوذ و رسوب کرده در اذهان بخشی از مردم در گوشه و کنار کشور، چیزهایی است که باید انجام گیرد. ما اگر سازندگی را باز هم پیش ببریم، اما در جهت استقرار عدالت و از بین بردن تبعیض و ایجاد برابری حقوق و احیای کرامت زن و مرد مسلمان فعّالیتی نکنیم، موفقیّتی به دست نیاورده‌ایم. موفقیّت، آن وقتی است که بتوانیم معنویّت و دین و اخلاق و عدالت و معرفت و سواد و تواناییهای گوناگون را در میان جامعه مستقر کنیم."

آن ایام مصادف بود با تب و تاب رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری که در اوایل خرداد 96 رقم خورد و بعد با تغییر شرایط سیاسی کشور و بروز التهابات مختلف، توصیه مهم مقام معظم رهبری پیرامون قدم چهارمی که باید برداشته می شد یعنی نوسازی معنوی و استقرار عدالت اجتماعی در محاق فراموشی فرو رفت.

وظیفه رهبر، راهبری جامعه و ایجاد حرکت در راستای اهداف پیش رو و منع از توقف در رشد کشور و جامعه است به شرطی که دیگران هم به وظیفه خود عمل نموده و راهبردهای ایشان را تبیین نموده و به مرحله عمل برسانند.

الغرض؛ آمدیم و فعل و انفعالات اقتصادی و سیاسی کشور شبیه همان سال های نیمه دوم دهه هفتاد شد. ما وظیفه خودمان را بدانیم و نگذاریم هیچ هجمه و هیاهو و انحراف و فرع و حاشیه ای، راهبرد تعیین شده رهبری در برداشتن گام دوم انقلاب را تحت الشعاع قرار بدهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما می توانیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۱۹ ق.ظ

بنی صدر می گفت: زمین بدهیم، زمان بگیریم! اعتقادی به نیروهای مردمی و سپاه نداشت. دست و بال ارتش را هم در مقابل تجاوز رژیم بعث بسته بود. معتقد بود نمی شود در خوزستان مقاومت کرد. بهانه می آورد امکانات کم است و نیروهای ما آمادگی لازم را ندارند.

بنی صدر که عزل شد، امام(ره) خودش فرماندهی کل قوا را برعهده گرفت. فرمان داد حصر آبادان باید شکسته شود. امام معتقد بود همه آحاد ملت وظیفه دفاع از کشور را برعهده دارند و مقاومت در مقابل دشمن، جهاد و دفاعی مقدس است.

حصر آبادان با پیشتازی نیروهای لشکر 77 ارتش شکسته شد. فتح بستان، فتح المبین، بیت المقدس و ... پشت سر هم رقم خورد و دشمن در بسیاری از مناطق به درون مرزهای خود عقب رانده شد.

نیروهای عمل کننده، همان نیروهای نظامی زمان بین صدر بودند. امکانات، همان امکانات بود. آنچه که در این میان تغییر کرد، نگاه "ما نمی توانیم" بود که تبدیل شد به باور "ما می توانیم".

گام دوم انقلاب نیازمند درس آموزی از این عبرت تاریخی و تقویت این باور سازنده و انقلابی است. محاصره اقتصادی و تحریم علمی و فشارهای سیاسی دشمن ممکن است زیاد باشد؛ اما اگر باورکنیم که با اتکا به خداوند و فرهنگ خودباوری و تکیه بر داشته های درونی خود می توانیم مشکلات را از پیش رو برداشته و در همه زمینه های اقتصادی و علمی و صنعتی و کشاوری و ... به استقلال برسیم، تحریم ها وفشارها تنها فرصتی برای ارائه نبوغ و شکوفایی استعدادهایمان خواهد بود. نگاه مردم مستضعف وآزادی خواه دنیا به ماست و عزت جمهوری اسلامی، الگوی مبارزه و خودباوری آنان خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرش قرمز و خط قرمز!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۱۲ ب.ظ


در خبرها آمده است: سردار معروفی فرمانده سپاه نینوا گلستان هنگام ورود به همایش گفتمان ولایت در گنبد کاووس، از روی فرش قرمز ورودی سالن عبور نکرد و ضمن تشکر از میزبان دستور داد آن را جمع کنند!

دم سردار گرم و باید از ایشان از این بابت تشکر کرد.

نکته این جاست کدام مغز متفکر خردمندی که به یقین در شمار برگزار کنندگان مراسم است به این نتیجه رسید که پهن کردن فرش قرمز در همایشی که قرار است به تبیین گفتمان ولایت بپردازد جایگاه موجهی دارد؟!

ساده زیستی، پرهیز از تجملات و اشرافی گری و تفاخر و تبرّج و تکبر و تبذیر و ... از مبنایی ترین پایه های منظومه فکری اسلام و ولایت است که همواره در گفتمان امام راحل و مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا