اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

... با من بخوان

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ق.ظ

نمی دونم ته این همه برو بیا و بزن و بکوب و رو سر و کول هم پریدن چیه؟!

اوضاع انتخابات هم واسه خودش حال و هوایی داره. حال و هوایی که من ازش بیزارم. وقتی خدا حزبا رو به دو قسمت الهی و شیطانی تقسیم می کنه؛ وقتی مولا قدرتو و مسند دنیا رو کم ارزش تر از آب بینی بز یا اون کفش پینه زده خودش می دونه، دیگه اینقدر دویدن دنبال دنیا و زدن تو سر و کله هم واسه اونایی که مدعی پیروی مولا هستن اتفاق خوبی نیست.

یه کاندیدایی که آدم بزرگیه می گفت من دنیا رو واسه آخرتم میخوام نه اینکه آخرتمو برا دنیا قربونی کنم. خیلی خوشحال شدم؛ اما چشمتون روز بد نبینه! چن روز که گذشت اونم شد مثه بقیه رقباش. اصن یادش رفت انگار که قرار بود دنیا فقط یه گذرگاه باشه و مزرعه ای که محصولشو باید اون طرف درو کرد.

فک می کنم شهدا وقتی این چنگ زدن تو سفره همدیگه رو بین دنیا طلبا می دیدن این شعرو رو در و دیوار یا گوشه دفترچه و وصیتنامه شون می نوشتن و زمزمه می کردن: شما با خانمان خود بمانید که ما بی خانمان بودیم و رفتیم ...

این قصه پایانی نداره

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خداحافظ تلگرام!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۳۶ ب.ظ

تلگرام را بستم؛ درست مثل پنجره ای که رو به خیابانی شلوغ و پرهیاهو باز می شد. البته عضویت در گروه های مفید می تواند یک کار مفید تلقی شود؛ اما شرایط و روابط من به گونه ای است که حضور صرف در این فضای اجتماعی، انتظار زائدالوصف و طلبکارانه خیل عظیم دوستان را برای اشتراک در گروه ها و یا کانال های مورد علاقه شان دامن می زند.

من تحمل این همه شلوغی و سر و کله زدن های مجازی را ندارم. راستش را بخواهید از آدم های مجازی هم دل خوشی ندارم. آدم باید در فضای واقعی خودش را نشان بدهد. مرد میدان بودن در عرصه های بی خطر، فقط یک مانور برای نبرد با دشمن فرضی است. اما شیپور جنگ، عیاری برای تشخیص مرد از نامردمان است.

هم از بچه حزب اللهی هایی دلگیرم که دوست دارند یک گوشه بنشینند، پای شان را روی پای دیگر بیندازند، خمیازه ای بکشند و با فشردن دکمه های تلفن همراه یا رایانه شان دفاعی راحت و امن از انقلاب و آرمان هایش انجام دهند و در این حد متوقف بمانند و هم می خندم به مدعیان غوغاسالاری که مثل یک شیر بی یال و دم و اشکم، گوشه ای خزیده اند، باطنی مثل موش دارند و می خواهند موشک وار بر سر نظام و اسلام و انقلاب فرود بیایند! مرد باید مرد باشد.

تلگرام را که بستم انگار پنجره ای چندجداره را رو به خیابانی پر رفت وآمد بسته ام. دیگر صدای گوشخراش بوق های ممتد سواره های بی خبر از پیاده، آزارم نمی دهد. ترجیح می دهم سرباز پیاده و خط مقدمی انقلاب و دینم باشم که آهسته و پیوسته جلو می رود و بلندتر از صدای رجزخوانی اش، بانگ الله اکبری است که بعد از فتح هر سنگر دشمن از عمق جان سر می دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

داستان یک پروانه هم چاپ شد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۲۱ ب.ظ

محمد کسی بود که جلوی بدحجاب ها می ایستاد و به آن ها تذکر می داد. محمد کسی بود که اگر می رفت مغازه ای و می دید آدامس را به او گران تر فروخته اعتراض می کرد و پولش را پس می گرفت ...

اما امروز من هر چه به این بچه حاضر جواب می گفتم پاسخی نمی داد. جواب نمی داد که هیچ، توی اتاق برگشت و گفت:

 مامان! مرا بغل کن ...

یا فاطمه زهرا. محمد چرا امروز این جوری بود؟ یعنی فقط به خاطر این که دلش برای من تنگ می شد؟ مثل همان روزها که وقتی از چیزی ناراحت بودم دو زانو پیشم می نشست و می گفت غمت چیست مامان به من بگو. اگر بدهی داری بگو از دوستانم قرض بگیرم و به تو بدهم.

من می نشستم برایش درد دل می کردم. از دوستانش شنیده بودم غروب های جبهه، می رفت گوشه ای می نشست و به سرخی آسمان زل می زد. کسی می خواست سر به سرش بگذارد می گفت بیخود سراغ من نیایید. دلم برای مادرم تنگ شده. بچه بود دیگر. توی یکی از نامه هایش هم نوشته بود که دلتنگ من می شود. توی نامه ای هم این بیت را آورد: ای نامه که می روی به سویش، از جانب من ببوس رویش! بعد توی پرانتز نوشت مادر.

امروز نگاه محمد جور دیگری بود. مثل بچگی هایش حالت مظلومی به خودش گرفته بود. ...

داستان یک پروانه

مدیر طرح: حجت الاسلام محسن علیجانزاده

کاری از: جبهه فرهنگی فاطمیون شهرستان بابل

به قلم: سید حمید مشتاقی نیا

بر اساس خاطراتی از مادر شهید محمد مصطفی پور

رضا دادپور

سید مهدی جامعی

مهدی کردانی

سید سجاد ایزدهی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رساترین بانگ آزادی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ

رد صلاحیت حمید رسایی در یازدهمین دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی، فقط یک خیر به همراه داشت و آن هم چیزی نیست جز اثبات استقلال و عدم وابستگی این روحانی آر پی چی زن جنگ نرم.

تجربه سال ها حضور در عرصه سیاست و آشنایی نسبی با بازی های سیاسی اهالی قدرت، می گوید اگر رسایی زیر علم هر یک از جناح ها و یا دستجات سیاسی سینه می زد امروز قربانی معامله مسندنشینان نمی گردید.

حال و روز این روزهای کشورمان شبیه حال و روز سالهای نخستین پس از پذیرش قطعنامه است. دوباره تفکر حزب الله غریب و تنهاست. دوباره گرد مظلومیت بر اندیشه اسلام انقلابی نشانده اند. حال و روز ما تکرار همان وضعی است که شرح آن بر قلم سید مرتضی آوینی این گونه جاری شد: در این کشور همه آزادند، همه به غیر از حزب اللهی ها.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هشدار شدید انصار حزب الله بابل نسبت به ابراز وجود اراذل و اوباش!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۵۸ ب.ظ

در روزهای اخیر رسانه ای شدن خبر رجزخوانی علنی برخی اوباش بابل و مازندران در سطح کشور بازتاب گسترده ای داشت و لکه ننگی را بر دامان مردم شریف و با فرهنگ شهرستان بابل و استان مازندران بر جای گذاشت. در این خصوص به سه نکته مهم اشاره می نماییم: 

1-  شهرستان بابل از دیرباز به دارالمؤمنین شهرت داشته و علمای طراز اول و دانشمندان و چهره های فرهنگی برخاسته از این دیار همواره زبانزد مردم ایران اسلامی بوده و برگ زرینی را بر صفحات تاریخ علم و فرهنگ این مرز و بوم نقش بسته اند. از این رو تک مضراب هایی از شرارت و پلیدی نباید حسن اشتهار مردم این سرزمین پاک را مورد خدشه قرار دهد. در این راستا لازم است مسئولان قضایی و امنیتی استان نسبت به اعاده حیثیت مردم این دیار اقدامی عاجل و جدی از خود نشان بدهند.

2-  امنیت به عنوان زیرساخت توسعه همه جانبه، یکی از بالاترین دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و عاملی استراتژیک در پیشرفت کشور محسوب می شود که شکّی نیست درجه اهمیت آن، بدخواهان انقلاب اسلامی را ترغیب به نقض آن می نماید. هنوز از خاطرمان نرفته است که چند سال پیش، قاضی القضات ایران اسلامی در هشداری که بارها از رسانه های تصویری و شنیداری و نوشتاری منعکس گردید، ارعاب حتی با سلاح سرد در جامعه را مصداق حکم محارب دانست و وعده اشدّ مجازات را برای اوباش یاغی و قانون شکن مطرح نمود. درباره یکی از عربده کش های زورگو و اوباش نامی این خطّه، دردمندانه باید گفت که به رغم چندین بار دستگیری و ارتکاب شرارت هایی که هر یک به تنهایی می توانست مستوجب عقابی عبرت آموز باشد، باز هم شاهد سوءاستفاده او از پیچ و خم های قانونی و احیاناً اعمال نفوذ بعضی از باندهای قدرت و در نتیجه، آزادی تأسف آور و خسارت بار او بوده ایم. لازم است در این باره بررسی و بازرسی های لازم صورت بگیرد.

3-  به کلیه مسئولان امنیتی، انتظامی و قضایی شهرستان بابل و استان مازندران هشدار می دهیم در صورت مشاهده هرگونه اهمال و تعلل در شناسایی و مجازات شایسته تهدیدکنندگان امنیت عمومی، بسیجیان و پیشمرگان ولایت و سربازان بی ادعای جبهه حزب الله، بر اساس بند میم وصیت نامه حضرت امام (ره) در اسرع وقت و بی هیچ ملاحظه ای نسبت به تأدیب عناصر هنجارشکن و مزاحمین امنیت و ثبات جامعه اسلامی، اقدامی انقلابی و تاریخی خواهند نمود. 

والسلام علی من اتبع الهدی 

انصار حزب الله شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شورای نگهبان فقط یک بهانه است!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۱۵ ب.ظ

به رغم تأیید گسترده وبی سابقه تعداد قابل توجهی از ثبت نام کنندگان دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، در روزهای اخیر شاهد حملات سازمان دهی شده ای از سوی رسانه های معاند با همراهی لایه های زخم خورده درونی نظام نسبت به شورای نگهبان هستیم که با کمال تأسف عنایت ویژه مدعی حقوق دان قانون مداری! را نیز به دنبال داشته است.
اندک تأملی در آمار تأیید صلاحیت شدگان نشان می دهد گستره نامزدهای این دوره از انتخابات مجلس به هیچ وجه با دوره های گذشته قابل مقایسه نبوده و شورای محترم نگهبان در این خصوص با سعه صدری بی نظیر عمل نموده است. از سوی دیگر نگاه به اسامی ردصلاحیت شدگان که از همه طیف های موجود سیاسی کشور در آن فهرست به چشم می خورند، نیز بیان گر عملکرد غیرجناحی شورای نگهبان است.
از این رو تخریب ها و سیاه نمایی های زیاده خواهانه فتنه گران و نباله روهای به اصطلاح اعتدال گرای آنان را در هجمه به ساحت فقهای عادل شورای نگهبان که بالاترین جایگاه بین نهادهای کشور در صیانت از قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی را داراست، باید از زاویه دیگری تحلیل نمود.
مدعیان دروغین پیروی از خط امام (ره) می دانند که تضعیف کنندگان نهاد شورای نگهبان، مطابق نص کلام آن پیر روشن ضمیر، همطراز با مفسدین فی الارض تلقی می شوند. آنان به خوبی می دانند که حضور مستقل نخبگان مردمی در بین نامزدهای این دوره، فارغ از دسته بندی های مرسوم جناح ها، نشان از توسعه واقعی سیاسی در جامعه و احساس مشارکت راستین ملت در عرصه اقتدار جمهوری اسلامی دارد اما همچنان تلاش می کنند رد صلاحیت تعدادی از مهره های منسوب به جناح خود را فرصتی برای تهییج افکار عمومی جامعه بر ضد شورای نگهبان و دیگر ارکان نظام دانسته و به زعم خود نهایت بهره برداری را در باج خواهی از حاکمیت انجام دهند.
یادآوری این نکته به جاست که پیر فرزانه انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) با دوراندیشی درباره وقایع امروز، به افشای نیّات پلید فتنه گران داخلی در حمله به شورای نگهبان پرداخته است:
" من به این آقایان هشدار می‌دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است. همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم وارد می‌شود و در آخر، رژیمی را ساقط می‌نماید 25/2/63 "
این تعبیر حضرت امام به خوبی گویای رویکرد پلید برخی جریان های سیاه نما در هجمه به آن نهاد بوده و خط شوم بدخواهان نظام اسلامی را شفاف ساخته است. مطابق فرمایش خمینی کبیر (ره) جریان آشوبگر سیاسی، هجمه به شورای نگهبان را در واقع بهانه ای برای حمله به اصل حاکمیت اسلامی بر می شمارد.
در این راستا لازم است همه دلسوزان انقلاب اسلامی در سر تاسر کشور با اعلام حمایت قاطع از عملکرد انقلابی شورای نگهبان، برائت خویش را از مدعیان دروغین پروی از خط امام و قانون دان های قانون شکن اعلام نمایند. از نهادهای نظارتی و قضایی نظام نیز انتظار می رود نفوذی های غاصب برخی مناصب اجرایی کشور از جمله برخی استانداران و ... را که همنوا با رسانه های معاند، به تخریب وجهه شورای نگهبان روی آورده اند فاقد مشروعیت لازم برای تصدی امور نظام اسلامی دانسته و هر چه زودتر مقدمات خلع ید آنان را فراهم آورند.
والسلام علی من اتبع الهدی
انصار حزب الله شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بخش لذت آور سخنان رئیس جمهور!!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ق.ظ

باور کنید از این قسمت سخنان جنجالی رئیس جمهور در یکم بهمن، بسیار لذت بردم.

 اگر چه دوستان اغلب به انتقاد از سخنان ایشان پرداختند؛ اما به جاست تا روی مثبت سکه سخنان ایشان را هم در نظر بگیریم. رئیس جمهور در بخشی از سخنرانی خود در دفاع شفاهی از حقوق و جایگاه مردم اذعان داشت:  " همه بدانیم که اداره کشور از آن ملت ایران است، صاحب این کشور مردم هستند، هیچ مقامی بدون رای مستقیم و غیر مستقیم مردم مشروع نخواهد بود. "

تا این جای مطلب، حرف، حرف درستی است و جناب رئیس جمهور هم سعی کرده تا نشان بدهد دغدغه دیدگاه های ملت را در سر می پروراند. این بزرگوار در جای دیگری از سخنان خود باز هم به اهمیت جایگاه مردم اشاره می کند و می افزاید: " اسم این مجلس خانه ملت است، نه خانه یک جناح، بنابراین باید آئینه یک ملت باشد. "

خوب، تا این جا را که با جناب رئیس جمهور موافق هستیم. اما از این قسمت به بعد انگار رئیس جمهور دارد تعریف دیگری از ملت ارائه می دهد که نشانه نوعی سوءبرداشت در ذهن اوست: " اگر یک جناح است و یک جناح نیست، در این صورت دیگر به انتخابات هفتم اسفندماه نیاز نداریم و آنها به مجلس تشریف ببرند! "

درباره این بخش از فرمایشات رئیس جمهور مثال های نقض و جالبی تا کنون از سوی منتقدان منتشر شده که دیگر به همه ثابت شده است برخلاف تعبیر ایشان، تعداد قابل توجهی از رقبای جریان صاولگرایی مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفته و در انتخابات آتی حضور خواهند داشت. نکته ای که این وسط، مغفول ماند برداشت عجیب رئیس جمهور از عبارت " مردم " است.

رئیس جمهور به گونه ای از رقابت دو جناح سخن گفته که انگار تا کنون هر چه درباره مردم و دغدغه ملت و... گفته با آن چه ما تصور کردیم در تضاد بوده است. یک بار دیگر به جمله آخر وی توجه کنید. اگر یک جناح هست و یک جناح نیست، انتخابات برای چه؟!!! یعنی این وسط مردم کشک محسوب شده اند؟! یعنی هیچ گاه مردم، وجود مستقلی نداشته و تنها در قالب دو جناح موسوم به چپ و راست است که اعتبار پیدا می کنند؟!! آیا رئیس جمهور نمی داند که چه تعداد قابل توجهی از بدنه همین جامعه برای نامزدی انتخابات مجلس شورای اسلامی ثبت نام کرده اند در حالی که هیچ تعلق خاطری نسبت به جناح های مدعی اصولگرایی و اصلاح طلبی ندارند؟ دردمندانه باید اظهار داشت که از سخنان رئیس جمهور فقط یک برداشت به دست می آید و آن هم اینکه میان باورها و ذهنیت های طبقه اقتدارگرا با لایه های عظیم ملت، فاصله ای شگرف وجود دارد. تشنگان قدرت هرگز نمی توانند برخلاف ادعاهای پر رنگ و لعابشان تصور کنند که سطح مشارکت ساسی مردم، فراتر از حق انتخاب، حضور در عرصه قدرت و تصدی مناسب حکومتی است. از نظر این طیف، مردم فقط ابزاری برای به قدرت رساندن دو جناحی هستند که عرصه اجرایی و تقنینی کشور را بازیچه سیاست ورزی های قدرت طلبانه و زراندوزانه خویش می دانند. بنابراین چنان چه یکی از جناح ها به هر علتی نتواند تمام مهره های مدنظر خود را وارد بازی کند، اساس رقابت بی معنا خواهد بود!!

در میان سخنان جالب رئیس جمهور، البته یک جمله طلایی هم وجود داشت که می تواند پاسخی تاریخی برای مدعیان دروغین شعار " ما بی شماریم " محسوب شود. حضرت ایشان بعد از اشاره به حق حضور نمایندگان اقلیت های دینی در مجلس، ظرفیت مردمی و بدنه اجتماعی اصلاح طلبان را تنها در این محدوده جمعیتی توصیف می نماید: " ... اما یک جناحی در این کشور جمعیتش 7 میلیون تا 10 میلیون است. آیا نباید نماینده داشته باشد؟ " امیدوارم اصلاح طلبان این کنایه رئیس جمهوری که نمی خواهد بیش از این برای آنان هزینه بدهد را دریافت کرده باشند. حسن روحانی، خود را از اساس اصلاح طلب نمی داند و ضمن تحقیر جایگاه اجتماعی این طیف پرهیاهو، در عبارتی دیگر، سعی می کند موفقیت این جناح در انتخابات را از منظر خویش، کم اهمیت دانسته و آروزی قلبی خود را پیروزی همفکران دولتش بداند: " ما به عنوان دولت اعتدال، دلمان می‌خواهد معتدلین به مجلس بروند. "

  • سیدحمید مشتاقی نیا