اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

شعر ناتمام

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۳۷ ب.ظ

زیاد اهل شاعری نیستم. مدت کوتاهی در سال های دور شعر می گفتم و زود رهایش کردم. نثر و نگارش معمولی را بیشتر می پسندم و به آن اعتیاد پیدا کرده ام.

چند سال پیش که تازه تلفن همراه خریده بودم و به فکر استفاده از ظرفیت پیامک برای کار فرهنگی و ارزشی بودم، به ذهنم رسید پیامکی مناسب عصرهای پنج شنبه جهت یادآوری نام و یاد شهدا و دعوت به اهدای صلوات به روح مطهرشان تهیه و برای همه مخاطبان گوشی خود ارسال کنم.

آن روز خدا توفیق داد و یک بیت شعر مناسب موضوع سرودم و از طریق پیامک برای دوستانم ارسال کردم. چند هفته روزهای پنج شنبه این کار را تکرار کردم. مدتی بعد دیدم پیامکی درست با همان یک بیت به دستم رسید.

امروز اما پنج شنبه ای نیست که در گروه های مجازی چشمم به این تک بیت نخورد.

امیدوارم خداوند یکتا به بزرگی و کرم خود همین یک بیت را لااقل از این حقیر بپذیرد:

باز آیینه و آب و سینی چای و نبات

باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به پاس هم نفسی با علمداران حسین علیه السلام

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۳۲ ق.ظ


امشب در هیات علمدار از نو متولد شدم. جای امام خالی, بچه های نسل سوم و چهارم انقلاب برای یا حسین گفتن و یا زینب سرودن، سر از پا نمی شناختند. مسولان فرهنگی نظام باید بیایتد و ببینند که ورای میلیاردها تومان بودجه بی نتیجه فرهنگی، باز هم نام اباعبدالله ست که یک تنه بساط فسق و جور فرهنگی جبهه باطل را به هم می ریزد. تا نام حسین باقی است، راه پیر خمین نیز مستدام خواهد بود.

دست آقا مجید رضانژاد و همه نوکران بی ادعای آستان اهل بیت بوسیدنی است. روح امام امشب از زلالی اشک و قلب های بی آلایش فرزندانش به وجد آمد. یاد پیر میکده جماران باز هم زنده شد که فرمود امید من به شما جوانان است.

سید حمید مشتاقی نیا. شب سالگرد حضرت روح الله و سالروز رحلت ام المومنین خدیجه کبرا سلام الله علیها، دارالمومنین بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر می خواهی خمینی شوی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۱۲ ب.ظ

شیخ شهید قنوتی رهبر مقاومت مردمی خرمشهر وقتی به دست عراقی ها افتاد، اسلحه را زیر بغلش گذاشت تا بتواند بدن مجروح خودش را سرپا نگه دارد. اسیر بود و زخمی اما کرنش نشان داد. به سربازهای متجاوز دشمن گفت امروز حسین دوران ما خمینی است. از زیر بیرق یزید به خیمه حسین بپیوندید.

شهیدش کردند. جمجمه اش را با سرنیزه بریدند. بدنش را بر بلندای ساختمانی آویزان نمودند. بعد رقص و پایکوبی به راه انداختند و فریاد زدند:قتلناالخمینی

تو هم می توانی یک خمینی باشی به شرط آن که دشمن این آب و خاک، تو را دشمن خود بداند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه کار بر مدار نماز

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۲۸ ب.ظ

سوار بر هلیکوپتر، در آسمان کردستان بودیم. دیدم صیاد مدام به ساعتش نگاه می کند، وقتی علت کارش را پرسیدم، گفت:«الان موقع نمازه» بعدش هم، به خلبان اشاره کرد که همین جا فرود بیا!

 خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگه اجازه بدین تا مقصد صبر کنیم. گفت:«اشکالی نداره، ما باید همین جا نماز بخونیم!» هلی کوپتر نشست. صیاد با آب قمقمه ای که داشت، وضو گرفت و به نماز ایستاد، ما هم به او اقتدا کردیم.

خیلی از قدیمی های جنگ، از شهید صیاد شیرازی به عنوان پایه گذار نماز اول وقت در بین فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی یاد می کنند. حق هم همین است. ایشان در مهم ترین جلسات نظامی وقتی متوجه وقت نماز می شد، جلسه را به طور موقّت خاتمه می داد، وضو می گرفت و به نماز می ایستاد. این حرکت ایشان باعث می شد سایر فرماندهان هم نسبت به اقامه نماز اول وقت، دقت و اهتمام بیشتری از خود نشان بدهند. آنها نیز نه تنها خودشان وضو گرفته و پشت سر صیاد می ایستادند بلکه این روش شهید صیاد را در یگان های خود و در جلسه با فرماندهان رده های زیر دست خویش تکرار می کردند.

از جمله نمونه های مهم و قابل توجهی که در رفتار شهید صیاد شیرازی و درباره اهتمام ایشان در ترویج نماز اول وقت به چشم می خورد باید به دستور ایشان برای تنظیم برنامه های حرکت قطارهایی که نیروهای رزمنده ارتش را جا به جا می کردند با وقت اذان اشاره کرد. امیر سرافراز ارتش حزب الله دستور داده بود قطارهای حمل نیرو، طوری حرکت خود را برنامه ریزی کنند که ابتدای اذان و در وقت نماز در یکی از ایستگاه های بین راهی بوده و بتوانند توقف کنند. این اقدام برای نیروها و سربازها جالب توجه بود و اهمیت نماز اول وقت را به آنها یادآور می شد.

بر اساس خاطراتی از شهید علی صیاد شیرازی، کتاب ناگفته های جنگ، احمد دهقان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسلخی به نام مصلحت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۳۶ ق.ظ

همان مصلحتی که باعث شد روحانی به رغم بعضی از سوابق مشکوکش باز هم در مصدر امور امنیتی کشور باقی بماند، همان مصلحتی که باعث شد صلاحیت روحانی برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری تأیید شود، همان مصلحتی که باعث شد روحانی را بدون امتحان فقهی و بی اعتنا به میزان صلاحیت علمی به مجلس خبرگان راه داده و مفت و مجانی لقب آیت الله را به او بدهند، همان مصلحتی که منجر به چشم پوشی از خیانت های بزرگ و بی سابقه ای چون قرارداد کرسنت و برجام و امضای سند2030 و حقوق های نجومی و غارتگری بستگان درجه یک روحانی گردید؛ همان مصلحت باز هم منجر به تأیید صحت انتخابات به رغم همه تخلفات آشکار دولت گردیده و تداوم دولت تزویر را امضا خواهد کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فریب شیرین!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۰۴ ق.ظ

c1yl_photo_2017-03-21_18-00-25.jpg


خوشحال باشید کاری کرده ایم که همسر شاه خائن هم در انتخابات اخیر شرکت کرده است

خوشحال باشید که سگ بازها و بی قیدها و ساختارشکنان اجتماعی هم در انتخابات شرکت کرده اند

ابداً این سوال در ذهنتان شکل نگیرد چه کرده ایم که بدخواهان ما هم به ما امیدوار شده اند؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بارانی که کویر دل را سیراب می کند

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۲۶ ق.ظ

زن، خودش را یک آدم معمولی می دانست. معمولی از نظر خودش یعنی نه مذهبی و نه ضد مذهب! بچه هایش را آزاد گذاشته بود و اصراری بر تربیت دینی آنها نداشت. خودش هم چندان به آداب و رسوم دینی پایبند نبود. حجابش را جدی نمی گرفت. نماز هم برایش اهمیتی نداشت؛ اما ته دلش خدا را دوست داشت و دلش نمی خواست پسرهایش به کار خلاف و راه تباهی مبتلا شوند.

این اواخر به رفتار دو پسرش شک کردده بود. آنها بر خلاف معمول شب ها دیر به خانه می آمدند؛ حال و هوایشان، نوع لباس پوشیدنشان، شوخی ها و حرف هایشان تغییر کرده بود. مادر نگران بود مبادا فرزندانش در دام شیّادها و منحرفین افتاده باشند. مبادا به کار خلاف کشیده شوند ...

یک شب دنبال پسرهایش راه افتاد و آنها را تعقیب کرد. آرام آرام قدم برداشت و کوچه های تاریک شب را پشت سرشان درنوردید. رفت تا رسید به یک زیرزمین. گوشه ای ایستاد و پایین رفتن فرزندانش را از پله های زیرزمین به نظاره نشست.

چند جوان دیگر هم با شکل و شمایلی خاص وارد زیرزمین شدند و از پله هایش پایین رفتند. زن آهسته خودش را به پله های زیرزمین رساند. همه جا را خوب ورانداز کرد. صدای محزونی به گوشش رسید. گوشه ای نشست و به آن صدا گوش داد. صوت جانسوز روضه بود که بر دلش می نشست. حال خوشی به او دست داد.

وقتی به خانه برگشت تصمیم گرفت بچه هایش را بیشتر زیر نظر بگیرد. متوجه شد آنها نمازخوان هم شده اند و خیلی با حوصله و تأنّی وضو می گیرند و در گوشه ای خلوت به راز و نیاز با خدا می پردازند؛ مسجد می روند و نماز را به جماعت می خوانند.

برای زن این اتفاق ها عجیب بود. عجیب بود چون هر چه فکر می کرد یادش نمی آمد که خودش یا همسرش یا بستگان نزدیکش از اهمیت نماز و مناجات و روضه و این جور مسائل با فرزندانش صحبتی کرده باشد. دوست داشت بداند آنها چطور به این راه کشیده شده و به مسائل مذهبی علاقمند شده اند.

بالاخره بهانه ای تراشید و سر صحبت را با پسرانش باز کرد. آنها از آقا سید مجتبی گفتند؛ از سید پاسدار و مداحی که بر سر راه زندگی شان قرار گرفت و با محبت با آنها دوست شد. بعد پایشان را به هیئت و مجالس روضه اهل بیت علیهم السلام باز کرد و مهر عبادت و بندگی خدا را در دلشان نفوذ داد. آنها می گفتند که برخوردهای محبت آمیز و سرشار از احترام آسید مجتبی علمدار باعث شده تا به انجام فرائض دینی به خصوص اقامه نماز، علاقمند شوند.

مادر تصمیم گرفت باز هم به مجالس روضه خوانی این مداح بی ادعا و دوست داشتنی برود. به مرور محبت اهل بیت و عنایت آنان دل او را نیز متأثر ساخت و پنجره ای نو در زندگی اش باز کرد.

یک شب زن آمد پیش سید مجتبی علمدار، خودش را معرفی کرد و گفت: آقا سید! پسران مرا با ایمان کردی، من نماز خوان نبودم شما مرا نماز خوان کردی، من بی چادر بودم، شما مرا چادری کردی ... ما هر چه داریم از برخوردها و رفتار و اخلاق خوب شما و توجه اهل بیت و این روضه خوانی ها داریم. سید سرش را پایین انداخته بود و بی آن که از تعریف و تمجیدهای زن، تغییری در چهره اش نمایان شود، متواضعانه پاسخ داد: پسران شما بزرگوارند، اینها معلم اخلاق من هستند و ... 

سید مجتبی در وصیتنامه اش نیز این گونه نوشت:

اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است. پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع در نماز طلب کنید.

بر اساس خاطره ای از همرزم شهید سید مجتبی علمدار، پایگاه مجازی فاتحان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

متنی جاندار از حسین قدیانی درباره انتخابات اخیر:

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۳۶ ب.ظ


آقایون نظام مقدس جمهوری اسلامی!

 آیا این فقط حسن روحانیه که می‌تونه در عرض ی ماه، قوه‌ی قضائیه‌ی مملکت و سپاه و بسیج و صدا و سیما و کوفت و زهر مار را با خاک یکسان کند و «تو» هم نشنود یا من و ما هم آزادیم که مدعی باشیم دستگاه قضا، جز اعدام و بگیر و ببند و حصر علما و ال و بل، هیچ کارنامه‌ی دیگری ندارد؟!

 اصلا سئوالی از عزیز دلم آقاعزیز! برای چی روی موشک‌ها برداشی نوشتی «مرگ بر اسرائیل» که تحریم‌ها لغو نشود؟! 

حضرت قاسم! یارانه‌ی قطع شده‌ی مرا چرا خرج آسایش قددراز چشم‌تیله‌ای می‌کنی؟! به تو چه سوریه؟! به من چه عراق؟! 

یا نه؟! فقط روحانی و جهانگیری آزادند برای این اباطیل؟!

🔹 والله حاج‌قاسم! برادران شهید نامزد پوششی مناظرات که جای خود دارند؛ نزد مهدی جهانگیری هم بروی، ما عمرا حسادت کنیم! ما فقط یک حرف داریم! خطاب به همه‌ی شما! به همه‌ی شماها! به همه‌ی سران لشکری و کشوری! بی‌آنکه ناظر بر این همه تخلف، دولت و یا نظام را متهم به تقلب کنیم، سئوالی از محضرتان می‌پرسیم: اگر مصلحت در ابقای رئیس‌جمهور فعلی بود و اگر او، این همه آزاد است که حتی منقل را هم ببندد به بیت بزرگان و جیک احدی از شما هم درنیاید، معذرت می‌خواهم، مگر مرض دارید انتخابات برگزار می‌کنید؟! و احساسات پابرهنه‌ها را جریحه‌دار می‌کنید؟! پاپتی گرسنه‌ی نالایق، تعرفه می‌خواهد چه کار؟! تعرفه‌ی رأی، مفت چنگ ذخیر‌ه‌های طلایی؛ دختر صفدر! دختر کفتر! ترانه‌ علیدوستی! باران کوثری!    @rasad_h

والله پابرهنه‌ها، بخصوص از نوع انقلابی و حزب‌اللهی آن، آنقدر خر نظام هستند که حتی با انتصاب هم،  به روحانی بگویند؛ رئیس‌جمهور قانونی! اینکه دیگر انتخابات نمی‌خواهد!

 آقای آملی! با جان علما چه کار داری؟! آقای جعفری! سپاه را چه به سیاست؟! موشک‌های حضرتعالی، شکم این ملت را پاره کرده! مهمات تو نبود، تا الان لغو شده بود تحریم‌ها!

 و من عاشق حسن روحانی هستم! پرزیدنتی که از دروغ و تهمت، کوه هم بسازد، باز مصلحت نیست صلاحیتش رد شود! مصلحت فقط این است: ما برای همیشه، اسگل نظام مقدس جمهوری اسلامی باقی بمانیم! در صف رأی بیاستیم اما حق رأی نداشته باشیم! 

شهدای مدافع حرم، یعنی بادیگاردهای امنیت نجومی‌بگیران! من این را تازه فهمیدم!    @rasad_h

آهای امیر جعفری! حق با تو بود! لیاقت ما همین است! فقط خواهشا ژست اپوزیسیون نگیر! صفا کن با نظام مقدسی که از تو رأی می‌گیرد و از پدر من جان!

رونوشت: علی‌بن‌ابی‌طالب!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اولین صبح بعد از انتخابات

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۰۹ ق.ظ

"شاید نفع انقلاب همین باشه ما که نمیدونیم. توکل بر خدا. الخیر فی ما وقع. گاهی الطاف الهی مخفیه و به چشم نمیاد. فراموش نکنیم که ما صاحب داریم. ابدا نیازی به حرص و جوش نیست. انشالله با صبر و بصیرت و توکل، راه شهدا رو ادامه میدیم. ما باید خودمون رو برای روزهای سخت تر از این، بسازیم. خنده رو هم فراموش نکنیم. بغض ما دشمن رو شاد میکنه"

پیام بالا رو برای دوستان خودم در ستاد اقای رییسی فرستادم.

امیدوارم عقلای قوم اصولگرا بالاخره حالی شان بشود به همان نسبت که جذب آرای بدنه اجتماعی حامی احمدی نژاد برایشان مهم است احترام به آنها و باورهایشان نیز باید مهم باشد. بزرگواری که می خواهد محبوب این طیف از جامعه باشد اما ناجوانمردانه، احمدی نژاد را همسنگ فتنه می داند باید بفهمد که نیروهای باانگیزه و شورآفرین حامی خودش را یا از دست داده و یا دلسرد می نماید. بار میدانی و خط مقدمی دفاع از انقلاب با جوانهای احمدی نژادی است و توهین مکرر به آنها از سوی اصولگرایان منافی با خردورزی و ادعای دروغین وحدت درون گفتمانی است. امیدوارم انتخابات اخیر باعث رشد شعور آقایان شده باشد.

از نظر من چه رییسی انتخاب می شد و چه روحانی، برنده این انتخاب، کسی نبود جز علی لاریجانی که حامیانش در ستادهای رییسی مسئولیت مستقیم داشتند و نیز با روحانی چی ها هم حسابی بسته بودند!

این انتخابات اصلاً برای من لذت و هیجانی نداشت جز در یک مورد و آن هم استعفای اکبر ناطق از سمت بازرسی رهبری بود. همین یک دستاورد برای ما کافی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

او رفتنی بود!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۰۴ ب.ظ

چه فرقی می کند ناطق نوری، استعفا داده یا عزل شده باشد؟

مهم این است امروز ناطق نوری راهش را کشید و از بیت رهبری رفت بی آن که آب از آب تکان بخورد یا اصلاً این موضوع برای کسی اهمیتی داشته باشد.

گذشت آن زمانی که از ما می خواستند یک صدا فریاد بزنیم و ناطق نوری را مالک اشتر علی بنامیم.

و گذشت آن زمانی که از ما می خواستند یک صدا فریاد بزنیم و مخالف هاشمی را دشمن پیغمبر بنامیم.

بت بزرگ هاشمی و ناطق در شب چهارده خرداد 88 شکسته شد و فرو ریخت و خدایان دروغین ملت رسوا شدند.

ابراهیم واقعی این سال های عرصه سیاست ایران، محمود احمدی نژاد است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قمی ها بخوانند

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۵۹ ق.ظ

زیر برگه های آرای انتخابات شورای شهر قم این جمله را حتما بنویسید:

زباله های پردیسان را هر روز جمع آوری کنید

مرگ بر تبعیض و بی عدالتی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به بهانه میخ هایی که بر درخت ها کوبیدند

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۰۸ ب.ظ

خدا از دروغ گو ها بدش می آید

و از آدم های پرادعا

و طبل های توخالی

گاهی خدا سیلی اش را درست به پس گردن آدم های ظاهرنمایی می نوازد که مدت ها داعیه اخلاق و شعورشان گوش ها را پر کرده بود و رسوایشان می سازد.

همه آنهایی که دست به دست هم داده بودند تا به بهانه زیباسازی، نگذارند شهر رنگ و بوی محرم به خودش بگیرد؛ همان هایی که بنرهای تبلیغاتی هیأت های عزای حسین علیه السلام را از هر جا که توانستند، پایین کشیدند،

حالا از در دیوار شهر گرفته تا تنه سبز درختان، بنرها و پوسترهای تبلیغاتی خود را نصب کرده و در زیر پوزخندهای تلخشان زمزمه می کنند: گور پدر زیبایی و چشم انداز شهر!

زنگ رسوایی مدعیان دروغین فرهنگ و حقوق شهروندی به صدا درآمده است. برای شناخت بی فرهنگ هایی که این سال ها با ارتزاق ار بودجه های عمومی، در ذیل هیاهوی روشنفکرانه خود، سودای صندلی شورای شهر را داشتند، نگاهی به چهره خسته شهر مدفون در غبار تبلیغات انتخاباتی بیندازید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

واکنش انصار حزب الله بابل به مماشات در تأیید صلاحیت عناصر معلوم الحال

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۵۴ ب.ظ

بسم الله القاصم الجبارین

اعلام نتیجه بررسی صلاحیت نامزدهای این دور از انتخابات شورای اسلامی شهرستان بابل، چنان که انتظار می رفت نشان از نفوذ باندهای قدرت و ثروت در بین تصمیم گیرندگان این عرصه داشت.

آن گونه که دلسوزان نظام و انقلاب اسلامی بارها تذکر داده بودند متأسفانه امر مهم تعیین صلاحیت های انتخابات شورا در دست افرادی قرار می گیرد که بیشتر از آن که دلبسته آرمان های امام و شهدا باشند تعلق خاطر خود به جناح های سیاسی را دنبال می نمایند. این گونه است که هر سال شاهد ورود چهره هایی به شوراها هستیم که بی اعتنا به منافع ملت، هدفی جز کیسه دوختن و چپاول اموال عمومی و زد و بند با صاحبان قدرت و مکنت ندارند.

باید تأسف خورد به حال نهادهای نظارتی که به سادگی از کنار تعاملات پیدا و پنهان عرصه انتخابات شورا می گذرند و در قبال راه یابی و تأیید صلاحیت عناصر بدنامی که فسق و خیانتشان زبانزد عام و خاص است سکوت می نمایند.

به راستی چرا عنان امور جامعه اسلامی در عرصه انتخابات شورا به دست افراد سست عنصری می افتد که بی توجه به سوابق پلید چهره های معلوم الحال و محکومیت قضایی و بی آبرویی اجتماعی آنان بر پرونده اعمال ننگینشان مهر تأیید می زنند؟!

تأیید صلاحیت فردی که در بین تک تک مردم بابل به عنوان عنصری نامطلوب شناخته شده و یک بار نیز به دلیل محکومیت قضایی از شورای شهر اخراج گردیده چه پیامی برای عدالت خواهان به همراه دارد؟ آیا این اقدام دهن کجی به حیثیت دستگاه قضا محسوب نمی شود؟ چرا باید فردی مورد تأیید قرار بگیرد که پیش از این به رغم حضور در پست مدیریت سیاسی شهر، از مجرای وکالت حقوقی در برخی پرونده های عمرانی و یا تصرف در موقوفات، پول حرام به جیب زده است؟ تأیید صلاحیت فردی که از فعالیت های مشکوک ضد فرهنگی خود و باند بی اعتقادش عکس و فیلم تهیه کرده و در اختیار رسانه های ضدانقلاب مانند بی بی سی قرار می دهد و قرار است در صورت راهیابی به شورا برخلاف فلسفه وجودی آن به فرمان برداری محض از مقام شهرداری پرداخته و به زعم خود پایگاه فرهنگی حامیان فتنه را مستحکم نماید، آیا معنایی جز اهمال در برابر دلبستگان به اجانب و خائنان وطن فروش به همراه دارد؟ عنصر ناصالح دیگری نیز به رغم شهرت به بی مبالاتی اعتقادی و گرایش های رفتاری غیر دینی و دارا بودن اتهامات عدیده اخلاقی که به اقتضای تربیت چاله میدانی خود، شورای شهر را با رینگ کشتی کج اشتباه گرفته است، توانست با زد و بندهای پشت پرده و حمایت های خائنانه یکی از نمایندگان موسوم به وکیل الدوله، اعتماد هیأت نظارت را به دست آورده و با حضور خود در رقابت های انتخابات شورا به وجهه دارالمومنین لطمه وارد آورد. جالب آن که امام جمعه و علمای شهر بابل نیز نسبت به تأیید افراد مسأله دار هشدارهایی را به مسئولان امر داده بودند که با کمال وقاحت مورد بی توجهی قرار گرفت.

انصار حزب الله شهرستان بابل پیش از این به صورت شفاهی و مکتوب در خفا یا علنی در خصوص ناپرهیزی احتمالی مسئولان امر در تأیید صلاحیت "اوباش سیاسی" و غارتگران و رانت خوارن منتسب به باندهای قدرت، هشدارهای لازم را بیان کرده بود. بی اعتنایی نهادهای ذی ربط و هیئت نظارت بر انتخابات شورا به هشدارهای مکرر دلسوزان انقلاب که در راستای اهداف تمامیت خواهانه و استیلا طلبانه دولت ناکارآمد یازدهم صورت گرفت، مصاف آشکار غارتگران بیت المال با جبهه عدالتخواه انقلاب اسلامی تلقی شده و پاسخی دندان شکن به همراه خواهد داشت.

از قوه قضائیه نیز انتظار می رود  نسبت به دهن کجی هیئت نظارت در تأیید صلاحیت محکومان قضایی و متجاهران به فسق، واکنش لازم را نشان داده و از ورود عناصر بدنام و فاسد در انتخابات شوراهای شهر و روستا جلوگیری به عمل آورد.

والسلام علی عبادالله الصالحین

انصار حزب الله شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک نظر کاملاً شخصی درباره نامزدهای شورای بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۱۷ ق.ظ

در این چند روز دوستانی تماس گرفته و یا پیغام داده و نظر حقیر را درباره حمایت از نامزدهای شورای اسلامی شهر بابل جویا شده اند. البته می دانم بیسیاری از دوستان پرسشگر نه از بابت مشورت که بیشتر از سر کنجکاوی و یا استنطاق این سوال را مطرح می کنند.

چنان که پیش از این دلایلی را ذکر کرده ام با شرایط موجود از اساس با تشکیل شوراهای شهر و روستا مخالف بوده و آن را هزینه ای اضافی و غیرضروری بر گرده ملت می دانم.

اما اگر قرار باشد در شرایط فعلی، چند نامزد را از نظر خود دارای صلاحیت ورود به شورا و خدمت به مردم معرفی کنم می توانم به اسامی زیر اشاره نمایم:

1- منصف

2- بناریان

3- دکتر کردی نژاد

4- هاشمی

5- شافعیان

6- جعفرزاده

7- حیدریان

8- فیروزپور

9- ولی نژاد

10- کاردگر

11- سه لاتهنه

12- خانلرزاده

13- قلی زاده

ذکر این نکته را ضروری می دانم که غیر از مورد اول که اولویتی انکار ناشدنی دارد، سایر نامزدهای بزرگواری که نامشان در این فهرست درج شده را در شرایطی نزدیک به هم دانسته و معتقدم هر عزیزی از بین این دوستان بنا بر سلیقه مردم به عنوان یکی از نه نماینده شهر، حائز اکثریت آرا برای ورود به شورا شود می تواند منشأ خیر و خدمت برای جامعه باشد.

به دوستانی که معتقدند هیچ یک از نامزدهای موجود در انتخابات شورای اسلامی شهر بابل به دلشان نچسبیده توصیه می کنم به امیرکلا رفته و به محمود نقویان رأی بدهند. مطمئن باشید خیری که از حضور محمود در شورای شهر امیرکلا حاصل می شود برای مردم بابل و استان مازندران نیز مبارک خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره انتخابات شورا

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۲۰ ب.ظ

دزد مال

یا 

دزد دین؟!

خدا نیامرزد کسانی که ما را در این دو راهی ننگ آور قرار دادند.

آن چه از واقعیت ها پیداست آنهایی که شایسته اند بعید است در همهمه سرسام آور غارتگران دین و دنیا توفیقی به دست آورند.

حالا ما بر سر این دو راهی سخت، معرکه ای تلخ و عذاب آور را باید شاهد باشیم.

عده ای بر این گمانند که دزد مال بر دزد دین برتری دارد؛ چه این که او فقط به مال و مکنت ما چشم دوخته و آخرتمان را تباه نخواهد ساخت. در حالی که دزد دین، شرف و عزت و غیرت و انسانیت ما را در دنیا و آخرت نشانه گرفته است.

سخن دیگر آن است که دزدان مال، مبدع، منشأ و مادر دزدان دین هستند؛ چرا که گفته اند سخن حق دین در باور آنانی رسوخ نخواهد کرد که شکم هایشان از مال حرام انباشته گردیده است. پاسخ آن که، دزدان مال در دامان دزدان دین پرورش یافته اند و مگر اصلاً می شود دین داشت و دنیا را غارت کرد و یا آن که دین را به یغما برد و کار به دنیای مردم نداشت؟ این دور، تا ابد ادامه خواهد داشت.

خدا ما را از این ابهام ملال آور نجات دهد. این درد را باید به کجا برد که ما را در انتخابی مخیّر گذاشته اند که خشت اول هر دو طرف آن به گونه ای چیده شده که دیوار مدیریت جامعه را تا ثریا کج خواهد ساخت. عرصه انتخابات شورای شهر، بازی دو سر باخت است.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظام بدون عدالت یعنی هیچ!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۱۸ ب.ظ

گاهی وقت ها آدم از دست قوه قضاییه فقط می تواند عصبانی باشد.

وقتی چپ علیه راست سند رو می کند و راست علیه چپ،

یعنی عدالتخانه ای نداریم که اگر ادعاها درست است یقه مجرمان و دزدان غارتگر را بگیرد و اگر حرف ها دروغ بود یقه دروغ گویان را.

اتفاقاً به شدت معتقدم آن چه باعث شد این سال ها به آن جا برسیم که هم چپ علیه راست بتواند سند رو کند و هم راست علیه چپ، فقدان روحیه وطیفه شناسی در متولیان امور نظارتی و قضایی بوده است.

چپ یا راست، درست می گوید یا اشتباه، فرقی نمی کند. اولین و بالاترین انتظار مردم از نظام دینی، اجرای عدالت است.

وقتی باور به عدالت از ذهن مردم پاک شود نظام دست چپ باشد یا راست، اعتماد عمومی را از دست داده و ممکن است دیر یا زود با بزرگترین چالش های امنیتی که تهدید کننده ثبات کشور است، مواجه شود. عدالت را جدی بگیریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدعیان خدمت!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۲۹ ب.ظ

دوستی از بابل تماس گرفت و گفت از طرف من بنویس مگر مرحوم نوشیروانی یا سایر نیک اندیشانی که کار خیر کرده و منشأ خدمت به مردم قرار گرفتند عضو شورای شهر بودند؟

کاندیدایی که ادعای خدمت به مردم را دارد اما میلیون ها تومان را خرج اجاره ستاد و استخدام کارگر تبلیغاتی و چاپ پوستر و بنر و شام و ناهار و آوردن خواننده و هنرپیشه و ... می کند اگر صداقت دارد چرا همین پولها را در راه خدمت به مردم هزینه نمی کند؟

راستی جوجه روشنفکرهای تازه به دوران رسیده ای که هر سال موقع محرم از لانه عنکبوتی شان بیرون آمده و افاضه می فرمایند که به جای مجلس روضه، پول پذیرایی از مردم را به فلان کار خیر بدهید چرا این طور مواقع لال شده و صدایشان در نمی آید که به جای این همه بریز و بپاش و اسراف علنی برای تصاحب قدرت، دست فقیری را نگرفته و مشکل نیازمندی را برطرف نمی سازید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محمدتقی سالخورده

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۵۷ ق.ظ

1- پیش خودم می گفتم لابد مثل خیلی از مردهای دیگر، زیاد بودن جهیزیه همسر را یک افتخار می داند و آن را به رخ دیگران می کشد؛ اما این طور نبود. می گفتم: تجملات نه، ولی در حد عرف خرید کنیم که اشکال ندارد! با همین هم مخالف بود. می گفت: زندگی هر چه ساده تر باشد صفا و صمیمیت بیشتری هم دارد. این زرق و برق ها ممکن است بین همسران فاصله بیندازد. اصرار مرا که می دید کوتاه می آمد تا آزرده خاطر نشوم.

قرار بود مبل هم جزو جهیزیه من باشد. جریان را که فهمید، رنگ صورتش تغییر کرد. آن جا دیگر من کوتاه آمدم. درست نبود که به خاطر مال و منال دنیا، همسرم را ناراحت کنم.

 

2- فرمانده بود؛ اما ژست فرماندهی نمی گرفت. جوری با نیروهایش کنار می آمد که بی نیاز از امر و نهی و تغیّر، خودشان از روی محبت و دوستی به دنبال انجام وظایفشان باشند. یک بار شاهد بودم یکی از بچه های افغانستانی که بعد از مدت ها او را دیده بود چنان در آغوشش گرفت که انگار با محمد نسبت قوم و خویشی دارد. یک بار با هم به سنگر برادران مخلص افغانستانی سرکشی کردیم. یکی از آنها آمد جلو و گله کرد که چرا فرمانده نمی آید و سری به ما نمی زند. وقتی محمد را به او معرفی کردم، خجالت کشید. یادش آمد که این پاسدار جوان را بارها در کنار خود دیده است که دوشادوش آنها به کارها رسیدگی می کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منصف را خدا تأیید کرد!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۲۵ ق.ظ

gupb_photo_2017-02-27_07-03-30.jpg


یک ماه پیش بود. گفتم: این طور که شنیده ام انگار خیلی ها دست به دست هم دادند تا این دور رد صلاحیت شوی. مکثی کرد و گفت: ما هم خدایی داریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست جمنایی ها!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۵۵ ب.ظ

متن زیر نوشته یکی از دوستان خوب پزشک و خوش فکر است که تحلیلی منطقی در خصوص شرایط فعلی انتخابات ریاست جمهوری است. امیدوارم عقلای اصولگرا به این متن توجه ویژه داشته باشند:

 

1)  به این آمار وزارت کشور، توجه کنید:

-  تعداد افراد حق رای دار برای شرکت در انتخابات این دوره 52 میلیون نفر است.

-  تعداد رای دهندگان به تفکیک شهری و روستایی، شامل شش کلانشهر کشور 17 میلیون، شهرهای متوسط 17 میلیون و مناطق روستایی 18 میلیون است.

- میزان مشارکت در انتخابات در کلانشهرها 40درصد،  ‌در شهرهای متوسط 60 و در روستاها 90درصد است.

- بر اساس درصد مشارکت بالا، در کلانشهرها  7میلیون، در شهرهای متوسط 10 میلیون و در مناطق روستایی 16 میلیون رای در صندوق ها  ریخته می شود.

 

2)  نتیجه رای در سالهای 88 و 92 به این ترتیب بوده است:

-  سال 88: احمدی نژاد(24) و  موسوی(13)

-  سال 92: روحانی(18)- قالیباف(6) - جلیلی(4) - رضایی(3.8) و ولایتی(2.2)

 

3)  کلیدواژه پیروزی رای این دوره، در جذب حدود حداقل 5 میلیون رای خالص از نوع احمدی نژادی ست!

که عموماً قشر تا متوسط جامعه بوده و در حال حاضر بخاطر مشکلات عدیده اقتصادی و نبود شخص محبوبشان، دچار نوعی سرخوردگی هستند.

 

توجه شود به این آمار که:

در سال 88 اصلاح طلبان ۱۳میلیون رای و در سال 92، 18 میلیون رای خالص داشتند.

 

بنابراین با حدود 5 میلیون رای خاکستری یا رای احمدی نژادی مواجهیم!

 

4)  رفتار انتخاباتی دکتر احمدی نژاد، در مجموع به ضرر جمنا شده و موجب سوگیری رای به سمت روحانی خواهد شد.

به همان صورت که با حذف مشایی در سال 92 بشدت با طیف اصولگرایی مرسوم مقابله کردند، در این دوره نیز با حذف خود و آقای بقایی به مراتب سخت تر در مقابل اصولگرایان و جمنا جبهه خواهند گرفت.

(کافی ست نگاهی به مطالب جناب  آقای عبدالرضا داوری انداخته شود که رسما جمنا و آقای رئیسی را مورد شماتت قرار میدهند)

 

بماند که جمنا اساساً در شکل و محتوی قادر به تجمیع نظر دلسوزان نظام نیست!

 

5)  ستادهای انتخاباتی دکتر احمدی نژاد در کشور عموماٌ از قشر فعال، پرشور، میدانی و جوان هستند و بسیار در حوزه انتخاباتی و جلب آرای عمومی سریع و کارا عمل می کنند.

در حال حاضر، اکثریت این نیروها با حذف احمدی نژاد و بقایی عصبی هستند، و بدلیل قانع نشدن از حذف، بطور ناراحت کننده ای حتی از نظام دلگیرند.

 

مهم:

اگر جبهه اصولگرایی نتواند این قشر فعال را با خود همراه کند(که تابحال نکرده است!) بشدت رای از نوع احمدی نژادی را از دست رفته بداند!

 

6)  این بار هم شاهد رای دادن از طرف کسانی هستیم که قبلاً رای نمیدانند(به اصطلاح قشر مرفه و بیخیال جامعه) (چیزی شبیه به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و انتخابات 95مجلس تهران).

 

7)  مسئله عدم حضور در انتخابات، از هیچ رسانه خارجی هم تبلیغ نمی شود و برعکس، رای به روحانی بطرق مختلف در حجم بالای خبری و رسانه ای فریاد می شود.

 

8)  از طرفی؛ شاهد رای "ندادن" افرادی از قشر ضعیف و متوسط جامعه خواهیم بود که بشدت دچار دلزدگی و مشکلات اقتصادی هستد و از سویی نگاه به حضور احمدی نژاد داشتند.

 

9)  کاندیدا و رای اصلاحات واحد بوده و به سادگی ریزش نخواهد کرد.

 

دولت با 90% ظرفیت اداری و دیوانی در کشور در اختیار اصلاحات است.

از طرفی قویترین گروه جنگ روانی را در اختیار داشته و با دروغ، تزویر، ریا، ریختن اشک تمساح و هرج و مرج طلبی و هوچیگری، در حال فعالیت بویژه در بخش آمارسازی و  اختلاف افکنی بین طیف اصولگرایان هستند که عموماً به نتیجه مطلوب هم می رسند!

 

10)  بر خلاف دوره قبل و باور فعلی عده ای، اصلاحات حتی یک رای به سبد قالیباف نخواهد ریخت.

این بار قالیباف یک تنه به جبهه اصلاحات زده و بازی مرگ و زندگی را به نمایش گذاشته است!

 

11)  با این آمار و تفاسیر، جبهه اصولگرا، توان به دوره دوم کشاندن انتخابات را با دو کاندیدای همسو نداشته و تنها راه پیروزی، ماندن یک نفر از جبهه اصولگرایی آنهم با اعلام از یک هفته قبل از روز رای گیری است!

چرا که:

1)آقایان اصولگرا بویژه در هفته آخر، معمولاً دچار  احساس "تکلیف" مضاعف شده و لذا از ترک صحنه خودداری می ورزند!

2) نیروهای تحت امر ستادی و مردم مشتاق و علاقه مند، فرصت بازیابی و تغییر نگرش به سمت کاندیدای دیگر هم طیف را پیدا می کنند.

بعبارتی برای تغییر این باور، حداقل به 7روز زمان نیاز است!

  • سیدحمید مشتاقی نیا