اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱ مطلب در اسفند ۱۳۸۹ ثبت شده است

آرشیو اسفند89 اشک آتش

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۸۹، ۰۹:۲۱ ق.ظ


عنوان ندارد]
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم اسفند 1389 ساعت 20:43 شماره پست: 734

در کربلای خوزستان نایب الزیاره دوستان خواهم بود انشالله یاعلی

" میدان حرّ " یا " آزادی " ؟!
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم اسفند 1389 ساعت 20:40 شماره پست: 733

 

این متن کوتاه را برای ویژه نامه نوروزی یکی از نشریات نوشتم که بعید می دانم بدون سانسور منتشرش کنند :

گل را که بر می افشانیم . فلک را اگر نشد که سخت بشکافیم ، دوست دارم لااقل برای تهران خودمان طرحی نو در انداخته شود .

به گمانم " تهران نو " هم دیگر کهنه شده است .

اگر " قصاب " نیستیم لااقل " جوانمرد " باشیم .از مسیر " نواب " حرکت کنیم که راه ها را زودتر به مقصد می رساند . بین " کارگر شمالی " و " کارگر جنوبی " نباید تفاوتی وجود داشته باشد . اگر دست من بود می گفتم " ولی عصر " (عج ) فقط یک خیابان است نه چهار راه ! و " توحید " را نباید در تونل زیر زمینی جست . بعضی اسم ها را باید تغییر داد . " میدان گلها " باید نزدیک " بهارستان " باشد . بچه های نازی داریم ولی خود آلمانی ها هم " نازی آباد " ندارند ! به نظر شما " شریعتی " باید در نزدیکی " زندان قصر " باشد ؟ این تواضع نیست که ساختمان های پر زرق و برق بسازیم و نام خیابانش را بگذاریم " آفریقا " یا " آرژانتین " .

صد مدل " ون " رنگارنگ هم که سوار شویم لذت یک لحظه هم نشینی با بچه های مصفای " ونک " را ندارد . نام قیصریه با آتش و دود گره خورده است ، اما " قیطریه " ما خوش آب و هواست .

زیارت و تجارت هر دو باید عبادت باشد ؛ زائر مشهد گذرش به " اسماعیل طلا " می افتد و تاجر تهران به " سید اسماعیل " . 

قبله تهران را اگر فراموش کردید ، مسافر ری بشوید و یادتان باشد " شاه " کسی است که " عبدالعظیم " باشد . از نظر من " سعادت آباد " در قلب " بهشت زهرا " است . همه محله های قدیمی تهران " لاله زار" هستند . فراموش نکنیم آن بالاها نه " مولوی " دارد نه " ناصرخسرو " نه " فردوسی " و " حافظ " . اینها گنجینه های ما هستند . اصلاً " خزانه " تهران آن بالاها نیست . اگر فرق آزادی و آزادگی را می دانستیم به جای " میدان آزادی " ، " میدان حرّ " را به عنوان نماد تهران انتخاب می کردیم .

خدمتی که " پاستور " به بشریت می کند از عهده " سعد آباد " و کاخ نشین هایش بر نمی آمد . خدا را شکر ، باز هم " پانزده خرداد " همسایه " امام خمینی " است .

خیابان " سمیه " را می شناسیم ، خیابان " ابوذر " را و . . . کسی نشانی عمار را خواست چه پاسخ بدهیم ؟!

 تنها دلخوشی من این است که از " میدان امام حسین " علیه السلام تا " خیابان انقلاب اسلامی " و " میدان آزادی " صراط مستقیم است .

 
فراوان سپاس
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم اسفند 1389 ساعت 9:27 شماره پست: 732

 

تشکر ! انشالله قسمت شما بشود . تا جایی که حافظه یاری کرد به یاد همه رفقای وبلاگی و غیروبلاگی بودم . چشم ! در اولین فرصت مطالبی درباره سفر عمره را در اختیار خوانندگان عزیز اشک آتش قرار خواهم داد . البته شاید به دلیل ترافیک فعالیت های مربوط به نوروز ، مطالب مربوط به این سفر معنوی را با کمی تاخیر منتشر کنم .

ریاست خبرگان هم بالاخره تعویض شد . خبر را در مدینه شنیدم . این مسئله نشان می دهد من هم که نباشم کارها خوب پیش می رود ! جدا ازقیل و قال های سیاسی ، هر عقل سلیمی می پذیرد که حتی یک مجموعه کوچک را نمی توان با دو نظر و سلیقه اداره کرد چه برسد به امورات یک مملکت !

نظرات قبلی دوستان عزیز وبلاگ نویس را با کمی تاخیر پاسخ خواهم داد . انشالله پوزش حقیر را پذیرا باشید . التماس دعا

 
روز نو
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم اسفند 1389 ساعت 20:21 شماره پست: 731

 

سلام حاجی !

ببین ! می خواهم حرفی بزنم که شاید کمی ناراحت شوی . شاید دلت رنجیده شود . شاید . . .

با راهیان نور عازم هستی ؟ داری می روی جنوب ؟ . . . که چه بشود ؟! ببخشید این طوری صحبت می کنم اما مگر علّاف هستی برادر من ، خواهر گرامی ؟!!

ها ؟! داری جواب می دهی ؟ دلت برای شهدا تنگ شده ؟ می خواهی عقده هایت را باز کنی ؟ احساس می کنی گذر روزگار ، گرد و غباری را روی قلبت نشانده که باید بروی در محضر شهدا خانه دلت را غبارروبی کنی ؟ می خواهی به شهدا بگویی  . . .

بس کن این توجیهات را ! خسته نشدی از این عبارت های کلیشه ای ؟ مرد و زن حسابی ! مگر شهر و روستای خودت شهید ندارد ؟ مگر این همه مزار شهدا را نمی بینی ؟ خانواده های شهدا هم که هنوز برکت این آب و خاک هستند . خوب ؛ برو گلزار شهدا درد دل کن ، حرف هایت را بزن ، تجدید میثاق کن !

آی دیدی !! داری کم میاری ها ؟! بندۀ خدا ! می دانی تا جنوب چقدر راه است ؟ اصلاً گذرت به آن طرف ها خورده ؟ یک چیز شنیده ای و جوّگیر شده ای ؟! هزار کیلومتر ؟ هزار و دویست ؟ هزار و پانصد ؟ فکر خطر جاده را کرده ای ؟ ممکن است خواب و خوراک درست و حسابی نداشته باشی . از گرد و خاک آن جا هم که بی خبر نیستی . خستگی سفر و . . . بابا جان ! آخر سال است . از این طرف حساب کنی می شود اول سال ! چند روز تعطیلی را نمی خواهی پیش دوست و آشنا بمانی و خوش بگذرانی ؟ خستگی یک سال درس و کار و فعالیت و  . . . را نمی خواهی از تنت بیرون کنی ؟ برو یک گوشه بگیر بخواب . برو خوش باش . دلت می آید فیلم و سریال های ویژه نوروز را از دست بدهی ؟

چی فرمودی ؟ ای والله ؛ احسنت ! با این جوابت حال کردم به مولا ! آفرین . معلوم شد چشمت بسته نیست . خدا همه جا هست . از همه به ما نزدیک تر است . اما رنج سفر می خریم و طواف کعبه اش را آرزو می کنیم . به امام هشتم می شود از همین راه دور هم سلام داد اما صدها کیلومتر را می کوبیم و می رویم مشهدالرضا . هر روز دست بر سینه می گذاریم و به امام عشق سلام می دهیم اما حسرت زیارت کربلا همواره دلمان را به آشوب می کشاند .

حرف خوبی زدی . حق با شماست . خدا همه جا هست اما به طواف کعبه اش می رویم تا « حاجی » شویم و « حجت » را بر خود تمام کنیم . زر و زیور دنیا را از تن در می آوریم ؛ شیطان را سنگ باران می کنیم ، هوای نفس را ذبح می کنیم  . . .

بهنام محمدی حجت خداست . خدا آن دنیا جهان آرا را به رخ ما می کشد تا برای کوتاهی های خود بهانه نیاوریم . خدا مصطفی چمران را به رخ ما می کشد تا دلبستگی به جاه و مقام دنیا را توجیه اعمال بد خود قرار ندهیم . ابراهیم همت ، حجت خداست ، حاج حسین بصیر ، حسین بهرامی ، اصغر فرقانی ، شهید طوسی ، شهید گلگون  . . . .

به کربلاهای ایران که پا بگذاریم حجت بر ما تمام می شود . آن وقت فرصتی دوباره می یابیم . دیگر احساس می کنیم همه چیز از نو شروع شده است . اندیشه نو ، راه نو ، روز نو  . . .

 

لبیک . . .

+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم اسفند 1389 ساعت 5:37 شماره پست: 730

 

در غریبستان بقیع ٬ نایب الزیاره دوستان خواهم بود انشالله . یاعلی التماس دعا .

 
آیا امپراتوری تزویر سقوط خواهد کرد ؟
+ نوشته شده در سه شنبه دهم اسفند 1389 ساعت 20:51 شماره پست: 729

 

چند روزی بیشتر به اجلاس سراسری مجلس خبرگان رهبری باقی نمانده است .

شاید به جرأت بتوان گفت بعد از جلسه چهارده خرداد 1368 که برای تعیین رهبری خلف صالح امام خمینی (ره) تشکیل شد این مهم ترین جلسه نمایندگان خبره ملت خواهد بود .

حلقه پیرامون هاشمی درصدد هستند به هر قیمتی مانع برکناری وی از اریکه صدارت مجلس خبرگان بشوند . نمی دانم پایان این مناقشه چه خواهد شد اما فقط جسارتا یک تجربه مهم تاریخی که چند ماهی بیش از وقوع آن نمی گذرد را به خبرگان ملت یاداوری می کنم .

هیچ گاه از یاد نخواهیم برد در واپسین روزهایی که قرار بود شورای بررسی فقهی حقوقی وقف دانشگاه آزاد – که از سوی مقام معظم رهبری تشکیل شده بود – نظر رسمی خود را اعلام کند هاشمی رفسنجانی – که لابد رابطه اجتهاد و تقوا را نیز مصلحتی می داند – بارها در پشت تریبون قرار گرفت و بی هیچ واهمه و یا حتی لرزشی در دست و صدای خود به چشمان ملت زل زد و ادعا نمود رهبر معظم انقلاب موافقت خود را با وقف دانشگاه مذکور اعلام کرده است !

همین یک تجربه کافی است تا خبرگان مردم این چند روز را با بی اعتنایی به حاشیه سازی ها سپری کنند .

روز عزل هاشمی روز شادی دل امت حزب الله خواهد بود . دوستان ما در سراسر کشور انشالله با پخش شیرینی این روز تاریخی را جشن خواهند گرفت . ( فاکتورش را بفرستند در خدمت خواهم بود !)

البته شخصاً خوشحالی خود را نه از بابت برکناری هاشمی می دانم – که او نزدیک به دو سال است با سیلی ملت انس گرفته و مطرود به حساب می آید – بلکه از این جهت این موضوع را مهم و باعث وجد و سرور می دانم که بزرگان معنوی ما باور خواهند کرد می توانند در روند تحولات جامعه تأثیری داشته باشند .

 

بفرمائید این هم از روحانیت !

+ نوشته شده در دوشنبه نهم اسفند 1389 ساعت 6:1 شماره پست: 728

 

از تحصیل کرده های نظامی بسیار شنیده ام وقتی که جنگ شروع شد و آنها پا به میدان واقعی نبرد گذاشتند متوجه شدند که بسیاری از آموزه های کلاسیک دانشکده های افسری فقط در حد تئوری ارزش داشته و در میدان عمل باید به دنبال راهکاری تازه و عملیاتی بود  . . .

به نواب صفوی می گفتند تو سید خوبی هستی . طلبه ای جوان و سرشار از استعداد که اگر درس هایت را ادامه بدهی از بزرگان حوزه خواهی شد . پاسخ سید مجتبی این بود : این همه از بزرگان عالم شدند و کتاب های مفیدی نوشتند ، بگذارید کسی هم برای عمل کردن به آنها پا پیش بگذارد . . .

علی رضا جهانشاهی ، روح تازه ای در جنبش عدالت خواهی دمیده است . هر بار مقابل بچه های دانشجو کم می آوردیم که چرا حوزویان برای احیای فرهنگ عدالت طلبی هزینه ای نمی پردازند واقعاً دستمان خالی بود و حرفی برای گفتن نداشتیم . حالا مدتی است خیمه عدالت خواهی حجت الاسلام جهانشاهی در سرای سیدالکریم در شهر ری بر پا شده و جوان های دانشجو و غیر دانشجو با دیدن این حرکت کم نظیر ، جانی دوباره گرفته و امیدی نو در وجودشان رخنه می کند .

ما هم خیالمان راحت شده و پز می دهیم که بفرما یید ! این هم از روحانیت . جگر دارید بسم الله !

آن بنده های خدا هم سر تسلیم فرود آورده و . . .

آنها چه می دانند این روحانی جوان چه غربتی را در بین هم صنفی های خود تحمل می کند . بگذارید خیال کنند روحانیت یعنی این !

آنها نمی دانند چه افرادی از همین روحانیت کمین نشسته اند تا در فرصتی مناسب زهر چشمی از روحانی عدالتخواه سیرجانی بگیرند ، بعد حنجره ای صاف کرده و از جایگاه زعامت نعره سر بدهند : ما هستیم که اسلام را حفظ کرده ایم ، با همین شکم های ورآمده و میزهای میزان ناپذیر و فیش های حقوقی حسود کور کن و  . . . ( اصلاً بیخود نیست به ماهی می گویند فیش ! بعضی ها خوب ماهی می گیرند ! )

چه کسی می داند یک سال دوری از خانه و کاشانه و نشستن در غربت و خوردن نان و پنیر و خوابیدن در گرما و سرمای طاقت فرسا چقدر تحمل می خواهد . علی رضا جهانشاهی به ما یاد داد گاهی خود را محک بزنیم و داعیه هایمان را بسنجیم . این شرط صداقت است .

خدا را شکر بچه های دانشجو نمی دانند کمک هزینه طلبگی روحانی عدالتخواه ما ، ماه هاست که نصف شده است . از نظر اعاظم حوزه ، کسی که سرش را پایین نیندازد و هر صبح به کلاس نرود و بر نگردد طلبه نیست حتی اگر بود و نبودش  . . .

عدالت خواهی جزو کدام یک از درس های حوزه است ؟

فاصله تئوری ها از میدان عمل را باید این گونه لمس کرد .

روحانی نمای کلاهبرداری که همینک در زندان قم به سر می برد کمک هزینه تحصیلی اش را دریافت می کند . توجیه آقایان هم این است که خانواده او چه گناهی کرده اند ؟

خانواده آن کلاهبرداردر خانه شخصی می نشینند و خانواده روحانی عدالتخواه در اتاق استیجاری .

بگذریم .

فعلاً قرار است به علی رضا جهانشاهی و حرکت پر صلابت او بنازیم ! او آبروی حوزه را خریده است .

اگر دستتان به شلمچه و طلائیه نرسید ، نوروز را در خیمه عدالتخواهی آغاز کنید . امروز خط مقدم جبهه ظلمت ستیزی در تهران است . صیاد سیرجانی ما حلقوم نفاق جدید را در مرصاد صحن عبدالعظیم حسنی به تنگ آورده است .

 
بسیجی بسیجی است !
+ نوشته شده در جمعه ششم اسفند 1389 ساعت 19:6 شماره پست: 727

 

نوجوانان بسیجی ؛ از فاو تا تهران !

 

یک خبرنگار غربی بعد ازعملیات والفجر هشت :

« . . . رئیس جمهور عراق که زمانی در شرق شط العرب ( اروند رود ) پس از فتح خرمشهر و یازده شهر دیگر ایران سرمست از باده پیروزی بود ، امروز در غرب شط العرب در برابر نوجوانانی که مرگ را به تمسخر می گیرند ، به زانو درآمده است .»

شب بارانی حمله / ص 169

یکی از اوباش همکار حلقه لندن ، جرس ، 26/11/1389 :

« . . . خیلی ترسیدم. نمی دونم لباس شخصی ها چرا دستگیرم نکردند. رفتم سمت چمران. چند نفر پلیس رادیدم. نمی دونم چرا ترسیدم و برگشتم... از یکی شنیدم ساعت ۱۱ شب قراره میدان آزادی جمع بشن. با هزار بیم و امید رفتم اما از جمعیت خبری نبود. یکی گفت نرید و اشتباه عاشورای پارسال رو تکرار نکنید. متأسفانه از فرصت استفاده نکردیم. جوجه بسیجی های ۱۵ ساله رو دیدم که شست و شوی مغزی شده و مقابل ما ایستاده بودند. هنوز هم وحشت دارم. احساس می کنم قراره اتفاق بدی برام بیفته. »

 

افهم یا شیخ !

+ نوشته شده در جمعه ششم اسفند 1389 ساعت 5:56 شماره پست: 726

 

شعر زیبای علیرضا قزوه: جنگ ساندیس و کوکاکولا !

تو پشیمان می شوی/ و گریه خواهی کرد/ روزی که دیر شده ست/ به میر... افهم هم نخواهم گفت/ که دیر شده ست برایش...

افهم! یا شیخ افهم...

نه مصریان به خانه باز نمی گردند/ که خانه تمامی آنان میدان التحریر است/ بمبی به نام فیس بوک گذاشتند / خنثی شد/ بمبی به نام تویتر/ ترکید/ بمبی به نام تو  و میر/ بمبی به نام 25 بهمن/ ترکیدید/ در سطل آشغال!

حالا دنبال بمب های دیگرند/ اما  دوستان محمد عبده/ و جمال عبدالناصر/ و خالد اسلامبولی/ نیاز به فیس بوک ندارند/ و مصر/ بدون اینترنت هم اموراتش را می گذراند/ و بی نیاز به شیخ فضول و میر ذلول/ همچنان که غزه و لبنان/ با آن شعار مبارک/ پسندتان تا حال/ ایستاد/ و حال شان را گرفت/ و مصر/ هیچ نیازی به شیخ فتنه گر ندارد/ خلاف رای شما/ مصر به انقلاب ایران افتخار کرد

 آقای سید ابراهام السلطنه/ آقای اسرائیل زاده/ آقای محملباف/ صدای مرا دارید؟ / و از شجاعت ایران تعریف کرد/ حتی گفت امام خامنه ای/ اما نگفت خرت به چند شیخ بیسوات/ دیدی/ خلاف رای شما/ نصرالله تنها با یک سخنرانی/ اشک سعد حریری را درآورد/ و سارکوزی و شما را/ سرجایش نشاند.

حالا در مصر/ تنها باید لانه خرس و زنبور اشغال شود/ وگرنه دستگاه های جاسوسی/ کارشان را می کنند/ باید مواظب سفیر انگلستان باشند/ در تمام جهان/ مواظب بی بی سی/ وگرنه سی سال عقب می افتند/ اگرچه مصر فهیم/ مصر بزرگ/ تمام این چیزها را می داند

  "من تیغ رویارو زنم ..."/ شما هیچ غلطی نمی توانید کرد/ نه با هزار نفر/ نه با صد هزار نفر/ نه حتی با یک میلیون نفر/ که ما شصت میلیون نفریم/ و از لج تان ساندیس های ایرانی می خریم و می خوریم/ اما به پپسی کولا رای نخواهیم داد/ و هیچ نیازی به مک دونالد و کی اف سی نداریم/ و هیچ نیازی به بی بی سی و صدای امریکا/ شما شب را در استودیوی بی بی سی بخوابید/ و صبحانه تان را در استودیوی صدای امریکا بخورید/ شما برای خنده ما خوبید/ گیرم که برلوسکنی فاحشه هایش را فرستاد/ محملباف دوستان بازیگر امریکایی اش را/ نوری زاده خواهران اسرائیلی اش را/ گیرم که به نفع شیخ کروبی/ خانوم هیلاری لشکر کشید/ گیرم که با  دروغ/ طفلان معصوم را به خیابان کشیدید /باز هم شما کمترید

نه مولای ما به شما باج خواهد داد/ نه ما/ حسین(ع) با یک جبهه جنگید/ علی(ع) با دو جبهه/ مولای ما با چهار جبهه  می جنگد

اما باکی نیست/ من دیده ام پسران رهبر را/ یک لاقبا و ساده/ در میان همین مردم/ و دیده ام بچه های فتنه گران را/ سوار اسب و یله در انگلستان و دوبی/ و دیده ام کدام شیخ/ از شهرام خان پول گرفت/ و دختر کدام  شیخ/ مربی اسکی و اسب داشت/ و در محله لیان شانپو رای می خریدند/ من تمام اینها را دیده ام/ و فرش کهنه و ساده خانه آقا  گواه است/ و شام های ساده آقا را دیده بودم/ در کرمان/ من دیده ام کدام تان راست می گویید...

**

امشب ولنتاین نازنازی هاست/ بادا بادا مبارک بادا/ آن روز هم عاشورا بود/ و والانتیان شیخ و تو بود/ شیخ و گوگوش/ میر و سروش/ والانتین است/ شیمون پرز و نوری زاده/ خانوم هیلاری و فائزه/ مریم قجر با آن یکی شیخ فتنه گر / والانتین است و همه دست بزنند
جنگ ساندیس و کوکاکولاست/ لطفا دست بزنید/ باشد شما با شمشیرها و سلاح های عجیب غریب هالیوود بیایید/ ما با همین نی ساندیس می آییم/ و با همین بچه های بسیجی/ و با موتورهای دو ترک و سه ترک ساخت وطن/ و با همین پیرزنان و پیرمردانی که هر سپیده شما را نفرین می کنند
افهم یا شیخ مهدی دیروز/ افهم یا شیخ مینی جوبها و گوگوشها/ یا شیخ گوگوش و داریوش/ تو پشیمان می شوی/ و گریه خواهی کرد/ روزی که دیر شده ست/ به میر افهم هم نخواهم گفت/ که دیر شده ست برایش ...

 
مدیترانه اسلامی !
+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم اسفند 1389 ساعت 6:58 شماره پست: 718

 

استقرار عزت مندانه دریادلان ارتش جمهوری اسلامی در آب های مدیترانه و اهتزاز پرچم مقدس ایران اسلامی ، ترسیم خاورمیانه جدید بدون استیلای آمریکا را به واقعیت نزدیک تر ساخته است . این اتفاق نشان داد که تلاش شبانه روزی استراتژیست های دنیای سلطه با همراهی سربازان خودفرخته آنها در ایران نیز نتوانست برنامه ریزان نظام اسلامی و رهبری جبهه جهانی اسلام را به مسائل داخلی مشغول سازد .

پس از فتح اندلس ، این دومین بار است که ارتش اسلام به اروپا دسترسی پیدا می کند .

در واپسین روز بهمن 1389 عبور ناوگروه ارتش جمهوری اسلامی ایران از کانائل سوئز ، بنیان پوسیده کاخ های ستم را به لرزه در آورد . موضع گیری دولت های ایالات متحده و رژیم غاصب صهیونیست هراس اجتناب ناپذیر سران کفر و الحاد از اقتدار جهانی ایران اسلامی و تثبیت موقعیت بین المللی جبهه حق را به وضوح آشکار نموده است .

اسرائیل در چند قدمی سقوط و ویرانی است . دیروز سردار نقدی نیز این رجز حماسی را به زیبایی سرود که به زودی در خیابان های حیفا و تل آویو قدم خواهیم زد .

حدود یک دهه پیش ، این کشور ایران بود که گام به گام در حلقه نظامیان آمریکا و اسرائیل به محاصره در می آمد . حضور ارتش آمریکا در آب های خلیج فارس و دریای عمان و ایجاد پایگاه در مرزهای جمهوری اسلامی با کشورهایی همچون افغانستان و عراق و آذربایجان و . . . خبر از بروز بحران جدید در منطقه می داد . شاید انتظار تحلیل گران سیاسی دنیا این بود که با تنگ تر شدن حلقه محاصره ایران ، مواضع این کشور در عرصه بین الملل نیز دچار انفعال بشود . اما در سایه لطف حضرت حق ، ایران اسلامی با استفاده از انقلاب مردم مصر نیروی دریایی خود را در عمق دریای مدیترانه مستقر ساخت تا ابتکار عمل را در عرصه های سیاسی به دست بگیرد .

جهش انقلابی در کشورهای منطقه خلیج فارس ، نوید ترسیم نقشه جدید خاورمیانه بدون آمریکا را واقعی تر ساخته است .

 

جگر شیر و سفر عشق !

+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم اسفند 1389 ساعت 1:21 شماره پست: 725

 

او بداند یا نداند ، عطر شهدا را دارد .

حجت الاسلام محسن علیجان زاده از اعاظم عرصه روایتگری سیره شهداست .

عکس فوق مربوط است به عاشورای 88 که توسط جواد بیژنی راد گرفته شده است .

یکی از خصلت های حاج محسن که از بدو آشنایی چهارده ساله ام با او بارها در رفتارش دیده ام پرهیز از شعارزدگی و تفکر عملیاتی او است .

چند روز پیش بعد از تشییع پیکر مطهر شهید صانع ، در حالی که به شدت شایعه شده بود ضد انقلاب قصد تجمع و ایجاد ناامنی در اطراف چهارراه ولی عصر (عج) را دارد حاج محسن با همان لباس مقدس روحانیت به تنهایی در پیاده روهای خیابان انقلاب تا ولی عصر قدم می زد تا همه ببینند امنیت در پایتخت جمهوری اسلامی برقرار بوده و حباب رجزخوانی منافقان ، پشیزی ارزش ندارد .

یادم نمی رود ده دوازده سال پیش در هر شب خاطره ای که برگزار می کردیم آقا محسن این عبارت یادگار شهدا را مقابل نگاه همگان نصب می کرد : " جگر شیر نداری ، سفر عشق مرو "

 
یک تبریک ساده
+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم اسفند 1389 ساعت 1:3 شماره پست: 724

 

امشب شب دامادی دوست و برادر خوبم آقا مرتضی رنجبر ملکشاه ٬ مدیر وبلاگ رهیافت های باستان شناختی ایران و جهان است . به دلیل سفری که در پیش دارم توفیق اجابت دعوت ایشان برای حضور در ساری را نداشتم . امیدوارم یک عمر زندگی خوب و آسمانی را در سایه لطف حضرت حق تجربه کند .

 

راوی عشق

+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم اسفند 1389 ساعت 8:56 شماره پست: 723

عیبی ندارد

شما حرف خودتان را بزنید

اما من می گویم

با معرفت کسی است که

همه را بین راه جا بگذارد و

برود

سالگرد ارتحال شهادت گونه علمدار روایتگری ٬ روحانی خستگی ناپذیر حاج شیخ عبدالله ضابط گرامی باد .

 

 
وزیر ارتباطات و ریاست سازمان بازرسی بخوانند !
+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم اسفند 1389 ساعت 6:10 شماره پست: 722

 

ظلم و تعدی به حقوق دیگران زیبنده نظام اسلامی نیست .

این جمله را خوب خواندید ؟ اگر موافق نیستید که هیچ اما اگر فحوای آن را تأیید می کنید پس بالاخره چه روزی قرار است فکری به حال نیروهای شرکتی کنید و متولیان امر را به حفظ شأن و حقوق آنان ملزم نمائید ؟  

این پیام دیشب به دست من رسید :

"  سلام و ضمن تشکر از مواضع ارزشمند شما خواهشمند است درباره نیروهای شرکتی نگهبانی مخابرات مازندران و بستن قرار داد مستقیم بر اساس مصوبه هیئت دولت گزارشی را تهیه و این گرفتاری جمعیت آبرومند کارگری را منعکس فرمائید . آقایان در مخابرات با این استدلال که مخابرات به صورت شرکت درآمده است و دیگر زیر مجموعه دولت نیست از اجرای بخش نامه هیئت دولت درباره تبدیل وضعیت ، ممانعت به عمل می آورند . لازم به ذکر است در میان این نیروها با سابقه کاری 13 سال و با مدرک لیسانس و خانواده شهید و جانباز هم دیده می شوند و این شرکت های تأمین نیروی انسانی و پیمانکاری هر ماهه مبلغ سی تا نود هزار تومان از حقوق قانونی آنان کمتر می دهند و در قبال آن جز رد کردن لیست بیمه هیچ کاری نمی کنند و فقط در موقع امضاء قرارداد و تسویه حساب آنها را می بینیم . از مسئولین مربوطه به خصوص ریاست محترم جمهوری درخواست احقاق حق و اعمال عدالت می نمائیم . باتشکر جمعی از نیروهای شرکتی شاغل در مخابرات استان مازندران "

 

این کجا و آن کجا ؟!

+ نوشته شده در سه شنبه سوم اسفند 1389 ساعت 22:20 شماره پست: 721

 

آیت الله انصاری اراکی به تازگی دار فانی را وداع گفته است . او پدر دو شهید بود . مجالس ترحیم او با شکوه است . مردم برای این عالم اهل عمل سنگ تمام گذاشته اند . روحش شاد .

آیت الله  د  به تازگی دارفانی را وداع گفته است . آیت الله  و  برایش نماز خواند . پوسترهایش را در تمام شهر پخش کردند . به کمک فتوشاپ کوشیدند پوست تیره رنگ صورتش را نورانی کرده و جای مهر روی پیشانی اش حک کنند .

اما جالب است مردم انگار او را نمی بینند . گویا اصلاً چنین فردی هیچ گاه در قید حیات نبوده است . مجالس ترحیمش خلوت و بی رنگ است . غیر از بستگان او فقط چند طلبه به مراسمش می آیند . همان ده پانزده طلبه منقلی که هر روز حوالی ساعت ده در خانه آن مرحوم در گذر خان گعده می گرفتند ، بساط چای و سیگار راه می انداختند و همچون مراد بد زبانشان امام و شهدای انقلاب را به باد توهین و تمسخر می گرفتند .

دنیا می گذرد اما نام نیک چقدر با ارزش است . مردم با فطرت پاک خود گوهر وجود عالمان عرصه عمل را به خوبی قدر می شناسند .

 
غصه ها و بشارت ها
+ نوشته شده در سه شنبه سوم اسفند 1389 ساعت 14:7 شماره پست: 720

 

بیش از ده سال از طرح بحث ریزش‌ها و رویش‌ها توسط رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران و تأکید ویژه‌ ایشان بر بررسی سویه‌های گوناگون تاریخی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی این پدیده توسط کارشناسان و نخبگان علمی می‌گذرد اما تاکنون حرکت درخوری در این زمینه دیده نشده است.

آنچه در پی می‌آید بخشی از همان خطبه‌ تاریخی است که در آن به پدیده‌ ریزش‌ها و رویش‌ها اشاره شده است:‌

 

من اصلاً نمى‌خواهم غصه‌ها و غم‌ها را مطرح کنم. بحمدالله غمگسار داریم. خداى متعال و اولیاى او، بهترین غمگسارند. در همه‌ مراحل زندگى این‌طور بوده است؛ امروز هم همان‌طور است. اما اگر من فقط بخواهم یک اشاره کنم، غم بزرگ این است که- همان‌طور که قبلاً اشاره کردم- بعضى عناصرى که هیچ سودى در سلطه‌ى امریکا بر این کشور ندارند، از روى غفلت و اشتباه و ضعف‌ها و عقده‌ها، براى سلطه‌ى امریکا بر این کشور تلاش مى‌کنند!

البته اشخاص مختلفند؛ بعضی‌ها عقده‌اى دارند؛ بعضی‌ها کینه‌اى دارند؛ بعضی‌ها گله‌اى از کسى دارند؛ براى خاطر دستمالى، قیصریه را آتش مى‌زنند؛ به‌خاطر یک دشمنى و یک کینه‌ شخصى و یک محرومیت از فلان مسؤولیت که مایل بوده به او بدهند و مثلاً نشده و به ‌خاطر یک اشتباه در فهم، مى‌بینید که حرفى مى‌زنند، اقدامى مى‌کنند، موضعى مى‌گیرند و کارى مى‌کنند که به ضرر تمام مى‌شود و در خدمت دشمن قرار مى‌گیرند.

بدانید؛ این رادیوهاى بیگانه، با میلیون‌ها دلار صرف و خرج راه مى‌افتد. این‌ها هدف دارند از این‌که این تبلیغات را مى‌کنند؛ مى‌خواهند افکار عمومى کشورهاى مخاطب خودشان را تحت تأثیر قرار دهند. بیخودى که نمى‌آیند از شخصى، از حرفى، از جریانى، این‌طور دفاع کنند. هر آدم عاقلى تا دید دشمن برایش کف مى‌زند، باید به فکر فرو برود و بگوید من چه غلطى کردم؛ من چه کار کردم که دشمن براى من کف مى‌زند؟! باید به خود بیاید. این مایه‌ى غُصه است که بعضى از کف زدن دشمن خوششان مى‌آید! اگر گلزن مهاجم ما در میدان فوتبال، اشتباهاً به دروازه خودش گل بزند، چه کسى در آن میدان کف خواهد زد؟ طرفداران تیم مقابل و مخالف. حالا شما وقتى که مى‌بینى دشمن برایت کف مى‌زند، باید بفهمى که به دروازه‌ى خودى گل زده‌اى! ببین چرا زدى؟ ببین چرا کردى؟ ببین چه اشتباهى کرده‌اى؟ ببین مشکلت کجاست؟ بگرد مشکل خودت را پیدا کن و توبه کن.

من در این ماه رمضان، از همه‌ کسانى‌که این خطاى بزرگ را در مقابل ملت ایران کردند، مى‌خواهم که در مقابل خدا و در مقابل اسلام توبه کنند. مبادا خیال شود که این خطا در مقابل شخص این بنده‌ حقیر است؛ نه. بنده که کسى نیستم؛ بنده هیچ اهمیتى ندارم؛ این را بدانند. هیچ ادعایى هم ندارم؛ هیچ دلبستگى‌اى هم به مسؤولیت و اقتدار ندارم. البته مایه‌ افتخار است براى هر کسى که بتواند به این مردم خدمت کند اما دلبستگى نیست؛ آن‌هایى که باید بدانند، مى‌دانند.

دل انسان غمگین مى‌شود و مى‌شکند به‌خاطر این‌که چرا کسانى که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمه‌ معصومین زدند، حالا طورى مشى کنند که اسرائیل و امریکا و سیا و هرکسى که در هر گوشه‌ دنیا با اسلام دشمن است، برایشان کف بزنند! این، انسان را غصه‌دار مى‌کند.

 ولى به شما عرض کنم، بشارت‌هاى الهى این‌قدر زیاد است که هر غمى را از دل پاک مى‌کند. بشارت‌هاى الهى خیلى زیاد است. نباید خیال کرد که اگر چهار نفر آدمى که سابقه‌ انقلابى دارند، از کاروان انقلاب کنار رفتند، پس انقلاب غریب ماند. نه آقا؛ همه‌ انقلاب‌ها، همه‌ى فکرها، همه‌ جریان‌هاى گوناگون اجتماعى، هم ریزش دارند، هم رویش دارند؛ ریزش در کنار رویش.

 

شما به صدر اسلام نگاه کنید، ببینید آن کسانى ‌که در دوران غربت اسلام و غربت على، از امیرالمؤمنین دفاع کردند، چه کسانى بودند؟ این‌ها سابقه‌داران اسلام نبودند. سابقه‌داران اسلام، جناب طلحه و جناب زبیر و جناب سعدبن‌ابى وقاص و امثال این‌ها بودند. بعضى از این‌ها على را تنها گذاشتند؛ بعضى از این‌ها در مقابل على ایستادند. این‌ها ریزش‌ها بودند.

اما رویش کدام است؟ رویش، عبدالله‌ بن ‌عباس است؛ محمد بن ‌أبى‌بکر است؛ مالک اشتر است؛ میثم تمار است. این‌ها رویش‌هاى جدیدند. این‌ها که در زمان پیامبر نبودند؛ این‌ها در همان دوران غربت اسلام روییدند؛ این‌ها نهال‌هاى تازه‌اند. شما ببینید یک مالک اشتر در همه‌ى تاریخ اسلام چقدر مؤثر است.

بله؛ ممکن است کسانى ریزش پیدا کنند که البته مایه‌ تأسف است. وقتى به امیرالمؤمنین شمشیر زبیر را دادند، گریه کرد. همان‌طور که گفتم، غصه دارد. غصه دارد کسانى ریزش پیدا کنند که یک روز پاى سفره‌ انقلاب، پاى سفره‌ امام زمان، پاى سفره‌ى اسلام و قرآن نشستند و نان و نمک اسلام را خوردند؛ اما در کنار آن ریزش‌ها، مالک اشترها هستند؛ عبدالله‌ بن ‌عباس‌ها هستند. امیرالمؤمنین هرجا در میدان‌هاى جنگ احتیاج به زبان داشت، عبدالله ‌بن ‌عباس مى‌رفت و امیرالمؤمنین را یارى مى‌کرد. هرجا احتیاج به شمشیر داشت، مالک اشتر بود. مثل مالک اشتر، مثل عبدالله ‌بن ‌عباس، مثل محمد بن ‌أبى‌بکر- مثل این رجال- نه یکى، نه ده نفر، نه هزار نفر که هزاران نفر بودند.

این‌طور نیست که شما خیال کنید حالا چهار نفر آدمى که از راه برگشتند و نیرویشان تمام شد، معنایش این است که نیروى این گردونه‌ عظیم تمام شده است. نه آقا؛ بعضی‌ها در بین راه قوه‌شان تمام مى‌شود. بله؛ ضعیف‌ترها وسط راه آذوقه‌شان تمام مى‌شود. یک نفر از مشهد حرکت کرده بود که با کاروانى به کربلا برود. به خواجه أباصلت که رسیدند- کسانى که به مشهد رفته‌اند، مى‌دانند که خواجه أباصلت کجاست- گفت ما که خرجی‌مان تمام شد! بعضی‌ها خرجی‌شان در خواجه أباصلت تمام مى‌شود؛ بعضی‌ها خرجی‌شان بین راه تمام مى‌شود؛ بعضی‌ها دو سه کیلومتر مى‌آیند، بعد خرجی‌شان تمام مى‌شود. این همان ارتجاع و برگشتن است. این افتخار نیست؛ این ننگ است؛ این بریدن است؛ این از راه ماندن است؛

اما: ألم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبة کشجرة طیبة أصلها ثابت و فرعها فی السماء؛ ریشه مستحکم است و شاخه‌ها روزبه‌روز همین‌طور زیادتر مى‌شود: تؤتى اکلها کل حین بإذن ربها؛ رویش جدید هست.

جا دارد که درباره‌ى این ریزش‌ها و رویش‌ها، از دیدگاه جامعه‌شناختى و روان‌شناختى و تاریخى، کار و بحث کنند. بحث‌هاى بسیار مهمى است و من متأسفانه مجالش را ندارم.

 خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران

26 /09/ 1378

 

از فجر تا والفجر !

+ نوشته شده در دوشنبه دوم اسفند 1389 ساعت 5:43 شماره پست: 719

 

در بزرگی و عظمت عملیات والفجر هشت همین بس که طراحی و نحوه اجرای شگفت انگیز این عملیات ، امروز در بسیاری از دانشگاه های معتبر نظامی دنیا تدریس می شود . این عملیات درست در آستانه شب سالگرد پیروزی انقلاب آغاز شد و با توجه به اهمیت و نقش این عملیات در اتمام حجت با بدخواهان ملت و ناامید ساختن سردمداران کفر و الحاد باید آن را فجر هشت سال دفاع مقدس و طلیعه شکست ابدی ارتش بین المللی حزب بعث دانست .

در باره پیچیدگی های حیرت آور این عملیات و نقش آن در زمینه سازی برای صدور قطعنامه هایی از سوی جوامع بین المللی که بر خلاف گذشته تا حدودی متضمن خواسته های بر حق جمهوری اسلامی ایران باشد مطالب مفصل و جامعی منتشر شده است . از رشادت ها و غیرتمندی های رزمندگان سلحشور ایرانی در این عملیات نیز کم و بیش مطالبی خواندنی در معرض مطالعه علاقمندان و محققان قرار گرفته است . اما هر بار که پژوهشگری ، عزمی جزم نمود و پایان نامه یا مقاله ای را به بررسی جوانبی از این عملیات تاریخی اختصاص داد ازکشف نکته و نگاهی نو در این خصوص بی نصیب نمانده است .

عملیات والفجر هشت آن گونه است که دیگر نمی توان از جنگ و مقاومت سخن گفت و از این عملیات چیزی بر زبان نیاورد . نمی توان از هشت سال دفاع مقدس گفت و از والفجر هشت نگفت .

در این مختصر بر آنیم تا با نگاهی اجمالی به برخی از اظهار نظرهای رسانه های مطرح دنیا بازتاب بین المللی این عملیات را به طور گذرا مورد بازخوانی قرار دهیم .

1-      حیرت از توانمندی رزمی سپاهیان اسلام

رسانه های بیگانه که یار ثابت و همیشگی دشمنان ایران اسلامی بوده اند به عنوان بلندگوهای تبلیغی استکبار همواره درصدد ضعیف نشان دادن رزمندگان ایران بوده و با توجه به تحلیل های مادی از توان رزم مدافعان مسلمان در برابر تجهیزات مدرن ارتش بعث عراق ، خود نیز باور کرده بودند که جبهه اسلام ، متزلزل بوده و دیر یا زود می توانند شاهد شکست و تسلیم رزمندگان ایران باشند . تبلیغات منفی دشمن که از اساس بر پایه محاسبات مادی و فارغ از شاخصه های معنوی استوار بود حتی پس از پیروزی های بزرگ در عملیات های ثامن الائمه ، فتح المبین و بیت المقدس نیز جهت گیری خود را تنها با القای شکست قریب الوقوع سپاه اسلام هدفمند ساخته بود . اما عظمت عملیات غرور آفرین والفجر هشت حیرت دشمنان را برانگیخت و اذعان آنان بر توانمندی غیر قابل انکار سپاهیان ایران اسلامی را در تاریخ ثبت نمود .

روزنامه لوموند فرانسه در تاریخ 18/1/1365 به روایت از سربازان عراقی که برای مرخصی به بغداد رفته اند ، می نویسد :

« سربازان عراقی از وحشتی که امواج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بی امان در زیر رگبار آتش پیشروی می کنند ، در دلشان به وجود می آورد ، سخن می گویند و چنین قاطعیتی را از سوی سپاه پاسداران ستایش می کنند . »

این نشریه تأکید می کند که ستایش این امر از سوی سربازان عراقی مطلب تازه و جدیدی است .

رادیو آمریکا ( 25/11/64 ) :

« تحلیل گران نظامی غرب معتقدند برای عبور ایران از شط العرب ( اروند رود ) این کشور نیاز به تجهیزات کافی داشته و متعجب از این موضوعند که چگونه با تجهیزات اندک توانسته اند از این آبراه عبور نموده و به مواضع عراقی ها دست یابند ؛ ضمن این که این مسئله علی رغم برتری هوایی عراق صورت گرفته است ! »

2-      سیاست ایران هراسی

رسالت ذاتی بوق های تبلیغاتی استکبار دامن زدن به مناقشات و بر انگیختن آتش جنگ و فتنه در میان ملت ها و دولت هاست . تصرف شهر بندری فاو عراق به دست نیروهای ایرانی ، رسانه های دشمن را بر آن داشت تا از این مسئله به عنوان فرصتی برای تحریک و ترساندن کشورهای منطقه خلیج فارس از قدرت نظامی ایران بهره برده و در نتیجه اتحاد شوم کشورهای عربی – آمریکایی منطقه بر ضد ایران اسلامی را تقویت نمایند .

خبرگزاری رویتر ، خبر جهت داری را در این راستا انعکاس داد :

« حمله ایران به فاو ، نیروهای این کشور را به 40 کیلومتری مرز کویت که یکی از حامیان اصلی عراق در جنگ بوده ، رسانده است . » 1

روزنامه اسرائیلی معاریو ( 28/11/64 ) :

« اگر ایرانی ها موفق شوند پایگاهی را که به تصرف در آورده اند حفظ نمایند ، موقعیت صدام را متزلزل خواهند ساخت و راهی برای نفوذ در کشورهای ثروتمند خلیج فارس به دست خواهند آورد . »

3-      ارائه راهکار به ارتش عراق !

ادعای صداقت و بی طرفی رسانه های غرب ، همواره پوچ و واهی بوده است .

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز با نقل خبری از به اصطلاح کارشناسان سعی کرد ضمن خط دادن به عراق ، روحیه نیروهای شکست خورده آنان را بهبود ببخشد :

« برخی از کارشناسان می گویند اگر عراق همانند گذشته تهاجم تازه ایرانیان را با بمباران شهرهای ایران و یا پایانه های نفتی پاسخ دهد ، ممکن است دوباره سر و صدای خستگی و بیزاری از جنگ در ایران بلند شود . » 2

این مطلب روزنامه آمریکایی ، ناخواسته اعترافی بود بر ناجوانمردی ارتش بعث در کشاندن جنگ به پشت جبهه ها و بمباران شهرها و نیروهای غیر نظامی توسط این رژیم سفاک .

4-      توجیه ناکامی ارتش عراق

همپیمانان غربی رژیم متجاوز عراق که برخلاف محاسبات خود ایران را بر مدار اقتدار یافته و از توانایی رزمی ارتش عراق تا حدود زیادی ناامید شده بودند در صدد بر آمدند تا ضمن کوچک نمایی پیروزی شگفتی ساز ایران به نوبه خود ناکامی نظامیان بعثی از بازپس گیری شهر فاو را نیز توجیه نمایند .

آنتونی لرد کردزمن یکی از کارشناسان امور خاور میانه ای آمریکا در جنگ تحمیلی ، معضل اصلی عراق در فاو را چنین بیان می کند :

« مشکل اصلی عراق آن است که نمی خواهد متحمل تلفات شود ، در صورتی که ایران به خصوص در حمله اولیه ، آمادگی پذیرش تلفات سنگین را دارد . از جمله مشکلات هر جنگ آن است که نمی توان بدون تحمل تلفات دست به ضد حمله زد . معمولاً تلفات در ضد حمله ، پنج تا ده برابر آن در حالت دفاعی است . عراق ترجیح می دهد به جای تحمل تلفات سنگین ، بخش های کوچکی از خاک خود را از دست بدهد ! » 3

5-      اعتراف به پشتیبانی ایالات متحده از ارتش عراق :

در لا به لای اخبار و مطالب کوتاه و بلند رسانه های غرب ، گاه در ضمن مطالعه پاره ای از مقالات به نکته هایی برمی خوریم که ارزش سندی و اهمیت تاریخی آن غیر قابل کتمان است . رسانه های جهانخوار استکبار ندای مظلومیت مردم ایران در نبرد نا برابر با ارتش تا بن دندان مسلح عراق و حامیان غربی آن که به طور علنی به جنگ با ملت مسلمان ایران شتافته بودند را همواره مردود و غیر واقعی تلقی می نمودند . امروز بعد از گذشت دو دهه از پایان جنگ تحمیلی تنها گوشه هایی از دخالت مستقیم نظامیان کشورهای مختلف در جنگ بر ضد مردمی که جرمی به جز حق طلبی نداشته اند بر ملا شده است . روزنامه اکونومیست در تاریخ 22/12/1364 طی تحلیلی در باره عملیات والفجر هشت به طور گذرا اشاره ای نیز به حضور نظامی ایالات متحده در منطقه و به نفع رژیم متجاوز عراق می نماید :

« اشغال جزیره فاو توسط ایرانیان نشان داده است که چقدر نیروی رزمی ایران در چند هفته اخیر پیشرفت کرده است . آنان قادر بودند برتری و تفوق عراقی ها را که متضمن پیش بینی حرکت های نظامی ایرانیان با توسل به اطلاعات و اخبار جاسوسی به دست آمده از عکس های ماهواره های آمریکایی بود ، خنثی نماید . ایرانیان نشان داده اند که چگونه قادرند شگفتی برانگیزند . . . نیروهای ایران در کنار داشتن انطباق با شرایط محیط و نیز توانایی برای غافلگیر ساختن دشمن و آگاهی از لزوم پوشش و پنهان شدن از ماهواره های جاسوسی ، قادر بوده اند خود را در مقابل آتش برتر و سنگین عراقی ها حفظ نمایند . »

6-      فتح فاو و هدف ایران از نگاه رسانه های بیگانه

امروز عده ای این شبهه را برای جوانان مطرح می کنند که ایران هم مانند عراق درصدد کشور گشایی بوده و هدفش از تصرف شهر بندری فاو ، الحاق ابدی آن به ایران بوده است ! البته پاسخ این شبهه سطحی ، کار دشواری نیست اما به جاست تا در این خصوص نیم نگاهی به یکی از رسانه های ضد ایرانی در زمان تصرف فاو داشته باشیم و از این منظر هدف جمهوری اسلامی از حمله به این شهر را مورد بررسی قرار دهیم .

رادیو مدیترانه مراکش در تاریخ 25/ 11/ 1364 یعنی درست چند روز پس از تصرف فاو به دست نیروهای توانمند ایرانی ، ضمن بیان تحلیلی ، هدف ایران از این حمله را چنین بازگو می کند :

« اهداف استراتژیک ایران از حمله خود که 150000 نفر را برای آن بسیج کرده است ، اشغال مناطقی در جنوب عراق جهت وارد کردن فشار به کشورهای میانه رو منطقه و دوست عراق جهت اجرای شرط ایران مبنی بر کنار زدن صدام از قدرت در عراق است . به نظر می رسد حمله ایران با اهداف زیر انجام شده باشد :

1-      اشغال شهر یک میلیون نفری بصره که دارای ذخایر مهم نفتی است ؛

2-      قطع راه های بازرگانی عراق با کشورهای خلیج فارس . »

اگر چه تحلیل این رسانه در پاسخ گویی به شبهه مذکور از جامعیت لازم برخوردار نیست اما در حد خود به عنوان سندی مطرح است که هدف اصلی ایران از تصرف فاو را بازگو می نماید . ایران هیچ گاه در صدد کشور گشایی نبوده است . دفاع مقدس نیز نبردی جغرافیایی محسوب نمی شود . وقتی پیر جماران آزادسازی خرمشهر را نه فتح خاک که فتح ارزش های انسانی و اسلامی توصیف می کند تصرف شهری از دیار دشمن را نیز نمی توان پیکار بر سر خاک دانست . مطالعه تأثیر عملیات بزرگ والفجر هشت در اقناع جامعه جهانی به منظور اعتنا به خواسته ها و مطالبات مشروع ملت ایران و تأمین حداقل حقوق آنان می تواند پاسخی در خور به طرح کنندگان این نوع شبهات باشد .

در این مقاله با نگاهی کوتاه به نوع انعکاس اخبار مربوط به پیروزی سپاه اسلام در عملیات والفجر هشت تلاش شد تا حاشیه هایی از رویکردها و نگرش های رسانه های بیگانه مورد توجه و بازخوانی قرار بگیرد .

به محققان و علاقمندان فرهنگ دفاع مقدس پیشنهاد می شود برای ادای دین به ساحت حماسه آفرینان عملیات والفجر هشت ، زوایای مختلف این عملیات تاریخی را بیش از پیش مورد مطالعه و بررسی قرار دهند .

والسلام علی عبادالله الصالحین

سید حمید مشتاقی نیا

1-      شب بارانی حمله / ص 166

2-      نیویورک تایمز / 25/11/1364

3-      شب بارانی حمله / ص 171

 
  • سیدحمید مشتاقی نیا