اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

اگر الله اکبر گفتنهای ما راست باشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۲، ۱۰:۱۰ ق.ظ

تکبیر - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

فرعون اراده کرده بود نوزادان پسر را از بین ببرد، مبادا که حکومتش به خطر بیفتد. مادر موسی از دژخیمان او در هراس بود. خدا به دلش الهام کرد طفل را در بستر رودخانه رها کند و به خدا بسپارد و نگران چیزی نباشد.

امر خدا را اطاعت کرد. دخترش را فرستاد نوزاد را دنبال کند. نوزاد به دست همسر فرعون می افتد. مهرش را به دل می گیرد و قصد می کند او را جای فرزند خود نگهداری کند. زنانی را برای شیر دادن نوزاد فرا می خوانند. خدا اینگونه خواست که شیر هیچ زنی را نگیرد تا اینکه به پیشنهاد خواهر موسی که بطور ناشناس، اوضاع را زیر نظر داشت، مادر واقعی او را فراخواندند بی آنکه بدانند مادر همین طفل است. طفل شیر را مکید و مادر را برای همین منظور در کاخ نگاه داشتند.

اراده فرعون، نابودی موسی بود؛ اراده خدا حفظ و صیانت او. مادر موسی با تمام دلشوره ها و علقه های مادری، به خدا اعتماد کرد، خدا جواب اعتماد و حُسن ظنش را داد و فرزند را به دامان پاک او باز گرداند و کاخ و بارگاه دشمن را مأمن آسایش و تنعّم آنها قرار داد.

موسی بزرگ شد و رسالت خود را آغاز کرد. عده ای به او و خدا ایمان آوردند؛ عده ای نه. بخاطر دفاع از یکی از پیروانش که مظلوم واقع شده بود با دشمنی کافر درگیر شد و او را تنها با یک ضربه از پا در آورد. از بیم انتقام دشمنان، آن سرزمین را ترک نمود. موسی فهمید خدا علاوه بر نعمت دانش و خرد و...، قدرت جسمی بینطیری نیز به او عطا کرده. مست و مغرور نشد. با خدا عهد بست از نعماتی که به او داده تنها در مسیر فرامین خودش بهره بگیرد.

در شهری دیگر، بخاطر کمک به دو دختری که حیا و نجابت داشتند، دریچه جدیدی در زندگی اش ایجاد شد و پیر فرزانه ای(حضرت شعیب) بر سر راهش قرار گرفت و به ساحل آرامش رسید.

بعد از ده سال که باید به قرارش با شعیب برای نگهداری از دامهای او عمل میکرد، دوباره تبلیغ برای رسالتش را آغاز کرد. فرعون زیربار نمی رفت و داعیه خدایی داشت. آب، او و لشکریانش را در خود فرو بلعید در حالیکه کاری از دست کسی ساخته نبود.

قارون نیز از قوم موسی بود. ثروت بسیار باعث غرور او شد. بی اعتنا به مبدأ هستی، این مکنت و مال را ثمره لیاقت خودش می دانست و تکبر می ورزید. او و دار و ندارش نیز مدتی بعد در زمین فرو رفتند.

موسی ماند و چراغ هدایت تاریخ شد. راهی را ترسیم نمود و نشان داد که نتیجه اعتماد به خدا و عدم غفلت از جایگاه خالق یکتا، در نهایت با پیروزی و سربلندی همراه است. خدا به وعده های خود عمل می کند و قدرت و ثروت های مادی هیچگاه باعث نجات اهل طغیان نخواهد شد. عاقبت بخیری در گرو اعتقاد و اعتماد به خداست.

امروز نیز جوامع بشری به رغم تجربه انواع دستاوردهای مدرن و رشد چمشگیر علمی و مادی، خلأ وجود معنویت را به خوبی احساس می کنند. ضعف در باور نسبت به وعده های الهی، دین را لقلقه زبان و محصور در ظواهر قرار داده است. کسی که خدا و کلام او را باور دارد در جزییات امور زندگی فردی واجتماعی خویش نیز جز به سیاق اوامر الهی حرکت نمی کند. گمشده انسان ها آرامش است و این آرامش جز در پرتو رضایت و اعتماد به مبدأ هستی به دست نمی آید. امام خمینی(ره) با تکیه بر قدرت و وعده الهی، بی اتکا به قدرتهای عالم، نهضتی بزرگ برخاسته از عمق باورهای اعتقادی مردم را رهبری نمود و رژیمی دست نشانده ابرقدرتها را از پای درآورد. سالهای دفاع مقدس و مقاومت جانانه مرد و زن این میهن در مقابل دشمنی متجاوز و مجهز به پیشرفته ترین سلاحهای روز دنیا مثال دیگری از سربلندی و توفیق در پرتو اعتماد و اتکال به قدرت بی انتهای الهی است.

اگر "الله اکبر" گفتنهای هر روزه و چندباره ما برای اذان و نماز از سر حقیقت و اعتقاد قلبی باشد، خدا را برتر و بالاتر و قدرتمندتر از همه مخلوقات عالم دانسته و دیگر در مقابل مشکلات ریز و درشت زندگی فردی و اجتماعی، ترس و یأس را به دل راه نخواهیم داد. حیات طیبه موسای نبی و مادر گرامی اش تذکری است برای همه موحدانی که هنوز خدا را در زندگی خود به طور کامل وارد ننموده اند و عبرتی برای حاکمان موحد دنیا که هنوز هم باورشان نشده خدا بزرگتر از ابرقدرتهای پوشالی عالم است. خدای ابراهیم، خدای موسی، خدای محمد(ص)، خدای 22 بهمن، خدای صحرای طبس، خدای فتح المبین و بیت المقدس و والفجر هشت و کربلای پنج، همان خداست اگر ما هم همان بندگان دلداده و صادق و مخلص او باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">