اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

درباره انتخابات شورا

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۲۰ ب.ظ

دزد مال

یا 

دزد دین؟!

خدا نیامرزد کسانی که ما را در این دو راهی ننگ آور قرار دادند.

آن چه از واقعیت ها پیداست آنهایی که شایسته اند بعید است در همهمه سرسام آور غارتگران دین و دنیا توفیقی به دست آورند.

حالا ما بر سر این دو راهی سخت، معرکه ای تلخ و عذاب آور را باید شاهد باشیم.

عده ای بر این گمانند که دزد مال بر دزد دین برتری دارد؛ چه این که او فقط به مال و مکنت ما چشم دوخته و آخرتمان را تباه نخواهد ساخت. در حالی که دزد دین، شرف و عزت و غیرت و انسانیت ما را در دنیا و آخرت نشانه گرفته است.

سخن دیگر آن است که دزدان مال، مبدع، منشأ و مادر دزدان دین هستند؛ چرا که گفته اند سخن حق دین در باور آنانی رسوخ نخواهد کرد که شکم هایشان از مال حرام انباشته گردیده است. پاسخ آن که، دزدان مال در دامان دزدان دین پرورش یافته اند و مگر اصلاً می شود دین داشت و دنیا را غارت کرد و یا آن که دین را به یغما برد و کار به دنیای مردم نداشت؟ این دور، تا ابد ادامه خواهد داشت.

خدا ما را از این ابهام ملال آور نجات دهد. این درد را باید به کجا برد که ما را در انتخابی مخیّر گذاشته اند که خشت اول هر دو طرف آن به گونه ای چیده شده که دیوار مدیریت جامعه را تا ثریا کج خواهد ساخت. عرصه انتخابات شورای شهر، بازی دو سر باخت است.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظام بدون عدالت یعنی هیچ!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۱۸ ب.ظ

گاهی وقت ها آدم از دست قوه قضاییه فقط می تواند عصبانی باشد.

وقتی چپ علیه راست سند رو می کند و راست علیه چپ،

یعنی عدالتخانه ای نداریم که اگر ادعاها درست است یقه مجرمان و دزدان غارتگر را بگیرد و اگر حرف ها دروغ بود یقه دروغ گویان را.

اتفاقاً به شدت معتقدم آن چه باعث شد این سال ها به آن جا برسیم که هم چپ علیه راست بتواند سند رو کند و هم راست علیه چپ، فقدان روحیه وطیفه شناسی در متولیان امور نظارتی و قضایی بوده است.

چپ یا راست، درست می گوید یا اشتباه، فرقی نمی کند. اولین و بالاترین انتظار مردم از نظام دینی، اجرای عدالت است.

وقتی باور به عدالت از ذهن مردم پاک شود نظام دست چپ باشد یا راست، اعتماد عمومی را از دست داده و ممکن است دیر یا زود با بزرگترین چالش های امنیتی که تهدید کننده ثبات کشور است، مواجه شود. عدالت را جدی بگیریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدعیان خدمت!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۲۹ ب.ظ

دوستی از بابل تماس گرفت و گفت از طرف من بنویس مگر مرحوم نوشیروانی یا سایر نیک اندیشانی که کار خیر کرده و منشأ خدمت به مردم قرار گرفتند عضو شورای شهر بودند؟

کاندیدایی که ادعای خدمت به مردم را دارد اما میلیون ها تومان را خرج اجاره ستاد و استخدام کارگر تبلیغاتی و چاپ پوستر و بنر و شام و ناهار و آوردن خواننده و هنرپیشه و ... می کند اگر صداقت دارد چرا همین پولها را در راه خدمت به مردم هزینه نمی کند؟

راستی جوجه روشنفکرهای تازه به دوران رسیده ای که هر سال موقع محرم از لانه عنکبوتی شان بیرون آمده و افاضه می فرمایند که به جای مجلس روضه، پول پذیرایی از مردم را به فلان کار خیر بدهید چرا این طور مواقع لال شده و صدایشان در نمی آید که به جای این همه بریز و بپاش و اسراف علنی برای تصاحب قدرت، دست فقیری را نگرفته و مشکل نیازمندی را برطرف نمی سازید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محمدتقی سالخورده

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۵۷ ق.ظ

1- پیش خودم می گفتم لابد مثل خیلی از مردهای دیگر، زیاد بودن جهیزیه همسر را یک افتخار می داند و آن را به رخ دیگران می کشد؛ اما این طور نبود. می گفتم: تجملات نه، ولی در حد عرف خرید کنیم که اشکال ندارد! با همین هم مخالف بود. می گفت: زندگی هر چه ساده تر باشد صفا و صمیمیت بیشتری هم دارد. این زرق و برق ها ممکن است بین همسران فاصله بیندازد. اصرار مرا که می دید کوتاه می آمد تا آزرده خاطر نشوم.

قرار بود مبل هم جزو جهیزیه من باشد. جریان را که فهمید، رنگ صورتش تغییر کرد. آن جا دیگر من کوتاه آمدم. درست نبود که به خاطر مال و منال دنیا، همسرم را ناراحت کنم.

 

2- فرمانده بود؛ اما ژست فرماندهی نمی گرفت. جوری با نیروهایش کنار می آمد که بی نیاز از امر و نهی و تغیّر، خودشان از روی محبت و دوستی به دنبال انجام وظایفشان باشند. یک بار شاهد بودم یکی از بچه های افغانستانی که بعد از مدت ها او را دیده بود چنان در آغوشش گرفت که انگار با محمد نسبت قوم و خویشی دارد. یک بار با هم به سنگر برادران مخلص افغانستانی سرکشی کردیم. یکی از آنها آمد جلو و گله کرد که چرا فرمانده نمی آید و سری به ما نمی زند. وقتی محمد را به او معرفی کردم، خجالت کشید. یادش آمد که این پاسدار جوان را بارها در کنار خود دیده است که دوشادوش آنها به کارها رسیدگی می کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منصف را خدا تأیید کرد!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۲۵ ق.ظ

gupb_photo_2017-02-27_07-03-30.jpg


یک ماه پیش بود. گفتم: این طور که شنیده ام انگار خیلی ها دست به دست هم دادند تا این دور رد صلاحیت شوی. مکثی کرد و گفت: ما هم خدایی داریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست جمنایی ها!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۵۵ ب.ظ

متن زیر نوشته یکی از دوستان خوب پزشک و خوش فکر است که تحلیلی منطقی در خصوص شرایط فعلی انتخابات ریاست جمهوری است. امیدوارم عقلای اصولگرا به این متن توجه ویژه داشته باشند:

 

1)  به این آمار وزارت کشور، توجه کنید:

-  تعداد افراد حق رای دار برای شرکت در انتخابات این دوره 52 میلیون نفر است.

-  تعداد رای دهندگان به تفکیک شهری و روستایی، شامل شش کلانشهر کشور 17 میلیون، شهرهای متوسط 17 میلیون و مناطق روستایی 18 میلیون است.

- میزان مشارکت در انتخابات در کلانشهرها 40درصد،  ‌در شهرهای متوسط 60 و در روستاها 90درصد است.

- بر اساس درصد مشارکت بالا، در کلانشهرها  7میلیون، در شهرهای متوسط 10 میلیون و در مناطق روستایی 16 میلیون رای در صندوق ها  ریخته می شود.

 

2)  نتیجه رای در سالهای 88 و 92 به این ترتیب بوده است:

-  سال 88: احمدی نژاد(24) و  موسوی(13)

-  سال 92: روحانی(18)- قالیباف(6) - جلیلی(4) - رضایی(3.8) و ولایتی(2.2)

 

3)  کلیدواژه پیروزی رای این دوره، در جذب حدود حداقل 5 میلیون رای خالص از نوع احمدی نژادی ست!

که عموماً قشر تا متوسط جامعه بوده و در حال حاضر بخاطر مشکلات عدیده اقتصادی و نبود شخص محبوبشان، دچار نوعی سرخوردگی هستند.

 

توجه شود به این آمار که:

در سال 88 اصلاح طلبان ۱۳میلیون رای و در سال 92، 18 میلیون رای خالص داشتند.

 

بنابراین با حدود 5 میلیون رای خاکستری یا رای احمدی نژادی مواجهیم!

 

4)  رفتار انتخاباتی دکتر احمدی نژاد، در مجموع به ضرر جمنا شده و موجب سوگیری رای به سمت روحانی خواهد شد.

به همان صورت که با حذف مشایی در سال 92 بشدت با طیف اصولگرایی مرسوم مقابله کردند، در این دوره نیز با حذف خود و آقای بقایی به مراتب سخت تر در مقابل اصولگرایان و جمنا جبهه خواهند گرفت.

(کافی ست نگاهی به مطالب جناب  آقای عبدالرضا داوری انداخته شود که رسما جمنا و آقای رئیسی را مورد شماتت قرار میدهند)

 

بماند که جمنا اساساً در شکل و محتوی قادر به تجمیع نظر دلسوزان نظام نیست!

 

5)  ستادهای انتخاباتی دکتر احمدی نژاد در کشور عموماٌ از قشر فعال، پرشور، میدانی و جوان هستند و بسیار در حوزه انتخاباتی و جلب آرای عمومی سریع و کارا عمل می کنند.

در حال حاضر، اکثریت این نیروها با حذف احمدی نژاد و بقایی عصبی هستند، و بدلیل قانع نشدن از حذف، بطور ناراحت کننده ای حتی از نظام دلگیرند.

 

مهم:

اگر جبهه اصولگرایی نتواند این قشر فعال را با خود همراه کند(که تابحال نکرده است!) بشدت رای از نوع احمدی نژادی را از دست رفته بداند!

 

6)  این بار هم شاهد رای دادن از طرف کسانی هستیم که قبلاً رای نمیدانند(به اصطلاح قشر مرفه و بیخیال جامعه) (چیزی شبیه به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و انتخابات 95مجلس تهران).

 

7)  مسئله عدم حضور در انتخابات، از هیچ رسانه خارجی هم تبلیغ نمی شود و برعکس، رای به روحانی بطرق مختلف در حجم بالای خبری و رسانه ای فریاد می شود.

 

8)  از طرفی؛ شاهد رای "ندادن" افرادی از قشر ضعیف و متوسط جامعه خواهیم بود که بشدت دچار دلزدگی و مشکلات اقتصادی هستد و از سویی نگاه به حضور احمدی نژاد داشتند.

 

9)  کاندیدا و رای اصلاحات واحد بوده و به سادگی ریزش نخواهد کرد.

 

دولت با 90% ظرفیت اداری و دیوانی در کشور در اختیار اصلاحات است.

از طرفی قویترین گروه جنگ روانی را در اختیار داشته و با دروغ، تزویر، ریا، ریختن اشک تمساح و هرج و مرج طلبی و هوچیگری، در حال فعالیت بویژه در بخش آمارسازی و  اختلاف افکنی بین طیف اصولگرایان هستند که عموماً به نتیجه مطلوب هم می رسند!

 

10)  بر خلاف دوره قبل و باور فعلی عده ای، اصلاحات حتی یک رای به سبد قالیباف نخواهد ریخت.

این بار قالیباف یک تنه به جبهه اصلاحات زده و بازی مرگ و زندگی را به نمایش گذاشته است!

 

11)  با این آمار و تفاسیر، جبهه اصولگرا، توان به دوره دوم کشاندن انتخابات را با دو کاندیدای همسو نداشته و تنها راه پیروزی، ماندن یک نفر از جبهه اصولگرایی آنهم با اعلام از یک هفته قبل از روز رای گیری است!

چرا که:

1)آقایان اصولگرا بویژه در هفته آخر، معمولاً دچار  احساس "تکلیف" مضاعف شده و لذا از ترک صحنه خودداری می ورزند!

2) نیروهای تحت امر ستادی و مردم مشتاق و علاقه مند، فرصت بازیابی و تغییر نگرش به سمت کاندیدای دیگر هم طیف را پیدا می کنند.

بعبارتی برای تغییر این باور، حداقل به 7روز زمان نیاز است!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعد از چهار سال سکوت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۳۷ ق.ظ

وزیر دفاع ما بعد از چهار سال بالاخره به تهدید نظامی جوجه دولت عربستان پاسخ داد و گفت در صورت لزوم غیر از مکه و مدینه، شهری را در عربستان باقی نخواهیم گذاشت. 

یکی نیست به او بگوید شما نگذار کشتی حامل کمک های انسان دوستانه ایران به مردم مظلوم یمن از جیبوتی سر در بیاورد، تهدید نظامی دم انتخاباتی تان را نخواستیم. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رد صلاحیت منصف، قطعی شد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۲۵ ب.ظ

بر خلاف شایعه پراکنی منابع موثق که به نظر من هدفی جز فرصت سوزی نداشتند، محمد حسین منصف، جانباز و آزاده سرافراز شهرمان از سوی هیأت نظارت بر انتخابات شوراهای شهر، مورد تأیید قرار نگرفت.

راستش را بخواهید اگر منصف از سوی هیأت نظارتی که حاضر به تأیید صلاحیت بعضی از چهره های نا موجه گردیده، مجوز حضور در انتخابات را می گرفت جای تعجب داشت.

حسین منصف، یک پاسدار عدالتخواه و یک انقلابی خستگی ناپذیر است که بر سر منافع جامعه اسلامی و کمک به مظلومان با کسی مماشات نداشته و هیچ گاه در برابر کانون های قدرت و ثروت، سر تسلیم فرود نیاورده است. وجود چنین شخصیتی در جمع اعضای شورا در تضاد با منافع باندهایی است که خدمت رسانی به مردم را بهانه ای برای غارتگری اموال عمومی می دانند.

حسین منصف اما هر جا که باشد بر عهد انقلابی خود با شهیدان استوار بوده و باز هم نخواهد گذاشت آب خوش از گلوی زیاده خواهان پایین برود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انقلاب اسلامی قائم به فرد است!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۲۲ ق.ظ

انقلاب نباید قائم به فرد باشد، این را همه می دانند.

دهه نخست انقلاب،دشمن همواره در تبلیغات خود این گونه وانمود می کرد که اگر امام در میان ما نباشد، انقلاب فرو خواهد پاشید. امام از دنیا رفت و ثابت شد که انقلاب قائم به فرد نبود که توانست دوام بیاورد.

دیروز رهبر انقلاب از تصویب محرمانه سندی آموزشی و فرهنگی که در تضاد با اهداف انقلاب اسلامی بود زبان به شکوه گشود. ایشان از شورای عالی انقلاب فرهنگی بابت بی تفاوتی در قبال امضای این سند گلایه نمود. بالتبع جای انتقاد از بی خاصیتی مجلس و بی غیرتی دولت جمهوری اسلامی هم در این خصوص وجود خواهد داشت. به عبارت دیگر اگر رهبر انقلاب به این قصه ورود پیدا نمی کرد همه مسئولین نظام حتی آنهایی که محصولات تربیتی حوزه ها هستند نیز رأی به تصویب قانونی داده بودند که برخلاف فرامین دین، موجب استیلای نظام فکری کفر بر کشور اسلامی می گردید.

گاهی وقت ها آدم به این نتیجه می رسد که انقلاب، قائم به فرد است.

به این بخش از سخنان دردمندانه رهبرمان توجه کنید:

این سند ۲۰۳۰ یونسکو و ازاین‌قبیل، چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند زیر اینها شانه قرار بدهد و تسلیم شود.

🔹به چه مناسبت یک مجموعه‌ی به‌اصطلاح بین‌المللی که قطعاً تحت نفوذ قدرت‌های دنیاست، این حق را داشته باشه که برای ملتهای دنیا با فرهنگهای مختلف، تکلیف مشخص کند؟

🔹اصل کار غلط است. اینکه ما برویم سندی را امضا کنیم و بعد هم بیایم بی‌سروصدا آن را اجرا کنیم؛ نخیر! مطلقاً مجاز نیست؛ ما اعلام کردیم.

🔺بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گله‌مند هستم. آنها باید مراقبت میکردند و نباید میگذاشتند که کار به اینجا بکشد که ما بیاییم و جلوی این کار را بگیریم. اینجا جمهوری اسلامی است. ۹۶/۰۲/۱٧

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک جای کار می لنگد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۲۶ ب.ظ

خودتان را بگذارید در کنار مردمی که صد یا دویست سال بعد کتاب تاریخ ایران را ورق می زنند و در صفحه مربوط به هفدهم اردیبهشت هزار و سیصد و نود و شش می خوانند که رییس جمهور کشور وقتی برای بازدید به معدنی رفت که به تازگی چهل نفر در آن جان سپردند، با هیاهوی کارگران خشمگینی مواجه شد که فریاد می زدند "این سال ها کجا بودید و چرا موقع انتخابات پیدایتان شده؟ ما حتی ده هزار تومان هم  برای دکتر بردن فرزند بیمارمان نداریم و ... " و سپس مجبور به ترک محل گردید.

بعد هر چقدر هم قسم بخورید که این اتفاق در جمهوری اسلامی و درست در زمانی رخ داد که رئیس جمهور آن فردی روحانی بود، بعید است چیزی جز پوزخند تحویلتان بدهند.

اسلام که درباره رسیدگی به امور ضعفا، صدها صفحه مطلب و توصیه دارد؛ این ما هستیم که یک جای کارمان می لنگد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یاران سلامت می کنند ...!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۴۹ ب.ظ

به بهانه تأیید صلاحیت حسین منصف

تغییر و اصلاح نظر هیئت نظارت بر انتخابات شورای استان در تأیید صلاحیت محمد حسین منصف را تبریک می گویم.

تقارن اعلان این خبر مسرت بخش درباره برادر پاسدار، جانباز و آزاده مان با اعیاد خجسته شعبانیه و میلاد بزرگ پاسدار مکتب اسلام و زاد روز جانباز رشید دشت نینوا و ولادت آزاده قیام جهانی حضرت اباعبدالله علیهم السلام را هم باید به فال نیک گرفت.

به یقین می دانم تمام دوستان بسیجی و انقلابی که این روزها در تلاطم دفاع از حرمت و احقاق حق محمدحسین منصف برآمدند هدفی جز کسب رضای الهی و عمل به تکلیف دینی و انسانی خویش نداشته و در این خصوص منتی بر کسی ندارند.

در این میان عزیزان و سرورانی نیز پای در عرصه دفاع از حیثیت این برادر جهادگرمان گذاشتند که اگر چه خود در زمره منتقدین بعضی از رویکردهای حسین منصف بودند؛ اما به اقتضای فطرت زلال و عدالت طلب خویش برای صیانت از حریم حق به حمایت از او برخواستند.

به نوبه خود تشکر ویژه ای از امام جمعه محترم بابل دارم که به رغم بعضی دلخوری ها و سوءتفاهمات، برای احقاق حق یک مومن آزاده و انقلابی وارد میدان شد.

در شرایطی که بعضی افراد دارای سوءپیشینه و متهم قضایی نیز توانستند در مواردی اعتماد شورای نظارت بر انتخابات را به دست بیاورند، رد صلاحیت یک پاسدار و راوی فرهنگ ایثار و شهادت و مدافع خستگی ناپذیر ولایت فقیه و آرمان های خمینی کبیر، به اتهام ناراوای عدم التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه، جفایی بس سترگ به شمار می آمد.

خوشمان بیاید یا نه، عموم مردم خاستگاه حسین منصف را هیئات مذهبی و پایگاه های بسیج می دانند. این روزها خوش رقصی بعضی از منافق صفتان و فتنه گران وطن فروش از رد صلاحیت مردی که عیش خیانت هایشان را همواره تبدیل به زهر کرده بود، بسیار دردآور به نظر می رسید.

الحمدلله که باز هم اتحاد نیروهای خط مقدمی انقلاب، چشم بدخواهان اسلام انقلابی را کور ساخت. امیدوارم این همدلی با برگزاری سلسله نشست های صمیمی و رو در رو به حل و رفع اختلاف سلایق درون گفتمانی موجود بین خانواده بزرگ انقلاب اسلامی و معتقدان به مبانی دینی در بابل منجر بشود.

ورود حسین منصف به عرصه رقابت ها، انتخاباتی پرشور را در دیار مومنان نوید می دهد. حسین، ائتلاف نانوشته چپ و راست شهر بر سر منفعتی مشترک را بر هم زده و رقابت بین مردم و کانون های قدرت را شکل خواهد داد. برای او و همه عدالتخواهان و حق طلبان جبهه مستضعفین آرزوی توفیق و سربلندی دارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک پیشنهاد برای شورای نگهبان

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۴۷ ب.ظ

در احکام اسلام، "قصد" و اراده در اثبات صحت عمل (اعم از عقد و ایقاع)، اصلی مهم و لازم محسوب می شود.

مثلاً کسی که لفظ بیع را بر زبان آورده و یا رفتاری دال بر معامله انجام بدهد؛ اما به دلیل سفاهت و عدم بلوغ فکری و یا از سر مزاح و یا عدم تعادل روانی و یا از روی اجبار، قصد و نیّتی پشت الفاظ و اعمال خود نداشته باشد، معامله اش از اساس باطل محسوب می شود.

در ازدواج نیز اصل قصد و نیت برای اثبات صحت عقد، لازم و ضروری است. کسی که به اجبار و یا از روی شوخی و یا بابت عدم تعادل روحی و ... بخواهد صیغه عقد را بر زبان جاری کند، تأثیری در انعقاد آن نداشته و شرع و عقل نخواهد پذیرفت که او به تزویج کسی درآمده است.

به نظر من شورای نگهبان وقتی می بیند کسی بدون آن که قصد داشته باشد رئیس جمهور شود فقط از سر تفنن و یا خودنمایی و یا کمک به رقیب مورد نظر در انتخابات وارد شده و قبل از رأی گیری انصراف خواهد داد، ثبت نام او را باید کأن لم یکن تلقی نموده و او را فاقد شرط لازم برای ورود به عرصه رقابت ها بداند. این گونه لااقل از اتلاف وقت مردم نیز جلوگیری به عمل می آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تهرانی ها! به این نامزد شورا رای دهید:

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۰۰ ب.ظ

پلان یک

سال 1350، آغاز دهه ای تاریخ ساز بود که سرنوشت یک ملت را تا ابد الگوی ملت های آزاده جهان قرار می داد. علی اکبر محمدزاده در آغاز دهه ای پا به عرصه زندگی گذاشت که در صفحات کتاب تاریخ ایران سربلند، درخشان و پر نور خواهد ماند.

او مشق مبارزه با ظلم و ستم و زیاده خواهی را در مکتب ایمان و حماسه خانواده ای آموخت که تار و پود وجودشان در اسلام برآمده از نهضت عاشورا ریشه داشت.

علی اکبر در بستر اندیشه و زبان و دست پدر و مادری رشد و تربیت یافت که حلال و حرام خدا را تا قیامت، حلال و حرام دانسته و مردم داری و خدمت به خلق را سرلوحه حیات خویش می دانستند.

علی اکبر سال های شیرین کودکی را در مهد محبت به اهل بیت علیهم السلام و اجرای فرامین اسلام در گستره زندگی، پرورش یافت و آماده ورود به عرصه جهاد فی سبیل الله در احقاق حق مظلومان گردید.

پلان دو

ایران پهناور در طول تاریخ، هیچ گاه از چشم طمع چپاولگران عالم مصون نبوده است. هر جا که پای اراده مردم ایران به میان آمد آنانی که این آب و خاک را فقط برای استثمار خویش می پسندیدند هر بار خدعه و فتنه ای را رقم زده اند.

جنگ تحمیلی عراق با پشتیبانی ابرقدرت های شرق و غرب و ورود به حریم مقدس ایران اسلامی، یکی از نمونه های خسارت بار از اقدامات ناجوانمردانه دشمنان بر ضد مردم این کشور بود.

مردم می خواستند روی پای خودشان بایستند و سرنوشت خود را با دستان خود و بی دخالت جهانخواران رقم بزنند. این مطالبه بر حق، به مذاق غارتگران بین المللی خوش نیامد. خانواده محمدزاده از پشت جبهه و جمع آوری کمک های مردمی تا حضور مستقیم در خطوط مقدم نبرد با متجاوزین، در صف نخست دفاع از جبهه حق قرار گرفته و زندگی خود را وقف این آب و خاک نمودند.

علی اکبر، شهادت برادرانش را با چشمانی غمزده نظاره می کرد. ابولحسن، ابوالقاسم و هادی محمدزاده، سه برادر شهید او، گران بهاترین داشته خویش را در طبق اخلاص نهاده و تقدیم محضر اباعبدالله علیه السلام نمودند.

مادر هر بار که پیکر یکی از فرزندانش را می آوردند درست بعد از تشییع جنازه، پسران دیگرش را به حضور در جبهه تشویق می کرد.

علی اکبر، بیش از بیست ماه در جبهه ماند و بارها طعم جراحت و جانبازی را به جان خرید. او امروز بالاترین افتخار زندگی خود را همنشینی و همنفسی با شهدا در سال های درخشان ایمان و شهادت می داند.

پلان سه

اتمام جنگ مسلحانه با ایران، اتمام دشمنی بدخواهان ایران نبود. تغییر در صحنه جنگ و آغاز تهاجم گسترده فرهنگی و شبیخون ناجوانمردانه اعتقادی که دین و باورهای مذهبی مردم به خصوص نسل جوان را نشانه گرفته بود در واقع هجمه ای خانمان سوز تر از تهاجم نظامی دشمن محسوب می شود. این معرکه نیز به حضور مردان با شهامت و پرانگیزه ای نیاز داشت که از خواب و خوراک و راحت خویش گذشته و شب و روز خود را وقف ترویج مبانی اسلام و دفع ناتوی فرهنگی اجانب قرار دهند.

علی اکبر محمدزاده، پای بند به عهدی فراموش ناشدنی و استوار که با شهیدان بسته بود پای در این جبهه دشوار نهاد و از هر فرصتی برای دفاع از فرهنگ غنی اسلام و ایران اسلامی بهره گرفت.

پلان چهار

آنهایی که در سال های پرخطر، به لاک انزوا فرو رفته و دنبال عافیت طلبی و مال اندوزی خود بودند در زمان آرامش و ثبات کشور از مخفیگاه خود بیرون زده و سهام خویش را از سفره انقلاب! طلب می کردند. این افراد به دنبال آن بودند تا فضای فکری جامعه را به سمت و سویی سوق دهند که معنویت گریزی، یک ارزش تلقی شده و همگان مانند خود این افراد به دنبال زراندوزی و دست درازی به منافع عمومی باشند.

این عرصه نیاز به حضور مدیران سالم و با ایمان و پرصلابتی نیاز داشت که همچنان معتقد به فرهنگ خدمت رسانی بوده و امانت مردم در مدیریت جامعه را به خوبی پاس دارند.

علی اکبر محمدزاده از مسئولیت های فرهنگی و نظارتی در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تا معاونت حوزه ریاست سازمان تعزیزات کشوری، همواره در تکاپوی حفاظت از آرمان ها و منافع مردمی و در تقابل با زیاده خواهانی بود که بیت المال را ملک طلق خویش می پنداشتند.

پلان پنج

نظام اسلامی در این چهار دهه ای که از عمر خود گذرانده، جفاهای فراوانی به خود دیده است. بدترین ظلمی که در حق این نظام صورت گرفت، نفوذ عناصر پر ادعا و ظاهرالصلاحی بود که تنها شعارهای انقلاب را لقلقه زبان خویش دانسته و در اعماق باورهایشان اعتقادی به مردم و آموزه های اسلام در امر خدمت رسانی به جامعه نداشتند. این طیف خائن بدترین آسیب را در بی اعتماد سازی مردم نسبت به نظام مظلوم اسلامی که حاصل خون هزاران شهید بی نام و نشان است روا داشته اند.

علی اکبر محمدزاده بالاترین فلسفه حضور خود در انتخابات شورای شهر تهران را ارائه صفحاتی روشن از مدیریت ایمانی نیروهای شهادت طلب انقلاب اسلامی می داند تا مردم طعم خدمت را زیر زبان خود چشیده و جوانان این مرز و بوم باور کنند که تفکر صحیح دلسوزان انقلاب، چیزی جز خدمت به مردم و گسترش رفاه عمومی را سرلوحه خود نمی داند.

جانباز جامانده نسل کربلائیان، بر این باور است که شورای اسلامی شهر تهران، شورای همه مناطق و محله ها و کوچه پس کوچه های شهر بزرگ تهران است. پایتخت، فقط هسته مرکزی شهر نیست و فاصله رفاهی بالای شهر و پایین شهر که ارمغان تلخ حاکمیت طاغوت است در فرهنگ ایرانی و اسلامی جایگاهی ندارد.

مردم تهران در هر نقطه ای که زندگی می کنند از نظر شرافت انسانی و شخصیت حقیقی با یکدیگر مساوی بوده و مستحق نگاه عادلانه مسئولان در ارائه خدمات هستند.

علی اکبر محمدزاده سال های سال تجربه مقابله با دست درازی به اموال عمومی را در کارنامه خود دارد. او می داند که جلوگیری از ریخت و پاش ها و حیف و میل اموال عمومی و پیشگیری از خرج های غیر ضروری، گامی لازم و جدی در بسترسازی برای ارائه خدمات بیشتر به مردم محسوب می شود.

بهیینه سازی اتوماسیون شهری و شفاف سازی و ایجاد سهولت در پیگیری مشکلات و خواسته های مردمی و تکریم ارباب رجوع را از دیگر وظایف تخطی ناپذیر خود می داند.

تشکیل مجمع متخصصین و بهره گیری از دیدگاه ها و نقدها و نظرات همه کارشناسان و صاحب نظران یکی از ضروری ترین نیازهای شورای اسلامی شهر می باشد. پر واضح است که میزان تجربه و تخصص اعضای شورای شهر در حوزه های علمی و مهندسی، بسیار محدود بوده و چه بسیار موارد فنی و تخصصی که در رشته های مطالعاتی اعضای شورا جایگاهی نداشته است.

از سوی دیگر تجربه ثابت کرده که جوانان مبتکر، ایده پرداز و خلاقی در شهر وجود دارند که کسی به نبوغ فکری آنها احترام نگذاشته است. تشکیل مجمع متخصصین در ذیل فعالیت های شورای شهر می تواند بهترین و اثرگذارترین شیوه های خدمت رسانی به شهروندان را همواره پیش روی تصمیم سازان امور شهری قرار دهد.

جامع ترین نگاه تربیتی در حل معضلات فرهنگی شهر مبتنی بر اعتلای سه عنصر منزل، مدرسه و مسجد است. هم عرض قرار دادن این سه مولفه فرهنگ ساز و برنامه ریزی برای بهره گیری بهتر از این سه ظرفیت انسان ساز، گامی مهم در تحکیم فرهنگ اسلامی و ایرانی و تقویت هویت ملی و روح خودباوری جوانان محسوب خواهد شد.

پلان آخر:

به علی اکبر محمدزاده رأی ندهید! آنهایی که این چهره خدمت گذار مردم را از نزدیک می شناسند نیک می دانند که یک جا نشینی و مسئولیت گریزی و منفعت گرایی با اخلاق و منش و اعتقاد او هیچ گاه سازگار نبوده است. حضور علی اکبر محمدزاده در شورای اسلامی شهر تهران، موتور محرکه فعالیت های خدماتی و عمرانی شورا و شهرداری خواهد بود و درآمد زایی و سلامت مالی در اولویت رویکردها و برنامه های او قرار خواهد داشت. اگر به پیشرفت شهر تهران دل نبسته اید، اگر در زد و بندهای پشت پرده منفعت طلبان سهمی دارید، اگر شورای شهر را تنها برای حفظ ظاهر و ارائه گزارش های صوری و نمایشی می پسندید، مطمئن باشید علی اکبر محمدزاده نمی تواند نماینده ایده آل شما باشد!

خصلت مدیریتی او همواره در همه عرصه ها به گونه ای بوده که هر گاه طرح و برنامه ای را برای حفظ منافع مردم و خدمت به جامعه، ضروی دید در راه اجرا و تحقق آن سستی نشان نداده است. از این رو برنامه ها و رویکردهایی که درباره این نامزد مردمی انتخابات شورای اسلامی شهر تهران می خوانید را نه یک شعار فریبنده که عزمی جدی و خلل ناپذیر در ادای امانت مردم و پاسخی عملی به اعتماد عمومی شهروندان دانسته و برای تحقق آن لحظه شماری کنید.

در اندیشه خدمت رسانی او، شهروند درجه یک و دو، معنایی نداشته و همه شهرنشینان استحقاق برخورداری عادلانه از مواهب خدماتی شهرداری را دارا خواهند بود. توجه ویژه به مردم ساکن در محله های غیرمرکزی شهر و محرومیت زدایی از محله های کمتر دیده شده! از دیگر اولویت های خدماتی او محسوب می شود. توسعه پارک ها و زیباسازی چهره شهر به خصوص در مبادی ورودی، تقویت فرهنگ بومی و ترویج سبک معماری ایرانی – اسلامی، مرمت و معرفی ابنیه تاریخی شهر، بهسازی اتوماسیون شهری و روانسازی گردش کار ارباب رجوع، تکریم مراجعان و راه اندازی سامانه پیگیری نقدها و نظرات شهروندان، مقابله جدی با مفاسد اداری، برخورد با رانت خواری ها و ویژه خواری ها و صیانت کامل از اموال عمومی، جلوگیری از ریخت و پاش های احتمالی، استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصین امور شهری، توجه به مشکلات مبنایی شهر از جمله، معضل ترافیک، آلودگی های محیطی و توسعه معابر و خیابان ها، استفاده بهینه از ظرفیت های گردشگری شهری به منظور اشتغال زایی و تقویت اقتصاد مردم و ... بخشی از برنامه های حساب شده و عملیاتی علی اکبر محمدزاده در راستای ارتقای جایگاه پایتخت ایران عزیز خواهد بود. حضور این چهره با تجربه، قاطع و شهرآشنا در شورای اسلامی شهر تهران، مبدأ تحول در ارائه خدمات به شهروندان به شمار خواهد آمد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابلی ها! به این نامزد شورا رای دهید:

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۰۳ ب.ظ

پلان یک

 متولدین سال های آخر دهه سی و یا دهه چهل، سربازان در گهواره حضرت روح الله، نقش آفرین تر از همه نسل های مهد دلیران، مرز پر گهر ایران اسلامی را در گستره تاریخ بشر، تجلی دوباره بخشیدند.

حسین جعفرزاده، متولد 1338، در تلاطم اقیانوس انقلاب اسلامی، جوان پیشتاز مبارزه با دستگاه ستمشاهی در زادگاهش بود. بابل، دهه 50 شمسی، مرکز تحولات سیاسی در شمال کشور محسوب می شد. حسین جعفرزاده، به اقتضای گرایشات مذهبی خانواده و مطالعات عمیق دینی و روحیه انقلابی خود، سکوت در مقابل جور زمان را جائز نمی دانست و از این رو با تمام وجود پای در عرصه نهضت اسلامی به رهبری خمینی کبیر (ره) نهاد. او حلقه اتصال نیروهای جوان و مومن با روحانیت انقلابی شهر بود و از هر گونه فعالیتی چون تکثیر و توزیع سخنرانی های ظلمت ستیز حضرت امام تا مصاف رو در رو و تقابل میدانی با عناصر سرسپرده طاغوت، غفلت نمی ورزید و سودای اهتزاز بیرق توحید و طنین پژواک کلمه حق بر اریکه پهناور زمین را هیچ گاه از ذهن پویای خویش دور نمی ساخت.

حسین جعفرزاده، نیروی خط مقدمی انقلاب اسلامی بود.

 

پلان دو

 ااتحاد جهانی کفر و فتنه و نفاق، چشم دیدن نهال نوپای انقلاب اسلامی را نداشت. انقلابی که خاستگاه آن قلوب مردم بود، در مرحله تثبیت و استقرار نیز به حضور جانانه مردم نیاز داشت. حسین جعفرزاده عضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان بابل، تلاش بی وقفه در راستای حفظ نظم و امنیت عمومی را وظیفه مهم خویش می دانست. دشمن به حریم پاک ایران قدم نهاده بود، شهرها از شیطنت عناصر وطن فروش در شرف ناامنی و بی ثباتی قرار داشتند. مازندران به دلیل همجواری با ابرقدرت کمونیسم و همسایگی با پایتخت و برخورداری از جنگل های انبوه و مناطق کوهستانی، آبستن تحرکات براندازانه گروهک های سرسپرده شرق و غرب بود. ایران اسلامی در این برهه نیز به رشادت مردان بی ادعایی نیاز داشت که اندیشه ای جز تحقق آرمان های مکتب اسلام نداشته و بهای آن را جز به خون زلال خویش نمی پرداختند.

در معرکه ایثار و جهاد و مقاومت، باز هم حسین جعفرزاده نیروی خط مقدمی انقلاب در دفاع از امنیت و منافع مردم بود.

 

پلان سه

می گفتند: یک مشت جوان پرشور و انقلابی که هوایی جز شهادت به سر ندارند مگر می توانند مملکت را اداره کنند؟! جماعتی که سال های سال به نوکری مستشاران خارجی عادت کرده و خم و راست شدن مقابل اربابان چشم آبی را نشانه پیشرفت خود می دانستند بر طبل خودباختگی کوبیده و گمان می کردند مدیریت فقط حق کسانی است که فکرشان نشأت گرفته از ایسم ها و مکاتب من در آوردی به خصوص از جنس لوکس غربی اش باشد!

حسین جعفرزاده از آن دست جوان های مومن و خستگی ناپذیری بود که فرهنگ "ما می توانیم" را منبعث از عقیده اسلامی خویش دانسته و با توکل بر خدا مسئولیت هایی چون مدیریت پشتیبانی لشکر 25 کربلای مازندران و معاونت شهرداری بابل را در نیمه نخست دهه شصت برعهده گرفت و منشأ خدماتی ماندگار گردید. بعد از آن سال های سال، در جایگاه ریاست اداره زندان در شهرهای بابل و آمل و ... با رویکردی فرهنگی و انسان ساز، اصل احیای فطرت ها را سرلوحه مواجهه خویش با خاطیان و بزهکاران اجتماعی دانسته و راه اصلاح و هدایت آنان و بازگشت به چرخه فعالیت های سازنده اجتماع را برایشان فراهم آورد. ابتکار راه اندازی کارخانه بسته بندی میرود و اشتغال زایی برای جمعی از جوانان، جلوه ای دیگر از جهاد فی سبیل الله به منظور تحقق آرمان مقدس اسلام در امر خدمت رسانی به مردم و پیشرفت جامعه اسلامی بود. مدیریت اجرایی طرح مجتمع فرهنگی تفریحی پردیس نیز از دیگر وجوه خدمت رسانی این مرد پرتلاش است.

 

پلان چهار

به حسین جعفرزاده رأی ندهید! آنهایی که این چهره خدمت گذار مردم را از نزدیک می شناسند نیک می دانند که یک جا نشینی و مسئولیت گریزی و منفعت گرایی با اخلاق و منش و اعتقاد او هیچ گاه سازگار نبوده است. حضور حسین جعفرزاده در شورای اسلامی شهرر بابل، موتور محرکه فعالیت های خدماتی و عمرانی شورا و شهردای خواهد بود و درآمد زایی و سلامت مالی در اولویت رویکردها و برنامه های او قرار خواهد داشت. اگر به پیشرفت شهر مطلوم بابل دل نبسته اید، اگر در زد و بندهای پشت پرده منفعت طلبان سهمی دارید، اگر شورای شهر را تنها برای حفظ ظاهر و ارائه گزارش های صوری و نمایشی می پسندید، مطمئن باشید حسین جعفرزاده نمی تواند نماینده ایده آل شما باشد!

خصلت مدیریتی او همواره در همه عرصه ها به گونه ای بوده که هر گاه طرح و برنامه ای را برای حفظ منافع مردم و خدمت به جامعه، ضروی دید در راه اجرا و تحقق آن سستی نشان نداده است. از این رو برنامه ها و رویکردهایی که درباره این نامزد مردمی انتخابات شورای اسلامی شهر بابل می خوانید را نه یک شعار فریبنده که عزمی جدی و خلل ناپذیر در ادای امانت مردم و پاسخی عملی به اعتماد عمومی شهروندان دانسته و برای تحقق آن لحظه شماری کنید.

در اندیشه خدمت رسانی او، شهروند درجه یک و دو، معنایی نداشته و همه شهرنشینان استحقاق برخورداری عادلانه از مواهب خدماتی شهرداری را دارا خواهند بود. توجه ویژه به مردم ساکن در محله های غیرمرکزی شهر و محرومیت زدایی از محله های کمتر دیده شده! از دیگر اولویت های خدماتی او محسوب می شود. توسعه پارک ها و زیباسازی چهره شهر به خصوص در مبادی ورودی، تقویت فرهنگ بومی و ترویج سبک معماری ایرانی – اسلامی، مرمت و معرفی ابنیه تاریخی شهر، بهسازی اتوماسیون شهری و روانسازی گردش کار ارباب رجوع، تکریم مراجعان و راه اندازی سامانه پیگیری نقدها و نظرات شهروندان، مقابله جدی با مفاسد اداری، برخورد با رانت خواری ها و ویژه خواری ها و صیانت کامل از اموال عمومی، جلوگیری از ریخت و پاش های احتمالی، استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصین امور شهری، توجه به مشکلات مبنایی شهر از جمله، معضل ترافیک، طغیان رودخانه ها و توسعه معابر و خیابان ها، استفاده بهینه از ظرفیت های گردشگری شهری به منظور اشتغال زایی و تقویت اقتصاد مردم و ... بخشی از برنامه های حساب شده و عملیاتی حسین جعفرزاده در راستای ارتقای جایگاه شهرستان بابل خواهد بود. حضور این چهره با تجربه، قاطع و شهرآشنا در شورای اسلامی شهر بابل، مبدأ تحول در ارائه خدمات به شهروندان به شمار خواهد آمد.

اهم برنامه ها و دیدگاه های حاج حسین جعفرزاده:

عمرانی:

۱- پیگیری مجدّانه اجرای فازهای باقی مانده کمربندی شرقی دوم در جهت کاهش بار ترافیکی شهر

۲- احداث پارکینگ های مناسب شهری با جانمایی مشخص به صورت پارکینگ های طبقاتی به عنوان یکی از ضروریات اصلی شهر

۳- تقویت و احداث پارک های محله ای به منظور استراحت و گذران اوقات فراغت سالمندان و ورزش و بازی خردسالان

 

شهرسازی:

۱- هماهنگی در جهت ارائه خدمات و تسهیلات بهتر به شهروندان

2- احیا، نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده و قدیمی شهر

3- ساماندهی مشاغل مزاحم و ارائه پیشنهاد وراهکارهای مناسب در این خصوص

4- اتخاذ تمهیدات لازم برای زیباسازی ورودی های اصلی شهر

5- تقویت و توسعه فضای سبز شهری به ویژه در مبدی ورودی شهر با استفاده از نیروهای مردمی

ساختار اداری:

۱- استفاده و  بکارگیری افراد متخصص در اجرای پروژه ها و کنترل های لازم به منظور عدم رهاسازی پروژه ها

۲- اصلاح ساختار اداری و استفاده از نیروهای متخصص مرتبط با رشته های شغلی آن

۳- تلاش در جهت تقویت اتوماسیون شهرداری و جلوگیری از مکاتبات ومراجعات مکرر ارباب رجوع

۴- اصلاح رابطه شهروندان با مدیریت شهری جهت بهره مندی از نقطه نظرات وتبادل افکار

۵- تلاش در جهت کاهش هزینه های غیر ضروری مدیریت شهری وارائه راهکارهای مناسب

۶- مبارزه با فساد اداری، رانت و ویژه خواری

سرمایه گذاری و گردشگری:

۱- تلاش در جهت ایجاد درآمدهای پایدار در شهر و جذب سرمایه های خصوصی

۲- استفاده بهینه از ظرفیت های بابل رود و آب بندان های شهر جهت ایجاد منطقه گردشگری با استفاده از سرمایه گذاران خصوصی

۳- تقویت بخش سرمایه گذاری و دعوت و حمایت از سرمایه گذاران در بخش های مختلف

خدمات:

 

۱- احداث بازارچه های محلی با مشارکت بخش خصوصی به منظور ارتقای خدمات شهری و رفاه حال شهروندان و ایجاد منابع درآمدی

۲- پیگیری های مستمر جهت حل مسئله زباله و حل مشکل زیست محیطی

فرهنگی:

1- تقویت و حمایت از گروه های فرهنگی شهر و هیئات مذهبی در جهت ارتقاء فرهنگ عمومی

2- ترویج فرهنگ شهرنشینی و حمایت از حقوق شهروندی

3- صیانت از داشته های فرهنگی و بومی و معرفی اصالت های بومی این خطه به مردم کشور با استفاده از ظرفیت رسانه های عمومی

4- جریان سازی فرهنگی به منظور اشاعه سبک زندگی ایرانی – اسلامی

5- حمایت از هنرمندان و فعالان فرهنگی و پشتیبانی از ایده ها و طرح های آنان

6- ارائه و پیگیری طرح تأسیس گنجینه مفاخر شهرستان بابل به منظور تقویت فرهنگ خودباوری و بسط مولفه های هویت بومی

 

گزیده ای از سوابق اجرایی ومدیریتی حسین جعفرزاده طی ۳۷ سال خدمت:

 

۱- عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان بابل از اوایل سال ۵۸

 

۲- مسئول پشتیبانی وعضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان بابل از سال ۵۹

 

۳- قائم مقام پشتیبانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان و لشگر ۲۵ کربلا

 

۴- معاونت شهرداری بابل در سالهای ۶۳ و۶۴

 

۵- ریاست اداره  قضایی وفرهنگی اداره کل اقدامات تأمینی و تربیتی زندان های استان مازنداران

 

۶- بیش از ۱٤ سال سابقه ریاست زندان در شهرستان بابل و آمل

 

۷- معاونت اداره کل اقدامات تأمینی و تربیتی زندان های استان گلستان

 

۸- مدیرعامل انجمن حمایت از زندانیان بابل و نماینده اداره کل در انجمن حمایت از زندانیان استان مازندران

 

۹- عضویت در کارگروه اشتغال استان گلستان

 

۱۰- عضو در هیات امنای آستانه مقدس امامزاده قاسم(ع) شهرستان بابل

 

۱۱- چند دوره حضور به عنوان نماینده فرماندار در امر نظارت بر انتخابات

 

۱۲- فعال در امور سیاسی، فرهنگی ومذهبی شهرستان بابل

 

۱۳- طراحی و ساخت شرکت بسته بندی میرود و ایجاد اشتغال برای ۶٠ نفر

 

۱۴- پیگیری و انتقال و اجرای اولیه ساخت ندامتگاه نمونه کشوری متی کلای شهرستان بابل

 

۱۵- مدیریت اجرایی طرح عظیم وموفق مجتمع فرهنگی تفریحی پردیس شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بسم الله الرحمن الرحیم

"هرکس کشور، نظام و امنیت را دوست دارد در انتخابات شرکت کند، این حضور تعیین کننده، شرّ دشمن را از سرِ کشور کم خواهد کرد". مقام معظم رهبری 96/2/10

دشمنان ایران اسلامی، امروز چشم طمع به انهدام انقلاب اسلامی و محو آرمان های شهدا و معارف اهل بیت علیهم السلام دوخته اند. انتخابات پیش رو، سنگ محکی برای اثبات پایبندی جوانان پاک این مرز و بوم به آموزه های غنی مکتب اسلام بوده و میزان مشارکت مردم، باطل السحر جادوی خام متوهمانی است که به گمان غلط خویش، جوانان ایرانی را به دور از علقه های مذهبی و اخلاقی تصور کرده اند.

در این راستا انتخاب فرد اصلح به منظور تثبیت دستاوردهای انقلاب اسلامی و ارائه خدمت بیشتر به محرومان و پابرهنگان که به فرموده امام راحل (ره) ولی نعمتان حقیقی انقلاب هستند، تکلیفی شرعی بر دوش آحاد مردم ایران عزیزمان می باشد.

هیأت علمدار حسین علیه السلام ضمن دعوت از عموم ملت شریف ایران و ارادتمندان آستان اهل بیت علیهم السلام به اصل حضور حداکثری در عرصه انتخابات و توصیه به مطالعه دقیق فرمایشات مقام معظم رهبری در تبیین ملاک های انتخاب اصلح، بلوغ سیاسی جوانان عاشواریی این آب و خاک را محترم شمرده و از حسن توجه و دقت نظر آنان در دو انتخابات مهم پیش رو اطمینان کامل دارد.

از این رو تأکید می شود هیأت قصد ورود مستقیم به عرصه رقابت های انتخاباتی را نداشته و استفاده احتمالی بعضی از هواداران نامزدهای شهری یا کشوری از نام این هیأت را پیشاپیش تکذیب می نماید.

هیأت علمدار حسین علیه السلام دارالمومنین بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فقط بچه مذهبی های بابل بخونن

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۳۰ ب.ظ

داداشای گلم، دوستای خوب من! یه لحظه توجه کنین لطفاً:

تنها کاندیدای روحانی شورای شهر بابل، آ سید مصباح الهدی جباریه.

جوون با سواد، خوب، بی حاشیه و خوش آتیه شهرمونه که دیر یا زود پا جای پای بزرگان این دیار میذاره. مستقل مستقل هم اومده وسط و دستش تو دست هیچ حزب و باند و گروهی نیست.

ممکنه بگین شورای شهر چه ربطی به روحانیت داره و طلبه ها رو چه به عضویت تو شورا!

من اصلاً نمی خوام وارد این مباحث بشم و مثلاً بگم مگه اونای دیگه ای که دارین انتخاب میکنین تخصص قابل اعتنایی تو امور شهری دارن و یا این که مباحث فرهنگی و نظارتی شورا حتماً به حضور یه روحانی خوش فکر و با سواد نیاز داره و از این جور حرفا؛ نه!

حرف من یه چیز دیگه ست:

الان فقط یک روحانیه که وسط معرکه انتخابات شورا پا گذاشته، لباس پیمبر به تن داره و علم دین به دست گرفته.

کنار اسم نماینده هایی که برای شورا انتخاب کردین اونقدری جا هست که اسم سید روحانی ما رو هم بنویسین تا حتی اگه هم نتونست داخل شورا بره لااقل به خاطر عزت لباس و راهی که داره طی میکنه، رأی آبرومندانه ای داشته باشه.

یادتون باشه سید مصباح الهدی جباری رو از قلم نندازین.

نیاز نیست این پیامو تو کانال ها و گروه های عمومی منتشر کنین اما حتما دست بچه های مذهبی شهر برسونین.

سید حمید مشتاقی نیا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نصر من الله و فتح قریب

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۰۳ ب.ظ

gupb_photo_2017-02-27_07-03-30.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طوماری از خانواده های شهدای بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۰۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم روزمره زندگی به فراموشی سپرده شوند. امام خمینی (ره)

ردصلاحیت عضو ایثارگر و آزاده و جانباز شورای اسلامی شهر بابل به بهانه واهی عدم التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه، خبر بهت آوری بود که دل یاوران انقلاب اسلامی را به درد آورد.

ما امضاکنندگان این طومار، جمعی از خانواده های شهدا، ایثارگران و فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در دارالمومنین بابل، به رغم وجود انتقاد نسبت به برخی از رفتارهای محمدحسین منصف،  در مجموع عملکرد این برادر پاسدار و رزمنده و خادم شهدا را در چارچوب التزام به اسلام ناب محمدی دانسته و بر پایبندی و شهادت طلبی این سرباز جان برکف و فدایی امام خامنه ای گواهی می دهیم. از هیأت نظارت بر انتخابات شورا انتظار می رود از برگنمایی آغشته به تهمت و تخریب به منظور حذف یک نیروی عدالتخواه اجتناب ورزیده و خلأهای قانونی در مواجهه با نقدهای مورد نظر خود درباره نامزدها را با تمسک به مفادی از قانون که انطباق ناپذیر و غیرواقعی است، جبران نسازد.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهید کارگر و روز کارگر!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۴۵ ق.ظ

o9my_photo_2017-02-26_20-15-09.jpg


مردم بابل با میدان شهید کارگر به خوبی آشنا هستند، حتی اگر تا به حال تابلویی از عکس این شهید را در کنار نامش مشاهده نکرده باشند.

شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید شهید علی اکبر کارگر، درست در روز یازدهم اردیبهشت سال65 یعنی "روز کارگر" در عملیات تکمیلی والفجر هشت به شهادت رسیده است! این هم جزو اتفاقات جالب دفاع مقدس است.

خدا به حاج حسن آقای مهدی زاده ما خیر بدهد که مستقل و خودجوش با کانال سنگر شهدا، بار کم کاری همه نهادهای ذی ربط با فرهنگ ایثار و شهادت را یک تنه به دوش می کشد.

راستی تا یادم نرفته یک نکته را حتماً خدمت شما عرض کنم. این سال ها زیاد می بینید و می شنوید که بعضی ها یک ضرب نق می زنند و شهدا و رزمندگان مدافع حرم را متهم می کنند که اینها به خاطر پول و جاه و مقام به سوریه می روند.

شاید نسل جدیدی ها و یا حتی آنهایی که حافظه تاریخی شان زوال پذیر است گمان کنند معترضین به دفاع از حرم آل الله علیهم السلام آدم های وطن پرستی هستند که دلشان می خواهد سرمایه های انسانی کشور در راه دفاع از همین کشور مصرف بشود.

فارغ از این پاسخ مستدل که مبارزه با داعش و دیگر تروریست های وهابی ضد اسلام و ایران در هر نقطه از عالم در واقع دفاع از تمامیت ارضی و امنیت مردم ایران است یادآوری این نکته را لازم می دانم که همین افراد اهل نق حتی در زمان دفاع مقدس و در شرایطی که دشمن به طور مستقیم وارد مرزهای جغرافیای ایران عزیزمان شده و جان و مال و نوامیس این کشور را تهدید می کرد باز هم زبان به اعتراض و توهین و تمسخر بلند می کردند که: رزمنده ها به خاطر پول و مقام است که دارند به جبهه می روند ...!

به این سند تاریخی که بخشی از وصیتنامه شهید علی اکبر کارگر اطاقسرایی است توجه کنید و این قبیل افراد وطن فروش را بهتر بشناسید:

" چرا این مکر‌ها و شیطنت‌ها را در افکار می‌اندازید؟ چرا خیانت می‌کنید به این خون‌های داده شده از انقلاب کربلای امام حسین (ع) تا حالا و همچنین شهدای صدر اسلام تا به حال؟ شهدا که رفتند برای پول رفتند؟ برای مقام و جاه رفتند؟ یا اینها رفته اند تا انقلاب زنده باشد تا قرآن و حکومت الله پابرجا باشد و مرز‌های اسلام در امان باشد؟ بروید ببینید که آیا در یکی از آنها انگیزه پول به دست آوردن و یا ثروت و مقام و پست گیر آوردن بوده و رفتند به چنین وضعی افتاده اند یا نه برای خدا رفتند؟ خدا لعنت کند دشمن خمینی را خدا لعنت کند آن کسانی که پشت سر این رهبر ما و این عزیزان ما بد می‌گویند و خدا آنها را ذلیل کند."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عشق ناتمام به میز!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۴۱ ق.ظ

شاگرد تنبلا درست شب امتحان که می شه، درس خوندنشون می گیره. بعضی احزاب هم همین حالت رو دارن و درست شب انتخابات که از راه می رسه یادشون میاد که باید بپرن وسط میدون و خودی نشون بدن.

بعد اسم تراوش های ذهنی دوستان و بستگان گعده خودشونو میذارن "نظر مردم!"

نتیجه ش میشه همین بیانیه که می بینین: "چون مردم طرفدار شهرداری هستن که فامیل و رییس اداره ماست پس بیاین به لیست حامیانش رأی بدین که به ما هم بیشتر خوش بگذره."

حالا یکی نیست به این خرده احزاب یک بار مصرف بگه که اگه واقعاً حق با شماست و مردم حامی شهردار مورد نظر شما هستن، خوب خودشونم می گردن حامیانشو پیدا میکنن و بهش رأی میدن دیگه. شما چرا آخه زحمت می کشین با این حالتون؟!

یک شهروند

  • سیدحمید مشتاقی نیا