اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۴۳ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

شهید حسین بواس

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۲۴ ق.ظ

1- تو خیلی از عملیات های مبارزه با اشرار و ضدانقلاب در مناطق مرزی شرکت داشت، چند بار هم رفت سوریه. فیش حقوقی نداشت. اصلاً پاسدار نبود. او یک بسیجی ویژه بود که ماهی ششصد هفتصد هزار تومان بیشتر حقوق نمی گرفت. با این حال، حساب و کتاب مالش را داشت و خمسش را سر وقت پرداخت می کرد. معتقد بود خمس، باعث برکت اموال می شود.

 

 

 

2- آن قدر با محمدجوادش رفیق بود که انگار نه انگار این بچه چهارسال بیشتر ندارد. با او بازی می کرد؛ اما حرف زدنش با او مردانه بود. محمدجواد را که دیده اید در دیدار با رهبری با لباس نظامی، مثل یک مرد پیش آقا ایستاد و سلام نظامی داد. وقتی حسین داشت خداحافظی می کرد به او گفتم: اگر شهید بشوی تکلیف محمدجوادت چه می شود؟ نگاهی کرد و گفت: خدا بزرگ است، محمدجواد هم به زودی مرد می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خوب، که چی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۲۰ ق.ظ

#دادستان کل کشور: 

برخی #مقامات یا #فرزندانشان یا وابستگان آنها در #قاچاق سهم دارند!

دوشنبه، ۲۷ آذر ۹۶.


پ ن: خوب بعدش؟!

تا این جای قصه را که ما هم می دانستیم. بعدش قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ ادامه ماجرا می شود داستان همان دختر محروم و مظلوم وزیر که لباس قاچاق وارد کرد، بعد که تخلفش عیان شد سند سازی کرد و همه چیز را قانونی و عادی جلوه داد و جناب معاون اول هم آمد توی چشم ملت زل زد و ژست طلبکار گرفت؟ بعدش آیا آب از آب تکان خورد؟

آیا مسئولان نظارتی قرار است دانسته های مردم را دوباره به خودشان یادآور شوند؟ آیا قرار است مردم به گزارشات مسئولان رسیدگی کنند؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سواره و پیاده

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۶ ب.ظ

بسمه تعالی

پرداخت یارانه به مردم از نظر شرع یا حلال است یا حرام.

اگر حرام است، مستقیم و غیر مستقیم ندارد.

اگر حلال است، باز هم مستقیم و غیرمستقیم ندارد.

پس این که بگوییم یارانه، بیت المال است و با پرداخت مستقیم آن مخالفیم بی معنی ست.

فتأمل جیداً

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهید سید سجاد خلیلی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۲ ق.ظ

1- اهل عکس گرفتن و پز دادن نبود که هیچ، تأکید داشت هیچ کس نفهمد که به سوریه رفته است. می گفت: بگویید رفت مأموریت؛ همین. گفتیم: زیارت حرم حضرت زینب و دفاع از حریم ایشان که خیلی افتخار دارد. می گفت: دوست ندارم ریا شود، اجرش باشد برای آن دنیا.

2- همان دفعه اول هم با رفتنش مخالفت کردم. گفت: مادرجان! این همه مسجد می روید و روضه حضرت زینب می خوانید، دلتان می آید پسر شما یک گوشه بنشیند و حرم حضرت را ویران کنند؟ حرفش حرف حساب بود.

دفعه دوم از تهران تماس گرفت و گفت که باید بروم. این بار مخالفت مرا که دید زد زیر گریه. به حضرت زینب و حضرت رقیه قسمم داد که راضی باشم. دوستانی که کنارش بودند بعدها تعریف کردند که او اشک می ریخت و می گفت مادرم از من ناراحت است. دیگر او را ندیدم که بگویم مگر می شود از این که حاصل عمرم فدایی حضرت زینب شود ناراضی باشم؟ 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی پرده و صریح با نمایندگان مجمع طلاب بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۵۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

نمایندگان محترم طلاب و فضلای شهر بابل حضرات حجج الاسلام گرجیان، حسین زاده و پورحسن سلام علیکم

اگر چه تشکیل مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علیمه قم می توانست بر مبنای شعارهای طرح شده به عنوان مأمن و ملجأیی برای طرح مطالبات و اندیشه های نوین و سازنده طلاب و روحانیون قرار گرفته و عنصری سرنوشت ساز در سیر تعالی و رشد فعالیت های شهری، استانی، کشوری و جهانی حوزه علمیه تلقی شود؛ اما بنا بر شواهدی می توان ادعا کرد از نگاه طیف گسترده ای از طلاب حوزه علمیه، مجمع نمایندگان طلاب و فضلا، از فلسفه وجودی خود فاصله گرفته و تأثیر چندانی در روند تحصیلی، معیشتی و آرمانی دانش آموختگان مکتب امام صادق علیه السلام نداشته و تبدیل به مجمعی فرمالیته و تزیینی به منظور رفع تکلیف از رسالت مسئولان مربوطه در توجه ظاهری نسبت به صنف طلاب جوان گردیده است.

بالاترین شاهد این مدعا، ریزش شدید و قابل توجه آرای شرکت کنندگان در انتخابات این مجمع است که نشان می دهد درصد بالایی از طلاب و فضلا اعتماد و اعتقاد چندانی به کارکرد این مجمع ندارند.

به رغم وجود این واقعیت تلخ؛ اما باید اذعان داشت که حضور نمایندگان دلسوز و فعال در راستای بهره گیری از ظرفیت این مجمع می تواند منشأ خدماتی برای طلاب و نیز حوزه علمیه محسوب شود که به هر تقدیر ثابت می کند در شرایط فعلی، بودن این مجمع بهتر از نبودن آن است.

با توجه به نزدیک شدن ایام انتخابات مجمع نمایندگان طلاب و پایان این دور از فرصت خدمتگذاری نمایندگان ارجمند، ضمن عرض ارادت و خداقوت به شما عزیزان که به انصاف باید گفت فعالیتی بیشتر و چشمگیرتر از بسیاری از نمایندگان سایر نقاط کشور داشته اید، بدینوسیله از محضر شریفتان درخواست می شود به منظور روشنگری، اطلاع رسانی و رفع بعضی ابهامات، گزارشی را به صورت مجزا در خصوص چهارسال فعالیت خود منتشر نموده و در اختیار طلاب حوزه انتخابیه شهر بابل قرار دهید.

به منظور جامیعت این گزارش پیشنهاد می شود جنبه هایی چون فعالیت های جمعی، فردی، صنفی و شهری را نیز در نگارش آن مدّنظر قرار دهید. همچنین پیشنهاد می شود بنا به توصیه  مقام معظم رهبری خطاب به دولت ها، فهرستی از "کارهای انجام نشده" نمایندگان محترم را نیز منتشر نمایید.

بی شک اطلاع و اشراف طلاب و فضلای محترم شهر بابل در خصوص عملکرد نمایندگانشان در شناخت بیشتر از گستره فعالیت ها و اختیارات نمایندگان و همراهی جهت استفاده از ظرفیت های برزمین مانده و فراموش شده و نیز انتخاب دقیق تر و متعهدانه در انتخابات پیش رو، تأثیری شگرف و غیرقابل انکار خواهد شد.

والسلام علی عبادالله الصالحین

سید حمید مشتاقی نیا 25/09/1396 حوزه علمیه قم  

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای لاله ای پرپر

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۴ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۳ ب.ظ

مادرش می گفت

کنار تابوت

با مامان کاری نداری پسر؟

دستات کو؟

دست بده به من

دارم میرم

چقدر دستای پینه بسته ی منو می بوسیدی

تا رضایت بگیری برا رفتن

....

بعد ی هو افتاد مادر، کنار تابوت

امروز، معراج شهدا، وداع با پیکر شهید مدافع حرم مهدی قره محمدی

معصومه حیدری

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معامله با غیرت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۴ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۲۶ ب.ظ

wr7a_photo_2017-10-13_02-21-16.jpg


نه به شهردار قبلی بابل و نه به سرپرست موقت شهرداری و نه به شهردار فعلی بابل با هیچ زبونی نمیشه فهموند دوچرخه سواری علنی بانوان در معابر شهر مطابق نص فتوای رهبری حرامه و برگزاری چنین همایش هایی با بودجه بیت المال جایز نیست. چرا نمیشه فهموند؟ مساله ساده ست. کسی که متولی برگزاری چنین برنامه های نا درستیه فامیل یکی از بزرگان شهره


http://www.leader.ir/fa/content/16227/%D8%AF%D9%88%DA%86%D8%B1%D8%AE%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86


  • سیدحمید مشتاقی نیا

متنی زیبا از علی علیزاده تحلیلگر بی بی سی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۴ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۱۲ ب.ظ

m1s6_photo_2017-10-13_00-51-03.jpg


سال هشتاد ساکن لندن شدم. بلافاصله جنگ افغانستان رخ داد. به جنبش ضدجنگ پیوستم. اما یک سال و نیم بعد اتفاقی افتاد که ذهنیت مرا برای همیشه دگرگون کرد. دولتهای آمریکا و بریتانیا با یقین گفتند حکومت صدام حسین در عراق دارای سلاح‌های کشتار جمعی است که میتواند زیست شهروندان غربی را به خطر بیاندازد. گفتند صدام حسین میتواند موشکهایی با کلاهک شیمیایی و بیولوژیک به درون خاک اروپا شلیک کند. گفتند شهرهای بریتانیا در معرض و تیررس موشکهای شیمیایی صدام است و صدام تنها چهل و پنج دقیقه با حمله به خاک بریتانیا فاصله دارد. 


🔸 تا پیش از آن تحت تاثیر آموزه‌های غربگرایان فکر میکردم جادوگری، رمالی، فالگیری، خرافات، دروغ و ذهنیت اسطوره‌ای و پیشامدرن برای ما شرقیها و خاورمیانه‌ای هاست ولی جلوی چشمهایم اکثریت مردم نیمکره غربی بدون اینکه پرسشگری چندانی کنند یا از حاکمانشان مدرکی جدی بخواهند ناظر نشستند تا به آنها بزرگترین دروغ چند قرن اخیر را بخورانند و اجازه دادند دستهایشان مثل دستان آن حاکمان، آلوده به خون کودکان مظلوم عراقی شود. از آن پس غرب برای من هرگز دیگر غرب نشد. اسطوره غرب برایم شکست. 


🔹  ساعتی پیش نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل دروغی مشابه را تکرار کرده و گفته موشکهای شلیک شده به ریاض مارک و امضای ایرانی داشته است و ساخته کارخانه شهید باقری بوده است.  مطمئنم امشب بی‌بی‌سی و رادیو‌فردا و من‌وتو و صدای امریکا و بقیه ابزار پروپاگاندای غرب ازین موضوع وحشت می‌آفرینند. کارشناس براندازشان خواهد گفت ایران دنبال ایجاد تنش در منطقه است و کارشناس میانه‌رویشان خواهد گفت تندروهای ایران برای تضعیف دولت روحانی چنین کاری را کرده‌اند. این دو کارشناس با یکدیگر جدال میکنند تا کسی نپرسد که ایا اگر ایران بدنبال فرستادن سلاح به یمن بود آن را با آرم و امضا میفرستاد؟ وحشت آفرینی‌ها اما به یک هدف است: اینکه به تدریج عقب نشینی درباره پروژه موشکی ایران را در ذهن افکار عمومی جا بیاندازند. 


🔸  پانزده سال پیش تحت اموزه‌های لیبرالهای ایرانی معتقد به تنش زدایی  فکر میکردم فارغ از جدی بودن یا نبودن دولت آمریکا در تشدید تنش و استفاده از چنین دروغی، ما نباید با دم شیر بازی کنیم و باید آرام بنشینیم.  اما امروز به پاس قدرتمند شدنمان و افزایش توانمان در دفاع از مرزها، میدانم حرفهای نیکی هیلی چیزی بیشتر از بازارگرمی برای فروش سپر ضدموشکی دیگری به سعودیها نیست. امروز به جای گوش کردن به رجزخوانی سیاستمداران به توازن واقعی قوا روی زمین نگاه میکنم. همان توازن قوایی که باعث میشود ترامپ برغم فریادهای به ظاهر قاطعانه‌اش در خردادماه بعد از چند ساعت موشکباران سوریه عقب بنشنید و کاملا سوریه را فراموش کند. سخنان امروز نیکی هیلی را جدی نمیگیرم چرا که میدانم آمریکا امروز از توان دفاعی ما و متحدان منطقه‌ای مان آگاه است.


🔹راه تاریخی درازی آمدیم تا بفهمم تنش زدایی واقعی چیزی نیست جز افزایش توان دفاعی ملتهای غیرسلطه‌جو مثل  ایران که در تاریخ معاصرشان جز دفاع از خود کاری نکرده‌اند. تنها در آن صورت است که ابرقدرتها و دولتهای سلطه‌طلب به صورت پیشگیرانه حتی فکر تنش نظامی را به ذهنشان راه نمیدهند. 


🔸 پانوشت: عکسهای بریده روزنامه‌های سال هشتاد و یک بریتانیاست.

https://www.instagram.com/p/BcsdzSEhB1O/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حواشی دیدار با اژه ای از نگاهی دیگر

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۱۳ ق.ظ

اصل حضور یک مقام عالی رتبه از هر قوه ای که باشد در جمع مردم و دانشجویان و پاسخ به پرسش های آنها و آشنایی با نظراتشان را باید اقدامی پسندیده و البته ضروری دانست که اقتضای یک نظام مردمی، چیزی جز این نیست. از این رو حضور محسنی اژه ای در جمع دانشجویان شریف، یک حرکت مبارک است هر چند که بعید می دانم استمرار آن را شاهد باشیم.

این که رفتار محسنی اژه ای و پاسخ هایی که بیان کرد گاه در طراز یک مقام روحانی مسئول در نظام مقدسس اسلامی نبود، بحث دیگری است که به اندازه کافی به آن پرداخته شده است.

عدم شناخت کامل آقای محسنی اژه ای و امثال ایشان از محیط های دانشگاهی و مطالباتشان تنها در صورتی قابل رفع است که چنین ارتباطات مستقیم و بی واسطه ای، در طول سال و به مناسبت های مختلف و گاه حتی به صورت غیررسمی ادامه پیدا کند. فقدان چنین نشست هایی است که باعث می شود شاهد واکنش های رادیکالی بعضی دانشجویان انقلابی در معدود دیدارهایی مشابه جلسه اخیز با معاون دستگاه قضا باشیم. دانشجو اگر مطمئن باشد که این نشست ها و گفت و گوها ادامه خواهد داشت انگیزه ای برای بروز رفتارهای شتاب زده و هیجانی نداشته و ترجیح می دهد با بهره گیری از وسعت زمان، در فرصتی مناسب و مغتنم به بیان بخش هایی از نقطه نظرات خود بپردازد. به دانشجو با توجه به سن و سالی که دارد باید حق داد که وقتی احساس می کند ممکن است فرصت دسترسی به یک مسئول را برای همیشه از دست بدهد دچار التهاب شده و در مواجهه با آن مسئول شتاب زده و با پرخاشگری رفتار کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تقدیر از خداداد را فراموش نکنید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۵ ق.ظ

حجر خداداد، مدیری جوان و شهرآشناست که در طول دوبار تصدی جایگاه سرپرستی شهرداری بابل نشان داد با انگیزه و تخصص خود یارای آن را دارد که ظرف مدتی کوتاه، بیش از بعضی سوداگران عرصه سیاست و خادم نماهای شهرت طلب و نامزدهای بالقوه بهارستان، سرباز خط مقدم جبهه خدمت و آبادانی شهر باشد.

اگر چه کم تجربگی و مصلحت اندیشی نا به جای این مدیر خوش آتیه در اعتماد به اقلیتی غوغاسالار و باج ستان -که در نهایت هم به نیش خنجر همین طیف نواخته شد و دوستانش را آزرده خاطر ساخت- را نمی توان نادیده گرفت؛ اما انصاف حکم می کند که از کنار انبوه مجاهدات و خدمات طاقت فرسا و خستگی ناپذیر او به عنوان مدیری جوان و تربیت شده مکتب انقلاب به سادگی عبور نکرده و به حکم لایتغیر من لم یشکرالمخلوق، لم یشکرالخالق، زحمات ماندگار او را ارج بنهیم.

تقدیر از مدیریت توانمند حجر خداداد که فارغ از هیاهو و استخدام قلم فروشان بوقلمون صفت و اغواگر و بدون استمداد از فضاسازی بادکنک های مجازی، جز به کار و خدمت واقعی و غیر تبلیغی نیندیشید، نگاهی حقیقی و اقدامی فرهنگی در راستای تجلیل از استعدادهای دیده نشده جوانان خلاق و متعهد دیار مومنان است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همراه کاروان زینبی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۳۱ ب.ظ

یکی پرسید: بین این همه حسینیه و مسجد و سالن و ... مجبور بودید مراسم یادواره شهدا را ببرید چند کیلومتر آن طرف شهر در بهشت معصومه برگزار کنید؟ فکر زحمت رفت و آمد ما نبودید؟

گفتم: حرفت درست؛ اما

قرار است یک بار این مسیر را طی کنیم، دست در دست بچه هایمان می گذاریم، جمع با صفای دوستان را هم درک می کنیم، به ما خوش آمد می گویند و پذیرایی مان می کنند، بعد با سلام و صلوات و خنده و نشاط، ان شاءالله مراسم را ترک خواهیم کرد.

حالا خودمان را بگذاریم جای خانواده هایی که ماه هاست این مسیر طولانی را هر هفته طی می کنند، پدری نیست که دست بچه هایش را بگیرد، دوست و رفیق و سلام و صلوات و خوش آمد و پذیرایی هم در انتظارشان نیست. اغلب شان در قم غریبند. آن جا که می روند داغشان تازه می شود، تنها مونس آنها سنگ مزار عزیزشان است. بعد با دلی غمگین و چشمانی اشک بار به خانه باز می گردند و انتظار پنج شنبه ای دیگر را می کشند.

ایثار و رشادت و جانبازی شهدای بی ادعای مدافع حرم را که توفیق نبود درک کنیم، لااقل اندکی از رنج و اندوه بازماندگان این شهدای غریب را درک نموده و با آلام جانشان ذره ای همراهی کنیم.

سلامٌ علی قلب الزینب الصبور

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یارانه بگیران و یارای اعتراض!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۴۰ ب.ظ

خبر قطع یارانه بیست یا سی میلیون نفر بسیار مهم تر از افزایش نرخ عوارض خروج از کشور است و بار بیشتری بر گرده مردم عادی جامعه قرار می دهد.

با این حال سر و صدای ناشی از افزایش عوارض خروج از کشور به واسطه قیل و قال سلبریتی ها بسیار بیشتر از رنج دردآور یارانه بگیران شنیده و دیده می شود.

این مسأله نشان می دهد بدنه ضعیف جامعه هنوز بلندگویی برای بیان مشکلات و دردهای خود ندارد. ایران اسلامی متعلق به مستضعفین است و عدالت رسانه ای حکم می کند صدای اعتراض توده های ولی نعمت جامعه نیز انعکاسی یافته و به گوش صاحبان قدرت برسد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نمی شود نگویم!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۱۹ ب.ظ

شما شاهد باشید. آنهایی که می گویند پیاده روی انتقادی یک روحانی، یا فلان یادداشت طلبه ای وبلاگ نویس در اعتراض به مفاسد اقتصادی، خلاف شئون روحانیت است، سوت بلبلی زدن یک عمامه به سر در مقابل دوربین رسانه ها را امری طبیعی تلقی می کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای شوهرم آستین بالا بزنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۳۴ ب.ظ
یادداشتی خواندنی از روحانی اهل قلم و شهید مدافع حرم، حجت الاسلام علی تمام زاده:

دیروز از میدان قدس(شاه عباسی) کرج  به مقصد میدان استاندارد سوار یک تاکسی شدم داخل ماشین بین مسافرها بحثی پیرامون تعدد زوجات پیش آمد و منهم که فضا رو مناسب دیده بودم به بیان ضرورتهای اجتماعی این موضوع پرداختم. نرسیده به میدان استاندارد از ماشین پیاده شدم چند قدمی دور نشده بودم دیدم که یک ماشین داره بهم بوق می زنه! با تعجب سرم رو به سمت چپ برگردوندم و نگاه کردم با کمی دقت چشمام رو ریز کردم بله درست دیده بودم همان ماشینی بود که از آن پیاده شدم! راننده با دست به من اشاره کرد و گفت: ببخشید می شه چند لحظه وقتتون رو بگیرم! گفتم در خدمتم؟! گفت اگر می شه بفرمائید داخل ماشین و ادامه داد همینکه مسافرها رو پیاده کردم سریع دور زدم تا شما رو دوباره ببینم و ازتون مشاوره بگیرم راستش در رابطه با همسر دوم می خواستم بیشتر از شما اطلاعات بگیرم بعد سرش رو با خجالت پائین انداخت و گفت حقیقتش اینه که چند وقتی هست که من و خانومم مثل خواهر و برادریم...! بین صحبتهاش وارد شدم و گفتم بله می فهمم همسر شما سرد مزاجه!!(البته چون صراحتا این موضوع رو بهش گفتم خودم هم کمی خجالت کشیدم) بعد ادامه دادم مشکلتون چیه؟ نکنه فیلت یاد هندوستان کرده! و می خوای ازدواج مجدد کنی؟ با خنده گفت من تا حالا به خانومم خیانت(!) نکردم و هیچ وقت هم به جز همسرم با کس دیگه ای نبودم! توضیح دادم که تعدد زوجات یک حکم قرآنی هست پس نباید اسم اون رو خیانت گذاشت بلکه چندهمسری با شرایطش مطابق با نظام فطری زن و مرده ، خیانت تو جایی هست که این کار شما برخلاف فطرت و نظام آفرینش باشه بلکه برعکس ، عدالت خالق هستی مقتضی اینه که حتما چندهمسری تو این جهان وجود داشته باشه بله اگه یک زنی اقدام به چندشوهری کنه اسم این خیانته چون مخالف فطرتش عمل کرده و برخلاف نظام خلقتی که پایه اون بر عدالت بنا شده رفتار کرده پس کارش می شه خیانت اما در مردها اینگونه نیست آیا به نظر شما خدا در قرآن مجوز خیانت صادر کرده؟ یا اهل بیت نستجیر باالله خیانت کار بودند که بعضی از اونها مثل امام حسین(علیه السلام) چندهمسر بودند؟ امام حسین(ع) همزمان چند همسر داشتند شهربانو دختر یزگرد سوم مادر حضرت امام سجاد علیه السلام ، لیلی دختر ابو مرّة بن غزوة مادر حضرت علی اکبر علیه السلام، رباب دختر امرء القیس مادر حضرت علی اصغرعلیه السلام. در واقع این سه برادر بزرگوار ناتنی بودند و هر کدام مادر جداگانه ای داشتند...

سری به نشانه تائید تکان داد و گفت منظوری از ذکر این واژه نداشتم بلکه چون بعضی از کارشناسان صداوسیما از تعدد زوجات به نام خیانت یاد می کنند از ذهن من هم اینطوری عبور کرد اما حرف من چیز دیگه ای هست خانم بنده چند وقتی هست که مدام به من گیر داده که باید همسر دوم بگیرم! تازه خودش هم آستین بالا زده و بیوه زنی که شوهرش سرطانی بوده و از دنیا رفته و دو پسرهم داره رو برام معرفی کرده و خواستگاری هم رفته!!!!

 تا این حرف رو شنیدم دود از کله ام بلند شد! جل الخالق چشمانم از تعجب گرد شده بود چون من با روحیات خانوم ها آشنا هستم و مطالعاتی در این زمینه داشته ام در سایت تعدد زوجات و نیز در وبلاگ تعدد زوجات نظراتی که از بانوان برام ارسال می شه رو می خونم می دونم خانوم ها چقدر سرسختند مومن ترین خانوم ها شاید در مقابل اقدام شوهرشون برای تعدد زوجات سکوت کنند و آبروریزی راه نندازند اما هیچ گاه پیشنهاد دهنده نیستند! از زنان دریده بی ایمان بگذریم که اگه فقط بو ببرند مردشون هوا برش داشته وشلوارش دوتا شده، بی حیائی رو به سرحد اعلا می رسونند و اتفاقا من به این نتیجه رسیدم که حکم تعدد زوجات برای مومنین جامعه هست که هم مرد بخاطر ایمانش زمینه و انگیزه ای برای اجرای عدالت داره و زن اول رو نه تنها رها نمی کنه بلکه هیچ تفاوتی بین همسر دوم و اول نمی بینه، و هم زن بخاطر ایمانش شوهرش رو رسوا نمی کنه و بی آبروئی راه نمی اندازه. ازش پرسیدم واکنش شما چی بود قبول کردی؟ گفت اول زیر بار نمی رفتم اما همسرم یک هفته ای با من صحبت کرد و منو متقاعد کرد بهش گفتم اگر با اون خانم بیوه هم صحبت شدی و شرایطش رو ایده آل می بینی قبل از عقد دائم بهتر بین شما یک صیغه موقت چند ماهه خونده بشه تا بیشتر همدیگه رو بشناسید و به روحیات و خلقیات هم پی ببرید بلاخره هم شما و هم اون خانم سن و سالی ازتون گذشته و شخصیتتون شکل گرفته و احتمال سخت پذیری وعدم تفاهم و نیزاختلاف سلیقتون بسیار بالا هست اگه خدایی نکرده بعد از عقد دایم چه ایشون و چه شما پشیمون بشید براتون یک تجربه بدی محسوب میشه که جبرانش سخته و خاطره بدی به یادگار می مونه پس عجله نکن. در ثانی شما که می خوای بخاطر سرد مزاجی همسرتون بری زن دوم بگیری بهتر دنبال ازدواج با یک خانم سن پائین و یا دوشیزه باشی چرا که احتمال سردمزاجی در زنان سن بالا و شوهر دیده زیاد هست پس سعی کن جای خوبی سرمایه گذاری کنی و اگه خواستی از همسر دومت بچه دار هم بشی بخاطر سنش مشکلی نداشته باشه و... سری به نشانه تائید تکان داد و به فکر فرو رفت.

موقع خداحافظی ازم پرسید اگه من با این خانوم بخوام صیغه موقت بخونم شما کسی رو می شناسید که غیر از دفاتر ازدواج و طلاق بتونه عقد موقت بخونه و دفترچه ثبت شده ای با مهر خودش بده؟

تا این حرف رو شنیدم تا آخر قصه رو خوندم! با خودم فکر کردم این یارو یک ربع وقت منو گرفته و با این مقدمات طولانی فقط خواسته آدرس یک روحانی و آخوندی که صیغه محرمیت می خونه و دفترچه هم با مهر خودش صادر می کنه رو از من بگیره!! فقط چون روش نمی شده مستقیم بگه دلش هوای تجدید فراش کرده توپ رو انداخته زمین همسر بدبختش! که یعنی همسر من پیشنهاد دهنده بوده!! و من خودم اهل این برنامه ها نیستم!! والا چه لزومی داره دنبال روحانی عقد خون بگرده؟ می ره دفاتر ازدواج و طلاق ، اما چون دفاتر رسمی ازدواج برای عقد همسر دوم اجازه نامه همسر اول رو می خوان و طرف هم بدور از چشم زنش می خواد صرفا یه تفریحی کرده باشه و از طرفی هم حاشیه سازی نشه و چون مسافرخونه ها و هتل ها هم هنگام پذیرش مدرک می خوان و در نتیجه مشکلی برای جا و مکان هم نداشته باشه پس تنها کاری که از دستش برمی یاد راه میان بر هستش و اون پیدا کردن یک عاقد روحانی که برگه عقد موقت صادر می کنه بدون اینکه اجازه همسر اول هم لازم باشه. با خودم می گفتم پرسیدن آدرس یک روحانی واقعا این همه دروغ و چاخان می خواست؟! یک ربع وقت من رو با این جملات من درآوردی گرفته:

 « خانم بنده چند وقتی هست که مدام به من گیر داده که باید همسر دوم بگیرم»!!!

«تازه خودش هم آستین بالا زده و خواستگاری هم رفته»!!!

 چقد هم من ساده دل و خوش باورم! چقد هم جو گیر شدم و با آب و تاب بهش مشاوره دادم!! عجب آدمهای دو روئی پیاده می شن شاید این افکار با سرعت در ذهنم مطرح شدند و چند ثانیه ای هم بیشتر طول نکشید آهی کشیدم و گفتم بله روحانی هم سراغ دارم ولی الان آدرسشون در خاطرم نیست بعدا تماس بگیرید درخدمتم. شماره ای بینمون رد و بدل شد و تندی با تنفر از ماشینش پیاده شدم تنفرم نه بخاطر ازدواج دوم و پنهانیش بود که برعکس من خودم مروج و مدافع چندهمسری مردان هستم بلکه بخاطر دروغ گویش و اینکه با این حرفها کلی وقت منو گرفته و...

گذشت تا اینکه شب دیدم بهم زنگ زد با خودم گفتم لابد آدرس و شماره روحانی ها رو می خواد! با کراهت گوشی تلفن همراه رو برداشتم و دکمه سبز اون رو با انگشت فشار داده و جوابش رو دادم اما موقعی که به جملاتش گوش می کردم از خودم متنفر شدم و گفتم چه زود قضاوت کردم! بله قضاوت زود هنگام. تمام حرفهای این آقا درست بود پشت تلفن گفت من در رابطه با مشاوره ای که دادید تشکر می کنم حرفهای شما رو با همسرم هم در میان گذاشتم ایشون متمایل شدند با شما صحبتی در این خصوص داشته باشند و ...

خانم این آقای راننده تاکسی که بعدا مشخص شد رانندگی شغل دومش هست و شغل اصلیش دبیر یکی از دبیرستانهای مدارس شهر کرج هستند ضمن تائید حرفهای شوهرش گفت بخاطر خدا من خودم دست بکار شدم اگر چه برام خیلی سخت بود و به نوعی از حق خودم گذشتم اما چون شوهرم رو دوست دارم می خوام ایشون هم دغدغه ای تو زمینه زناشویی [و امور جنسی] نداشته باشند پس با خدا معامله کردم. از لحنش پیدا بود از خانم های فرهنگی و باکلاس هستش شخصیت متین ومودبش بخوبی از سخنانش مشخص بود بهش گفتم شما جزو زنهایی هستید که مطابق روایات پاداش مجاهدت در راه خدا و اجر شهید رو براتون می نویسند و من از این جهت به شما تبریک می گم. اینکه یک خانمی برخلاف تبلیغات و مشهورات زمانه و جوسازیهایی که علیه تعدد زوجات در رسانه ها و افکار عمومی می شه پا پیش بذاره و برای شوهرش اقدام به خواستگاری کنه واقعا کیمیاست و امیدوارم شوهرتون قدر این گوهر رو بدونند.

ازم تشکر کرد و گفت فقط اون خانمی که من برای شوهرم انتخاب کردم بیوه زنیه که دو تا پسر داره و اگه من یک زمانی عمرم کفاف دنیا رو نکرد وفوت کردم (با کمی بغض شبیه به گریه) بلاخره دنیاست و باید همه مقدرات و احتمالات رو در نظر گرفت نگران بودم دخترم چطوری می خواد با همسر دومی که دوتا پسر داره زندگی کنه اما با صحبتهای امروز شما با شوهرم به این نتیجه رسیدیم که دنبال خانمی بگردیم که فرزند نداشته باشه فرقی هم نداره که مطلقه یا دوشیزه باشه تا این نگرانی رو هم نداشته باشیم شما هم اگه کیس مناسبی رو می شناسید ممنون می شم که معرفی کنید.

گفتم خدا انشاءالله سایه شما رو از سر بچه هاتون کم نکنه و همیشه برای فرزندانتون مادری کنید. اما فعلا که کسی رو نمی شناسم چشم اگه کیس مطمئنی رو پیدا کردم حتما معرفی می کنم. با تشکر مجدد ، خداحافظی کرد

درحالی که سرم رو به نشانه تعجب تکان می دادم دکمه قرمز گوشی رو فشار دادم و دستم رو پائین آوردم! 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسخ مفهوم جهاد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۲ ق.ظ

رئیس یکی از دانشگاه ها به عنوان رئیس نمونه در امور مرتبط با اردوهای جهادی دانشجویی و به عبارت دیگر به عنوان یک مسئول جهادی معرفی و تقدیر شد.

یکی علت این انتخاب را پرسید. گفتند: ایشان بودجه خوبی را از سوی دانشگاه به اردوهای جهادی اختصاص داده است.

یک نکته ظریف را این وسط نباید نادیده گرفت و آن هم معنی دقیق واژه جهاد و مجاهد است. آیا به کسی که به وظیفه خودش عمل کرده می توان گفت جهاد کرده و یا به کسی که بیش از وظایف معمول اداری و قانونی خدمتی را ارائه داده و تکاپویی نموده باید این وصف را اطلاق کرد؟

وقتی در قرآن در وصف مومنین می خوانیم "جاهدوا باموالهم و انفسهم"، ضمیر "هم" یعنی این که با اموال و وقت و عمر "خود" مجاهدت می کنند و بعید است این مفهوم شامل کسانی شود که در چارچوب وقت اداری و قانونی و یا از کیسه بیت المال خدمتی را ارائه می دهند. جهادگر واقعی کسی است که از خورد و خوراک و استراحت و آسایش و امنیت و وقت و عمر و جان خودش برای خدا و خلق خدا مایه بگذارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آتش و مهربانی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۶:۱۸ ب.ظ

هلال احمر با افتخار تصاویری را منتشر کرده که نشان می دهد لباس های دست دوم اهدایی مردم به زلزله زدگان کرمانشاه را در آتش سوزانده است.

فارغ از این که پخش این تصاویر توهین به مردمی است که ممکن است از سر ناچاری و بر مبنای بضاعت ضعیف خود؛ اما بر اساس وظیفه شناسی و انسان دوستی اقدام به اهدای البسه شان کرده باشند، جای یک سوال نیز باقی می ماند.

چند سالی است که در همه شهرهای کشور شاهد اختصاص مکانی به عنوان دیوار مهربانی هستیم که بر اساس یک روش نیک، افرادی که لباس اضافی و غیر ضروری در خانه دارند آن را جهت استفاده نیازمندان در این مکان قرار می دهند.

اگر اهدای لباس دست دوم به دیگران، کاز شایسته ای نیست پس چرا کسی تا کنون با این سبک از کار خیر مقابله نکرده است؟

به راستی آیا بهتر نبود هلال احمر، لباس های دست دوم اهدایی را لااقل در شهرهای مختلف کشور کنار همین دیوارهای مهربانی قرار می داد تا اگر کسی نیازی واقعی داشت می توانست به اختیار خودش از آن بهره بگیرد؟ آیا راهی بهتر از سوزاندن لباس های اهدایی وجود نداشت؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دل و دل بر

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۲۷ ق.ظ

با افسوس گفت:

- هادی می دونی چرا شهید نشدم؟

صدایش بغض آلود بود و چهره اش غمزده . همیشه دوست داشت که درد دلش را به من بگوید. این بار هم معلوم بود که چیزی داشت از درون او را می سوزاند.

- نه حمید جان... نمی دونم. خودت بگو... مگه چی شده؟!

آهی کشید که مرا هم سوزاند، با صدایی گرفته ادامه داد:

 گلوله که بهم خورد از روی دیوار پایین افتادم. خون دورو برم رو گرفته بود، فهمیدم که دیگه رفتنی ام ولی اصلاً نترسیدم. باور کن! اما یه لحظه ذهنم رفت پیش زن و بچه ام . پیش خودم گفتم بعد از من سرنوشت اونا چی میشه؟ حیف... توکلم ضعیف شده بود.

سرش را با تاثر تکان داد و چشم به پایین دوخت.

- هادی!... فکر می کنم همین هم باعث شد که موندم. همین سوال محرومم کرد...

دستهایش را در دستم گرفتم و به گرمی فشردم. قطرات اشک غبار چشمانش را می شست و به زمین می ریخت...

حمید آن قدر با خود، کار کرد تا این که سرانجام دل از بند تعلقات دنیا کند و در نبرد با بعثیون به جاودانگی رسید و شد « شهید حمید رسولی»

به روایت سردار هادی عباسی (خواهر زاده شهید حمید رسولی)

ازکتاب طعمه اروند

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به میهمانی شهدا دعوت می شوید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۹ ق.ظ

5ipy_photo_2017-09-30_07-09-32.jpg


در جوار سیصد شهید مدافع حرم از جبهه جهانی اسلام

به حول و قوه الهی پنجمین یادواره شهدای مدرسه علمیه روحیه بابل برگزار می شود.

23 آذر (شب جمعه) بعد از نماز عشاء

قم، بهشت حضرت معصومه سلام الله علیها، حسینیه شهدای گمنام

هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله

https://t.me/yadvare5/10

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اپوزیسیون ضد آمریکایی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۲ ق.ظ

در جواب دوستی که بدون ارائه هیچ سندی اصرار داشت ثابت کند آمریکا در زد و بندی پنهان با مخالفین شاه زمینه سقوط او را فراهم آورد نوشتم:

بین خودمون بمونه ماهیت انقلاب اسلامی از اساس آمریکاییه. نهضت آزادی ها و چریک های فدایی اقلیت و اکثریت و امتی ها و حجتی ها و جدایی طلبان دموکرات و کومله و مجاهدین خلقی ها و سلطنت طلب ها و فتنه گرها و بقیه بستگان تو این چن دهه بارها تلاش کردن انقلاب رو از چنگال آمریکا نجات داده و اونو به مسیر اسلام و اهداف تعالی بخش دین و حمایت از مستضعفین عالم بیارن؛ اما مقاومت مردم ناآگاه هنوز این اجازه رو به خیرخواهان جامعه نداده!!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یازده درصد مفقودالاثر در بخش مسکن قم!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۵:۴۳ ب.ظ

📣 نیمی از ساکنان قم صاحبخانه هستند


👤 معاون آمار و اطلاعات سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان قم:


💠 60 درصد از خانوارهای کشور و 50 درصد از خانوارهای استان مالک واحد مسکونی هستند و مستاجرین 39 درصد جمعیت استان را تشکیل می‌دهند.


💠70 درصد رشد جمعیت استان به دلیل موالید و 30 درصد به دلیل مهاجرت است. 11 درصد از خانوارهای استان قم سرپرست زن دارند و این مساله باید مورد توجه نهادهای اجتماعی قرار بگیرد.



پ ن: پنجاه درصد مردم قم صاحبخونه هستن. سی و نه درصد مستاجرن می مونه یازده درصد دیگه که پشت خاور یا وانت دارن اثاث جا به جا میکنن و هنوز تکلیفشون مشخص نیست!!
  • سیدحمید مشتاقی نیا