اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۳۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گفتان انقلاب» ثبت شده است

از افلاطون و ارسطو تا قالیباف و علی کریمی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۲ ق.ظ

تفکر چیست؟| کاردرمانی در شرق تهران| کاردرمانی در غرب تهران| کلینیک تخصصی  دکتر صابر

 

اصل وجود حاکمیت، یک ضرورت عقلی است که درهمه تاریخ در همه اقوام و ادوار مورد توافق جوامع بشری قرار داشته و بی نظمی و بی قانونی ناشی از فقدان حاکمیت کار را به شکل گیری این دریافت عقلایی رسانده که "قانون بد، بهتر از بی قانونی است."

ظلم و زیاده خواهی و کژ روی اغلب حکومتها که باور تلازم بین قدرت و فساد را رقم زده، اندیشمندان را به چاره جویی واداشت و هر یک از زاویه نگاه فلسفی یا اعتقادی خود به تبیین آرمان شهر و مدینه فاضله پرداخته اند.

وجه مشترک همه نگرشهای مرتبط با ساماندهی جوامع و تحقق حاکمیت مطلوب، -از جمهوری افلاطون تا شعبه های ماتریالیستی فلسفه سیاسی در قالب سوسیالیسم و کاپیتالیسم، از ارسطو و فلاسفه یونان باستان تا مارکس و پوپر و انقلاب بالنده خمینی کبیر واصل مترقی ولایت فقیه و مردمسالاری دینی و ...- لزوم پیشتازی و حکمرانی فرهیختگان و فضلا و عالمان سیاستمدار در عرصه اداره امور معنوی و مادی جوامع انسانی بوده است.

همه ایده های حاکمیتی و انقلاب ها وجنبش های مردمی –غیر از شورش ها و هرج و مرج گرایی-  به طور معمول با رهبری و هدایت صاحبان خرد و دانشمندان اعصار صورت می گرفته است.

در همین انقلاب اسلامی به رغم تنوع آرای سیاسی و فلسفی احزاب مبارز با شاه، اما محوریت کتاب و دانش، وجه مشترک همه مبارزان بود و مناظره های معروف رهبران گروههای سیاسی اسلامی یا التقاطی و الحادی که بعضا در سیمای جمهوری اسلامی در سالهای 58 و 59 پخش شده و در سالهای اخیر تبدیل به کتاب شده اند بر پایه تبیین ایدئولوژیک تئوری های حاکمیتی مکاتب بشری یا فرا بشری قرار داشته است.

اغلب مخالفان جمهوری اسلامی در صف اپوزیسیون هم تلاش نموده اند بر مبنای خرد و فلسفه و استدلال علمی برای خود وجهه ای کسب نموده و سیطره اندیشه سیاسی خود را با اثبات توان علمی و قدرت فکری خویش محقق سازند.

در سالهای اخیر اما شاهد افول جریانهای فکری در پیشبرد اهداف سیاسی هستیم.

سال 88 میدان داری امثال مخملباف و اکبر گنجی ها در جبهه اپوزیسیون نشان داد که دست حریف از تقابل فکری و علمی با نظام اسلامی تهی است و قطعا جز تکاپو در محدوده شورش و براندازی، یارای شکل دهی به نظام  پیراسته و مطلوب سیاسی را نخواهند داشت.

از این سو نیز البته در فراق مطهری ها و بهشتی ها و مفتح ها و هاشمی نژادها و... شاهد رشد روحانیون بزرگواری بوده ایم که جز در سطح منبر و خطابه و نهایتا اداره امور اجرایی، سخنی نو و اندیشمندانه  برای برون رفت از چالش ها و حل مشکلات فکری جامعه به خصوص نسل جوان در چنته نداشته اند. سطح تراوشات ذهنی و کلامی بزرگوارانی چون سید احمد خاتمی و کاظم صدیقی و حاج علی اکبری را با عمق علمی و راهبردی مباحث شهید مطهری و بهشتی و ... مقایسه کنید. اندیشمند کسی است که تفکراتش بعد از دهها سال نیز راهگشای جامعه و نسخه هدایت و رشد مردم باشد.

با مرور زمان اما تریبونهای نظام را گاه در اختیار کسانی دیده ایم که نهایت توانشان مدیریت جهادی است و ابدا از عمق سواد و دانش و بضاعت فکری برخوردار نبوده ولی همواره تلاش دارند به منظور حفظ موقعیت سیاسی و امتیازگیری از شرایط موجود و بقای در بازی قدرت، ایده و حرفی نو و دهان پر کن اما سطحی و فاقد مبانی علمی و فلسفی را در ادبیات سیاسی کشور رایج نموده، چند صباحی نگاهها را به خود معطوف سازند و به قیمت ایجاد شبهات فکری در جامعه که ریشه در ناپختگی و جامع الاطراف نبودن تئوریهای ماستی آنان دارد جای پایی برای خود در حیطه راهبری نظام پیدا نمایند.

از دوگانه سازی مضحک و آسیب زای بین عدالت و ولایت که برخلاف نص کلام رهبری در مشروع دانستن جایگاه همه مسئولان به شرط التزام به عدالت است، ممنوع دانستن بی قید و شرط نهی از منکر مصداقی که برخلاف صریح آموزه های دین و اصل امر به معروف و نهی از منکر است تا واژه سازی های ژورنالیستی با عنوان نو اصولگرایی که در نهایت به انتقام جویی از رقبای اصولگرا و سوپر انقلابی و ضدانقلابی و خوارج خوانی عدالت طلبان و پرونده سازی برای منقدین هلدینگ یاس و سیسمونی گیت و ... ختم گردید و در این روزها در پوستینی تازه با ادعای موهوم و فاقد فرضیه و مبنای "حاکمیت نو" گراییده است سطح راهبردی جریانهای سیاسی را در حد فعالان فیک مجازی و پادوهای بولتن نویس باندهای قدرت و ثروت کاهش داد و منجر به سردرگمی جامعه گردید.

درد آن جاست که گردانهای سایبری که به شکل سازمانی از بیت المال مسلمین جهت تقابل با تهاجم فرهنگی و اعتقادی دشمن ارتزاق می کنند مکلف به پوشش رسانه ای گسترده شبهه آفرینی مسئولان در سطح فضای مجازی و منکوب سازی حرکتهای عدالتخواهانه در پوشش دفاع بد و غلط از نظام و ولایت شدند. به نفع نظام اسلامی است که عَلَم عدالتخواهی و مطالبه گری در دست معتقدین به نظام باشد ولو از قالیباف و لاریجانی دل خوشی نداشته باشند، تا اینکه در اختیار معاندان ضد دین و انقلاب قرار بگیرد.

عدم تشخیص اولویتها توسط این حلقه های باج خواه اداری نظام و توجیه گران وضع وجود که اساس آموزه های دین را در مجرای تایید صلاحیت اقتدار خود و قبیله های سیاسی خود کانالیزه نموده و نظام اسلامی را به پایه های میز خویش گره زده اند و مبانی اخلاقی و عدالتخواهانه دین و آرمانهای سرخ و جهانی شهدا را دست و پا گیر دانسته و به انحای مختلف درصدد ایجاد تحریف در شعائر و اهداف انقلاب و داعیه مصلحت بینی های منفعت طلبانه در راستای بهره برداری بیشتر طایفه خودنظام پندار برآمده اند، جامعه جوان امروز را دچار تردیدهای بسیاری نموده و تناقض در اجرای عدالت اعم از وجوه اجتماعی یا قضایی آن باعث رویگردانی لایه هایی از اجتماع نسبت به اصل حاکمیت دینی گردیده است.

به همان میزان که محوریت لمپن های بی سوادی چون علی کریمی و سام رجبی و... میتواند جریان ضدانقلاب را به ورطه نابودی و ورشکستگی و گسست بکشاند، محوریت عناصر غیر متفکر و فاقد دانشی چون قالیباف که تلاش دارند در قامتی فراتر از ظرفیت خود ظاهر شوند نیز ممکن است منجر به توقف حرکت انقلاب اسلامی از مسیر جهان شمول تمدن سازی و اشاعه سطحی نگری و تبدیل حاکمیت دینی به شمایلی صوری و شعاری و درون مایه تهی از فحوای قرآنی و علوی گردد.

جریان سازی و پویندگی و حیات هر خط و منش فکری در همه حوزه های سیاست و اقتصاد و فرهنگ و... تنها با میدان داری فضلا و اندیشمندان و خردورزان جامع نگر و دوراندیش معنا و تأثیر پیدا خواهد کرد.

بازگشت به اهداف اصلی انقلاب اسلامی مستضعفان، راه برون رفت از وضع موجود -که ماحصل تناقضات گفتاری و عملی مسئولان و نورچشمی هاست- و جلب اعتماد بدنه نجیب مردمی خواهد بود، که البته بازخوانی این مبانی و طرح نقشه عملیاتی آرمانهای جهانی خمینی کبیر و منظومه نجات بخش تفکر و گفتمان رهبری تنها از رهگذر بحث و بررسی و مداقه صاحبان فضل و نخبگان خردمند و سالم و مستقل حوزه و دانشگاه دست یافتنی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مخاطب آقا فقط بسیجی ها نیستند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۴:۵۱ ب.ظ

گردهمایی بزرگ بسیجیان تهران

 

آقا ضرورت بازخوانی و توجه به پیام زنده امام در سال 67 خطاب به بسیجیان را مورد تأکید قرار داد.

دو قسمت از این پیام، مسئولان را نشانه رفته که باید توجهی جدی به آن داشته باشند.

"می‌دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت"

این قسمت را باید مسئولانی مورد عنایت قرار دهند که با سوءاستفاده از قدرت خود همواره درصدد خاموش نمودن صدای بسیج بوده اند و بر خلاف نظر رهبری که مهم ترین جلوه امر به معروف را در حیطه مسئولان توصیف نموده با آمران به معروف بد تا کرده و برای منتقدان انقلابی پرونده سازی می نمایند.

" بار دیگر تأکید می‌کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت"

امام رحمت الله علیه یکبار در بدو تشکیل بسیج از ضرورت شکل گیری ارتش بیست میلیونی یاد کرد و دوباره بعد از جنگ تحقق این مهم مغفول را مورد تذکر قرار داد.

عزیزان مسئول که در عزل و نصب فرماندهان پایگاهها به خصوص دفاتر بسیج دانشجویی دخالت بی جا میکنند وباعث بروز اختلاف میشوند، عزیزان مسئولی که نتوانستند بسیج را در وزن الزامات روز جامعه رشد ببخشند، عزیزان مسئولی که جاذبه بسیج برای جوانان را از دستور برنامه های فرهنگی خارج نموده و به صرف فعالیتهای گزارش کاری نمادین و حرکتهای سیاسی بسنده نمودند و این روزها جای خالی میدان داری عناصر زبده و آموزش دیده را به عینه دیدند و فریبی که بعضی جوانان در سایه کم کاری پایگاههای بسیج و انفعال آن در محلات دچار شدند را احساس نمودند از این پس به خودشان بیایند و بدانند که راهی بزرگ و رسالتی جهانی بر دوش دارند.

کاری کنید تفکر بسیج در همه لایه های اجتماع تأثیرگذار باشد و پایگاهها بزرگترین مأمن جوانان و منبع تغذیه فکری و فرهنگی جامعه به شمار آید.

بسیج، لاستیک زاپاس نیروی انتظامی یا ابزار قدرت طلبی جناحهای سیاسی نیست. بسیج تبلور اندیشه نهضت جهانی اسلام در بدنه مردم و تشکّل یاوران آخرالزمانی مکتب عاشوراست که قرار است در همه ابعاد فکری و علمی و هنری و رزمی و سیاسی و... پیش رو در تمدن سازی دینی بوده و بیرق اسلام ناب را با خروش و انسجام مستضعفان عالم بر تارک زمین به اهتزاز در آورد. به قول پیر میکده جماران: " خلاصه کلام، اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الّا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

میشود کمی خجالت بکشید؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۹:۱۶ ب.ظ

برنامه امشب ثریا را دیدید؟ روایت فتح دوباره ای بود با جان مایه وام گرفته از خلوص و نگاه فطری سید مرتضی آوینی.

22 دقیقه فیلم بود مستند اگر ندیدید حتما دنبالش باشید برای تماشا.

صدا و سیما همین یک برنامه را پخش کند و کرکره اش را پایین بکشد کفایت میکند.

دفاع مقدس که گذشت تهاجم نه، شبیخون نه، ناتوی فرهنگی دشمن آغاز شد. همان محاسبه ای که بعد از شکست در اشغال دائمی خرمشهر و فتح اهواز و آبادان و مهران و... استراتژیستهای ایالات متحده و بریتانیای مکار را به اینجا رساند که ورای همه تسلیحات و آمادگی های رزمی و تجهیزات مادی نیروهای مسلح ایران، قوه دیانت و ایمان و پای اراده و ایثار و فرهنگ شهادت است که نیرنگ بدخواهان را پشت دروازه های جمهوری مقدس اسلامی ناکام گذاشته است. کنت دمارانش هم که در پوشش نیروی صلیب به رصد فاتحان فاو در اردوگاههای حزب بعث پرداخت بر این حقیقت نورانی صحه گذاشت که شکست برای چنین مردانی معنا نخواهد داشت. پیام روح خدا را در فتح الفتوح بستان بخوانید پرورش جوانانی را معجزه انقلاب اسلامی دانست که بی اعتنا به جاذبه های فریبنده عالم مادی، سودای وصال حق و اتصال با معشوق یکتا را در سر پرورانده و در بزم فمنهم من قضی نحبه، جام می بندگی را سرکشیده و قهقهه مستانه عند ربهم یرزقون را سر داده اند.

بمباران رسانه ای و فرهنگی و انبوه آلاینده های تبلیغی جریان مادی گرایی اگر چه در سالهای بعد جنگ، در تخریب روح و ذهن لایه هایی از جوانان جامعه بی تأثیر نبود؛ اما ظهور جوانانی چون مسلم کیخا و محمد گلدوی در سیستان و اندکی بعد حسین غلام کبیری ها و علی خلیلی ها و مدافعان حرم چون محمود رادمهر و بیضایی و نوری و نوروزی و... نشان وعده صادق پیر خمخانه جماران بود که فرمود: خدا می داند راه و رسم شهادت کور شدنی نیست.

خیزش شیطانی جریان داعشی شهوانی دوماه اخیر که قله آمالشان بوسه جنس مخالف و سلف مختلط و آغوش رایگان است، گرد و غبار زودگذری است که خیر نطلبیده آن رونمایی از نسل زلال و مومنی از جوانان تربیت یافته مکتب قرآن همچون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و مهدی زاهدلویی و... است.

پدر سید روح الله، کارگری فصلی و روزمزد با سی ماه سابقه جبهه و جانبازی است که در فقیرترین محله استان البرز، مستاجر خانه ای ساده و بی آلایش است. دل پاک و رزق حلال او پرورش فرزندی چون سید روح الله را رقم زد که کارگری میکرد و دغدغه محرومان را داشت.

همه خانواده عجمیان، پدر و مادر و خواهر با لبخند افتخار قد برافراشته اند که ما بدهکار انقلابیم و سهممان از سفره انقلاب مهر و اطاعت رهبری است و... اللهم تقبّل منّا هذالقربان...

به امام عصر(عج) باید تبریک گفت که در آخرالزمانِ هجوم غرایز و حاکمیت عطش دنیا و در سراشیب سقوط معنای انسانیت، یارانی عاشورایی در قلمرو دلدادگی او پر و بال گرفته اند که سر در آسمان عشق و رستگاری و سعادت دارند.

تبریک باید گفت به سید علی خامنه ای که همت و باکری ها و خرازی و کاظمی و سلیمانی هایش دوباره جوانه زده اند که رجز عاشورایی شان از خیمه کوخ نشینان بی ادعا، کاخ های سیاه استکبار و استبداد را به لرزه می اندازد.

ماندگاری این نظام مرهون خون این بچه های پاپتی و دعای دل سوخته پدران و مادرشان است. آمریکا تا چنین جوانانی را میبیند هوس حمله به این مرز و بوم را نخواهد داشت.

آن دست از مسئولان خوش نشین رانت خوار طبقه بالایی خودبرتر بین یقه سفید عافیت طلبی که شعارهای انقلاب را فیش حقوقهای نجومی خود ساخته، تفاله های مفت خورشان باد آقازادگی به غبغب انداخته و آرمانهای سرخ اسلام و انقلاب را به سخره گرفته اند بروند زندگی سید روح الله عجمیان را ببینند، پای مکتب خانه مادر و پدر آرمان علی وردی زانو بزنند شاید از این حجم طلبکاری و چپاول قانونی خزانه اعتماد مردم خجالت بکشند.

تمدن نوین اسلامی را نه موسسات اقماری نفتی به ظاهر فرهنگی که بیوت محقر و نورانی مردان و زنانی رقم خواهد زد که انفاس قدسی آیات حق را مفاتیح الجنان حیات معنوی خویش ساخته و در خلوت شبانه با معبود، رزق هدایت و نعمت شهادت و فیض جهاد فی سبیل الله را طلب میکنند.

photo_2022-11-13_20-10-39_umnh.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسانی مخالف اصلاح مفاسد نظام هستند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۵ ق.ظ

تازه داشتیم یقه تاج را می گرفتیم. تو با این همه رزومه منفی و گذشته سیاهی که در لا به لای بایگانی پرونده های دستگاه عدلیه داری چگونه و با چه ترفندی تأیید صلاحیتت را گرفتی و در فوتبالی که سر تا پایش را زد و بند و پولهای کثیف و ... آغشته دوباره به تاج و تخت رسیدی؟

و امثال تاج و تاجگردون هایی که کم نیستند. مثل همان بابایی که بدون طی مراحل قانونی و خارج از شمول متعارف واگذاری اراضی، پروژه احداث پتروشیمی ناکام میانکاله را به دست گرفت و اندکی بعد گندش درآمد که اساسا دارای دو هویت و دو کارت ملی جداگانه است و برای خودش سوژه خفنی است! و یا مرحوم نه چندان مغفوری که متروپل را ویرانه شیک بدبختی ملت قرار داد. کسی فهمید این طور افراد با چه پشتوانه ای توان زیگزاگ رفتن و به اوج رسیدن را پیدا کرده اند؟ چه کسی و چه وقت قرار است دهان جاده صاف کن های باج گیر نفوذی در بعضی ادارات که چشم بر مفاسد از مابهتران و نورچشمی ها میبندند را صاف کند و حقوق پایمال شده مردم را بازستاند؟

تازه داشتیم یقه مسئولان پر ادعای پشمکی را می گرفتیم که شعار صبر و استقامت سر می دهند ولی جوجوهایشان با گرگهای وال استریت عکس یادگاری انداخته، گیلاس نخوت و سرمستی را به سلامتی همپالکی های هفت خطشان سر می کشند و به برکت شوم پولهای بادآورده پدرجان به ریش ملت قهقهه نثار میکنند و جماعتی که حتی برای خرید سیسمونی هم تولید داخل را قابل نمی دانند و دست اندرکاران هلدینگ های عرض و طویل بی حساب و کتاب و...

تازه داشتیم پرونده نامبارک فولاد مبارکه را ورق می زدیم که حتی اگر نصف یا یک سوم اعداد و ارقام مفاسدش درست باشد خیلی از یقه سفیدها را باید به غرامت آه دل سوخته پدران و مادران شهدا با میخ طویله به دیوار عقاب دنیوی دوخت.

آقا فرمود امر به معروف و نهی از منکر واجب است به خصوص در حوزه مسئولان و مطالبه گری و عدالتخواهی مردم و ضرورت پاسخگویی مسئولان را بارها مورد تأکید قرار داد که البته بر مذاق صاحبان قدرت خوش نیامد، به خصوص آنجا که فرمود مشروعیت ما مسئولان به اجرای عدالت است.

داشتیم یقه باندهای تزویر را می گرفتیم که چرا اجرای قانون را فقط در حیطه ضعفا دنبال میکنند؟ روستایی بی نوای جنگل نشین را در سرمای زمستان آواره میسازند اما با ویلاهای غیرمجاز اشراف بالا شهری جنگل خوار کاری ندارند؟

چرا بعضی امام جمعه ها همسفره متهمان و مفسدان اقتصادی شهر خود هستند و به پشتوانه گماشته های مفت خور خویش در شوراهای تأمین، دمار از روزگار انقلابی های ناهی از منکر در میاورند؟ و شورای سیاستگذاری همه این نقدهای دلسوزانه را به کتف چپش حساب نمیکند و اولویت برکناری اش امام جمعه عدالتخواه لواسان است که موی دماغ مرفهین بی درد و قانون شکن شده است؟

اصلا چرا در شعاع دو کیلومتری اقوام هیچ مدیر و رییس و مسئولی جوان بیکار پیدا نمی شود؟ چرا با حقوقهای نجومی برخورد نشد؟ عدالت آموزشی مگر مطالبه رهبری نبود؟ بچه های مسئولین در چه مدارسی درس میخوانند؟ ساده زیستی مسئولان مگر توصیه اسلام و مشی علوی و سیرت انقلاب و زیّ امام و رهبری نیست؟

اصلا مگر قرار نبود زنگنه و جهانگیری و نعوذ بالله خود حسن روحانی و برادرانشان را بخاطر سوءمدیریت و ترک فعل و تاراج خزانه و امضای قراردادهای ننگین و زیان بار نفتی محاکمه کنند؟

مگر قرار نبود فعل و انفعالات بانکها در ارائه تسهیلات و بازستانی اقساط معوق ابر بدهکاران شفاف سازی شود؟

یک مشت جوجه فوکولی مجرد کف کرده شهوتی و میوه های کرم خورده فضای مجازی که ته آرمانشان آغوش رایگان و سلف و توالت مختلط است با هیاهو و آشوب خود دقیقا برای چه طیفی حاشیه امن ایجاد کرده اند؟

از همین جناب پروفسور گوگل هم که بپرسید بهتان آمار میدهد که وسط این جنگولک بازی های بچگانه جنبش زیر شکمی فوکولی ها، چقدر زمین خواری و ساخت و ساز غیر مجاز حتی در وسط محله های پایتخت فراوان شده چه برسد در کوهها و جنگلهای دور دست و شیش دانگ حواس نهادهای نظارتی و امنیتی و قضایی به ناچار معطوف به کنترل و برخورد با اغتشاشگران شبه کودتای جنسی است.

فتنه 88 برای خودش رهبر و رسانه رسمی و دم و دستگاه و بدنه اجتماعی داشت و عقیم ماند. فتنه بنزین که به دلیل هدف قرار گرفته شدن معیشت مردم، اعتراضی مردمی محسوب می شد ظرف دو روز کنترل و متوقف شد؛ اما اوباشگری جمعی اندک از لمپن های بی اصل و نسب تربیت شده فضای مسموم مجازی که عقلشان بیشتر از محدوده خشتکشان قد نمیدهد دو ماه است که ادامه دارد و انبوهی شهید و مجروح روی دست بچه های مخلص مدافع اسلام و انقلاب گذاشته است.

نظام فاسد نیست اما فساد در نظام هست. اوباش عمله فکری فرهنگی غرب با میانداری جماعت بیسواد سلبریتی هرزه گرد، مطالبات حقیقی مردم را به انحراف کشانده و حاشیه ای امن برای کانونهای زر و زور و تزویر و باندهای هزار فامیل و اژدهای هفت سر فقر و فساد و تبعیض ایجاد نمودند که البته گویا این وضع خیلی هم به کام بعضی سیاستمداران تصمیم ساز و ذی نفع، تلخ و ناگوار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دانشگاهی که اسلامی نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۵ آبان ۱۴۰۱، ۰۷:۰۲ ق.ظ

 

وقایع چاله میدانی اخیر بعضی دانشگاهها که حتی باعث حیرت و اعتراض بعضی فعالان سیاسی اپوزیسیون شده ضرورت بازخوانی فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص مدیریت دانشگاهها را گوشزد مینماید:

 

چرا پس از گذشت بیش از دو دهه از انقلاب فرهنگی، هنوز دانشگاهها اسلامی نشده است؟ مسئولیت آن به عهده ‏ی چه کسی است؟
البته کارهای خیلی خوبی شده؛ اما بله، شما راست می‏گویید؛ دانشگاهها صددرصد اسلامی نیست. اسلامی هم فقط به معنای رعایت کردن حجاب و این حرفها نیست؛ همین‏ تحقّق علم و تحقیق، اسلامی است. اگر بخواهیم دانشگاه به‏ طور کامل اسلامی باشد، باید همه‏ ی جنبه‏ ها در آن رعایت شود، که نشده است. البته باید تلاش کنید؛ کار دست شما دانشجویان است.
به نظر شما نقش مدیریّت اسلامی در دانشگاه و تأثیر آن بر حرکتهای اسلامی دانشجویان چیست؟
اگر به معنای حقیقی کلمه، موازین اسلامیِ مدیریّت مورد توجّه قرار گیرد، بدون تردید در همه‏ی حرکتهای علمی و فرهنگی دانشگاه تأثیر می‏گذارد و در همه‏ ی بخشها خیلی ساماندهی می‏کند؛ به اعتقاد ما این‏طور است. بنده الآن هرچه نگاه می‏کنم، در بخشهایی که موفّقیتهای چشمگیر داریم- چه در دانشگاه و چه در خارج دانشگاه- جای پای عناصر مؤمن و مسلمان و معتقد را می‏بینم. در دانشگاهِ شما هم بنده کارهای برجسته‏ای را مشاهده کردم که کار همین بچه‏های مؤمن و متدیّن و معتقد است. کارهای خوب، از انسانهای مؤمن صادر می‏شود. علی‏ القاعده مدیریّت اسلامی بر حرکت اسلامی دانشجویان تأثیر مثبتی خواهد داشت؛ هم کمک می‏کند به این حرکتها، و هم کمک می‏کند تا این حرکتها راه درستشان را ادامه دهند و دچار اشتباه و خطا نشوند.۱۳۸۲/۰۲/۲۲

بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مقصران اصلی دلزدگی مردم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۲۴ ق.ظ

 

هر حرکت فردی یا اجتماعی به مرور زمان ممکن است دچار آسیب هایی شود. این آسیب ها یا از ناحیه بیرون و به شکل تحمیلی است و یا از درون و متأثر از ظهور بعضی انحرافات و تغییر در ذائقه هاست. آن چه مهم است ضرورت توجه به آسیب های احتمالی هر جنبشی است تا پیش از بروز چالش های فرصت سوز، نسبت به رفع نقص ها و تهدیدها اقدام نمود. بیانیه گام دوم انقلاب را باید یکی از برجسته ترین تئوری های آسیب شناسانه نظام های سیاسی عالم دانست. رهبر فرزانه انقلاب در جایگاه یک اندیشمند مسلط به وقایع و حقایق، به منظور پیشگیری از فرسایش و بلاتکلیفی نیروهای انقلاب، برنامه چهل ساله دوم انقلاب اسلامی را در راستای دستیابی به تمدن جهانی اسلام و تثبیت حیات اثر بخش حاکمیت دین، به عنوان خط و مشی فردی و اجتماعی همه آحاد و گروه های حامی تفکر انقلاب ترسیم نمودند. "آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها." بیانیه گام دوم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برادرانه با بچه های بالا!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۹ ب.ظ

نخستین تصویر از پیکر مطهر شهید فخری زاده در معراج شهدا

 

نمی توان منکر زحمات نهادهای موازی امنیتی در رفع خطرات و تهدیدهای متعددی شد که ثبات جامعه را هدف قرار داده اند.

پیرامون ترورهای متفاوت اخیر در کشور ما اعم از حادثه مجلس، رژه اهواز، خیابان پاسداران و آبسرد دماوند هم نقدهای کارشناسانه خوبی منتشر شده که قطعا مورد توجه مسئولان امر قرار گرفته است.

دو سه نکته را هم از باب یادآوری لازم به ذکر می دانم:

یک- اگر یک نفر با سابقه فعالیت گروهکی می تواند در جایگاه امین رییس یک قوه قرار گرفته و به رغم سال ها فساد و تشکیل شبکه ای از افراد متخلف اما ذی نفوذ و آلوده سازی بعضی مسئولان کلان قضایی و امنیتی سالها در سایه سکوت و اغماض نهادهای نظارتی به ارتکاب جرایم مختلف اقدام نموده و تا مدتها مورد حمایت یکی از سران نظام قرار بگیرد؛ امکان وجود موارد مشابه در سایر مجموعه ها را نیز قابل تصور می سازد.

استعداد نفوذ پذیری بعضی نهادها را در کنار این پیش فرض امنیتی قرار دهید که به باور بسیاری از کارشناسان، بدنه اطلاعاتی گروهک منافقین بعد از وقایع دهه شصت در لاک امنیتی فرو رفته و آنچه که ضربه میدانی خورده هسته های تبلیغاتی و عملیاتی منافقین بوده است. (رجوع شود به کتاب رعد در آسمان بی ابر)

دو- انحراف بخش قابل توجهی از بدنه دستگاه اطلاعاتی کشور از وظایف اصلی خود و مداخله در امور کم اهمیت به منظور حفظ میز و جایگاه صاحبان مکنت و قدرت، واقعیتی تلخ اما انکار ناپذیر است. ظرفیت و توانی که سال هاست مصروف کنترل منتقدین گردیده اگر متوجه دشمنان می گردید دستاورد امنیتی بیشتری برای کشور رقم می زد. این که حالا یک نفر به درست یا غلط از فرماندار و استاندار و ... انتقادی کند نسبت به فعالیت شبکه های عملیاتی و اطلاعاتی دشمن از چه درجه اهمیتی برخوردار است که بخشی از انرژی نهادها را برای کنترل و ضربه زدن به خود اختصاص دهد؟

سه- شهید علی صیاد شیرازی در کتاب ناگفته های جنگ تحلیلی از چرایی عدم توفیق در فتح شهر بصره به میان می آورد که مطابق با فحوای پیام امام رحمت الله در آزادسازی خرمشهر قهرمان است. صیاد دلها معتقد است آن چه باعث شکست بعضی عملیات ها می شد فرا تر از ناهماهنگی نهادها و کمبود امکانات، روحیه منم منم و غفلت از نقش خدا در کسب پیروزی ها بود.

و ما النصر الا من عندالله، حقیقتی توحیدی در احراز توفیق جبهه حق در تقابل با جنود ابلیس است. ناگفته پیداست وقتی باور داریم سرباز ولی عصر عج هستیم باید تار و پود زندگی ما مطابق میل و رضایت آفتاب پنهان حقیقت و رستگاری قرار بگیرد.

ذات دشمن، دشمنی است و نقشه ها و خدعه هایش تمامی نداشته و منطبق با شرایط روز، پیشرفته تر و پیچیده تر خواهد شد. به همین نسبت اما فاتحان خرمشهر و بوسنی و نبل و الزهرا در تراز تربیت ربانی، آمادگی دو چندان برای غلبه بر دشمن خواهند داشت باذن الله تعالی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جنتلمن های مذاکره

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۹، ۰۹:۱۶ ق.ظ

آن جنتلمن های پشت میز مذاکره همان تروریست های فرودگاه بغداد هستند؛ آنها همان افراد هستند تفاوتی نمی کنند، فقط لباس خود را تغییر می دهند. دست چدنی دارند که پوشش مخملی را بیرون می آورد و خود را نشان می دهد و گرنه باطن همان باطن است و هیچ تفاوتی ندارد؛‌ آنها نمی توانند کسانی باشند که به آنها اطمینان کنیم. رهبر معظم انقلاب

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شاید از سر حسد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۰۷ ب.ظ

حسن رحیم پور ازغدی پشت پرده عدم حضورش در نمازجمعه تهران را افشا کرد/ نمازجمعه جای انشاخوانی نیست+صوت

 

شما و دوستان دور و برتان عادت کرده اید حرفهای شیک و قشنگ بزنید از گل و بلبل سخن بگویید و نغمه همه جا آرومه من چقدر خوشبختم بسرایید. کسی این نظم نا موزون را بر هم زده و گفتمان عدالتخواهی را سر دست بگیرد از نظر شما ساختار شکن است آقای حاج علی اکبری!

ساختار شکن حضور ائمه جمعه ای است که با ظاهر علیه السلام و گفتار نیک و غلط انداز، رفتاری دارند که فرسنگ ها از مفاهیم دین فاصله داشته و مردم را به صداقت مسئولان نظام بدبین می سازد. ساختار شکن بعضی ائمه جمعه مورد تایید شما هستند که تمام همّ و غمّشان باند بازی و قبیله گرایی و اختلاف افکنی بین مردم است و کردارشان همواره ریزش باورهای عموم نسبت به حقانیت انقلاب را در پی داشته است، نه امثال رحیم پور ازغدی که بدخواهان اسلام و انقلاب زندگی اش را زیر و رو کردند و نتوانستند یک نقطه منفی برای تخریب او پیدا کنند. مردم اخم و خروش انقلابی امثال رحیم پور را به لبخندهای سرسام آور و بی دردی بعضی شیوخ ترجیح می دهند. برایتان سوال نیست چرا دشمن همواره از سخنان رحیم پور در خشم بوده و در مقابل شما موضع خاصی ندارد؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بلند پرواز باشیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۴۲ ق.ظ

See the source image

 

یکجا نشینی، قانع بودن به وضع موجود، بی حالی و گوشه گیری، فقدان انگیزه برای رشد و پیشرفت، ترس از شروع کار جدید، خجالت از بیان موضع حق و ... نتیجه ای جز عقب ماندگی کشور و توقف در حرکت انقلاب اسلامی ندارد. آب را هم که می دانید اگر یک جا بماند، می گندد.

"محافظه‌کاری و اکتفای به آنچه که داریم و نداشتن همت و بلندپروازی در همه‌ی زمینه‌های فکر و فرهنگ، قتلگاه انقلاب است.۱۳۷۹/۱۲/۲۲"1

می خواهید به جایی برسید، بلندپرواز باشید و از فکرهای بزرگ و همت بلند، نهراسید. دشمن زمانی می تواند انقلاب اسلامی و میهن عزیزمان را به قهقرا بکشاند که مبتلا به خمودگی و بی حالی شده و درست مثل جماعت معتاد یا الکلی، به خورد و خواب و مصرف گرایی عادت نماییم.  

1. مقام معظم رهبری

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هم استقلال، هم پیروزی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۲۸ ق.ظ

 

آزادی را هر کس با هر عقیده و دین و باوری به نوعی تعریف کرده است؛ اما با هر دین و آیین و مذهبی نمی توان یک چارچوب عقلی را در تعریف آن نادیده گرفت: آزادی تا جایی مقبول است که منافی آزادی دیگران نباشد. کسی نمی تواند با سنگ بزند شیشه خانه مردم را بشکند و بگوید آزادی است! لخت و عور بپرد وسط خیابان و بگوید به خودم مربوط است! هر جای دنیا تجاوز به حریم رفتاری و فکری و بصری دیگران را منافی با آزادی و به معنای ولنگاری می شمارند.

شعار استقلال و آزادی جمهوری اسلامی در بُعد فردی به معنای آزادی اندیشه و انتخاب است و یک فرد تا جایی که منافع و آزادی جامعه را نقض نکند حقوق فردی خود را به معنای واقعی در اختیار دارد.

همین شعار در بُعد اجتماعی آن به معنی سلطه ناپذیری و تقابل با زورگویی زیاده خواهان است. ملتی که استیلای حاکمیت های بیگانه را بپذیرد عملا در ذلت و خواری به سر برده و شخصیت خود را لگدمال می بیند. انسان حیوان نیست و بالاترین سرمایه اش فراتر از خورد و خوراک و پوشاک و ... شخصیت و حرمت اوست که خدشه بر آن را تاب نمی آورد.

یکی از بالاترین دستاوردهای انقلاب اسلامی که در تاریخ این سرزمین، کم نظیر بوده است ایستادگی در مقابل زورگویی بیگانگان و مقابله با تعدی دشمنان در همه ابعاد نظامی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است:

" استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به‌معنای حقّ تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله‌ی ارزشهای اسلامی‌اند و این هر دو عطیّه‌ی الهی به انسانها‌یند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند. ملّت ایران با جهاد چهل‌ساله‌ی خود از جمله‌ی آنها است."1

1- بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فقاهت و اخلاق

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۵۵ ق.ظ

دوام اسلام و قوام حوزه های علمیه منوط به تقویت دو مؤلفه علم و تقواست. اسلام مکتب علم است و از دیر باز، کرسی های علمی مکتب اسلام، برتری این را در همه ابعاد نسبت به سایر ادیان به اثبات رسانده است.

از سوی دیگر، وجود علمای مهذّب، جلوه ای از یک الگوی رفتاری مناسب را به عموم طبقات جامعه ارائه داده و جاذبه ای شیرین و معنوی را برای تشنگان معارف حق به وجود آورده است. این دو مؤلفه را باید شاخصه اصلی دین اسلام و علما و مروّجان آیین شریعت دانست. انقلاب اسلامی که خاستگاهی جز دین و آرمان های مقدس اسلام ندارد نیز به این دو عنصر حیاتی نیاز مبرم دارد. نظام اسلامی به اقتضای ماهیت خود باید نظامی مبتنی بر علم و اخلاق باشد و هنجارهای الهی همواره باید به عنوان خطوط قرمز آن محسوب شود.

برای حفظ و تقویت این دو مؤلفه مهم، حوزه های علمیه باید در پی تربیت دانش آموختگانی باشند که در تحصیل علم و تهذیب نفس، ممارستی شگرف داشته تا بتوانند رسالت ذاتی خود در اجرای منویات دین و عمل به احکام الهی را به بهترین صورت ممکن به انجام برسانند.

طلبه تراز انقلاب اسلامی، به هیچ بهانه ای حتی کار برای انقلاب و حضور در صحنه اجتماع نباید از استحکام بنیه های علمی و ریشه های معرفتی خود غفلت بورزد. انقلاب اسلامی برای آن که بتواندد قله های سربلندی و افتخار را در پهنه گیتی در نوردیده و ایده راهگشای مردمسالاری دینی را به عنوان نسخه نجات بخش برای نظام سازی صحیح و ایجاد حاکمیت های مبتنی بر منافع دنیوی و اخروی مردم به سراسر جهان ارائه بدهد نیازمند اسلام شناسان و علمای آگاهی است که احاطه و نگاهی ژرف نسبت به علوم دینی داشته و خود نیز در صحنه عمل، اخلاق و رفتاری مبتنی بر توصیه های تربیتی دین داشته باشند. از این رو فقاهت و اخلاق را باید دو عنصر سرنوشت ساز در تأمین زیرساخت های تمدن جهانی اسلام دانست و نسبت به تقویت آن اهتمامی ویژه نشان داد.

این نکته را هم باید در نظر داشت که امروز به برکت حضور چشمگیر رسانه در زندگی خصوصی مردم و وسعت ارتباطات اجتماعی، هجم گسترده ای از سیاه نمایی ها و تخریب ها بر ضد دین به راه افتاده و منجر به آن شده که سطح توقع از روحانیت بیش از پیش در جامعه ارتقا یابد. امروز روحانیت در زیر ذره بین مردم قرار داشته و رفتار و گفتار این قشر همواره مورد رصد دوست و دشمن قرار دارد. طبیعی است به همان میزان که وجود یک روحانی ناآگاه با رفتاری دور از شأن منادین دین می تواند ضربه ای سخت بر پیکره اعتماد عمومی نسبت به حوزه های علمیه وارد سازد، حضور و درخشش عالمان صاحب فضل و آگاه که سیره اهل بیت علیهم السلام را پیشه خود ساخته اند در تعمیق باورهای جامعه نسبت به حقایق دین تأثیر به سزایی خواهد داشت.

"عزیزان! طلاب جوان! فضلا! توجه کنید که حوزه‌ی علمیه - همان‌طور که امام(ره) مکرر فرمودند - قاعده‌ی نظام جمهوری اسلامی است و همه چیز روی این قاعده بنا شده و دوام خواهد یافت. این قاعده باید محکم باشد. استحکام این قاعده، با تضمین سه عنصر اصلی امکانپذیر است، و هر کدام از آنها نباشد و یا کم باشد، این قاعده متزلزل خواهد شد، و اگر قاعده متزلزل شد، طبیعتاً همه‌ی آنچه که بر او سوار است، تکان خواهد خورد...اولین عنصر، فقه است...عنصر دوم، تهذیب و اخلاق است. روزی به اتفاق جمعی از فضلای بزرگ در خدمت امام(ره) بودیم. در آن محفل، از حوزه‌ی قم صحبت شد. یکی از بزرگان اساتید و علمای اعلام قم که مورد احترام و قبول همه‌ی ما هستند، در آن جلسه به امام عرض کردند که شما نسبت به قم، توجه و عنایت داشته باشید. آن روز امام(ره) فرمودند که این چیزها لازم نیست؛ شما اگر فقط به ابقای دو عنصر در حوزه‌ی قم توجه کنید، همه چیز حل خواهد شد: اول، فقاهت است - که گمان می کنم تعبیر ایشان این بود که مواظب باشید شعله‌ی فقاهت فروننشیند - و دوم، اخلاق و تهذیب است. ما اگر مهذب باشیم، خواهیم توانست هستی خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامی قرار دهیم؛ ولی اگر مهذب نباشیم، آنچه که داریم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا که در جهت عکس هم قرار گیرد".۱۳۶۸/۰۳/۲۲ بیانات در مراسم بیعت طلاب و روحانیون

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظام اسلامی و پلنگ صورتی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۸، ۰۷:۵۲ ق.ظ

اینکه بهتان به دیگران را با توجیه ضرورت از میدان به در کردن دشمن! جایز بدانیم،

اینکه ذات دروغ را حرام ندانسته و تنها در مواقعی که پای ضرر و زیان در میان است آن را جایز ندانیم و با اختراع اصطلاح من در آوردی «دروغ سازمانی» و حکم به جواز آن، با خیال راحت به قلب وقایع بپردازیم.

اینکه ورود به حریم خصوصی دیگران را به راحتی و به بهانه پیشگیری از وقوع جرم احتمالی جایز بدانیم،

اینکه دولت و سازمان ها را در نقض یکطرفه قراردادها مجاز بشماریم،

اینکه به بهانه تورم، عدم دریافت سود را به معنای قرض ربوی دانسته! و با این مستمسک، ربای بانکی و غیربانکی را حلال و لازم بدانیم،

اینکه ذات قدرت را به خودی خود معتبر و مقدس شمرده و نه اینکه اصالت آن را منوط به اجرای احکام حق بدانیم،

اینکه حاکمیت را برتر از عدالت بدانیم و ...

نشأت گرفته از ورود مبانی غیردینی در اجتهاد دینی است. نظام اسلامی منهای اسلام، چیزی شبیه به پلنگ صورتی یا همان شیر کاغذی است. لوث نمودن و هجو ارزش ها چیزی جز وارونه نمایی ماهیت احکام الهی نیست که نتیجه آن به اباحه گری و لیبرال مسلکی در پوسته اسلام و انقلابی گری ختم می شود.

همانطور که در هنر و تکنولوژی نباید مقهور فنون و مبانی غرب شد در حاکمیت نیز نباید مبانی اسلام را دستخوش جاذبه های فریبنده دنیایی برآمده از سیاست و اخلاق غرب ساخت.

سکولاریسم فقط به معنای جدا دانستن دین از سیاست نیست؛ افراط در سیاست بازی و به حاشیه بردن آموزه های دین به بهانه حفظ قدرت نیز مصداق برجسته؛ اما خاموش سکولاریسم است. یادمان نرود قرار نیست هدف، وسیله را توجیه کند و مطابق تأکید مقام معطم رهبری، نظام اسلامی آمده است برای اجرای عدالت و فاصله گرفتن از عدل، منافی اراده تشکیل نظام الهی است.

این زمزمه های ریز خردسالان فکری تازه به دوران رسیده نفت خور وابسته به بعضی مجموعه های علمی – سیاسی البته در برابر اندیشه ورزان مستقل و فقیهان دلسوز و متفکر که دیانت را به معنای حقیقی آن عین سیاست دانسته و حرکت جامعه بر محورر خدا را هدف نظام اسلامی می دانند و نه لزوماً اقتدارگرایی و جناح بازی، فعلاً حنای رنگ سازی نیست. برای آینده هم حواسمان باید بیشتر جمع باشد که دنیازدگی تشنگان قدرت، اسلام را با دستاویزهای فقهی، از خدا جدا نسازد. والعاقبة للمتقین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شما مطیع باش نمی خواهد فدایی شوی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۴۹ ب.ظ

در دیدار اخیر هیات دولت با مقام معظم رهبری، رییس جمهور مثل گذشته باز هم نشان داد که دولت، عرصه سیاست و دیپلماسی را محور فعالیت های خود دانسته و همچنان نگاهش به بیرون است و امیدوار است به گفتگو، البته این بار با کشورهای چهار بعلاوه یک!

در همین دیدار رهبر معظم انقلاب برای چندمین بار در سالهای اخیر تأکید فرمود که اولویت برای دولت باید اقتصاد باشد و فرهنگ.

تمام این سال ها حسن روحانی در امور مختلف نشان داد که نظراتی متغایر با مطالبات مقام معظم رهبری را پیگیری می نماید.

اخیراً یکی از علمای قم فرمود اگر یک نفر در این کشور فدایی مقام معظم رهبری باشد همین جناب حسن روحانی است!

ضمن عذرخواهی از ساحت فداییان حقیقی اسلام و ولایت از جمله شهدای غریب مدافع حرم، هسته ای و ... بابت این نوع تعابیر توسط چهره های سیاسی، بر فرض صحت ادعای گوینده، لازم به تأکید است که مهم تر از فدایی بودن برای رهبری عزیز، اطاعت از رهبری و حرکت بر مدار گفتمان و خط و مشی تعیین شده ایشان و ایستادگی بر سر آرمان های اسلام و انقلاب اسلامی است.

باز هم در این باره خوب است زندگی شهدای گرانقدر مورد بررسی صاحبان تریبون قرار بگیرد تا معنی فدایی بودن را در لحظه به لحظه زندگی این عزیزان درک و لمس نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسن عباسی تنها نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۵۶ ب.ظ

 

دوستان از من نرنجند! سراج و خاتم و انواع و اقسام نهادهای موازی مثلا فرهنگی را کاشته اند برای انتخابات!

مرد باید خودش وظیفه اش را تشخیص بدهد و وارد میدان شود. سر حسن عباسی و سعید قاسمی با اسپانسرهای خود معامله می کنید!

اتفاقاً امثال من چه بسا به حسن عباسی بابت بعضی مواضعش گله داشته و هیچ گاه مجیزگوی او نبوده ایم

اما 

نمی شود کتمان کرد استاد حسن عباسی یک پدیده جریان ساز در تقویت گفتمان تئوریک انقلاب اسلامی است که تقریباً مشابه دیگری نداشته است.

وزارت اطلاعات غلط کرد که حرف یک نیروی خودی را ولو ناصواب، تاب نیاورد و پایش را به دادگاه کشاند. چطور است بچه های بالا هر چه صبوری و متانت دارند پای اوباش سیاسی خرج می کنند و به انقلابی ها می رسند زور بازو نشان می دهند؟! چرا امثال آشنا و نبوی و تاجزاده و زیباکلام و صادقی و ... می توانند آزادانه به نظام اتهام بزنند و با سعه صدر حضرات سیاست باز مواجه شوند؟

یک ادعا درباره یک وزیر، حتی اگر نادرست باشد مستوجب هفت ماه زندان نیست. قاضی می توانست از مجازات های جایگزین استفاده کرده و نیروهای انقلاب را دشمن شاد نکند. قطعا اقدام قاضی هم قابل شماتت است.

حمایت از حسن عباسی و تقبیح رفتار شاکی او را بر خود لازم می دانیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عقل و سبک زندگی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۵۰ ب.ظ

 

قوّه‌ی عاقله چیست؟ عقل چیست؟ عقل در ادبیّات اسلامی فقط آن دستگاهی نیست که محاسبات مادّی میکند برای ما؛ نه، اَلعَقلُ‌ ما عُبِدَ بِهِ‌ الرَّحمٰنُ‌ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجَنان؛ عقل این است. اَلعَقلُ‌ یَهدی‌ وَ یُنجی؛ عقل این است. عقل باید بتواند انسانها را تعالی ببخشد. عقل در یک سطح، آن عاملی است که انسان را به مقام قُرب میرساند، به مقام توحید میرساند؛ در یک سطح پایین‌تر، عقل آن چیزی است که انسان را به سبْک زندگی اسلامی میرساند؛ در یک سطح دیگر هم عقل آن چیزی است که ارتباطات مادّی زندگی دنیا را تنظیم میکند؛ همه‌ی اینها کار عقل است.۱۳۹۷/۰۳/۲۰ 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اینقدر ظریف بودن هم خوب نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۳۳ ق.ظ

در این سال ها خیلی ها اعم از مسئولان ارشد و سران قوا و فرماندهان نظام و ... از سوی آمریکا مورد تحریم قرار گفتند. اغلب این افراد هم یا از کنار این ماجرا به سادگی گذشتند و یا به شیوه طنز و مزاح روی آورده و تحریم کنندگان خود را مورد تمسخر قرار دادند و گفتند که به تحریم خود از سوی دشمن افتخار می کنند.

این وسط اما ظریف که قصد داشت بساط تحریم ها را برای همیشه جمع کند و خودش تحریم شد، رفتار دیگری را انتخاب کرده است. چپ و راست می روند پیشش و مانند فردی که مصیبت زده باشد و قصد تسلیت داشته باشند در آغوشش می گیرند و ...!

هیچ اتفاق مهم و جدیدی رخ نداده است. آمریکا برای هزارمین بار باطن خبیث خود را به حامیان گفتمان سازش و تسلیم نشان داده و اگر مسئولان ما انقلابی هستند با بی اعتنایی به این موضوع و تأکید بر ادبیات مقاومت، باید هیمنه پوشالی غرب را شکسته و سلاح تحریم او را به سخره و بی اعتنایی بگیرند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا