اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

سخن ما و منطق رقبا!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۴۸ ب.ظ


من اصلاً به این حرف معتقد نیستم که اگر مثلاً خاتمی رأی آورد، یعنی مردم به سمت گفتمان اصلاح طلبی سوق پیدا کرده اند؛ یا اگر احمدی نژاد در انتخابات پیروز شد یعنی مردم از این به بعد قرار است دلداده اصولگرایان باشند، یا این که فرض کنیم رأی آوردن روحانی به معنای انتخاب گفتمان اعتدال است. من این حرف را قبول ندارم. آن قدری که با مردم حشر و نشر داشته و لایه های مختلف اجتماع را می شناسم به این باور رسیده ام که علت اقبال یک کاندیدا در منظر عموم مرتبط است با حسّی که به مردم می گوید این فرد می تواند گره ای از کار شما باز کرده و در اوضاع زندگی تان تغییری ایجاد کند.

البته نمی توان تعصب عده ای بر روی نامزد جناح متبوعشان – فارغ از وجود یا عدم وجود توانمندی و صلاحیت وی  – را کتمان کرد؛ ولی به نظرم اغلب مردم بی اعتنا به دسته بندی های سیاسی و خط و خطوط جناحی دنبال کسی می گردند که نسبت به بقیه رقبایش وعده یا برنامه مطلوبتری برای ارتقاء سطح معیشت عمومی داشته باشد.

پیروزی نصف و نیمه جناب روحانی عده ای از ورشکسته های سیاسی را به ورطه غرور کشانده و منجر به انتشار نگرش های یکسویه و متکبرانه ای گردیده است مانند: - خیزش! جامعه به سمت و سوی اعتدال، – عدم درک پیام انتخابات 24 خرداد از سوی منتقدان، -  دیکتاتور و قانون شکن دانستن کسانی که به روحانی رأی نداده اند، - مجلس بعد از 24 خرداد  باید با مجلس قبل از 24 خرداد تفاوت کند و...

در پاسخ به این جماعت، رأی پنجاه ممیز هفت دهم درصدی روحانی یادآوری شد؛ اما به روی مبارکشان نیاوردند. به انتخابات شورای شهر که در همان روز برگزار شد و در اغلب نقاط منجر به پیروزی طیف اصولگرا گردید استناد شد، باز هم نپذیرفتند. انتخاب سردار قالیباف به عنوان شهردار تهران هم آنها را متقاعد نکرد.

منادیان پیروزی بزرگ، معتقد هستند مدرکی دال بر پیروزی اکثریت اصولگرا در شوراهای کشور وجود ندارد. انتخاب قالیباف را هم در ازای انتخاب مسجد جامعی به ریاست شورای شهر تهران، غیر قابل استناد می دانند. اینک اما انتخاب مهندس مهدی چمران به عنوان ریاست شورای عالی استان ها که با اکثریت آرای منتخبان مردم سراسر کشور در شوراها صورت پذیرفت حضرات مدعی را در لاک سکوت فرو برده است. آنها خود را در برابر این تناقض می بینند که چگونه مردم در یک روز هم به اعتدال به عنوان نقاب اصلاحات رأی داده اند و هم جریان اصولگرایی را برای مدیریت های شهری برگزیده اند؟!

من ابداً به تعمیم این نوع مرزبندی های سیاسی در سطح جامعه معتقد نیستم و فقط خواستم با ادبیات و منطق مورد قبول مدعیان خیزش بزرگ! صحبت کرده باشم.

فراموش نکنیم که بر اساس آموزه های دینی، اثبات حق و باطل ، ربطی به قلّت و کثرت افراد و گروه ها ندارد. برای همین است که هیچ کشور مدعی دموکراسی در جهان حاضر نیست رأی قاضی یک دادگاه را بر اساس نظر عموم مورد دخل و تصرف قرار دهد. مسئولان جمهوری اسلامی فارغ از هر نوع علقه فکری و سیاسی، حق و باطل را باید با معیارهایی چون وحی و خرد شناخته و در التزام به مبانی حقیقت، تعارف و کرنشی نشان ندهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">